سایر منابع:
سایر خبرها
جرم و جنایت در شهر، داستان مجرمی که سر به راه شد در "ماه عسل"
قتل و حکمش اعدام بود با توکل به خدا و شناختی که از او داشتم اجازه دادم برود. او برگشت و بعد از چند روز حکم اجرا و اسماعیل اعدام شد. از آن جایی که پسر با معرفت و خوبی بود نیت کردم که نام پسرم را اسماعیل بگذارم و این کار را کردم. جعفری گفت: درصد کمی احساس ترس کردم اما به خاطر باوری که نسبت به او داشتم با توکل به خدا به او اجازه رفتن دادم. اسماعیل فرزند آقای جعفری عنوان کرد: تا امشب ماجرای چگونگی ...
عمرازاده: هنوز تیم جدیدم را انتخاب نکرده ام
0 به گزارش سایت آوای آبی پوشان؛حنیف عمران زاده در خصوص اینکه آیا به خونه به خونه بابل پیوسته است گفت: من بعد از اینکه با باشگاه نفت آبادان قرارداد بستم درگیر بیماری مادرم هستم و اصلا به فکر فوتبال نبودم. به خاطر درگیری فکری که داشتم از حضور در صنعت نفت عذر خواهی کرده و خواستار فسخ قراردادم با این باشگاه شدم. من با هیچ تیمی در این روزها صحبت و مذاکره نکردم چه برسد به اینکه قرارداد امضا کنم. ...
واکنش رامین رضاییان به انتقادات "پرسپولیسی"ها پس رفتن به ترکیه
بعد از اردوی تیم ملی با من تماس نگرفت. تا زمانی که بازیکن مورد نظر آنها در پست من با تیم دیگری قرارداد بست. من منتی نمی گذارم چون عددی نیستم. وقتی دیدم ماهینی در پست من است، گفتم راحت تر است که بروم و نامردی هم نیست. دوست داشتم پیشرفت کنم و خوشحالم از پیراهن پرسپولیس به اروپا رسیدم. رامین رضاییان مثل شما هواداران عاشق پرسپولیس است و این عشق قلبی است. رامین رضاییان این موضوع را با لب و دهن ثابت ...
رضائیان سکوتش را شکست: قسم می خورم پرسپولیس مرا نمی خواست!
بهانه هم نبوده است. کم کم همه چیز را تعریف می کنم." مدافع پیشین تیم فوتبال پرسپولیس تصریح کرد: " من صحبت هایم را از آنجایی شروع می کنم که همه هواداران پرسپولیس می گفتند چرا رامین سر تمرین نمی رود. اول فصل زمانی که می خواستم با باشگاه پرسپولیس قرارداد ببندم، قراردادم طوری بود که در نیم فصل می توانستم بازیکن آزاد شوم. مثل بندی که برای آخر فصل گذاشتم. نیم فصل گذشت و خاطرات خوبی با پرسپولیس ...
بازگشت از دنیای مردگان/در آخرین لحظات به زندگی بازگشتم
و به جوانان باتوم بزند با تومی که در دست داشت فقط دور سرش می چرخاند و به اصطلاح سایه می زد حدود یک هفته از آن روز گذشت یک روز صبح به دلیل کشتاری که در دانشگاه تهران انجام شده بود تظاهرات مردم سر چهار راه ولی عصر گسترده تر از همیشه در حال انجام بود و من نیز به صف تظاهر کنندگان پیوسته و شعار می دادم چون یقین داشتم محرم به کسی آسیب نمی رساند من در قسمتی از خیابان ایستاده بودم که محرم آنجا بود لحظه به ...
دو فرزندمان را پنهان کرد تا مجوز اعزام بگیرد!
آرامشی یافتم که بیشتر اوقات دوست داشتم در خانه بمانم. در حالی که قبل از ازدواج افکار بلندپروازانه ای داشتم و به یک زندگی عادی مشترک راضی نبودم. ما آن قدر به دوام و عمق زندگی مشترک مان اعتماد داشتیم که در 9 سال زندگی صاحب سه فرزند شدیم. من لیسانس زبان و ادبیات فارسی داشتم و مهدی دیپلمش را هم نگرفته بود. به خاطر حادثه ای که برای پدرش پیش آمده بود، از نوجوانی کار کرده و امکان ادامه تحصیل نیافته بود. اما ...
شب شوک و خشم
رامین رضاییان اما حرف های عجیب تری می زند. او ابتدا بر سر هواداران منت می گذارد که نیم فصل نرفته و فصل را با سرخپوشان تمام کرده است: قراردادم طوری بود که در نیم فصل می توانستم بازیکن آزاد شوم. مثل بندی که برای آخر فصل گذاشتم. نیم فصل گذشت و خاطرات خوبی با پرسپولیس داشتیم. من در نیم فصل لیگ گذشته پیشنهاد اروپایی داشتم ولی نرفتم و در تیم ماندم چون می خواستم در این تیم قهرمان شویم و به ...
روایت خودم را از متوسلیان ساختم
گفتم چطور ممکن است کسی از این سخنان فیلم گرفته باشد! کمی بعد متوجه شدم که تنها صداها واقعی است و تصاویر بازسازی شده اند. این کار به قدری حرفه ای انجام شده بود که بیننده باور می کرد این خود شهید باقری است. شگفتی بزرگتر آنجا بود که فهمیدم این مستند را جوانی دهه شصتی ساخته است، جوانی که وقتی هفت سالش بود، قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل امضا شد و جنگ پایان یافت. گفتم شاید جنوبی باشد که به این خوبی ...
رضائیان سکوتش را شکست
مدافع پیشین تیم فوتبال پرسپولیس تصریح کرد: ” من صحبت هایم را از آنجایی شروع می کنم که همه هواداران پرسپولیس می گفتند چرا رامین سر تمرین نمی رود. اول فصل زمانی که می خواستم با باشگاه پرسپولیس قرارداد ببندم، قراردادم طوری بود که در نیم فصل می توانستم بازیکن آزاد شوم. مثل بندی که برای آخر فصل گذاشتم. نیم فصل گذشت و خاطرات خوبی با پرسپولیس داشتیم. اتفاقات خیلی خوبی افتاد، البته اتفاقات بدی هم رخ داد ...
پوشیدن پیراهن تیم ملی آرزوی من است
علاقه مندی من به فوتبال از همان جا شروع شد. در دوره ابتدایی همیشه به عنوان بازیکن تیم مدرسه انتخاب می شدم؛ همین موضوع باعث شد تا بخواهم وارد فضایی جدید و آکادمیک شوم بنابر این به محل تست باشگاه صنعت نفت رفتم و خدا را شکر توسط اقای بزمه استعدایابی شدم و به عضویت تیم نفت آبادان درآمدم. -پس این گونه بود که تو وارد باشگاه صنعت نفت شدی؟ بله و فقط در تیم صنعت نفت آبادان ...
پسری که در دفاع از حریم اهل بیت(ع) از پدر سبقت گرفت/ عباس آبیاری عباس گونه زندگی کرد و شهید شد
، علی اکبرش، حسینش، عباسش، قاسمش، تک تک اهل بیتش جلوی چشمانش پر پر شدند، پس حضرت زینب(س) چطور تحمل کرد؟ من یک پسر داشتم، او را دادم و فدای حضرت زینب(س) کردم. اگر بخواهم خودم را جای حضرت زینب(س) بگذارم که نمی شود، مشخص می شود ما کاری نکرده ایم. خیلی مانده است یاد بگیریم که صبر و تحمل حضرت زینب(س) را داشته باشیم. او در انتها می گوید: وقتی تصمیم گرفت به سوریه برود، موضوع را خیلی راحت با ما ...
بازگشت از دنیای مردگان/حسرتی که تمام شد
وجودم را گرفت و درست در لحظه ای که داشتم منجمد می شدم و لحظه به لحظه به سوی آسمان بالا می رفتم ناگهان درجه حرارت بدنم بالعکس عمل کرد و تمام وجودم داغ شد و عرق کردم و از همه بدتر اینکه چشمانم هم آرام آرام داشت تاریک می شد، انگار که می دانستم دیگر مجالی برای دیدن ندارم بنابراین سعی کردم یک بار دیگر اعضای خانواده ام، طبیعت، خورشید، آسمان ... همه و همه راببینم ... و ناگهان با صدای فریاد مادرم که گفت ...
ازجنایات شیمیایی صدام خبرندارند
. دو سرطان پس از شیمیایی شدن عوارض بمباران شیمیایی سردشت در سال های بعد هم روی من باقی ماند. 10 سال قبل متوجه سرطان رحمم شدم و سال گذشته نیز سرطان سینه گرفتم. از سال 92 نیز شیمی درمانی می شوم. افراد عادی با 5 جلسه شیمی درمانی مداوا می شوند ولی من به دلیل مشکلات ناشی از شیمیایی، طی 12 جلسه شیمی درمانی شدم. خداوند را شاکرم خداوند در کنار این مشکلات، به ما ...
ناگفته هایی از حادثه 28خرداد
. کی بود مهم نیست. باید آن موقع می گفتند کی مسئول رسیدگی است؟ باید یک مسئول رسیدگی مرد و جوانمرد شجاع، دلیر، توانمند آنجا حضور پیدا می کرد و به همه دستور می داد. در صحنه 3 نفر با این مشخصات حضور داشتند اما همه کنار ایستاده بودند و نگاه می کردند چون مسئولیتی نداشتند. قرار نبود داخل گودال خاک بریزند، تا ساعت 6 بعداز ظهر که در آنجا حضور داشتم این اتفاق نیفتاد اما بعد از آن متوجه شدم ...
طارمی: کسی نمی تواند بگوید پرسپولیس را معطل گذاشته ام/ حرف هایی می زنم تا کسی پشت هواداران سنگر نگیرد
.... در همان جلسه هم کاغذ و قلم را در اختیار دکتر طاهری قرار دادم گفتم شما هر شرایطی دارید برایم بنویسید .من کاغذ را با خودم می برم و بعد از مشورت با پدرم که اولین مربی من بوده جوابم را اعلام می کنم. پس اینکه گفته می شود قول و قرارهایی هم در این میان رد و بدل شده داستانش چیست؟ هیچ شرط خاصی هم خودم مطرح نکردم و همه چیز منوط به مشورت شد پس هیچ قول و قراری نبوده که به آنها پشت ...
عروسم برای شهادت همسرش نماز شکر خواند
. زمانی که بچه گریه می کند و می گوید من بابام را می خوام هیچ چیز جز پدر برایش معنا ندارد. این چیزهایی است که اغلب خانواده شهدا با آن مواجه هستند. گویا شهید بلباسی به طور جدی در امور خیریه شرکت داشت؟ حاج محمد به همراه دوستانش صندوق امام زمان (عج) داشتند که فقط برای فقرا پول جمع می کردند. سبد کالا می گرفتند و بین 80 خانواده تقسیم می کردند. چند سال پیش زمستان، استان مازندران و خیلی از ...
انتقاد شدید کارگردان ̋خنده های آتوسا ̋ از نوع تبلیغات این فیلم
زیاد که از یک سال قبل شروع کردیم، موفق شدیم این کار را انجام دهیم و به ثمر بنشانیم. به هیچ وجه دوست نداشتم این رسانه ای شود و همین طور بحث هایی که بعداً در این مورد شکل گرفت که به نظر رسید با یک فیلم تک پلان یا تجربی مواجه هستیم که این ها همان اشتباهات رسانه ای است که به ما آسیب زد. اما از نحوه چگونگی و شکل گیری فیلمنامه "خنده های آتوسا" بگویید؟ فرید: من مجموعه مستندی را تحت ...
شیخ عیسی قاسم از آل خلیفه اصیل تر است
به عنوان تعهد که در عرض دو هفته یا وضعیت قانونی مان را درست می کنیم یا از کشور خارج شویم. من به آن بنده ی خدایی که گفت تعهد را امضا کن گفتم تعهد را امضا نمی کنم و می خواهم وضعیت قانونی ام را درست کنم چه کار باید کنم؟ گفت: چه می دانم. گفتم: پس راهی ندارد که من وضعیت قانونی ام را درست کنم چون اگر بخواهم اقامت هم بگیرم، یک پاسپورت باید داشته باشم من الآن هیچ تابعیتی ندارم. گفتم: من می خواهم از کشور ...
یک کارگردان و بازیگر از همکاری در یک فیلم می گویند
. پیشنهادهایی هم برای اضافه و کم شدن به کاراکتر مهناز داشتید؟ حجازی: پیش از این فیلم، همیشه دوست داشتم با آقای حجازی کار کنم اما این فیلم را به عنوان تجربه کامل همکاری با او نمی دانم. من در شکل گیری شخصیت حاضر نبودم و فقط سعی کردم زمانی که به کار اضافه شدم، خودم را پیدا کنم. در واقع کاراکتر مهناز بیشتر در عدم حضورش در فیلم شکل می گیرد یعنی قبل از اینکه به جمع اضافه شود، در ذهن مخاطب ...
تعرض به شیخ، اوضاع بحرین و منطقه را وخیم می کند
تعهد را امضا کن گفتم تعهد را امضا نمی کنم و می خواهم وضعیت قانونی ام را درست کنم چه کار باید کنم؟ گفت: چه می دانم. گفتم: پس راهی ندارد که من وضعیت قانونی ام را درست کنم چون اگر بخواهم اقامت هم بگیرم، یک پاسپورت باید داشته باشم من الآن هیچ تابعیتی ندارم. گفتم: من می خواهم از کشور خارج شوم یک چیزی الآن به من بده، همین الآن می روم فرودگاه از کشور خارج شوم. گفت: آن را هم نمی توانم برایت کاری کنم گفتم: پس ...
تنها پناهم خدابود
کارگری می کردم جمع کرده بودم. پس انداز آن روزهایم بود که کنار گذاشته بودم برای روز مبادا. خب دستگاه را خریدید و بردید خانه تان. بعد از آن چه اتفاقی افتاد؟ در خانه پدری ام اتاق کوچکی داشتیم که تقریبا خالی بود. از پدرم خواهش کردم اجازه بدهد در آن اتاق خالی این دستگاه را بگذارم و کار کنم. پدرم موافقت کرد. اما تقریبا هیچ کس امیدی نداشت که من موفق شوم. بعد از انجام دادن کارهای مقدماتی ...
پرسپولیس پیشنهاد داد چشم بسته قبول کردم!
به گزارش ترنم دشتی به نقل از؛ افکارنیوز ، محمدامین آرام طبع که امروز (یکشنبه) قرارداد دو ساله اش را با پرسپولیس ثبت کرد درباره حضور در این تیم و جو تیم جدیدش در چند روز اخیر گفت: پرسپولیس در ایران و آسیا باشگاه بزرگی است. وقتی پیشنهاد این تیم رسید، چشمم را بستم و فقط قراردادم را با این باشگاه امضا کردم. خوشبختانه جو خوبی هم در تیم حاکم است. پرسپولیس هواداران زیادی دارد که حتی در تمرینات هم از تیم ...
امام خمینی (ره) و رعایت حقوق دیگران
... بعد از امتناع کویت از پذیرش امام، ایشان به بغداد بازگشتند. غروب آن روز که شب جمعه ای بود، امام گفتند: من می خواهم به حرم مشرف شوم . دوستان گفتند: ما با شما می آییم . بعداً که امام دیدند همه ی ما داریم می رویم، نگاهی به من کردند و گفتند: شما اینجا بمانید و نگاهی به آن ساکی که مدارک و اثاث شخصی ایشان در آن بود، انداختند. من متوجه شدم و لذا در منزل ماندم. بعداً برادران تعریف کردند که عرب ها امام ...
همه چیزهایی که باید در باره قانون نفقه بدانید
آدم مذهبی و سختگیری به نظر نمی آمد اما آن طور که از حرف هایش بر می آمد خانواده مذهبی و سختگیری داشت. یکی دو بار ماجرای ازدواج را با خانواده اش در میان گذاشته بود و چنان به دیوار محکم خورده بود که تا چند روز گیجی و منگیش را حس می کرد. من از روز اول همه چیز را برای مادرم تعریف کرده بودم. حتی چند بار با مادرم به رستوران و سینما رفتیم اما مادر هومن حتی راضی نشده بود که درباره من بشنود. دو سه سال به ...
فریاد این شهید هنوز در گوش آیت الله خامنه ای مانده است+تصاویر
نوعی بهت و تحیر فرو رفته، نسبت به آینده خود و حکومت دچار شک و تردید می شدند. امروز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و گذشتن قریب هیجده سال، وقتی به مشهد شرفیاب می شوم با آنکه شرایط جغرافیایی کوه سنگی در این زمان با روزهای آغاز نهضت بسیار متفاوت است. مع ذلک چون عبور ماشین از کنار کوه سنگی است، تمام آن خاطره ها برایم تجدید شده، احساس غیرقابل توصیف دارم. من یقین داشتم آن حرکت به این موقعیت و پیروزی می ...
امام خمینی (ره) و محبت به کارکنان و خدمتگزاران
...> آقای سید رحیم میریان: سال 66 که می خواستم به مکه مشرف شوم خدمت امام رفتم که خداحافظی کنم، امام از سفر من که مطلع شدند فرمودند: بیا جلو در گوشت دعای سفر بخوانم بعد آغوش باز کرده در گوش من دعای سفر را خواندند.(7) سراغ مرا می گرفتند حجت الاسلام والمسلمین آشتیانی: من هر ماه یک بار جهت تقسیم شهریه امام در میان طلاب قم به این شهر می رفتم. این سفر معمولاً دو یا سه ...