سایر منابع:
سایر خبرها
پدری که برادر پسرش بود - عکس هایی که هرگز دیده نشد
؛ همه پیام ها درباره منا بود؛ پیام های نگران و خشمگین. و به پیامی می رسد که توی آن رکن آبادی زخمی شده بود: با خوشحالی فریاد زدم که خدا را شکر؛ زنده است. پیام ها به سرعت اضافه می شوند و در لابه لای پیام های آمیخته با تسلیت و شادباش، نام همسر او با واژه شهید ترکیب می شود. خشکم زده بود؛ زل زده بودم به پیام هایی که از شهادت همسرم سخن می گفتند . شهادت، موضوع ...
بیماری پیسی و پیامدهای روحی و جسمی آن
اما یک شب زمانی که مشغول آماده شدن برای دوش گرفتن بودم در مقابل آینه حمام درنگی کوتاه کردم و به جزیره کوچک بی رنگی خیره شدم که روی بدنم شکل گرفته بود. انگار ابعادش با قبل فرق کرده بود و کمی بزرگ تر به نظر می آمد. حتما شما هم برایتان پیش آمده که کمی قبل از استحمام در آینه به بدن خود خیره می شوید تا هرگونه ناهنجاری یا علائم مربوط به بیماری ها را که ممکن است روی آن ایجاد شده باشد، پیدا ...
طلا نمی گرفتم ووشو را طلاق می دادم / مادرم سال 86 برای هزینه ورودی مسابقات حلقه ازدواجش را فروخت
بعد آخرین فیلم برداری در فرودگاه امام خمینی تهران بعد از مسابقات آسیاسی انجام شد . این کار الآن در دست تدوینه و احتمالاً تا اواخر آبان در دسترس عموم قرار خواهد گرفت . – شما در مسابقات جهانی 2013 مالزی مدال طلاتونو تو بیمارستان به گردن انداختید ؟در طول مسابقه عملا یک چشم شما از کار افتاده بود ! میخوام بدونم اگر خدایی نکرده دوباره چنین مصدومیتی برای شما حین مسابقه پیش بیاید تسلیم ...
باور نمی کردم در تلویزیون ماندگار شوم
رسانه ورود پیدا کنم. به هرحال پیشنهاد تهیه کننده برنامه را پذیرفتم و به رادیو تجارت که بعدا به رادیو اقتصاد تغییر نام داد رفتم و به عنوان کارشناس اقتصادی حضور پیدا کردم و بعد ها هم پایم به تلویزیون باز شد. تا قبل از ورودتان به صدا و سیما دیدگاه تان نسبت به رادیو و تلویزیون چگونه بود؟ به شدت به این دو رسانه علاقه مند بودم و برنامه های آن را دنبال می کردم برنامه هایی مثل مهتاب، شب ...
غم و غصه گرفتاری شما را رفع نمی کند/ یاد خدا؛ راه رفع غصه ها
آیت الله مظاهری گفت: اگر می خواهید غم و غصّه نداشته باشید، یاد خدا باشید. روایت می گوید اگر یاد خدا نبود و فقط یاد دنیا بود، مشغله برای شما می شود و هیچ وقت تمام شدنی نیست. متن جلسه اخیر اخلاق آیت الله مظاهری در پی می آید. بحث دربارۀ رابطۀ ما با بُعد مادی است یعنی با جسم ما و با این بدن ماست. فهمیدیم که این بدن مرکب است از مغز و قلب و جهاز هاضمه و جهاز دافعه و دست و پا و ...
فرزند آیت الله طالقانی: پدرم مسعود رجوی را با فحش بیرون انداخت /هاشمی خودمرکز پندار است
مهدی طالقانی فرزند آیت الله طالقانی درباره رفتار این روحانی برجسته با منافقین اظهار داشت: پیشکسوت های مجاهدین به راه راست هدایت شده بودند. مثلا در جیب اینها همیشه یک قرآن بود. حنیف نژاد همیشه یک قرآن در جیبش بود و شب های جمعه بچه های دانشگاه را به کوه می برد و برای آنها تفسیر قرآن می گفت. موسسین سازمان یعنی حنیف نژاد، سعید محسن، بدیع زادگان از جمله این افراد بودند. اهم اظهارات مهدی ...
تعدد فرزند و کاهش آسیب های فضای مجازی/ شرحی بر افتخارات یک خانواده پرجمعیت مازندرانی
چه از نظر معنوی باعث شدند مشکلات را پشت سر بگذارم، حتی زمانی که برای مسابقات راهی آتن شدم با وجود پدر و برادرانم، همسر و فرزندانم احساس تنهایی و غریبی نکردند، خدا را شکر ما فرزندان و پدر و مادرم مثل کوه پشت هم هستیم، داشتن پدر مدبر و برنامه ریز سبب شده تا خانواده مستحکمی داشته باشیم. * استفاده نادرست از فضای مجازی ضد ارزش های دینی جمال درزی نژاد یکی دیگر از برادران درزی نژاد ...
عکاسی که هشت بار چاقو خورد +عکس
عکس می گرفتم؛ چون دوست داشتم! بعد هم در حال درس خواندن، درس هم می دادم؛ چون دوست داشتم و هم زمان پول هم در می آوردم. بعد هم در یک استودیو کار گیر آوردم. این کارها هم برای این بود که پول در بیاورم و بتوانم عکاسی کنم. علاوه بر آن، به خیابان می رفتم و به مردم می گفتم: اجازه بدهید از بچه تان عکس بگیرم! و همین طوری خیلی پول در می آوردم. همین جا بود که تصمیمم را گرفتم. همه می گفتند شما عکاس خوبی هستی و ...
خبر پذیرشش در رشته پزشکی پس از شهادتش آمد
کردی می گفت مادر آن هم به جای خودش رسید. بعد از شهادتش همسایه ها و چند نفر از بچه های مسجد آمده بودند و می گفتند ما از این جوان یک حرف بیخود نشنیدیم. با همان سن کمش می دانست که با پیرمرد و کودک چطور برخورد کند. زمان انقلاب فعالیت انقلابی داشتند؟ دوره انقلاب هم خیلی فعال بود. شب ها خیلی اینطرف و آنطرف می رفت. زمانی که شهید می شود از بسیجی های فرودگاه مسجد حریری و ولیعصر عکس ...
چشم های رنگین خردلی
28 اردیبهشت ماه 1366 در عملیات بیت المقدس 5، ارتفاعات کله قندی از روستاهای توابع مریوان از ناحیه ریه، چشم و بدن مورد آسیب جدی قرار گرفتم. از نحوه اعزام خود به جبهه و اولین حضور خود برای خوانندگان بگویید؟ بنده در آن زمان نظامی بودم و به مدت 17 سال در کردستان خدمت کردم که بعد از مجروحیتم می توانستم بازنشسته شوم اما تصمیم گرفتم که دوباره به خدمت برگردم. گویا در عملیات ...
گفتگوی داغ و عجیب با عضو گیلانی داعش!
. راه نما: اهل کجا هستید؟ یکی از روستاهای تالش. راه نما: قبل از اینکه امام جماعت شوید چه فعالیتی انجام می دادید؟ بعد از گرفتن مدرک دیپلم به زاهدان رفتم و در آن جا به حفظ قرآن پرداختم. بعد از مدتی امام جماعت و بعد هم امام جمعه شدم. راه نما: به چه صورتی با داعش آشنا شدید؟ به سایت اینترنتی آن ها رفته بودم. نوشته هایشان را به زبان عربی ...
ناگفته هایی از ارتباط مرحوم طالقانی با آیت الله خامنه ای/ ماجرای اختلاف افکنی بهزاد نبوی بین امام و آیت ...
ماجراها قرار داشتید، رفتار ایشان با بنیانگذاران و اعضای سازمان را چگونه دیدید؟ طالقانی: بسم الله الرحمن الرحیم. اولاً پیشکسوتهای مجاهدین به راه راست هدایت شده بودند. مثلا در جیب اینها همیشه یک قرآن بود. حنیف نژاد همیشه یک قرآن در جیبش بود و شبهای جمعه بچه های دانشگاه را به کوه می برد و برای آنها تفسیر قرآن می گفت. موسسین سازمان یعنی حنیف نژاد، سعید محسن، بدیع زادگان از جمله این افراد بودند ...
زمانی که پدر خوانده ام به خانه ام آمد کار زشتی با من کرد / وقتی به هوش آمدم متوجه واقعیت تلخی شدم
دوستانم می رفتم و پس از آرام شدن پدرم به خانه باز می گشتم. به دنبال کار بودم که با مرد جوانی که مشاور استخدام یک شرکت بود آشنا شدم و پس از مدتی به هم علاقه مند شدیم و پیشنهاد ازدواج را مطرح کرد و من ابتدا سرنوشت زندگی ام را برایش توضیح دادم و او با پذیرفتن همه شرایط به خواستگاری ام آمد و به عقد هم در آمدیم. وی افزود: روز حادثه با همسرم در خانه رضا بودیم که پدرخوانده ام شروع به ...
فیلم فروشنده، سیری در دو اسم رئوف و منتقم
خوبی بازی کنند و همگان خواستار بازگشت رعنا هستند چون رعنا نقش همسری عاشق را بازی می کند، نقشی که در عالم واقعیت تحقق خارجی دارد لذا از عهده آن به خوبی بر می آید. ق) نکته دیگر این است که اول طرفت را بشناس بعد او را به حریمت راه بده؛ رعنا با ناراحتی به عماد می گوید به اعتماد اینکه تو زنگ خانه را زده ای درب را باز کردم و به حمام رفتم اگر یک کلمه پرسیده بودم شما؟ این اتفاق نمی افتاد. باید ...
روایتی منتشر نشده از 7 ماه زندگی یک دیپلمات ایرانی
...> از آن روز فاجعه منا برایمان گویید؛ چگونه از ماجرا باخبر شدید و اولین حدسی که زدید چه بود؟ صبح روز عید قربان ما به وسیله شبکه خبر از روی دادن این جنایت در منا باخبر شدیم؛ در همان دقایق اولیه بدون آنکه هنوز چیزی مشخص باشد من به اعضای خانواده خودم و مهمانانی که آن روز در منزل ما حضور داشتند، همان اوایل و در ساعتهای نزدیک به 11 یا 12 ظهر گفتم که "حاجی را بردند"؛ بسیار مطمئن بودم که این ...
سعودی ها از افشای عمق فاجعه منا وحشت دارند
به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی سازمان حج و زیارت؛ مهندس سعید اوحدی روز شنبه 20 شهریورماه در مراسم بزرگداشت 25 شهید فاجعه منای استان گیلان که در مصلی بزرگ شهر رشت برگزار شد، گفت: این روزها که به سالگرد شهادت شهدای مظلوم منا نزدیک می شویم برای ما که در آن سرزمین حضور داشتیم حتی تصور آن فاجعه بزرگ و بی سابقه در طول تاریخ اسلام، دردناک است. وی افزود: ما در دفاع مقدس عزیزترین افراد را از کنار پیکرهایشان گذشتیم بنده توفیق اسارت و درک سید آزادگان حاج آقای ابوترابی را داشتم، پیکرهای شهدا و مظلومیت اسرا را دیدم ولی در پاسخ به سوال خبرنگاری در این باره که روزهای اسارت سخت تر بو ...
ارتباط نامشروع همسرم با راننده شاسی بلند دیوانه ام کرد
...> متهم در جریان بازسازی صحنه قتل، جزئیات جدیدی از انگیزه اش را فاش کرد. مرد جوان اظهار کرد: ماموران من را همراه زنی دستگیر کرده و به اتهام ارتباط پنهانی دستگیر شدم. شوهر این زن متوجه ارتباط ما شد و شکایت کرد. دو ماه در زندان بودم تا این که با قرار وثیقه آزاد شدم. من برای همسرم یک دستگاه سمند خریده بودم تا با آن بچه ها را به مدرسه ببرد. او با تعطیلی مدارس با این خودرو مسافرکشی می کرد و بعضی شب ها ...
عهدی که لبیکش در روز عرفه بود
خصوصیات اخلاقی خوب باشد که به همین منظور نیت کرده و هنگام تحویل سال دو رکعت نماز برای امام زمان(عج) خواندم؛ بعد از ازدواجم با شهید رفیعی متوجه شدم که او نیز همین نیت را دل داشته تا همسری در سر راهش قرار بگیرد و شرایط جسمی و مالی او را درک کند و در مسیر سخت زندگی همراهش باشد که به همین منظور او نیز در همان سال در هنگام تحویل سال نو دو رکعت نماز برای امام زمان(عج) خوانده بود. در خاطراتی که ...
حمله یالثارات به خندوانه/حضور 4 نماینده اصلاح طلب و 1 مستقل در المپیک!/ تکذیب روایت جعلی درباره رهبر ...
.... آخرین بار هم که توفیق آنرا داشتم سال1373 بود. از آن سال به بعد به علل متعدد از حج و عمره محروم شده ام. 0 یاد برادران و خواهران مظلوممان را که سال گذشته غریبانه در صحرای منا جان به جان آفرین تسلیم کردند، گرامی می دارم و برای آنها حشر با اولیاء خدا مسئلت دارم. هامون کاملاً خشک شد! پژوهشکده تالاب بین المللی هامون با انتشار نتایج بررسی خود از آخرین وضعیت تالاب هامون، اعلام ...
مردکار نیستید چوب لای چرخ بقیه نگذارید/هم تحریم جهانی بودیم هم تحریم دولتی/دولت یک ریال به مترو نداد ...
Article source: http://www.farsnews.com/13950621000767
خاطرات منتشر نشده آیت الله ناصری از توزیع اعلامیه در روز عرفه
فارسی و عربی آن هم با یکدیگر مخلوط شده بود را توزیع می کردیم و در اختیار مردم مردم قرار می دادیم. امام جمعه یزد عنوان کرد: در حین اینکه به فکر مشکلات بودیم، به خدا گفتم که خدای این هم دعای عرفه ماست و خودت به ما کمک کن که بتوانیم این کار را انجام دهیم، و بالاخره هنگام شب زمانی که مردم برای جمع کردن سنگ رفته بودند و با اتوبوسهای روبازشان رد می شدند، دسته دسته این اعلامیه ها را در اتوبوسهای ...
سهل انگاری کارفرما جوان تالشی را در آستانه بیماری سرطان قرار داد
خارج از کشور بروم او گفت به کشور ترکیه بیا تا از آنجا تو را جهت درمان به کشور فرانسه ببریم آنجا معالجه و برایت پناهندگی سیاسی خواهیم گرفت ، فکر هایت را بکن. در حالی که گیج و منگ بودم اصلاً این موضوع را جدی نگرفتم تا اینکه بعد از چند روز دوباره خانمی در مورد همین موضوع با من تماس گرفت و به من اطمینان داد وضع جسمانی ام و زندگی ام تغییر خواهد کرد دوست نداشتم کشورم را ترک کنم چرا که میدانستم بعد از ...
چاقو خوردم ولی جایش را نمی بینم،حتما توهم زده ام!
امسال درمورد داوری حرف نزنم، ولی فقط یک خواهش از کارشناسان امر داوری دارم که روی حرکات کمال کامیابی نیا و خطاهایی که این بازیکن انجام داده، صحبت کنند. کامیابی نیا در مس کرمان شاگرد من بوده و از بازیکنان خوب است، ولی شما دوباره بازی را ببینید که او چند بار باید از داور کارت می گرفت؟ بحث پنالتی که روی سعید آقایی افتاد و چند آفساید که گرفته نشد را باز نمی کنم و اصلاً به آنها کاری ندارم، همه داوری آقای ...
حمله عجولانه کانال های ضددینی به قرآن/ اتاق فکرهای بی سواد
کردم این جوان کیست ؟ گفتند : محمد است که گمان می کند پیامبر می باشد ، و این پیرمرد عمویش ابو لهب است که او را دروغگو می داند . در خبر دیگری آمده است که ربیعة بن عباد می گوید : من با پدرم بودم رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلّم ) را دیدم که به سراغ قبائل عرب می رفت ، و هر کدام را صدا می زد و می گفت : من رسول خدا به سوی شما هستم ، جز خدای یگانه را نپرستید ، و چیزی را همتای او قرار ندهید ...
فریب ظاهر و ثروت شوهرم را خوردم
به بهانه های مختلف وارد شرکت می شد و سر صحبت را با من باز می کرد. تا اینکه یک بار اعتراف کرد آمدنش به شرکت بهانه است تا مرا ببیند. از جسارتش جا خوردم ولی وقتی گفت از من خوشش آمده و می خواهد زن زندگی اش شوم خیلی خوشحال شدم. البته ناگفته نماند که در جریان این دیدارها من هم به او دل داده بودم و به همین خاطر وقتی خواستگاری کرد موضوع را با خانواده ام در میان گذاشتم و او همراه خانواده اش به خانه ما آمدند ...
زنل قدّیم+ فایل صوتی
...، مانیم گف: مِی دوروغ میدم، هیچ کاری نمیکنی، شو روز خدا ری مُبل رُمبسیه اُما یه جِی سالمی هم نداری، اِیکالی مُو میخوام بفهمم، دکتری هم هِسِه که تو نرفته بویی؟ گفتم: مانی دو دَقه اومده بیدم خوته بیوینما، مانیم گف: خومه بیوینی؟ لواس ششتنمون هم تا سیت بُگم توو تشت بی نه، بعد که لواسله ششتِیدیم، بُیَس بیستا پله بزدیم برفتیم ری توو، اونجو ری بند لواسی دولویزشون بکردیم، لواس شوری خو نِبی که بخا دکمه ...
فرزین محدث:آدم زیاده خواهی نیستم
اوج بودند و فیلم موفق دفاع مقدسی اتوبوس شب را ساخته بود. از طرفی در کارنامه پوراحمد کارهایی مثل قصه های مجید وجود دارد که نوستالژی دوران کودکی من بود و از این که برای سریال انتخاب شدم خیلی خوشحال بودم. باتوجه به خاص بودن کاراکتر حمزه، آیا این نقش براساس ویژگی های شما نوشته شده بود؟ نه، برای این نقش چند گزینه دیگر هم وجود داشت. به نوعی نقش محوری سریال را شما و طناز ...
مردم با سریال آیینه عبرت زندگی می کردند
... چرا با نیت سرمایه گذاری ورود پیدا کردید؟ من با فیلم کوتاه مادر بازیگر شدم. از بزرگان سینما خوشم می آمد و عاشق سینما شدم. پس با دیدن بازی اسطوره های سینما خود را جایشان قرار می دادید؟ می خواستم قرار دهم، اما هنوز به آن جایگاه نرسیده ام. انشاءالله در آینده خواهم رسید. شما با سریال آیینه عبرت به چهره شناخته شده ای تبدیل شده بودید و همه حرکات و رفتارهای تان ...
لحظات سخت دل کندن فرمانده از همسر و فرزندش
های بهداری در پاسگاه ترابه واقع در محور تبور، مشغول گشت زنی بودیم که ناگهان چشمانم به رزمنده ای افتاد که در پشت آرنج دست چپش، چیزی شبیه خمپاره، دیده می شد. باورش کمی سخت بود، به همین دلیل کمی نزدیک تر رفتم و با نگرانی پرسیدم: اخوی! دستت چی شده!؟ دستش را چرخاند و گفت: خمپاره 60 به آرنجم خورده و هنوز عمل نکرده . فریاد کشیدم و به بچه ها گفتم فوراً از محل دور شوند، زیرا هر لحظه ...
فیلم خوب و خوب فیلم دیدن
کنید فیلم را بدون وقفه نگاه کنید. انگار در سینما نشسته اید و امکان pause وجود ندارد. وقفه در دیدن فیلم باعث می شود خطِ سیر قصه را گم کنید. برای درک عمیق تر برخی فیلم ها به ویژه فیلم هایی که با رویکرد فلسفی و روانشناسانه ساخته می شود، نیاز به دو یا چند بار تماشا دارید. اما برای دیدن دوباره فیلم عجله نکنید و بگذارید حداقل یک روز بگذرد. دیدن بلافاصله فیلم، چیز زیادی نصیب شما نمی کند. ...