سایر منابع:
سایر خبرها
الهه احمدی: نیم نمره مدال المپیک را از من گرفت
اندیشیدم و آن هم طلای الم پیک بود. تنها با قهرمانی در المپیک می توانستم این مسئله را جبران و خودم را آرام کنم. من از همه چیز گذشته و به سختی تمرین کرده بودم. من یک مادر بودم اما ماه ها فرزندم را هم ندیدم تا به هدفم که طلای الم پیک بود برسم اما تنها نیم نمره کم آوردم و باز هم دستم به مدال خورد اما نتوانستم آن را به دست بیاورم. این بدترین اتفاقی بود که برایم رخ داد. اتفاقی که می شد به گونه ای دیگر رقم ...
هنرمندان تئاتر وسینما در کنار پزشکان به یاری انجمن استومی آمدند
جانبازان شیمیایی دوران جنگ تحمیلی بود که در زمان جنگ به دلیل شیمیایی شدن دچار سرطان مثانه شد. روندی که این جانباز برای درمان طی کرد او را به انجمن استومی رساند: خیلی درد داشتم، روحیه ام بد بود. روحیه ایی که مناسب یک رزمنده نبود، خانم دکتر انارکی وخانم مینایی به من روحیه دادند. حالا امروز من کمک انجمن هستم چرا که قبلا انجمن دست من را گرفت. حتی مرا به بنیاد جانبازان معرفی کردند و پیگیری کردند تا آرام آرام ...
بازیگران مشهور ایرانی در شبکه های اجتماعی 222 + تصاویر
این کار شدنی نیست! چون تا حالا همه بلیط های این فیلم فروخته شده است. پش انشاالله یک وقت دیگر! هورااااا! بالاخره علنی شد! آقا تبریک! مُردیم و زنده شدیم تا علنی و رسانه ای شود! من نمیدانم چه دردی است که دوست دارند همه چیز مخفی باشد! مخفی هم که چه عرض کنم، فقط صفورا خانم همسرِ خدماتی واحد روابط عمومی شرکت ارتباطات سیار از جزئیات موضوع خبر نداشت و پیرمرد 104 ساله همسایه رو به ...
جدیدترین اظهارنظر پدر گلشیفته فراهانی درباره وی
. تئاتری کار می کردم که خودم نوشته بودم و به زبان آسوری ترجمه شده بود. در تئاتر شهر به ما اجازه داده شده بود که در ساعات مشخصی تمرین کنیم. یکی از آن روزها مخملباف در سالن بود، مدیر تولید من پیشش رفت و گفت آقای مخملباف نوبت شما تمام شده و یک ربع است ما منتظریم شما سالن را ترک کنید، لطف کنید ترک کنید. پرسید که چه کسی کارگردان تان است؟ گفت بهزاد فراهانی. مخملباف جواب داد نه من ترک نمی کنم و می خواهم ...
/ در سینما و تئاتر چه خبر است؟/
...:غلامرضا پس از وقوع زلزله ای ویرانگر در شهرش سبز تپه، خانواده اش را از دست می دهد و با همسر جدیدش به جاده ای متروکه کوچ می کند و قهوه خانه قدیمی و مخروبه ای را به مکانیکی تبدیل می کند و برای امرار معاش چشم به جاده می دوزد و با دلخوشی بازگشت تنها پسرش از ژاپن روزها را شب می کند. در فیلم چاله مصطفی طاری، سیامک احصایی، سینا رازانی، علی بکائیان، ناصر عاشوری، نگار حسن زاده،امیر توسلی ...
نخستین گلی که در فضا رشد کرد
...> نوزادی که محجبه به دنیا آمد+عکس آماری خنده دار از جوراب و عمر مردان انگلیسی نرخ تورم کاهش یافت سبک عجیب و غریب هندوها در روزه گرفتن+عکس شفاف سازی رامبد جوان نسبت به حقوق نجومی اش دختری که در هفته 14 کیلو برنج می خورد+تصاویر به آتش کشیدن خانه برای ترس از عنکبوت+عکس آخرین راهکار مدیریتی خانم ابتکار برای آلودگی هوا ایرانیان هر سال 117 کیلو نان می خورند به دنیا آمدن گوساله چهار چشم +عکس ...
پیکر شهیدی که کاملاً تازه بود و ذره ای بو نگرفته بود
: فرزندانم فدای فرزندان حسین، گفت: شما آن زمان این صحبت را کردی، اما اکنون که زمان عمل رسیده مخالفت می کنی؟ مطمئن باش که شما نمی توانی در قیامت جواب حضرت زهرا(س) را بدهی. این صحبت حسین دلم را تکان داد و به اعزامش رضایت دادم. مادر اگر شهید شدم گریه نکن حسینت را در راه امام حسین(ع) داده ای گفت: مادر، من می روم، اما اگر شهید شدم گریه نکن، بدان حسینت را در راه امام حسین(ع) داده ای ...
سرقت از طلا فروشی ها در لباس پلیس
جنایت به خبرنگار ما گفت: معمولاً محمدعلی ساعت 2 مغازه را تعطیل می کرد و ساعت 3 بعد از ظهر به خانه می آمد، اما وقتی آن روز نیامد بشدت نگران شدم. با تلفن همراهش تماس گرفتم بار اول روشن بود اما بعد خاموش شد. از محمدعلی خبری نبود تا اینکه ساعت 5 بعد از ظهر به مغازه رفتیم. دزدگیر را که زدم متوجه سرقت طلاها شدم. گفتم محمدعلی را کشته اند و پشت پیشخوان انداخته اند. اما خبری از او نبود.همان موقع سراغ ماشین ...
نفت، وزارت و شهادت
رفت و آمد بودم، آن روز به مناسبت ورود آنها از آبادان به اهواز آمدم. آبادان در آن هنگام زیر ضربات خمپاره های دشمن بود، بطوری که لحظه ای صدای انفجار قطع نمی شد. آن شب برای بررسی اوضاع، جلسه ای تشکیل شد و در آن جلسه قرار شد که فردا از آبادان بازدیدی به عمل آوردیم. بنا را براین گذاشتیم که ابتدا به ماهشهر رفته و از وضع راه ها جویا شویم تا چنانچه امن نباشد با هاورکرافت به آبادان برویم و این ...
مجید انتظامی: موسیقی فیلم هایم را از رزمندگان دارم
سرم به کار خودم گرم است. * برای اولین بار موسیقی کارتون بچه های آلپ را سه شب در فضای باز میدان مشق تهران بعد از 37 سال اجرا کردید. با توجه به روایات مختلف از ساخت این موسیقی، درباره آن توضیح دهید که چه شد این موسیقی را ساختید؟ وقتی انقلاب شد موسیقی شرایط خوبی نداشت. دانشگاه ها و هنرستان ها بسته شدند و نوازندگان خارجی ارکستر سمفونیک همه رفتند و تنها بیست نفر ماندند که با این تعداد نمی شد ...
دردسر خونین صیغه شدن پنهانی یک دختر جوان با راننده جوان
مشکل قانونی دارد. رفتن و عذاب نبودن و دوری اش مادرم را فلج کرد. خیلی لطف می کرد هر چند وقت یک بار پول ناچیزی می فرستاد که خرج دوا و درمان مادرم می شد. خودم هم که نمی توانستم کار کنم، چون پرستاری از مادرم تمام وقتم را گرفته بود. دو سال قبل با امیر آشنا شدم. یک روز که مادرم را به دکتر برده بودم موقع برگشت سوار خودروی امیر شدم. بین راه مادرم طبق معمول شروع به درد دل کرد. وقتی مادرم از ...
غلامحسین لطفی: چرا با مافیای سینما برخورد نمی شود؟!
خوشرویی به سوالاتم پاسخ داد. آقای لطفی چه زمان هایی کج خلق می شود؟ وقتی کسی به من دروغ بگوید، کارهای ناهنجار اجتماعی انجام دهد، بدقولی کند و سر قرارش نیاید و... . اینها حالم را بد می کند چون خودم همیشه سرقول و قرار هایم هستم و تلاش می کنم که همه شئونات انسانی را رعایت کنم وقتی کسی خلاف اصول، کاری انجام می دهد عصبانی می شوم البته آن فرد را می بخشم، اما آزردگی ام سرجایش هست ...
ای شهیدان به خون غلطان خوزستان درود...
. ای زمین کربلا جان تو جان حسین سبک خودم را برایش روشن ساختم. مدتی بعد سیف الله معلمی با شعری که پدرش برایم گفته بود، آمد. به قدری این نوحه زیبا سروده شده بود و آنقدر جالب و قشنگ، هم سبک خود من در آن دعایت شده بود و هم تمامی اسم شهدایی که به او داده بودم در ابیات شعر گنجانده شده بود که از آن به بعد من مدام او را برای اشعار و نوحه هایم زحمت دادم تا آخر جنگ و حتی تا همین امروز. مبدا نوحه ای که آن روز ...
ماجرای ملاقات با حاج احمد متوسلیان / شهدای شنام هنوز تفحص نشده اند
.... من که تا آن روز خون دماغ هم ندیده بودم مجبور شدم کمک کنم تا جنازه ها را روی قاطر بگذاریم. فقط لباسشان را می گرفتم که به من گفت: نجس من و تو هستیم؛ این پاک است، پایش را کامل بگیر!... تمام دست و پایم می لرزید. از یک طرف داد زدند بیایید اینجا، یک جنازه دیگر هم هست. رفتیم سمت جنازه که در یک سنگر عراقی بود و بعد فهمیدیم جنازه شهید احمد چراغی است. من تا چند سال پیش فکر می کردم احمد و رضا چراغی ...
گزارشی از اقدامات حضرت آیت الله خامنه ای در هفته اول جنگ
دفاع بودم. اما خب هیچکاری دستمان نبود، می رفتیم توی مرکز فرماندهی توی ستاد مشترک آن جا می نشستیم یک صبح تا ظهر، یک ظهر تا شب، ظهر آن جا می ماندم، گاهی شبها من در ستاد مشترک می ماندم خانه نمی آمدم همه اش دوندگی، همه اش تلاش، اما قیچی دست دیگری است که ببرد، کلید دست دیگری است که باز کند یا ببندد... مرتب از دزفول، از اهواز، از جاهای دیگر پیغام، طلبه هایی که، علمایی در این شهرها ساکن بودند آن وقت طلبه ...
رفتگری که قهرمان کاراته ایران است!
. او هر روز برنامه فشرده ای را برای خودش تعیین کرده است: من شب ها تا ساعت 4 صبح کار می کنم. روزها هم به کلاس زبان می روم و بعد از آن هم راهی باشگاه می شوم. به زبان انگلیسی علاقه زیادی دارم و تقریبا به آن مسلط هستم. به نظرم یاد گرفتن زبان انگلیسی خیلی شیرین است. قصد دارم تحصیلاتم را هم ادامه دهم و انگیزه بالایی دارم. نمی دانم چرا برای برخی عجیب است که یک رفتگر انگلیسی بلد باشد. کارم در ...
خاطره شنیدنی همسر شهید رضایی نژاد از دوران طفولیت شهید
مقدس افزود: اگر همه دنیا در یک طرف بایستند ما در کنار امام خواهیم ایستاد؛ این به معنی گرامی داشتن هدفی است که شهدا داشتند. به گفت وی ما پیشکسوتان وقت استراحت نخواهیم داشت و تا زمانی که می توانیم باید کار انجام بدهیم، از این رو باید در انجام کارهایمان همان روحیه دفاع مقدس را حفظ کنیم. نماینده سابق مجلس شورای اسلامی ادامه داد: اگر خوب رفتار کنیم بسیار اثرگذار خواهیم بود و ...
گفت وگو با غلامحسین لطفی بازیگری که زن وبچه ندارد!
...> * در کشور ما حدود 1500 بازیگر وجود دارد، اما فقط پنج نفر مدام کار می کنند و از این فیلم به فیلم دیگر و از این سریال به سریال دیگر می روند. مافیای بازیگری بیشتر بازیگران را خانه نشین کرده است. اصلا به توانایی افراد توجه نمی شود فقط بازیگرانی مدام سرکار هستند که روابط خاصی دارند. نمی دانم چرا با این مافیا برخورد نمی شود، همه از آن می گویند اما هیچ کس پی آن را نمی گیرد که منشا آن را پیدا کرده و با آن ...
اسلام آوردن سارا پرایس، خبرنگار استرالیایی از زبان خودش!
یک امام جماعت صحبت کردم. صدای رسا اما خاضعانه اذان در درونم احساسی را بیدار کرد که قبلا هرگز احساس نکرده بودم. اولین باری که سرم را به سوی کعبه خم کردم در قلبم خانه را حس کردم. البته من در مالزی مسلمان نشدم، اما مالزی مرا در مسیری زیبا به سوی اسلام و یگانگی خداوند قرار داد. پیش از آنکه مسلمان شوم، یک مسیحی بسیار معتقد بودم. این کانون سفر معنوی من است و بدون آن من هرگز مسلمان ...
تسویل به چه معناست؟/ نمونه هایی از جلوه گری نفس
... المَحبُوب ، هِیَ نَارُ تُحرِقَ مَا سِوَی المُرادُ المَحبُوب محبّت آتشی است که ما سوای محبوب را می سوزاند و انسان اصلاً آن را نمی بیند. افکار منفی از القائات شیطان است همه به خصوص دختران و خواهران دقّت کنند و من بارها گفته ام که افکار منفی از سمت شیطان هستند. مثل این که بعضی از خانم ها پیغمبر هستند، یا وحی بر آن ها نازل می شود! صبح نگران بودم فلان شخص تماس گرفت! به این مسائل اعتنا ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (317)
قبل از مرگ باید دید"، قرار میگیرد. این بچه ها چرا روی دور تند دارد رشد می کنند؟! ماشاالله به آقا پرواز، پسر بانمک ماهچهره خلیلی. نیوشا ضیغمی اول مهر را در کنار کودکان کار گذراند. ممنون از نیوشای عزیز. سلفی شهره سلطانی در کنار جواد رضویان، شراره رخام، شبنم قلیخانی و همسر محترم در جشن اهدای عضو. البته هیچ اهدا عضوی در این جشن صورت نمی گیرد و فقط مباحث تشویقی و حمایتی ...
رابطه بی شرمانه با مادرهمسر منجر به قتل شد
نداشت اما مادرم به زور او را پای سفره عقد نشاند، یک سال بعد خواهرم صاحب پسری شد؛ در این مدت هم رابطه خوبی با شوهرش نداشت، با اینکه وضع مالی خوبی داشتند و مشکلی از این نظر وجود نداشت. این زن گفت: پدر و مادرم از هم جدا شده بودند و خواهرم قبل از ازدواج با مادرم زندگی می کرد. بعد از ازدواج به خانه شوهرش رفت و چند وقت پیش بود که به خانه من آمد و حرفی زد که زندگی هردوی ما را به هم ریخت. ...
ماجرای امتحان قرآنی رهبری از کربلایی کاظم
مستقر باشم شاید مرگ من برسد. شب را در خانه یکی از اقوام آیت الله بروجردی می خوابد. شب که می خواهد نماز شب بخواند به خاطر تاریکی هوا و پله هایی که بود پایش عقب جلو می شود و سرش می خورد به دیوار و سرش می شکند. ایشان را می برند بیمارستان. من تویسرکان بودم و خبری رسید که پدرم مریض است. بعد از چند روز که برادرم آمد از قم گفت که پدر مرحوم شده است و آیت الله بروجردی هم مراسم با شکوهی برایش برگزار کرد ...
اولین تماشاگر زن ایرانی: می خواستم با لباس سربازی به ورزشگاه بروم
بودم سه خانم دیگر هم آمده بودند که با من و دوستم 5 نفر شدیم. دفعه بعد هم اگر 5 نفر دیگر بیایند به مرور این موضوع حل می شود. **سه نفر دیگر هم با شما در ارتباط بودند؟ خیر. دو نفر از آن ها، دهه هشتادی بودند و اصلا اجازه ورود نداشتند، یک نفر دیگر هم مانتو پوشیده و آرایش کرده با نامزدش آمده بود و غرغر می کرد. ** چرا غرغر؟ به نامزدش می گفت مگر تو نگفتی که همه ...
همه دلایل جدایی آنجلینا جولی از برد پیت
...، رابطه خود را انکار می کردند. پس از طلاق، برد پیت اعتراف کرد که در طول فیلم برداری، رابطه عمیقی بین آنها برقرار شد. او می گوید: ما تمام کارهایمان را در طول فیلم برداری با هم انجام می دادیم، کارهای گروهی زیادی کردیم و واقعا به ما خوش می گذشت تا حدی که در آخر انگار که یک زوج واقعی بودیم. خیانت برد پیت حتما این جمله را شنیده اید: اگر به دیگری خیانت کند، به تو نیز ...
نمایش عین شین قاف و بادیگارد در سومین روز جشنواره فیلم مقاومت
و از ساعت 21:30 فیلم های، مادر اصغر بختیاری، سادات خانم حمید امینی، چلچراغ علیرضا فرد، گل نساء صغری مرادی، حکایت شیرین بهرام شعبانی، مرغابی های امام زمان (عج) ابوالفضل گلفام نمایش داده خواهد شد. همچنین در سالن شماره 2 پردیس ملت در بخش مسابقه ایران و بین الملل درسانس اول ساعت 15 فیلم سینمایی شهید به کارگردانی عبدالعلیم طاهر از عراق، سانس دوم از ساعت 17فیلم سینمایی عین شین قاف به کارگردانی ...
ماندگاری 25 روزه خرمشهر مرهون ارتش است/ آبادان و خرمشهر تبدیل به صحنه شکل گیری نیروهای سپاه شد
(نیروهای ویژه) نفوذ کنیم. وقتی وارد شدیم گفتم فرمانده شما چطو آدمی است؟ گفتند اذان ظهر که می دهند جانمازش را پهن می کند. ما اینها را داشتیم. به او می گویند انقلاب شده از کشور برو؛ می گوید پسر فاطمه زهرا (س) آمده من نمی روم. ارتش در حکم یک قهرمان نجات غریق بود که دست و پایش را با زنجیر بسته بودند. با همه اعتقادی که امام به ارتش داشت کت و بال ارتش را بسته بودند و ما معتقدیم که ایمان ارتش است که می تواند ...
تنها سه دقیقه به پایان جهان باقی مانده است/ مدرنیته، فرهنگ ندارد/ آب، برای وزارت جهاد کشاورزی است نه نیرو
"انگار شیفتگی سدسازی، درمان ناپذیر است." این نخستین جمله ای بود که پژوهشگر بین المللی آب، بعد از حضور در خبرگزاری ایانا مطرح کرد. فاطمه ظفرنژاد در حالی که از روی تاسف، سر تکان می داد، مهندسی سدسازی را یکی از اصلی ترین عواملی دانست که از آنها با عنوان مدیریت غلط بین مردم و مسئولان یاد می شود. او با تمام وجود نگران بلاهایی است که انسان و پدیده تکنوکراسی به طبیعت تحمیل می کند. طبیعتی که مدرنیته مانند پک های سیگار به جانش افتاده و روز به روز از عمر آن می کاهد و سلامتی اش را می بلعد. ...
روایت خانم بازیگر معروف از ازدواج با مردی که سرطان داشت
یک خانه زندگی می کردیم. من همیشه در زندگی ام آدم محافظه کاری بودم و دنبال این بودم که بی دلیل خودم را در معرض قضاوت دیگران یا مشکل قرار ندهم اما دوست داشتن و عشق آنقدر قوی است که محافظه کاری نمی شناسد. مسعود رسام از کودکی برایم بت بود و وقتی نام او و برادرش در تیتراژ می آمد لذت می بردم. چهارشنبه شب ها این اجازه را داشتم که بیدار بمانم و خانه سبز را ببینم. او خاطرات نسلی را رقم زده و برای همیشه در خاطرم می ماند. ...
جنگ نرم و تأثیر قلم/ عهدی که تا ابد پابرجاست
ای که از دفاع مقدس داشت برای ما تعریف می کرد او می گفت یک شب دلم برای پدرم که در جنگ بود بسیار تنگ شده بود، عکسی از امام(ره) بر دیوار کاه گلی منزل ما بود، رفتم و آن عکس را گرفته و با امام(ره) درد و دل کردم، به امام گفت شما را به جدتان قسم می دهم، تو را به جد امام خمینی(ره) هرچه زودتر پدرم به خانه برگردد و همان لحظه بود که در باز شد و پدرم وارد خانه شد. این خاطره برای همسرم بسیار شیرین بود. امروز ...