سایر منابع:
سایر خبرها
مهمان راه پله ها بودم/ در جستجوی مادر
، با هر خاطره ای چهره اش بیشتر در هم فرو می رود و آرام تر حرف می زند. 9 ساله بودم که مادرم به اتهام حمل مواد مخدر در یکی از شهرهای مرزی کشور دستگیر شد. از پدرم بی خبرم، یعنی اصلا او را ندیدم فقط می دانم که مغازه ای داشت و هر ماه مبلغی پول به حساب مادرم می ریخت. اوایل زندگی مان خوب بود و حتی خدمتکار داشتیم و همان پیرزن خدمتکار مرا معتاد کرد. بچه که بودم هر وقت مریض می شدم و گریه می کردم ...
تقاضای مادر شهید ارمنی از رهبر انقلاب
حواریون حضرت عیسی، دو نفرشان در ایران شهید شدند. در نقاشی معروف شام آخر داوینچی هم تصویرش کشیده شده. - از این دو حواری، آثاری هم در انجیل هست؟ - بله! بله! داریم. - نام ارمنی این کلیسا چیست؟ - سن تادئوس. صحبت ها ادامه می یابد در حالی که میزبانان فارغ از آقا رو به مادر و خواهر شهید می نشینند و برایشان دعا می کنند.] - امیدواریم دل شما شاد ...
چه کسی تیر خلاص را به دیالمه و آوینی زد ؟!
دیالمه می کند البته با دوز پائین تر. از جمله مهم ترین تحریف، تحریف و جابجایی جایگاه دوست و دشمن و موافق و مخالف است که در انحصار ورثه به شکلی جدی پیگیری می شود . من از یک راه طی شده با شما حرف می زنم فیلم با جستجو در گذشته قبل از انقلاب آوینی شروع می شود. گذشته ای که خود درباره اش به قدر کفایت سخن گفته است. من از یک راه طی شده با شما حرف میزنم .من هم سالهای سال در یکی از دانشکده ...
حقیقت ماجرای عزل بنی صدر از سوی امام(ره) / مسعود رجوی قطعا عامل CIA بود
چیزی برنخوردم که فشاری روی آنها، یعنی سران سازمان باشد . نه هیچ فشاری نبوده. بعد جالب این است که مادر یکی از زندانیان سیاسی، که فکر کنم زنده هست هنوز، می گفت من دیدم در یک ملاقات، مادر رجوی یا کسی از خانواده اش را که ممکن است من اشتباه بگویم دیدم که عسل آورده بود، گفتم مگر می گذارند؟ گفت برای ایشان می گذارند. ایشان رهبر سازمان است باید بتواند فکر کند. حالا ببینید شما دارید در تاریخی با ...
10 بسته "سیگار" برای چاپ یک تصویر! +عکس
قرآن خواندن دست به ریشش می کشد و اشاره می کند. به خودم گفتم: خدایا! منظورش چیه؟ حالا نگو من برای نور خوب عکاسی پروژکتور روشن کرده بودم و گرمای آن این بنده خدا را کباب کرده بود و ریشش داشت می سوخت. آخرش به من گفت: جوان تو که منو آتش زدی. گفتم: ببخشید من جذب سخنرانی شما شده بودم اصلا حواسم نبود. لحظه های جالب اینگونه بود اما بعضی اوقاتم تلخ بود. مثلا دوستانت که برای شناسایی رفتن و بعد می دیدی ...
بی نظیر در اخلاق و الگو در ایمان بود
ادامه بده، اما برادرم گفت: دانشگاه ما پابرهنه ها جبهه است. آن روز که خبر شهادت حاج محسن خزایی را شنیدم با خودم گفتم اگر برادرم منصور حضور داشت حاج محسن را در کارخبری و رسالتی که در تنویر افکار عمومی نسبت به جبهه مقاومت اسلامی داشت همراهی می کرد. برادرم منصور برخوردار، شهید محسن ذوالفقاری و حاج محسن خزایی خبرنگاران شهیدی هستند که در سه دوره زمانی به فیض شهادت نائل آمدند و این فرموده را به منصه ...
اسنادی که واقعیت های عملیات کربلای 4 را آشکار می کنند
و گذراندن آموزش های بیشتر به مناطق پشت جبهه بردند. این برای همه فرماندهان و سربازان عراقی فرصتی برای استراحت بود. همچنین صدام در یک حرکت نمایشی و برای نشان دادن قدرت خود به زیارت خانه خدا رفت. با وجود اینکه نیروها و فرماندهان عراقی از حقیقت ماجرا خبر داشتند و می دانستند که تعداد کشته شدگان و اسرای ایرانی آن مقدار اعلام شده نیست و نیروهای ایرانی مجدد در حال تدارک حمله به سوی بصره هستند و همچنین در ...
پدرم آخرین پیامش را باشهادتش مخابره کرد
. حتی در سفری که من و پدر در تابستان به مشهد داشتیم، به من گفت: بیا بنشین کنارم تا با هم صحبت کنیم و حرفهایی به شما بگویم. می خواهم وصیت کنم. شاید این سفر، آخرین سفرم باشد. من از همان لحظه که این حرف ها را می زد، شوق پر کشیدن را در وجود پدر دیدم. چند روز قبل از شهادتش هم به من گفت: نمی خواهی کربلا بروی؟ گفتم: شرایط باشد چرا نخواهم. گفت: من برایت هماهنگ می کنم. بعد از هماهنگی و ثبت نام در کاروانی ...
از فرزانه کابلی چه خبر؟
را به عنوان مادر علی کوچولو می شناسند؟ خیلی وقت ها اذیت می شوم. یک بار با شاگردانم به پارک رفتیم که قدم بزنیم و دیدیم بچه ها دنبال من راه افتاده اند و می خواندند علی کوچولو و مدام تکرار می کردند و... درنهایت آن قدر عصبی شده بودم که رفتم جلو و گفتم شما اگر واقعا کسی را می شناسید یا دوستش دارید و... وقتی می بینید من از این کار شما خوشحال نمی شوم، چرا تکرار می کنید؟ بهتر است عشق و علاقه ...
شیرازی ها هم به پویش مردمی مدافعان دور از حرم پیوستند
وجد آورد امیدواریم که با این قبیل برنامه ها بتوانیم گام کوچکی برای حمایت از مدافعان برداریم. جمیله حسینی، همسر شهید محمدجواد روزیطلب و خواهر شهید عبدالحمید حسینی نیز در این باره گفت: هدف ما این است که به مدافعان جهان اسلام بگوییم اگر اکنون مقدور نیست که با دشمن وارد جنگ بشویم مثل دهه شصت که در پشت جبهه به رزمندگان کمک می کردیم اکنون هم همان راه را ادامه می دهیم. ما معتقدیم خون شهدای ما ...
عاشقانه های نامدارها برای "گمنام ها"
به گزارش دولت بهار به نقل از نسیم، خرداد ماه سال 94، پیکر 270 شهید تازه تفحص شده از جمله 175 غواص شهید عملیات کربلای چهار، بر دوش مردم تهران تا معراج شهدا تشییع شد. نسیم آنلاین در استانه این مراسم از نخبگان و مردم خواست احساسات خود را در این رابطه بیان کنند و پرسید: "درد دل شما با این شهدا چیست؟" آن چه در ادامه می آید بخشی از دلنوشته ها خطاب به این به خون خفتگان است که به سامانه این ...
ردپای مسیحا؛ روایت خانواده شهید لازار از دیدار سال گذشته رهبری + فیلم
می کردم و می گفتم روبرت تو چه کردی؟ ببین به خاطر تو الآن بالاترین شخص مملکت به خانه ما قدم گذارده . مادر شهید هم به وجود فرزندش افتخار می کند، پسری که وقتی برای اعزام از مادرش اجازه می گیرد مادر ممانعت می کند اما او آنقدر پافشاری می کند که مادر می پذیرد، این شجاعت را همه همرزمان و دوستان روبرت اقرار می کنند. روبرت 19 ساله بود که فضای جبهه دل و دین را از کفش می رباید و به خانواده ...
نسبت علوم اسلامی با علوم انسانی
روز اول که به حوزه آمدم، دنبال این هدف آمدم. نه دنبال حرفه آمدم، نه دنبال فن آمدم، نه راه عالی ترین مدارس کشور به رویم بسته بود. آزادانه آمدم. نه حتی چون بچه اهل علم بودم یا پدرم مجبورم کرد؛ نه، هیچ کدام. پدرم هم، خدا رحمتش کند، من را آزاد گذاشت. آزادانه آمده ام، راهی را رفته ام، محصول تجربه ای را که از آغازش تاکنون 36 سال می گذرد می توانم برای شما بازگو کنم، شاید مفید باشد. طلبه ای که می خواهد ...
ناگفته های یکی از بازماندگان غواص کربلای 4
...، فرمانده گردان به آنها رو کرد و گفت من به شما می گویم بروید و ناراحت نباشید و آنها قدم زنان رفتند. از آقا رضا پرسیدم جریان چی بود ، سری تکان داد و حرفی نزد. گردان بعد از دو روز آماده حرکت شد و مجددا به سمت بهمن شیر رفتیم و از آنجا بعد از یک روز توجیه و آماده شدن به سمت شلمچه و عملیات کربلای 5 حرکت کردیم. در راه یکی از آن دو نفر را دیدم و گفتم آقای اکبری نرفتید؟ گفت نه ...
مهمترین عامل استجابت دعا
دیده و نه به قلب کسی خطور کرده است. حال تصور بفرمایید انسان از چنین پاداش و ثوابی جا بماند. از آن بزرگ تر، آنجایی است که کسی گرهی از کار بنده خدا باز کند و باعث خوشحالی و شادی دل او شود. تصور بفرمایید که کسی مثل این رو سیاه، فردا ببیند که از اینها جا مانده است، آیا حسرت نخواهد داشت؟! در لحظه لحظه و ثانیه های زندگی این جهانی، ثواب ریخته است؛ اما بی توجه از کنار آنها می گذریم. حتی نمی ...
استوار، مقتدر و پر ابهت همچون دماوند!
جبهه و منزل رفت و آمد داشتم. 20 روز بعد یعنی 25 دی عملیات کربلای 5 شروع شد که من هنوز تهران بودم اما دنبال رفتن به جبهه بودم. من 11/65 یعنی 36 روز بعد از عقدمان به ماموریت رفتم اما اطرافیان به نوعی صحبت از مسئولیت، عواطف و.... می گفتند و من گفتم تازه مقدمات متاهل شدنم را دارم انجام می دهم و دارد یک وابستگی دیگر هم اضافه می شود. قبلا وابستگی به مادر و برادر و خواهر بود الان هم یک وابستگی ...
من زنده ام و نفس می کشم هنوز
که زلزله امانمان را بریده بود و ترس دلمان اسیر خود کرده بود. پدرم در حال خواندن قصه مشکل گشا بود که ناگهان زمین برای چندمین بار لرزید، مادر فریاد زد و من و خواهر برادرهایم را به بیرون خانه کشاند اما سرمای هوا اجازه نمی داد بدون چادر و سرپناه بیرون بمانیم برای همین دوباره با حرف های آرامبخش پدرم به اتاق بر گشتیم و بازهم ترسمان را در دل پنهان می کردیم. آن شب پدرم رو به من و رقیه خواهر ...
حقوق های نجومی در مسیر مقابله با انقلاب اسلامی صرف می شود/افراد پُرخور، پر ادعا و دو تابعیتی ذخیره نظام ...
جبهه باطل قرار می گیرید. معاون هماهنگ کننده سپاه فجر با بیان اینکه نگرانی ها از چهره های خودی کم نیست، گفت: پس از حکومت امیرالمونین (علیه السلام) دشمنان اجازه ندادند حاکمیت دینی ایجاد شود اما خدا به امام خمینی (ره) عزت داد و انقلاب اسلامی پیروز شد، اینجا بودن من و شما ثمره ایثار شهدا و تلاش کسانی است که در فتنه 88 مقابل فتنه گران ایستادند. وی با بیان اینکه فتنه جدید برای ...
ته تغاری اش را فرستاد پیش مسیح
، خانواده شما به شهید هانچ علاقه زیادی داشتند. خبر شهادت را چگونه دریافت کردید؟ وقتی هانچ مرخصی اش را ناتمام گذاشت و به جبهه رفت، طوری با من حرف زد که فهمیدم بار آخری است که او را می بینم. سفارش همه خانواده را به من کرد و از من خواست به جای او هم مراقب پدر و مادر باشم. چشم هایش برقی داشت که شهادت می داد او به زودی شهید می شود. برای همین بود که بعد از عازم شدن او به منطقه فکه، انگار تکه ای از ...
از دوچرخه و موتور سیکلتی که نصیب مددجویان شد تا گریه 120 بشاگردی که کربلایی شدند
رای صادر نکرده است تا بتوانیم از دیه همسرم استفاده کنیم. فتاح با کودکان خوش و بش می کند و از پسر بزرگ خانواده که می گوید 10 ساله است می پرسد اگر قرار باشد هدیه ای به شما بدهم آن هدیه را چه کار می کنی. پسر خانواده که نمی داند هدیه چیست می گوید هر چه باشد آن را برای یک روزی پس انداز می کنم. فتاح از جواب پسر بچه خوشنود می شود و با تعجب رو به مادر خانواده می گوید ...
حرف و حدیث ها پشت ما زیاد است/ مهم این است که سخت می گذرد و سخت نمی ماند
آن عکس روی دیوار خانه نصب شده و در کنارش عکسهای پدر مانده و حال گوئی نوبت بچه ها و مادر خانه است که از عکس ها نگهداری کنند. مهدی(حامد) کوچک زاده متولد آخر شهریور سال 1361 در سال 86 عقد نمود که حاصل این ازدواج دو فرزند به نام های ریحانه 7 ساله و فاطمه 2 ساله هستند. ریحانه ای که امسال متفاوت با دیگر بچه های کلاس اولی وارد مدرسه شدو برای رفتن به مدرسه از پدرش در مزای شهدای رشت اجازه گرفت ...
200کارت عروسی مان باطل شد / داستان زنان بازمانده از زلزله
. برای همین همه لباسامو برداشتم. یادمه بابام مواد همراهش بود. داد که من توی لباسم قایم کنم تا از پلیس رد بشه. چند روز پیشش موندم. باز همین کارو تکرار کرد. بعد گفت باید بری خوابگاه. مدرسه هم می رفتی حدیث ؟ همه بچه ها می رفتن اما چون من شناسنامه نداشتم نمی تونستم برم. بعد از چندوقت باز بابام اومد و گفت شناسنامه برات می گیرم که بری مدرسه. بهش گفتم فقط برام یه چادر عربی بگیر. این نخستین چیزی ...
اقتصاد لیبرالی و مدل بانک جهانی از دولت هاشمی شروع شد/ عمده دلارهای دوران سازندگی را به افراد سکولار ...
داشت و ما رفته بودیم آنجا. تلفن زنگ زد و دیدم آقای حبیبی است. خدا رحمتشان کند. معاون آقای نخست وزیر. گفت آقا اسحاق کجایی؟ گفتم کرجم. گفت کرج چرا رفتی؟ گفتم آمده ام کرج برای استراحت خوب. گفت ما را سرکار گذاشتی؟ گفتم من کجا شما را سرکار گذاشتم نه بابا. متوجه نمی شوم. گفت شما خبر ندارید شما را معرفی کرده اند برای وزارت بازرگانی. گفتم نه. گفت شما بی خبری؟ گفتم بله. ...
12 نکته کلیدی در مورد حقوق شهروندی/ سم مهلک اعتماد به آمریکا
؟ ما در کشور 75 هزار مسجد داریم که بسیاری از آنها امام جماعت دارند و حداقل دو نوبت در شبانه روز نماز جماعت می خوانند و مردم پشت سرشان جمع می شوند، مگر اینها در این قسمت وظیفه ای ندارند؟ صداوسیما هم در این قسمت دارای مسوولیت است. نهادهای دیگری هم مانند سازمان تبلیغات و دفتر تبلیغات مسوولیت دارند. همین موسسات فرهنگی هم که پول می گیرند و کتاب چاپ می کنند، می توانند در این زمینه موثر باشند . ...
روایتی از شهید روبرت لازار +عکس
سمع از دشمن را قبول می کرد و از عهده تمام مسئولیت های واگذار شده به خوبی بر می آمد شهید روبرت لازار در دو عملیات شرکت کرد. عملیات آزاد سازی یال 270 در ادامه عملیات کربلای1 و همچنان جزو اولین گروه خط شکنان بود که توانستند با همت و یاری خدا آن ارتفاع را که مشرف به دشت مهران بود از وجود دشمن پاک کنند به گونه ای که همیشه یاد و خاطره آن عملیات در ذهن همه نقش بسته است و همه از آن به نیکی یاد می کنند که ...
بازگویی دو خاطره شنیدنی بازمانده اسدآبادی از عملیات کربلای 4 و 5
به گزارش نافع به نقل از آوای سید جمال، آیت الله غلامی یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس در خاطره ای از عملیات 4 و 5 نوشت: اصولاً یکی دو ما ه بعدازاینکه مدارس در اول مهر باز می شد، اعزام نیرو به جبهه های حق علیه باطل نیز فعال تر می شد و ما رفقای دوران تحصیل و یا دوستان بچه محل تصمیم به رفتن به جبهه گرفتیم. بنده و دوستان خوبم داریوش بسطامی، الله وردی نظری، کامران علیخانی، جعفر دهبانی در ...
ایستادگی 153 شهید غواص استان همدان در عملیات کربلای4 جاودانه شد
درس آزادی و آزادگی را به ما آموختی . ای عزیزان هوشیار باشید اگر ما خانه و کاشانه خود را رها کرده ایم نه بخاطر کسی یا چیزی بوده است فقط و فقط برای رضای خدا و ادای دین خود به اسلام و قرآن و امام زمان (عج) بوده است ....... ای برادران و خواهران گرامی شما را به خدا قسم می دهم که امام و فقیه عالیقدر زمان را تنها نگذارید ،دسته دسته نشوید و حق جو و حق پرست باشید. فاطمه زنگنه انتهای پیام/ ...
بنیاد در آینه مطبوعات
می خواهند بهترین خاطره ها را از مردشان عنوان کنند. � رضایت ندادم؛ اما با صحبت هایش راضی ام کرد رو به مادر شهید، می پرسم: راضی به رفتنش بودید؟ آهی می کشد و می گوید: این قدر گفت که راضی شدم. به پدرش می گفت اگر من نروم، آن یکی نرود، پس چه کسی می ماند؟ بهش می گفتم پسرم تو دو دختر داری، بمان و همین ها را بزرگ کن. جواب می داد دختران من خدا و شما را دارند، شما از بچه های من مراقبت کنید، من ...
چه کسی تیر خلاص را به دیالمه و آوینی زد؟!
و دشمن و موافق و مخالف است که در انحصار ورثه به شکلی جدی پیگیری می شود. من از یک راه طی شده با شما حرف می زنم فیلم با جستجو در گذشته قبل از انقلاب آوینی شروع می شود. گذشته ای که خود درباره اش به قدر کفایت سخن گفته است. من از یک راه طی شده با شما حرف میزنم .من هم سالهای سال در یکی از دانشکده های هنری درس خوانده ام، به شبهای شعر و گالری های نقاشی رفته ام.موسیقی کلاسیک گوش داده ...
در قبال دعواهای فرزندانمان چه واکنشی نشان دهیم؟
...> کمک والدین به برقراری صلح میان فرزندان "تو همیشه طرف اون رو می گیری و تقصیر رو به گردن من می اندازی"! "تو هرگز وقت نمی گذاری تا در نقاشی کردن به من کمک کنی." به کلمات کلیدی همیشه و هرگز توجه کنید. بچه ها همیشه همین طور صحبت می کنند، این طور نیست؟ بله، همین طور است ... . آیا این کلمات را زیاد به کار می برد؟ در چنین موقعیت هایی مهم این است که از خودتان بپرسید آیا در صحبت بچه ها حقیقتی ...