سایر منابع:
سایر خبرها
فردای آن روز وقتی زنم را با آن وضع دیدم خشکم زد!
در خانه ما بود، بعد به آپارتمان شان رفت، یک ساعت بعد هم تماس گرفت و گفت شوهرش به خانه آمده است. صبح روزبعد وقتی دیدم از دخترم خبری نیست به خانه آنها رفتم که دامادم در را باز کرد و در کمال ناباوری ام گفت که فرنگیس فوت کرده. زمانی که وارد اتاق خواب شدم او را در حالی که چادر نماز به سر داشت روی صندلی دیدم! همزمان با این تحقیقات، همسر فرنگیس دیروز به دادسرای جنایی احضار شد. مرد میانسال زمانی که مقابل ...
شکار دختران دانشجو در تلگرام
اجتماعی مختلف منتشر می کند. مثل دیوانه ها شده بودم. خودم را به درو دیوار می زدم. نمی دانستم باید چه کنم و چه خاکی بر سرم بریزم. اگر پدر و مادرم موضوع را می فهمیدند باید چه می کردم و برای آبروی بر باد رفته چه توجیهی داشتم. هر طور بود مبلغ درخواستی را تهیه کردم ولی کاش به همان یکبار ختم می شد. این شیطان دوباره از من اخاذی می کرد و به خرجش هم نمی رفت که هیچ پولی در بساط ندارم. چند بار تصمیم گرفتم ...
اشتغال پدیده فراقوه ای است/ امسال را سال شکوفایی دولت می دانم
.... ناشی از سیاست های غلط من بوده است که این فرد این میزان بی تعهد بار امده است. میگو یند اگر به موقع پسرم به بیمارستان می رسید این اتفاق رخ نمی داد. راننده آژانس بعدها به من می گفت که من سه مسافر بردم و این هنوز کنار خیابان بود. من به پسرم گفته بودم 10 یا ده و نیم شب بیا همان موقع امده بود ولی تا دیروقت کنار خیابان افتاده بود. 20 یا 21 روز در کما بود و بعد مرحوم شد. سوال ...
دختر امیرکبیر چرا در تاریخ بدنام شد؟/عکس
زاده است. دهخدا در نخستین شماره روزنامه اش از ایوردون در ستون چرند و پرند نوشت: الان درست پنجاه و پنج روز و پنج ساعت و پنج دقیقه بود که من [به جهت] بعضی ملاحظات چرند پرند ننوشته بودم؛ یعنی این عادت یک سال و نیم خودم را ترک کرده بودم و چنانکه همه ایرانی ها می دانند، ترک عادت هم موجب مرض است، یعنی همان طور که یکصد و هشتاد هزار نفر اهل رشت اگر همیشه زیر دست چهارده، پانزده نفر فراش و پیشخدمت ...
ناگفته هایی خواندنی از زندگی و مرگ تختی
حرفی نمی زند. خلاصه ما همان طور آن پول را به آن کارمند بانک تحویل دادیم که دو روز بعد رفتیم پول را گرفتیم و به سمت بوئین زهرا حرکت کردیم. دقیقا مبلغ جمع آوری شده یادم نمی آید اما به قدری زیاد بود که با آن پول می شد یک دهکده خرید. کما اینکه با پولی که جمع آوری شد و از جاهای دیگر مثل خانی آباد که محله تختی بود و عده ای دیگر از بازاریان جمع کردند بسیاری از مردم زلزله زده توانستند خانه های خود را ...
می توانستیم یارانه ها را در کاهش فقر، بهتر بکار بگیریم
سه مسافر بردم و این هنوز کنار خیابان بود. من به پسرم گفته بودم 10 یا ده و نیم شب بیا همان موقع امده بود ولی تا دیروقت کنار خیابان افتاده بود. 20 یا 21 روز در کما بود و بعد مرحوم شد. آماری آقای محجوب دادند که تقریبا 90 درصد از کارگران زیر خط فقر هستند. درست است؟ خط فقر هر کسی به تعبیری می آورد و شاخص بندی می کند و اندازه گیری می کند. چه میزان است؟ فقر ...
10 عادت مشترک شادترین آدم های دنیا
...، هنگام سختی ها کمک می کند تا خوش بین باقی بمانیم. مفهوم داشتنِ مقصود در زندگی، به ویژه در آسیای شرقی مرسوم است. در ژاپن، مفهومی وجود دارد به نام ایکیگای ikigai وجود دارد که معنی آن دلیل بیدار شدن از خواب است. نتایج تحقیق روی برخی از شادترین و کهن سال ترین انسان ها، نشان داده است که همه ی آنها، هر روز صبح پس از بیدار شدن از خواب، هدف داشتند. 5. آنها صبور هستند هر چه ...
چرا آسیا آرام است؟
محمود سریع القلم تا به حال فرصت کرده اید فکر کنید چرا کشورهای شرق آسیا در آرامش، کار و زندگی می کنند؟ هم در داخل به تفاهم رسیده اند و هم با محیط خارجی. آن ها کدام راه را انتخاب کرده اند؟ با توجه به تاریخ و حساسیت های ملی و هویتی، عموم این کشورها در یک مسیر مطمئن، هم در حال پیشرفت هستند و هم منطقه ای بهم تنیده و صلح آمیز ایجاد کرده اند. در عین حال، تنش ها و اختلافات خود را دوجانبه و چندجانبه و بدور از هیاهو، مدیریت می کنند. طبق آمار شش ماه گذشته، 39 بانک چینی، ژاپنی و کره جنوبی، رویهم 37 تریلیون دلار سرمایه دارند. بزرگترین بانک جهان، بانک صنعتی و تجاری چین با 3٫6 تریلیون دلار سرمایه است. کره جنوبی با 7 بانک و دو تریلیون دلار سرمایه در میان 15 کشور برتر دنیاست. در مقابل، 37 بانک آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان، 33 تریلیون دلار سرمایه در اختیار دارند. بزرگترین بانک در میان کشورهای خاورمیانه، بانک ملی قطر با 190 میلیارد دلار سرمایه است. پاسخ به سئوال های فوق این متن می تواند از زوایای مختلف ارائه شود. اما آنچه مطالعات علمی به ما می گوید از این قراراست: عموم کشورهای آسیایی، به نوعی تفاهم داخلی رسیده اند. از شینتوها در ژاپن، هندوها در هند، کمونیست ها در ویتنام و مسلمانان در مالزی و اندونزی به اندیشه های مشترکی دست یافته اند. این اندیشه های مشترک را به صورت تسلسلی در زیر می آوریم: 1- مبنای تمدن جدید بشری در تولید کالا و ارائه خدمات است؛ 2- تولید کالا و ارائه خدمات به نظم اجتماعی، نظم قانونی و نظم سیاست گذاری وابسته است؛ 3- مهم ترین وظیفه حکومت و دولت ایجاد و حفظ این نظم است؛ 4- تولید کالا، برای یک ملت، ثروت و امکانات را به ارمغان می آورد؛ 5- در نظم داخلی، سیاست های اقتصادی، تجاری و بانکی باید برای داخل و خارج کاملا شفاف باشند؛ 6- در نظم داخلی، رقابت برای عموم آزاد و دستگاه قضایی حامی بازار و رقابت باشد؛ 7- در مراحل اولیه، این نظم و حفظ آن الزاماً محتاج دموکراسی نیست؛ 8- این نظم اجتماعی و اقتصادی، به تدریج جامعه مدنی را تقویت می کند؛ 9- این نظم، آرامش، امنیت و در نهایت مشروعیت می آورد؛ 10- این نظم در شبکه مالی، تجاری، فن آوری، اقتصادی و یادگیری بین المللی بارور شده و تکامل پیدا می کند. نمونه های این نظم: چین، ویتنام، اندونزی، مالزی، سنگاپور، کره جنوبی، و با مقیاس های مختلف بقیه آسیایی ها. کشورهای آسیایی، مرزها و بازارها و تجارت و یادگیری را به روی هم باز کرده اند و در نتیجه خطرهای کمتری متوجه آنهاست. این نکته را مقایسه کنید با آمار خرید اسلحه در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس: طی 11 سال گذشته، 728 میلیارد دلار. این یعنی 728000 شغل دائم در اروپای غربی و آمریکای شمالی. در حالی که آسیایی ها به عدالت، امنیت، استقلال ملی و مشروعیت، اقتصادی و اجتماعی نگاه کرده اند، در خاورمیانه صرفاً به فکر و عمل سیاسیتوجه شده است. روش فکرکردن و واقعی تحلیل کردن خود نعمتی است. فهمیدن دقیق و با حداقل پیش فرضِ وقایع پیرامونی، نعمتی بزرگتر. چه ارتباط جالب علمی: میان خودنمایی، نمایش، خود بزرگ بینی و اغراق از یک طرف و سیاسی بودن، همه چیز را سیاسی دیدن، راه حل ها را سیاسی دانستن و سیاست زده بودن از طرف دیگر. هر دو نیاز به اغراق، خود بزرگ بینی، نمایش و تئاتر دارند. شرط دوم دقیق تحلیل کردن و روشن بینی، دوری جستن از عصبانیت در تحلیل است. تبریزی ها اصطلاح خوبی دارند: می گویند بگذارید مدتی بگذرد، موضوع را خوب بفهمیم و درک کنیم و بعد قضاوت کنیم. تابحال دیده اید که خانم مرکل، با عصبانیت سخنرانی کند؟ خشم معرف فقدان اعتماد به نفس، استیصال، به ستوه آمدگی و ناراحتی های انباشته شده است. سخنرانان خاورمیانه ای چه در مجامع بین المللی و چه در کشور خودشان عموماً با عصبانیت، سخنرانی می کنند، ضمن اینکه 74 درصد خشونت در جهان در این منطقه است. خُروشچُف تا آنجا پیش رفت که در حین سخنرانی، کفش خود را بر تریبون مجمع عمومی سازمان ملل می کوبید. در مقایسه، امروز آرامش وزرا و مقامات چینی، سنگاپوری، ویتنامی و اندونزیایی را تماشا کنید. این کشورها چون توانا هستند، آرامش دارند و نیازی نیست عصبانی شوند. برای این نویسنده طی سال ها چهار بار اتفاق افتاده که با فردی گفت وگویی داشتم و بعدها متوجه شدم آن فرد در شیمی، فیزیک یا اقتصاد جایزه نوبل برده است. این در حالی بود که طی چندین ساعت گفت وگو، این افراد هیچ اشاره ای یا اَدایی که مخاطب را متوجه نوبل کند از خود بروز ندادند. توانایی، آرامش و اعتماد به نفس می آورد. فرد یا کشوری که توانایی دارد نه عصبانی می شود و نه خیلی تبلیغ می کند مثل اتوموبیل مرسدس بنز است. نمایش و اغراق ناشی از ضعف است. آسیایی ها و حتی ویتنامی ها سریع متوجه شدند باید توان مندی های اقتصادی، تولیدی، تجاری و مدنی خود را غنی کنند تا دیگران فرصت تعدّی به سرزمین آن ها را نداشته باشند. افق های خود را واقعی تعریف کردند، مزیت نسبی خود را دقیق مشخص کردند و از همه مهم تر و تعیین کننده تر: بین خود به تفاهم رسیدند. تفاهم در داخل به مراتب کلیدی تر و شاید مقدمه ای بر تفاهم با بیرون است. چینی ها رفتند از اقصی نقاط جهان، هنرمندان، دانشمندان و کارآفرینان چینی را به چین آوردند تا برای قدرت ملی از آن ها بهره مند شوند. اگر چینی ها، مبنا را تقسیم بندی های سیاسی می گذاشتند، نمی توانستند چنین اقدامی کنند. اگر شاقول تفاهم را سیاست، مواضع سیاسی و مرزبندی های سیاسی قرار می دادند، نمی توانستند اقتصاد دوم جهان شوند و با ثروتی که تولید کرده اند، 12 ناو هواپیمابر در دست ساخت داشته باشند. تاریخ نشان می دهد تفاهم داخلی پیرامون ایسم های سیاسی جواب نمی دهد. اگر نروژی ها مبنای تفاهم درونی خود را سیاست مقرر می کردند نمی توانستند با 5 میلیون جمعیت به تولید ناخالص داخلی 345 میلیارد دلاری برسند. چون کشور نروژ ثروتمند است و سیاست های توزیعی دقیقی دارد و اقتصاد شفافی را ایجاد کرده، شهروندان آن به زندگی امیدوار، راستگو، فعال و با آرامش هستند و در عین حال از تفاهم اجتماعی، جامعه مدنی، گردش قدرت و امنیت ملی برخوردارند. صحیح است که تولید ثروت هدف انسانیت نیست، اما بدون امکانات و درآمد و ثروت و توزیع آن، جامعه سعادتمند، اخلاقی و قانونمند نمی توان ایجاد کرد. نه دولت نروژ و نه مردم نروژ در پی تغییرات ژئوپولیتیک در اروپا یا تغییر نظام بین الملل نیستند. در حدّ خود، افق گذاری کرده اند و در تمامی ابعاد کمی و کیفی توسعه یافتگی، جزء پنج کشور اول جهان هستند. باید فکر کرد که مبنای تفاهم داخلی چیست؟ تصور کنید اگر شخصی بشنود 20 نوع بیماری دارد، واکنش طبیعی او این خواهد بود: احتمالاً 19 مورد علائم بیماری هستند و یک مورد بیماری کلیدی وجود دارد. نمی شود در هرم علت و معلولی مسایل یک جامعه به 250 علت اشاره کرد. عوامل را باید به صورت درختی بررسی کرد. ریشه در کجاست؟ وقت و انرژی تلف می شود اگر سطح تحلیل و علت یابی را در شاخه های بالا و میانی درخت قرار دهیم. حکمرانی کارآمد بر سیستم سازی و ساختارسازی بنا شده است. سیستم سازی محتاج تفاهم داخلی و یا قرارداد اجتماعی است. بنیان این تفاهم می تواند سازوکارهای تولید ثروت ملی باشد تا در نهایت اخلاق، قانون، سعادتمندی عمومی نیز به تعادل می رسند. اما اگر مبنای ارتباط در داخل و خارج سیاست باشد، اختلاف، نزاع، درگیری، جنگ و تقابل ایجاد می کند. حتی ریشه اصلی پوپولیسم، بی توجهی به اقتصاد و توزیع ناعادلانه امکانات در یک کشور است. این در حالی است که پوپولیسم در آسیا رو به کاهش و در خاورمیانه رو به افزایش است. آشفتگی در تحلیل، آشفتگی در سیاست گذاری ها و مدیریت سعی و خطایی به دنبال می آورد. آسیایی ها با تفاهم و آرامش و درک حدّ و منزلت خود به گونه ای عمل کرده اند ...
دژاگه: هرگز فراموش نمی کنم از کجا آمده ام
اتومبیل ها با قیمتی بیشتر به فروش برسد. * در این مدت پیش آمده که به دلیل همین قیمت هایی که گفتید تمایل پیدا کنید تا اتومبیل تان را تغییر بدهید؟ - سال گذشته و در همین ایام بود که برای خرید از خانه بیرون رفتم تا یکسری وسیله و خوراکی برای خانه بگیرم که در همان بین یک فروشگاه اتومبیل را دیدم که نمایندگی شرکت مازراتی بود. * خودتان آن زمان چه ماشینی داشتید؟ - من؟ یک "پورش ...
قصاص پایان کابوس در وقت اضافه
و زندگی داشتم. فرزندم فقط 40 روز از بهار زندگی اش گذشته بود که من روانه زندان شدم و زندگی ام ورق دیگری خورد. همه چیز انگار برایم یک فیلم بود و یک دفعه رخ داد. لحظه حادثه نیز مثل یک سکانس فیلم متوقف شد برای ابد. با همسرم اختلاف هایی پیدا کرده بودم. او قهر کرد و به خانه پدری اش رفت. برای بازگشت او به خانه خیلی تلاش کردم. آخرین شانسم را هم امتحان کردم و به خانه پدری اش رفتم. اما برادر و پسرخاله همسرم ...
روایت شهادت ققنوس 16 ساله از زبان فرمانده
410 بود. دست مرا آنقدر تاب داد که جدا شد. درد داشتم و در خواب ناله می کردم. از خواب پریدم. دسته ویژه را فرستادیم. من با دسته اول گروهان اول رفتم و محمودی با گروهان بعدی. سینه خیز از خاکریز رفتیم پایین. نزدیک میدان مین بودیم که شعله آتشی بلند شد. بچه های دسته ویژه جلو بودند.از فداکار پرسیدم: معبر ماست؟ : گفت: بله. همه زمینگیر شده بودند. فداکار گفت: نرو! ولی من رفتم. پنج یا 6 متر مانده ...
دختر 17 ساله وقتی از پیش امیر بازگشت، باردار شده بود!
اجتماعی با امیر آشنا شدم. دو سال از من بزرگ تر بود و وضع مالی خوبی نداشت، ولی دوستت دارم هایش آنچنان روحم را قبضه کرده بود که به وضع مالی و تیپ و قیافه اش توجهی نمی کردم. یک سال گذشت؛ یک روز جهنمی او هم مرا در برزخ تنهایی گذاشت و رفت تا هشت ماه بعد... یکی از عموهایم با مشکل مالی مواجه شده بود، پدربزرگم چند میلیون از حسابم برداشت کرد و به او داد. از آنها متنفر شده بودم چطور می توانستند به تنها ...
اسمال گوریل
ازش اشکال می پرسیدم. - چیزی هم بلده یا مثل خودته؟ - نه آقا، مخش خیلی کار می کنه. - پس همیشه پیش هم بشینین. من که به حرف هایشان گوش می کردم، داد زدم: آقا من از این ته، تخته رو نمی بینم. آقای کاظمی خودش را به نشنیدن زد و از کلاس خارج شد. کیف گوریل کوک بود. ازش پرسیدم: چیه؟ چرا بندری می رقصی؟ خندید. از آن روز به بعد بچه ها ...
نفس عاشقان نوستالژی را قلقلک می دهد
. کیارستمی طعم گیلاس را که ساخت خیلی فحش شنید و به آن فیلم گفتند گدا گرافی، اما الان می گویند چه فیلمی بود. او همان دهه 70 گفت مردم ما آنقدر مترقی شده اند که بعضی ها ی شان به درد فلسفی می رسند. نیما یوشیج را زمان خودش زدند و فحشش دادند و گفتند این شعر نیست و شعر باید وزن داشته باشد، اما سال ها بعد همه شعر بدون وزن گفتند و پست مدرن شدند. برای من مهم نیست فیلم نفس جایزه نگیرد و دیده نشود. برایم این مهم ...
پاداشی که یک اسیر به خاطر توهین نکردن به امام گرفت!
خواهد مرا بکُشد، اما چون هر دو پایم مجروح بود، تصور نمی کردم به پای مجروحم شلیک کند! دو گلوله به هر دو پایم شلیک کرد. در اوج ناباوری خیره نگاهش کردم. می خواستم قیافه اش را برای همیشه به ذهن بسپارم. گلوله ها یکی پشت ماهیچة بالای ران پای راستم و دیگری پایین ماهیچة پای چپم اصابت کرد. (1) پی نوشت در پاورقی مربوط به این خاطره در کتاب پایی که جا ماند آمده است: هنوز که سال ها از آن روزها می گذرد، جای آن دو گلوله سرگرد بعثی روی پاهایم هست. همیشه آرزو می کردم روزی جنگ می شد، سالم بودم و در عملیاتی با او روبه رو می شدم. ...
قرار شوم در خانه مخروبه / دوئل مرگبار 2 برادر
رو شدم. ترسیدم و ماجرا را به چند نفر از دوستانم گفتم و آنها هم جسد را دیدند و بعد به پلیس زنگ زدم. او را چند بار همراه برادرش که او نیز معتاد بود هنگام جمع کردن ضایعات دیده بودم. با توجه به گفته های این مرد، ماموران به تحقیق از دوستان وی پرداختند که معلوم شد مرد معتاد درست می گوید. مقتول و برادرش با هم ضایعات جمع می کردند که روز آن دو را با هم دیده اند. همین سرنخ کافی بود که ...
دخترم گفت وقتی من نیستم، دوستم با زنم در خانه ام خلوت می کنند...
چه بکنم، دود و آتش فضای خانه را فرا گرفته بود و داشتم خفه می شدم، یک لحظه به حیاط رفتم تا نفس بگیرم و بعد هم برای نجات دخترم به داخل خانه بازگشتم. دستش را گرفتم و بیرون کشیدم، اما فایده ای نداشت او سوخته بود. دیگر فرصتی نبود که همسرم را نجات دهم. چرا در را روی همسایه ها که برای کمک به تو و خانواده ات آمده بودند، باز نکردی؟ چون ترسیده بودم و فکر می کردم که اگر در را باز کنم ...
بلای که سر زن مست در پارک ملت آمد
داده ام و به سوی خانه مجردی بنیامین به راه افتادم. او مرا چند روزی در آن لانه فساد نگه داشت تا که برای او و دوستانش بساط مشروب خوری و استعمال را فراهم کنم. مدتی صبر کردم و این گونه به زندگی با او ادامه دادم تا این که یک روز موضوع ازدواج دائم را مطرح کردم اما او گفت: همین یک ماه عقد موقت هم برایت زیاد بود! دیگر چیزی نمی شنیدم. دنیا پیش چشمانم تیره و تار شد و با مصرف مشروب آن خانه را ترک کردم و در پارک ...
ترس عروس 13 ساله در شب حجله از داماد 31 ساله / آن شب کتک خوردم و ...
.... این بارآستین دست راستش را بالا می زند و دوباره رد بریدگی را نشانم می دهد: یک بار هم در خانه ناپدری رگم را زدم. یکی از دوستانش را به خانه آورده بود و مشغول کشیدن مواد بودند. عصبانی شدم و دست انداختم یکی از عسلی ها را برداشتم و داد زدم تمامش می کنید یا نه؟ بعد برای این که بترسند و بساطشان را جمع کنند، با شیشه رگم را زدم.از زندگی با ناپدری ام خسته شده بودم. پسر بزرگ ترم را پدرش با ...
این خانم برای زندگیش چه راه کثیفی را انتخاب کرده است!
ورودشان به اتاق، قاضی محمود سعادت پرونده و مدارک ضمیمه آن را بررسی کرد. بعد از چند لحظه رو به مرد، گفت: همسرتان درخواست مطالبه مهریه داده اند، آیا امکان پرداخت مهریه را دارید؟ مرد جواب داد: یقیناً مال و اموالی ندارم که بتوانم 114 سکه طلا یکجا را پرداخت کنم. اما سعی می کنم بتدریج آن را بپردازم. چند ماه پیش هم که مرا تهدید به مطالبه مهریه کردند، عرض کردم که نیازی به شکایت نیست. مهریه حق ...
سِوایگ و تأثیرات فرویدی
که ابتدا با نگاهی سرد و تحقیرآمیز به بازی مک نر با راوی -چند روز قبل- نگاه می کرد، اکنون بدون قیدوشرط از فرد بیگانه یا همان دکتر ب می خواهد که اگر دوست داشتند فردا یک دست بازی دیگر کنند، از ساعت سه در اختیار هستم ,5 تا اینجا هیچ اتفاق مهم روان کاوانه ای رخ نداده است: ممکن است دکتر ب قبلا شطرنج باز بوده و یا شطرنج همچون سرگرمیِ جالب مورد توجه او قرار داشته است اما وی تمایلی برای قهرمانی ...
دال ؛ گروهی صمیمی از دکتر مهندس ها (2)
شود که ممکن است در زمان خودش مخاطبش را پیدا کند، بعد دوباره ایده جدیدی به وجود بیاید. این به خاطر همان گذر سریع است که گفتیم. الان ما به سرعت به سمتی حرکت می کنیم که تاریخ مصرف هنرمان هم به همان نسبت کوتاه می شود. در اروپا یک روش یا جریان ممکن است 10 سال روی بورس بماند اما در ایران به یک سال رسیده است. الان هرکسی طلایه دار قضیه است و برای اولین بار ایده ای را مطرح می کند، تمام توجه ها ...
روزهای سیاه زندگی ندا
کودک شیرخواره اش را رها کرد و رفت پی زندگی اش . از آن به بعد به پدربزرگ و عموهایم تحمیل شدم. از نظر رفاهی مشکلی نداشتم، اما عاطفه را باید از آدم های کوچه و خیابان گدایی می کردم و بعد از مدتی هم مانند تفاله دور انداخته می شدم. تنها سرمایه من خانه پدری ام بود که فروختند و به حساب بلندمدت سپردند، حالا پس از گذشت 16 سال یک دختر میلیونر شده بودم، اما نمی توانستم تا 18 سالگی از آن پول استفاده کنم، چون ...
امیر آقایی:در فیلمنامه اولیه پایان نامه بازی می کنم
. دلیل کناره گیری من این بود که سناریو عوض شد، هر جفت فیلم نامه ها را هم دارم. روز اول یا دوم فیلم برداری بود که فهمیدم چند سکانس کاملا عوض شده است. من به این موضوع اعتراض کردم، خیلی بد با من حرف زدند من هم گفتم خیلی خب پس تا ته اش برویم. بعد از آن دو سال ممنوع الکار شدم. – تا پیش از همکاری با نوید محمدزاده در فیلم بدون تاریخ بدون امضا هیچ فیلمی از او ندیده بودم. وقتی همبازی شدیم خیلی ...
قلعه نویی:برانکو حرف غیرفنی نمی زند/لیست استقلال به من چه ربطی دارد؟
سر تمرین ما حضور یافت و از ما خواست به خاطر تیم ملی در برخی بازیها به آندرانیک تیموریان و جواد نکونام استراحت بدهیم. وی افزود: ما هم به خاطر منافع تیم ملی بازی هایی که فاصله نزدیکی داشتند به جواد استراحت می دادیم و این کار ما بر اساس همان توافقاتمان با تیم ملی بود. گذشت تا اینکه یک روز صبح وقتی از خواب بیدار شدم دیدم روی تلفنم اس ام اس های زیادی آمده که موضوع آنها درگیری شب گذشته نکونام ...
ایرانگردی با روزی فقط 35 هزار تومان
خانمی آشنا شدم به نام خانم"مهسا همایون فر" که پارسال به ایران آمده بود. این خانم با موتور در حال جهانگردی است. برای همین من وقتی او را دیدم به این فکر افتادم که چه ایده خوبی و ای کاش من هم بتوانم این ایده را عملی کنم. همین موضوع هم بعدها منجر به آشنایی من با "برادران امیدوار" و بعد آغاز سفرهایم شد. برای سفرهایتان هدف داشته باشید من دوست داشتم همیشه در طول سفرهایم یک کار مثبتی ...
خاطرات رایزن فرهنگی ایران در ترکمنستان از آیت الله شرعی
که شرح آن در این سیاهه نمی گنجد اما حیف دارم که یکی از آنهارا بیان نکنم. یک روز در ساختمان مرکزی سازمان (در میدان فلسطین) نزد ایشان حاضر بودم و درباره روند کارها با هم گفت وگو داشتیم که تلفن زنگ زد و ایشان بعد از مدتی که مستمع صحبت های شخص پشت گوشی بودند با حالتی تلفن را زمین گذاشتند و صحبت عادی خودشان را با بنده ادامه دادند. از محضر ایشان خداحافظی کردم و طبق صحبت هایی که ما بین خودمان ...
معمای 7 ساله قتل یک نوعروس
خیابان 17 شهریور برگشتم، با جسد خونین همسر جوانم به نام هستی روبه رو شدم. در حالی که شوکه شده بودم و نمی دانستم چه کار کنم، موضوع را بلافاصله به مادرم خبر دادم. بعد هم مأموران پلیس به خانه آمدند. در بررسی ها مشخص شد همسر نوعروسم با 11 ضربه چاقو کشته شده است. جلال - 35 ساله - که برای بازجویی های فنی به اداره آگاهی منتقل شده بود، در تمامی مراحل تحقیقات منکر جنایت شد تا اینکه چهار ماه پس از ...
سپیده توکلی: لاک پشت دارم، اما هنگام دویدن خرگوشم
بانوی نقره ای پنجگانه ایران را از آن خود کند. تیم 400 4 متر زنان نیز با ترکیب سپیده توکلی، مریم طوسی، الناز کمپانی و فرزانه فصیحی با پشت سر گذاشتن تیم لبنان، بعد از قطر میزبان دوم شد و مدال نقره گرفت تا توانایی توکلی در دوها هم ثابت شود. سپیده توکلی این روزها بر شدت تمریناتش افزوده است. او می خواهد در مسابقه های سال آینده آسیا به میدان برود، از این رو مدال طلای آسیا را نشانه گرفته است ...
همسر شهید: به من قول داده بود یک بار دیگر رهبر انقلاب را از نزدیک ببینم، با شهادتش به قولش وفا کرد/ راحت ...
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس به نقل از رجا نیوز، مدتی است از شکسته شدن این دل گذشته، هنوز قطره هایی از اشک های آن روزها بر چشمانم نشسته، کجایی که به درد دل هایم گوش کنی، نیستی و من در حسرت این لحظه ها نشسته ام، نیستی و من بیشتر از همیشه خسته ام در لا به لای برگ های زندگی، نیست برگی که از تو ننوشته باشم، نیست روزی که از تو نگفته باشم. هزار سال هم که بگذرد من در توهم حضورت نفس می کشم. من آن شانه هایت ر ...