سایر منابع:
سایر خبرها
زنی که 8 سال پیاپی برای جبهه ها نان پخت
انقلاب و دین نباید باشد. می گفت گناه دارد. چند ماه قبل از جانبازی اش با پسر حاج ابراهیم آقا یواشکی رفته بود توی سنگر عراقی ها که نوار ترانه گذاشته بودند و خوابیده بودند. پسرم نوار ترانه را برمی دارد و به جایش نوار انقلابی می گذارد که عراقی ها بیدار می شوند و می افتند دنبالشان. جان سالم به در بردند؟ پسر حاج ابراهیم لای نی ها فرار می کند، اما شهید می شود. پسرم هم زخمی می شود و ...
ده ها سرقت مسلحانه در پرونده دایی و خواهرزاده تبهکار
....بعد هم سوار برخودرو مگان درچشم برهم زدنی متواری شدند.همزمان با اعلام شکایت های مشابه از زنان در تصادف های ساختگی، تحقیقات پلیسی وارد مرحله تازه ای شد.کارآگاهان که دریافته بودند سرقت مسلحانه خودروها وعوامل تصادف های ساختگی ازسوی اعضای یک باند صورت گرفته به تحقیقات نامحسوس ادامه دادند. تا اینکه سرانجام روز 14دی، دومرد جوان به نام های سعید. خ (33 ساله) و علی. ه (26 ساله) را دریکی ازمحله های شهریار ...
زنان و دختران در دام شیطانی راننده سمند سفید/ نزاع مرگبار د قشم/آخرین اخبار درباره وضعیت قاتل ستایش
بین راه مورد آزار و اذیت قرار داده بود، سرانجام در جریان تعقیب و گریز مأموران با شلیک گلوله پلیس زخمی و دستگیر شد. این شیطان صفت پس از آنکه در بیمارستان تحت عمل جراحی قرار گرفت، برای فرار، خودش را از پنجره بیمارستان پایین انداخت که این بار دست و پایش شکست.پیش از آنکه این جانی بی رحم دستگیر شود نخستین شکایت از سوی زنی 60 ساله مطرح شده بود و آخرین قربانی، دختری 19 ساله بود. تاکنون 9 زن و دختر با ...
گزارشی تکان دهنده از آسایشگاه های سالمندان کهریزک در تهران و البرز
.... خانم زاهدی که تمام عمرش را صرف بزرگ کردن بچه هایش کرده حالا از خدا فقط یک چیز می خواهد.آن هم اینکه عاقبت آن ها حتی بدتر از زندگی خودش شود. ادامه می دهد: هر چه مال دنیا داشتم و در آن محله آبرو کسب کرده بودم به خاطر بچه هایم از بین رفت. بعد از این ماجرا آنقدر حرص خوردم که سرطان سینه گرفتم و مبتلا به دیابت شدم. یک بار هم از فشار عصبی زمین خوردم و لگنم شکست. شرایط پذیرش ...
حضرت زینب به او فرموده بود تا دروازه شهر بیا
اجازه بدهد به سوریه اعزام شود. غزل نیز مو به مو خواسته های پدر را که حفظ حجاب و نماز اول وقت است، با جدیت تمام دنبال می کند. تقارن تاریخ در دومین روز از تیرماه نکته زیبایی را رقم زده است چرا که شهادت پدر و سالروز ولادت دختر در این تاریخ به هم می رسد. حدود 7ماهی از شهادت شهید مهدی بیدی می گذرد که با هماهنگی های چند روزه موفق می شوم در یک صبح پنجشنبه میهمان این خانواده داغدار ...
مارن آده فرهادی را ناکام می کند؟
وادار می شوم با شخصیت مرد احساس یگانگی داشته باشم چون شخصیت های زن غالبا محکم نیستند. وقتی یک فیلم جیمز باند را می بینم، بیشتر با باند احساس یگانگی می کنم تا با دختر باند. اگرچه برای مردی که بیننده اینز است این اتفاق نمی افتد. با توجه به خط روند داستان می توانیم بگوییم که نگرانی هایی درباره جامعه معاصر دارید. آیا فکر می کنید ساختار جامعه فعلی انسان را از بیان احساسات درونی اش منع می کند ...
واهیک از دیدن حجله شهدای هموطنش شرم داشت
اش برایتان محسوس شده بود؟ من نوعی احساس بزرگ تر بودن روی واهیک داشتم. چون چندین سال کار را به او یاد داده بودم. اما وقتی دفعه آخر سرم را بلند کردم و چهره اش را دیدم، فهمیدم این یک شخصیت دیگر است. از لحاظ معنوی کاملاً عوض شده بود. این صحنه آن قدر برایم سنگین بود که اشکم را درآورد. وقتی این حالت را در چهره اش دیدم هیچ کلامی نگفتم. فقط گفتم خدا به همراهت باشد و هر چه نیت کرده ای همان شود ...
تپه پیسا همدان آخر دنیاست!
و هم صحبتی با این چند نفر مرا در تفکری فرو برده بود که این نقطه چرا اینقدر در بی توجهی مسئولان مدیران قرار دارد و ساکنان آن نیز امیدی به بهبود وضعیت ندارند. تپه پیسا نقطه ای است که اگر آخر دنیا نباشد کم از آن نیز ندارد، نقطه ای که در آن مرد و زن، پسر و دختر و پیر و جوان به راحتی موادمخدر تهیه کرده و به آسانی بیشتر نیز مصرف می کنند. این روزها که بحث گورخواب ها و کارتن خواب ها ...
همه چیز عادی بود،ولی بحرانی شد
. یعنی مریم به خاطر این پسر زودتر از مدرسه بیرون آمده بود تا بدون مزاحم با او وقت بگذراند؟ تازه فهمیده بودم چرا پدر و مادرم با مریم مخالف بودند. آنها چیز هایی می دانستند که من از آن بی خبر بودم. در یک لحظه همه نکات مشکوک و منفی رفتار مریم در مغزم جمع شد. دیگر نفهمیدم چه شد. انگار کنترل رفتارم دست خودم نبود. قفل فرمان را برداشتم و به طرفشان رفتم. بدون معطلی داد و فریاد راه انداختم و به ...
طنز؛ قضیۀ ترور اینجانب
می کنم. دیروز باز دعوایمان شده بود. تصمیم به خودکشی گرفتم. برای همین صبر کردم تا سریال معمای شاه شروع شود، بعد تلویزیون را روشن کردم. این ها حرف های یک منتقد سینما بود، در مطب دوست روانپزشکم. از قضا من هم کاری با دوستم داشتم و توی مطبش بودم. بعد از شنیدن این حرف ها تصمیم گرفتم از سر کنجکاوی چند قسمت معمای شاه را ببینم. وقتی معمای شاه را می بینی به ترتیب این اتفاقات ...
سه پرده از داستان پیشنهاد دوستی به یک دختر مذهبی
. اما تاکنون به این فکر نکرده ام که نیازهای عاطفی و جسمی ام را از طریقی غیر از ازدواج بر آورده سازم. او هم تاکید کرد که طبق شناختی که از شما دارم اهل این روابط نیستید. گفت: آیا به این تا به حال فکر کرده ای که برای یکبار هم که شده فقط یک بار این تجربه را داشته باشی؟ گفتم: فرصتهای متعددی سر راهم بوده ولی خوب ترجیح داده ام بی حاشیه زندگی کنم. سعی کرده ام که سرم را از طرق دیگر مثل کارهای فرهنگی ...
جیم جارموش از سینمای جارموش می گوید
.... عاشق این هستم که خود را در آن جا ناپدید کنم. از طرفی قرار است اواخر این سال به مکزیکو سیتی بروم. تا به حال آن جا نبودم. همه دوستانم به من می گویند می ترسیم اگر بروی به مکزیکو سیتی هرگز دیگر برنگردی (می خندد) بنابراین برای رفتن به آن جا بسیار هیجان زده ام. وقتی در آکرون بودید، سینما در رشد و پرورش فکری شما چه تاثیری گذاشت؟ وقتی در اوهایو بودم فیلم حمله خرچنگ غول پیکر ...
امانتی که در کردستان جا ماند
.... یک دفعه دیدم وسط مادرهای شهید نشستم. زود بلند شدم و زدم بیرون. گفتم خدا نکند هادی من شهید بشود. مسجد هم نرفتم و یکراست خانه آمدم. مادر احمد (مادر شوهر زهره) با لباس سیاه، توی خانه نشسته بود. او را که دیدم سرم چرخید. همه جا تاریک شد تا چند ساعت این طور بودم، فقط صداها را می شنیدم. توی بهشت زهرا پشت بلندگو یک نفر داشت تعریف می کرد وقتی نباشد پالایشگاه کرکوک را منفجر کنند، هفتاد و ...
روایت شهادت ققنوس 16 ساله کرمانی از زبان فرمانده
معاون گردان 410 بود. دست مرا آنقدر تاب داد که جدا شد. درد داشتم و در خواب ناله می کردم. از خواب پریدم. دسته ویژه را فرستادیم. من با دسته اول گروهان اول رفتم و محمودی با گروهان بعدی. سینه خیز از خاکریز رفتیم پایین. نزدیک میدان مین بودیم که شعله آتشی بلند شد. بچه های دسته ویژه جلو بودند.از فداکار پرسیدم: معبر ماست؟ : گفت: بله. همه زمینگیر شده بودند. فداکار گفت: نرو! ولی من رفتم. پنج یا 6 ...
عشق بازی قرآنی یک مدرس زبان انگلیسی+تصویر
دست ندهید. پدرم؛ مشوق اصلی آشنائی ام با قرآن بود سپاس خدای راکه سخنوران در ستودن او بمانند، و شمارندگان شمردن نعمت های او ندانند، و سلام ودرود بر محمد و طاهران معصوم او، خدای را بسی شاکرم که ازروی کرم پدر و مادر مهربان و فداکار نصیبم ساخته که در سایه وجودشان در راه کسب علم و دانش تلاش نمایم؛ والدینی که وجودشان تاج افتخاری است بر سرم و نامشان دلیلی است بر بودنم، چرا که این دو پس از ...
فروش کتاب دختر شینا از مرز 160 هزار نسخه گذشت
به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه خبری سوره مهر، دختر شینا این کتاب حکایتی از یک زندگی در پشت صحنه جنگ است؛ خاطرات زنی که در طول هشت سال ازدواجش با یکی از سرداران دفاع مقدس، با دشواری های دوری همسر و بزرگ کردن فرزندانش، کنار آمد و به تنهایی زندگی را اداره کرد، چهار دختر و یک پسر به دنیا آورد و همسرش فقط موقع به دنیا آمدن یکی شان در کنارش بود . دختر شینا روایت زندگی دختری است که ...
نقشه کثیف پسر جوان برای خواهر دوست دخترش
، متهم شناسایی شد و ضمن تأیید صحبت های شاکی، گفت: چند سالی با این دختر در ارتباط بودم و از وی تصاویری داشتم که با توجه به اصرار وی به پایان رابطه با من، دست به این تهدید زدم و همچنین تهدید به نشر تصاویر در فضای مجازی کردم. سرگرد ابوطالبی در پایان افزود: در روند بررسی ادله، تعداد زیادی تصاویر مختلف از دختران دیگر کشف شد که متهم اقرار کرد با این افراد نیز رابطه داشته است. ...
رسوایی در 58 سالگی
همان کدبانو سابق هستم، اما حاجی هنوز هم دلخور است. سارا خواب مانده بود، نسپرده بود به موقع بیدارش کنم آن قدر برای رسیدن به جلسه امتحان عجله داشت که گوشی اش را فراموش کرد. سرم گرم کارهای خانه بودم که گوشی سارا زنگ خورد، جواب دادم، یکی از همکلاسی هایش نگرانش شده بود. وسوسه شدم سری به گروه تلگرامی اش بکشم ببینم در نبود من چه گذشته، الگوی قفلش راحت بود و بعد از چند ...
باورکردنی نبود که نامزد من مرا به آن راننده نامرد داد!
یکی از دانشگاه های معتبر مشهد قبول شده بودم. وقتی مادرم را در آغوش کشیدم احساس کردم توانسته ام اندکی از زحمات شبانه روزی او را جبران کنم اشک شوق در چشمانش حلقه زده بود که پدرم را در جریان قبولی من گذاشت. پدرم که کارگری زحمت کش است با دستان پینه بسته اش برایم دعا کرد و بدین ترتیب چند روز بعد عازم مشهد شدم و در ترم اول دانشگاه ثبت نام کردم. هنوز یک هفته بیشتر از حضورم در مشهد نگذشته بود که ...
دختر 17 ساله در اولین قرار با جوان شیطان صفت باردار شد!
پشتوانه یک دختر محروم از پدر و مادر این گونه دست درازی کنند. در همان بحبوحه دوباره سروکله امیر پیدا شد، تا آن موقع نمی دانست من صاحب چنین ثروتی هستم، اما مجبور شدم همه چیز را برایش توضیح دهم تا راه حلی برایم پیدا کند، او هم که می خواست خودی نشان دهد، گفت خودم راهش را پیدا کردم، باید حکم رشد بگیری تا کسی به حسابت دسترسی نداشته باشد. بعد از کلی دوندگی موفق شدم حکم را از دادگاه بگیرم؛ اما خانواده ...
پرونده زشت هفته / دخترم گفت در نبود من 2 دوستم به خانه ام رفت و آمد دارند و با زنم....
چند سال با همسرت زندگی کردی؟ حدود 6 سال. ما زندگی خوبی داشتیم و من همسرم را دوست داشتم. چطور با هم آشنا شدید؟ خانواده اش از آشنایان قدیمی من بودند. مدت ها بود که آنها را می شناختم و با توجه به این آشنایی، به خواستگاری نرگس رفتم و با هم ازدواج کردیم. زندگی خوبی داشتید؟ بله، من همسرم را دوست داشتم و ما زندگی خیلی خوبی داشتیم و همه چیز برای ما عالی بود. سایه که به دنیا آمد وضعیت ما خیلی هم بهتر شد و زندگی شادی داشتیم. پس چرا آنها را کشتی؟ من آنها را نکشتم، مگر انسان می تواند کسی را که دوست دارد به قتل برساند. من آنها را دوست داشتم و به همین خاطر هم کوچک ترین آسی ...
تلخ ترین پرونده / خواستگار وحشی خواهران 2 قلوی کرمانی را کشت
.... کارشناسان راهنمایی و رانندگی پس از بررسی صحنه تصادف دو خواهر 17 ساله متوجه عمدی بودن تصادف شدند. این موضوع زمانی رنگ قتل به خود گرفت که تجسس ها نشان داد راننده خواستگار یکی از دختران بوده که جواب رد شنیده بود. پسر جوان دستگیر شد و پس از محاکمه به قصاص محکوم شد. با تائید حکم مجازاتش، قاتل در ملأعام به دار مجازات آویخته شد. فقط به خاطر عتیقه در این پرونده دو ...
ناگفته هایی خواندنی از زندگی و مرگ تختی
کسی یک تکه آن را می برد. چند بار هم البته جیب او را زدند! شنیدم وقتی شاه در جلسه هیات دولت بوده در وسط جلسه خبر مرگ تختی را به او می دهند که شاه هم با تکان دادن دست ناراحتی اش را نشان می دهد. ظاهرا او به حدی ناراحت می شود که بلند می شود و جلسه را ترک می کند. در چندین مرحله که تیم پیش شاه رفت، اول از همه شاه سراغ تختی را می گرفت و پیش او می رفت. توده ای ها کارشان تفرقه انداختن ...
زن متهم به فرزندکشی محاکمه شد
زن جوان بعد از جدایی از همسرش، دختر خردسالش را کشت چون خواستگارهایش به خاطر وجود بچه حاضر نبودند با او ازدواج کنند. دوم فروردین ماه سال جاری زن جوانی در محله خزانه تهران در تماسی با پلیس 110 اعلام کرد دختر خردسالش فوت کرده است. پس از حضور پلیس در محل حادثه بیتا با ابراز ناراحتی و گریه گفت: معمولا وقت هایی که بیرون از خانه کارم زیاد طول نمی کشید، مریم را در خانه تنها می گذاشتم، این بار ...
بازداشت قاتل چاقو کش/دستگیری متجاوزان به دختر 23ساله/محاکمه مادر بچه کش/قتل هولناک دختربچه اصفهانی
. پس از حضور پلیس در محل حادثه بیتا با ابراز ناراحتی و گریه گفت: معمولا وقت هایی که بیرون از خانه کارم زیاد طول نمی کشید، مریم را در خانه تنها می گذاشتم، این بار هم وقتی می خواستم برای خرید به مغازه بروم، مریم را با خودم نبردم؛ او مشغول بازی بود. بعد از اینکه کارم تمام شد، به خانه بازگشتم و دخترم را دیدم که روی زمین افتاده و جان خود را از دست داده است. پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی ...
صحبت های خواندنی و جالب اولین کارتن خواب رسمی ایران!
پارک بهمن و همان جا ترک کردم. همان زمان بود، به گمانم دوره احمدی نژاد بود، سال 85 که اون سرمای استخوان سوز اومد. چند چادر برای ساماندهی معتادان زده بودند که آتش گرفت، همان زمان بود که گرمخانه فتح را درست کردند. چادر که زدند، من تازه ترک کرده بودم، بعد از 9 روز تونستم از جام بلند شم، شام دوتا فلافل و نان می دادند، رفتم غذا بگیرم، به من ندادند. گفتند جلو نیا، بوی گند میدی. تا اینکه رفیقم ...
قاتل سارا کوچولو آزاد شد/مادر جوان به خاطر ازدواج دوباره دست به قتل کودک 4ساله اش زده بود
زندگی ام بدهم. دوست داشتم ازدواج کنم. از طرفی خواستگارهایم به خاطر دخترم راضی به زندگی با من نمی شدند و می گفتند چون دختر داری، نمی توانیم با هم زندگی کنیم. تا این که آخرین خواستگارم هم این موضوع را مطرح کرد و به خاطر فرزندم رفت و همه چیز را به هم زد. خسته شده بودم. تصمیم گرفتم دخترم را که مانع ازدواج من و پیشرفتم شده از زندگی ام حذف کنم. شب حادثه چند قرص متادون به دخترم دادم و با هم خوابیدیم ...
طوفان دایی علیه استقلال، فدراسیون، سپاهان: چراقهرمانی پرسپولیس برنگشت؟/ با یک اظهارنظر برانکو را احضار ...
در جام حذفی استقلال به ما گل آفساید می زند اما کنار زمین اعتراضی معمولی داشتم و در کنفرانس ها هم به ذکر اشتباهات پرداختم. با اینکه عمری در فوتبال بودم اول از طریق افراد رسانه ای تیم و باشگاه پیگیر می شوم که کارشناسان داوری چه گفته اند و بعد به سالن کنفرانس می روم. خود آقای کامرانی فر هم تحت تاثیر این میزان اشتباه داوری به زیان نفت و نوع رفتار تیم ما با من تماس گرفت و تشکر کرد. حالا یک بار تحت ...
دختر امیرکبیر چرا در تاریخ بدنام شد؟/عکس
نشده است و همه چیز درست مانند پازلی چند هزار تکه کنار هم قرار می گیرند. این نوشته نیز چهل تکه ای است از بخش هایی از زندگی ام خاقان به روایت زندگی دیگران. دختر اتابک نخستین قطعه پازل زندگی ام خاقان با تولد او در خانه اتابک اعظم، میرزا تقی خان امیرکبیر پیدا می شود. او نخستین فرزند مشترک امیرکبیر و عزت الدوله، خواهر ناصرالدین شاه قاجار، است. ناصرالدین شاه که در سفر میان تبریز تا ...
چیزهای تیز در نشر چترنگ
به او داده می شود که چندان هم ساده نیست. او باید به شهر زادگاهش سفر کرده، رازهای پنهان و پشت پردۀ قتل دو دختر نوجوان را کشف کند، رویارویی کامیل با مادر و خواهر ناتنی و تلاشش برای کشف راز این جنایت، او را در موقعیت خاصی قرار می دهد؛ در حالی که رازهای تاریک و پنهان خود کامیل هم، لحظه ای او را رها نمی کنند. در بخشی از رمان چیزهای تیز که برنده چندین جایزه از سوی انجمن نویسندگان داستان های ...