سایر منابع:
سایر خبرها
هیولای پول، ستاره هالیوود را بلعید
چهارم در سال 1995 کاندیدای دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر زن شد، دومین اثر کارگردانی وی فیلم نامدار خانه ای برای تعطیلات (1995) با بازی هالی هانتر و رابرت داونی جونیور روی پرده رفت. با گذشت زمان، فاستر جایگاه اصلی خود را در پشت صحنه یافته است و بیشتر میخ واهد خودش تماشاچی باشد تا اینکه دیگران بازی او را به تماشا بنشینند. او این روزها برای اکران آخرین اثر کارگردانی خویش هیولای پول ...
تعقیب و گریز داماد کچل در خیابان ولی عصر به خاطر کلاه گیس / عروس اصرار داشت تا او کچل نباشد!
حبس آزاد شدم. آخرین بار سال 91 بود که به اتهام سرقت 40 گوشی تلفن همراه دستگیر شدم. سرقت ها را تک نفری انجام می دادی؟ نه. ابتدا با یک باند از بچه محل های خیابان نواب همکاری می کردم. چند بار با آنها سرقت کردم و دستگیر شدم تا این که فهمیدم این باند به درد نمی خورد. آنها خیلی ترسو بودند و بعد از چند سرقت دستگیر می شدند. به همین خاطر تصمیم گرفتم در با باندهای بهتری آشنا ...
صحبت های خواندنی اصغر فرهادی ساعاتی قبل از گلدن گلوب!
فراموش نکنیم که قانون فقط از یک زوایه به اتفاق نگاه می کند. وقتی یک نفر کسی را می کشد قانون تحقیق می کند و همه چیز را روی کاغذ می نویسد و می نویسد در چه تاریخی و به چه شکلی قتل اتفاق افتاده است. به علت ها کاری ندارد به اینکه قاتل چه گذشته ای داشته و پدر و مادرش که بود و چه کودکی داشته توجهی ندارد. ما ناچاریم به قانون احترام بگذاریم، اما باید این را در نظر داشته باشیم که قانون نمی تواند از زاویه های ...
گفت و گوی تاریخی 200 صفحه ای با آیت الله هاشمی رفسنجانی
نظام در قانون اساسی (چهل روز قبل از رحلتشان) و مطالب مهمی که در این نامه ها آمده در اعتبار بخشیدن به این بحث حائزاهمیت بسیار است. او در ادامه با استناد به منبع صحیفه امام، به نامه خود در مقام ریاست مجلس شورای اسلامی اشاره و متن آن را چنین نقل می کند: محضر شریف حضرت آیت الله العظمی امام خمینی مّد ظله العالی چنانکه خاطر مبارک مستحضر است، قسمتی از قوانین که در مجلس شورای اسلامی به ...
موشک در دبستان ؛ صفحه ای دردآور از تاریخ دفاع مقدس در لرستان+ تصاویر
به مجروحان خود را به منطقه می رساندیم برای همین پای دخترم را با پارچه ای بستم و او را به مادرش سپردم و باعجله و سراسیمه خود را به محل موشک باران رساندم. آن روز مقصد موشک باران دشمن مدرسه فیاض بخش بود در آن لحظه همه همسایه ها با اضطراب و فریاد زنان خود را به هر شکلی که بود به مدرسه رساندند. دود غلیظی ازآنجا به پا خواسته بود، وقتی به خیابان روبروی مدرسه رسیدم صحنه ای غم انگیز دیدم که پیکر ...
مادر شهید بعد از آنکه از شهادتش فرزندش اطمینان یافت آرام گوشه ای نشست وبا گفتن ذکر (الحمد لله) در زیرلب ...
بودند تا اینکه خبر قطعی شهادت فرزندشان را دریافت می کنند. خود این خانواده بهترین روایت گر آن روزهای سخت انتظار هستند. مادر شهید حبیب الله از آن روزهای پر التهاب خانواده اینگونه نقل می کند: چند روز قبل از آنکه خبر شهادت پسرم را بدهند، تماسی تلفنی از طرف او داشتم؛ حبیب الله از اوضاع بد آنجا خبر داد و اینکه او و همرزمانش برای عملیات جدیدی آماده می شوند. در حین گفت و گو تماس قطع ...
دو سر روبان سرخ زندگی
ناف مثبت بوده، اما از آنجا که قبل از زایمان آزمایش داده بودم و جوابش منفی بود، خیلی این حرف را جدی نگرفتم. من با همسرم اختلاف داشتم و بعد از مدتی هم می خواستم از او جدا شوم. به همین دلیل در خانه مادرم زندگی می کردم. یک روز به من خبر دادند چشم همسرم عفونت کرده، به دکتر رفته و از او آزمایش اچ آی وی گرفتند که جوابش مثبت بوده است. دنیا روی سرم خراب شد اشک در چشمانش حلقه می زند و ...
دسیسه خانوادگی برای قتل پدر
به گزارش شرق ، این پرونده سه سال قبل تشکیل شد. آن زمان زنی به نام مهری به پلیس خبر داد شوهرش هادی که راننده است، از خانه بیرون رفته و دیگر برنگشته است. وقتی تحقیقات پلیس آغاز شد، مأموران متوجه شدند تصادف یا حادثه رانندگی در زمان گم شدن هادی به پلیس گزارش نشده است. ضمن اینکه همسر هادی گفته بود او از منزل بیرون رفت تا کاری در حوالی خانه انجام دهد و زود بازگردد. بنابراین مأموران به ...
دختری با مردمک های درشت | سرنوشت دخترکی که اعتیاد و آزار و اذیت را تجربه کرده است
درس نخوانده بود. دو سال بود که تقلا می کرد کودک را از این خانه بیرون آورد. به قول خودش، هر روز در هر مرکز بهزیستی را زده و پای در گریه کرده بود که بچه را از خانواده تحویل بگیرند. اما موفق نشده بود کسی را به درِ این خانه بکشاند. حتی رضایت نامه پدرش را که صاحب خانه بود گرفته بود تا بتواند مسئولان اورژانس را به خانه راه دهد اما مسئولان اورژانس بدون حکم قضائی نتوانستند بیایند تا با کودکی معتاد ...
درخواست طلاق
جلوی یک مغازه گل فروشی ایستادم و یک سبد گل برای همسرم سفارش دادم. فروشنده پرسید که دوست دارم روی کارت چه بنویسم. لبخند زدم و نوشتم: تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روز صبح بغلت می کنم و از اتاق بیروم می آورمت. شب که به خانه رسیدم، با گلها در دست هایم و لبخندی روی لبهایم پله ها را تند تند بالا رفتم و وقتی به خانه رسیدم دیدم همسرم روی تخت دراز کشیده است. رفتم بیدارش کنم. متوجه شدم بدنش ...
حجت الاسلام شجاعی: خدا همه بنده هایش را دوست دارد حتی اگر کافر باشد+گزارش تصویری
بن ذواجوشن باشم. اگر یک دانه گندم از یزید به من برسد از تو و مادرت زهرا و پدرت علی و شفاعتت برایم محبوبتر است. امام حسین علیه السلام ظهر عاشورا فرمودند: ایا مرا نمی شناسید؟ من حسین بن علی هستم وجدّم پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و حضرت زهرا سلام الله علیها است. آیا مالی از شما برده ام و حقی را ضایع کرده ام یا کسی از شما را کشته ام که کمر به قتل من بسته اید؟ گفتند: حسین فقط یک علت دارد که می خواهیم ...
هاشمی بدون روتوش: این بار هاشمی را بدون روتوش نوشتیم/ هاشمی قبل وبعد از انقلاب، همیشه یارانقلاب/ خداحافظ ...
مدیران ارشد تاریخ انقلاب، همه دستاوردهای گذشته را به حراج گذاشت و این گونه القا کرد که روحانیت در اداره جامعه کارایی ندارد. در سالگرد رحلت امام در مرقد به ایشان گفتم حرف های ناقص گفته اند. ترجیح می دهم خودشان اصلاح کنند وگرنه ناچارم توضیح بدهم. چند روز هم صبر کردم و جوابی ندیدم. پس از آن نامه ای تهیه کردم چون می بایست جواب آن حرف ها داده می شد. می گویند چرا قبل از انتخابات نامه را دادم. این سؤال ...
اظهارات فرهادی در آستانه ی برگزاری گلدن گلوب
نویسد که فرد در چه تاریخ و به چه نحوی کشته شده است و به علت ها کاری ندارد. قانون به این که در آدمی که قتل را انجام داده چه اتفاقاتی افتاده و چه گذشته ای داشته، پدر و مادرش چه کسانی بودند و دوران کودکی او چگونه بوده کاری ندارد. ما ناچاریم به قانون احترام بگذاریم اما باید همیشه در ذهن داشته باشیم که قانون نمی تواند همه زوایای یک اتفاق را بررسی کند بنابراین ما از طریق قانون هیچ موقع به حقیقت نمی رسیم ...
9 زن و دختر در دام شیطانی راننده سمند+عکس
سختی تحصیل در شهر دیگر حرف می زد. او دائم سیگار می کشید و جای سوختگی روی دستش بود. ناگهان در فرصتی مناسب و در منطقه ای بیابانی از مسیر خارج شد و با چاقو و قیچی تهدیدم کرد که کیف و طلاهایم را تحویلش دادم. بعد هم بی توجه به التماس هایم مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و در بیابان رهایم کرد. شکایت دومین دختر دانشجو 2 روز بعد دختر دانشجوی 20 ساله دیگری به پاسگاه نجم آباد رفت و با ظاهری ...
با اعتماد بیش از حد آواره و بی خانمان شدم
به گزارش ایمنا، خانمی جوان با نگرانی و آشفتگی وارد اتاق مشاوره شد و درباره مشکل خود گفت: دو سال قبل با داشتن یک دختر 4 ساله به دلیل مشکلات و اختلافاتی که با همسرم داشتم از او طلاق گرفتم. همان روز که برای طلاق به دادگاه رفته بودم با مردی به نام فرشاد آشنا شدم که دارای همسر و سه فرزند بود و گفت 18 ساله بوده که ازدواج کرده و از زندگی اش ناراضی است و علاقه ای به همسرش ندارد و قصد ازدواج مجدد ...
طلای عروسی عیسی را به آقا هدیه دادم
با دقت باز می کردم و می خواندم و بعد به او می دادم. درب نامه را با ظرافت چسب می زدم اما عیسی زرنگ بود و می فهمید که نامه را خوانده ام. ناراحت می شد اما چیزی نمی گفت. نامه ها برای دوستانش بود که از مناطق جنگی جنوب و کردستان می فرستادند. وقتی از جبهه به خانه می آمد مدام تلفن خانه زنگ می خورد. من معترض می شدم که تو مگر رییس جمهوری که این همه تلفن داری؟ یک بار نیمه شب از جبهه با لباس خاک ...
تهمت پسر معتاد، مادر را قربانی کرد
و با خودم فکر می کردم امکان ندارد کسی این حرف را به دروغ به مادرش نسبت بدهد. پسرم چند بار به من گفته بود که مادرش فساد اخلاقی دارد. متهم ادامه داد: این مسئله به شدت ذهن من را مشغول کرده بود و نمی دانستم باید چطور موضوع را حل کنم تا اینکه شب حادثه بعد از شام وقتی برای خواب آماده می شدیم از همسرم درخواستی کردم که او تمکین نکرد و من خیلی عصبی شدم و سر این موضوع با هم بحث کردیم. من به ...
اکرم به خانه من آمده بود که شوهرش پشت سر او رسید و من و زنش را در شرایط بدی دید و ...
بازجویی ها مدعی شد، مهمانانش مرتکب قتل شده اند و او به خاطر ترس، جسد را در حوالی بهشت زهرا رها کرده است. تحقیقات درباره ادعای متهم نشان داد او دروغ می گوید و مهمانی آن شب در خانه اش حضور نداشته اند. اکبر وقتی راز قتل را فاش شده دید داستانسرایی های خود را آغاز کرد و هر بار برای قتل حسن انگیزه جدیدی را اعلام می کرد. او در سناریوی اول خود گفت: از حسن پول طلب داشتم، اما او پولم را ...
این زن پس از سال ها اعتیاد، کارآفرینی موفق شد
. مهتاب با آنکه برای گذران زندگی، کارهای تبلیغاتی و قبول سفارش ها را به صورت تلفنی انجام می داد اما دوره طلایی اعتیادش به سرآمد و با مرگ مادر پایگاه عاطفی اش را از دست داد. به دلیل احساس بی پناهی، چند سالی خود را در خانه حبس کرد. این خانه نشینی به روند نزولی زندگی اش شدت بخشید و به مرور موادی مثل شیره، قرص، کک و در نهایت شیشه هم به تریاکی که از سال ها قبل مصرف می کرد اضافه شد. اوکه یک ...
بیماران، گرفتار بیمارستان های ناخوش احوال
چند رور طول کشید تا عملم کنند. بعد از چند روز انترنی اومد که چیزی بارش نبود. بعد یک هفته درد کشیدن عملم کرند. بخواهی یک مسکن بزنی باید به پرستارها التماس کنی. بعد هم کلی با داد و بیداد بر سرمان آن را می زنند. اصلا ادبیات حرف زدن درستی با بیماران ندارند. کارگر ساختمانی است. بچه ملایر همدان است. بخش آنکولوژی خیلی خوش برخورد بودند ولی قسمت استریو تاکسی که بخش بستری هاست رفتار خوبی با بیماران بستری ...
مرد نانوا به خاطر یک حرف همسر خود را کشت
...> این مرد در بازجویی ها به کارآگاهان و بازپرس جنایی گفت: چندی پیش از پسر 24 ساله ام شنیدم که با مادرش دعوا می کرد و به او می گفت با مردهای دیگر رابطه نامشروع دارد تا اینکه روز حادثه از محل کارم – نانوایی – به خانه برگشتم و با همسرم دعوایم شد. در حین مشاجره وقتی از او پرسیدم چرا با مردهای دیگر رابطه داری، حاشا نکرد و گفت: بله که دارم و چند بار هم با عصبانیت این حرف را تکرار کرد. من هم عصبانی ...
گشتاسب تبرئه می شود؟ / نقدی بر کتاب اول شاهنامه
ریخته تباه شده است. آقای بهزاد یا تعمداً یا از سر ناآگاهی چشم فرو بسته است بر تمامی مستنداتی که باید مبنای شناخت ما شوند اما داستان رستم و اسفندیار که شروع می شود. اسفندیار گرد سرفراز که پیروز از رویین دژ باز آمده و تصویر از آن جا کلید می خورد که اسفندیار مست از مجلس باده نوشی گشتاسپ به خانه نزد مادرش کتایون می آید. اما نیمه شب دنان و دمان، خفته مست ناگهان بر می خیزد از پریشانی تشنه ی ...
هایکوهایی برای زنان کارگر در مزارع سرخ زرشک
فقیر دیگری متولد می شوند تا این زنجیره تا ابد ادامه یابد. ماه بیگم خانه خراب است. خانه اش ویرانه ای است که در تنگنای کتاب قطور دایره المعارف، به زور محل زندگی اش خانه نام می گیرد. ماه بیگم مرا یاد ملانصرالدین می اندازد؛ روزی با پسرش در راهی می رفت. مرده ای می بینند. پسرک می پرسد، او را کجا می برند؟ ملا جواب می دهد جایی که بسیار سرد است، نه غذایی برای خوردن یافت می ...
کتک خوردن عروس 13 ساله در شب حجله از داماد 31 ساله
خواستم خودم را راحت کنم. آن روز من و پسر کوچکم در خانه تنها بودیم. تیغ را برداشتم و کشیدم روی مچ دستم. خون فواره زد و بی حال شدم و روی زمین افتادم. پسر کوچکم امیرحسین، چهاردست و پا از پله ها بالا رفت و دختر صاحبخانه را خبر کرد. اگر به دادم نمی رسید، مرده بودم. همراه پدرم از بیمارستان به خانه رفتیم و گفت باید با شوهرم محمد حرف بزند. محمد آمد و پدرم بعد از این که با او حرف زد، گفت برگرد سرخانه و ...
عامل قتل: به مقتول هشدار داده بودم
شده بود و رابطه خوبی با شوهرش نداشت. به همین دلیل شوهرش او را ترک کرد. من و پدرم با تلاش زیاد نرگس را ترک دادیم و به خانه مان بردیم تا از او مراقبت کنیم تا اینکه یک روز متوجه شدیم نرگس از خانه فرار کرده است. با پدرم به خانه نرگس رفتیم و هر چه در زدیم کسی جواب نداد. از روی دیوار وارد حیاط خانه شدم. نرگس تا مرا دید دستپاچه شد و از خانه بیرون رفت. به محض ورود به خانه با وحید روبه رو شدم. قبلاً ...
زندگینامه مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی به قلم خودش +آلبوم تصاویر
از 50 روز هنوز سکوت کرده است: (آن سوی اتهام، خاطرات عباس امیرانتظام، نشر نی سال 81، ص 113) همچنین در فراز دیگری می گوید: دوستان نهضت آزادی هم صلاح را در سکوت می دانند و هیچ کدام نتوانسته اند مستقیماً با خود امام صحبت کنند (همان، ص 109) در مورد مخالفت اعضای نهضت آزادی با وی مدتها قبل از دستگیری و در زمان مسئولیت در نخست وزیری آقای امیرانتظام معترف است: بارها دکتر یزدی به من گفت که اگر او نخست وزیر ...
شغل همسر مهران مدیری چیست؟!
آدم ها را با بچه های شان بهتر می شود شناخت . از تربیتی که شده اند و حر ف هایی که می زنند می توان اتمسفر داخل خانه شان را حدس زد . حالا هم نوبت مهران مدیری است تا او را با پسرش فرهاد بشناسیم . فرهاد که این روزها موزیسین شده و حتی موسیقی کارهای پدر را هم می سازد و انتخاب می کند، حرف هایی درباره خلق و خوی پدرش و حتی کارهایی که مادرش انجام می دهد . این حرف ها برای زمانی است که او تازه داشت ریش و سبیل ...
بسته شعری ویژه وفات حضرت معصومه (س)
توانم دادید بهترین نقطه این شهر مکانم دادید به خدا حق مرا خوب رعایت کردید روز و شب از من بیمار عیادت کردید زحمتی بود اگر غرق ملالم نکنید من دگر رفتنی هستم ،حلالم بکنید غربت و درد و غم و غصه هماهنگ شده بهر بابای غریبم دلم تنگ شده بعد مرگم اگر از کوی رضا میگذرید کمی از خاک مزارم به خراسان ببرید ...
حکم قاتل ستایش در دیوان عالی کشور صادر شد/ شلیک تیر در بیمارستان/ خودکشی در ایستگاه متروی شریف/دزدی با ...
از پسر 24 ساله ام شنیدم که با مادرش دعوا می کرد و به او می گفت با مردهای دیگر رابطه نامشروع دارد تا اینکه روز حادثه از محل کارم - نانوایی - به خانه برگشتم و با همسرم دعوایم شد. در حین مشاجره وقتی از او پرسیدم چرا با مردهای دیگر رابطه داری، حاشا نکرد و گفت: بله که دارم و چند بار هم با عصبانیت این حرف را تکرار کرد. من هم عصبانی شدم و او را کتک زدم. آنقدر عصبانی بودم که نفهمیدم چه می کنم. بعد هم چاقوی ...
گزارشی تکان دهنده از آسایشگاه های سالمندان کهریزک در تهران و البرز
است اما اگر دزد به خانه ام نمی رفت و احساس نا امنی نمی کردم شاید هیچوقت به اینجا نمی آمدم. به صورت کلی از آمدنم به اینجا راضی هستم. هرچند که حال و روز خیلی ها شبیه خانم انصاری است. خانم نواب زاده هم از ترس اینکه شب ها حال جسمی اش وخیم شود به کهریزک آمده تا اگر حالش در شب وخیم شد پرستاری باشد که به دادش برسد. می گوید: به خاطر تنهایی آمدم اینجا. حدود یک سال و نیم است که اینجا هستم و مشکلی ...