سایر منابع:
سایر خبرها
کشف جسد دختری در شور قلعه ماهدشت/ راز درخواستی بد در آپارتمان!
ملاقات هایمان متوجه شدم او معتاد به شیشه است. من مهندسی ورشکسته هستم و مدتی بود از همسرم جدا شده بودم. ما به هم علاقه مند شده و می خواستیم بعد از ترک اعتیاد او با هم ازدواج کنیم اما او همچنان مواد مصرف می کرد. روز حادثه او به خانه ام آمد. حالش بد بودو خواست برایش مواد بخرم. مواد را خریدم و برگشتم اما آن را به دختر جوان که در حال خماری بدو بیراه می گفت، ندادم و او را به خانه اش بردم. وی ...
متهمی که زیاد می داند
سرقتی است که به من زده شده است. سرقت را تو انجام نداده ای؟ نه، یکی از دانشمندان می گوید اگر آتشی پشت دیوار به پا شده است و سایه ای می بینی؛ ممکن است آنچه تو از سایه برداشت می کنی، واقعیت چیز دیگری است. حالا با این علم شما بگویید من مقصر هستم. ماجرا چیست؟ من و مادرم سال ها در خانه ای زندگی می کردیم و تصمیم گرفتیم که آن خانه را ترک کنیم. دو روز بعد از ترک ...
ماجرای کلاه عجیبی که عروس و پدرش بر سر تازه داماد گذاشتند!
رحیمه هر دو پایش را داخل یک کفش کرد و گفت که باید خانه ای را در نزدیکی خانه پدرم اجاره کنیم چرا که من و خواهرم تنها هستیم و باید در کنار مادرم زندگی کنیم. از سوی دیگر من هم می گفتم باید در کنار مادرم باشم چرا که او تنها و بیمار است. خلاصه تسلیم اصرارهای رحیمه شدم و قرار شد در یکی از واحدهای آپارتمانی پدر زنم زندگی کنیم به شرط این که من پول رهن واحد آپارتمانی را به پدر زنم بپردازم اما از ما اجاره ای ...
نگاهی به عرفان و ولایت از منظر علاّمه طباطبائی(ره)
.... در نوجوانی خاطره ای به یاد دارم که پدرم استاد مطهّری(ره) علاّمه طباطبائی را به فریمان دعوت نمودند، به یاد دارم در وقت ظهر قبل از ناهار که علاّمه در منزل اقوام نزدیک شهید مطهّری در فریمان به نماز ایستاده بود، قنوت ایشان پنج تا ده دقیقه طول کشید، در حالی که خودم غرق تماشای نماز علاّمه بودم. 5 یعنی؛ خودشناسی مایه دستیابی به غایت و مُنتهای هر شناخت و دانستن است، نخواهد بود . 6 ...
قتل دوست به خاطر یک رفتار بی شرمانه
پلیس آگاهی و اورژانس تماس گرفته بود، اعتراف کرد با چاقو به فرهاد حمله کرده است. با توجه به اینکه لحظاتی پس از حضور مأموران پلیس هادی به قتل اعتراف کرده بود، پلیس او را بازداشت کرد. او ماجرا را این گونه برای بازپرس تعریف کرد: من فرهاد را می شناختم. او دوست صمیمی من بود. ما بیشتر اوقات با هم بودیم. آن روز من به عروسی یکی از آشناهایمان دعوت شده بودم. لباس هایم را پوشیدم و سوار موتورم شدم تا به ...
از گود عرب ها تا زندان های لُس آنجلس با قهرمان فراموش شده کشتی
دیگر خرج می کردیم. شما حساب کنید آن همه پول داشتیم و الان در چه وضعیتی هستم. به خاطر کارهایی که می کردم در شهرهای مختلف می چرخیدم تا به چنگ پلیس نیفتم؛ همیشه در حرکت بودم تا اینکه یک روز در خانه ام دستگیر شدم. فکر نمی کردم که از من مدارک چندانی داشته باشند و می خواستم با وثیقه خارج شوم، اما FBI روز دادگاه مدارکی را پیش روی قاضی گذاشت که به 3 سال زندان محکوم شدم؛ آن هم به خاطر اینکه تا ...
حل مشکل با همسر در بیرون از خانه
فکر می کردم ازدواج کنم خوشبخت می شوم. خانواده من طوری رفتار می کردند که انگار از دختر بودن و دنیا آمدن من راضی نیستند. رفتارشان با من سرد و بی روح بود. مادرم را دوست داشتم، اما هیچ وقت محبت پدرم را حس نکردم. طوری رفتار می کرد که انگار دوستم ندارد. همیشه وقتی می دیدم دوستانم چطور در مورد پدران شان صحبت می کنند و آنها را با پدر خودم مقایسه می کردم، دلم می سوخت. همیشه به دو برادرم محبت می کرد و محض ...
طلیعه ملک محمد
...، خجالتم نمی کشه جلوی بچه و دو دختر جوان علامت های حال بهم خوردگی را در آوردند و تازه متوجه خنده های آن دو پرستار نیز شدم. من در ذهنم دلیل خنده و مسخره کردن را نمی فهمیدم اما اگر به جای نوازش کتک می زد و یا بی تفاوت بر روی صندلی اش لم داده و یا اینکه به محل کارش رفته بود و اصلا حضور نداشت، شاید آن وقت نه لوس بود، نه حال بهم زن و نه بی حیا! ما زنان عجیبی هستیم، خشونت نهفته و حسادت آشکاری در وجودمان است. شاید اگر کتک خورده بود همه خوشحال و شاکر خدا بودیم که حداقل همسر من این گونه نیست. نمی دانم اما دوست داشتم افکارم را پاک کنم و به سرشماری خودم ادامه بدهم. ...
وحدت و انسجام مراسم تشییع آیت الله هاشمی باید حفظ شود
زندانی بودنم طولانی خواهد بود، لذا به فکر تفسیر قرآن افتادم و در آن سلول که مرا شکنجه می دادند دلخوش به تفسیر قرآن بودم. امام جمعه موقت تهران ادامه داد: آقای هاشمی تعریف کردند که من از مسئولان زندان خواستم به من یک قرآن یا حتی کاغذ و قلم بدهند که هیچ کدام را در اختیار بنده نگذاشتند و از این رو بنده در ذهن خودم آیات را منظم و عناوین مرتبط را استخراج می کردم تا اینکه به زندان اوین منتقل ...
روحانی مشی معتدلی را که گفت نتوانست رعایت کند
راهپیمائی ها من بودم و زیرنظر آیت الله خامنه ای سوال: راهپیمائی هایی عظیم 57-56؟ بادامچیان: بله. آخر می شود این همه انسجام و یکنواختی و برنامه و تغییر روازنه شعار ! ما آن روز با گروه سرود که در خانه آقا ابراهیم اکبری در خیابان غیاثی بودیم یک مدت شعار دادیم که دیدیم نمی شود و این شعار آهنگین را آنجا ساختیم. ای شاه خائن آواره گردی! این شعار آنجا ساخته شده زیر رگبار گلوله ها. خدا حمید ...
الهه 4 ماه قهر کرد و حالا طلاق می خواهد تا با کس دیگر ازدواج کند!
هیچ سنخیت فرهنگی، خانوادگی و اجتماعی با هم نداشتیم. با توجه به وضعیت مالی پدرم انگیزه ای برای رفتن سرکار نداشتم. روزی یکی دو ساعت در فروشگاه او حضور داشتم و بعد هم دنبال رفیق بازی می رفتم. پول مفت و بی زحمت پدرم، خیلی زود همسرم را تغییر داد. قیافه ، لحن حرف زدن و حتی راه رفتنش هم عوض شده بود. خانواده ام نگران آینده زندگی ما بودند. بیچاره پدرم از ترس آبرویش هر روز باج جدیدی به من می داد ...
سه پرده از داستان پیشنهاد دوستی به یک دختر مذهبی
حکم صادر کرد در تمام این مدتی که سه ماه طول کشید روز ها برایم شب بود و خورشید دیگر برایم مصداق برای روز بودن نبود . من حالا یک دختر فراری بودم؛ نه دختری که از خانه فرار می کند بلکه دختری که به سوی خانه فرار می کند . انگار دیگر واقعا نباید آدم ها را مصداق به حساب آورد برای مفاهیم بلندی چون عدالت و پاکی. انگار تاریخ انقضای آدم ها زمانی می رسد که همخوان زمانه اش نباشند. کاش می دانستم که قسم را ...
مرد ایده آل برای ازدواج از نگاه دختران ایرانی
به شکل زننده) مثل خانواده های سنتی، آنجا هم همین باشد. چون من یاد نگرفتم امور خانه را در دستم بگیرم و همیشه به عهده پدرم بوده و من تقریباً به سبک مادرم بزرگ شدم. خانواده منطقی و پرمحبتی داشته باشند. از نظر مذهبی هم به نظرم باید کاملاً مشابه باشیم یا حداقل تفاوت ها خیلی جزئی باشد . بر اساس معیارهای تضمین کننده سلامت ازدواج کنید به گزارش مهرخانه، شیرین احمدنیا معتقد است که نسل جوان ...
اعدام 2 اراذل به خاطر آزار و اذیت 15 زن و دختر تهرانی
ایران آنلاین / رسیدگی به پرونده شیاطین پایتخت که 15 زن را در تهران با پراید شیشه دودی ربوده بودند در دستور کار قضات دیوان عالی کشور قرار گرفت. ششم فروردین امسال دختر جوانی سراسیمه با مراجعه به ماموران پلیس آگاهی راز جنایت های سیاه دو پسر شیطان صفت را فاش کرد. او به ماموران گفت: ساعت 10 شب در میدان هفت تیر منتظر تاکسی بودم که یک پراید شیشه دودی مقابلم توقف کرد. پس از گفتن ...
تشییع مرحوم آیت الله هاشمی نشان دهنده وحدت ملی بود
بدهند که هیچ کدام را در اختیار بنده نگذاشتند و از این رو بنده در ذهن خودم آیات را منظم و عناوین مرتبط را استخراج می کردم تا اینکه به زندان اوین منتقل شدم و در آنجا با دوستان خود از جمله آیات طالقانی، مهدوی کنی و انواری جمع بودیم. آیت الله امامی کاشانی اظهار داشت: در آنجا قرآنی گرفتم و شروع به نوشتن کردم، به من گفتند که ممکن است نوشته هایت را بگیرند، لذا هرگاه همسرم به ملاقاتم می آمد، نوشته ها ...
اعتیاد را ترک کردم تا خواهرم را بکشم
درحالی که معتاد هستم زندان را تحمل کنم. وقتی 3 روز قبل از مرکز ترک اعتیاد بیرون آمدم، خواهرم نیز به منزل بازگشته بود روز حادثه نیز وقتی وارد خانه شدم او از حمام بیرون آمد من هم بلافاصله او را به اتاق خواب کشاندم و با شالی که دور گردنش بود خفه اش کردم. پس از آن و برای این که صحنه سازی کنم که او بر اثر بخار یا گاز حمام جان باخته است پیکرش را تا کنار حمام کشاندم اما در همین هنگام صدای پای مادرم را ...
همسایگانی که در بُهت رفتن آیت الله هاشمی هستند
.... نوجوان است، سنش آنقدر نیست که بتوان امید داشت زیروبم سیاست را خوب متوجه باشد، اما به رسم همسایگی از او درباره آیت الله هاشمی می پرسم از لحظه ای که خبر فوت را شنید، دختر خانم بغضی می کند و با صدایی لرزان می گوید من و خانواده ام واقعا شوکه شدیم و باور نمی کردیم آقای هاشمی واقعا رفت و همه ما را تنها گذاشت. من چون کم سن و سالم خیلی آقای هاشمی را نمی شناسم ولی پدر و مادرم می گویند او ...
متهم: مقتول خیانت کرده بود
به همان درگیری است؟ نه. در زندان بودم که مادرم به ملاقاتم آمده بود. تا چشمش به من افتاد شروع به گریه کرد. بعد از آن ملاقات از شدت عصبانیت خودزنی کردم. سهیل در آخرین دفاع گفت: حدود هشت سال در زندان هستم. این اواخر خیلی متحول شدم و تصمیم گرفتم با خدا بیشتر مأنوس شوم تا از این گرفتاری نجات پیدا کنم. زیارت عاشورا، دعای توسل و کمی قرآن را حفظ کردم. از ته دل توبه کرده ام و می خواهم اولیای ...
اولین داوطلب پروازهای مرگ آفرین بود
که در مسیر تهران علی تصادف کرده است. من همانجا متوجه شدم و به شوهرخواهرم گفتم: تمام شد! علی رفت... شهیدعلیرضا بیطرف بیست و سوم ماه آبان ماه سال 32 به دنیا آمد و بیست و سوم تیرماه 66 هم به شهادت رسید. اینطور به نظر می رسد که شما به تنهایی فرزندانتان را بزرگ کردید؟ موقع شهادت همسرم، احسان شش ساله و آزاده سه ساله بود. خواست خدا بود که پدر و مادرم در نگهداری بچه ها کمک کردند. 12 سالی می شود ...
مشاجره طالقانی با فاطمی بر سر زندانی کردن رهبر فدائیان اسلام
سوی عناصر مختلف مورد سؤال قرار می گرفت. در این مورد خاطره جالبی از زبان شهید سید عبدالحسین واحدی دارم که در ادامه برای شما نقل خواهم کرد. از چه مقطعی ارتباط شما با مرحوم آیت الله طالقانی نزدیک تر و صمیمانه تر شد و از این دوره چه خاطراتی دارید؟ من در پایان سال 1331 بعد از تحمل کردن 20 ماه زندان به خاطر تیراندازی به دکتر فاطمی از زندان آزاد شدم. در آن زمان مرحوم طالقانی به احترام ...
محوریت ایران با ولی فقیه دشمن را مایوس می کند/ مهار ایران و نابودی حزب الله هدف تروریست در منطقه بود
فکر تفسیر قرآن افتادم و دلخوشی بنده در آن سلولی که بودم و شکنجه می شدم این بود که قرآن را تفسیر می کنم. خطیب نمازجمعه این هفته تهران تصریح کرد: آقای هاشمی می گفتند در آن سلول کاغذ و قلم به من نمی دادند و در ذهن خودم آیات و عناوین را مرور می کردم و پس ازمحاکمه مرا به زندان اوین بردند که آیت الله طالقانی، آیت الله مهدوی کنی و آیت الله انواری نیز در آنجا حضور داشتند که شروع کردند به نوشتن ...
داستان یک زندگی عجیب در کره شمالی
خانه کوچک و فاقد سیستم گرمایشی مستقر شویم. سونگجو در مدرسه متوجه شد که همکلاسی هایش اغلب سو تغذیه دارند و از تحصیل عقب افتاده اند. مراسم درگذشت کیم ایل سونگ، بنیان گذار کره شمالی، در سال 1994 میلادی اعدام در ملأ عام یک روز صبح معلمان مدرسه دانش آموزان را به حیاط مدرسه بردند و به آن ها گفتند که باید بنشینند. سه افسر پلیسِ اسلحه به دست آمدند و یک زن و یک مرد به دو تیر ...
بادامچیان: آقای هاشمی برای ما یک چریک همه جانبه بود/ برجام برای کشور فتح الفتوح و راهگشا نبوده است
که در خانه آقا ابراهیم اکبری در خیابان غیاثی بودیم یک مدت شعار دادیم که دیدیم نمی شود و این شعار آهنگین را آنجا ساختیم. ای شاه خائن آواره گردی! این شعار آنجا ساخته شده زیر رگبار گلوله ها. خدا حمید سبزواری و حمید مردانی را رحمت کند! امام که به ایران می آیند در کمیته استقبال از ایشان، من جزو شورای 7 نفره هستم. 7 نفر 4 نفر اصلی هستند و 3 فرعی دارد. 4 اصلی از درون آن گروه برخاسته و معرفی ...
وقتی فرهنگ شهید رجایی حاکم نباشد، دختر آن آقایی که ماهی 57 میلیون می گرفته می گوید "حقمان بوده است"
جریانات این سال ها است شکل گرفت. از سه گروه، جامعه مدرسین، جامعه روحانیت و موتله اسلامی شکل گرفت. مسئول تبلیغات آن راهپیمائی ها من بودم و زیرنظر آیت الله خامنه ای سوال: راهپیمائی هایی عظیم 57-56؟ بادامچیان: بله. آخر می شود این همه انسجام و یکنواختی و برنامه و تغییر روازنه شعار ! ما آن روز با گروه سرود که در خانه آقا ابراهیم اکبری در خیابان غیاثی بودیم یک مدت شعار دادیم که دیدیم ...
تمجید از شخصیت هاشمی و توصیه به تشییع کنندگان
من طولانی است برای همین به فکر تفسیر قرآن افتادم و دلخوشی داشتم. گفتم در همان حال شکنجه به من قرآن یا کاغذ و قلم بدهید، در ذهن خودم عناوین را منظم کردم تا اینکه دوران محاکمه تمام شد و من را به زندان اوین بردند. در آنجا دوستان از جمله آیت الله طالقانی، آیت الله مهدوی کنی و آیت الله انواری بودند. آنجا قرآن گرفتم و شروع به نوشتن کردم. البته خطر داشت اما هر وقت همسرم به ملاقات من می آمد به او می دادم و ...
گپی باآقا مهدی گلِ گلاب
برایم سرشار از نگاه زیبا به زندگی بوده است. در شروع این فیلم احساس خستگی مفرطی در من ایجاد شد. خیال می کردم توان همگامی و همراهی صددرصدی با کارگردان محبوبم را در این فیلم خاص ندارم . می ترسیدم آن سابقه همکاری های درخشان خراب شود. با این که قرارداد بسته بودم در حال بسیار بدی بدون توضیح عذر خواهی کردم . از این بابت تا همیشه از خودم ناراحتم مگر تا زمانی که آقای عیاری باز هم در آینده به من نقشی ...
مسیر پر پیچ و خم بانوی دهدزی/ از نهضت سواد آموزی تا صندلی دانشگاه
شدند با اینکه پدرم کار گر ساده ای بود، اما وضع مالی متوسطی داشتیم، پدر و یکی از برادرانم با درس خواندم مخالف بودند، سرسخت ترین مخالف من در امر سواد آموزی مادرم بود. شاید تک فرزند دخترخانواده بودنم یکی از دلایل مخالفت خانواده ام باتحصیل کردن من بود، زیرا کسی نبود تا در کارهای خانه به مادرم کمک کند. به یاد دارم هر چه اصرار میکردم در مقطع ابتدایی درس بخوانم مادرم ...
تولد بیاد ماندنی/خاطره ای از کارمند دبیرستان صنعتی ارتش در روز شهادت شهید داریوش محمدی
12 بود که من به اتفاق مادرم به خانه رفتیم در حالی که ساواک به دست مردم افتاده بود. فردا صبح زود به بیمارستان برگشتم و به دیدن همسرم رفتم که داشت فرزندم را شیر می داد. بغض گلویم را می فشرد. به چهره نوزادم نگاه کردم و به یاد داریوش محمدی افتادم.پیشانی فرزندم را بوسیدم و گفتم پورنگ تولدت مبارک و به همسرم تبریک گفتم و از بیمارستان خارج شدم. مردم آماده تشییع جنازه داریوش بودند.عبدالعلی پدر شهید هم آنجا ...
بن بست
.... از من پرسید: تو این جا چه کار می کنی؟ خانه مان را نشان دادم و گفتم: خونه مونه! جوان نگاهی به ته کوچه کرد و بعد هم نگاهی به من. گفت: این کوچه بن بسته دیگه؟ پرسیدم: چرا؟ گفت: همین جوری! چرا داره؟ خوب بن بسته دیگه! گفتم: خودت که دیدی! به جایی راه داره؟ گفت: نه، درسته، خودم دیدم. جوان رفت و من روی پلکان جلوی ...
آیت الله هاشمی به پشتوانه صبر و حسن یقین در زندان تفسیر قرآن نوشت
گفت باید فکر نسل جوان را روشن کرد و لازم است یک حرکت علمی و فرهنگی را شروع کرد و از شهید باهنر برای انجام این کار نام بردند و قرار شد یک حرکت فرهنگی را شروع کنیم و در این راستا مجله مکتب تشیع را منتشر کردیم. وی ادامه داد: ایشان از همان سال ها که 23 و 24 سال سن داشتند به فکر این بودند که جوانان را به اسلام واقعی و مخصوصا قرآن و محتوای آن توجه دهند، لذا زمانی که به زندان افتادند می گوید وقتی ...