سایر منابع:
سایر خبرها
دانشجوی سال آخر فیزیک هسته ای که برای انقلاب پا به عرصه فیلمسازی گذاشت/ شهید آیت سیفی از تل فیلم تا ...
به گزارش سینماپرس پس از انقلاب فرهنگی و تعطیلی موقت دانشگاهها تعدادی از دانشجویان انجمن های اسلامی دانشگاه های تهران برای حضور در عرصه حرفه ای سینما و تلویزیون گرد هم جمع شدند و پس از گذراندن دوره های آموزشی فشرده سینما و تلویزیون، عملا از سال 60 وارد عرصه کار و تولید فیلم شدند. این گروه که به بچه های تل فیلم معروفند اولین نسل فیلمسازان انقلاب اسلامی شمرده می شوند. از میان این گروه تعدادی وارد عرصه مدیریتی سینما ...
وزنه بردار ویلچرنشینی که به قصه تلخش می خندد
کنند اما من پاهایم را برای وزنه برداری داده ام. حتی به احمدی نژاد هم گفتم چیزی برای خودم نمی خواهم فقط می گویم قانون بگذارید تا به کسی که در ورزش صدمه می بیند و سلامتی اش را از دست می دهد، رسیدگی شود. به یک جانباز از طریق بنیاد جانبازان و امور ایثارگران رسیدگی می شود ، اما ما کجا را داریم که برویم تا به ما هم رسیدگی شود؟ الان کسی در ورزش صدمه ای ببیند، چهار روز هوایش را دارند و چند تا عکس هم با او ...
پزشک آلمانی بعد از معاینه قلب آیت الله هاشمی به او چه گفت؟
یا مباحثی از این قبیل نیست. در هر عمل جراحی هر اتفاقی ممکن است بیفتد و ایشان هم به همین اشاره کرده که چون دارد برای عمل می رود، این را فعلا نوشته است. درباره محل دفن ایشان هم می توانید توضیحی بدهید که اول قرار بود گویا در قم دفن شوند، بعد حرم انتخاب شد. علت این تغییر چه بود. بحثی اول مطرح بود مبنی بر اینکه خودشان وصیت کرده اند در قم دفن شوند. تاجایی که من می دانم و با پسرشان هم ...
پزشک آلمانی اخیرا به هاشمی گفت قلب شما مثل جوان 20 ساله است
آقای هاشمی گفتم این صفت شما خیلی قشنگ است. برخلاف آنچه گفته شده که ایشان راجع به آن مباحث نظر مثبت داشته، این طور نبوده است. من از این جهت که در بیشتر ملاقات های خارجی یا برخی ملاقات های داخلی که خودم ترتیب می دادم، در خدمتشان بودم؛ یک فرصت تاریخی داشتم که نزد ایشان بودم. چون فقط یک ملاقات ساده نبود؛ قبل و بعد از آن هم بود، بحث هایی که می شد و غالبا استفاده می کردیم. شما خیلی به ...
مؤمن، مشتاق و منتظر مرگ است/ تأثیر مثبت یاد مرگ بر زندگی انسان
احتمال جدی هست که ممکن است این آخرین نماز مغرب و عشاء بود که خواندیم. از کجا به شما وعده داده شده که فردا شب باشید و مغرب دیگری را درک کنید؟ وَ انْصِبِ الْمَوْتَ یعنی این یاد را مثل یک تابلو روشن در برابر چشم من قرار ده. بعد حضرت فرمودند: نه اینکه گاهی یادش بیفتم، بلکه دائم با این یاد محشور باشم. هر کاری که انسان می خواهد انجام دهد، وقتی در دایره ذکر الموت قرار می گیرد، کیفیت پیدا می ...
ادای دین یک دندانپزشک به خانواده شهدای مدافع حرم
محقق تاکید می کند فقط و فقط می خواهد به هر صورتی که شده دین خود را به شهدا ادا کند. بالاخره با اصرار زیاد ما، راضی به این گفت و گو می شود. شاید که حرکت خداپسندانه ی این دندانپزشک با همت سایر پزشکان در سراسر کشور به یک پویش بدل گردد. در ابتدای مصاحبه از انگیزه اش درباره انجام خدمات رایگان دندانپزشکی برای خانواده شهدای مدافع حرم می پرسیم، پاسخ می دهد: احساس کردم در حیطه ی کاری خود می توانم ...
ناگفته های عبدخدایی از نحوه ترور دکتر فاطمی
.... در این زمان مرحوم نواب صفوی در زندان قصر بود. من به ملاقات ایشان در زندان هم می رفتم. روزی هم که رزم آرا مورد اصابت گلوله خلیل طهماسبی قرار گرفت من بدون هیچ اطلاع قبلی در مسجد بودم. با خلیل طهماسبی از قبل آشنا بودید؟ خیر. بعد آشنا شدم. ارتباط شما در این زمان با فداییان اسلام تا چه حد بود؟ ارتباط داشتم. برای مثال در آن زمان قرار شد به دعوت مرحوم ...
حمید لولایی: من بدون عطاران یتیم هستم!
حدود 9 سال بیکار بودم تا اینکه مدیریت سینما آزادی را عهده دار شدم و با پیشنهاد شما دوباره وارد تلویزیون و عرصه بازیگری شدم. لولایی با بیان اینکه همکاری های من با سعید آقاخانی و رضا عطاران برحسب اتفاق و آشنایی و تسلط به روی بازی های همدیگر شکل گرفته است، بیان کرد: همکاری من با عطاران و یا آقاخانی همه برحسب اتفاق و آشنایی و تسلط به روی بازی و کار یکدیگر است. در اصل یک خانواده هستیم که با ...
روایت غلامعلی رجایی از لحظات دفن آیت الله هاشمی: حاج سیدحسن آقا اصلا درحال خودش نبود
.... شب حادثه که ایشان را درمنزل امام غسل دادند ومن با فرزندان ایشان وجناب حاج سیدحسن وآقا سید یاسرخمینی نظاره گرکار بودیم من با چشمانی اشکبار فقط به چهره آرام نورانی هاشمی نگاه می کردم.با خودم می گفتم چطوراین کوه علم و تفسیر و تجربه و دنیایی از زیرکی و فطانت را می شود دفن کرد. موقع کفن مهرنمازم را که تربت سیدالشهداست ازجیبم درآوردم و به حاج حسین از بچه های خوب جماران دادم تا ...
هما روستا، کم نیاورد تا آخرین لحظه!
... من مهد کودک می رفتم و آقای لبخنده به آنجا می آمدند. من حس کرده بودم که آقای لبخنده و ناظم مان (سوسن سمیعی) از هم خوششان می آید، ولی هیچ ارتباطی با هم نداشتند. به تدریج به هم علاقه مند شدند و بعد، با هم ازدواج کردند. در عقدشان هم، زمانی که قند را بالای سرشان می ساییدند، من میانشان نشسته بودم. در عکس ها حضور دارم. میزان سختگیری مادر بیشتر بود یا پدر؟ پدرم اصلا سختگیر نبود ...
حرف های مهم دادکان درباره برانکو و کی روش / مگر جنگ است؟
.... ؛ آمد پیش من، به او گفتم هم آرزویت را می گذاری هم آبرویت را؛ اگر شما پرسپولیس را جمع کنید هرچیزی خواستی به شما می دهم؛ همین الان از او بپرسید؛ فردایش تیتر زدند و نوشتند دادکان به رویانیان گفته هم آرزویت را می گذاری هم آبرویت را، هم آبرویش را گذاشت و هم آرزویش را؛ اندکی بعد خودش مصاحبه کرد و گفت دادکان دو سال پیش به من این حرف را زد؛ من پیشگو نیستم، این نشان می دهد من شناخت کافی از عرصه دارم ...
تجربه همکاری با حسین علیزاده و کیهان کلهر، متفاوت و شیرین بود
...> Rembrandt Frerichs : قرار بود ما در نوامبر فستیوال به اجرای برنامه بپردازیم. این فستیوالِ بسیار مهمی است و از شما می خواهم که حتما اخبار آن را پیگیری کنید. به هر حال، مسوؤلان این فستیوال به من گفتند که می توانم کسی را انتخاب کنم که همراهشان ساز بزنم، اتفاق عجیبی بود، کیهان کلهر را از قبل می شناختم؛ یعنی ساز زدنش را در چند فستیوال دیده بودم، اولین انتخابم کیهان کلهر بود. جالب اینکه فستیوال خودش هم ...
فریادهای بی صدا/ معلول درگیر واژه علت !
، حواسم به دور و برم بود تا یکی را پیدا کنم و بپرسم که واحد مسکونی آقای خاکپور کدام است؟ کسی نبود، زنگ یکی از واحدها را زدم، خانم مسنی جلوی در ظاهر شد، گفتم که دنبال آقای خاکپور می گردم. به طبقه دوم هدایتم کرد، پله ها را بالا رفتم، در راهروی طبقه دوم یک ویلچر و صندلی پلاستیکی که روی آن پتویی پهن شده بود نظرم را جلب کرد، وسایل، خود، راهنما شدند و لحظاتی بعد جلوی در واحد آقای خاکپور بودم. حالا ...
خلبانی که اولین داوطلب پروازهای مرگ آفرین بود
کردند و خواستند در مراسم حضور داشته باشم. با احسان رفتیم و دیدیم مخروبه ترین مدرسه منطقه3 است. وقتی وارد مدرسه شدم حال خوبی نداشتم گفتم خدایا ما که مدرسه نمی خواستیم پس چرا بدترین مدرسه به نام علی شد؟ یک لحظه به خودم گفتم که هیچ کار خدا بی حکمت نیست و باید این مدرسه را آباد کنم که با کمک بچه ها و مساعدت مهندس افشانی، دو سال دوندگی کردیم و موفق به تخریب و نوسازی مدرسه شدیم. الان حس خوبی دارم چون ...
تربیت جوانان در هیاتی که دو شهید یار غار پایه ریزی کردند+ تصاویر
، به همراه محسن ، متن زیارت حضرت صاحب الامر را روی کاغذی نوشت و تکثیر کرد تا موقع دعا همه از فیض زمزمه زیارت بهره مند باشند . چند روز قبل از شهادت به پایگاه ما در خرمشهر آمدند و عکس هایی چند از آن جمع دوستانه به یادگاری ماند . دوستان نقل می کنند: در گرماگرم عملیات کربلای پنج ، داخل کانال نشسته بودیم که خبر رسید محسن مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفته ! حسین بیقرار از جا پرید و رفت . و ...
خیلی از نوشته ها خزعبل و هذیان است
در تخیل و مفهوم. من فقط می خواستم ساده گفتن را در بیان مطرح کنم ولی متاسفانه برخی این اصطلاح را گرفتند و هیاهو راه انداختند. ساده نویسی به این معنا که گفتم، چیز تازه ای نیست. در قدیم می گفتند سهل و ممتنع. ما بهش گفتیم ساده. باید می گفتیم ساده الممتنع تا راضی شوند! این نوع شعر در مقابل شعر هذیانی قرار می گیرد و نه پیچیده. شعر ساده به یک معنا شعر سعدی است که در درونش بسیار پیچیده است. ...
یک تاکسی مسیر زندگی ام را عوض کرد/ به خانه سالمندان می روم تا مزاحم کسی نباشم
با جایی که زندگی می کردم فاصله داشت. هر روز صبح می رفتم و بعد از ظهر برمی گشتم، اما بالاخره زبان آلمانی را یاد گرفتم. مدیر آن باشگاه به من قول داده که نیمی از قراردادم را قبل از مسابقات و نیمی دیگر را بعد از رقابت ها بدهد. چند روز مانده به آغاز لیگ دیدم خبری از پول نیست و گفتم که اگر اینطور باشد من کشتی نمی گیرم چون شما بدقولی کرده اید. 5-6 ماه در آلمان ماندم، اما وقتی دیدم پولم را نمی ...
حمله شدید دست نشان به هوری و عیسی زاده
ما چند بازیکن دارد؟! آقای عیسی زاده گفتند مشکلی نیست و لیست را به من بدهید تا کارها را انجام دهم.اما پس ازاینکه لیست را دادم هرچقدر منتظر ماندم خبری نشد. البته فهرستی که داده بودم در 6 نقطه ضعف های تیم را گفته بودم. یک دفاع وسط، یک بازی ساز و 2 مهاجم که یک بازیکن سرعتی و یک بازیکن فیزیکی مدنظرم بود. بعد ایشان برای من پیام فرستادند که ما فقط 5 جای خالی داریم؛ من هم به ایشان گفتم که ما 4 بازیکن ...
برداشتهای مرحوم هاشمی رفسنجانی از سفر پنج روزه اش به آذربایحان غربی
قسمتهای زیادی از مسائل مربوط به سفر ، خوشبختانه از طریق صدا و سیما و مطبوعات پخش شد ، حالا در مصاحبه شاید لازم نباشد که ما اخباری که پخش شده را باز تکرار کنیم . من فکر می کنم که بهتر این باشد که برداشتهای خودم را از این مجموعه پنج روز ، در استان آذربایجان غربی دیدم ، آنها را بگویم . خب ضمن آن هم ممکن است ، بعضی از خبرها هم بیاید . البته اگر ناقص گفتم جناب عالی می توانید سؤال کنید ، اگر مطالبی را ...
امیر قاسمی: حرف از اولتیماتوم بسیار بد بود
چه که بوده تمام شده است و در حال حاضر تمام فکر و ذکر من حضور در المپیک 2020 توکیو است. به حدی برای حضور در المپیک بعدی انگیزه دارم که اگر بگویند شانسی برای حضور در المپیک ندارم، همین امروز کشتی را کنار می گذارم. فقط با هدف رفتن به المپیک است که دارم کشتی می گیرم. محمد بنا مربی بزرگی است و من نمی توانم بگویم که او اشتباه کرده است. با وجود این که بسیار آماده بودم و در هر میدانی کشتی گرفتم قسمت نشد ...
چرخ زندگی این خانم با بادکنک می چرخد
: آدم غیر مذهبی بودم و بعد مذهبی شدم و ابایی هم از گفتنش ندارم. این مذهبی شدنش را اجباری نمی داند؛ ولی دوست هم ندارد ماجرای آن را برایمان تعریف کند. تنها چیزی که می گوید این است که یکی از دلایل مذهبی شدن همسرش است: همسرم سعی می کرد گفتار و رفتارش با هم تطابق داشته باشد؛ فقط همین. زندگی مشترک این زوج به قدری با بادکنک گره خورده، که حتی شب عروسی هم مهمانان را رها می کنند تا به کار بادکنک آرایی ...
آخوندی: این افتخار را دارم که با دولت احمدی نژاد کار نکردم
در سمنان برایش پیش آمد، اینکه چرا استعفا نداد و برخی می گفتند ناراحتی او تصنعی بود، تصریح کرد: من اصلا آن صحبت را نکرده بودم و از شاهکارهای صداوسیما بود. فقط بخش آخر گفتگوی من درباره بیمه را پخش کردند وزیر راه ادامه داد: اما بعد فقط این پخش شد که من گفتم این ها بیمه هستند و ما پولشان را می دهیم. این ها جزو شاهکارهای صداوسیما هستند. من خودم صداوسیمایی هستم. خبری که مقدمه، متن ...
عمو هادی، کارتن خوابی که به زندگی برگشت
خانمی را تمام کرده بود، خداوند به ما پسری داد، اما در 22 روزه گی پسرم، همسرم طلاق گرفت و با نوزادی مرا تنها گذاشت، 50 روزفقط با فروش طلاهای همسرم مواد کشیدم، بچه را به مادرم دادم، 5 سال بچه ام را ندیدم. مواد، قرص، بیکاری، کلماتی بود که با آنها بعد از طلاق زندگی می کردم، در هفته دو تا سه روز کار می کردم فقط برای اینکه بقیه روزها مواد مصرف کنم، 8 ماه بیکار شدم، شغل جدید کیف قاپی را یاد ...
بن بست
و موتور می تواند داخل آن بیاید. تا برسی سر کوچه یaاصلی نفست در می آید؛ چون سربالایی تندی دارد. خودم را به کوچه ی اصلی می رسانم. هیچ کس در کوچه نیست، ولی خوب این جا بهتر از کوچه ی خودمان است. لااقل چند دقیقه یک بار، کسی رد می شود. درست روبه روی کوچه ی ما، کوچه ی اصلی به میدان گاهی تبدیل می شود که در گوشه ای از آن، یک سنگ بزرگ سفید کنار دیوار گذاشته شده، این محل نشستن و قرار گذاشتن برای ...
گفت وگو با اصغر نوری کارگردان نمایش ریچارد سوم اجرا نمی شود
حداقلی از دکور هم توضیحاتی بدهید. راستش من نمی خواستم تئاتر بی چیز داشته باشم. من صحنه این نمایش را از روز اول یک صحنه خالی می دیدم با یک مایرهولد تنها. و در این صحنه خالی فقط از چیزهای که برای یک صحنه ضروری است استفاده می کنم و بعد مجدد آنها را از صحنه خارج می کم که باز مایرهولد تنها را ببینیم. در واقع کل این نمایش برای من همان صحنه آخر است که قرار است در یک صحنه گل و گشاد، یک آدم تنها را ...
سینما رویا می فروشد اما من نه!
.... درواقع خیلی ها به من گفته اند رگه هایی از شوخ طبعی دارم و من هم با خودم گفته ام اگر اینطور است، پس بگذار آن را مورد مکاشفه قرار دهیم. فقط همین. البته باز تکرار می کنم که کمدی مفرح، سرگرم کننده و لذت بخش است. یعنی بازی در نقش های جدی لذت بخش نیست؟ خب، از آنها هم لذت می برم. این چیزها بستگی به شرایط دارد. فقط امیدوارم دوستدارانم را ناامید نکرده باشم. اما بالاخره پیشنهادی ...
جیوان گاسپاریان: خدا مرا به اینجا رساند
که چرا سال گذشته، بیماری باعث شد تا نتواند در جشنواره ی فجر اجرا داشته باشد. او در این گفت وگو، حرف های متفاوتی زد. از اجداد ایرانی اش، از اینکه تمام مدال ها و موفقیت هایش را دوست دارد، اما حالا فقط دلش می خواهد انسان خوبی باشد و اگر این طور باشد، همه چیز برایش کافی است. *** * اغلب ایرانیان شما را بیشتر با همکاری ای که با آقای حسین علیزاده داشتید، می شناسند. بعد از آن اما با وجود ...
استاد پرویزجایدری: اولین نشریه ورزشی در لرستان را سال 37 منتشر کردیم/ انسان باید همیشه از کسانی که به ...
و میدانی مشغول بودیم. استاد چون شما را بیش تر با رشته ورزشی فوتبال می شناسند ، در مورد آغاز فعالیت خود به عنوان بازیکن این رشته توضیح دهید. اوایل دهه 30 با وجودی که نوجوان بودم، همراه با آقایان غلام حسین برنجی، غلام ترابی نژاد، سیروس شجاع، مرحوم مکه (محمدحسن) طولابی و چند نفر دیگر عضو تیم منتخب خرم آباد بودم که اکثر نفرات تیم را نظامیان غیربومی و گاه فرهنگیان غیربومی تشکیل ...
اولین سالگرد شهید مدافع حرم محمد آژند در شهریار+تصاویر
با بستن سربند لبیک یا زینب(س) در این مراسم حاضر و بار دیگر با آرمان های انقلاب اسلامی و شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم تجدید بیعت و ثابت کردند راه شهدای مدافع حرم همواره توسط آن ها ادامه خواهد یافت. گفتنی است شهید محمد آژند از شهدای مدافع حرم ساکن شهریار بود که حدوداً پنج ماه پیش در منطقه خان طومان سوریه و در نبرد با تروریست های تکفیری-صهیونیستی به شهادت رسیده بود. گزارش تصویری راه مبین : ...
شهیدی که نحوه شهادتش را پیش بینی کرد
کنند تا به جایگاه عظیم و بلندی به نام شهادت دست یابند. شخصیتی چند بعدی داشت، هر محیطی که می رفت شاخص و نمونه می شد فرقی نمی کرد در جمع اقوام و یا خانواده باشد، در مبارزه با ضدانقلاب باشد و یا در جبهه های نبرد؛ او همه جا برجسته و شاخص بود، فرمانده ای متواضع و خوش اخلاق اما سرسخت در امور نظامی، در هر حالتی حتی وقتی بدنش در آماج ترکش دشمن قرار می گیرد صلابت و استواری اش را حفظ می کند تا سرباز ...