سایر منابع:
سایر خبرها
دیوانعالی کشور،حکم قصاص مردی که در خیابان با چاقو مادرزنش را کشت،تایید کرد
دخالت می کرد و باعث اختلافاتی میان من و همسرم شده بود. چند بار به او تذکر داده بودم ولی فایده ای نداشت تا اینکه روز حادثه درحالی که از دست ثریا به شدت عصبانی بودم، به سراغش رفتم و وقتی دیدم در خیابان تنهاست، با او مشاجره کردم. سپس با چاقو چند ضربه به او زدم و محل جرم را ترک کردم . متهم بعد از شور هیئت قضات، گناهکار شناخته و به قصاص محکوم شد. او به رأی صادره اعتراض کرد و پرونده در اختیار دیوان ...
قتل همسر یک سال پس از جدایی
به این ترتیب وی به بیمارستان منتقل شد و از مرگ نجات یافت اما همسرش جان خود را از دست داده بود. چند روز بعد وقتی این مرد بهبود پیدا کرد برای بازجویی به دادسرای امور جنایی منتقل شد و در همان اعترافات اولیه به قتل همسر سابقش اعتراف کرد. او گفت: من و همسرم چند سال بود با یکدیگر زندگی می کردیم و صاحب یک پسر شده بودیم اما یک سال قبل از حادثه از یکدیگر جدا شدیم. در این مدت به خاطر فرزندمان یکدی ...
پایان محاکمه پسری که پدر،مادر و پدربزرگش را کشت
با گوشی ام در حال ارسال پیامک بودم که با صدای جیغ مادرم از اتاق بیرون رفتم و دیدم پدرم با چاقو بالای سر مادرم ایستاده و با هم در حال مشاجره هستند. با دیدن این صحنه عصبانی شدم و چاقو را گرفتم و به طرفش حمله کردم ولی او از من فاصله گرفت.ناگهان متوجه شدم که پدربزرگ و مادرم کشته شده اند. بنابراین با چاقویی که در دست داشتم پدرم را کشتم! وکیل متهم نیز در دفاع از موکلش گفت: مصرف ماده مخدر شیشه ...
جزییاتی از پسری در تهران که دوستش را در وضعیت نامناسبی با خواهرش دید و او را کشت
. فرهاد را پیدا نکردم. موبایلم هم شارژ نداشت تا با او تماس بگیرم. در میان راه پسرعمویش را دیدم، گفت فرهاد را دیده که به سمت خانه ما می رفته است. باسرعت خودم را به خانه رساندم. خواهرم در را باز کرد، ناگهان چشمم به کفش های فرهاد افتاد. داخل خانه رفتم و تمام اتاق ها را گشتم، اما او را پیدا نکردم. تنها جایی که باقی مانده بود، انباری داخل حیاط بود. آنجا رفتم و فرهاد را در شرایط ...
عشق مجازی زوج جوان را به دادگاه کشاند
مشغول مشاجره بودند که کم کم از مجتمع قضایی خارج شدند. شکایت از شوهر به خاطر فضای مجازی چندی پیش زن جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و درخصوص علت آن به قاضی توضیح داد: شوهرم خودش مرتب در گروه های مختلف شبکه های مجازی است و مدام در وایبر و واتس آپ و لاین در حال چت کردن است. ولی اجازه نمی دهد من این برنامه ها را در گوشی ام داشته باشم. زن جوان ادامه داد ...
قتل همسر سابق، پایان یک رابطه عاشقانه
زمین افتاد، همان جا یک متکا بود. من آن را روی صورت لاله گذاشتم و چند ضربه مشت به او زدم و گفتم چرا با زندگی من بازی می کنی. وقتی متکا را برداشتم، او دیگر نفس نمی کشید، هرچقدر سعی کردم که او را برگردانم نشد، او فوت کرده بود. بعد تصمیم گرفتم خودم را بکشم. شیر گاز را باز کردم و بعد به خواهرم زنگ زدم و گفتم مراقب پسرم باشد. دیگر چیزی نفهمیدم تا اینکه در بیمارستان به هوش آمدم. من عاشقانه لاله را دوست داشتم، حتی زمانی که به من گفت فکر با او بودن را از سرم بیرون کنم.متهم در بیان آخرین دفاعیات خود گفت: من اتهام را قبول دارم، اما از اولیای دم درخواست دارم من را به خاطر فرزندم ببخشند. ...
سعیده را به خانه ام دعوت کردم ولی در آشپزخانه کنترلش را از دست داد و ...+عکس
تصمیم بگیرد. وقتی سعیده را در دادگاه دیدم به او گفتم هنوز او را دوست دارم و می خواهم با او زندگی کند. از آن روز به بعد ارتباط ما بار دیگر با هم اغاز شد. وی در تشریح جزییات درگیری مرگبار گفت: آن روز سعیده را به خانه ام دعوت کردم تا با او صحبت کنم. مشروب خورده و مست بودم که به او گفتم بهتر است بار دیگر با هم ازدواج کنیم اما قبول نکرد. او گفت بار دیگر حضانت پسرمان را به عهده می گیرد و دیگر ...
قتل شوهر با همدستی فرزندان
تایید آن از سوی محسن و دخترش، هر سه نفر روانه زندان شدند. چند ماه بعد، کیفرخواست پرونده برای رسیدگی در اختیار شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت. از آنجا که تا روز رسیدگی هیچ یک از اولیای دم شناسایی نشده بودند، رییس قوه قضاییه به عنوان ولی دم، درخواست قصاص متهم ردیف اول را کرد. متهمه اما در جلسه دادگاه، برخلاف اعترافاتش در بازجویی ها، قتل را گردن پسرش محسن انداخت و گفت: آن روز با شوهرم درگیر ...
کشف نوزاد در سطل زباله/حمله مسوول ورزشی باشگاه معروف با چاقو به مامور پلیس/محاکمه پسر مادرکش/ مرگ تلخ ...
از اینکه خواب هستند با چاقویی به سراغشان رفتم و آنها را یکی پس از دیگری کشتم. میلاد صبح دیروز درحالی برای محاکمه از زندان به دادگاه منتقل شده بود که خواهر، خاله و دایی اش برای او تقاضای قصاص کرده بودند. میلاد وقتی پای میز محاکمه ایستاد این بار ضمن شرح ماجرای جنایت منکر اعترافات قبلی اش شد و گفت: زمانی که به خانه رسیدم و به اتاقم رفتم مدتی با گوشی ام در حال ارسال پیامک بودم که با صدای ...
به بهانه سالگرد شهید مجتبی نواب صفوی،رهبر تشکیلات تروریستی فدائیان اسلام/ در پای جوخه اعدام تقاضای آب ...
.... با وجود این نواب صفوی پس از آنکه در آخرین دیدار خود با کسروی، توسط او و گروه مسلح همراهش تهدید شد، مصمم گردید وی را از میان بردارد. او پس از تهیه پول از اسدالله مدنی و محمدحسن طالقانی٬کسروی را در 29 فروردین 1324 در میدان حشمت الدوله تهران ترور کرد،اما کسروی زنده ماند و نواب را دستگیر و زندانی کردند. وی چندی بعد به درخواست روحانیان ایران و نجف پس از دو ماه، با قید کفالت آزاد گردید ...
یا من را ببخشید یا قصاصم کنید
زمان برگشتن او طول کشید با تلفن همراهش تماس گرفتم، اما گوشی او خاموش بود. نگرانش شدم و به خانه اش آمدم. هر چه در زدم، کسی در را باز نکرد به خاطر همین به آتش نشانی خبر دادم. امدادگران که رسیدند در را باز کردند. بوی گاز همه خانه را گرفته بود. جسد همسر سابق برادرم کنار آشپزخانه افتاده و برادرم بیهوش گوشه دیگر خانه رها شده بود. بلافاصله با اورژانس تماس گرفتیم و برادرم را به بیمارستان رساندیم. ...
اظهارات پدر ستایش و پدر قاتل ستایش
.... دوست دارم از قصاص پسرم گذشت کند اما او هم پدر است، داغدار است. گاهی اوقات خودم شرم دارم از اینکه با او رو در رو شوم. امیدم به خداست. هر چه او بخواهد. رضایت؛ امید آخر امیرحسین حکم قصاص امیرحسین از سوی دیوان عالی تأیید شد. شرایط ماده 91 هم برای او احراز نشد. در حال حاضر تنها راه برای تغییر حکم، گذشت خانواده مقتول از قصاص است. اینها را مجتبی فرح بخش وکیل امیرحسین می گوید ...
مرا به خاطر پسرم ببخشید
شرایط کارو زندگی ام در تهران مخالف این رفتن بودم. این اختلاف ها آن قدر دامنه دار شد که سرانجام همسرم از من طلاق گرفت. او ادامه داد: چند سالی پسرم نزد او بود تا این که دادگاه حضانت او را به من سپرد. از آن موقع همسرم می گفت نمی تواند بدون پسرمان زندگی کند و همه تلاش خود را می کند تا او را نزد خودش بازگرداند. مدتی بعد از جدایی مان بود که با همسرم حرف زدم و خواستم به خاطر فرزندمان از نو زندگی ...
آخرین دفاع پسری که 3 عضو خانواده اش را به قتل رساند
بیهوشی ریختم. آبمیوه را در دسترس آنها گذاشته بودم تا بنوشند. بعد از خانه بیرون رفتم و ساعتی بعد وقتی برگشتم پدر و مادر و پدربزرگم بیهوش شده بودند. به این ترتیب اول مادرم بعد پدربزرگم و در نهایت پدرم را به قتل رساندم. برای انتقال اجساد آنها از دوستم کمک خواستم اما او گفت بهتر است به کلانتری برویم. متهم در ادامه صحنه جنایت را بازسازی کرد و در نهایت پرونده اش با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری فرستاده شد ...
انتقام خونین از پدربزرگ/جزییاتی از پرونده مادر شور ساطور کش/داماد مادر زن کش/اعتراف تکان دهنده مادر از ...
هایشان بیرون دویده بودند، با زن 60 ساله ای روبه رو شدند که درخواست کمک می کرد. همسایه ها وقتی وارد خانه این زن شدند با پیکر نیمه جان عروس 23 سالهاش روبه رو شدند که از ناحیه سر به شدت زخمی شده بود. پیکر نیمه جان عروس به بیمارستان فسا منتقل شد؛ اما وی به خاطر شدت خونریزی به کما رفت. صحنه سازی برای گمراه کردن پلیس این مادرشوهر در بازجویی ها به پلیس شیبکوه گفت: از وقتی پسرم به خدمت سربازی ...
دوست صمیمی ام را که در انباری پنهان شده بود، پیدا کردم و کشتم+عکس
شعبه 74 دادگاه کیفری سابق استان تهران در حالی پای میز محاکمه ایستاد که اولیای دم برای او حکم قصاص خواستند. این متهم گفت که دوست 10 ساله اش را قربانی غیرت خود کرده است. در آن جلسه یگانه نیز گفت : آن روز مادرم مریض بود و به خانه مادربزرگم رفته بود و من تنها بودم که سعید در زد.من هم که خیال می کردم خواستگارم به همراه برادرم است در را باز کردم. سعید اما رفتار غیرعادی داشت و می گفت می خواهد در خانه بماند ...
اعتراض به اعدام در استادیوم
: ستایش (مقتول) را در مسیر خانه اش دزدیدم و با بستن دست، پا و دهانش او را زیر تختخواب مخفی کردم. بعد از چند ساعت گوشواره هایش را دزدیدم و خودش را به بیابان های اطراف نی ریز بردم. آنجا او را مورد تعرض قرار دادم و سپس خفه اش کردم. لباس هایش را آتش زدم و همراه جسدش، در گودالی که کنده بودم، انداختم. سپس به شهر برگشتم و طلا و جواهرات را فروختم. مدتی که از حادثه گذشت، از سوی پلیس شناسایی و دستگیر شدم. با ثبت این اعتراف، متهم به جرم تعرض و قتل به اعدام محکوم شد و این رای، 2 مهر امسال در ورزشگاه فوتبال شهدای نی ریز،در ملأعام به اجرا درآمد. ...