سایر منابع:
سایر خبرها
30 سال با خانواده آیت الله هاشمی
، غیرمنصفانه گفته شد در این پرونده نفوذ می شود. تنها ابزار نفوذ در پرونده من بودم و دکتر ابوالمعالی. نظر آقای هاشمی نسبت به پرونده مهدی چه بود؟ قبل از اینکه پرونده دادگاه برود از محتوای پرونده اطلاع کامل داشتیم. آقای هاشمی به من گفت محتوای پرونده چیست. گفتم چیزی نیست. هاشمی تأکید داشت پرونده مهدی به طور منصفانه رسیدگی شود. ببینید در ماجرای 88 همه متهمان اولیه را همان روز شنبه یا یکشنبه بعد از ...
یک قرن خاطره بازی با همایون خرم
نامش را همایون نهاد. خرم در سن 10–11 سالگی به مکتب استاد صبا راه یافت و چند سال بعد به عنوان نوازندهٔ 14 ساله، در رادیو به تنهایی به اجرا پرداخت. بعدها در بسیاری از برنامه های موسیقی رادیو، خصوصاً در برنامه گلها به عنوان آهنگساز، تکنواز ویولن و رهبر ارکستر آثاری ارزشمند ارائه داد. زنی که مرگ را برای خودش می خواست همسر همایون خرم در گفتگو با ما از همسرداری اش می گوید و اینکه ...
شما گوشت می خورین؟ گوشت چیه
شعار سال : نداریم... فقیریم... کمک کنین... بدبختیم... خیری، دولتی ها را نگاه می کند. کنار صدیقه و سمیه ایستاده. صدیقه 15 ساله است. قد و جثه اش اندازه یک بچه 10 ساله است. سمیه 12 ساله است. قد و جثه اش اندازه یک بچه 7 ساله است. خیری دستش را می گیرد سمت دره. خانه ها توی دره است. روی حاشیه مسطح پایین دامن کوه، 7، 8 کپر قوز کرده، مثل تاول، چسبیده به خاک خشک. کپرها، مثل صاحب هایش ...
ساکنان دوست داشتنی پلاک 18
برادر شهیدش دارد که آخرین آن به اعزام امیر به جبهه مربوط می شود: وقتی عضو بسیج محله جوادیه بودم، امیر دانش آموز شلوغی بود. یک روز خواست با من به پایگاه بسیج بیاید و ثبت نام کند، اما گفتم به شرطی که پسر آرامی باشی و در مدرسه شیطنت نکنی. چند ماه بعد اخلاق امیر که یک پسر بچه 16 ساله بود به کلی تغییر کرد و من هم به قولم عمل کردم. در بسیج دو گروه داشتیم؛ یکی فلق که برای رده سنی نوجوانان بود و دیگری فجر که ...
جزییات 9 روز شکنجه در باغ شهریار و فومن توسط 5 مرد!
می دادند، دست و پایم را با چسب به صندلی بسته بودند، آب و غذا نمی دادند. مرا در صندوق عقب یک خودرو حبس کرده بودند و ماده بیهوشی تزریق می کردند؛ شکنجه می دادند تا برگه های سفید را امضا کنم. کارت های عابربانک و رمزهایش را از من گرفتند. بعد از 9 روز بود که به من گفتند به خاطر مسائل امنیتی دیگر نباید در ایران بمانم و برای زندگی باید به دوبی بروم. سرانجام مرا آزاد کردند تا به خانه بروم و وقتی برایم یک ...
بهشت تلفن دارد بابا زنگ بزند ؟
تلاوت می کنند و بعد از شام می روند. او با اشاره به اینکه از 20 سال پیش به ایران پناهنده شدیم و در تهران زندگی می کنیم می گوید: 15 14 ساله بودم که با شهید ازدواج کردم و دو پسر 13 و 7 ساله دارم. آن روز ها خیرالله 18 ساله بودکه ازدواج کردیم و زندگی مان خیلی ساده بود و هر چند به سختی می گذشت اما خوشبخت بودیم. عاشق حضرت زینب(س) بود همسر شهید با اشاره به اینکه شهید شغل ثابتی ...
قتل مرد هم خانه به دست مهندس جوان
و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران رفت. متهم روز گذشته محاکمه شد و بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و خواستار رسیدگی به این پرونده شد، اولیای دم نیز درخواست قصاص کردند. متهم یک بار دیگر ادعایش رامطرح کرد و گفت: قتل عمدی نبود و من از اولیای دم به خاطر اتفاقی که افتاده معذرت خواهی می کنم. قصدی برای کشتن پدرشان نداشتم و مشکلی هم با او نداشتم. با پایان جلسه رسیدگی، هیئت قضات برای تصمیم گیری درباره این مرد وارد شور شدند. برای مشاهده اخبار حوادث کلیک کنید . ...
گزارشی شرم آور از کودک آزاری در افغانستان! + تصاویر
می فروختند و یا اینکه آن اشخاص با میل شخصی و به طمع هدایا و پول، زندگی نوکرمابانه را انتخاب می کردند. اما در 13 مورد از آن گزارش هایی که تهیه کرده بودم، ردپای شیوع مخفیانه "آدم ربایی" را دیده می شد. این پسران در روز روشن از خانه هایشان، مزارع کشت تریاک و یا زمین بازی ربوده شده اند. نکته غم انگیز این است که فرماندهان پلیس که باید مجرمین را تعقیب قانونی کنند، خودشان ...
مگر بچه بازی است که مسئولان عالی رتبه ماهی چندتا مقاله می دهند؟/ مالزی از لحاظ علمی از ما عقب تر است ولی ...
اینکه به کار اصلیش نرسد. مگر بازیچه است؟ بعضی ها هستند که به خاطر تعداد کارهایی که دارند فرصت ندارند در شبانه روز حتی یک ساعت مطالعه کنند . در بحث انقلاب فرهنگی، که چند سالی باعث تعطیلی دانشگاه های ما شد، سؤال من این است که آیا اصلاً چنین حرکتی مفید و موثر بوده یا ما را به عقب انداخته است؟ من چون در جریان قضیه بودم، می خواهم عرض کنم که اصل انقلاب فرهنگی خوب بود ولی خوب از آن ...
قتل همسر یک سال پس از جدایی
به این ترتیب وی به بیمارستان منتقل شد و از مرگ نجات یافت اما همسرش جان خود را از دست داده بود. چند روز بعد وقتی این مرد بهبود پیدا کرد برای بازجویی به دادسرای امور جنایی منتقل شد و در همان اعترافات اولیه به قتل همسر سابقش اعتراف کرد. او گفت: من و همسرم چند سال بود با یکدیگر زندگی می کردیم و صاحب یک پسر شده بودیم اما یک سال قبل از حادثه از یکدیگر جدا شدیم. در این مدت به خاطر فرزندمان یکدی ...
شما هم حالتان خوب نیست؟ پس ازدواج نکنید
! ولی شما باز هم خشن برخورد کردید. او در نهایت تصویری از دوره نوجوانی اش را به خاطر آورد و برایم گفت: زمانی که 14 ساله بودم از مردی که در حال گفت و گو با من بود برخوردی ناشایست دیدم. به او گفتم: آیا هنوز هم شما 14 ساله هستید؟ کمی به ظاهرتان اهمیت دهید منظور از آراسته بودن، جلف بودن یا داشتن آرایش تند و زننده نیست. درست است که آرایش زیاد آدم های زیادی را به شما جذب می کند اما ...
واکنش عجیب نواب صفوی به حکم اعدامش
مواضع خود دفاع کرد. حتی آزموده هم که فرد بسیار گستاخ و خشنی بود، نتوانست در برابر شهید نواب واکنش تندی نشان بدهد و مؤدب و صبور بود. بعد از هشت روز محاکمه ما را برای ناهار و نماز به سلول هایمان و حدود یک و نیم بعد دو باره به دادگاه برگرداندند. خواندن حکم ها تقریباً دو ساعت طول کشید. سئوالی که برای همه مطرح بود این بود که چطور دادگاهی که هشت روز طول کشید، احکامش در ظرف یک ساعت و نیم صادر شد. کاملاً ...
جشن تولد دختر شهید مدافع حرم با حضور خاله سارا
زهرا جان، تولدت مبارک. ان شاءالله صد ساله شوی. میدانم صد ساله ام که شوی طعم خوش تولدت هفت سالگی ات را فراموش نمی کنی. همان تولدی که در کنار پدر شمعهایت را فوت کردی و غرق در بوسه های پدر، کادوی تولدت را باز کردی. امروز دوباره تولد 8سالگی ات بهانه ای شد تا مهمان خانه ات شویم. مهمان مامان لیلا. دلمان خواست بهانه ای برای خنده هایت مهیا کنیم. کیک و کادو و شمع همه بهانه ای بود تا از دلتنگی تو در روز ...
دختر ایرانی که در هند متهم به قتل شده است
من را می کشند.چند بار وقتی در حال رانندگی بودم در جاده بودم دو ماشین مرا دنبال می کردند و سعی می کردند که به ماشین من ضربه بزنند. یک بار نیمه شب پلیس به بیرون خانه من آمد و من را تهدید کرد. من همه این موارد را گزارش کردم و به پلیس رایاگادا گفتم. من حتی برای آنها نامه فرستادم و نوشتم که اگر اتفاقی برای من بیفتد می دانم که کار شماست و این نامه را برای تمام دوستانم فرستادم که نتوانند موضوع را مخفی ...
عشق مجازی زوج جوان را به دادگاه کشاند
، بابت کارهایی است که درشرکتش دارد. همین موقع آه عمیقی کشید و گفت: شوهرم به جای این که بیشتر وقت خود را با من و تنها ثمره عشقمان یعنی پسرمان بگذارد، در شبکه های مجازی، مشغول ارتباط با دوست های مجازی است و حتی با آنها بیرون می رود. ماجرا به همین جا ختم نمی شود. یک روز که تلفنش را در خانه جا گذاشته بود، دیدم زنان و دختران مختلف در شبکه های مجازی با او دوستی دارند. حتی با برخی از آنها به ...
ناخواسته شلیک کردم
کنم مجبور شدم مقتول را به اتاق خواب ببرم. بعد از آنکه در را باز کردم آن جوان وارد خانه شد. او منتظر بود تا پول دلارها را حساب کنم، اما کارتم موجودی نداشت و مجبور شدم کارت مقتول را از جیبش بردارم. داشتم از اتاق برمی گشتم که متوجه آن جوان شدم و چاره ای جز فرار نداشتم. بعد از انجام تحقیقات کیوان به اتهام قتل عمد و سرقت 30 هزار دلار، حمل سلاح گرم، شرب خمر، تهدید پیک صراف مجرم شناخته و ...
خاطرات مادر شهیدی که پس از 30 سال راضی شد از آرامگاه فرزندش فاصله بگیرد!
به گزارش خبرنگار ندای اصفهان، شهید رامین کریمی در سوم مهر ماه سال 1344 در شهر اهواز و در خانواده ای مذهبی و انقلابی چشم به جهان گشود. مادرش فاطمه خانه دار و پدرش یدالله عکاس بود.آقای کریمی یک فعال انقلابی بود و در سرکوبی عرب ها در استان خوزستان هم نقش پررنگی را ایفا کرده است. پدر رامین اصفهانی و مادرش از نژاد بختیاری است. پدر و مادر شهید کریمی در سن پایین ازدواج کردند. پدرش 21 ساله و مادرش 15 سال ...
گفت وگو با دختر ایرانیِ متهم به قتل در هند: نمی خواستم بچه هایم یاد بگیرند به کسی باج بدهند/ شاهدی به جز ...
اسید به صورت من می پاشند یا من را می کشند. چند بار وقتی در حال رانندگی بودم در جاده بودم دو ماشین مرا دنبال می کردند و سعی می کردند که به ماشین من ضربه بزنند. یک بار نیمه شب پلیس به بیرون خانه من آمد و من را تهدید کرد. من همه این موارد را گزارش کردم و به پلیس رایاگادا گفتم. من حتی برای آنها نامه فرستادم و نوشتم که اگر اتفاقی برای من بیفتد می دانم که کار شماست و این نامه را برای تمام ...
قتل مشکوک مدیر باشگاه معروف/دزدیده شدن صاحب خانه به دست مستاجر/پایان گروگان گیری پردلهره شیراز/ سرنوشت ...
شد و بعد ازدو هفته به خانه برگشت. این بار وقتی با اعتراض سوسن مواجه شد یک خودروی بنز به او هدیه داد و باز هم غائله ختم شد. سوسن هشت ماهه باردار بود که پرویز این بار به خاطر کلاهبرداری توسط پلیس دستگیر و به 5 سال زندان محکوم شد. بعد از آنکه دخترش به دنیا آمد تازه باخبر شد خانه و خودرویی که پرویز به او هدیه داده اقساط عقب افتاده دارد پس ناچار شد با دلی شکسته به ایران بازگردد و بعد از آن روز دیگر ...
دلنوشته ایی از یک فارغ التحصیل حقوق/مسئولان به داد ما برسند
من می گفت این بود افتخاری که میکردید ... تو لیاقت نداشتی وکیل بشی و هزار طعنه و حرف های دیگه ... تازه کاش فقط خودش بود پدر و مادرش هم از یک طرف دیگه ... پارسال نشستم باز خوندم تلاش کنم واسه آزمون وکالت . ولی امسال 1000 نفر کمتر شده سهمیه پذیرش شده 1500 نفر آوار به سرم خراب شد .. با هزار امید واهی که به همسرم دادم گفتم امسال قبولم . تا یکم آروم بشه دست از طعنه هاش برداره خداییش کمک کرد تا ...
شاهرخ دختر 7 ساله ام را آزار داده بود / او را به زیر زمین مغازه بردم و ...
رسیدگی به این پرونده از 29 شهریور سال 93 و به دنبال ناپدید شدن پسر جوان به نام شاهرخ در شهرری در دستور کار قرار گرفت. خانواده شاهرخ در شکایت خود گفتند؛ شاهرخ مغازه وسایل تزئینات تولد و جشن های عروسی دارد. روز گذشته او به خانه آمد و خودروی برادرش را امانت گرفت و با عجله بیرون رفت و دیگر برنگشت. تلفن همراهش نیز خاموش است. به همین خاطر احتمال می دهیم حاد ...
ساخت مسجد شیعیان ترکیه زیر شلاق کودتاچیان
ما شدند و نخستین مسجد شیعیان استانبول را با نام مسجد زینبیه ساختیم. وی عنوان می کند: مخالفان استقرار شیعیان در استانبول برای من که شروع به حرکت هایی در جهت دیده شدن بیشتر شیعه در استانبول کرده بودم، دادگاه های مردمی تشکیل دادند و بنده را محکوم به اعدام کردند که در پی آن برای صحبت و دفاع از خود به دادگاه عالی رفتم؛ اما زمانی که در دادگاه علنی صحبت کرده و مشکلات خود را گفتم آنها نه تنها حکم ...
دولت انشاء باید به دولت اجرا تغییر یابد/ برجام کودک ناقص الخلقه ای است که باید تیمارش کرد/ رئیس جمهور ...
بررسی و مطالبه کرده ام که در بهمن سال گذشته در جمع انجمن روزنامه نگاران مسلمان گفتم که کشور شاهد یک غارت بزرگ است که البته مرا به دادگاه فراخواندند و در دادگاه مطرح کردم. خروجی برجام یک هواپیمای ایرباس 321 است نماینده مردم تهران در مجلس نهم با اشاره به تحویل ایرباس 321 به ایران اظهار داشت: محصول و خروجی برجام امروز یک هواپیمای ایرباس 321 به ایران است و بزرگ ترین جایگاه رسمی این ...
یاد هادی در دورهمی چهارشنبه ها
به فکر همه بود. حتی بچه های یتیم سوری. هر بار به مرخصی می آمد کلی وسیله با خودش برای آنها می برد. هیچ وقت از کارهایی که می کرد برای ما نمی گفت. همه اینها را بعد از شهادتش متوجه شدیم. خوبی های شهید زیاد است و شنیدنش زمان می خواهد. شناسنامه اش را اگر ورق بزنی تاریخ تولدش 12 دی ماه سال1357 است. همین چند روز پیش هم دوستانش بر سر مزارش سی و هشتمین سالروز تولدش را جشن گرفتند. او به غیر از ...
بنیاد در آینه مطبوعات
، دوستم بود. او عنوان میکند: من و پدرم باهم کار میکردیم. به همین دلیل بیشتر ساعات روز را کنار هم بودیم و به قول مادرم اگر کار اشتباهی انجام میشد، باهم اشتباه کرده بودیم. هنگامی نیز که در خانه بود، با مهدی دائم از سروکولش بالا میرفتیم و شوخی میکردیم؛ تاآنجاکه صدای همسایه ها درمی آمد و می پرسیدند که در خانه شما چه خبر است! خاطرم است بار آخر که به مرخصی آمده بود، به شوخی باهم کشتی میگرفتیم که براثر اتفاق ...
نگاهی به زندگانی فردوسی
ابتدا به فردوسی وعده ی صله در نظم شاهنامه به نام وی داده بود و بعد پشیمان شده و به واسطه ی تهمت رفض و اعتزال به وعده ی خود وفا ننمود از اشعار هجو آشکار است که گوید: نه زین گونه دادی مرا تو نوید *** نه این بودم از شاه گیتی امید و: مرا غمز کردند کان پر سخن *** به مهر نبیّ و علی شد کهن و: هر آنکس که شعر مرا کرد پست *** نگیردش گردون گردنده دست و: بد اندیش کش روز نیکی مباد ...
روزنامه های دوشنبه
...، در ما بارقه های امیدی ایجاد کرده است. وزیران سابق نیز همگی در حوزه فرهنگ حسن نیت داشتند اما برای نخستین بار است که طی 16سالی که از تأسیس خانه تئاتر می گذرد، من با این میزان اهمیت موضوع برای وزیر روبه رو می شوم. ما فکر می کردیم که جلسه روز سه شنبه قطعاً لغو می شود، اما وزیر پیغامی حاوی اهمیت و لزوم برگزاری این جلسه پیش از شروع جشنواره های فجر داد و خواستار برگزاری جلسه شد و اعلام ...
کشته شدن زن جوان پس از طلاق
روز حادثه هم به خرید رفتیم اما پس از برگشتن به خانه با هم مشاجره کردیم و او گفت که حضانت پسرمان را می خواهد. بعد هم خواست از زندگی اش برای همیشه بیرون بروم که من عصبانی شدم. او از دستم فرار کرد و من به دنبالش دویدم اما در حال فرار پایش لیز خورد و به زمین افتاد، من هم با متکایی که در دست داشتم او را خفه کردم. آنقدر عصبانی بودم که نمی دانستم چه کار می کنم. چند ثانیه بعد وقتی به خودم آمدم دیدم زنم ...
همسر هاشمی آبروی ساواک را می برد
نیز در حیاط بود کنار حوض. غروب بود و هوا تاریک شده بود. پاسدار از پشت شیشه می بیند که آقای هاشمی با یک نفر دیگر گلاویز شده اند. من در را که باز کردم و این صحنه را دیدم. رفتم داخل. آن مرد چند بار به صورت آقای هاشمی زده بود و صورت او سیاه شده بود. بعد نفر دوم منافقین با اسلحه وارد اتاق شد. اول فکر کردم که یکی از پاسدارها برای کمک آمده. اما دیدم نه، این آدم غریبه است. پریدم جلو. آقای هاشمی ...
اینجا دل شکسته خریدارند
می شود با اصرار از پدر می خواهد وارد موسسه کهریزک شود تا از کنج اتاق رها شود: در آن سال ها تقریبا مجبور بودم هر روز در خانه حبس شوم، چون هیچ جایی برای تردد معلولان، مناسب سازی نشده بود. به پدرم گفتم، به عنوان مهمان به کهریزک می روم تا حالم بهتر شود و حالا 27 سال است مهمانی ام تمام نشده است. وقتی از حال و روز الان زندگی اش می پرسم، راضی است و به قول خودش، کهریزک را خانه اول و آخرش می داند ...