سایر منابع:
سایر خبرها
خاطره آهنگران از برخورد تند یک برادر شهید ...
عزیزانشان می دانند. به هر حال، تأثیر کاری که خدا توفیق اجرایش را به من داد، در حدی زیاد بود که دامنه آن این طور مسائل و این قبیل بحث ها را نیز شامل می شد، که به دو نمونه از این برخوردها اشاره می کنم. یک بار از اهواز به تهران آمده بودم و همین طور که در فرودگاه راه می رفتم، دختر خانمی که ظاهر مناسبی هم نداشت و مردی هم همراهش بود، به طرفم آمد و بعد از سلام، خیلی محکم گفت: من دختر شهید ...
آتش گلستان نشد، احد و صمد سوختند...
بیرون نمی آید تا نگاهم کند. سرم را به طرف اتاق می کشانم تا مادرها را ببینم. وارد اتاق می شویم و سلام می کنیم. دو مادر جوان بالای اتاق نشسته اند، اول رخساره محکم به آغوشمان می کشد، محکم. دستانش را رها نمی کند، آرام اشک می ریزد و چشم هایش را باز نمی کند، گل پری اما صورتش مصمم تر است و گریه هایش تمام شده. روبه رویشان می نشینم. می پرسم چند تا بچه دارید، همه جواب ها با گل پری است، می گوید: روی هم چهار تا ...
عامل 6 جنایت: پشیمان نیستم
، بعد هم به سمت ما شلیک کرد. من سعی کردم از آنجا فرار کنم و چهار دست وپا از پشت آسانسور فرار کردم.همان موقع صدای تیراندازی و صدای التماس های پسری که می گفت: بابا ما رو نکش ما تو رو دوست داریم را می شنیدم.اما پیرمرد همین طور شلیک می کرد و صحنه وحشتناکی درست کرده بود. بعد مأموران آمدند و برق را قطع کردند تا قاتل نتواند از آسانسور استفاده کند و مجبور شود پایین بیاید. اما او داد می زد کنار ...
داغ سنگین احد و صمد
.... مردم ملک آباد، جایی نزدیک زندان قزلحصار اما حالا تقریبا یک هفته است که از داغ خانواده بهرامی اند که خبر دارند؛ از داغ رخساره و گل پری که دخترعمو و البته هووی همند؛ هر دو همسر بسم الله بهرامی اند، مردی که آن شب وقتی دید انفجار کپسول گاز، در اتاق کوچک کارگاه را روی پسرهایش قفل کرده، خودش را وسط آتش انداخت تا آنها را نجات دهد و البته که دیر رسید و حالا بی خبر از مرگ آنها در بیمارستان الغدیر ...
جوان 25 سال بجستانی پسته کار نمونه استان شد/ کشاورزی بدون سمپاشی نیاز به حمایت دارد
شهرستان و اولین بار نمونه استانی انتخاب شدم. کشاورز یعنی چه کسی ؟ کشاورز یعنی بی ریا، ساده، مظلوم، دست های پینه بسته، کسی که گرمای تابستان، سرمای زمستان، شب و روز برایش فرقی ندارد و فقط برای لقمه ای حلال تلاش می کند. چقدر پسته زیر کشت و چه مدت به کشاورزی مشغول هستید؟ سطح زیر کشت 2هکتار فندقی و یک هکتار رقم احمد آقایی است. پسته تولیدشده بدون هیچ گونه سمی به عمل ...
ناجی صدها زن و کودک سردشتی که بود؟/ کابوسی بنام محراب که خواب تروریست ها را آشفته کرد
مانده به شروع عملیّات کربلای 5، محراب مثل بسیاری دیگر از فرماندهان که خانواده هایشان در مناطق جنگی ساکن بودند، به خانه رفت و شاید هم می دانست که برای آخرین بار دخترش را می بیند؛ لذا وقتی که راننده اش برای بردن او به منطقه آمده بود، او را برای خرید روزنامه بیرون فرستاد و این رفت و آمد فرصت بیشتر بودن با خانواده را فرهم کرد. سرانجام دل از دخترش کند، او را بوسید و بعد از خداحافظی با همسرش، به راه افتاد ...
شهید حجت اصغری بسیجی راه اسلام و مدافع حرم حضرت زینب
شهید آمده است : درود بر تمام عزیزانم اعم از خانواده عزیزم و مردم متدین و دین دار و ولایت مدار ایران اسلامی اول سخن جا دارد از پدر و مادر عزیزم تشکرکنم که بنده حقیر سراپا تقصیر را با لقمه ای حلال و شیری پاک بزرگ کردن و با آموزه های انقلاب اسلامی و در مکتب سیدالشهدا (ع) و امام خمینی کبیر تربیت نموده اند و تحویل جهان اسلام داده اند تا سربازی برای اسلام و اهداف اسلام و صاحب عصر (عج) و نائبش امام خامنه ای ...
راز همسر کشی در صندوق عقب خودروی برادر +عکس
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، بیست و هشتم آذر امسال مردی 32 ساله با حضور در اداره جنایی پلیس آگاهی استان البرز از ناپدید شدن همسر 30 ساله اش خبر داد. شاکی به افسر تحقیق گفت: همسرم برای خرید به بازار تهران رفت، ولی برنگشت. شب هرچه منتظر شدم، خبری از او نشد. ماجرای گم شدن او را به خانواده اش اطلاع دادم و همراه آنها به جست وجوی همسرم پرداختیم، اما بعد از دو روز موفق به یافتن او نشدیم ...
دات، امتداد کلاس های من است
دوباره شب بعد، از همان فنجان چای در وضعیتی دیگر عکاسی کردم و آن جا شرح دادم که اسکیما چیست. در صفحه ی شما، تصویر ترامپت کوچکی را دیدم که روی میز کارتان است و بارها از زاویه های مختلف، تکرار شده. آن هم ماجرایی دارد؟ آن عکس هم یک پیام برای دانشجویانم دارد. بچه هایی که با من رساله ی کارشناسی ارشد یا دکتری دارند، هر وقت در صفحه ی من تصویر آن ترامپت کوچک طلایی را ببینند، می فهمند ...
محمدجواد حجتی کرمانی
از این قرار بود که جناب فضیلت مآب حاج میرزاابوالفضل توکلی بینا، گروه دوم پروندة قتل منصور که در زندان بسیار ما را مورد محبت قرار داد... آقای توکلی بینا از طرف آقای هاشمی مسئول تحویل و تحول و خرید و فروش خانه ها و زمینهای نامبرده بود. همانطور که این برادر مهربان و عزیز در خاطرات خود آورده و یا خود من هم چند بار بازگو کرده ام، جریان از این قرار بود که به نقل آقای توکلی بینا وقتی، خانه را به ما ...
مسجدی کوچک در قلب کلان شهرِ مسکو
کردم و به عنوان مهر از آن استفاده کردم. از اینکه دست هایم را جلوی شکمم نگرفته بودم کمی ترسیدم، در موازاتِ من جوانی مشغول قرائت قرآن بود، دید که روی دستمال کاغذی سجده می کنم اما واکنش منفی از خود نشان نداد. نماز ظهر و عصر را سریع خواندم و فِلِنگ را بستم. کف حیاط خیس بود، در گوشه ای آب جمع شده بود، از کنار همان مغازه ی غیر بهداشتی گذشتم و وارد خیابان شدم، به طرف ایستگاه مترو رفتم، دختران و ...
یک فدایی اسلام
سخنرانی در مدرسه نواب متوجه سید قباپوش عمامه به سری که روبه رویش نشسته بود، شده بود یا نه، اما آن نوجوان سراپا مسحور نواب بود. چه بسا از خود می پرسید که این بشر چطور می تواند با همه وجودش، با همه اعضای بدنش، با سر و زبان و دست و پا، با این همه جنبش و خروش سخن براند و حاضران را به وجد آورد؟! سخنان نواب در حال و هوایی معنوی به پایان رسید. پس از لحظاتی تصمیم گرفت برود. از کنار حجره های مدرسه به راه ...
آقای خزعلی! ما آدم فروش نیستیم!
اعتصابش را بشکند ولی شما از آقای دلیر ثانی و سایر دوستان کد دادی که نیمه شب اعتصابش را شکسته. و بنده گفتم اگر دلیر ثانی گفته که نزدیکترین فرد به هدی بود پس شما درست می گویید و قانع شدم اما شما مکالمه خصوصی من را بدون اجازه، عمومی کردی و من از این روش شما ناراحت و دلخور شدم، چرا بنده را که گوشه ای نشستم و کار علمی می کنم وارد دعواهای بی حاصل می کنید؟ من اختلافات دوستان همبند را به صلاح هیچ یک نمی دانم ...
ناماداری خون خوار/ قتل فجیع مرد طلافروش/راز جنایت دختر مادر کش/ طراحی آدم ربایی پیچیده خانوادگی
: ساعت چهار صبح (دوشنبه) در فلکه اول مقداد خیابان را جارو می کردم که مرد جوانی صدایم زد و از من خواست کمکش کنم. بعد هم مغازه طلافروشی را نشانم داد و گفت یک مقدار آشغال و وسایل بدرد نخور در مغازه دارد که می خواهد آنها را بیرون بیاورد و داخل سطل آشغال بیندازد. من هم کمکش کردم. بعد مرد جوان از داخل یک خودرو، چادر برزنت سیاهی را بیرون آورد و به داخل همان مغازه رفت. پس از چند دقیقه صدایم زد و خواست به داخل ...
بنیاد در آینه مطبوعات
همسایه مان برد. هرچند خانواده دختر میدانستند ممکن است برادرم شهید شود، با این ازدواج موافقت کردند و این وصلت در یک روز سر گرفت. هدف مجید، شهادت بود و این موضوع را در مراسم خواستگاری گفته بود تا مدیون آن خانواده نشود. بعداز ازدواج هم همسرش را به قطعه شهدا در بهشت رضا برده بود. در یکی از قبرها دراز کشیده و گفته بود: جای من همین جاست و در کمتر از شش ماه شهید میشوم. امیدوار بودیم اسیر ...
روحانی اصلاح طلبی که دنبال گفتگوی ملی است حتی با منصورارضی احمد مازنی: رایزنی با لاریجانی، ناطق نوری، ...
خودتان را برای ریاست آقای دکتر عارف بکنید. حالا اگر رای آورد که رئیس می شود و اگر نیاورد مردم متوجه می شوند که دفعه بعد بیشتر باید نماینده همفکر به مجلس بفرستند. ایشان نگاهی عملگرایانه و نگاه به آینده داشتند. یعنی اینکه هر اندازه که بتوانیم وضع را در جهت بهبود و اصلاح تغییر دهیم و ارزشها را حفظ کنیم همان اندازه باید به تکلیف و وظیفه مان عمل کنیم و اگر به نتیجه نرسیدیم، ناراحت نباشیم. خیلی ...
علیرضا گاهی که می بیند مادر پنهانی گریه می کند می آید اشک هایش را پاک می کند و می گوید دیدی بابا هر شب ...
. بغض می کند و با لهجه زیبای افغانی می گوید: هنوز خلاص نشده بود فقط نگاه می کرد و بعد از چند دقیقه خلاص شد. برادر بلند بلند گریه می کند. کمی آرام می شود و می گوید: انگار به دلش افتاده بود که شهید می شود. صبح همان روز اصرار کرد در اتاقی که رزمنده ها غذا می خوردند عکس یادگاری بیندازیم. به بچه ها می گفت یعنی می شود ما هم در راه حضرت زینب(س) شهید شویم؟ می ترسیم به ولایتمان برگردیم ...
بسوز و بسازتا سوز تو کارها بکند
سفیدش را پنهان می کند. می گوید از روزی که شوهرم به زندان افتاد من سرپرست سه بچه قد و نیمقدم شدم و از همان روز برای یک لقمه نان حلال شروع کردم به کارگری از هتل ها و شرکت ها گرفته تا خانه های مردم. آسیه از کار شرافتمندانه ای می گوید که در این ده سال آرزویش است. کار و مسکن، دغدغه اصلی زنان سرپرست خانوار دکتر تنهایی برون رفت از این مشکل را با کمک دولت میسر دانسته و می گوید دولت برای حمایت از ...
به نجات موسیقی ایرانی بشتابیم
کتاب هم بپردازند؟ برای پاسخ به این سوال جمله ارسلان برادرم را بازگو می کنم. او همیشه می گفت نوازنده نباید زود بالغ شود. چون وقتی زود بالغ شد دیگر نمی تواند به آنچه شایسته است، دست پیدا کند. برخی از بزرگان موسیقی ما این روش را برای نشان دادن بزرگی خودشان به کار می گرفتند. به عبارت دیگر برخی از استادان موسیقی ما با هدف گل کردن خودشان کسانی را که دست چپ و راست خودشان را هم هنوز نمی شناختند ...
روایت احمد پوری از کودکی اش و نخستین کتاب هایی که خوانده است
و زمانی که 11 ساله بودم، با کتاب تهران مخوف برخوردم. خیلی نظرم را جلب کرد. برداشتمش و شروع کردم به خواندن. پدرم از سر کار آمد و کتاب را دستم دید. گفت: این چیست؟ چه کسی به تو گفته این کتاب را بخوانی؟ گفتم: هیچ کس، خودم جلب این کتاب شدم. گفت: چند صفحه خوانده ای؟ گفتم: تا فلان جا. گفت: دوست داشتی؟ گفتم: بله! خیلی! دیگر چیزی نگفت. من همین طور به خواندن ادامه دادم تا شب که چند تا از دوستان پدرم که آنها ...
استاد فاطمی نیا: اگر ندانی لقمه ای حرام است و بخوری؛ اثر وضعی و سوء ندارد+گزارش تصویری
وارث : جلسه هفتگی سیری در صحیفه سجادیه با سخنرانی استاد فاطمی نیا در مسجد جامع ازگل برگزار شد. در ادامه متن سخنرانی استاد فاطمی نیا را می خوانید: دامهای شیطان خیلی زیاد هستند اَللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ فِی رُوعِی مِنَ التَّمَنِّی وَ التَّظَنِّی وَ الْحَسَدِ ذِکْراً لِعَظَمَتِکَ 1 ؛ روح دعا را در صحیفه سجادیه باید دریابیم جنبه تعلیمی دارد. "اجعل" در اینجا به معنای برگرداندن است؛ خدا ...
بنیاد در آینه مطبوعات
زنان محله نیز مثل یک برادر، متعصب بود. اگر میدید کسی برای زن یا دختری مزاحمتی ایجاد کرده است، ساکت نمی نشست و مثل خواهر خودش از آنها حمایت میکرد. عصای دستِ پدر نوجوان دیروز محله دریادل، مدرک سوم راهنمایی اش را که میگیرد، دیگر درس را ادامه نمیدهد. به حجره برنج فروشی پدر میرود تا کمک دستی برای او و کمک خرجی برای خانواده باشد؛ همانطور که گفتم، پسرم مهدی خیلی مهربان و دلسوز بود. پدرش عمده ...
کاشتن گل و چیدن لقمه حلال
مستثنا نیستم وقتی می بینم پدرم کتاب می نویسد خوشحال می شوم. زمانی که می بینم باوجود تمام زحمت های پدرم، به علت تنگدستی نمی تواند کتابش را منتشر کند ناراحت می شوم زیرا حس می کنم که زحماتش نادیده گرفته شده است. من افتخار می کنم پدرم یک کارگر است و لقمه حلال برای خانواده اش تهیه می کند، آن هم درشرایطی که نان حلال به دست آوردن سخت است. یکی از مشوق های من در راه اندازی مؤسسه خیریه، پدرم بوده است، آن هم در منطقه ای که همه با دید منفی نگاهش می کنند و در ذهن ها بدتداعی شده است. من دست پدری که به عشق بام شهر و مردمانش سختی های زیادی را تحمل کرده است می بوسم. ...
در حسرت یک سفر
دشواری های زندگی در منطقه همواره در محاصره غزه را منعکس کنید. این کار برای ما و جامعه ما ارزش فوق العاده ای دارد. من هشام ساق الله هستم. در سال 1963 در غزه به دنیا آمدم. در سن 2سالگی به فلج اطفال مبتلا شدم و به دلیل نبود امکانات و عدم رسیدگی اشغالگران صهیونیست قدرت حرکت را از دست دادم و از آن زمان به بعد با وجود انجام تعداد زیادی عمل جراحی نتوانستم روی پای خود بایستم و حالا مجبور هستم روی صندلی چرخدار ...
مسعود شجره، جوانمردی اصفهانی که دنیا او را می شناسد
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از ندای اصفهان ، چندی پیش خبر در گذشت یک پروفسور ریاضیدان در شهر نجف آباد در بخش خبری استانی اعلام شد و در توصیف این شخصیت علمی مبارز فقط در چند جمله که او از دوستان شهید آیت و مبارزان انقلاب اسلامی بوده بسنده شد. همانجا بود که به عنوان یکی از اهالی رسانه که تا کنون اسم این دانشمند مبارز و انقلابی را نشنیده بودم و از وجودش خبر نداشتم ناراحت شدم که چرا ...
در بعضی کلیساها با قرآن بیماری روحی درمان می کنند/ رضایت والدین رمز قبولی عبادات
است وی رضایت پدر و مادر را شرط قبولی نماز خواند و گفت : اگر محبّت امام حسین (ع) در دلهاست، بخاطر لقمه حلال پدر و شیر پاک مادر است؛ باید به پدر و مادر احترام گذاشت؛ امام رضا (ع) می فرمایند: اگر پدر و مادر از شخصی راضی نباشند نمازش قبول نیست. پیامبر اکرم (س) وارد منزل شدند، حضرت زهرا (س) از جای بلند شدند، چون آیه هم نازل شده بود که به عربها بگو تو را با نام کوچک صدا نزنند، حضرت زهرا (س) از جا ...
شاغل شوید: 28 دیماه 1395
ضامن معتبر، عدم سوء پیشینه، عدم اعتیاد متقاضیان می بایست نسبت به تکمیل فرم گزینش و مصاحبه حضوری به آدرس زیر مراجعه نمایند : آدرس : شیراز – انتهای بلوار امیر کبیر- سیصد متر بعد از پلیس راه قدیم جاده بوشهر- جنب معاینه فنی 2- شرکت شاهسوند ساعت گزینش 9 صبح الی 14 تلفن : 5-38429854 تماس جهت متقاضیان شیراز : 09394815568 استخدام ...
کوتی: موقع فوتبال نگاه کردن صدای تلویزیون را می بندم
به گزارش دولت بهار، بار اول که تماس گرفتم گوشی را با تاخیر برداشت. خودم را که معرفی کردم عذرخواست و توضیح داد که در بیمارستان است و دارد پسرش را ترخیص می کند. درخواست کرد تا یکی دو ساعت دیگر تماس بگیرم و بعد گوشی را قطع کرد.صدایش آرام بود، هر چقدر تلاش کردم تا در پس راهروهای خاک آلوده خاطرات، صدایش را به یاد بیاورم چیزی یادم نیامد. چند سالم بود وقتی در بازی ایران و عربستان داور پنالتی گرفت و او ...
شاهرخ دختر 7 ساله ام را آزار داده بود / او را به زیر زمین مغازه بردم و ...
من آب خواست که قرص خواب آور در آب حل کرده و به او دادم. متهم به قتل ادامه داد: ساعت 2 شب به مغازه آمده و شاهرخ را خفه کردم. بعد هم جسد را در ماشینش گذاشته و در بیابان های اطراف شهرری با بنزین آتش زدم. برادرم فقط در حمل جسد تا ماشین به من کمک کرد و نقشی در قتل نداشت. برادر متهم به قتل هم اتهام معاونت در قتل را رد کرد و گفت: من در قتل نقشی نداشتم و تنها اشتباهم این بود که راز جنایت را به کسی نگفتم. با دفاعیات متهمان قضات برای تصمیم گیری وارد شور شدند. اخبار زیر را از دست ندهید: ...
بنیاد در آینه مطبوعات
عملیات کربلای5 و یک روز قبل از اینکه نیروهای شهید محراب وارد عمل شوند، نیمه های شب محراب مرا برای نماز شب بیدار کرد. به همراه او از سنگر خارج شدم و به طرف تانکر آب رفتیم و وضو گرفتیم. هنگامیکه داخل سنگر شدیم، محراب مشغول رازونیاز با خدا شد. نماز را که تمام کرد، دیدم که سر به سجده گذاشته و خواسته ای دارد. حال عجیبی به او دست داده بود. زیرلب چیزی زمزمه میکرد. گوش هایم را تیز کردم تا متوجه شوم چه میگوید ...