سایر منابع:
سایر خبرها
ناگفته های افغان متهم به قتل از خوابگاه مسافران قاچاق/ پناهگاه قاچاقچیان انسان در تهران!
. 20 روز اول همه چیز همان طور بود که احمدآقا گفته بود اما بعد از آن رفت وآمدهای مشکوک در آنجا شروع شد. گاهی اوقات تعداد افراد و مسافران قاچاق نزدیک به 50 نفر می شد. تو می گویی که نمی دانستی صاحبکارت در کار قاچاق انسان بود. وقتی فهمیدی چرا از آنجا نرفتی؟ چون احمدآقا ماهی یک میلیون تومان با من طی کرده بود، منتظر بودم یک ماه تمام شود و حقوقم را که گرفتم، لباس عید بخرم و از آنجا بیرون ...
شکایت یک زندانی در فشافویه از پزشک و مسئولان زندان+عکس
علی سال 86 به اتهام در پرونده فروش یک ساختمان مسکونی پشت میله های زندان افتاد و پرونده علاوه بر محکومیت زندان، او را به پرداخت اصل پول نیز محکوم کرد. علی که معتقد است خود نیز قربانی یک کلاهبردار شده و تاوان اشتباهش را با این حبس و سختی دوری از خانواده و دختر نوجوانش پس می دهد، گفت: من خودم قربانی کلاهبرداری شدم اما چون مالباخته ها طرف قرارداد من بودند باید خسارت آنها را بدهم. گرچه این حبس سخت است ...
شمایی از وضعیت اجتماعی و اقتصادی مردم ایران در عصر پهلوی
به شوق دیدار قبر مادر عازم امامزاده عبدالله می شدم، چون ناگزیر از مناطق جنوبی تهران عبور می کردم و شاهد صحنه های فقر و بدبختی مردم بودم، همیشه از خود می پرسیدم: راستی چرا شاه برای بهبود شرایط زندگی مردمی که در این نقاط محروم به سر می برند، قدمی برنداشته است؟ در زمان کودکی بارها مادرم مرا با خود به همین مناطق محروم آوره بود تا به مردم محتاج کمک کند. ولی اینک پس از گذشت سالها از آن دوران ...
پسر بلوط از جان و دل برای بلوط ها مایه می گذارد
روزهای زیادی در انتظار جوانه زدن هسته ها نشستم. به هر کسی که می رسیدم از زمان جوانه زدن هسته های کنار می پرسیدم و با جواب های همراه با تبسم آنها هر روز امیدوارتر می شدم تا اینکه در نهایت هر سه رشد کردند و حالا به درختان بزرگی که بیشتر از 6 متر ارتفاع دارند، تبدیل شده اند و هر روز از دیدن شان به آینده امیدوار تر می شوم. کودکی هایم در شهر سپری شد و از آنجا که فضای زیادی برای درختکاری نداشتیم، همیشه ...
شهیدی که به مغز متفکر نیروی هوایی شناخته شد
تومانی این قدر در خانواده و فامیل ارتشی داشتیم که تا صحبت یک خواستگار ارتشی برای من شد، مادربزرگم و دایی و عمه ام که در واقع به خاطر مرگ زودهنگام پدر و مادرم سرپرستی و نظارت کلی بر زندگی من داشتند، ندای مخالفت سر دادند. موضوع مدتی مسکوت ماند تا وقتی که تحصیلات شهید فکوری در آمریکا تمام شد و این بار خودش به خواستگاری آمد. برای ازدواج خیلی بزرگ نشده بودم ولی از او خوشم آمد. ...
افشاگری بزرگ محسن کریمی؛ به من گفتند اگر می خواهی قرارداد ببندی باید پول بدهی!
تلفن همراهش را گرفتم و شب زنگ زدم و مازیار آدرس و ساعت تمرین جوانان استقلال را به من داد و فردای آن روز به ورزشگاه مرغوبکار رفتم و تست دادم و سریع قبول شدم. مدارک گرفتند و قرارداد بستیم. آن روز فهمیدم حکمت خدا بود به من بگویند پول بده بعد دروازه بان امیدهای استقلال را ببینم و باقی ماجرا. همان سال با جوانان استقلال آقای گل مسابقات شدم و 36 گل زدم، با امیدها نیز بازی می کردم و یک سال بعد به بزرگسالان ...
72 ساعت خماری در پارتی جهنمی و تاتو پلک چشم + تصاویر
، آنها را مسخره کردم اما نمی دانستم که خودم در چه وضعیتی هستم. در همان حال دوستانم شروع به خندیدن به من کردند و با انگشت به چشمان من اشاره می کردند. وقتی مقابل آینه ایستادم متوجه شدم که مشابه همان خالکوبی ها روی پلک من هم حک شده است ، خیلی ناراحت و عصبی بودم. باورم نمیشد که در تمام این سه روز وقتی در حالت طبیعی نبودم چه بر سر من می آمد. حالا برای پاک کردن اثرات ان میهمانی کذایی به یک پزشک متخصص پناه اورده ام. تصاویر مربوط به پاک کردن تاتو پلک چشم مردی که بر اثر خماری به این وضعیت دچار شد ...
می گفتند سید حسن نصر الله قهر کرده و به ایران رفته است!
در قطرات عرق غرق شوم، تصویر یک پدر دردمند از کشته شدن فرزند را در اختیار دشمن نگذارم که پشت تریبون در حالی گریه است، در حالی که دیگران را به شهادت و جهاد دعوت می کند. من کسی نیستم مگر یکی از شمار فراوان خانواده های شهدا... *ماجرای آخرین دیدار با امام خمینی من با همان جمع پنج شش نفر وارد شدم. گاهی که تنها می آمدم ایران، از امام وقت می خواستم، با وجود این که در سالهای آخر حیات ...
گزارش کامل برنامه نود؛ آسیایی و داوری
کمک کرد و با حمایت هواداران و تلاش بازیکنان توانستیم نتایج خوبی بگیریم. پورموسوی یادآور شد: به بچه ها گفته بودم بعد از بازی با ذوب آهن سر تمرین ها نمی روم اما خوشبختانه آقای استاندار به ما کمک کرد و 2 و نیم میلیارد تومان به ما پرداخت شد اما بعد از آن دیگر هیچکس از ما حمایتی نداشت. او تصریح کرد: در عمان مشکل مالی داشتیم و با پول قرضی امورات را می گذراندیم؛ واقعا هیچ پولی نداشتیم ...
قتل در روز خواستگاری خواهر
...، متهم او را از پشت، با نامردی کشت؟ هر روز می میرم و زنده می شوم. قرار بود سه ماه دیگر برویم خواستگاری. من قصاص می خواهم. پدر مقتول نیز که بنا به دلایلی قادر به حضور در دادگاه نبود، به صورت غیابی درخواست قصاص کرده است. سپس نوبت به متهم رسید. او در همان ابتدا از مادر مقتول تقاضای بخشش کرد و با انکار قتل عمد گفت: آن روز قرار بود برای خواهرم خواستگار بیاید که مقتول با مردی دیگر، سرکوچه ...
گزارش کامل برنامه نود؛ آسیایی و داوری
تیم می افتد؛ با اینکه چند بازیکن ما رفتند اما خدا کمک کرد و با حمایت هواداران و تلاش بازیکنان توانستیم نتایج خوبی بگیریم. پورموسوی یادآور شد: به بچه ها گفته بودم بعد از بازی با ذوب آهن سر تمرین ها نمی روم اما خوشبختانه آقای استاندار به ما کمک کرد و 2 و نیم میلیارد تومان به ما پرداخت شد اما بعد از آن دیگر هیچکس از ما حمایتی نداشت. او تصریح کرد: در عمان مشکل مالی داشتیم و با پول ...
چرا شهید نواب صفوی نعلین نمی پوشید
مرحوم آقای سید عباس آیت الله زاده که پسرش سید ابوالحسن آیت الله زاده است بروند. بالطبع عده ای آمدند. بنده هم که عشق این کارها را داشتم، همان شب اول به منزل ایشان رفتم و با مرحوم نواب آشنا شدم. *مرحوم نواب ابتدا می رفت و با کسروی بحث می کرد. شما هم با او می رفتید؟ در آن جلسات نبودم، ولی مقر کسروی را دیده بودم. در نوبت اول رویاروئی عملی، مرحوم نواب زد و خوردی در خیابان حشمت ...
در برنامه نود چه گذشت؟ +فیلم
هستم کریم انصاری فرد در گفت وگوی اسکایپی با برنامه نود ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام فاطمه و تبریک به اصغر فرهادی و اصحاب هنر برای کسب جایزه اسکار اظهار کرد: بعد از اینکه از جام جهانی برگشتیم، تصمیم گرفتم فوتبالم را در اروپا ادامه دهم و طبیعتا برای شروع کار به جایی نیاز داشتم در آن بازی کنم که به دسته دوم اسپانیا رفتم. او ادامه داد: دو بار آقای گل ایران شده بودم اما خیلی سخت ...
هر بازیکنی علیه پرسپولیس مصاحبه می کرد در زمین او را می زدم
... - دقیقا... مثل کسی که به مدرسه نرود و یکهو دانشجو شود. من بدون تیم باشگاهی به تیم ملی رسیدم و حتی پیراهن پرسپولیس را پوشیدم. * خیلی هم پرسپولیسی بودی؟ - خیلی... سال دوم، سومی که در پرسپولیس بودم، حتی مصاحبه های بازیکنان روبه رو را می خواندم. یعنی اگر کسی توی مصاحبه ای می گفت که به پرسپولیس گل می زنم، ناراحت می شدم و می خواستم که هر طور شده توی زمین بزنمش. آنقدر دور و ...
عملیاتی که در آن عراق علیه ایران از بمب شیمیایی استفاده کرد
... نیمه شب چهارمین روز عملیات خیبر بود. تازه از پرواز بازگشته و در سوله مشغول استراحت بودیم که به سراغمان آمدند و گفتند: هواپیماهای دشمن نیروهایمان را در جزیره بمباران شیمیایی کرده اند و حال بیش از صد بسیجی وخیم است و اگر تخلیه نشوند، همه از دست خواهند رفت. بی درنگ به سوی بالگردها دویدیم و استارت زدیم. چهار فروند بالگرد ترابری 214 و یک فروند بالگرد شینوک بودیم. من با بالگرد- 214 می ...
شهید حبیب اله احمدی؛ این فرمانده گمنام دلفانی را بهتر بشناسیم
شرایط حساس خط در قصرشیرین من مجبور بودم شب ها در آنجا مستقر و روزها برای انجام دیگر امورات به مقر برگردم. یک روز در پادگان ابوذر که مقر هماهنگی ستاد منطقه بود درجلسه ای به ریاست حاج ناصح فرمانده نبی اکرم(ص)بودیم که چند نفر از فرماندهان ارتش و هوانیروز هم حضور داشتند. نزدبک غروب بود من برای رفتن به قصرشیرین عجله داشتم، در یک یادداشت کوچک برای حاج ناصح نوشتم اجازه دهد تا از جلسه خارج شوم ...
لیرشاه پایان یک تریلوژی نیست
علاقه ام کتاب هایی بودند که قصه آنها در دادگاه می گذشت. کتاب هایی را دوست داشتم که قصه دو گروه متضاد را روایت می کرد. ترجیح می دادم جلوی یک سیستمی بایستم و این شاید ساده ترین حالت طغیان نوجوانانه در برابر سیستم خانواده باشد. من از آن زاویه به نمایش نامه لیرشاه نزدیک شدم. احتمالا همه قبول دارند که هر سال که می گذرد، نوجوان ها برای درک اتفاقات پخته و آماده تر می شوند. آنها آن قدر تحت تأثیر ...
در برنامه نود چه گذشت؟ بررسی سود و زیان تیم های لیگ برتری از داوری ها +جدول ارزیابی
و به همین دلیل خیلی سخت است یک ایرانی به تیم های اروپایی برود. انصاریفرد با بیان اینکه در اوساسونا یاد گرفتم باید تلاش بیشتری انجام دهم تا در ترکیب قرار بگیرم، گفت: بعد از اوساسونا پیشنهادهای خوبی از ایران داشتم اما به پانیونیوس یونان رفتم که خدا را شکر خیلی خوب بود و من را به موفقیت رساند؛ تازه اول راه هستم و باید تلاش بیشتری انجام دهم. او اضافه کرد: ابتدای فصل هم از ...
سرنوشت تنها زن محجبه کاخ سفید در دولت ترامپ
بیشتر هم کیشان آمریکایی خودم، من هم کل 2016 را با تمرکز بسیار، شاهد توهین های ترامپ به جامعه مسلمانان بودم. علی رغم این واقعیت- یا شاید به واسطه آن- فکر کردم که باید در دولت ترامپ در شورای امنیت بمانم تا به رییس جمهور و همکارانش، دیدگاهی دیگر درباره اسلام و شهروندان مسلمان بدهم. من تنها 8 روز دوام آوردم. وقتی ترامپ فرمان ممنوعیت ورود اتباع 7 کشور مسلمان و همه پناهجویان سوری را به ...
بمب خبری عادل در 90 / هشت بازیکن پرسپولیس به اردوی تیم ملی دعوت شدند
. کریم انصاری فرد اظهار داشت: بعد از بازگشت از جام جهانی تصمیم گرفتم فوتبالم را در اروپا ادامه دهم. برای شروع کار نیاز داشتم در جایی باشم که بازی کنم. لیگ دسته دوم اسپانیا را انتخاب کردم. وی افزود: من همان موقع دو بار در لیگ ایران آقای گل شده بودم اما سهمیه بازیکنان خارج از اتحادیه فوتبال اروپا 4 یا 5 تیم است. به همین خاطر تیمها ترجیح می دهند سراغ برزیلی ها و آرژانتینی ها بروند ...
دختر هاشمی از دروغ اصلاح طلبان درباره پدرش گفت
نمی توانند حتی یک روز در کشور زندگی کنند . من علت نگفتن این موضوع را جویا شدم، اما ایشان می گفتند آبروریزی کار خوبی نیست و هر انسانی مرتکب خطا می شود، قرار نیست خطاهای آن ها را به رخ شان بکشانم . زمانی که توهین کنندگان به آیت الله، نزد ایشان می آمدند، حتی یک بار هم به روی آن ها نمی آوردند که آن فرد هجمه و دروغی علیه ایشان مطرح کرده است و به گونه ای رفتار می کردند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است ...
واژگونی خودرو، راز دختر فراری را برملا کرد!
داشتن 3 فرزند به علت اختلافات خانوادگی، همسرم را طلاق دادم و برای اینکه کودکانمان بی سرپرست نباشند الهه را به زنی گرفتم ولی برخلاف نظر من، این زن نه تنها از بچه هایم مواظبت نمی کند بلکه هر روز به بهانه ای آنها را مورد شکنجه و آزار قرار می دهد. روز گذشته هنگامی که صبح از خانه عازم محل کار بودم احسان پسر کوچکم از من سؤال کرد که بابا مدرسه تعطیل شده؟ من در جواب گفتم بله بابا! اما نمی ...
آتش نشان نجات یافته از پلاسکو: فقط می خواستم جنازه ام زیر آوار نماند/ آن روز از دست کسبه خیلی اذیت شدیم
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا از شهروند، او فقط چند ثانیه با مرگ فاصله داشت، وقتی که راه پله های پلاسکو از داخل شروع به ریزش کرد، او با پای شکسته خودش را به پنجره ها رساند، تا حداقل جنازه اش زیر آوار نباشد، اما یک معجزه، یک نردبان از ایستگاه مینی سیتی او را فقط چند ثانیه قبل از فروریختن پلاسکو نجات داد، تا او الان بر روی تخت برای ما از حوادث عجیب پلاسکو تعریف کند. آخرین بازمانده آتش نشان پلاسکو، با رویی خوش در منزلش پذیرای ما بود، این مرد هر چند 40 روز است که در بستر بیماری دوران نقاهتش را سپری می کند، اما با گشاده روی ...
مشتری های ما آبگوشت خور هستند
یک زمانی بدجوری به آنها معتاد بوده است. طوری که دل کندن از آنها برایش خیلی سخت بوده: جواهرفروش بودم اما جمع کردن اینطور چیزها را از قدیم خیلی دوست داشتم.مادرم هم به این شغل و کار خیلی علاقه داشت. برای همین اسم مغازه ام را به یاد مادرم خانم جون گذاشتم. وقتی کار جواهرفروشی بنا به دلایلی تعطیل شد. اینجا آمدم و حالا به عنوان سرگرمی کار می کنم. به کلکسیون هایم معتاد شده بودم آقای ...
ماندگارترین لحظات زندگی 6 فرمانده بزرگی که در اسفند ماه به شهادت رسیدند
نداشت و یک دست او نیز از بدن قطع شده بود. از روی لباس های او متوجه شدم که پیکر مطهر حاج همت است اما از آنجا که شهادت ایشان برایم خیلی دردناک بود همان طور که به عقب می آمدم خود را دلداری می دادم که نه این جنازه حاج همت نبود. وقتی به قرارگاه رسیدم و متوجه شدم که همه دنبال حاجی می گردند به ناچار و اگرچه خیلی سخت بود اما پذیرفتم که او شهید شده است. شهید حاج محمد ابراهیم همت در بخشی از دومین ...
دلیل کناره گیری بهبود از پایتخت
که همه تنها هستند، من کسانی را دارم که دوستم دارند. دستم بالاست! خیلی مواقع در کوچه و خیابان پیش می آید که مرا به نام کاراکتری که بازی کرده ام، صدا می کنند. از این مساله خوشحال نمی شوم و به شما دروغ نمی گویم! یادم می آید برای خرید به فروشگاهی مراجعه کرده بودم و فروشنده در فاکتور نوشته بود، آقای بهبود فریبا! البته من عشق و صمیمیت مردم را درک می کنم و برایم قابل احترام است، اما ...
داستان تلخ پناهگاه شیرین در - پناهگاه بی پناه -
....پناهگاه شیرین در کرمانشاه اکنون نماد مقاومت است و نیاز به معرفی دارد ، من از سالهای جنگ و بعد از آن خاطره نویس می کردم؛ و نوشتن درباره ی پناهگاه را وظیفه ی خود دانستم و به خودم گفتم اگر تو قلم برنداری و در این مسیر قدم نگذاری ، ممکن است سالها بگذرد و باز هم به این موضوع پرداخته نشود.به دنبال احساسم از دوران کودکی به این مکان و ناراحتی هایم به اتفاقات افتاده در آن و به عنوان وظیفه ی نویسندگی ام ...
چگونه دلیل وقفه شغلی مان را توضیح دهیم؟
دیگری جای تو بود، همین تصمیم را می گرفت. تو از مشغله های بی پایان خود دست کشیدی تا به پدر و مادر خود که به تو نیاز داشتند کمک کنی. اینکه اتفاق بدی نیست. ما همیشه درباره رویاهایمان صحبت می کنیم اما این رویاها چیستند؟ رویای هر انسانی موفقیت است. تو توانستی مدتی از کار خود فاصله بگیری و خودت را وقف اعضای خانواده ات کنی که به کمک تو نیاز داشتند. برای موفقیت، چه تعریفی بهتر از این وجود دارد؟ ...
نقشه راهزن ها برای تیرآهن ها
، با دست و پای بسته شده رها و خودشان از محل گریختند. راننده کامیون در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: در محدوده محور بهشت زهرا به سمت تهران بودم که یک دستگاه خودرو پراید مشکی با چهار نفر سرنشین، از پشت سر با خودرو کامیونم تصادف کرد. جهت بررسی میزان خسارت از ماشین پیاده شدم که ناگهان در حین صحبت، سرنشینان پراید به من حمله ور شدند و پس از ضرب و شتم شدید دست و پاهایم را بستند، بعد مرا داخل صندوق عقب پراید ...
رابطه "سیر " با تعیین ظرفیت آزمون وکالت
شرمسار شدم آری ما در رشته حقوق مسئله ای به نام نظم عمومی و اضرار به غیر و ... ..... را داریم من نباید در روزی که " سیر " زیاد خورده ام در مکانهای عمومی ظاهر شوم معذرت خواسته و برای تنبیه خودم ادامه مسیر را تا محل کار پیاده طی طریق کردم و "پی " جریمه ساعتی بابت تاخیر در محل کار را به خود مالیدم. این مثالی واقعی برای این مطلب است که دوستان تعیین ظرفیت وکالت بدانند که جلوگیری از اشتغال هزاران ...