سایر منابع:
سایر خبرها
خوش اخلاق ترین راننده تاکسی ایران +تصاویر
به گزارش پایگاه 598 به نقل از مهر، هنوز در صندلی تاکسی جای نگرفته بودم که با سوالی عجیب روبه رو شدم: با زبانی غیر از فارسی آشنایی دارید یا خیر؟ و زمانی که فهمید فارسی زبانم، سریع سر صحبت را باز کرد. با او همسفر می شوم و خیلی زود دلیل سوالش را می فهمم. آقای دهباشی با هر یک از مسافران تاکسی اش به زبان خودشان صحبت می کند؛ حتی اگر این مسافر توریست خارجی باشد! مهربان ترین راننده تاکسی ایران ، پیرمردی ...
توسعه با ابزار گسترش فرهنگ بومی/وقتی بازی های محلی کارآفرین هستند
به گزارش خبرنگار مهر، صنایع فرهنگی یکی از نمودهای خارجی فرهنگ یا شکل بیرونی و نمادین آن است و براساس تعریف یونسکو صنایع فرهنگی به صنایعی گفته می شود که خروجی های خلاق و هنری ملموس و ناملموس تولید می کنند و دارای پتانسیل تولید، ثروت و ایجاد درآمد از طریق بهره برداری از دارایی های فرهنگی و تولید خدمات و کالاهای دانش بنیان هم سنتی و هم نو هستند . آنچه که از تعریف یونسکو برداشت می شود نقش ...
دهقانی پوده: مناظره های هسته ای تلویزیون مخرب و آفت مذاکراتند/ توافق مغایر با ارزشهای انقلاب نیست
اندیشه ها : سفیر پیشین کشورمان در سازمان همکاری اسلامی و رییس اداره اول خاورمیانه وزارت خارجه از هزینه های دلواپسی و راه رفتن بر روی اعصاب مذاکره کنندگان می گوید. زهرا خدایی: هفته ای که پشت سر نهادیم با اتفاقات عجیب و غریبی همراه شد؛ اتفاقاتی باز هم از جنس دلواپسی که به شکل غیرمنتظره ای با مذاکرات هسته ای گره خورد؛ گره ای توأم با رفتارهای هیجانی و غیرمعقول که نه رنگی از ...
تجملات از بارداری تا تولد نوزاد/ آلبوم عکس دوران جنینی!
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران به نقل از تبیان؛ حدود 20-25 سال پیش شرایط ازدواج فراهم بود و معیار ازدواج هم در پول و تجملات خلاصه نمی شد تنها هدف از ازدواج تکامل و استقلال بود اما این روزها همه چیز رنگ و بوی دیگری گرفته است و تجملات و چشم و هم چشمی ها دیگر در مراسم ازدواج خلاصه نمیشود... کافی است برگردیم به همان دورانی که همه چیز رنگ و بوی زندگی و صفا می داد، دورانی که نه چشم و ...
ابعاد تاثیرات روزه در سبک زندگی
تعیین شده. روزه ممکن است با هدف تندرستی یا براساس اعتقادات مذهبی باشد. روزه با هدف تندرستی روزه با هدف غیراعتقادات مذهبی، ممکن است به دو صورت اجرا شود. یا به صورت اجبار انجام می شود که به نام روزه اجباری خوانده می شود و به منظور کسب سلامت جسمی است. مثل توصیه پزشک برای نخوردن بعضی غذاها به علت ضرورت مداوای بعضی بیماری ها یا عدم میل خود بیمار به غذا خوردن. درحقیقت این واکنش طبیعی و ...
توجه به فقرها و نیازها برای ارتباط با خدا و رسیدن به توحید و رزق های آن
نیازها به اسباب تکیه نکند؛ اگر این دو کار را انجام داد می فهمد که او فقیر است و خدای متعال غنی مطلق؛ در نتیجه دیگر خوفی برای از دست رفتن اسباب ندارد و مستحق امنیت و لذت های پایدار است. ایشان در بحث خود بیان می کنند که ورود به ساحت قرآن و گشوده شدن درهای غیب قرآن به روی انسان و بهره مندی از حقایق این سفره الهی متوقف بر آمادگی و اذن ورود به قرآن است. قرآن کلیدی دارد که اگر این کلید در دست انسان ...
رییس اداره فرهنگ هرات بود اما در ناصرخسرو دست فروشی می کرد
خبرگزاری تسنیم : ده ساله بودم که پدرم دستان مرا گرفت به جبر و با خود از مرز عبور داد و به مشهد آورد من تمام مدت چشمان خیسم به پشت سرم بود به سرزمین کودکی هایم در کابل ... حالا من پدر شده ام و دست پسرم را گرفته ام و با خود از مرز عبور می دهم از مشهد به مقصد کابل و پسر ده ساله ام مدام به پشت سر خود نگاه میکند با بغض ، به تهران به مشهد به سرزمینی که در آن به دنیا آمد این حرف ...
795 میلیون نفر در جهان گرسنه هستند
براساس گزارشات مرکز عدم امنیت غذای جهانی وابسته به سازمان ملل که در حوزه گرسنگی در جهان فعالیت می کند: در حال حاضر بیش از 795میلیون نفر در جهان از گرسنگی رنج می برند به همین دلیل هدف تعیین شده 500 میلیونی G7 دست پایین به نظر می رسد. مشخص نیست که چرا G7 در بیانیه خود 295میلیون نفر را نادیده گرفته است. در حالی که همین کشورها خود در مرکز بحث اهداف توسعه پایدار سازمان ملل برای ریشه کن کردن مساله گرسنگی در جهان تا سال 2 ...
22 بلایی که کم خوابی سرتان می آورد
ماندن افراد برای بیش از 88 ساعت، فشار خون افزایش می یابد. براساس یافته های محققان، افرادی که در هر شبانه روز تنها 4 ساعت می خوابند در مقایسه با افرادی که 8 ساعت می خوابند، ضربان قلب بالاتری دارند. غلظت پروتئین واکنشی نوع C که یکی از علامت های ابتلا به بیماری های قلبی است در افرادی که کم خواب هستند، بیش از سایرین به چشم می خورد. 7. کند شدن تصمیمگیری عکس العمل و به بیان بهتر سرعت ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (126)
...> اگر که فکر کرده اید جشن حافظ با همان یک بار جشن و فرش قرمز و فشن شو به پایان رسید و قالش کنده شد، سخت در اشتباه هستید! این مراسم پر بار فردای جشن اصلی که عکس هایش را شماره پیش تقدیمتان کردیم در قالب یک مراسم افطاری ادامه پیدا کرد و باز این عزیزان دور هم جشن شدند و عکاسان هم در مقابلشان! با این روند احتمال میرود جشن حافظ با یک مراسم سحری خوران با تِم خوابالو ادامه پیدا کند! عکس های این مراسم ...
کبر و غرور بنی صدر را به خیانت کشاند
اقتصاد می داند و علمش زیاد است وارد مجلس خبرگان شد و در خبرگان نیز مواضعی اتخاذ کرد که به چشم دینداران و انقلابیون آمد. ضمنا چون به قول شما قیافه اش شبیه حزب اللهی ها نبود و به عنوان مثال اطرافیانش خانم هایی بدون حجاب اسلامی بودند، تیپ های متجدد و روشن فکر نیز او را می پسندیدند . توکلی در تشریح علل دیگر موفقیت بنی صدر در انتخابات ریاست جمهوری به کناره گیری رقیب و مخالف سرسخت بنی صدر ...
هنرمندان در دست انداز شبکه های اجتماعی
سازان اطرافش داد و روز گذشته هم مهناز افشار در شبکه اجتماعی توییتر طوفانی از توییت های صریح و بی پرده درباره حاشیه های اخیر منتشر کرد. سام درخشانی هم در چند روز گذشته در صفحه اینستاگرام خود از رفتن به جام جهانی به همراه تیم سیدجواد هاشمی ابراز پشیمانی کرد، شهاب حسینی هم چند هفته پیش به گفته خودش با اصرار دوستان و اطرافیان و به علت زیاد شدن صفحات جعلی با نام او صفحه اینستاگرام ...
هر قورباغه ای قورت دادنی نیست!
به همه آرزوهای تان برسید، باز هم به مرکز زمین تبدیل نمی شوید. باد در غبغب تان نیندازید. شما همان آدم قدیم هستید، اما کمی موفق تر. همه حرف هایی که کتاب های روانشناسی مثبت می زنند درست است؟ واقعا اگر بخواهید می توانید با یک نگاه کوه دماوند را جا به جا کنید؟ امید بی خود نداشته باشید زندگی تان تا اینجای کار پر بوده از اشتباه و پیش از آنکه تصمیم بگیرید آینده را متفاوت و سرشار از ...
عربستان؛ مصالحه با شیل و توطئه علیه اوپک
: برخی از افراد اما فرصت های شما را دراختیار نداشته اند؛ چه توصیه ها و پیشنهادهایی برای آنها دارید؟ بهترین کاری که می توانند برای شروع انجام دهند، رفتن به مدرسه ها و آموزش دیدن در این زمینه است. به خصوص برای کودکان بهتر است از این مدرسه ها شروع کنند. اکنون می خواهم به عنوان یک مدیر ارشد از شما در مورد رهبری اقتصادی و سیاسی در ایالات متحده امریکا به صورت کلی بپرسم. به نظر شما چه ...
اصل داخل است و قدرتمندشدن داخل/استراتژی آمریکا طولانی کردن مذاکرات برای تضعیف ایران است
وجود دارد. از نظر سیاسی، سوءتفاهم و تضاد بنیادی بین کشورها در این منطقه وجود دارد. به لحاظ نظامی هم، کشورها استراتژی های مستقل ملی خودشان را دارند. همکاری های فرهنگی و اجتماعی وجود دارد، اما به اندازه ای نیست که کشورها را به هم نزدیک کند. براساس وضعیتی که بین کشورهای این منطقه وجود دارد، می توانیم بگوییم پرتضادترین منطقه در جهان، خاورمیانه است. علت این ناهماهنگی و تضاد چیست؟ ...
جزئیات بلوکه شدن حساب تجار ایرانی در برخی کشورها
تعهدنامه ارزی باشد و صادرکنندگان ملزم به برگرداندن ارز به کشور شوند، ارز به بانک های داخلی آورده می شد و در اینجا طی یک فقره چک واگذار می شد. اما از زمان دولت هشتم تا سه چهار سال قبل که تحریم بانک مرکزی بوجود آمد، صادرکننده پول خود را کجا بهتر از حساب خود در کشور می توانست نگاه دارد و اطمینان هم نمی کرد که در حساب شخص ثالثی بگذارد که نگران سوخت و ریسک آن باشد؛ بنابراین هم اکنون امکان شفاف سازی و ...
آزمایش اولین موشک پرتابی به ابتکار دکتر چمران
...؛ می گفت: اگر هندسه ات خوب باشد بقیه درسهایت نیز خوب خواهد شد. ** مناظره چمران با توده ای ها هندسه بر مبنای ریاضی است و مصطفی نیز براساس این منطق ریاضی تسلط خاصی بر تمام بحث ها و مناظره های فلسفی یافته بود. در مناظره ها و مباحثه هایی که با برخی از اعضای حزب توده و دیگر احزاب در دانشگاه داشت به مانند قضایای هندسی مقدمه می چید و بعد موخره و در نهایت نتیجه می گرفت. در این ...
تحریمم میفهمی!/ حسن روحانی فضای نااطمینانی به آینده را دامن می زند/ جلوی رانت را بگیرید تحریم پیشکش
دچار مشکلات عدیده ای گردد. بر همین اساس باید گفت: 1- از اواخر سال 88 افول اقتصادی ایران شروع شد. بر اساس گزارش صندوق بین المللی پول و اعتبار در این سال تورم به بالای 20 درصد رفت و موجی از بیکاری در جامعه شکل گرفت. تمامی قوانین به ظاهر فلج کننده ی تحریم ها ساختارش از سال 2010 به بعد نوشته شد به طوری که 4 قطعنامه ی اول جولای2010، 31 دسامبر2011، 31 دسامبر 2012 و در نهایت دوم ژانویه 2013 منجر ...
کارشکنی و بهانه جویی های آمریکا
مسئولین و قدرت طلبی برخی دیگر از آنان چه ارتباطی می تواند با موضوع مذاکرات هسته ای داشته باشد؟ عدم حمایت از تولید داخلی از یکسو و افزایش میزان واردات از سوی دیگر چگونه می تواند در راستای گفت وگو های هسته ای قلمداد شود. ده ها سؤال از این دست نشان می دهد که بسیاری از مشکلات و مسائل کشور، راه حل هایی غیر مذاکرات هسته ای دارند. در هر حال نگاه به داخل و بهره وری و تقویت بنیه داخلی پایه کار پیشرفت و ارتقای عزت ملی است نه چشم دوختن به کدخدای طماع و مکار * نماینده دوره هفتم مجلس شورای اسلامی انتهای پیام/ ...
ریشه یارانه ای بهار عربی
.... به طور متوسط، قیمت گازوئیل و بنزین در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا پایین تر از هر منطقه دیگر بوده است که در نمودار (2) می توان آن را مشاهده کرد. سهم فقرا از یارانه های پرداختی براساس آمار صندوق بین المللی پول فقیرترین پنجک (20 درصد افراد فقیر جامعه) در مصر، ایران، اردن و لبنان تنها یک تا 8 درصد از کل یارانه بنزین را دریافت می کنند، در حالی که غنی ترین پنجک (ثروتمند ترین ...
شکایت آیت الله خامنه ای به امام با یک غزل/ اولین چراغ سبز امام به مخالفان بنی صدر/ بنی صدر خائن بود
خبرگان شد و در خبرگان نیز مواضعی اتخاذ کرد که به چشم دینداران و انقلابیون آمد. ضمنا چون به قول شما قیافه اش شبیه حزب اللهی ها نبود و به عنوان مثال اطرافیانش خانم هایی بدون حجاب اسلامی بودند، تیپ های متجدد و روشن فکر نیز او را می پسندیدند . توکلی در تشریح علل دیگر موفقیت بنی صدر در انتخابات ریاست جمهوری به کناره گیری رقیب و مخالف سرسخت بنی صدر اشاره کرد و توضیح داد: نامزد اصلی نیروهای مذهبی ...
نو کیسه ها به دنبال اشرافیت صوری اند
باید به مختصات نظام فکری مارکس و نقش طبقه در تفکر او توجه کنیم. این در حالی است که نئومارکسیست ها تعریف متفاوتی از طبقه اجتماعی دارند و در این دیدگاه طبقه کارکرد دیگری پیدا می کند. ماکس وبر دیگر اندیشمندی است که تعریف متفاوتی از طبقه ارائه کرده است که در برخی پژوهش های علمی مورد توجه قرار می گیرد. مارکس معتقد است طبقه متوسط در حال از بین رفتن است و در نهایت دو طبقه پروولتاریا و سرمایه دار باقی ...
عاشقانه ای آرام در دل جنگ
.../4/1 - 08:35 467143 به گزارش خبرنگار شبستان ، این کتاب که پانصد و هفتاد و هشتمین اثر از مجموعه کتاب های دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری است، شامل خاطرات فاطمه آباد از آغاز جنگ تحمیلی و آوارگی، آشنایی با بینا، خاطرات سه سال زندگی اش با این شهید و شهادت علی بینا و براساس حدود 10 ساعت مصاحبه شکل گرفته است. برای گفتن و شنیدن از عشق و خواندن تراژدی های عاشقانه نیازی نیست ...
واقعا هاشمی نگران فشار تحریم ها بر مردم است؟!/علیزاده:نگفتم حکم اعدام صادر شده/قاچاق کالا چهار برابر ...
است وقتی می گوید: ما تقسیم کار کرده ایم هر کسی کار خودش رو می کند. بابا کار خودش رو می کند. اینها به من گیر داده اند چون می خواهند وظیفه اصلی ام را انجام ندهم. وظیفه من به عنوان مهدی هاشمی این نیست که رسانه های خبری را کنترل کنم. من وظیفه ای برایم تعریف شده که آن را انجام می دهم. مهدی هاشمی به عبارتی می گوید که براساس وظیفه ای که برایش تعریف شده کار می کند و خارج از آن محدوده نمی رود. آیا تلاش ...
مسکن مهر اصلا ایمنی ندارد
خوب است یا بد است، وابسته به این است که بدانیم قبلا چقدر بوده است. ما عدد قبلی را اصلا نداریم. شاید 2 بوده. و این براساس چندتا فعالیت رسانده شده به 8. به هرحال هر حرفی که می زنیم، باید شاخص اندازه گیری داشته باشیم. حداقل سالانه. تا سال 1404 در راستای اهداف چشم انداز، باید بدانیم که به کدام سمت می رویم. در مجموع من فکر می کنم وضعمان بهتر است، اما اینکه خوب است یا ایده آل است، بحث دیگری است. اصلا ایده ...
بنیاد در آینه مطبوعات
عقب تر باشند. دکتر در آن وقت یک راه کانال پیدا کرده بود و به همه ما گفت به آرامی از آن راه بیرون بروید. همین که آماده برای رفتن شدیم دیدم که دشمن فرار کرد . دکتر به دیده بان دستور داد تا برود و ببیند چه اتفاقی افتاده است دیدیم رادیو داشت دستور حضرت امام(ره) را پخش می کرد که اگر پاوه سقوط کند من با تمام نیروهای پلیس و ژاندارمری برخورد می کنم. همین پیام امام(ره) بود که آن قدر جان دار ادا ...
داریم شق القمر می کنیم / منتقدان نگاه سیاسی دارند
ساز حتی به چشم دشمن هم نگاه شد. طباطبایی نژاد با اشاره به دشواری های ساخت مستند های اجتماعی اضافه کرد: این حوزه یکی از دشواری های همیشگی ماست و من خود ناچارم گاهی به خاطر خود فیلمسازان، بیش از اندازه سخت گیری کنم، چرا که مشکلات این حوزه غیرقابل انکار است؛ اما نسبت به گذشته وضعیت بهتر شده است. امروز بسیاری از فیلمسازان که قبلا مورد بی مهری قرار گرفتند هم آثارشان نمایش داده می شود و هم ...
عیددیدنی شاه نوه با ژ-3
ادامه داشت. این اختلافات با ورود بهرام به کمیته بیشتر شد. بهرام برای گذراندن آموزش نظامی در زمان جنگ داخلی گنبد وارد آنجا شد. مادرشوهرم تعریف می کرد: شبی بهرام به خانه آمد. تاریکی شب مانع دید ما شده بود. فردای آن روز ماشین را غرق در خون دیدیم. وحشت زده به بهرام که کنار ماشین خوابیده بود نگاه کرده و دلیل این اوضاع را پرسیدیم، او گفت: گروهی از اشرار در صدد سرقت یک بانک در گنبد بودند. پول ...
تدوین برنامه راهبردی صنعت / عمده کمبود نقدینگی در صنعت به صنایع کوچک و متوسط مرتبط است
به گزارش شاتا، محمد رضا نعمت زاده در برنامه نگاه یک شبکه اول سیما با اشاره به سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری تصریح کرد: 16 مورد از این سیاستها به طور مستقیم به وزارت صنعت ، معدن وتجارت مربوط است و سه مورد نیز به عنوان وظایف اصلی ما محسوب می شود . وی افزود: در این راستا برنامه های وزارتخانه اعلام شد و در حال گذراندن مراحل اجرا در سطوح مختلف هستیم. مهندس نعمت زاده دراین باره همچنین ...
ستایش نامادری
به نام پروردگار عالم که چوپان من است ستایش نامادری نویسنده:سیروس قزلباش تقدیم به بانو (میم) ستایش برای جشن تولد 7سالگی اش لحظه شماری می کرد مادرستایش پیشنهاد داده بود تا جشن را در ویلای شخصی خودشان در ده بالای یزد برقرارکنند ومقداری وسایل جشن تولد وبادکنک وتزئینات آماده کرده بودند وچون ستایش گیتار زدن را دوست داشت مادر کیک به شکل گیتار برایش سفارش داده بود . ستایش دختری باموهای فر وجثه ای کوچک که دماغی گرد وچشمانی درشت داشت و دماغش با صورت گردش تناسب داشت وبشتر شباهت به مادر میداد. پدرستایش یک بازاری سرشناس بود که دارای چند کارگاه تولید ترمه بود که حتی به کشورهای حوزه خلیج فارس صادر میکرد ترمه بافی از چند نسل به او رسیده بود وی علم ترمه بافی را به روز کرده بود ودستگاهای جدید ونقش های کامپیوتری باعث شده بود که نه تنها در یزد بلکه درکشور هم به عنوان یک کارآفرین خوب وتولید کننده عالی شناخته شود. شهرتش اول ترمه باف بود که فامیلی خود را به دانافر تبدیل کرده بود.اقای دانافر مردنسبتا خوبی بود قدی تقریبا بلند با موهای صاف ولاغراندام وکمی سبزه با دماغی کشیده والبته انقدر ابروی پرپشتی داشت که ستایش گاهی به شوخی می گفت: – بابایی می خواهی ابروهاتو ببافم هاها – توکه بلد نیستی بگومامانت بیا ببافه هاهاها – شما پدرودختر چی میگن پشت سرمن. – هیچی بابا دخترت هوس کرده ابروهای بابایی را ببافه – راستی خوب گفت یادت باشه این ابروهای پرپیچ وخمو واسه جشن کوتاه کنی – باشه بابا باشه خانوم جون – البته بابایی یک روز قبل از جشن کوتاه کن چون زود دوباره در میان هاهاها – هاهاهاهاها دخترکم یکی ی دونه بابا ان خانواده خوشبخت بودند اما کسی که از فردای خودش خبر ندارد. آخرهفته بود آنها وسایل جشن تولد را در صندوق عقب ماشین شاسی بلند وسفیدخود جا دادند وبه همراه همسایه خود تصمیم گرفتند به ویلا بروند همسایه آنها اصالتا اهل شهرستان بافق بودکه سالیان سال به یزد مهاجرت کرده بودند دختر بزرگ همسایه سمیه نام داشت وهنوز ازدواج نکرده بود اما خواهرهای دیگرش ازدواج کرده وخانواده تشکیل داده بودند . قرار بود صبح زود ستایش وپدر ومادرش زودتربروند وهمسایه انها چند ساعت بعد حرکت کنند وبه ویلا بروند تا در چیدمان جشن تولد ستایش به انها کمک کنند. صبح اقای دانافر باهمسروستایش حرکت کردند وشهرستان تفت را پشت سر گذاشتند ودرحال بالا رفتن ازگردنه ده بالا بودند.ستایش عقب نشسته بود وکمربند را بسته بود پدر هم ازترس جریمه کمربندرا بسته بود اما مادر ستایش که زنی گوشت الود وچاق بود بابستن کمربند احساس خفگی میکرد بنابرین عادت نداشت کمربند را ببند. انها درحال رفتن به سمت ده بالا بودند باد نسبتا سردی در حال وزیدن بود پاییز نزدیک بود اخرهفته همیشه جاده تفت بخصوص ده بالا شلوغ واتومبیل های زیادی به ان سو در حرکت هستند وبه ندرت اتومبیلی از ده بالا می اید پلیس راهنماورانندگی هم قبل ازصبحگاه تا ساعت 9 صبح در جاده مستقر نمی شود جاده باریک وهر خودرویی سعی می کند از دیگری گوی سبقت را برهاند وپدر ستایش هم مرتب سبقت بیجا میگرفت وخوشحال می شد که با هر گاز دادنش ده ها ماشین را جا میگزارد مجری رادیو یزدگرچه لعن جدی به خود نمیگرفت اما گاهی رانندگان را به صبوری واحتیاط دعوت میکرد. اقای دانا فرباز درحال سبقت بود که کامیون خاورنارنجی رنگی که شاید متعلق به 40 سال پیش بوداز سمت ده بالا دود کنان باسرعت به سوی اتومبیل هایی که روبرویش بودند می تازاند.صدای اهنگ قدیمی راننده خاور را تا ده اتومبیل میشنید راننده درحالی که زیرشلورراهرایی برپا وزیرپوش رکابی برتن داشت یک پا روی گاز وپای دیگر جمع شده روی صندلی ودستها را در فرمان براق وبزرگ فروبرده بود وبا بازوهایش فرمان را مهار می کردهمانطور میگازاند وبالا خره بی احتیاطی وغرور راننده کامیون که دوست نداشت کسی در لاین او حرکت کند قرعه بدشانسی را برای خانواده ستایش ورق زد.در حرکتی ثانیه ای در حالی که پدر ستایش باز درحال سبقت بود وفکرمیکرد یک ماشین دیگر را هم می تواند رد کندهدف خاور تندروشد صدای برخورد دواتومبیل خرد شدن شیشه ها جاری شدن خون فریاد وجیغ وبا حسین ویا ابوالفضل در جاده میپیچید وچون کلید اربگ اتومبیل اقای دانافر در حال آف بود اربگ ها هم عمل نکرده بودندوکمربند خانم دانافرهم که بسته نبود جان ان زن مهربان گرفته شد هنوز صدای ترانه دلخراش خاور که معلوم نبود چی میخواند درحالی که اب از جلوبندیش می ریخت وبخار بالا گرفته بود در حال پخش بودوراننده خاور هم براثر دیررسیدن آمبولانس ووقانونهای دست وپاگیر که تا ساعتی طول کشید همسفر مادر ستایش شد... ستایش شوکه شد واز ترس بیهوش شده بود وپدرش حتی حس بازکردن کمربند را نداشت . بیمارستان ،سردخانه ؛بازداشت اقای دانافر،ازهمه بدتر مشکلات روحی روانی ستایش را رها میکنیم وبه یک سال بعد میرویم تا خواننده هم مثل من زیاد غم ها را مرور نکند... یکسال بعد ستایش با وجود عمه ها وفامیل وبخصوص سمیه دختر همسایه قبول کرده بود مادرش فرشته شده وبه اسمان رفته .سمیه خود را به انها خیلی نزدیک کرده بود ستایش را به پارک وسینما وبازارمیبرد وعمه ستایش هم به خانه انها امده بود واز ستایش نگهداری میکرد پدر ستایش افسرده شده بود ساعت ها در اتاق به عکس زن مرحومش خیره می شد خواهر ش تا می توانست با کمک سمیه همسایه انها از ستایش وپدرش مراقبت میکردند .خانه اقای دانا فر دریکی از جاهای خوب صفائیه بود . سمیه خود را در دل ستایش جا کرده بود وعمه ستایش هم مناسب میدید که برادش با سمیه ازدواج کند پدر ستایش میلی به ازدواج دوباره نداشت اما صحبت های دوست وفامیل وخواهروبرادر واشتیاق ستایش،بالاخره پذیرفت. وازدواج ارام وبی سروصدایی انجام شد ورسما سمیه همسر اقای دانافر شد ... چند روز گذشت که پدر ستایش در خواب کابوس میدید درخواب سمیه را میدید که با چشمان خونی باچاقو ستایش رادنبال میکند وقتی از خواب میپرید زود به اتاق دخترش میرفت دختر را که سالم میدید اهسته کنار تختش مینشست و انگشت هایش را در موهای خودش فرو میبرد واهسته اشک میریخت زنش هم وقتی قصد همدردی داشت اورا دور میکرد امازن چیزی در اب میریخت وبه پدر ستایش میداد خیلی در کارش وارد بود معلوم نبود چه دارویی به اومیدهد که تا صبح اورا خواب میکند .گاهی هم ستایش نیمه شب بیدار میشد ونامادری را میدید که به حیاط خانه میرود ووقتی برمیگردد چشمانش سرخ است... درهرتقدیربا وجود خوابهای وحشتناک که پدرمیدید بیشترموقع که سرکاربود به بهانه مختلف سراغ ستایش را میگرفت گاهی که بیرون میرفتند انها را تعقیب میکرد وبیشتروقتها ازخواهرش میخواست انجا بیاید اما خواهرش که عمه ستایش باشد به پدرستایش میگفت چون تصادف ومرگ همسر وفوت راننده کامیون برایش سخت بوده باعث کابوس وتوهم می شود ومیگفت که فشارروحی روانی باعث خواب بد دیدن ومشکوک شدن است ... به هرحال سال مادر تمام شده بود وستایش به نامادری عادت کرده بود .جشن تولد ستایش همان روزها بود اما به دلیل سال مادر ومراسم دیگرتولد اورا کمی عقب انداختند یک هفته نشده بود که ناگهان ستایش براثردل درد شدید راهی بیمارستان شد وبستری گردید ستایش را به اتاق عمل بردند تا دکتر معالج ستایش که یکی از نزدیکان انها بود اورا عمل کند .نامادری فرصت رامناسب دید با اتومبیل مشکی رنگ هاچ بک درحالی که عینک دودی زده بود وارد حیاط بیمارستان شد قبل از پیاده شدن در ایینه ماشین نگاهی به خودش انداخت تصمیم عجببی گرفته بود باید کار ستایش را تمام میکرد اهسته از ماشین خارج شد از دری که پرستاران ودکتران وارد میشوند وارد بیمارستان شد خیلی زود به اتاق دکتری رفت روپوش پزشکی برتن کرد دستکشی پوشید تا اثری ازخون روی دستش نماند ماسکی بر صورت زد به طوری که اصلا معلوم نبود او همان نامادری است کمی استرس داشت اما درنگ نکرد وقتی متوجه شد ستایش بیهوش است کنارتختش رفت استرس عجیبی داشت پیشانیش عرق کرده بود بوی اتر والکل ومواد ضد عفونی مرتب به مشامش می رسید صدای بوق بوق دستگاه پزشکی به گوشش می رسید نفس عمیقی کشید چاقویی برداشت واصالت بافقی بودنش را نشان داد باچاقو شکم دخترک بی مادر را پاره کرد دستکش هایش به خون اغشته شد روده دختر را بیرون کشید وتکه کرد وسوی انداخت نفس درسینه حبس شده بود چهره همسرش را پشت پنجره حس می کرد گاهی به چهره دخترک نگاه میکرد اما وقتی کارش تمام شد سراسیمه از اتاق بیرون رفت دراتاق کناری دستکش را درسطل زباله انداخت روپوش را اویزان کرد سراسیمه انجا را ترک کرد وبا ماشینش به بیابان رفت کنار بیابان ایستاد بیرون امد داشت گریه میکرد ازته دل فریاد می زد وعقده های دلش را خالی میکرد گاهی چهره مادرستایش را میان ابرهای سپید حس میکرد که به اولبخند میزند معلوم نبود چرا اینقدر اسم پروردگارعالم را می اورد معلوم نبود چه چیز ازخدای مهربانش می خواهد معلوم نبود چرا چهره مادر ستایش را با خنده حس میکرد ... از سوی دیگر تیم پزشکی بیمارستان که متوجه وضعیت بیمارشده بودند اقدام لازم را بعد از ان کار انجام دادند تکنسین بیهوشی با دستگاه کار میکرد پرستاران خون شکم را پاک کردند وکارهای لازم انجام شد وشکم دختر بخیه زده شد وتیم هرکاری ازدستشان برمی امد انجام دادند وستایش با مراقبت های ویژه بهبود یافت .نامادری وقتی فهمید خطر رفع شده دیوانه وار خنده میکرد مثل ادم های روانی رقص وشادی عجیبی میکرد وخود را به بیمارستان رساند ستایش هنوز بیهوش بود اما دیگر خطری تهدیدش نمی کرد ... چند روز بعد ستایش را به خانه اوردند عمه وبچه های عمه تا چند روز کنار ستایش بودند تا اینکه ستایش کاملا خوب شد ونامادری تصمیم گرفت با اینکه یک ماه از تولدش گذشته جشن مفصلی برایش بگیرد نامادری به پدر ستایش میگفت با جشن تولد روح مادرش شاد می شود بنابراین با کمک اقوام وسایلی تهیه وچون ستایش به گیتار علاقه داشت وکلاس گیتار میرفت نامادری هم مثل مادرستایش کیک به شکل گیتار برایش سفارش داده بود... جشن تولد در ویلای شخصی در ده بالا گرفته شد زیرا مادر ستایش خیلی انجا را دوست داشت . نامادری لباس زیبایی مثل پرنسس ها با کلایی مخروطی گرفته بود که ستایش خیلی در ان برازنده شده بود .مهمان زیادی حتی فامیل های نامادری هم از بافق برای تولد ستایش امده بودند. هشت تا شمع روی کیک گیتار را ستایش چند بارفوت کرد تا خاموش شدند این بار همه تولدت مبارک را خواندند نامادری گل های زرد فصلی را در گلدانی قرار داده بود که درعکس بسیار زیبا معلوم می شدند . هدیه ها یکی پس از دیگری باز میشد وستایش با هرهدیه لبخندی میزد بعد ازاینکه اخرین هدیه بازشد ستایش وپدر کمی درگوشی صحبت کردند وبعد ستایش جلو امد وبه نامادری گفت : – مادریک هدیه میخوام بهت بدم – عزیزم الان موقع گرفتن هدیه است نه دادن. – این فرق میکنه ی نامه هم نوشتم اگر بد خط نوشتم ببخشید – عزیزم دخترگلم مگه نمیدونی من هم خطم بده. همه خنده ای کردند وستایش پاکت را به نامادری داد وازش خواست بازش کند نامادری نگاهی به پدرستایش انداخت که با سرعلامت دادیعنی بخوان وچشمکی هم زد که ابروی شلوغش پایین بالا شدن .نامادری که ناخن بلندی داشت ولاک زرد خوش رنگی هم روی ناخن هایش برق میزد پاکت را باز کرد وگردنبندی زیبا از طلا در پاکت بود گردنبتد را در دست گرفت وشروع به خواندن نامه کرد بعد خواندن اشک سردی رد سپیدی که از ارایش صورتش تشکیل شده بود برگونه ها افتاد ارایش چشم با اشکها پاک شد نامه را کنارگذاشت دست را دراز کرد سوی ستایش واوهم خود را به بغل نامادری انداخت . مهمانان واقوام کنجکاوشدند وازپدر ستایش خواستند اگر اشکال نداره متن نامه ستایش را بخواند پدرهم جلورفت درحالی که با یک دست شانه همسرش را ماساژ میداد شروع به خواندن با صدای بلندکرد. به نام خدا مامان عزیزم .فرشته خوبم توجای خالی مادرم را که در اسمان فرشته شده را پرکردی این گردنبند مادرم است که باید به گردن تو اویزان شود راستشو بخواهی اول ازت خوشم نمی امد اما وقتی منوبا خودت همه جا میبردی وقتی در درس کمکم میکردی وقتی به مدرسه میبردیم وتا تعطیل میشدم تو حاضربودی موهاموهرروزصبح به ارامی مادرم شانه میکردی ومیبافتی .وقتی شب تو اتاقم می امدی فکرمیکردی خوابم وبوسم میکردی وهرموقع شب حیاط میرفتی ازپنجره نگاه میکردم که دستاتو بالا میگرفتی ودعا میکردی واشک می ریختی ...جای مامانمو پرکردی وازهمه مهمتر تو با مهارتی که داشتی اپاندیس مرا عمل کردی وروده عفونی مرا بریدی ومرا نجات دادی .تا ابد ازت ممنونم. توقابل ستایش هستی توهم بهترین مامان هم بهترین دکتر دنیایی .مامان دکتر.مامان خوبم... وقتی نامه تمام شد احساس مهمانان جریحه دارشد واشک ریختند .نامادری بهتربگویم خانم دکتر که چشم هایش ازاشک قرمز شده بود ستایش را به اغوش گرفت وپدرستایش هم هردو را بغل کرد واول بزرگترها بعد بچه ها شروع به دست زدن کردند .قاب عکس مادر اصلی ستایش درحال لبخند رضایت کننده روی دیوار بود . پایان ...