سایر منابع:
سایر خبرها
برادرم از دست پدرم سُر خورد، پرسپولیسی شد!
هستم دوست دارم تمام سال بازی های بزرگ داشته باشیم عاشق آزمون های سخت هستم البته از آزمون های مدرسه خوشم نمی آید. ( خنده ) س: سال 95 روزهای سخت زیادی داشتید نظرتان چیست؟ خیلی شب ها کابوس می دیدم اما خیالم راحت بود که هوادار از من و تیمم حمایت می کند . به مبارزه علاقه دارم و دست از تلاش بر نمی دارم. من برای حقم می جنگم از همان بچگی بر سر آن دعوا داشتم از صف نانوایی بگیر تا صف ...
قطر صفر- ایران یک/ شانس آوردند فقط یکی خوردند
پرسپولیس میخواد بده قرار نیست بازیکن تاپی بیاد برانکو مجبور شد از بین بیش از 50 بازیکن خارجی اینها را جذب کنه. پرسپولیس و برانکو اینهمه بازیکن جذب کردند حالا دو سه تاشون هم مفید نبودند خوب طبیعی است و در همه تیمهای دنیا اتفاق میفته. رجوع کنید به گران ترین بازیکن تاریخ فوتبال یعنی پل پوگبای منچستر که چه انتقادهای زیادی میشد ازش. واقعیت اینه که بازیکن پروری یه پروسه زمان بر هست. محرمی نیم فصل اول هر ...
ادعای احمدی،تیم ملی با گزارش های من نمی بازد!
. چون خیلی سن کمی داشتم. گفتند صدایت دورگه است و باید لیسانس هم داشته باشی. رفتم باشگاه خبرنگاران دوره اش را گذراندم. قبول شدم. رفتم گروه ورزش و مترجم ورزشی شدم. گفتند رادیو جوان یک نیروی ورزشی می خواهد تا صبح به صبح خبر ورزشی بخواند که تلفنی و تولیدی بود. بعد همین تلفنی تولیدی کم کم زنده شد. بعد وارد استودیو شد و بعد از آن مجری همان برنامه شدم. دیگر پایم به رادیو جوان باز شد و بعد از آن رادیو ایران و ...
فکر می کنید چقدر خودتان را می شناسید؟
دیروقت بیدار بمانم و روی مقالاتم کار کنم. آن روزها اتاقم همیشه ریخت و پاش بود و میز تحریرم هرگز سروسامان نداشت. چه شب های زیادی که بی خوابی کشیدم! هر روز احساس بدی داشتم و مقالاتی هم که می نوشتم، افتضاح بودند. فکر می کردم آدمِ شب هستم، چون شب زنده داری به نظرم خیلی خلاقانه می آمد، اما در مورد من نتیجه بخش نبود . هنوز هم می توانم تا نیمه های شب پشت یک میز نامرتب بنشینم و بنویسم، ولی حالا ...
ناخواسته ازپرسپولیس رفتم/کریمی و دایی مرا از خداحافظی منصرف کردند
استقلال روزهای خوبی داشت. او سه برابر آنچه که هست در تراکتورسازی کار می کند. یکسری ضعفها و مشکلاتی هم دارد که با تلاش آنها را رفع می کند. بزرگان فوتبال مرا از خداحافظی منصرف کردند دوست داشتم پارسال و بعد از جدایی از پرسپولیس خداحافظی کنم که نشد. امسال هم بعد از بازی پرسپولیس و تراکتورسازی تصمیم گرفتم از فوتبال خداحافظی کنم. با چند تن از بزرگان فوتبال مثل علی دایی، علی کریمی ...
بزرگ ترین سوپراستار قبل از انقلاب چطور رفت؟
. شادابی سال 57 را نداشت. غمگین بود اما سعی می کرد بروز ندهد. نخستین مصاحبه بود و دو ساعتی با هم حرف زدیم. بیشتر از گذشته پرسیدم. با این که سوالات زیادی داشتم که از سال 61 به بعد و ممنوع الکاری بپرسم و از ورود به حریم شخصی اش ولی ترسی که در آن شرایط وجود داشت مانع آن شد که به این سال ها ورود کنم. عکاس ما عکس خوبی نگرفت. نخستین عکسی بود که قرار بود از فردین بعد از سال ها چاپ شود که چاپ شد و ...
حضورم در استقلال اتفاق شیرینی در سال 95 بود/مواظب نبودیم و محمدرضا پرسپولیسی شد!
علیرضا منصوریان چه خواهد بود؟ اینکه بتوانم با استقلال قهرمان لیگ قهرمانان آسیا شوم. دوست دارم ستاره سوم را برای استقلال بگیرم. این بزرگترین آرزویی است که موقع سال تحویل خواهم داشت. * خیلی سخت است. آرزوی آسان تری ندارید؟ (خنده) من عاشق کارهای سخت هستم. اصلاً ولم کنید فقط دنبال کارهای سخت می روم. همیشه در رختکن به بازیکنانم می گویم. می گویم بچه ها کار سخت کنید. دوست ...
طاهری: کسر 6 امتیاز از پرسپولیس شایعه است/ پرسپولیس توانایی حضور در فینال جام باشگاه های جهان دارد
به گزارش خبرنگار فوتبال و فوتسال گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان؛ علی اکبر طاهر درمورد مسائل مختلفی صحبت کرده است. بهترین خاطره تان از سال 95 بگویید؟ در بازی نهایی فصل گذشته مقابل راه آهن، انتظار می رفت با نتیجه ی خوبی که رقم می خورد قهرمان لیگ شویم اما کم داوری ها و ناداوری ها در ابتدای فصل امتیازات زیادی را از ما کسر کرد و نگذاشت در حد قهرمانی به امتیاز لازم برسیم، در روز ...
تنبلی، بدترین عادتی که یک کارآفرین باید از آن دوری کند
. جلسات بی فایده ای که تا ابد ادامه خواهند داشت، چون هیچ کس دستور کار یا هدف را تعیین نکرده است. این گونه عادت های بد در شرکت های بزرگ خیلی دردسرساز نمی شوند، چون همه چیز با یک سرعت ثابت و معمولی در حال انجام است. تصمیمات می توانند تا چند روز طول بکشند و اجرای یک ایده نیز ممکن است بعد از چند ماه شروع شود. اگر ایمیل ها هم جواب داده نشوند، همیشه یک روز دیگر برای جواب دادن وجود دارد. ...
مهمترین دغدغه های سید احمد خمینی چه بود؟
و بعد می گوید شما بیش از چند ماه عمر نمی کنید. حاج آقا مصطفی بعد از شنید این حرف یک مقداری اوقات تلخی می کند و می گوید کسی نمی تواند عمر را پیش بینی کند. اول آبان همان سال، یعنی سال 56 مرحوم حاج آقا مصطفی فوت می کند. آن سال آخر عمر حاج احمد آقا هم من البته خودم مستقیما در جریانش قرار نگرفتم ولی بعضی از دوستان نقل کردند که در جماران به حاج احمد آقا گفتند که آن آقایی که آن سال آمد سوریه حاج اقا ...
هیچ وقت به تن عقیده یک هنرمند زره پوشانده نشده
کند؟چاپخانه را بهم می ریزد جمله ها مخدوش می شوند و توی هم می روند. وقتی چاپخانه را بهم بریزد، مطلب مخدوش می شود. یادم هست وقتی گوزن ها را در سال 54 در فستیوال تهران نشان دادند،فردا شب اش روزنامه کیهان نوشت این فیلم ارزش نقد کردن و بحث کردن را ندارد. اما همین فیلم سه ماه بعد که سردبیر آن صفحه عوض شد، بهترین فیلم سال و بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران شد! ببینید من اگر باید اطمینان ...
گفت و گویی با کیانوش عیاری درباره مشکلات فیلم سازی اش / از خانه پدری و کاناپه تا بودن و نبودن
فیلم نگاه کنیم، متوجه می شویم فیلم ساز چقدر موشکافانه و دقیق جامعه خودش را به دور از هرگونه انگ زدن و متهم کردن به تصویر کشیده است. البته سینمای اجتماعی که دغدغه مند است و نه مچ گیر در همه جوامع با سوءتفاهم هایی روبه روست؛ مثل قصه زندگی کاری کن لوچ در انگلستان. اما بعد از گذر سال ها معلوم می شود که فیلم های واقعی و درست، از غبار تاریخ انقضا عبور کرده اند و تازه صیقل می یابند. البته امیدواریم هر چه ...
حکایت آقا محمد ؛ عاشق حضرت زهرا (س) با تیر در پهلو آسمانی شد +تصاویر
که مراسم تشییع شهید شروع شد تا موقعی که قرار بود برای آخرین بار محمد را ببینم برایم خیلی سخت گذشت که انگار این 3-4 ساعت داشت 300-400 سال می گذشت! درک شهادت محمد در سن 20 سالگی برایم سخت بود و تازه متوجه حرف های روزهای آخر محمد شدم . رفتم سراغ پیامک هایی که محمد چند روز قبل از شهادتش برایم فرستاده بود؛ در یکی از پیام هایشان برایم آرزوی آینده ای درخشان کرده بودند و ازمن خواسته بودند برایشان آرزوی ...
نگذاشتم انصار حزب الله کلاس درس دکتر سروش را تعطیل کند/وقتی رئیس دانشگاه تهران بودم اصرار داشتند از ناطق ...
آستانه شروع فعالیت من این دعواها در دانشگاه نمود جدی داشت، در دولت ششم، چند وزیر چپ برکنار و وزرای راست جایگزین آنها شده بودند در جریان کوی دانشگاه دو طرف خوب عمل نکردند. اعتراض دانشجویان مساله ای است طبیعی که ممکن است بارها در طول سال اتفاق بیفتد اما عملکرد بد کار را به جایی رساند که اعتراض دانشجویان به بسته شدن یک روزنامه داشت تبدیل به یک بحران جدی می شد.نمی خواهم درباره آن بحران فعلاً قضاوت کنم ...
پربازدیدترین خبرهای روز گذشته فرادید
هزار تومان نمی توانم هزینه بچه هایم را تامین کنم. تا قبل از این هم چون همسرم با من در این شهرک بود مشکلی وجود نداشت ولی الان من به عنوان یک زن تنها این محیط را مناسب برای فرزندانم نمی دانم. البته خداراشکر به کمک خانم مولاوردی در ایران خودرو کاری پیدا کردم و قرار شد سال 96 به آنجا بروم و شروع به کار کنم. او به همراه فرزندانش و قاسم در خانه ای در اسلام شهر زندگی می کردند ولی بعد از مرگ ...
کیمیا : انتظار پپام رهبری و رئیس جمهور را نداشتم
شکر که دست خالی برنگشتم. * با این شرایط استرس داشتی؟ قبل از بازی داشتم ولی کنترل کردم. * خیلی با مربیات نزدیک هستی؟ از هفت سالگی با او هستم. 14، 15 سالم بود که رفتم اردوی نوجوانان با استاد ندا زارع، 8 ماه هم با خانم مینو مداح کار کردم، بعد از آن هم 3 ماه برای اردوی انتخابی المپیک استاد مهرو کمرانی آمد. المپیک هم که با او بودم. با حرف های استادم خانم ...
خدمات جنسی به زنان پولدار توسط پسران تن فروش!
. در قسمت مردانه مترو سوار شده است. در هر ایستگاه به یک مرد نزدیک می شود و زیر لبی چیزهایی می گوید. همانطور که زیر چادر رژ لبش را پر رنگ می کند، می گوید: شوهرم 5 سال پیش به زندان افتاد و خرج 4 بچه به عهده من افتاد. سه سال اول را درخانه مردم کار می کردم. بیشتر خانه هایی که می رفتم، مرد خانه بعد از مدتی به من پیشنهاد می داد و من مجبور می شدم از آنجا بروم. بعد با خانمی که همسایه روبرویم بود آشنا شدم. او ...
مسعود روشن پژوه: بچه ها مرا عمو کچله صدا می زنند!/ علی صادقی استعدادی بود که در مسابقه محله کشف شد
هم خیلی ها او را با آقای مسابقه محله می شناسند، به همین دلیل اولین سوال ما هم درباره شروع شدن این مجموعه بود. فعالیت شما در مسابقه محله چطور شروع شد؟ من از جوانی فعالیت تئاتری داشتم و به صورت جدی کار می کردم و جایزه هم برده بودم. بعد از آن وارد سیستم تلویزیون شدم. یک روز اتفاقی رفتم چکی که کار کرده بودم را بگیرم، تهیه کننده فیلم داستانی که من کار کرده بودم گفت اگر می خواهی چکت ...
قلعه نویی: درباره استقلال حرف بزنم، خودم را جریمه می کنم/ مرد باید گریه هم بلد باشد
حرفی است، من نوکر امام حسین(ع) هستم و نوکر با افتخار برای آقای خودش گریه می کند. بعد هم کدام ابهت؟ ابهتی که با چند قطره اشک از بین برود، همان بهتر که اصلا نباشد. بالاخره مرد هم یک وقت هایی گریه می کند. گریه آدم را سبک می کند، زلال می کند. الان دارم به شما می گویم. یک وقت هایی که تنها هستم شب موقع خواب گریه می کنم. سنگ که نیستم، آدم هستم. ممنون از پاسخگویی شما... راستی یک سوال درباره ...
عابدینی: پول های میلیاردی حق فوتبالیست ها نیست
بعد از کشمکش هایی که برای گرفتن سهمیه المپیک بود ما بین پنج کشوری قرار گرفتیم که توانستیم دو سهمیه بگیریم و کار من خیلی سخت بود و باید جزو چهارده نفر قرار می گرفتم تا دو تا سهمیه بگیریم. اتفاق بزرگ المپیک بود که شاید یک شب مردم ایران از بازی شمشیربازی لذت بردند و شاد شدند. در نهایت توانستم چهارمی این دوره از مسابقات را کسب کنم که فکر کنم در تاریخ ورزش ایران نبود. *سال گذشته همین موقع شما می ...
استرس روانی و آسیب های فیزیکی تکنولوژی
شیوه کار کردن مان را اصلاح کنیم. دردهای مچ دست را چگونه می توان مهار کرد؟ به هر حال ابتلا به بیماری اجتناب ناپذیر است. بدن انسان مثل قطعات است. مثلا مچ دست در طول عمر ما حدود 200 هزار بار حرکت می کند. حالا یک نفر این تعداد حرکت را در 40 سال انجام می دهد و دیگری در مدت 60 سال. این همان شیوه زندگی است که هر فرد انتخاب می کند. خب قاعدتا بعد از این مدت دیگر غضروفی باقی نمی ماند و ...
زندگی روزانه و خصوصی آیت الله به روایت دخترش
و پرسیدم آقای زالی حال بابا چطوره؟ انتظار داشتم بگوید حال بابا بهتر شده که آقای زالی گفت ایشان تمام کرده اند. رفتم داخل بیمارستان پیکر بابا روی تخت بود. باورم نمی شد بابا از بین ما رفته باشد. تا او را روی تخت دیدم دیگر چیزی نفهمیدم و بی هوش شدم. چند دقیقه بعد خودم را بازیافتم که روی تخت بودم. به برادرم محسن گفتم باید بابا را ببینم. مرا بالای پیکر ایشان بردند و ایشان را در آغوش گرفتم. آن چه اتفاق ...
اغفال مریم !!
اتفاقی تلخ در انتظار همه؛ عکس تزئینی است مریم دختر 17 ساله ای است که به دلیل غفلت و ندانم کاری از چنگال دیو صفتان جان سالم به در برده و دست به دامن پلیس شده است. وی در حالیکه صدایش لرزان و چهره ای بر افروخته داشت، در حضور سروان مرتضوی مددکار کلانتری 21 عالیشهر اینگونه به بیان مشکلش پرداخت. نمی دانم چطور شروع کنم آمدم که شما مرا کمک کنید. 17سال سن دارم ...
پادوانی: شما له اندرو صدایم کنید
را از قبل می شناختم. واقعا؟ رابسون: بله، دوست دیگری داشتم که یک دوره کوتاه می خواست به استقلال بیاید. سالی که من چند ماه در جی لیگ ژاپن حضور داشتم، این تیم یک برزیلی داشت که استقلال او را می خواست. در تمرین تیم کاوزارکی فرونتال، به من گفت تیمی است در ایران که قهرمان آسیا بوده، یکی از پرطرفدارترین تیم های دنیاست و شاید به کشوری بروم که مردمش دیوانه فوتبال هستند. تقدیر جالبی ...
طرز اعمال نظارت استصوابی دارای اشکالات ساختاری و رفتاری است/ پاکها و سالم های دو جناح کنار هم بنشینند و ...
...، جز آقای ولایتی، چهار نفر دیگر را یکی یکی عزل کرد. به تدریج این برخوردهای حذفی که در آن مراعات مسائل انصاف نمی شد، طرفین را نسبت به هم خیلی بدبین کرد. از اواخر سال 1364 که روزنامه رسالت راه افتاد، تنها روزنامه منتقد دولت بود و به دلیل وجود سیاستمداران با سابقه در آن قوی بود، و تحمل نقد نمیشد، اختلاف بیشتر شد. بعد از جنگ نوبت به مرحوم آقای هاشمی رسید. او که خودش مدافع دولتی کردن بود ...
مصاحبه با داور جنجالی چلسی-بارسلونا
استمفوردبریج قضاوت کرد و در مورد تصمیماتش در آن دیدار پرحاشیه صحبت کردیم: حالا که چند سال از بازنشستگی تان می گذرد، آیا دلتان برای داوری تنگ شده؟ در واقع نه خیلی! من حالا زندگی خوبی دارم. به عنوان داور، دوران حرفه ای خیلی خوبی داشتم اما بعد از آنکه داوری را کنار گذاشتم، اتفاق های جدیدی در زندگی ام رخ داد. گاهی اوقات که بازی های چمپیونزلیگ را نگاه می کنم، کمی دلم برای داوری تنگ ...
روی ریل می ایستم و اجازه ورود قطار خارجی را نمی دهم
داخلی و خارجی باشیم. در دولت های قبل برنامه های راهبردی صنعت تهیه شده بود اما همه در کتاب ها باقی مانده بودند. به این جهت دوباره شروع به بازنگری در این برنامه راهبردی کردیم و با برگزاری 10 الی 30 جلسه با کارشناسان مربوطه برنامه راهبردی جدیدی برای افق 10 سال آینده تهیه، تنظیم و چاپ کردیم. البته بعد از برجام همین برنامه راهبردی را با توجه به اطلاعات جدیدی که به دست آوردیم، ویرایش کرده و به ...
برای تامین امنیت خود مردم باید مشارکت کنند/ آتش نشان ها در جایی حاضر می شوند که بقیه از آن فرار می کنند
حوالی سال 70 مشاغل و پیشنهادات متنوعی برای جوانان همسن من وجود داشتند. از کارخانه های مختلف، آموزش و پروش، نهضت سواد آموزی و نهاد های دیگر هم برای اشتغال پیشنهاد شد اما من چون فردی بودم که هیجان را دوست داشتم و می خواستم به خلق الله خدمت کنم، سراغ آتش نشانی رفتم. آتش نشانی واقعا شغلی زلال و صاف و با عشق است. افرادی که حاضر هستند جان خودشان را از دست بدهند تا همشهریانشان نجات پیدا کنند مطمئنا انسان ...
من محسن کبابی هستم!
، درد دل کردیم. چیز خاصی نیست، به هرحال این هم قسمت ما بود. داشتیم در مشهد زندگی مان را می کردیم در جوار امام رضا که آقا رسول گذاشت و از مشهد رفت و دردسرهای من شروع شد. ولی راضی ام به رضای خدا و اعتقاد دارم زخمی که آدم را نکشد، آدم را قوی تر می کند. تجربه شد. الان در 27 سالگی اندازه 40 ساله ها تجربه دارم (خنده) وسط حرف هایت گفتی زندگی متاهلی خرج دارد. درآمد فوتبال کافی نیست که کبابی زدی؟ اگر پول آدم را کامل بدهند چرا کافی است ولی نمی دهند که. بعد هم فوتبال امنیت شغلی ندارد و هر لحظه ممکن است نباشی و به هرحال مجبورم به فکر آینده ام باشم. ...