سایر خبرها
گفتگویی صریح با سخنگو و رئیس مرکز دیپلماسی عمومی
سخنگو گرفته تا چگونگی پاسخ به سوالات خبرنگاران و نحوه انتخاب لباس برای حضور در جلسات سخنگویی وبالاخره پیش بینی جهان در سال 96 از زبان سخنگو و رئیس مرکز دیپلماسی عمومی و رسانه ای وزارت خارجه از جمله محورهای این گفتگو محسوب می شود. در ادامه، متن کامل این گفتگو را می خوانید: **با توجه به اینکه به ایام تعطیلات طولانی مدت نوروز نزدیک می شویم سرگرمی هایتان زمانی که فارغ از کار می شوید ...
استاد کهنمویی واقعا استاد دانشگاه است/خوشحالم که مرا نمی شناسند
کش من را تنبیه کردید؟! خودش هم جا خورده بود، می گفت اگر می دانستم سال ها بعد قرار است روبروی تان بنشینم و مصاحبه کنم هیچ وقت آن خط کش را نمی زدم! ما 30 شب این کار را اجرا کردیم. اتفاقا در همین تئاتر بود که یک شب رامبد جوان آمد و اجرا را دید، حسابی هم خندید؛ به قدری که یک شب دیگر هم آمد و این بار چند نفر از دوستانش را هم با خودش آورد. به خاطر می آورم که 20 روز بعد از این نمایش بود که رامبد با من ...
لباس شهادت برازنده قامت پسرم بود/ در سلام کردن به کوچک و بزرگ سبقت می گرفت
و وقتی متاهل شد زیاد به دیدن ما می آمد. مادر شهید شیری ادامه می دهد: ذکریا به خانواده های مستمند به خصوص برای تهیه جهیزیه کمک می کرد این موضوع را ما پس از شهادتش متوجه شدیم و همه این موارد نشان از این داشت که پسرم لیاقت شهادت را داشت. شهید ذکریا شیری زمانی که پیش دانشگاهی خود را گذراند برای استخدام در سپاه قزوین اقدام کرد و این موضوع همزمان شد با آغاز خدمت سربازی ذکریا، برای ...
“حسن روحانی” را نمی شناسم / هر کلاش و کلاهبردار مالی دمش به یک جایی و مسئولی وصل است / شهید کاوه را از ...
سقوط کردی؟! چند وقته بیسکوئیت مادر نخوردی؟! *چهار روزی است که نخوردم! (با خنده) چون بچه کوچک داری، بیسکوئیت مادر هم می خوری! سرلاک، چند وقت نخوردی؟ *چهار روزی هست که نخوردم. یک دفعه بگو همه غذاهای دختر کوچولویت را تو می خوری... . زمانی می بینی که خوراکت سرلاک بوده، الان سرلاک را برای بچه ات می گیری چون زمان سرلاک خوردن تو گذشته است. سینما به ...
گفت وگو با پل استر ؛ نویسنده محبوب آمریکایی
میان بهترین داستان هایی هست که تا به حال از نویسنده های امریکایی خوانده ام و به خاطر عالی بودن یک سوم ابتدایی کتاب، تقریبا همه نظر من را می دهند. اما بعد از تمام کردن شروعی بی نظیر، تواین دست نوشته هایش را کنار می گذارد و تا سال ها به آن بازنمی گردد. بخش دوم کتاب، خوب است و اغلب عالی (صحنه های مشهور هاک و جیم روی رودخانه با آن شخصیت های رنگین) اما این بخش عمق و ابتکار بخش اول را ندارد. بعد بخش ...
رونمایی از ویدئوی فرزاد فرزین برای مدافعان حرم در خنداونه + عکس
در کنار بدنسازی ورزش بوکس هم کار می کنم. در بخش دیگر گفتگو فرزاد فرزین درخصوص تیتراژ ماه عسل بیان کرد:قطعه تیتراژ ماه عسل را خودم و مردم خیلی دوست داشتیم. از معدود کارهایی که در داخل و خارج از ایران در اجرای کنسرت همه بامن همصدا خواندند. وی ادامه داد: در ماه رمضان سال 92 احسان علیخانی ترانه ای از روزبه بمانی به من داد و گفت این ترانه را برای تو و دو آهنگساز دیگر که خواننده هم ...
هیچ وقت ناامید نشوید
برای چه سالی هست؟ من سال 1325 به تهران آمدم و خیلی طول نکشید تا در بازار جا افتادم و تجارت خودم را شروع کردم. شما وارد چه تجارتی شدید، باتوجه به اینکه گفتید دلالی کالاهای مختلف را انجام می دادید؟ آیا جذب تجارت پدر یعنی پارچه و قماش شدید؟ نه من جذب تجارت چای شدم، استعداد بسیار زیادی در تست کردن انواع چای داشتم و این را زمانی که در بازار کار دلالی انجام می دادم متوجه ...
مهاجرت که می کنی حس بویایی را از دست می دهی - زندگی را دوست دارم
فکاهی مجلات را جدا می کردم و به دیوار اتاقم می چسباندم. از 8 سالگی این آرشیو را دارم. آن روزها به کاریکاتور می گفتند شوخی و مثل امروز اسم و رسم نداشت. *شما 25 سال ایران نبودید. آن روزها که ایران نبودید دلتان برای نوروزهای ایران تنگ می شد؟ -هیچ هنرمندی نمی تواند از وطنش دور باشد. من وقتی از ایران رفتم که هم خودم بیکار شدم و هم زنم که آلمانی است و در یک بانک آلمانی کار می کرد. من ...
به چشم مردم نگاه می کنم شیر می شوم/ وسط کنسرت شعرها یادم می رود!
فرم آوازخوانی اپرای غربی است؛ اما در موسیقی ایرانی هم می توانیم اپرا داشته باشیم. اولین اپرایی که من انجام دادم، اپرای عاشورا بود که نقش حُر را خواندم و خیلی تجربه موفقی بود. بعدازآن مولوی، سعدی و حافظ را خواندیم که اپرای مولانا بیشتر از همه با استقبال روبه رو شد و به خاطر این بود که برخلاف تمام اجراهای عروسکی که یک شخصیت اصلی داشت، این اپرا دو شخصیت داشت و این دو شخصیت کنار هم کشش زیادی ایجاد ...
روابط پشت پرده سیاسیون با هم تفاوت های اساسی با روی پرده دارد
از بقیه نباید انتظار داشت خلاف قانون بکند، اگر همه جامعه خلاف قانون بکنند هرج و مرج می شود. بودجه مجلس شهریورماه هر سال باید به مجلس بیاید، سال تمام شده و این بودجه ارائه نشده است. خب برای این خلاف باید چه کرد؟ من داد می زنم و می گویم چرا این خلاف انجام شده است. خدا نیامرزد بنده را اگر به خاطر جنبه سلیقه سیاسی، یک تذکری را بدهم یا ندهم. یعنی شما به خاطر تفکرات سیاسی به آقای پزشکیان نگفتید ...
هریسون فورد بازیگری که تمام نمی شود/از جنگ ستارگان تا ایندیانا جونز+عکس
انگلیسی را ادامه داد. رشته ای که از آن متنفر بود. کم کم علائم افسردگی در او نمودار گشت. مدت ها پشت سرهم می خوابید و برایش سخت بود که بلند شود. او می گوید یک روز بعد از سه شبانه روز چرت زدن از رختخواب برخاستم تا به دانشگاه بروم. انگار همه چیز در حرکت آهسته بود. وقتی به کلاس رسیدم، آن قدر بی حال و بی حوصله بودم که نتوانستم دستگیره را بچرخانم و آن را بازکنم. برگشتم و دوباره به رختخواب رفتم. این حالت ...
همراه با نیکی مظفری از بهترین عیدی تا تیپ بازیگر مورد علاقه اش
مدیریت تولید، جانشینی تهیه کننده، طراحی صحنه ، طراحی گریم و همه مقوله های فیلمسازی کار کرد تا با دانش و توانایی خود این حرفه را ادامه بدهد. او سال گذشته در تئاترهای شب روی سنگفرش های خیس و رویاهای رام نشده به کارگردانی دو تن از بزرگان تئاتر ، هادی مرزبان و ایوب آقاخانی بازی کرد و با جمعی از بزرگان بازیگری همبازی شد تا به عنوان بازیگری حرفه ای کاملا تثبیت شود. گفت و گوی ما با این بازیگر جوان موفق ...
طنز؛ بچه های این دوره و زمانه
...، مبلغش که مهم نیست. سعید: برای قوم و خویشای خودتم همین نظرو داری؟ مینا: باز تو این بحثو پیش کشیدی؟ ما که دیگه قوم و خویش من، قوم و خویش تو نداریم. سعید : آره دیگه... وقت دادنِ عیدی همه میشن قوم و خویش من، موقع گرفتن عیدی همه میشن قوم و خویش تو! راستی حالا که این موضوع پیش اومد، یادت باشه بچه دار که شدیم هر جار فتیم با خودمون دستگاه کارتخوان ببریم که هر کی خواست ...
گپ نوروزی با برانکو
قبلی داشتم، سال ها قبل در مطالعاتی که پیرامون تمدن های کهن داشتم، با این عید به عنوان یک آیین باستانی آشنا شده بودم ولی با حرف های این دوست، به شکل جدی به نوروز فکر کردم. البته منظور ما از مواجهه با نوروز، اولین سالی بود که در ایران اقامت داشتید. در ایران دیگر چاره ای نداشتم جز اینکه همه چیز را از رضا چلنگر بپرسم (خنده). اگر او می گفت خوب است، بارو می کردم و اگر می گفت بد است ...
نباید به هنر و هنرمند به صورت جناحی نگاه کرد/ وضعیت نگه داری از آثار هنری در تبریز فاجعه است
تلفیق کنم و هنری را دنبال کنم که تقلیدی نباشد. تصمیم گرفتم سنگ را انتخاب کنم که هم مقاوم است، هم رنگ های متفاوتی دارد و هم اینکه در دسترس همه می باشد. کار اولی که انجام دادم با سنگ های آکواریوم آموزشگاهم بود. پس از آن چهره ستارخان را کار کردیم که هم اکنون در موزه مشروطه قرار دارد. پس از مدتی نیز این رشته به عنوان رشته ای جدید با مبدا تبریز در سازمان صنایع دستی ثبت شد و در ادامه نیز دو سال پیش این ...
اظهار نظر جالب سخنگوی وزارت خارجه درباره ظریف
اولین تبریک سال آینده من است و فکر می کنم هنوز تا نوروز فاصله زیادی است ولی به هر حال درکارهای زیبا و خوب می توان پیش قدم شد. من فکر می کنم خیلی تعطیلاتی ندارم با تعطیلات نه سازگارم و نه عادت داشته ام خیلی از تعطیلات استفاده کنم، هم به لحاظ روحیه خودم وهم به لحاظ نوع مشاغلی که داشتم و شاید اگر به پرونده اداری من برگردید حتی حجم زیادی از مرخصی هایم را استفاده نکردم یعنی ممکن است چند سال ...
عزیزی:عاشق مادرم بودم و اسمش را روی فرزندم گذاشتم/به کارمند سفارت آمریکا گفتم من بدل جکی چان هستم
سلام می کنند؟(خنده)چرا همه با شما عکس می گیرند.خیلی برایش کنجکاوی بود و درک نمی کرد ولی بزرگتر که شد به اصل موضوع پی برد. برای نوروز امسال برنامه ریزی کرده اید؟ بله؛ اکثر روزها سر تمرین تیم هستم چون 12 فروردین با نفت تهران بازی داریم.فقط می دانم یک ساعت قبل از سال تحویل با خانواده،برادرها و خواهر جمع می شویم منزل پدرمان. شما بعد از کنار گذاشتن فوتبال به خاطر اینکه ...
رحمتی بزرگترین حسرت اش را فاش کرد
دلم پر نباشد. (خنده) * شده بعداً پیش خودت بگویی کاش آن حرف ها را نزده بودم؟ وقتی آرام تر شدم، پیش خودم گفتم می توانستم از کلمات دیگری استفاده کنم. بالاخره در عصبانیت صحبت کردن، با گفتن حرف ها در آرامش متفاوت است. * برای اسفند سال 95 هم اعتراضت به کمیته انضباطی را داشتی! اگر احکام عادلانه بود، هیچ حرفی نمی زدم. اول سال مرا محروم کردند در حالی که نه حرف زشتی ...
شخصیت های بانمکی که قصه نمی گویند
به گزارش بلاغ ، همینکه تلویزیون در این چندساله حواسش هست که برای ایام خاصی مثل نوروز و رمضان و اینها؛ چند تا سریال را از قبل آماده کند بازهم جای شکرش باقی ست. خیلی نیاز به فکر کردن ندارد بالاخره یادمان نرفته که سریال پایتخت را حتی در ساعات روز ضبط می کردند و شبش روی آنتن می فرستادند! با همه طنازی مجموعه پرمخاطب سیروس مقدم ولی با آن نوع برنامه ریزی و بدو بدو ساختن، انصافا خنده دار بود و مسخره. ...
حدادی: برای ازدواج همه گزینه ها روی میز است!
تک مردم ایران زمین و همیشه خنده روی لب های شان بوده و دل شان شاد باشد. * ما هم این آرزو را داریم که برخلاف سال 95 ان شاءالله سال 96 موفقیت های زیادی داشته باشید، چون فکر می کنم که اگر بخواهیم برگردیم به سال 95 خاطرات خوبی نداشته باشید؟ دقیقاً به همین صورت است که شما می گویید سال 95 برای من سال خیلی بدی بود، سال درد و سختی و استرس و اضطراب و همه چیز با هم بود. خیلی دوست داشتم ...
یزدانی: دوست داشتم با جردن باروس کشتی بگیرم
مدال سقف یک ورزش است که من از نوجوانی شروع کردم و دوست داشتم که به این مدال خوش رنگ برسم. من در اردوها شرکت کردم در رده نوجوانان که بودم زیر نظر محمد طلایی تمرین می کردم. او چهار سال قبل از المپیک لندن به ما (کشتی گیران نوجوان) گفت که از بین شما، دو سه نفر باید بروند به المپیک. البته ما باور نمی کردیم. من کشتی را ادامه دادم و در رده جوانان باز هم آقای طلایی مربی ما بود و در رده بزرگسالان آقای رسول ...
سوری که حسن روحانی به طلبه ها داد
کردند که این هم به تدریج برچیده شد و آن نام فامیل فراموش شد و دیگر همه مرا به اسم حسن روحانی می شناختند. با وجود این ، نام شناسنامه ای من هنوز فریدون بود و این خود فوایدی داشت و می توانستم در مواقعی از این نام استفاده کنم . برای مثال در سال 1357، بی آنکه ساواک متوجه شود با همین نام فریدون از کشور خارج شدم و بعد که چند شب بعد، مأموران به خانه ما ریختند و همه چیز را به هم زدند و از همسایه ...
هویدا اعدام شد از پشت سر تیر نخورد
خلخالی آمد، هویدا بلند شد و شهادتین گفت، یعنی من مسلمان هستم، در حالی که همه می دانستند او بهایی است. مرحوم خلخالی گفت: در این دادگاه کسی را به خاطر دینش محاکمه نمی کنند، اتهام تو جنایاتی است که در طی سیزده سال نخست وزیری انجام داده ای! یک ساعت و نیم به او مهلت دفاع دادند. وقتی حکم اعدامش را خواندند، التماس کرد او را نکشند، چون اطلاعات خوبی دارد که می تواند بدهد! مرحوم خلخالی گفت: خودت و اطلاعاتت ...
یک فنجان چای نوروزی با مهران غفوریان
در این ص.رت می توانم تا سال تحویل استراحت کنم و به زندگی شخصی ام برسم. 3 اگر برنامه سفر برایتان پیش آید، سفر می کنید؟ – بله، چرا که نه. اگر برای خارج از کشور بخواهم برنامه ای داشته باشم باید در همین روزها برای آن برنامه ریزی کنم اما فکر می کنم اگر سفری هم در پیش داشته باشم، سفر داخلی است. 3 سال گذشته برای مهران غفوریان چطور گذشت؟ آیا به هدف هایی که در سال 95 ...
شهیدی که می گفت جاده سازی می کند!
متولد 16 آذر 1364 هستم و 9 آبان 1381 به عقد آقامحسن درآمدم. وقتی که اسم عقد می آید؛ گویی به خاطرات آن دوران برایش زنده می شود این را از بغضی که در گلویش گیر کرده فهمیدم و مدام سعی دارد آن را به هر شکلی که شده فرو برد، اما افسوس که نمی شود، با احساس خاصی که در بین همسران شهدا وجود دارد از مدت زمان ازدواجش می گوید. بعد ادامه می دهد: 13 سال از ازدواجمان می گذرد و به قدری این ...
کار را از من بگیرند، می میرم
صورتی هم از اجناسی که می خواست داد که حدود 10 هزار تومان می شد، فکر کنید یعنی حدود یک میلیارد تومان حالا (با خنده)؛ مقداری از جنس ها را خودمان داشتیم و نصف دیگر را هم باید تهیه می کردیم، به او گفتم که همه را آماده می کنم و چند ساعت بعد بیاید برای بردنشان؛ اما نکته مهم اینجا بود که مرد به من گفت برایش یک صورت بنویسم به دو برابر قیمت جنس ها و من هم که اصلا نمی دانستم یعنی چه، این کار را انجام دادم و ...
هفت راه برای افزایش برکت عید
...، بعد از چهل سال می آید هفتاد میلیون خرج یک مسجد محله محروم می کند. یک شعر هست می گوید: تو نیکی کن.... در دجله انداز! خودم شیرجه می رم درش می آرم! (خنده حضار) خدا جبران می کند. 3- خدمت بدون چشم داشت موسی و خضر دو پیغمبر بودند وارد روستایی شدند، نان می خواستند. از مردم طلب نان کردند، فَأَبَوْا أَنْ یُضَیِّفُوهُما (کهف/77) اسْتَطْعَما أَهْلَها طلب طعام کردند، مردم این روستا ...
متاگپ | ایمان موسوی: جواد نکونام فوتبال مرا خراب کرد / نکونام چندین نفر از بازیکنان استقلال را علیه قلعه ...
...، هزار بارم برگردم بازم اگه اون پیشنهاد برای من بیاد، خواب ندارم تا چند شب؛ چون حضور در باشگاه بزرگ استقلال واقعا افتخاره واسه خیلی ها. بعد ماشین آبی رو هم خریدی واسه استقلال... من پدرم استقلالی تیر بود؛ دروغ بهتون نگم من به عشق پدرم، هم خودم استقلالی شدم هم اون ماشین آبی رو خریدم. به خاطر استقلال تهران، ولی خوب این حرفا رو همه جا نمیشه گفت؛ چون باید تو اون شرایط قرار ...
باران گرفت و نادر مرا به خانه شان برد وقتی خنده شیطانی او را دیدم پشیمان شدم ولی دیر شده بود و ...
.... کار به جایی رسید که راجع به محل زندگی، موقعیت و وضعیت خانوادگی، اسم کوچک، تحصیلات و سایر اطلاعات شخصی ام پرسش کرده و من هم ناخواسته جواب می دادم. کم کم احساس کردم نادر همه افکار مرا به خود مشغول کرده است. شب ها به حرفهایی که بین ما رد و بدل شده بود، می اندیشیدم و از این که در برخی صحبت ها پا را از حد معمول فراتر گذاشته بودم، خود را سرزنش می کردم. در آن زمان، یکی از ...
قرار بود با امام موسی صدر به لبنان بروم اما نشد/ روزحادثه فیضیه در مدرسه بودم/ وسعت آسیب های اجتماعی من ...
فعالیت می کرد؛ گفتنی است در گذشته و زمانی که تصمیم به آغاز رایگان کردن درمان برای مردم اخذ شد سازمان بیمه تامین اجتماعی را از وزارت کار گرفتیم؛ در آن زمان به پزشکان و پرستاران حداکثر معادل یک ماه حقوق و مزایای بیشتر پرداخت می شد و بعد از این پرداخت، سقف را می بستیم و این کار در سال های 72 -69 بدون به وجود آوردن کسر بودجه انجام پذیرفت. گمان می شد تامین اجتماعی همه بودجه 9 بیست و هفتم را ...