سایر منابع:
سایر خبرها
تنبیه معلمم در 30 سال پیش باعث شد، معلم شوم
باعث شد تا انفجاری درونم رخ دهد. شاید چند دقیقه و چند ساعت بعد از اینکه از درد فشار آن خودکار در لای انگشتم گذشته بود، از شغل معلمی متنفر بودم و فقط آن درد در ذهنم نجوا می کرد. امروز بیشتر از 30 سال از آن روزها گذشته و خودم معلم هستم. چند سالی است که سر کلاس درس می روم و به بچه های مردم، ادبیات درس می دهم. گفتم ادبیات؛ بله این ادبیات در زندگی من جای جالبی پیدا کرد. هنوز که انگشتان دستم ...
عاشقانه های همسر راوی کتاب "آب هرگز نمی میرد"
دیدارش با رهبر معظم انقلاب بگوید. دیداری که خستگی سال ها مجاهدت مخلصانه و البته خاموش را از تنش بیرون کرد. تسنیم: درباره کتاب "آب هرگز نمی میرد" بگوئید، چرا در کتاب حرف زیادی از شما در میان نیست؟ سلگی : وقتی آقای حسام و آقای طالبیان برای مصاحبه با همسرم آمدند هرچه اصرار کردند تا من هم درباره خودم و خاطراتم چیزی بگویم قبول نکردم، گفتم دیگر چیزی یادم نیست.راستش را بخواهید حوصله ...
کارد به استخوان رسد؛ گلایه های سعید عبدولی
تحمل کنم، چه برسد به مربیان. واقعا سختی ها به جایی رسیده که دیگر انگیزه ای برای من باقی نمانده است. اول از همه از مسئولان شهری انتظار دارم که هیچ کاری در حق من نکردند. من در سال های اخیر 10 ماه از سال را در اردوهای تیم ملی بودم و تمام اعضای بدن و سلول هایم به خاطر کار سنگین نابود شده است اما در آخر می بینم، هیچ جوابی نمی گیرم. * البته هنوز هم میان مردم محبوب هستی و خیلی ها دوست دارند تو را ...
محمدرضا فروتن و دنیای روانشناسی و خوانندگی
روز نو : درست اواخر اسفند ماه بود که با محمدرضا فروتن و دکتر افشین یداللهی به بهانه آلبوم موسیقی مشترکشان یعنی می فهممت و ورود فروتن به دنیای روان شناسی گفت وگو کردیم. اوایل گفت وگو دکتر یداللهی با ما همراه شدند ولی در نیمه راه خواستند که محمدرضا فروتن پاسخگوی سوالات باشد و درست 6روز بعد خبر فوت دکتر یداللهی در همه جا مثل بمب ترکید و باور کردنش بسیار سخت بود. گویا محمدرضا فروتن هم درست ...
هرکس تهدید به جدایی از پرسپولیس کرده، مرد باشد و همین امروز برود!
...! چرا همه ساکت بودند و تا به استقلالیها چک داده شد یادشان افتاد باید پول بگیرند و چرا در اولین اقدام اعتصاب کردند؟ حداقل دو، سه بار با مدیریت باشگاه صحبت میکردند، بعد در رسانه ها میگفتند حق و حقوق شان را میخواهند، این طوری هواداران هم پشت آنها میایستادند ولی خامی و عجله آنها باعث شد هواداران مقابل بازیکنان قرار بگیرند. در تمام سال های گذشته پرسپولیس در پرداخت حق و حقوق بازیکنانش دچار مشکل ...
قرار عقدش به وعده شهادت تبدیل شد/امام حسین(ع) وعده شهادت به فرزندم داده بود
به گزارش ایران ویج به نقل از خبرگزاری تسنیم از شهرکرد ، شهید علی عسگری از شهدای مدافع حرم حضرت زینب(س) متولد 10 بهمن ماه سال 1362 که هم زمان با روز تولدش در تاریخ 10 بهمن ماه 1391 مصادف با 17 ربیع الاول روز ولادت پیامبر اکرم(ص) در سوریه به مقام رفیع شهادت نائل شد. شهید عسگری از اهالی شهر طاقانک از توابع شهرستان شهرکرد است. گفت وگو با خانواده شهید را در ادامه می خوانید: امام حسین(ع ...
دکتر قالیباف در جمع پرشور 96 درصدی ها در همایش بزرگ حامیان دولت مردم ؛ اگر مردم در صحنه باشند، هم داریم ...
سرویس سیاسی فردا: امروز؛ 12 اردیبهشت، همایش بزرگ حامیان دولت مردم در سالن حوزه هنری برگزار شد. مشروح سخنان دکتر محمد باقر قالیباف بدین شرح است: به همه معلمان فهیم و صبور، همه کارگران زحمت کش و عزیزانی که به مناسب روز معلم و کارگر کنار هم جمع شده ایم سلام عرض می کنم. همچنین جانبازان عزیز، این مردان مردی که سالیان دراز بر بستر مجروحیت و ویلچر نشسته اند تا من و شما ایستاده در ...
اعتراف مرد60 ساله به قتل زن جوان
... شوهر سونیا با تکرار اظهارات قبلی اش گفت: با همسرم در دانشگاه آشنا شدم و به او علاقه مند بودم. 10 سال زندگی مشترکمان بخوبی سپری شد اما این اواخر رفتارهای همسرم تغییر کرده بود. حتی چند روز پیش برایم پیامکی فرستاد و از بی علاقگی اش به زندگی مشترک مان گفت اما من این پیامک را جدی نگرفتم و حس کردم خسته و دلگیر است. بنابراین پنهانی از مادرش خواستم که به او توجه بیشتری کند و علت ناراحتی اش را بپرسد ...
محرمی: با تعصب یک کیلو سبزی خوردن هم کف دست شما نمی گذارند!
سرمایه گذاری وسیعی می خواستند در فوتبال کنند و به دنبال خرید بازیکنان مطرح بودند. با مسئولان وقت این تیم قرار گذاشتم برویم با دکتر کلانتری هتل هویزه و خدابیامرز سیروس (قایقران) را هم با خود بردم. آن مرحوم با کشاورز قرارداد خوبی بست ولی خودم گفتم باید بیشتر فکر کنم. یکی، دو روز بعد جواب منفی دادم و در پرسپولیس ماندم. اتفاقاً سیروس همیشه می گفت من را به تهران آوردی و تنها گذاشتی! کشاورز ...
ژست اجتماعی و شکست های عاطفی از عمده دلایل گرایش دختران به اعتیاد
این شیوه خالی می کرد. وی افزود: در مدرسه به طرق های مختلف هزینه های موادم را تهیه می کردم تا درد عذاب آور مواد من را از پای در نیاورد.چند بار قصد ترک کردن داشتم که متاسفانه به بیست روز نمی کشید و دوباره شروع می کردم تا اینکه با انجمن NA آشنا شدم و دیگر تصمیم جد گرفتم که مواد نکشم و اینبار بدون هیچ قرص و دارویی در خانه موفق به ترک مواد شدم و در حال حاضر حدود چهارده سال است که پاک شده ام ...
چرا بیرانوند عذرخواهی کرد؟
علیمنصور استقلالیه و میخواد پرسپولیس رو از داشتن یه گلر خوب محروم کنه. اشکال نداره، حالا برید تو ورزشگاه و از ته دل فریاد بکشید و کسی رو که ده سال قهرمان نشدنتون رو به رختون کشید تشویق کنید. ببینم اصلا میتونید؟ طرفداران رامین رضاییان توجه داشته باشن که حتی استقلالی ها هم میفهمن رامین بر خلاف بازی خوبش اصلا از نظر اخلاقی مورد خوبی نیست بعد شما به خاطر این ادم به برانکو توهین کردید بیران باید بره حالا کدوم قبرستونی میره مهم نیس بیرانوند و مسلمان باید برن.فقط گلر خارجی ...
حکیمی پور: نامزد اصلح و مورد حمایت حزب اراده ملت، روحانی است
. زیرا من تنها احضار شده بودم و بعد از آن به دادسرای رسانه مراجعه کردم. بازپرس شعبه تفهیم اتهام کرد و جرم من در زمینه نشر اکاذیب و در اختیار قرار دادن اوراق محرمانه سازمان بازرسی کل کشور به رسانه ها بود که اتهامات خود را رد کردم و در حال حاضر با قرار کفالت آزاد شدم تا مسئله بررسی شود. حکیمی پور ادامه داد: چهار نفر از اعضای شورای شهر تهران از جمله خانم ها آباد و راستگو و آقای پیرهادی و قناعتی این ...
' نان' زیباترین هدیه ای بود که گرفتم/ وقتی نامه دانش آموز را دیدم از خوشحالی اشک هایم جاری شد
را به من داد خنده ام گرفت چون هدیه با مزه ای بود. وی ادامه داد: وقتی ادامه حرف های سعید را شنیدم اشک از چشمانم جاری شد؛ سعید گفت: خانم معلم من هر روز می بینم شما بعد مدرسه خسته اید می روید نانوایی ناراحت شدم گفتم امروز که روز معلم است خودم برایتان نان بخرم. صادقی ادامه داد: خوشمزه ترین هدیه ای بود که با دانش آموزانم آن روز در مدرسه خوردم. پیری معلم دوم ابتدایی با بیان اینکه روز ...
چطور یک ساله شد
کوچک در زندگی دیگران ایجاد کنیم. امیدواریم با انتقادات و پیشنهادات با ارزش شما در سال دوم بهتر از امسال باشیم. پس نظرات خود را از ما دریغ نکنید و اگر از مقاله یا پستی رضایت داشتید برای حمایت از ما، آن را با دوستان تان به اشتراک بگذارید تا ما هم بتوانیم هر روز اثرگذارتر باشیم. یک سال از روز پراسترس انتشار وب سایت چطور گذشت. تو این مدت افتخار همکاری با یکی از بهترین تیم های ایران رو داشتیم و ...
سیدجلال حسینی: بعضی ها می خواستند از آب گل آلود ماهی بگیرند
پرسپولیسی عاشق پشتتون هستیم از همه مهمتر خداباماست هیچ کس نمیتونه برای تیم محبوبمون حاشیه بسازه .باتشکر نقل قول +31 #1 سعید.م 2017-05-02 11:44 دمت گرم سید... من جز اون دسته هوادارایی هستم که اگرچه از اعتصاب ناراحت بودم اما نسبت به اون هیچ موضعی نداشتم. چون بقول شما این یه مسئله خانوادگی بین باشگاه و بازیکن بود و منطقی هم نگاه کنیم حق با بازیکنا بود که حق و حقوقشون رو ...
هیچکس اسم عابدزاده را نیاورد؛ هیچکس!
کشیدیم اون روز چی کشیدیم.چه زود گذشته.هنوز مثل همون روز عابدزاده را دوست دارم. مذخرررف.اگه من بگم عابدزاده میای منو میخوری:))))) مذخرف گفتن از صفاته بارز شقایق گریه ریز است اگه بی طرف بودید باید اینم میگفتید ولی همه چی برای شما.کاری به ناصرحجازی و رحمتی دیگه نداشته باش پلیز خوده عابدزاده کیسه رو پشم حساب کرد و گفت هیچ حسی به کیسه ندارم و تو کیسه عقاب نشدم بعد تو دست ...
نگاهی به زندگی و وصیت نامه اولین پاسدار شهید در فومنات
...> وقتی با تفنگ قلبم را سوراخ کردند یا وقتی ترکش خمپاره مغزم را متلاشی کرد یاوقتی قطعه قطعه ی گوشت بدنم را از زیرتانک بیرون آوردند ویا وقتی به اسیری گرفته شدم، اصلاً ناراحت نباشید ویک قطره اشک هم برایم نریزید. چون من متعلق به شما نبوده ام، من همان امانتی بودم که خداوند به توسپرده بود وحالا هم گرفت.مادرم درست است که برایم بسیارزحمت کشیدی وبدون داشتن یاوری (یعنی پدرم) بزرگم نمودی ولی غصه نخور.ما آن ...
بسیج مهترین مشوق من در مسیر موفقیت بود/صبر و پشکار تنها راه رسیدن به خواسته هاست
هستم متولد 1352 ، به مدت شش سال است که به عرصه کارآفرینی ورود کرده ام و طی یکی _ دوسال گذشته توانسته ام موفقیت هایی را در این عرصه کسب کنم. کار را از کجا شروع کردید و انگیزه شما برای کارآفرینی چه بود؟ کار را از خانه شروع کردم در آغاز با رومان دوزی را همراه با چند تا خانم های بسیجی(که در بسیج دوره دیده بودند) شروع کردم البته در ابتدا کار ما جنبه سرگرمی داشت و فکر نمی کردیم ...
کربلای "خان طومان" به روایت یک شاهد عینی+عکس
حضرت زینب(س) شدم. شهید مرتضی کریمی باعث رسیدن من و چند نفر دیگر از هم محله ای ها به آرزوهایمان شد. او چند روز زودتر از ما رفته بود تا شرایط اسکان بچه ها را فراهم کند و من با عده زیادی از دوستان که آموزش های تخصصی را دیده بودیم اعزام شدیم. اولین اعزام چگونه رقم خورد؟ بعد از طی مراحل امنیتی پرواز اعزام که شدیم مثل همه مدافعان حرم در دمشق فرود آمدیم. آن روزها هنوز در ...
از صفر تا صد صعود سپیدرود با نظرمحمدی
لیگ بالاتر می آیند شرایط بازگشت به شرایط قبل را دارند اما این پتانسیل در من وجود دارد که با رفع مشکلات مالی یک تیم خوب برای فصل بعد راهی مسابقات کنم. مطمئن بودم نساجی را می بریم به پیروزی در بازی مقابل نساجی اعتقاد راسخ داشتم؛ اگر با پنالتی در دقیقه 75 به گل نمی رسیدیم مطمئنا 2 گل می زدیم و روند بازی مثل 10 دقیقه اول دنبال می شد. به اعتقاد من بازی باید 5 بر 2 تمام می شد. ...
پورعلی گنجی: می خواهم شانسم را در اروپا امتحان کنم
امیدوارم از این پس در فوتبال و زندگی شخصی هم موفق باشد. *تقدیم مدال قهرمانی به هانی نوروزی قبل از بازی فینال قطر کاپ از خانواده ام خواستم من را دعا کنند و از امام رضا نیز کمک خواستم تا عنوان قهرمانی به ما برسد. در این چند سال مدام نایب قهرمان شده بودیم و پیش خودم قرار گذاشته بودم اگر قهرمان شویم مدالم را به فرزند مرحوم نوروزی اهدا کنم. خدارارشکر بردیم و این مدال که خیلی هم ...
نورافکن: من نباید برای استقلال مبلغ تعیین کنم/ دوست دارم در این سن در اروپا بازی کنم/ هنوز نورافکن ...
هم بعد از گل به سمت منصوریان رفتم و خوشحالی ام را با او تقسیم کردم. چرا اینقدر خوب شوت می زنی؟ من از مربی هایی که در رده پایه داشتم یاد گرفتم در شوت زنی تایمینگ ضربه مهمتر از قدرت آن است. شما وقتی می خواهید ضربه ای را به سمت دروازه بزنید، اگر بهترین زمان چرخش توپ را انتخاب کنید قطعا می توانید ضربه خوبی به سمت دروازه بزنید. اگر دقت کرده باشید من در بازی با پدیده پاس محسن کریمی را در ...
خلعتبری: اول فصل در انتخاب سرمربی اشتباه کردم!/ کمالوند توقعات خاصی از من داشت/ دوست داشتم ساسان انصاری ...
کمالوند نداشتم. ایشان توقعاتی از من داشت که نتواستم آنها را برآورده کنم به همین دلیل می گویم که در ابتدای فصل در انتخاب مربی اشتباه کردم. البته بعد از حضور در سایپا شرایط من بهتر شد و حتی گل زدم و پاس گل دادم. من 10 سال همیشه سرحال بودم و در بالاترین سطح قرار داشتم، حالا ممکن است یک سال هم با چنین وضعیتی مواجه شوم.سال بعدقطعا جبران می کنم. در گسترش فولاد با کمالوند اختلاف نظر فنی داشتی ...
بازیگر آواتار : در فضا زندگی می کنم!
کهکشان 2 می گوید کار کردن برای چیزی مثل سفر ستاره ای بود که مرا برای ساخت محافظان آماده کرد. سالدانا می گوید: ما هم همین طور با او آماده تر شدیم و سه بار برگشته ایم. حتی از دست دادن همکار عزیزی مثل آنتون یلچین ما را قوی تر کرد. وقتی شما با یک گروه رشد می کنی و بارها جلو و عقب میروی همه این تجربیات که در زندگی آن ها اتقاق می افتد برای زندگی خودت هم هست و زندگی تو را نیز در صحنه های مختلفی به چالش می ...
در گروه مان رئیس نداریم!
توانست این قضیه را روز به روز جلو ببرد. همچنین در گروه دال هم که این روند به شکل متفاوتی با حضور بچه ها جلو رفت. *عاشق شدی و بعد آهنگساز شدی؟! شایان: بحث عشق نیست و انسان ها در ارتباطات خود با یکدیگر، از هر دوستی چیزی یاد می گیرند و من هم از غزل چیزهای زیادی یاد گرفتم. غزل: برای من هم این طور بود؛ چون من قبلاً غزل سرا بودم و خودم هم با موسیقی ارتباط عمیقی دارم. اما وقتی با ...
مسئولین راهمان را گم نکنند/ نگاه مردم به یک جانباز با واقعیت متفاوت است
.... با روی باز می پذیرید و سخنانش را اینگونه آغاز می کند: بچه شهرری هستم. سال 62 وارد مناطق عملیاتی شده و در فکه سال 65 مجروح شدم. چند روز دیگر سالگرد مجروحیتم است. آن زمان کشور مورد تجاوز قرار گرفته بود و وظیفه نسل ما بود که برویم و دفاع کنیم. نسل فعلی نیز وظیفه دارند آرمان هایی که شهدا بخاطر آن جانشان را اهدا کردند، حفظ کنند. وی در وصف مشکلات جانبازان، می گوید: آمار و ارقام اعلامی از ...
مشق عشق ...
فلج شد. از یعقوب پرسیدم دکتر نرفتی؟ یعقوب گفت: مادرم میگه بیتال (شکسته بند محلی) پاتو بسته ولی خوب نشده و چون تا شهر راه زیادی بوده نتوستن منو به دکتر ببرن. اون روز خیلی دلم شکست، همش به این فکر بودم که چطور آدما می تونن از حال هم غافل باشن، بسم اللهی گفتم و فردای اون روز از مدیر مدرسه جویای احوال یعقوب شدم. تصمیم خودم رو گرفته بودم، نمی توانستم در مورد مسایلی اینچنین بی تفاوت ...
تسلیم مافیای هند در برابر دختر اصفهانی
خاطرات سیاه از دست دادن پدر و مادر را داشت و در دو سفر قبلی عزادار شدی. سومین سفرت به ایران چه طور بود؟ از زمانی که به ایران آمده ام بیشتر کنار خانواده ام بودم چون سال های زیادی است که آنها را ندیده ام. هنوز خیلی فرصت نکردم که در شهر گردش کنم. خب همان طور که گفتید قبلاً آمدن من به ایران خاطرات خوبی برایم نداشته، اما این بار خوشبختانه همه چیز جبران شد بخصوص لحظه ای که در فرودگاه با استقبال ...
روز و شب فراموش نشدنی رشت: سپیدبخت!
.... تیمی با یک اسم باشکوه. که زندگی را به رشت و طراوت را به لیک برمی گرداند. که دیگر از بزرگ شدن آرزوهایش، وحشت نمی کند. عجیب اسمش باشکوهه سپیدرود ما. من دانشجوی دانشگاه گیلان بودم،تو اون چند سال کسی اسمی از سپیدرود نمی اورد،الان هم فرقی نمی کنه اسمش سپید رود باشه ،داماش،پگاه یا استقلال رشت باز هم همین شور و اشتیاق بود.البته که سپید رود از همه زیباتر و قدیمی تره ولی اگه بازم سقوط کنه فراموش میشه، پهلوان زنده رو عشقه ...