سایر منابع:
سایر خبرها
برخی مسئولین هیچ انگیزه ای برای حمایت از تولید و اشتغال ندارند
بودم مشورت کردم. آذرماه سال 95 وام را دریافت کردم و الان حدود چند ماهی است که کار را شروع کردم. دهقان گفت: ابتدا 2300 مرغ 100 روزه خریداری کردم و بعد از 40 روز پرورش آن ها، شروع به تخم گذاری کردند. در حال حاضر حدود 95 درصد مرغ ها هر روز تخم می گذارند. البته چون هنوز ابتدای کار است هنوز از این کار سودی عایدم نشده است. وی با اشاره به موانع پیش روی خود در زمینه کاری که پیش گرفته ...
این جوان، شباهت عجیبی به خسرو شکیبایی دارد
این رسیده بودم که شما هر کاری دوست داری بکن. فقط نرو! و این اوایل فهمیدن و درک درست من از پدر بود و ایشان تا قبل از این که این حس در من به بلوغ برسد، رفت و به محض این که داشتم شیرینی حضور ایشان را می چشیدم، درست آن زمان که آن احوالات خام مغزی در من داشت تمام می شد، رفت! من ماندم و این بلوغی که بی تکیه گاه داشت اتفاق می افتاد. تنهایی عجیبی بود بعد از رفتن ایشان. برای همه فرزندان از دست دادن پدر ...
ماجرای پذیرش قطعنامه 598 به روایت اسناد تاریخی
ها شاهد مثل شما هست و نمی گذارند این حقیقت گم شود. اتفافاً اینکه می گویند جام زهر و من و آقای روحانی و... این جزو افتخارات ماست یعنی ما این کار را کردیم که این جنگ تمام شود. بچه های ما مثل برگ خزان روی زمین می ریختند. اگر یکی از آن بمب هایی که در حلبچه انداختند را در تبریز می انداختند چه اتفاقی می افتاد؟ خود امام دو، سه ماه بعد از جنگ متوقف شد فرمودند: آن روز جام زهر برای من تلخ بود اما امروز می ...
جنایت آتشین در درگیری دوستانه
سلامت نیوز : پسر جوانی که متهم است در جریان درگیری با دوستش وی را به آتش کشیده و موجب مرگش شده است در جلسه محاکمه مدعی شد که قصد داشته با ریختن بنزین روی دوستش، او را بترساند. به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری، این جنایت اواسط سال 93در آپارتمانی واقع در غرب تهران اتفاق افتاد. آن روز این آپارتمان طعمه حریق شد و ساعتی بعد با مهار شعله های آتش معلوم شد جوانی که صاحب خانه بود جانش را از ...
چرا تامین آب بدن برای افراد مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر اهمیت دارد؟
اورژانس بروم. پدرم فکر می کرد به خاطر کم آب شدن بدن دچار سنگ کلیه یا دیگر مشکلات مرتبط شده باشم. یکی از دوستانم مرا به اورژانس برد. بعد از اینکه وارد آنجا شدیم از من خواستند که آزمایش ادرار بدهم. وقتی نمونه ادرارم را برای آزمایش تحویل دادم، متوجه شدم تیره و قرمز رنگ است. وقتی پزشک گفت که یک سنگ کلیه را رد کرده ام و باید مواظب باشم که دوباره این اتفاق نیفتد خیلی شوکه شدم ...
پدری برای گرفتن دیه، کودکش را کشت
.... قاضی گفت باید برای ثابت کردن ادعایم تصاویر دوربین های مداربسته محل را بررسی کنند. برای اینکه از زندان بیرون بیایم یک وثیقه 100 میلیون تومانی گذاشتم و همان روز آزاد شدم. روز بعد بازپرس پرونده به من گفت که ماشین شما بیمه دارد، خودتان هم که گواهینامه دارید پس مشکلی وجود ندارد. ولی چون این اتفاق بسیار زیاد ناراحتم کرده بود می خواستم مطمئن شوم که واقعا این اتفاق افتاده یا نه. می خواستم کاری کنم ...
پس از مسلمان شدن، مهاجرت به ایران بهترین تصمیمی بود که گرفتیم/ حجاب زنان محدودیتی است برای مردان
در تبریز بود که در آنجا به بیان خاطرات زندگی خود و نحوه ی مسلمان شدن و سفر به ایران گفت؛ در همان دوران جوانی با همسرم هر دو در یک موسسه زبان تدریس می کردیم. من ژاپنی درس می دادم و ایشان زبان انگلیسی، اما از همان ابتدا متوجه تمایز ایشان با دیگران شده بودم. آنچه بیشتر من را مجذوب می کرد رفتار خوب، نماز خواندن و دست ندادنش با خانم ها بود. پیش از آن هم در مورد اسلام شنیده بودم اما فرصتی پیش ...
اشک های سوزناک پدر و مادر آتنا در غم فراق فرزند + فیلم
قتل آتنا اصلانی دختربچه هفت ساله پارس آبادی به دست یک مرد شیطان صفت روح تمام مردم ایران را جریحه دار کرده است. خانواده آتنا به همراه تمامی مردم پارس آباد خواستار اشد مجازات برای قاتل دخترشان هستند. گفتنی است؛ 29 خرداد ماه مصادف با 24 ماه مبارک رمضان بعد از افطاری، خبری در تلگرام مبنی بر گمشدن دختر بچه 7 ساله بنام آتنا اصلانی در شهرستان پارس آباد منتشر شد. پدر آتنا ...
انصاریان: چشم علت اصلی طلاق است/ ایمان و تقوا راه درمان فسادها
چشمت دیو می شود و نامحرمی که به او دل بسته ای، حوریه می شود؛ ولو اینکه بد ترکیب تر از یک بدترکیب باشد. آن وقت می گویی من اگر بخواهم خوش باشم، باید این زن را طلاق بدهم و بچه هم پیش مادرش برود، اگر قرآن می گوید: نبین، علت و سبب دارد، اگر حکیمانه می گوید: قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ، چشم به نامحرم ندوز، منظور قرآن این نیست که چشم به پیرزن نود ساله ندوز؛ پیرزن نود ساله چادر و روسری اش ...
مصلح:انگیزه پرسپولیس موفقیت در 5 جام است
سخت بود، من دو سال در جمع سپیدرودی ها بودم و با تشویق همین هواداران به زمین می رفتم به طبع جدایی از جمع این عزیزان برایم خیلی سخت بود. این هواداران را نمی توان با تماشاگران سایر تیم های دیگر مقایسه کرد چراکه واقعا آنها خاص اند. کسانی که برای تشویق پرسپولیس یا استقلال به ورزشگاه می آیند از کل کشور برای تشویق این دو تیم در استادیوم حاضر می شوند اما سپیدرودی ها فقط گیلانی هستند که به عشق استان و ...
هورا زردآلو خشکه...!
باشد تا روند فاسد شدن را کند کنیم. بنابراین از سال های گذشته مردم به دنبال پیدا کردن روش هایی برای جلوگیری از فساد مواد غذایی بوده اند. روش های مختلفی برای نگهداری مواد غذایی وجود دارد که در ادامه کلاس، هرکدام را به شما معرفی می کنم. بعد اگر خواستید می توانیم به شکل عملی هم هر روش را امتحان کنیم. من یکهو بی اختیار می گویم: بله بله، من موافقم. خانم جان می زند پشتم و می گوید: هیس! بچه بذار ببینم چی ...
خسروشکیبایی از جان گذشته بود
.... گفت:"من خسرو نیستم، پویا پسر خسرو هستم". شوکه شدم و او ادامه داد: "خسرو فوت شد". وی شنیدن این خبر را بسیار غیرقابل باور عنوان کرد و گفت: خسرو برایم بسیار مهم بود. شاید تنها در دو کار "شکار" و "روانی" با هم همکاری داشتیم اما بیشتر از خود کار، رفاقت کردیم. قبل از ورودم به عرصه بازیگری به دیدن تئاترهای حرفه ای می رفتم و شیفته بازی خسرو بودم و صدای دلنشین او همچنان در گوشم طنین انداز ...
اشک های دادستان پرونده آتنا
رو در شرایط بحرانی آن روز تنها راه حلی که به نظر کارشناسانه و متناسب با فرهنگ، سنت و دین مردم پارس آباد می رسید، تغییر محل تجمع مردم خشمگین و ناراحت از برابر خانه و محل کار متهم به یک مصلی بود. تدبیر شما نتیجه داد؟ بله نتیجه اش این بود که مردم به مصلی آمدند و با شنیدن حرف های ما که تأکید بر برخورد قاطع قانونی با متهم به قتل بود آرامش پیدا کردند و شهر هم آرام شد. شاید اگر با ...
هازارد: الگوی فوتبالی ام دروگبا بود
و از این موضوع ناراحت بودم ولی دو سال بعد او دوباره به چلسی آمد. خیلی خوشحالم که می توانم به بچه هایم بگویم من با دروگبا هم تیمی بودم، حتی اگر یک فصل بوده باشد. او شخصیتی بزرگ و رهبری بزرگ است و همیشه از او بهترین ها را در فوتبال یاد گرفته ام. او بازیکن بازی های بزرگ بود و هنوز هم با او صحبت می کنم. ...
چرایی صادرات ناچیز خوزستان به قطر
و آن تولید خیلی بیش تر خواهد بود. مجددا تا این چرخه بخواهد راه اندازی شود در بعضی از کالاهای صنعتی، ضررهای زیادی وارد می شود. بعد هم موضوع سیستم بانکی ما مطرح است. نرخ بهره بانکی نیز در حد بالایی است. همه اینها روی قیمت تمام شده کالای ما تاثیر می گذارد. نرخ بهره بانکی در ترکیه، خیلی کمتر از ایران است. راجع به یارانه حمل و بسته حمایتی دولت ترکیه از تجار که مطرح ...
مسعود جهانی: بیش از 40 قطعه مگاهیت دارم که ایران را تکان داده است
اجرایتان را اداره ارشاد اصفهان تأیید کند. * آن زمان چند سال داشتی؟ 19 ساله بودم. گفتند باید پلی بک کنید و یک نفر کارهایتان را آهنگسازی و تنظیم کند. آن زمان به ما 700 ، 800 هزار تومان قیمت می دادند که چنین پول هایی نداشتیم! در اصفهان نزد شخصی رفتم که من را راهنمایی کرد و گفت خودت می توانی بعضی از کارها را انجام دهی. به او گفتم که صدابرداری دوست دارم و دوره آن را هم پیش همان شخص ...
عاقبت تلخ عشق خیابانی
صرف جراحی های زیبایی اش می کرد اما بدتر از همه این ماجراها بدبینی شیما نسبت به من بود؛ چرا که من قبل از ازدواج با او با دختران دیگری نیز رابطه داشتم و شیما با اطلاع از این موضوع احساس می کرد به او خیانت می کنم. در همین اوضاع و احوال به یکی از دوستان شیما که با ما رفت و آمد داشت، پیشنهاد دوستی دادم؛ چرا که احساس می کردم به او علاقه مند شده ام. آن دختر نه تنها بسیار ناراحت شد بلکه موضوع ...
بازار سرطان در تابستان داغ می شود
مهناز.ه، درباره مشکلات ناشی از حمام آفتاب می گوید: اولین باری که تصمیم گرفتم پوستم را برنزه کنم، به یک استخر رو باز رفتم و از ساعت 10صبح تا 3بعد ازظهر زیر آفتاب بودم. نمی دانستم که باید یک ربع تا نیم ساعت زیر آفتاب بخوابم. فکر می کردم هر چه بیشتر زیر آفتاب بمانم پوستم خوش رنگ تر می شود. وقتی بلند شدم تمام بدنم جلز و ولز می کرد. درد شدیدی در پوستم داشتم.آن شب تا صبح تنم می سوخت انگار آب ...
تجربه بدترین کابوس در غارهای آبی
...." اما اندکی بعد صداها خاموش شد و گارسیا تاریکترین لحظه ی ناامیدی را تجربه کرد. تصویری از گارسیا در حین غواصی "فکر می کردم بدون آب و غذا خواهم برد، دقیقا همان مرگی که کابوسِ تمام غواصان است. باتری چراغ قوه تمام شده بود و می دانستم در تاریکی نمی توانم خودم را به آب آشامیدنی برسانم. تصمیم گرفتم به سمت جایی که تجهیزاتم را رها کردم شنا کنم و چاقویم را بردارم تا بتوانم ...
توضیحات چمران درباره املاک نجومی و هزینه های پل صدر
به دست دادستان برسد و علتش مسائل دیگری بوده است. نه، بازداشت خبرنگار، بعد از نامه شما بود. ما با خبرنگار و دیگران کاری نداشتیم. اگر من هم خبرنگار بودم و این فهرست به دستم می رسید، آن را روی سایت می گذاشتم. خاصیت خبرنگار این است. نمی توانید بگویید خبر داغ یا خبر مهم را نگذارد. چرا نگذارد؟ روی سایت می گذارد، ولی آن کسی که این را می دهد، او نباید این کار را می کرد وگرنه خبرنگار ...
کیانوش عیاری: نظم اینجا پادگانی نیست
هم انرژی می داد. مسئولان آن زمان به من می گفتند وقتی اینجا می آیید بچه های فیلم ساز روحیه می گیرند. من هم در جواب می گفتم من برای روحیه خودم اینجا می آیم! به طورکلی با دیدن فیلم های جوانان، کلی روحیه و انرژی می گیرم. این اتفاق باعث شد نگاه مثبت و خوبی به فیلم سازهای جوان پیدا کنم. در این سال ها داوری بسیاری از جشنواره های مرتبط با سینمای کوتاه را برعهده داشته ام و برایم همیشه هیجان انگیز بوده است ...
بهانه تراشی جدید برای خدمت رسانی به کودکان پروانه ای
سراسر کشور آمادگی پذیرش تمام این بیماران را داریم و در همین ارتباط نیز بر حسب نیاز بیماران 2 تا 3 تخت بیمارستانی مرکز تخصصی و فوق تخصصی حضرت بقیه الله در تهران را به بیماران پروانه ای اختصاص می دهیم که از این پس پذیرش آنها بدون مشکلات و روند اداری حال حاضر با معرفی خانه ای بی به آسانی صورت پذیرد. تکرار اتفاق مشابه نفیسه این بار به بهانه ای دیگر حال حدود چند روز از این اتفاق ...
شهید عباس دوران؛ خلبانی که آسمان عراق را ناامن کرد
تصمیم من ناراحت بود، چند بار سراغم آمد و تاکید داشت تا به ماموریت اعزام شود ولی من با بیان دلایلی، اجازه نمی دادم تا اینکه یک دفعه وقتی درخواست خود را مطرح کرد، متوجه حلقه اشک در چشمانش شدم که دلیل این موضوع هم، علاقه وافر آن شهید برای حضور در عملیات و جانفشانی برای مردم و کشورش بود. پیشکسوت دفاع مقدس در ادامه می گوید: وقتی عباس برای حضور در عملیات بغداد انتخاب شد، از شهید خضرایی خواستم ...
دخترم سراغ پدرش را از ستاره ها می گیرد
نشسته است. خواهرم گفت خیالاتی شدی! روی خودم را که برگرداندم سمت مبل خالی بود. خواهرم خوابید و یکی دو ساعت بعد با وضوح بیشتری دیدم مصطفی به سمت ادنا دخترمان خم شد و یادگارش را بوسید. بعد از شهادت آقا مصطفی که به چند جا زنگ زدم و سؤال کردم گفتند آنچه شما دیدید روح شهیدتان بود که آمده بود سنگینی غم از دست دادنش را از روی شما بردارد. صبری زینب گونه شنیده بودم خدا بعد از شهادت یک رزمنده به ...
احسان کرمی: خودم را مجری صداوسیما نمی دانم!
برای این تفاوت تلاش می کنید؟ تلاش می کنم از گفتن هر چیزی که باعث تصمیم گیری، تغییر یا تاثیر روی رای مردم باشد کاملا خودداری کنم. این فرم از اجرا را من سال ها در رادیو تجربه کردم. اجرایم در رادیو معمولا طنز و کمدی بود به همین دلیل تنها مجری ای بودم که می توانست همزمان در رادیو و تلویزیون فعالیت کند ولی چند سالی است که دیگر در رادیو نیستم و حتی افق روشنی هم برای بازگشت به رادیو نمی بینم. پیش ...
عصبانی نیستم ، آشغال های دوست داشتنی ، خانه پدری ، خانه دختر در آستانه رفع توقیف
بررسی ساده کنیم می بینیم بخش مهمی از فیلم های خوب، جدی و تأثیرگذار این سال ها توقیف شده اند؛ یعنی فیلم هایی که حرفی برای گفتن دارند، هر چند ممکن است ما از آن حرف خوشمان نیاید برای اکران عمومی دچار مشکل شده اند. می خواهم بگویم این دولت باید پذیرش بیشتری داشته باشد؛ دولتی که با وعده شنونده ی حرف مردم بودن و آزادی های بیشتر فکری، اجتماعی واندیشه ای برسرکار آمده باید ظرفیت نقدپذیری خود را افزایش دهد ...
حصار امنیت برای بوستان بی دفاع
! عده ای دیگر پشت بوته ها و روی چمن پایپ به دست در حال استعمال موادمخدرند. بینشان چند زن هم هست که با صدای آرام و لباس هایی ژولیده برای مصرف مواد نوبت می گیرند! رد سرنگ های استفاده شده روی چمن ها را هم که بگیرید به عده ای می رسید که بی خبر از دنیای اطراف در حال تزریق مواد هستند. این نه یک توصیف مبالغه آمیز بلکه واقعیت هر روزه بوستان امیریه است. بخش عمده این بوستان سال هاست در قرق این افراد است و ...
چرا حرکت تشکیلاتی امام صادق(ع) به قیام ختم نشد
داشت اما یاران مثل شیعه تنوری ( هارون مکی ) حضرت خیلی کم داشت . سدیر صیرفی می گوید: نزد امام صادق علیه السلام رفتم و به عرض رساندم که: به خدا سوگند خانه نشینی برای شما روا نیست ! فرمود: چرا ای سدیر؟ گفتم: چون دوستان، شیعیان و یاران شما فراوانند . به خدا اگر امیرمؤمنان به اندازه شما شیعه و یاور داشت ابوبکر و عمر در بردن حق او طمع نمی کردند . فرمود: ای سدیر، به نظر می رسد که چه مقدار باشند ...
فصل آخر؛ تنهایی در سرای سالمندان/سالمندان را به خانه دلتنگی نفرستیم
روی متکی نمی گذاشت؟ مگر می توان به یاد نیاورد وقتی کلمه مامان را بر زبان جاری کردم او از خوشحالی ذوق می کرد و با شنیدن هر کلمه مامان مرا محکم در آغوش می کشید و بوسه می زد، او از جوانیاش گذشت تا من روی پای خود بایستم و هر روز من بزرگتر شدم، من قد کشیدم و او قدش خمیده شد . من بزرگ شدم و او قدش کوتاهتر شد حالا موهایش سپید شده اما هنوز من برایش همان کودکی هستم که با زمین خوردنم تیری بر قلبش ...
سردار کریمیان: انتظار داشتیم آرپی جی رزمنده ها درب اردوگاه رو باز کند نه صلیب سرخ جهانی
بچه ها بیدارشدم.همه سر پا بودند.گفتم چه خبره؟ یکی از دوستان گفت مثل اینکه ایران قطعنانه 598 را قبول کرده! با ناباوریِ تمام گفتم نه! شوخی میکنی؟با ناراحتی گفت:متاسفانه درسته.الان رادیو عراق تو اخبار24 اعلام رسمی کرد. وااای خدا؛ در آن لحظه حالم اینقدر بد شد که نتونستم سرپا بایستم ودرجا نشستم. بااینکه بند سوم قطعنامه، آزادی اسرا بود ولی بشدت ناراحت شدم مخصوصا زمانیکه جمله معروف امام رو شنیدم که گفتند ...