سایر منابع:
سایر خبرها
قاتل بنیتا؛ سارقی با 130 شاکی
جوان روی زمین افتاد. دنده عقب گرفته بودم که صاحب ماشین این بار گلگیر را گرفت و از کوچه خارج شدم. پدر و مادر بنیتا فریاد می زدند که بچه شان داخل ماشین است، چرا توجهی به این موضوع نکردی؟ خیلی ترسیده بودم. بعد چکار کردی؟ به سمت پاکدشت رفتم و در راه با همدستم تماس گرفتم و در محلی در همان اطراف با او قرار گذاشتم. همدستم آمد و ضبط و باند و کیف مادر بنیتا و وسایلی را که داخل ...
خانم منشی قربانی طلاهایش شد!
...، همراه همسر و فرزندم برای تزریق آمپول به مطب پزشک رفته بودیم. در آنجا متوجه شدم خانم منشی طلای زیادی همراه دارد . از آن روز برق طلاها وسوسه ام کرد و باعث شد که نقشه قتل او را برای تصاحب طلاهایش بکشم. از طرفی من اعتیاد داشتم و دچار مشکلات مالی بودم. چند روزی درصدد اجرای نقشه کشتن خانم منشی بودم که فرصت مناسبی پیدا نکردم. سرانجام بعد از چند روز زیر نظر گرفتن رفت و آمدهای خانم منشی ...
قاتل:دوست زن را کشتم چون مهدورالدم بود
جوان زدم و با دوستم از خانه بیرون آمدیم. من به افغانستان رفتم و ازدواج کردم. اما وقتی با زنم بعد از هفت ماه وارد ایران شدیم پلیس مرا دستگیر کرد و همسرم که از این اتفاق ترسیده بود فرزندم را سقط کرد. چرا سعی نکردی به پلیس خبر بدهی وخودت وارد ماجرا شدی؟ نمی دانم. آنقدر ناراحت وعصبانی بودم وخونم به جوش آمده بود که تصمیم گرفتم خودم این کار را انجام بدهم. آنها مهدورالدم بودند. ...
به احمدی نژاد گفتم سرپل صراط یقه ات را می گیرم، اما خدا در همین دنیا یقه اش را گرفت
افراد کاملاً روشن است. باید گفت اسلام به خطر افتاد ؛ یا کشور به خطر افتاد ؛ لیبرالیسم آمد ؛ دولتی ها می خواهند امریکایی ها در کشور حاکم شوند؛ آنها می خواهند کشور را بفروشند و... این حرف ها خیلی معروف است؛ جدید نیست. سال هاست این تکنولوژی تبلیغاتی وجود دارد. آقای احمدی نژاد در سال 84 که به عنوان رئیس جمهوری منتخب معرفی شد، گفت که می خواهم مافیا را از نفت بیرون کنم . چند روز بعد درمحل مجلس ...
محسن هاشمی :قالیباف عمل گرا است/ این طرف هم دلواپسان کم نیستند
داشته باشید و ما را در منگنه قرار داد. خاله و شوهر خاله من فرش فروش در بلژیک هستند و قبل از انقلاب در آنجا زندگی می کردند. از زمانی که آنجا بودم ابتدا فرانسه خواندم چون زبان انگلیسی بلد بودم ولی آنجا فرانسه زبان بود و مجبور شدم چند ماهی فرانسه بخوانم. بعد وارد دانشگاه برای رشته مهندسی شدم. بعد هم کانادا برای ارشد رفتید. بله. موقعی که لیسانس را گرفتم برای ارشد به ...
عالمی که مورد احترام خاص امام زمان قرار داشت
می دهد. با من حرف می زند. مرا مخاطب قرار می دهد و این روز عید من است. لذا جشنی گرفت و عدّه ای را دعوت کرده، پذیرایی کرد و شیرینی داد. مردم گفتند چه جشنی است؟ گفت جشن تشریف است نه تکلیف. من مشرّف شدم نه مکلّف؛ چون کُلفتی (سختی) نیست، شرافت است. شخصیت اجتماعی سید بن طاووس سید بن طاووس در بین علما و مردم زمان خویش از احترام خاصی برخوردار بود. او علاوه بر اینکه فقیهی نام ...
زمانی برای قدرنشناسی از بزرگان
9 متری شروع کرده بود و سال ها بعد دو هزار کارگرِ همکار داشت در حالی از کار کنار گذاشته شد که کارخانه ایران کاوه را تا 250 هزار مترمربع توسعه داده بود. شاید بتوان او را پدر کامیون سازی ایران نامید و باید برای همین از او قدر دانی کرد. کامیون های ساخت او بار اصلی ساخت وسازهای پیشرفت کشور را به دوش کشیدند و هنوز با 70 سال سن جاده های ایران را زیر پا می گذارند. او که از فرزند خود ایران کاوه دور شده ...
دختر 15 ساله بودم که صیغه یک مرد شدم / وقتی باردار شدم همه چیز تغییر کرد
مادرم خبری نداشتم. این گونه بود که خاله ام با دیدن وضعیت اسفبار زندگی پدر و مادرم، مرا که تقریبا فراموش شده بودم نزد خودش برد تا در کنار او زندگی کنم. از آن به بعد هم دیگر اطلاعی از پدر و مادرم ندارم. روزها می گذشت و من در حالی که همه آرزوهایم را بر باد رفته می دیدم وارد سن 15 سالگی شدم. مدتی بعد خاله ام پیشنهاد کرد با پسری ازدواج کنم که هیچ آشنایی با او نداشتم. من هم که نمی توانستم برای خودم ...
7 مرداد شیر مادر؛ اکسیر معجزه گر
با دکتر قریب را آغاز کردم. خاطره ای هم از دکتر قریب دارید؟ من در طول سه سال دوره رزیدنتی ام این شانس را داشتم که مورد توجه مرحوم دکتر قریب قرار بگیرم. ایشان به دفعه های مکرر کوشش می کرد مرا به همکاران خود معرفی کند مثلا در کنفرانسی که بنا بود شخصیت های بزرگی سخنرانی کنند. ایشان یک موضوعی را به من سپردند. من بسیار تعجب کردم. اصلا جرات هم نداشتم در آن جمع حضور پیدا ...
امروز مورد سوءاستفاده قرار گرفته ام!
احساس نکردم. هنوز 4 سال بیشتر از عمرم نگذشته بود که واژه طلاق در فکر و ذهنم پیچید. آن زمان پدر و مادرم آخرین روزهای توأم با نزاع و فحاشی را در کنار من سپری می کردند و هر بار فریاد طلاق پایان بخش درگیری آنها بود. من هم با شنیدن این کلمه فقط می دانستم قرار است آن ها از یکدیگر جدا شوند ولی از عاقبت فاجعه بار این کلمه اطلاعی نداشتم. بالاخره آن روز فرا رسید و مادرم در حالی که مرا در آغوش گرفته ...
محسن هاشمی: همه اعتبار ما از آیت الله هاشمی است/ احمدی نژاد منوریل را به قم تحمیل کرد/ عده ای تهران را ...
پاسخ به این سوال که پس از آن به کانادا رفتید، گفت: فوق لیسانس را کانادا گرفتم و سال 65 به ایران برگشتم. یکی از کارهایی که پدر همیشه من را تشویق می کردند صنایع دفاعی بود، از همین رو زمان تحصیل ایده هایی در این باره در ذهنم متبلور می شد. مدتی نیز در صنایع دفاع مشغول فعالیت شدم که آن زمان با شهید تهرانی مقدم همکار بودم. او آدم عجیب و مخلصی بود و مقام برایش مهم نبود. اطلاعات موشکی پدر زیاد ...
جنایت سیاه در باغ متروکه
به گزاشر نامه نیوز ، سیما قربانی جنایت سیاهی شده بود و ماجرا را این طور تعریف کرد: دیشب زمانی که برای رفتن به خانه سوار ماشین شدم، تصورش را هم نمی کردم سرنشینان خودرو مردان شیطان صفتی باشند و مرا قربانی خواسته شومشان کنند. چند لحظه ای بیشتر از سوار شدنم نگذشته بود که یکی از دو پسر جوانی که سرنشین خودرو بود با تهدید چاقو مرا وادار کرد سرم را زیر صندلی عقب خودرو ببرم. ترسیده بودم، التماس می کردم و ...
مروری بر کارنامه اقتصادی آقازاده های خاص: از ژن مرغوب دوطرفه پسر عارف تا بوعلی سینا رشوه خوار!
نظر خواهی قرار گرفته و اعتراضی بر آن قابل قبول نخواهد شد. سلطان ژن ؛ حمیدرضا عارف اما سه سال پیش، 13 اسفند 1393، پایگاه خبری-تحلیلی رجانیوز ، در واکنش به صف کشیدن آقازاده ها برای ثبت نام در اتاق بازرگانی تهران، به فعالیت های اقتصادی حمید رضا عارف(معروف به پسر عارف و جدیدا سلطان ژن ) پرداخت. طبق این گزارش، حمیدرضا عارف پسر محمدرضا عارف معاون اول دولت اصلاحات، که آن ...
قاتل بنیتا: مرا اعدام کنید / قرار بود بچه را با آژانس به خانه اش بفرستیم ولی .. + عکس
حادثه از پدر بزرگ بنیتا خواست در هیچ شرایطی آنها را نبخشد. وی گفت: من را اعدام کنید و اشد مجازات حق ما است. مهدی، متهم ردیف دوم گفت: بعد از اینکه محمد پراید را سرقت کرد، من به سر خیابان رفتم و در قیامدشت خودم را به او رساندم. بعد از اینکه وسایل داخل خودرو را برداشتیم به محمد گفتم که آژانس بگیر و بچه را به خانه اش بفرست. بعد از هم جدا شدیم تا اینکه چند روز بعد متوجه شدم بچه را برنگردانده است. بعد ...
هوشنگ توکلی: چماقداران به دستور مهاجرانی به ارکستر سمفونیک حمله کردند
آن وزارت فرهنگ و آموزش عالی می گفتند. بخش سینمایی و فرهنگ و هنر این وزارتخانه را شوراها اداره می کردند. در دوره ای که ما وارد فرهنگ و آموزش عالی شدیم، آقای عالمی به سمت مدیرکل تولیدِ فرهنگ و هنر انتخاب شده بود و مسئولیت لابراتوآر هم بر عهده وی بود. حدود 800 نفر پرسنل زیر نظر آقای عالمی کار می کردند، بعد از گذشت چند ماه که کارها سر و سامان گرفت، خود به خود آقای عالمی نتوانست در حوزه مدیریت پابرجا ...
محسن هاشمی: احمدی نژاد سال 84 گفت حاضرم به نفع هاشمی کنار بروم/ عده ای تهران را پیش خور کردند
داشته باشید و ما را در منگنه قرار داد. خاله و شوهر خاله من فرش فروش در بلژیک هستند و قبل از انقلاب در آنجا زندگی می کردند. از زمانی که آنجا بودم ابتدا فرانسه خواندم چون زبان انگلیسی بلد بودم ولی آنجا فرانسه زبان بود و مجبور شدم چند ماهی فرانسه بخوانم. بعد وارد دانشگاه برای رشته مهندسی شدم. بعد هم کانادا برای ارشد رفتید. بله. موقعی که لیسانس را گرفتم برای ارشد به ...
رگ خواب و عشق هایی که کامروا نشدند!
نزدیک بوده و برایم اولویت ساخت داشته اند اما از سال ها پیش به شدت تحت تاثیر آثاری بودم که در آنها یک زن در مسیر تخریب خودش قرار می گرفت؛ فیلم های سرگذشت آدله ، شش صحنه از ازدواج و ... که کاراکتر اصلی آنها یک زن بود برایم به شدت جذاب بودند؛ میان فیلم های ایرانی نیز سارا ، بانو ، لیلا و ... را خیلی دوست دارم. به عنوان کارگردان اصراری بر این که فیلم مردانه یا زنانه بسازم ندارم. به فراخور ...
مکتوبات تازه یاب صدراعظم قاجار منتشر شد
ای نیز می توان به وجود آورد و چون مقامی عالی داشت، شیوه نثر او مطلوب و مورد تقدیر قرار گرفت و این مرد، میرزاابوالقاسم، پسر میرزا عیسی معروف به میرزا بزرگ است که بعد از پدرش به لقب قائم مقام از طرف فتحعلی شاه ملقب گردید. به تازگی مجموعه ای از نامه های قائم مقام فراهانی، صدراعظم محمدشاه قاجار که در کتابخانه سلطنتی کاخ گلستان نگهداری می شد و در بیش از 160 سال گذشته کمتر کسی از آنها خبر داشته ...
به صورت اتفاقی یک روز به خانه برگشتم صحنه ای را در خانه دیدم که ای کاش می مُردم!
چرا که همسرم به خاطر رفت و آمد با دوستان نااهلش مشکلاتی را در زندگی مان به وجود آورد. او بیشتر اوقات بیکاری اش را با رفقایش می گذراند و همین مسئله باعث آزار من می شد. چندین بار به خاطر همین رفت و آمدهای نامتعارف با دوستانش، با هم جر و بحث کردیم ولی او با فحاشی و توهین اجازه دخالت نمی داد، من هم بعد از چند بار گفت وگو تصمیم گرفتم که کاری به کار او نداشته باشم و به امور خانه داری و بچه داری ام برسم ...
خسته از اضطراب و التهاب و غیرمنتظره ها...
که بسازیمش. فاجعه محصول اتفاق است، نه خود اتفاق. فاجعه را من به چشم دیده ام. خیلی دیده ام. اما اول بار در ده- یازده سالگی ام بود که پدرم ورشکست شده بود. خانه و خواهر و مادر و برادرم را یادم است و پدر را که نشسته بود و به مادرم گفت که ورشکست شده. وقتی مادر از اتاق رفت و حواس ما که پرت شد، ناگهان لرزیدن شانه های پدرم را دیدم. فاجعه آن بود. فاجعه گریه آن مرد بود؛ و از آن بود که فهمیدم در زندگی ام باید ...
آبلیموی تقلبی
، متکای زیر سرش را به او داد و گفت: ” این را هم ببر و بفروش، تا ببینم راحت می شوم یا نه؟ “ دوست تاجر، از وی پرسید: جریان چیست؟ تاجر گفت: من در کربلا، نمایندگی فروش آبلیموی شیراز را داشتم . آبلیمو وارد می کردم و به مبلغ گرانی می فروختم. ناگهان در شهر، بیماری حصبه شایع شد و پزشکان اعلام کردند که آبلیمو برای درمان این بیماری سودمند است. روز اول کاری نکردم، ولی روز بعد به ...
کمالوند: زیاده خواه نیستم، با بیش از یک گل باید استقلال را می بردیم
غیر قابل باور رخ می داد. به گزارش بولتن نیوز به نقل از فارس، کمالوند افزود: من قبل از بازی هم گفتم برد این بازی خیلی خوشحالم نمی کند و از باخت آن هم خیلی مهم نیست اما خوشحالم که پیروز شدیم. وی در مورد مصدومیت مرتضی اسدی گفت: پای اسدی یک ضربه خورد و خیلی نگرانش بودم که دچار پارگی عضله نشده باشد که خوشبختانه اینگونه نیست. از نظر روحی خودم به او وابسته ام با تعویض او بغلانی به ...
قتل رفیق بد قول + عکس
...: 10 روز در تهران بودم اما کار مناسبی پیدا نکردم. به همین خاطر تصمیم گرفتم به شهرستان برگردم. با کیوان تماس گرفتم و از او خواستم پولم را بدهد اما بهانه اورد. او چند روز به بهانه های مختلف مرا معطل کرد.من که از این وضعیت خسته شده بودم و دیگر پولی نداشتم با کیوان تماس گرفتم و مقابل در خانه اش رفتم. به او گفتم بهتز است دست از بدقولی بردارد اما او با داد و فریاد می خواست ابرویم را ببرد که با هم ...
کارچاق کنی و دریافت زیرمیزی از معضل های شهرداری تهران است/ وزارت علوم همیشه با دانشگاه آزاد اختلاف داشت ...
عقلانیت صحبت می کنم عده ای فکر می کنند، محافظه کارانه رفتار می کنم. نفر اول انتخابات شورای شهر و روستا درباره فعالیتش در حوزه موشکی اظهار کرد: به خاطر تخصصی که داشتم، وارد گروه تحقیقاتی موشک ها شدم و تا سال 76 ارتباطم با صنایع موشکی قطع نشد. حاج آقا دل رحم بودند و در آن زمان که جمله ای به اشتباه در سایت منتشر شد، بسیار به ضرر ما تمام شد. او با اشاره به حمله موشکی سپاه گفت: من فکر ...
با خودم گفتم این سید جوان ما فوق یک طلبه عادی است
رئیس فرقه شیخیه کرمان- آنجا را ترک گفتم و به تهران آمدم. با فروش منزلی کوچک تر که در تهران داشتم خانه ای در محله ای جوبشور قم تهیه کرده و در آن مستقر شدم. پیغامی به من رسید که آقای خامنه ای قصد دیدن مرا دارد. پرسیدم: آقای خامنه ای کیست؟ گفت: یکی از طلاب . گفتم: تشریف بیاورند . روز و ساعت مقرر، چند نفر روحانی که جلوتر از همه آنها سید جوانی که قد بلندتر از بقیه بود و در طول مدت حضور در ...
وقتی از شهر خارج شد، جیغ کشیدم اما ...
چند بار عذرخواهی کرد و با تعریف و تمجید بسیار از من ، مدعی شد که قصد داشته از این طریق شماره تلفن مرا به دست بیاورد.او خود را دی جی معروفی معرفی کرد که ساکن تهران است و گفت می خواهد برای به اجاره واگذار کردن منزلشان در منطقه ها شمیه به مشهد کند. چند روز بعد دوباره با من تماس گرفت و گفت وارد مشهد شده و قصد دارد مرا ملاقات کند و هدیه ای را که برایم تهیه کرده به من بدهد. ابتدا مخالفت کردم ولی با ...
چقدر می دهی آزاد شوم؟
تاکسی بودم که خودرویی مقابلم نگه داشت و سرنشینان خودرو به زور مرا سوار کرده و بعد از ضرب و شتم داخل پارک رها کردند. اما تحقیقات نشان می داد زن جوان واقعیت را نمی گوید و جراحات او سطحی است؛ همین مساله باعث شد تا او واقعیت ماجرا را برملا کند. به خاطر انتقام اما گاهی اوقات انگیزه در این آدم ربایی ها بیشتر می شود و آدم ربایی ساختگی به خاطر انتقام صورت می گیرد. یکی از این ...
همه اعتبار ما از آیت الله هاشمی است/ احمدی نژاد منوریل را به قم تحمیل کرد/ عده ای تهران را پیش خور کردند
ماموران مواجه شد که این باعث گریه من، پدر و ماموران ساواک شد. از یک پادگان دو اسلحه برداشتم او همچنین درباره حضورش در فعالیت های انقلابی گفت: از سال 54 حاج آقا به یک زندانی طولانی رفت. من 14 ساله بودم و احساس می کردم مرد خانواده هستم. روزهای آخر انقلاب که همه در راهپیمایی ها شرکت می کردند من نیز حضور داشتم و به صورت شانسی در یک موقعیت قرار گرفتم و توانستم از یک پادگان دو ...
معتاد با موادمخدر خلأهای خود را پر می کند / می گفتم نمی شود بدون مواد مخدر زندگی کرد
فروشی می کند شیشه تمیز می کند وقتی وارد خانواده اش می شوید می بینید سرمنشأ آن پدر یا مادر معتاد خانواده است این طور نیست که آن پدر و مادر بد باشند نه. این پدر و مادر از مواد مخدر دستور می گیرند و چون اجبار در مصرف دارند راهی ندارند برای همین برای بدست آوردن جنس مصرفی دست به دزدی و بزه های دیگر می زنند. اسلامشهرخبر: اگر اجازه بدهید در مورد روزهایی که شما مصرف مواد داشتید سؤال بپرسیم، شما ...
ماجرای مرد چاپلوس و خردزدی پدر کریم خان زند
متولد شدم و سال ها با وضع اسف باری زندگی کرده و نعمت بینایی و دیدن اطراف و اکناف خود محروم بودم تا اینکه روزی افتان و خیزان و کورمال خود را روی زمین کشیدم و به سختی به زیارت آرامگاه پدر شما رفته و برای کسب سلامتی خود، متوسل به مرقد مطهر ابوی مرحوم شما شدم. در آن مزار متبرک آنقدر گریه کردم که از فرط خستگی و ضعف، بیهوش شده، به خواب عمیقی فرو رفتم! در عالم خواب و رویا، مردی جلیل القدر و نورانی را ...