سایر منابع:
سایر خبرها
هنگام شهادت خواسته بود سرش را بلند کنند تا به آقا سلام دهد
کنارت هستم. برایم دعا کن اگر ته دلت راضی شود همه چیز درست می شود. پدر و مادرش قرآن را گرفته بودند و من کاسه آب دستم بود. جلوی در پوتینش را محکم بست. گفت: خیلی به تو اطمینان دارم واقعاً لیاقتش را داری. رفت تا سرکوچه و دوباره برگشت. مرا نگاه کرد و آب را پشت سرش ریختم. قرار بود برویم مشهد که رفت سوریه. یک شب قبل از شهادت خواب دیدم در مشهد بعد از زیارت یک آقای نورانی در دست چپم جای حلقه انگشتر عقیق و ...
مروری بر زندگینامه سردار شهید “حسین لشگری”
به گزارش ایران ویج به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح قزوین؛ خلبان آزاده حسین لشکری، ملقب به سیدالاسراء ایران، در سال 1331 در روستای ضیاء آباد شهرستان قزوین به دنیا آمد. وی دوره تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان رساند و برای ادامه تحصیل به قزوین رفت. در سال 1350 پس از اخذ دیپلم برای انجام خدمت سربازی به لشکر 77 خراسان اعزام شد. همان موقع با درجه گروهبان ...
کامبیز با خواهر شوهردارمن ارتباط داشت
پدر قربانی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من با دریافت دیه از قصاص صرف نظر می کنم. اما مادر مقتول در حالی که اشک می ریخت گفت: به هیچ قیمتی از خون پسرم نمی گذرم و حاضرم سهم همسرم را بپردازم تا قاتل پسرم اعدام شود. سپس متهم به دفاع پرداخت و گفت: من حال طبیعی نداشتم که با کامبیز درگیر شدم. او با رابطه پنهانی که با خواهرم برقرار کرده بود آبرویمان را در محل برده و موجب سرافکندگی ما شده بود. من برای ادب کردن دوستم با او قرار گذاشتم ولی قصد کشتن او را نداشتم. من حالا دفاعی ندارم. در پایان این جلسه هیئت قضایی وارد شور شد و مانی را به قصاص محکوم کرد. ...
علت درگذشت سیمین صداقت، گوینده پیشکسوت رادیو
به کار گویندگی رادیو،دوره خاصی را گذراندید؟ نه،فقط یک دوره تنظیم خبر و آرشیو فیلم را قبل ازانقلاب دیدم. اصلا من بدون اینکه خودم بخواهم یا درسی در اینباره بخوانم وارد رادیو شدم. مدیر دبیرستان ایراندخت تبریز خانم شهبازی بودند و در رادیو کار می کردند و من را برای تست به رادیو بردند. مدیر جدیدی به نام آقای نواب صفا به رادیو آمده بود که ایشان هم ترانه سرا و شاعر بودند. قرار بود یک پسر و ...
به او گفتم شهید شو، اما اسیر نه
ترم 6 فلسفه و مسلط به دو زبان انگلیسی و عربی بود و به مدت دو سال نیز در کلاس نقد و بررسی فیلم شرکت کرده بود و اخیراً که حضرت آقا دریکی از سخنرانی های خود فرمودند جای افرادی مثل شهید آوینی در کشور خالی است و نیاز است جوانان ما راهش را ادامه دهند، محمدامین تصمیم گرفت دوره ارشد خود را در رشته فیلم سازی ادامه دهد و حتی برای این کار یک دوربین فیلم برداری سفارش داد که چند روز بعد از شهادتش به دست ما ...
بلایی که مرد زندانی سر زنش آورد / از صابر طلاق خواستم او به من تهمت زد و ...
زن 35 ساله درحالی که می گفت دیگر از اعمال و رفتارهای وحشتناک همسرم به ستوه آمده ام و حتی برای لحظه ای دیگر نمی توانم با او زندگی کنم، به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: با اتمام تحصیلاتم در مقطع راهنمایی، ترک تحصیل کردم و در کنار مادرم امور خانه داری را آموختم. سه سال بعد و در حالی که 17 سال بیشتر نداشتم به خواستگاری صابر پاسخ مثبت دادم و این گونه دوران دیگری از زندگی ام آغاز شد اما اسب ...
متهم : قصد خودکشی داشتم، اسلحه تیر نداشت
ابتدا به جرم خود اعتراف کرد، به کارآگاهان گفت: 24 سال دارم. مدتی پیش به دلیل شرایط بد مالی برای کار به تهران آمدم و برای خانواده ام خرجی می فرستادم. هفت ماه قبل از حادثه پسرعمویم رحیم مرا به یک گروه تلگرامی دعوت کرد و همان جا با زنی جوان آشنا شدم. نرگس به من گفته بود چندماهی است از همسرش جدا شده و به عنوان پرستار دو کودک مشغول به کار است. به نرگس علاقه مند شدم و قصد ازدواج با او را داشتم اما ...
شوهرم را کشتم چون به من خیانت می کرد!
آشپزخانه رفتم که چشمم به چاقو افتاد. آن را برداشتم و با پریشان حالی به شوهرم حمله کردم و ضربه ای زدم. من هیچ وقت قصد کشتن همسرم را نداشتم و در آن لحظه فقط می خواستم او را بترسانم چون مرا بشدت کتک زده بود. حالا هم از مرگ هیچ ترسی ندارم اما تنها نگرانی ام، سرنوشت نامعلوم و مبهم تنها دخترم است. به همین خاطر از خانواده شوهر مرحومم و قضات دادگاه عاجزانه درخواست دارم مرا به خاطر دخترم وبه خاطر جوانی ام ببخشند. من از وقتی بازداشت شده ام نتوانسته ام براحتی دخترم را ببینم و روزها و شب هایم را با کابوس مرگ می گذرانم. پس از پایان محاکمه، قضات وارد شور شدند تا حکمشان را درباره این زن صادر کنند. ...
آیا تخمه ژاپنی برای کشور ژاپن است؟ /ویژگی های طناب خوب برای ورزش کردن /تاکی تخلفات باغ وحش وکیل آباد ...
...، با مواد مختلف تشکیل دهنده و نیز انواع حرکات نمایشی و بسیار حرفه ای با طناب وجود دارد که برای انجام آنها فرد علاوه بر انعطاف بسیار خوب بدنی باید تحت آموزش مربی ورزشی قرار بگیرد. عکاسی با توله ببر به چه قیمت؟ تسنیم:در حالی که تخلفات باغ وحش وکیل آباد مشهد که سالهاست بدون در دست داشتن مجوز سازمان حفاظت محیط زیست و به صورت غیرقانونی فعال است همچنان ادامه دارد و معاونت ...
جانبازی با کلکسیونی از مجروحیت، اما ثابت قدم و پُرتلاش
شده بودم که بعدها دانستم برای لحظاتی مرا رها می کنند و در کنار پیکر شهدا قرار می دهند. بعد متوجه زنده بودنم می شوند. سپس به بیمارستانی در شیراز منتقل شدم که بر اثر تراکم تعداد مجروحین به تهران منتقل شدم. تا سال 1372 به صورت متوالی در بیمارستان بستری بودم و روند درمانم ادامه داشت تا اینکه کم کم توانستم روی ویلچر بنشینم. از سال 67 تا 72 چندین سال از طلایی ترین روزهای عمرم به ناچار روی تخت بیمارستان ...
زن جوان در دادگاه: شوهرم را کشتم چون به من خیانت می کرد و همه وقتش را با یک دختر می گذراند
رسیده بود و نمی توانستم سایه سنگین یک دختر را که شوهرم تمام اوقاتش را با او می گذراند تحمل کنم به آشپزخانه رفتم که چشمم به چاقو افتاد. آن را برداشتم و با پریشان حالی به شوهرم حمله کردم و ضربه ای زدم.اما من هیچ وقت قصد کشتن همسرم را نداشتم و در آن لحظه فقط می خواستم او را بترسانم چون مرا بشدت کتک زده بود. حالا هم از مرگ هیچ ترسی ندارم اما تنها نگرانی ام، سرنوشت نامعلوم ومبهم تنها دخترم است.به همین خاطر ...
چاقوکشی مرگبار به خاطر بی توجهی شوهر
زمانی که برای تحقیقات بیشتر پیش روی بازپرس پرونده قرار گرفت، گفت: 5 سال قبل من و رامین با هم ازدواج کردیم و پس از مدتی به خاطر بی توجهی های همسرم اختلافات ما شروع شد تا این که صاحب فرزندی شدیم. فکر می کردم با آمدن بچه زندگی مان تغییر کند؛ اما هیچ اتفاقی نیفتاد. شب حادثه رامین مثل همیشه بدون توجه به من روی مبل نشسته بود و با تلفن همراهش بازی می کرد که نسبت به این رفتارش ناراحت شدم و از او خواستم گوشی ...
محاکمه مهمانی که صاحبخانه را به قتل رساند
و دارو مصرف می کردم. به همین خاطرشب حادثه هم حالت عادی نداشتم... آیا سرقت هم کردی؟ نه چیزی ندزدیدم. بعد از قتل یونس چکار کردی؟صبر کردم صبح شود، بعد رفتم سرکار... چرا کفش های صاحبخانه را پوشیدی؟ نمی دانم، آن روز حالم خوب نبود و بدون اینکه متوجه باشم کفش های دوستم را پوشیدم... ازدواج کرده ای؟بله یک فرزندهم دارم اما از همسرم چند سال قبل جدا شده ام. ...
افشای راز شلیک های شبانه
. لیلا می گفت شوهرش مرد بد اخلاقی است و اجازه نمی دهد او از خانه خارج شود. لیلا می خواست از شوهرش جدا شود اما همسرش مخالف این جدایی بود. وی ادامه داد: حتی لیلا یکبار از من خواست تا به محل زندگی پدر و مادر او در شهرستان بروم و با آنها صحبت کنم. من هم به مینودشت رفتم اما پدر او مرا نصیحت کرد تا دست از سر دخترش بردارم. آخرین بار لیلا تماس گرفت و گفت بهتر است رابطه مان را تمام کنیم. او گریه می ...
ماجرای قتل فجیع مادر و نوزاد 11 ماهه در مشهد
چگونگی ماجرا گفت: روز سه شنبه گذشته من از منزلم در گلبهار خارج شدم و همسرم نیز قصد داشت به منزل پدرم در مشهد برود. او لوازم پسرم را داخل ساک ریخت و بعد از من به سوی مشهد حرکت کرده بود ولی دیگر از او اطلاعی نداشتم تا این که صبح روز چهارشنبه وقتی فهمیدم که به منزل پدرم نرفته است احتمال آدم ربایی دادم و به همین خاطر شکایتی را در دادسرای گلبهار مطرح کردم و خودم به همراه پسرعمویم در همین مسیر به جست ...
گفتنی های شنیدنی استاد فضل الله توکل از یار همراهش اسدالله ملک
، آوردیم و در سالن انداختیم! خدا رحمتش کند. یک روز جمعه ای بود که محمودی منزل ما بود و اسدالله خان ملک هم به خانه ما آمده بود و این دو نفر یکدیگر را دیدند و با هم دوست شدند و تا ساعت دو شب با هم ساز زدیم و محمودی خواند و بعد اسدالله رفت. در سال 38 هم که من به گل ها رفتم، اولین کارم با محمودی خوانساری بود که یک برنامه برگ سبز ، شماره 65 در سه گاه اجرا کردیم. *ایرنا: ببخشید استاد، این ...