سایر منابع:
سایر خبرها
روایت کیانوش عیاری از آرزوهای حسرت بارش...
...، نه با من بلکه با دیگر فیلمسازان ولی من چون همیشه سکوت می کردم و غر نمی زدم و مسائلم را رسانه ای نمی کردم، شاید کمتر در معرض مخالفت ها قرار گرفته باشم. آن زمان تنوره دیو برای فستیوال دهلی انتخاب شد و این فستیوال در آن موقع یکی از پنج جشنواره الف دنیا بود؛ جشنواره ای که جانشین جشنواره جهانی تهران پس از انقلاب شده بود و بعدها از دهلی به قاهره منتقل شد. در آن مقطع فیلم مرا به بهانه اینکه باید ...
رشد 40 درصدی مستاجران در دولت یازدهم/ فاجعه واردات 70 درصدی نوشت افزار
این اظهارات مبهم نشان می دهد برگ برنده دولت در آستانه انتخابات ریاست جمهوری حالا ظاهرا به بن بست خورده و بعد از آن همه مانور روی هواپیماها، از اولتیماتوم به اروپایی ها برای فشار بر آمریکایی ها خبر می دهند. همه این پیگیری ها در حالی بود که روزی همین مسئولان می گفتند برای حل مشکلات، به جای اروپایی ها باید با کدخدا (آمریکا) مذاکره بشود! * خراسان - فاجعه واردات 70 درصدی نوشت افزار ...
داستان 50 سال عاشقی غلام ژاپنی و ممدلالی
بهم نقش بده آخرش یه نقش چهار پنج ثانیه ای بهم داد من بعد چهل سال یعنی با التماس باید یه پلان چهار ثانیه ای بگیرم؟! یعنی شما معتقدید برای هنروری هم پارتی بازی میشه؟ سر کارای جدید که میرم هنرورا پول میدن که بازی کنن، انقدر این جوونای علاقه مند زیاد شدن آشناهای کارگردان و دیگر عوامل زیادن که اصلا کسی دیگه دنبال ما نمیاد، بازم میگم خدا خیرش بده این برنامه ماه عسل و اون باعث شد یه ...
دزدان خشن در تله پلیس تهران
را نقش بر آب کرد. پژمان گفت: مدتی قبل 24 میلیون تومان به شوهر خواهر بهرام قرض دادم اما چکی که بابت این پول داده بود برگشت خورد. چندباری به سراغ ایمان رفتم تا پولم را بگیرم که هر بار مهلت می گرفت. درنهایت آخرین بار گفت که با او همراه شویم تا گنجی را که پشت امامزاده ای در اردکان دفن است از خاک بیرون آوریم و علاوه بر اینکه بدهی ام را بدهد پول خوبی هم گیرمان می آید. پیشنهاد خوبی بود و من و ...
زنی که در خرمشهر سه بار دستگیر و آزاد شد
.... ناگهان دستش را کشید و گفت نه این کار را نکنید! من کی هستم که دست مرا بوسید، شرمنده ام نکنید! گفتم مامان محمود آنقدر خودت را اذیت نکن، خدا بزرگ است. گفت خیلی سخته دخترم انتظار کشیدن کسی را که خبر از آمدن او نداری، دست خودم نیست. این را می گفت و سرش را با بی قراری تکان می داد. گفتم پسرت چند ساله بود که اسیر شد؟ جواب داد: بچه ام محمود تازه هفده سالش تمام شده بود. زمان انقلاب همه اش در ...
تلویزیون ندیدن برای بعضی ها پُز است
و دیگر بودنش تکانه ای بر این عالم نباشد. حالا 18 سالی می گذرد از آن روزی که منصور ضابطیان از لابه لای صفحات مجلات جوان پسند بیرون آمد و به تلویزیون قدم گذاشت. او آن روزها یک ژورنالیست خوش فکر بود اما کمتر از دو دهه بعد، مجری گری، برنامه سازی، نویسندگی کتاب و جهانگردی به کارنامه کاری اش ضمیمه شد.از این حیث، او یکی از هنرمندان پُرکار و پُرشور ایرانی ا ست. در سفر کوتاهی که اخیرا به مشهد ...
ملایی: برخی در فدراسیون گذشته می خواستند نقش جاسوس را بازی کنم
. تمام ورزشکاران دنیا با بهترین شرایط در این رویداد حاضر شده بودند اما من در روز مسابقه خودم کارهای بانداژ دست و پایم را انجام دادم. محجوب در حال وزن کم کردن بود و جانی در بدن نداشت و من نیز قصد مزاحمت برای او نداشتم. مجبور بودم برای مرور فن سراغ ورزشکاران دیگر کشورها بروم. المپیک خاطره تلخی برای من بود اما بعد از المپیک تصمیم گرفتم دیگر اشتباهی مرتکب نشوم و تحت تاثیر هیچ کسی قرار نگیرم. در حال حاضر ...
من جان بخش سینمای ایران هستم!
، نزدیک مراسم عروسی اش همه کارها را انجام دادم و به پروژهایی هم که در آن زمان کار داشتند گفتم که عروسی دخترم است. باورتان نمی شود همان شب و در سالن زنگ زدند که عمو کارمان در خیابان است و می خواهیم یک سکانس را در میوه فروشی بگیریم! من خودم را سریع رساندم و به بهانه شیرینی خریدن تا سعادت آباد رفتم و برگشتم! آن شب سر صحنه بچه ها هم کلی از دیدن من تعجب کرده بودند که با کت و شلوار و لباس رسمی رفته بودم و ...
داعش چگونه 4 هزار نیروی خود را به کشتن داد؟
ناگفته های یک جوان که پس از پیوستن به گروه داعش پشیمان و فراری شد و ماجرا های خود را با کمک نویسنده ای به شکل یک کتاب درآورد را بشنوید. به گزارش بصیرآنلاین, در رقه بودم ، داستان ابو زکریا ، جوان آلمانی تونسی است که پس از ظهور داعش به امید وعده های این گروه شام سفر می کند. اما یک سال بعد همه رویاهایش را بر باد رفته می بیند، لذا به همراه سه تن از دوستانش تصمیم به جدایی از داعش و فرار از ...
گنجینۀ ساز اصفهان
های موسیقی دنیا باشد رفته بودم. یک سه تار هم همراهم داشتم که می خواستم به آنجا هدیه اش کنم؛ اما هرچه کردم نپذیرفتند. می گفتند جز آیین نامه ما فقط نمایش سازهای آلمان است. داشتم با خودم فکر می کردم اگر ما ایرانی ها در چنین موقعیتی بودیم ساز را می گرفتیم و می بردیم خانه خودمان!با خنده ای زیرکانه ادامه می دهد: اما همان جا در بین این همه سرمستی از دیدن موزه و غصه اینکه نتوانسته بودم ساز کشورم را توی ...
جزئیات جدید از نحوه مرگ بنیتا، دختربچه 8ماهه
اش برسان. ترسیده بودم. همان روز به مسعود و حامد که از دوستانم هستند ماجرا را گفتم. به آنها گفتم در تلگرام ببینید بچه به خانواده اش رسیده است یا خیر؟ کوتاهی کردم و باید بچه را برمی داشتم، اما از ترس قانون فرار کردم. قاضی گفت برای کمک به بچه چه کردی؟ متهم ابتدا سکوت کرد و بعد گفت: از دوستانم در همان روز خواستم که بچه را به خانواده اش برسانند. قاضی خطاب به متهم گفت: زمان سرقت خودرو ...
حاج حسن: خدا هست این حرف امام(ره) است
بار بسیج آمد یک لیست پنجاه شصت تا راهیان نور به من داد گفت نظرت را درباره این ها بده. گفتم نظرم درباره این ها هیچی نیست؛ گفتم آن کسی را که انتخاب کرده کنار بیندازید اگر می خواهید مشکل را حل کنید! آقای... همه این سردبیرهای روزنامه های زنجیره ای آقای.... از چهل چراغ می رود آموزش، از آموزش می آید شبکه چهار. شب انتخابات آقای روحانی ایشان برنامه ای داشتند در برنامه رادیو هفت شب ...
اسرار زندگی و مرگ مائو به روایت پزشک مخصوص او
بهداری برای همکاری من فراخوانده شده بودند، دکتر جانگ بینگ چانگ کار شناس کالبدشکافی بود. او با نگرانی به آن سوی پنجره خیره شده بود و غرق در تفکری عمیق به دوردست ها می نگریست. بعد ها شنیدم که او در دوران انقلاب فرهنگی بار ها برای صدور گواهی فوت کسانی که به قتل رسیده یا خودکشی کرده بودند در ساعات نیمه شب احضار می شده است، چون غیرنظامیان مسلح گارد سرخ نمی خواستند چنین حقایق دردناکی ثبت شود. دکتر جانگ غالبا ...
پزشکی را به چشم محل درآمد نبینید
شفا آنلاین: برادرش مرحوم محمدعلی حفیظی از پایه گذاران سازمان پزشکی بود که می گویند اکثر آیین نامه های موجود دستاورد مرحوم حفیظی است. او در همه انتخابات سازمان پزشکی شرکت کرد و هماره نام او در صدر جدل منتخبین قرار داشت. به گزارش شفا آنلاین: مرحوم حفیظی سال ها ریاست دانشکده پزشکی دانشگاه تهران را به عهده داشت و یکی از مشهورترین و خوش نام ترین پزشکان معاصر است که نقش زیادی در شکل گیری ...
عشق به موسیقی از شهدا و عاشورا تا ایران و دماوند
بهترین اثر خود نامیده است! وقتی از او می پرسم بالاخره اگر یک بار دیگر آثار خود را مرور کنید کدام را بیشتر می پسندید با کمی تامل می گوید: الان فکر می کنم شاید سمفونی تهران را دوست دارم. چون نوستالژی من است و خاطرات مرا دربر می گیرد از بهارستان، جمهوری، شمیران با زیبایی هایش! این اثر را بارها گوش می کنم و گریان می شوم! بعد از این کار سمفونی او را دوست دارم را یعنی سمفونی پیامبر اعظم(ص) که ...
تقاضای قصاص قاتل بنیتا در ملاءعام/ جلسه بعدی محاکمه روز چهارشنبه برگزار می شود
برای بار دوم در جایگاه حاضر شد و با اشاره به اینکه در زمان سرقت خودرو محمد را دیده، اما مهدی را ندیده است، بیان داشت: فقط به دنبال ماشین می دویدم و تا با فریاد به سارق بفهمانم که فرزندم داخل ماشین است. وی در ادامه در خصوص نحوه پیدا کردن بنیتا بیان داشت: برای شناسایی بنیتا نرفتم و پدرم او را شناسایی کرد چون می خواستم آخرین تصویر از فرزندم چهره خندانش باشد. به هیچ عنوان گذشت ...
برخورد تند آیت الله طالقانی با مسعود رجوی
در دانشگاه شیراز دانشجو و عضو انجمن اسلامی بودم و همچنین فعالیتهای سیاسی انجام می دادم، وارد نهضت آزادی شدم. در سال 1340 به تهران آمدم. اول برای شرکت در کنگره انجمنهای اسلامی ایران که در شهریور ماه 1340 در تهران تشکیل شد و در آن زمان آقای مهندس بازرگان زندان بودند ولی آیت الله طالقانی آزاد بود و در این کنگره شرکت کرد و از نزدیک ایشان را می دیدیم. بعد از آن هم در تهران ماندم و شب های ...
بهره گیری از داده باز در مواقع اضطراری
در فوریه سال 2011، زلزله شدیدی کرایست چرچ را لرزاند و 185 کشته بر جای گذاشت و موجب بروز اختلال و آسیب قابل توجه در بخش های وسیعی از شهری شد که پیش تر توسط زلزله دیگری تضعیف شده بود. در واکنش به این زلزله، داوطلبان و مقامات در سازمان های امدادرسانی با استفاده از داده باز، ابزار منبع باز، به اشتراک گذاری داده های مطمئن و جمع سپاری موفق به ارائه مجموعه خدمات و سرویس های مورد نیاز برای مقابله با این شرایط اضطراری شدند. ...
درخواست قصاص در ملأ عام برای عاملان قتل بنیتا
سر قرار رفتم، اما مأموران آنجا بودند که ماجرا را برایشان شرح دادم. بعد با نشانی هایی که دادم، مأموران مهدی و محمد را بازداشت کردند. سپس همراه دو متهم به محل رها شدن پراید رفتیم. از ترس مأموران بچه را تحویل ندادم بعد از دفاع متهم ردیف اول، متهم ردیف دوم - مهدی- با سه فقره سابقه کیفری در جایگاه حاضر شد و گفت: 16 ماه بود که مواد نکشیده بودم تا اینکه در سیزده به در بار ...
به تنها چیزی که نمی اندیشید خودش بود
در این زمینه منحصربه فرد بودند. البته بعدها شهیدمطهری و دیگران به دانشگاه رفتند، ولی آنها تفسیر نمی گفتند یا خیلی کم می گفتند. به هر حال بنده با حضور در جلسات تفسیر قرآن مرحوم آقای طالقانی در مسجد هدایت با ایشان آشنا شدم. بعد هم که در زندان شماره4 قصر در خدمت ایشان بودم و واقعاً ایام خوشی بود و از ایشان بهره ها بردم. تمام مدتی که در زندان بودم، درس بود و علم آموزی. حتی صحبت هایی که با ایشان و ...
...و شعر باید بی فایده بماند
مفهوم زمان در نزد بعضی فلاسفه گفته شده. منظورم شعر به هیچ می ماند اما... در مجموعه و جهان آبستن زاده شد است. بعضی از فلاسفه معتقدند زمان یک امر موهوم است. دلایلی هم می آورند که حالا نمی خواهیم واردش بشویم چون بحث خیلی فلسفی می شود. اما خلاصه اش این است که اگر زمان را مثل رودی تصور کنیم، این رود زمانی در آینده جاری است و همان رود در زمان حال جاری است و بعد همان رود می پیوندد به گذشته. ...
رشد اصلاح طلبان بدلی، نگران کننده است/ناتوانی در احقاق شعارهای مطرح شده از سوی دولتمردان و مجلس نشینان، ...
... در پایگاه هوایی بوشهر تجربه ویژه ای داشتم اما دانشگاه شیراز پیگیر بود که مرا بازگرداند و من زیر بار نمی رفتم و می گفتم که اینجا به من نیاز دارند. در نهایت برای بازگرداندن من تا سطح بنی صدر، رئیس جمهور وقت، نامه نگاری شد و او به شرط حضور پزشک متخصص در آن پادگان به جای من با مأموریتم به دانشگاه موافقت کرد. یک سال بعد هم در سال 60 من رئیس دانشگاه شیراز شدم. وقتی در آن سن وسال رئیس ...
بازرگان منحرف نشد / رئیس دولت اصلاحات هم می خواست کنار نمیرفتم/ برخی اصلاح طلبان در زمان انتخابات با من ...
من کاری به مردم ندارم. اینکه مردم چگونه تصمیم می گیرند یک بحث دیگر است اما اینکه یک آدم باید چگونه باشد، مسئله مهمی است. اینکه بخواهد خدای ناکرده یک جوری دلقک بازی دربیاورد که یک عده خوششان بیاید و بخندند و به او رای دهند که در شأن رئیس جمهور مملکت نیست. رئیس جمهور مملکت باید برنامه، فکر و اندیشه داشته باشد و ارائه کند که چه کاری می خواهد بکند حالا مردم رای دادند، دادند. ندادند هم ندادند. اینکه بخواهد بخاطر اینکه رای بیاورد دلقک بازی دربیاورد یا طوری حرف بزند که خوشایند برخی باشد در شأن یک رئیس جمهور نیست. ...
بیژن کامکار: هیچ کس در موسیقی ایران به اندازه ی من عاقبت به خیر نیست
اکثرا بلد نبودند و به عنوان مثال خودِ من همیشه از یکی از بچه های بوشهر که با من بود می خواستم در طناب کشی ها کمکم کند، چون پوست ساز بعد از مدتی استفاده احتیاج به کشیده شدن دارد. این موضوع را با محسن فرمانی در میان گذاشتم و توانستیم راه حلی پیدا کنیم، طوری که بتوان این پوست را با سفت و شل کردن یک پیچ، مانند سازهای دیگر، سفت و شل کرد . در ادامه ی مراسم هانا کامکار از شاگردان بیژن کامکار ...
آیت الله بهاءالدینی:بروید از صیاد درس زندگی بگیرید
به عنوان دو اصل محوری در رفتار و کردارش به عینه مشهود بود. سبک زندگی شهید صیادشیرازی از بعد روابط خانوادگی الان کسی این حرفها را باور نمی کند از قول مادر شهید: الان کسی این حرفها را باور نمی کند، اما علی بعد از پیوستن به دانشگاه افسری، همه حقوق خود را به من می داد می گفت: مادر، من یک جور گلیم خود را از آب بیرون می کشم، اما شما 5 تا پسر و 2 تا دختر دارید. البته بعد ...
حسین علیزاده: هیچ وقت امیدم را از دست ندادم
. اما استادِ کهنه کار پس از از دریافت تندیس خود بیان کرد: خوب است که وقتی این همه دوستان لطف دارند و مقدار زیادی از آن هم واقعیت دارد بگویم که من سختی نکشیده ام و همیشه مثل یک عاشق دنبال گمشده ای بودم که هیچ مقامی نتوانست جلوی مرا بگیرد. ضمن اینکه همیشه امید داشته ام و سینمای ایران این را برای من داشت که با هر کدام از فیلم هایم عاشق شوم و روابط انسانی را ببینم. هر وقت احساس می کردم جوانمردی ...
خاطرات جالب محافظ رهبر انقلاب در دهه 60
می دهید؟ آن زمان آقای خامنه ای می خواستند با هواپیما به تبریز بروند که باید اسکورت می شدند؛ بنده هم در آن تیم اسکورت بودم. یاد دارم ضرب العجلی نمی دانستیم برای چه کاری است؛ ما را منتقل کردند به تهران؛ جالب بود سرپرست اسکورت شهید بابایی بود. شهید بابایی ما را جمع کرد گفت که کدام یک جا دارد چه کسی ندارد. در آن زمان حکم تشریفات فرماندهی برای او اجرا شد و قرار بود بروند اما شهید بابایی گفت تا ...
تقاضای قصاص در ملاءعام برای قاتل بنیتا/ جلسه بعدی محاکمه روز چهارشنبه برگزار می شود
ام زندگی می کردم در این فاصله درباره بچه صحبتی نشد و فقط مهدی می گفت، بچه را تحویل آژانس بده اما من از ترس ماموران به خانه مهدی هم نرفتم. وقتی بنیتا خواب بود ماشین را ترک کردم بعد از سخنان متهم پدر بزرگ بنیتا فریاد زد، حاشیه نرو شیشه های ماشین همه بالا بوده است. متهم در پاسخ به این سوال که چرا بچه را در آن مکان رها کرده است، گفت: ماشین را در حالی که بنیتا خواب بود ترک کردم و ...
تقاضای قصاص در ملاءعام برای متهمان پرونده بنیتا
تصریح کرد: با محمد بچه محل هستیم. مهدی به من گفت محمد از مشیریه ماشین دزدیده و بچه هم داخل خودرو بوده است. همان شب از طریق فضای مجازی متوجه موضوع شدم و عکس بچه را دیدم و صدای مادرش را شنیدم و هیچ گونه اقدامی نکردم. نمی دانستم که موضوع واقعیت دارد . صبح با شماره ای که در فضای مجازی بود تماس گرفتم و حتی به آنها پیام دادم. بعد عمه بچه با من تماس گرفت و گفت که پدربچه با شما تماس می گیرد. رئیس ...
هدایتی: کلاه قرمزی با دو شخصیت جدید به تولید رسید
یادشان نیاید، طغرل صدایم می کنند وی در بخش دیگری از سخنانش به این نکته اشاره کرد که مردم اگر اسم او را هم یادشان نیاید، طغرل یادشان می آید. سخت ترین کار هنری ام کلاه قرمزی است چون متن ندارد گوینده شخصیت پسر عمه زا در کلاه قرمزی یادآور شد: سخت ترین کاری که در زمینه هنر انجام دادم، کلاه قرمزی است. با اینکه در استودیو روی زمین نشسته ایم، میکروفن عروسک گردان جلویمان ...