سایر منابع:
سایر خبرها
ژن خوب در واقعه عاشورا
نمازهایش هردو کربلایی شده بودند انگار! دربانان بهشت بُریر بن خُضیر البته شهرتش تنها به خاطر آنچه بالاتر گفتیم نبود. حتی وقتی پدر و آبا، اجداد، نژاد و قبیله اش را بررسی می کنیم به قبیله همْدان می رسیم که به شجاعت و پاکدامنی شُهره بودند و می گویند حضرت علی (ع) در باره شان گفته اند: اگر دربان بهشت باشم، اجازه ورود بدیشان می دهم و خوش آمدشان خواهم گفت . نه اینکه فکر کنید قرار است ...
پسر محبوب برانکو از کم لطفی ها دلگیر است
زادگاهش گله می کند. حمیدرضا طاهرخانی عاشق تاکستان است و تا امروز برای اعتلای نام زادگاهش از هیچگونه تلاشی مضایقه نکرده است در همین رابطه با بازیکن محبوب برانکو در باشگاه پرسپولیس همکلام شدیم تا گلایه هایش را بشنویم. *از پرسپولیس شروع کنیم. در اولین سال حضور در کنار سرخپوشان پایتخت، افتخارات و خاطره های خوب و به یاماندنی را ثبت کردی. از فصلی که پشت سر گذاشتی صحبت کن. خدا ...
چرا نخبه های ایرانی تمایل به بازگشت ندارند؟
شوند و بر نمی گردند. روزی که از ایران خارج می شوی خانه، ماشین و حتی فرش زیر پایت را می فروشی چون اصلا به برگشت فکر هم نمی کنی. من ولی فکرم همیشه این بوده که همه تخم مرغهایم را در یک ظرف نگذارم. من بورسیه شدم و طبعا خرجم کمتربود، برای همین تصمیم گرفتم خانه ام را در تهران نفروشم و حتی اجاره هم ندهم تا وسایل زندگی ام حفظ بشود. به این فکر کردم که اگر به هر دلیلی به ایران برگشتم با زن و بچه، سربار خانه ...
تفاوت های رفتاری دختران و پسران در رابطه عاطفی
و بدون فکر راهی را در پیش گیریم، در واقع احتمال موفقیت و پیشرفت خود را کم کرده ایم. بنابراین هر چه با برنامه ریزی دقیق تری قدم بردارید، زودتر به مراد دل تان خواهید رسید. پس این خصلت خوب را نباید از دست بدهید، تنهاکافی است تعادل آن را حفظ کنید. پسرها: فضای شخصی خود را می خواهند احتمالا دخترها این جمله را به تکرار از زبان مرد زندگی شان شنیده اند. این فضا می تواند تنها تماشای یک ...
اولین گفتگو با قاتل ستایش قریشی در زندان
خانواده ستایش چه تقاضایی داری؟ آن زمان بچگی کردم. چون مواد و مشروب مصرف کرده بودم حالت عادی نداشتم. محله مان هم شرایط عادی نداشت. من در این شرایط مرتکب اشتباه شدم. از خانواده ستایش می خواهم که من را ببخشند. من ستایش را مثل خواهرزاده کوچکم دوست داشتم. کشیدن شیشه من را بدبخت کرد. اگر حالت عادی داشتم، دست به این کار نمی زدم. خیلی ها تو را خوب نمی شناسند. اگر بخواهی با مردم صحبت و از ...
ای راه نشان داده شده، راه نشان مان بده
... تو را به مُحرَم حسین علیه السلام مرا هم مَحرَم کن... می توانستی آنقدر وابسته ام کنی که نتوانم از داشته هایم دل بکنم...اما خدایا، از همه چیز دل بریده ام... از زن و فرزندم گذشتم... دیگر هیچ چیز این دنیا برایم ارزشی ندارد جز آنچه مرا به تو برساند... پس ای که مرا خوانده ای؛ راه نشانم بده ... و ما از تو می خواهیم که ای راه نشان داده شده، راه نشان مان بده. منبع: ...
آوارگی یک رزمنده جانباز در تهران/زندگی روی صندلی پارک!؟
به گزارش پایگاه انقلاب نیوز ، جانبازان در پیچ و خم های اداری دریافت کارت جانبازی جان و امید خود را هم از دست داده اند. خیلی از آن ها سال ها بدون اینکه در پی نام جانبازی باشند، زخم های سنگین را با هزینه های شخصی خود تحمل کرده اند. آن ها هنوز هم معتقدند که اگر پای جنگ در میان باشد، از کشور خود دفاع خواهندکرد اما از مسئولان گلایه دارند. ابوطالب فلاح جانبازی است که 6 سال برای اثبات جانبازی اش درگیر ا ...
عشق است چنین لاله پرپر دادن؛ در راه شما، علی اکبر دادن
هیئت ها پرچم “یا علی” تکان دادی روزهای جهاد می آمد دل تو راهی سفر می شد آه اگر وقت رفتن تو نبود قفس خانه تنگ تر می شد آن قدر بال و پر زدی آخر در و دیوار آسمانت شد تا که در این مسیر گم نشوی دُرِّ “یا فاطمه” نشان ات شد گفتی از رفتن و نپرسیدم وقت برگشتن تو را حتی شرط کردی که برنگردانند بوی پیراهن تو را حتی ...
شهید محسن حججی در شعر شاعران البرزی
گذاشتی تو رفتی و نگاه من به جاده ای که رفته ای پر از خبر ولی مرا چه بی خبر گذاشتی سکوت کرده ام ببین پس از نگاه آخرت برای خلوت شبانه چشم تر گذاشتی به گوشه ای نشسته ام و بی خیال رفتنت که سر کنم بدون تو بگو مگر گذاشتی برای اینکه محسنی دوباره جلوه گر شود به جای خود برای من تو یک پسر گذاشتی شکوه رفتن تو در تمام شهر پر شده ...
بداهه جمعی از شاعران تقدیم به همسر شهید محسن حججی
به گزارش پیک نکا ،به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ جمعی از شاعران پنجمین کنگره بین المللی شعر بانوان عاشورایی بنیاد آیه های ایثار و تلاش بداهه هایی را به صبر زینبی زهرا عباسی همسر گرانقدر شهید والا مقام محسن حججی تقدیم کرده اند. در دلت شور زینبی داری مرحبا،آفرین به تو خواهر چون شهید مدافع حرم ات قصه را خوانده قلب تو از سر نغمه مستشارنظامی در ...
وصیت نامه اندوهناک شهید محسن حججی
خداوند مرا نخرید. بازگشتم و چهل هفته به جمکران رفتم و از خداوند طلب باز شدن مسیر پروازم را کردم. تا اینکه یک روز فهمیدم مشکل رضایت مادر است. تصمیم گرفتم و آمدم به دست و پای تو افتادم و التماست کردم و گفتم مگر خودت مرا وقف و نذر خانم فاطمه زهرا(س) نکردی و نامم را محسن نگذاشتی، مادرجان، حرم خانم زینب(س) در خطر است اجازه بده بروم. مادرم.... نکند لحظه ای شک کنی به رضایتت که من شفاعت کننده ات ...
آنجلینا جولی مرموز و استوار از جدایی اش از برد پیت گفت
...> جولی در انتها اشاره ای هم به جدایی اش می کند و می گوید که می داند مردم درباره او چطور فکرمی کنند – و اشاره اش به ترک کردن پیت است- او می گوید: هرگزتوقع ندارم کسی باشم که همه بتوانند درکش کنند یا دوستش داشته باشند. و این از نظم قابل قبول است ، چون خودم می دانم کی هستم، وبچه هایم هم می دانند کی هستم. او به سرعت با من خداحافظی می کند و من در دل خورشید و گرما پیش می روم تا دروازه سنگین امنیتی به آرامی پشت سرم بسته شود. ...
راز سید عماد/دفترچهارم
عمل کنی و بهت میگم تا زنده ام به کسی چیزی نگویی ،گفتم : چشم ،گفت: من سالها قبل حدود ده سال پیش تو عالم خواب دیدم در خانه قدیمی دو طبقه ای هستم، و از پله پایین می آمدم و حضرت آقا (مقام معظم رهبری) داشتن می آمدن بالا بهم برخوردیم سلام دادم ،جواب سلام را با این نکته جواب داد: آقا سید محمد حسین علیک سلام .من تاچند روزی درپوست خودم نمی گنجیدم وخوشحال بودم .چون من خیلی سادات رو دوست دارم ...
گپی با قیصر دفاع مقدس
، ادامه می دهد: اول قبول نکردم، اما وقتی فیلمنامه را دست گرفتم نتوانستم قصه را رها کنم، بی وقفه خواندم و آخرش حتی به گریه افتادم چون حس خیلی عجیبی داشت. بعدها هم که سر کار رفتم متوجه شدم شخصیتی که بازی می کنم مربوط به شهید حسین سوری بود و بخش اعظمی از فیلم بر اساس خاطرات او نوشته شده بود. کلا فیلم در زمان خود کار بسیار موفقی شد و شاید اگر در پذیرش آن کمی تعلل کردم بخاطر این بود که فکر می کردم تئاتر ...
آرزوهای دختر کشتی گیر؛"یزدانی سوم" + فیلم
تکواندو بود. پدرم به من گفت خودت یکی از این رشته ها را انتخاب کن وقتی به تماشای ووشو رفتم بچه های تالو مشغول به فعالیت بودند و چون حرکات نمایشی بود و هیجانی در آن وجود نداشت رغبتی به آن نداشتم اما برعکس با تماشای تکواندو که دیدم همه در حال مبارزه کردن هستند بسیار علاقه مند شدم و در تکواندو ثبت نام کردم. شاید اگر آن روز بچه های ووشو مشغول ساندا بودند ووشو را نیز انتخاب می کردم. *هر مدالی که ...
آرزوی شهادت یک نوجوان
از آن من بگیرید و بروید؛ زیرا مقصود این جماعت کینه توز من می باشم و چون مرا یابند به شما تعرضی نرسانند. مورخین گزارشی از رفتن اصحاب ننوشته اند و جز اظهار فداکاری و پایداری از یاران امام چیزی نقل ننموده اند. و چون یاران و اصحاب بر آمادگی برای حماسه سازی و شهادت تاکید نمودند. امام به ترسیم حادثه بزرگ عاشورا پرداخت و فرمود هر کس می ماند بداند فردا چیزی جز شهادت نیست. قاسم بن حسن که در این ...
ماجرای آزاده ای که در سومین سالگرد شهادتش، از اسارت بازگشت+ اسناد
تشویق میکرد(حل حل)محکم محکم بادکن با زحمت زیا دیک انگشت ازدستکش پراز بادشد بعد از آموزش وتوصیه به اینکه تنها درمان شما فعال کردن ریه است تا جراحات آن تخلیه شود؛ چون توان صحبت کردن نداشت اما روز بعد که به حرف آمد، خود را "عبدالله دل افروز" از تیپ حضرت امیرالمومنین ایلام و اهل طایفه بولی معرفی کرد. وی پاسداربازنشسته وهم اکنون دربیمارستان قایم عج مشغول به خدمت است. امیرابوهاجرکی بودچه ویژگی داشت ...
روایت حماسه رزمنده ایرانی فاطمیون در محرم امسال +تصاویر
بود که پس از جانبازی از ناحیه دست و پا در اول مهرماه و مصادف با دوم ماه محرم الحرام به مقام رفیع شهادت نائل شد. پدرش شهید سنجرانی می گوید: رضا در 40 سالگی شهید شد و امروز بعد از 40 سال احساس می کنم پسرم را نمی شناختم، انگار از جنس ما آدم های عادی نبود، من خودم هم سال ها در جنگ هشت سال دفاع مقدس بودم اما رضا از من پیشی گرفت، او لایق شهادت بود و من نه. خانه پدری شهید سنجرانی در منطقه قاسم ...
اشعار ویژه شب هفتم ماه محرم+اشعار زیبای خود را ارسال کنید
... نعره خواهم زنم از دل نتوانم پسرم مادرت دیده به راه است که سیراب آیی با چه رویی تن تو خیمه رسانم چه کنم بی هوا تیر رسید و نفسم بند آمد با نگاه تو گرفته ست زبانم پسرم خون من گردن آنکس که گلوی تو برید حسرت بوسه نهاده به لبانم پسرم صبر کن تا پر قنداقه ی تو پاره کنم سخت جان می دهی ای راحت جانم پسرم ز ...
ادب حُرّ نسبت به حضرت زهرا(س) موجب نجاتش شد/ حر با همه گناهش، برگشته در پناهت یاحسین(ع)
که به وسیله من خدا شما را هدایت کند، پس اگر بر سر عهد و پیمان خود هستید من به شهر شما می آیم و اگر آمدنم را ناخوش می دارید، من باز گردم. حر و سپاهیانش سکوت اختیار کردند و هیچ نگفتند. پس امام(ع) به مؤذن دستور داد که اقامه نماز ظهر را گفت. امام(ع) به حر خطاب کرده فرمودند: "می خواهی با یاران خویش نماز بگزاری؟" حر پاسخ داد: "نه؛ تو نماز می گزاری و ما نیز به تو اقتدا می کنیم." پس ...
سبک زندگی را از فاطمه(س) بیاموزیم
خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، بازداشت. این محقق و پژوهشگر حوزوی ادامه داد: صدیقه کبری(س) چنان به همسر گرامی خود علاقه مند بودند و با آن حضرت همدلی داشتند که بعد از وقایع تلخ ماجرای سقیفه و فدک که دل حضرت را شکستند و به خانه اش حمله کردند، آن گاه که امیرالمومنین(ع) وارد منزل شدند و فرمودند: آن دو نفر برای عیادت تو آمده اند، حضرت زهرا(س) در کمال تواضع و مهربانی فرمودند: یا علی ...
سنگ تمام مشهدی ها در میزبانی از شهید محسن حججی/ عشقی که به سر رسید
به نام الله اش، سر از پا نمی شناختند. از ورودی های مملو از جمعیت حرم رضوی که عبور کنی، چیزی جز زمزمه یا حسین و نوای یا رضا و یا زینب نمی شنوی، گونه ات حالا خیس است، نه تنها از اشک چشمانت زیرا امروز باران نیز به استقبال محسن آمده و آسمان هم همچون هوای دل مردم، ابریست. سرت را به سوی آسمان می چرخانی، پیش از ابرهایی که در دل آسمان جا خوش کرده اند، پرچم هایی مزین به اسما مبارک یا ...
وداع باشکوه با شهید حججی؛ دیروز در مشهد، امروز در تهران
... غلط کردم. خدایا... بگذر... بگذر از گذشته ام. ببخش... باور ندارم در عالم کبریایی تو گنهکاران را راهی نباشد. یا اله العالمین... ببخش آن گناهانی را که از روی جهالت انجام داده ام. ببخش آن خطاهایی را که دیدی و حیا نکردم. خدایا، تو را به مُحرَم حسین علیه السلام مرا هم مَحرَم کن ... این غلام روسیاه پرگناه بی پناه را هم پناه بده... خدایا، یکسال گذشت و من کل ...
گُلی که رفته ای اما گلاب برگشتی...
گروه معارف-رجانیوز: صحنه ی شکوه مندی است. قاسم، فرزند کوچک امام حسن مجتبی(ع) که دوازده، سیزده یا چهارده ساله است، عزم میدان کرده است. امام حسین(ع) وصایای برادر بزرگش را اجرا می کند. نوجوان است و رزم جامه به تنش بزرگی می کند. پایش به رکاب هم نمی رسد؛ اما دفاع از امام، کوچک و بزرگ و زن و مرد نمی شناسد. چشم های بهت زده از مبارزه ی قاسم نوجوان، وقتی حسین(ع) را بالای سر او می بینند، کمی آرام می گیر ...
امام حسینی که از لندن بیاید، امام حسین (ع) ما نیست
درستی داشت . - یکی از آسیب هایی که در مجالس عزاداری وجود دارد، شعر نادرست است. شعر خوب را چگونه انتخاب کنیم و آیا ملاکی برای این انتخاب وجود دارد؟ امروز خوشبختانه از جهتی شعرای جوان زیاد و عمیقی داریم. شاعرانی که شعرشان هم مورد اقبال است و هم به روایات و احادیث نزدیک است. محمد سهرابی، متولیان، حسین رستمی، وحید قاسمی، سیدمحمد جوادی از جمله شاعران خوبی هستند که می توانم نام ببرم . ...
بهترین مردم چه کسانی هستند؟
اینکه امام (ع ) معصوم است،مع ذلک خودش را کوچک می کند.پس خودت از خودت مایوس باش.البته نه یاسی که از گناهان کبیره است.امید به خدا داشته باش،اما خودت را خوب ندان.همیشه بگو: خدایا نمی دانم خوب هستم یا بد، بهشتی هستم یا جهنمی؟نمی دانم.بین خوف و رجا باش.عمل کن و در عین اینکه عبادت و بندگی می کنی و گناه هم نمی کنی،باز بین خوف و رجا باش. کتاب احسن الحدیث ...
من جاسوس نیستم
های قبل از آن، هنگامی که برای جامعه اطلاعاتی کار می کردم، چیزهای زیادی را دیدم که مرا مضطرب و ناراحت می کرد. ما کارهای بسیار خوبی را در جامعه اطلاعاتی انجام می دهیم. چیزهایی که نیاز است انجام شوند و چیزهایی که به همه کمک می کند. اما در بعضی موارد هم زیاده روی هایی صورت می گیرد. چیزهایی که نباید انجام شوند و تصمیماتی که در خفا، بدون آگاهی جامعه، بدون رضایت جامعه و حتی بدون آگاهی نمایندگان ما در دولت ...
به لبش حرفِ عسل صحبتِ اَحلیٰ دارد
دیدم که زمین خورده ای و ترسیدم تنهایی و غربت تو را فهمیدم از تل که به گودال سرازیر شدم دعوا به سرِ عمامه ات را دیدم دیدم که عمو عرصه به تو تنگ شده موی سرت از خون سرت رنگ شده یک عده می آمدند و می دیدم که دامانِ لباسشان پر از سنگ شده دیدم که چطور پشت پا میخوردی تیغ از چپ و راست بی هوا میخوردی چیزی که عمو دلِ مرا میسوزاند ...
باید که می شکفت گُل زخم بر تن ات ... از بس خدا شبیه حسن آفریده ات
خبرگزاری فارس – امیرعلی عفیف نیا: شب ششم ماه محرم الحرام، به نام دیگر نوجوان و یادگار امام حسن مجتبی (ع)، یعنی حضرت قاسم بن الحسن (ع) نامگذاری شده است تا مداحان اهل بیت (ع) در این شب و روز، با اشعار شاعران آیینی و از جمله شاعران قم، یاد آن نوجوان بوستان علوی را گرامی بدارند. یکی از شاعران قم که برای آن حضرت و از زبان امام حسین (ع)، سروده ای تقدیم کرده و سید محمدجواد شرافت با این شعر ...
انتشار کتاب گفت وگو با آیدا درباره شاملو
.... او در ادامه اظهار کرد: زندگی در کنارِ شاملو با همۀ شگفت انگیزی ها و دل پذیری هایش دشواری های طاقت سوزی هم داشته که آیدا پیروزمندانه از پسِ آن برآمده. می توان گفت آیدا در برابرِ شاملو همیشه این بیت از مثنویِ مولانا را بر زبان داشته: خوش بسوز این خانه را ای شیرِ مست! / خانۀ عاشق چنین اولی تر است. این پژوهشگر ادامه داد: آیدا دوست داشته و دارد که در سایۀ شاملو بماند و علت ...