سایر منابع:
سایر خبرها
اعتراف گیری مرگبار به سبک فیلم های هالیوودی
.... صبح روز حادثه من داخل کانکس نبودم. زمانی که برگشتم، سراغ مواد مخدر داخل کانکس رفتم، اما موادی پیدا نکردم. سراغ معتادان نزدیک کانکس رفتم که گفتند کیوان را امروز صبح در نزدیکی کانکس دیده اند. کیوان را به بهانه مصرف موادمخدر به داخل کانکس بردم. داخل کانکس با وی درگیر شده و اقدام به بستن دست و پایش کردم. بار ها در فیلم های مختلف دیده بودم که چگونه افراد را برای گرفتن اعتراف آویزان می کنند؛ به ...
مایلی کهن: برانکو باشخصیت است، دوستش دارم
... به برانکو وقت دادیم اما به منصوریان خیر سرمربی سابق تیم ملی درباره برانکو وپرسپولیس هم حرف های مهمی زد، او ابتدا به امیر حسین پیروانی اشاره داشته وگفت، ما وقتی تیم ملی جوانان ما شکست خورد به گونه ای رفتار کردند که با اخراج تفاوتی نداشت، اما درباره مربیان خارجی هم وضع این گونه است؟ چرا منصوریان را برکنار کردند؟ چقدر فرصت به او دادند؟ بعد از چند بازی برکنارش کردند؟مگر او ...
حرف های اعجاب انگیز بهشاد استقلالی:هدایتی گفته بود بعد هر بازی یک ماشین می دهم!
1361 هستم. بازی را از 16 سالگی با تیم شاهین و جوانان سایپا شروع کردم و پس از آن در 18 سالگی در تیم جوانان استقلال به مدت 3 سال بازی کردم، بعد به شهید قندی یزد رفتم و پس از یک سال دوباره برگشتم استقلال. بعد در استیل آذین، راه آهن و پیکان به مدت سه سال و بعد در کشورهای امارات ، اسلواکی، تایلند و میانمار بازی کردم تا 5 ماه پیش که در 34 سالگی بازنشسته شدم. مثل خیلی از فوتبالیست های ایرانی ...
اعترافات وحشتناک مرد معتاد در کمپ ترک اعتیاد /از سقف آویزانش کردم و با چوب به جانش افتادم
بیاورد و ببیند که کیوان بهتر شده است. او برگشت و گفت کیوان تکان نمی خورد و مرده. بعد از آن چه کردی؟ به شهرهای مختلف رفتم و با جمع کردن ضایعات زندگی ام را می گذراندم. چطور دستگیر شدی؟ دو ماه قبل در طرح جمع آوری معتادان دستگیر و برای ترک به کمپ فشافویه منتقل شدم. چند روز قبل داخل کمپ برای دوستانم تعریف کردم که یک سال قبل جنایتی مرتکب شده ام و هنوز دستگیر ...
لحظاتی با یک کبوتر گلگون کفن /معرفی شهید "محمد دوست محمدی"
! گفت: می خواهم بروم جبهه! گفتم: تو هنوز بچه ای مادر! تو را چه به جنگ! تو هنوز تا جبهه و جنگ خیلی راه داری گفت: باید بروم و رفت، حدود یک ماهی گذشت، نزدیک غروب بود دیدم آمد. خیلی خوشحال شدم که برگشته، ولی نشست و با بغضی که در گلو داشت گفت: 23 روز ما را برده اند و آموزش داده اند، داخل آب گل دوانده اند و غلطانده اند حالا که رفته ایم، از اهواز برمان گردانده اند. من از آمدنش به دو دلیل خوشحال ...
روایت خبرنگار 2 دلاری از پایتخت جنگ جهان
بیشتری را در سوریه بگذرانم ولی با آن مدل آمدن راهی دیگری جز برگشت نداشتم... . با سلام و صلوات و زیرنگاه های بشاراسد به مرز برگشتیم. این بار بیشتر منتظر ماندیم. ولی به راحتی اتوبوس رد شد و مامور کنترل پاسپورت دوباره رشوه گرفت. از در جلو اتوبوس وارد و از در وسط خارج شد. به همین سادگی. آن هم فقط با 2 دلار. به عباس گفتم انتظار داشتم حداقل 100 دلار بیارزم. یعنی با 10 هزار تومان وارد و خارج شدم ...
هم کارمند، هم بازنشسته و هم رئیس وزارت اطلاعاتم!/اصلاح طلبی امروز چیزی جز لفظ نیست
ما حاضریم از شما قبول کنیم. می فرمایید که از فیلتر شورای نگهبان در سال 92 یک گزینه اصلاح طلب واقعی به نام آقای محمدرضا عارف عبور کرده است. بعد می گویید من معتقد بودم آقای روحانی توان اجرایی اش بیشتر است. در صورتی که توان اجرایی آقای روحانی را تجربه نکرده بودید چگونه عارف، معاون آقای خاتمی را به نامزدی که به نظر شما اصولگرا بود، ترجیح دادید؟ این بحث دیگری است که توان اجرایی ...
مواضع اخیر ترامپ بسیار سخیف بود/ مسئله بانک ها حل نشود مجمع ورود می کند/ طرح فیلترینگ هدفمند را پیگیری ...
و رهبری فرد باشد؛ در این وضعیت اسامی افرادی مانند آیت الله العظمی گلپایگانی مطرح شد که ما دیدیم اگر این مسائل مطرح شود معلوم نیست به کجا برسد لذا دوباره یادداشت کتبی دادم و هم سرپا بلند شدم و گفتم آن یادداشتی که بنده درباره توصیه امام در خصوص رهبر آینده داده بودم، الآن وقتش است که آن را بگویید، مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی که جلسه را اداره می کرد -گرچه مرحوم آیت الله مشکینی نیز حضور داشتند- به اعضای ...
تعبیرخواب آزادی36زندانی
...> شهریور امسال مرد 62 ساله ای به اتهام تخریب شیشه مغازه ای به یک میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد که از پرداخت این پول عاجز ماند. وی که هیچ سابقه ای در گذشته اش نداشت گفت: عصبانی شدم و شیشه مغازه ای را که گرانفروش بود شکستم. همین و بس! سرقت گوسفند به خاطرداماد متولد سال 1338 و دارای چندین فقره سابقه کیفری است. او حدود 800 هزار تومان بدهی بابت سرقت یک گوسفند داشت. مرد زندانی که ...
اولویت اول امام، آشنایی جوانان با اسلام بود
پای شهادت ایستاده است و حاضر نیست حتی یک قدم هم عقب نشینی کند. من حدود سی و چند سال با بیت امام آشنا بودم و زیاد به آنجا می رفتم. خانه ای بود روحانی و پاک که در آن جز حرف از خدا، راه خدا و خدمت در راه خدا، از موضوعی حرف زده نمی شد. دوستان و ارادتمندان امام هم حاضر بودند در راه اسلام تا پای شهادت بایستند، لذا رژیم چاره ای ندید جز اینکه امام را تبعید کند. در اینجا بود که مؤتلفه تصمیم گرفت عملاً وارد ...
من طلبه، مستندساز و مدافع حرم هستم
درسم را تمام کردم دیدم فضای استودیو برای ما فراهم نیست. به خاطر همین سراغ مستند رفتم. بعد از جدی شدن عکاسی هم یک سفر به عراق و چندسفر به افغانستان رفتم و حدود دوهزار عکس گرفتم که تجربه فوق العاده ای برایم بود. چون در کنارش کار تبلیغ و سخنرانی هم انجام می دادم. در این میان سرکشی های زیادی هم به منطق محروم داشتم و برایشان حرف زدم. یکی از واجباتی که در زندگی برای خودم گذاشتم همین سرزدن به حواشی شهرها ...
سینمای ما یک سینمای ورشکسته تجاری است
فیلم سینمایی دریاچه ماهی به کارگردانی مریم دوستی و تهیه کنندگی سعید سعدی که اخیراً در سینماهای کشور اکران شد، نگاهی به وقایع پس از جنگ ایران و عراق دارد. فیلم، داستان چند خانواده را روایت می کند که در نقطه مشترکی به یکدیگر می رسند و در این میان عشق گمشده ای پیدا می شود. در این فیلم بازیگرانی همچون علی دهکردی، نادر فلاح، ستاره اسکندری و لاله اسکندری ایفای نقش می کنند. دریاچه ماهی با وجود اینکه در ژانر سینمای دفاع مقدس قرار داشت، توسط برخی از مدیران فرهنگی نادیده گرفته شد و همین موضوع باعث گشت که سالن های سینماییِ اندکی سهم این فیلم شود. ...
روایتی از پنهانکاری و خشونت زن ها علیه زن ها
به حضور شما این که اجرای کوکوی کبوتران حرم برای من چالشی سخت بود. منظورم ابتدای مسیر است، یعنی لحظه ای که فکر روی صحنه بردن این نمایشنامه، پس از تجربه سال 87 و تجربیاتی که کلا با علی رضا نادریِ بزرگ داشتم، به ذهنم رسید. در بروشور هم قید کرده ام و بدون کوچکترین اغراقی می گویم که اجرای متنی از علی رضا نادری برای من مانند انجام مسئولیتی سخت بوده و هست. هر کدام از بازیگران هم که به ما ...
هیچ شکایتی از هاجر چنارانی ندارم
خراسان رضوی تصریح کرد: بنده به عنوان معاون استانداری در یک ماه قبل به نیشابور رفتم و در شورای اداری پارلمان مشورت زنان حضور داشتم. قبل از حضور در نیشابور در منطقه "داورزن" بودم. این منطقه غربی ترین نقطه خراسان است. آن زمان من در سخنرانی سهوا گفتم "خراسان غربی" و به هیچ عنوان از اصطلاح "استان خراسان غربی" استفاده نکردم. در آخر برنامه خبرنگاری به من گفت که در سخنرانی خودم از "استان خراسان غربی ...
جانبازی که خاطره شهادتش لرزه بر اندامتان می اندازد + فیلم
انداختند تا از روی بدن ما رد شوند تنها یک لحظه توانستم خود را قدری کنار بکشم، یک دفعه سبک بار شدم و از بالا جسم خودم را دیدم و همچنین روح دوستان شهیدم که یکی از پس از دیگری از کنارم می گذشتند و به عرش می رفتند به قدری احساس خوبی داشتم که دلم نمی خواست آن احساس را از دست دهم، دنبال شهدا رفتم که ندایی به من گفت تو باید برگردی، من گفتم اجازه دهید بیایم دیگر نمی خواهم برگردم، گفت تو خودت خواستی شهید نشوی ...
روزهای آخر ساخت دری از درهای بهشت در رشت
السلام) در زندگی ام گذاشته قابل بیان نیست، حتی بسیاری از خاطرات را نمی توانم بگویم. وی ادامه داد: پدرم موسس دو هیئت در اصفهان بود. بچه که بودم اشک ریختن پدر و مادرم با بردن نام امام حسین (علیه السلام) برایم جای سوال بود. قبل از اینکه با عتبات همکاری داشته باشم متعقد و مذهبی بودم، اهل مسجد و روضه بودم، در دفاع مقدس حضور داشتم، مجروح و جانباز شدم اما این 12 سال که من را به نوکری قبول کرده اند ...
روایت آزاده یزدی از دفن غریبانه یک اسیر شهید در عراق
که شکمش زخمی است فعلا نباید چیزی بخورد. عراقی هم چیزی نگفت و رفت. چند ساعت بعد وقتی عراقی ها ما را به خطوط عقب تر انتقال دادند از من خواستند احمد را که کف خودرو آیفا خوابیده بود بیدار کنم تا پیاده شود. ولی متاسفانه هرچه او را تکان دادم و صدا زدم جواب نداد. متوجه شدم که خیلی وقت است بی سروصدا و بدون کمترین ناله ای به شهادت رسیده است. چون متوجه شده بودم عراقی ها از کلمه شهید بسیار عصبانی می شوند ...
گزارش کامل برنامه نود 24 مهر 96
خوب بودیم؛ به سپاهان تبریک می گویم که از بحران خارج شد و ما را در بحران نگه داشت. * میثاقیان: دیناری برای حفظ تیم نگرفتم اکبر میثاقیان، سرمربی سابق سیاه جامگان در گفت وگوی تلفنی با برنامه نود اظهار کرد: راجع به پول نگرفتن صحبت نمی کنم چون نمی خواهم به این مسائل بپردازم؛ سال قبل تیم را در لیگ نگه داشتم ولی دیناری نگرفتم اما از قرارداد این فصل که 700 میلیون تومان بوده 20 درصد ...
اعتراف قاتل فراری در کمپ ترک اعتیاد
کردن بودم و هر روز با دوستانی که در کمپ پیدا کرده بودم، دور هم جمع می شدیم و هر کس در مورد خاطرات و کارهایی که کرده بود، حرف می زد تا این که یک روز نمی دانم چه شد که برای بزرگنمایی و خودنمایی گفتم که من یک نفر را زیر شکنجه کشته ام. فکر نمی کردی حرف هایت باعث دستگیریت شود؟ تو شرایطی که بودیم، فکر نمی کردم کسی حرفم را باور کند و نمی دانم چرا این حرف را زدم؛ چون کسی در تهران مرا نمی شناخت و جای ثابتی برای زندگی نداشتم و شاید اگر برای بزرگنمایی حرفی نمی زدم الان دستگیر نشده بودم. ...
منتظر بازی با پرسپولیس هستم تا خودم را به برانکو بشناسانم/ بهتر است از تیم ما این قدر متوقع نباشید/ از ...
در مورد داوری صحبت نمی کنم! *مصدومیتت بهتر شد؟ از ناحیه پا مصدوم هستم و روز به روز بهتر می شوم. برای بازی با تراکتور هم بهبودی نسبی داشتم و به تشخیص مربیان به میدان رفتم. حتی می توانستم با وجود مصدومیت گل بزنم، ولی متاسفانه قسمت نشد. *تو که نیستی پارس جنوبی هم خوب گل نمی زند؟ فقط من نیستم. علی دشتی و سینک هم مصدوم هستند. این ها که بودند خیلی خوب مرا ...
اصرار قاتل به - فراموشی - در دادگاه
، اما این کار را نکرد. هر چه سراغ پولم را گرفتم اعتنایی نکرد و حتی به تماس هایم هم جواب نداد. روز حادثه به پارک لویزان رفتم و مشغول مصرف مشروب شدم. آنجا به یکی از دوستان مشترکمان گفتم به وحید زنگ بزند و از او بخواهد برای رفع مشکل مالی مان به پارک بیاید. او تماس گرفت و وحید آمد. یک پایپ در دست داشت. آن را از او گرفتم، اما ناگهان از دستم افتاد و شکست. وحید فکر کرد عمدا این کار را کردم برای همین ...
شنیده ام ممنوع التصویرم ولی نمی دانم
...: تا قبل از سال 96 شهرداری تهران ادعای برخی از مطالبات را داشت و دولت نیز این مطالبات را قبول نداشت چرا که بعضی از این مطالبات برای سال های قبل بوده است که بر اساس قوانین بودجه این ردیف ها باید در همان سال پرداخت می شده و دولت مجاز نیست در سال های بعد این مبالغ را پرداخت کند. نجفی بیان داشت: بدهی دولت به شهرداری تهران 10 هزار میلیارد تومان برآورد شده است و دولت نیز در این خصوص نقطه ...
از فوتبال متنفر شدم/ سمت دود نرفتم ولی اشتباه زیاد داشتم/ کسی نگفت کجایی ؟ چه می کنی؟
سالگی سرباز هستم. چند تیم لیگ برتری که سرباز می خواستند ، دو سال قبل مرا خواستند که سرباز شوم. من خودم را سرباز کردم که بروم به آن تیم ها. ولی طوری رفتار کردند که واقعا رویم نمی شد در چشمان مادرم نگاه کنم. من دیگر فوتبالم افت کرد. من 18 سالم بود. در این سن و سال نزدیک 18 یا 19 سالگی اشتباه هم کردم ولی این برخوردها با من درست نبود. خدا را شکر که مقاومت را داشتم و الان آنجایم تا دوباره برگردم. ...
از کوار تا اهواز؛ خاطره جذاب یک رزمنده از اعزام به جبهه
: می خوای تا درِ قهوه خونه همرات بیام؟ گفتم: نه بابا مگه بچه ام، خودم میرم. مامانم تا دمِ در بدرقه ام کرد. کمی هم پول توی جیبم گذاشت، صورتم را بوسید و پشت سرم آب ریخت. توی دلم غوغایی بود. حسابی بغض کرده بودم. برای آخرین بار نگاهی به چهره مامانم کردم و از کنار در نگاهی به داخل حیاط. بچه های کوچک تر، هنوز خواب بودند. صبح اول وقت رفته بودم بالای سرشون و بوسیده بودمشون. می دونستم ...
شاید من هم از استقلال بهAFC شکایت کنم
...> بله، این نظر علی کریمی بود. یک موقع یک بازیکن به کار تاکتیکی یک مربی نمی خورد اما نباید بازیکن را بعد از آنکه فصل نقل وانتقالات تمام شد در لیست خروج قراردهند. آن هم در شرایطی که نه حق و حقوقی به ما دادند و نه نامه ای که قراردادمان فسخ شده است. فقط ما را به امان خدا رها کردند. این درست نبود وگرنه من ناراحتی از علی کریمی ندارم. گویا مبلغ هنگفتی هم از استقلال طلب داری که هنوز به تو ...
اشک، بغض و حسرت سهم زنان شد
.... ذوقی را که در چشمان دوستانم موج می زد، خوب به خاطر دارم. حتی داشتم در ذهنم موج مکزیکی و تشویق ایسلندی را هم تمرین می کردم. در همین فکرها بودم که ناگهان جمعیتی نزدیک در استادیوم شدند. جمعی که سرخ پوش بودند و تعدادی زن هم در جمع شان بود. دقیق تر که شدم، دیدم لباس سرخ شان به خاطر پرچم کشورشان سوریه است. پاسپورت به دست ایستاده بودند. اول فکر کردیم قرار است ما را هم همراه با همین زنان به ...
آقای نجفی از فردا همه خبرهات با من!
! اونجا بود که تو دلم گفتم وای ممدعلی از بابک هم کمتری که الآن دادگاه اون رو "زنده " نشون دادن ولی کنفرانس تو رو نه! اما بعد از پایان کنفرانس خبری زمانی که کنجکاوانه بیننده خبر ساعت 13 شبکه خبر بودم تا ببینیم آیا بالاخره شهردار اصلاح طلب جای در جعبه جادوی "عمو عسگر " دارد یا نه؟ صرفاً به یک خبر 7 ثانیه ای از کنفرانس خبری 2 ساعت و 30 دقیقه ای برخورد کردم! گفتم لابد من بدبین ...
در برنامه نود چه گذشت؟/ روایت تلخ ستاره فوتبالی که سوخت
...> عادل از او سئوال صریحی پرسید. مظلوم پاسخ داد: من سمت دود نرفتم. اگر دودی بودم که تو ده سال تیم ملی بازی کردن باید یکی می دید. من خوب زندگی کردم. من می خواستم فوتبال را بگذارم کنار. من آدم ضعیفی نبودم. می خواستم بجنگم و بروم اروپا. می خواهم برگردم و آنهایی که نابودم کردند و می خواستند مرا به یک سمت هایی ببرند ، را به آنها نشان دهم. من دوستان خوبی هم نداشتم . اشتباه هم کردم . عادل دوباره ...
کی روش از لجش آن حرف ها را زد
.... فوتبال را در کوچه های تهران نو، جایی که مادربزرگ زندگی می کرد، شروع کردم. در محله گل کوچک بازی می کردیم و در مدرسه نیز جزو تیم بودم. در 13، 14 سالگی، به عضویت باشگاه سعد آباد درآمدم و زیر نظر رسول جزیی و مهدی اربابی که از پیش کسوتان فوتبال ایران هستند، کار می کردم. تا 18 سالگی در این تیم بودم تا اینکه در آمریکا به دانشگاه رفتم و ادامه فوتبال را پیگیری کردم. چهار سال در تیم دانشگاه بازی ...
کار خوب دولت احمدی نژاد
یکی از کارهای خوبی که دولت احمدی نژاد انجام داد این بود که قیمت نان را گران کرد و مصرف یک مرتبه چهار تا پنج میلیون تن کاهش یافت. الان باز این اختلاف در حال زیاد شدن است. یعنی زمانی برای 50 میلیون نفر 14 میلیون تن گندم مصرف می کردیم الان برای 80 میلیون نفر 9 میلیون تن. این فاصله به علت قیمت نان است که ضایعات به شدت کاهش پیدا کرده است. حالا نان هم چیزی مثل برنج و قند و شکر شد که دیگر ضایعاتش خیلی کم است ولی باید هوشیار بود و اجازه نداد وضع سابق برگردد. این اختلاف قیمت نان دوباره از تولید به مصرف دارد زیاد می شود. ...