سایر منابع:
سایر خبرها
مواضع اخیر ترامپ بسیار سخیف بود/ مسئله بانک ها حل نشود مجمع ورود می کند/ طرح فیلترینگ هدفمند را پیگیری ...
...، در این وضعیت اسامی افرادی مانند آیت الله العظمی گلپایگانی مطرح شد که ما دیدیم اگر این مسائل مطرح شود معلوم نیست به کجا برسد از این رو دوباره یادداشت کتبی دادم و هم سرپا بلند شدم و گفتم آن یادداشتی که بنده درباره توصیه امام(ره) در خصوص رهبر آینده داده بودم الآن وقتش است که آن را بگویید، مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی که جلسه را اداره می کرد -گرچه مرحوم آیت الله مشکینی نیز حضور داشتند- به اعضای خبرگان ...
اشک، بغض و حسرت سهم زنان شد
که مدت ها قبل صعود شاگردان کی روش قطعی شده بود. به عبارتی این بازی تنها فرصتی بود برای شادی مردم ایران؛ مردمی که حق بیشتری از شاد زیستن دارند. قرار بود بعد از این بازی همه ایران جشنی بگیرند در خور تیمی که با اقتدار به جام جهانی صعود کرده بود. این موضوع اما از همان ابتدا که ماجرای برگزاری جشن مطرح شده بود، مورد نقد قرار گرفت. آن هم از سوی آن دسته از افرادی که می خواستند بدانند چطور جشن مردم ایران در ...
7 روز اغما در سردخانه/ سر دختر جوانم از تنش جدا شده بود
؟ گفت: مگر نمی دانی؟ تو خانواده ات را از دست داده ای. گفتم: یعنی چه؟ کسی به من حرفی نزده. یعنی اینجا نیستند؟ گفت: نه یعنی آن ها شهید شده اند. من دیگر هیچ چیز نفهمیدم. تا 24 ساعت هیچ چیزی را متوجه نمی شدم. بعد از 24 ساعت که قدری حالم بهتر شد مادرم گفت که: بچه ها شهید شده اند. خیلی سخت بود که هم درد دوری بچه ها را بکشم و هم وضعیتم در بیمارستان را تحمل کنم. سر شیوا جدا شده بود و بچه های دیگر ...
بابک جهانبخش: اوضاع این روزهای بازار موسیقی یک موج است
. اتفاق قطعه من و بارون یک حرکت دلی بود. در آن زمان ما این کار را خیلی اتفاقی خواندیم و دلیلش هم رفاقت من و رضا صادقی بود. آن کار با دو ورژن منتشر شد چون قرار بود در آلبوم رضا صادقی هم من یک کار باشد که هم رضا به تنهایی بخواند و هم ما به صورت دوصدایی بخوانیم. این اتفاق بنا به دلایلی در آن زمان رخ نداد. در این سال ها پیشنهادات زیادی برای همخوانی با خواننده های مختلف داشتم. پس از اینکه قطعه دیوونه ...
قید طلاها را زدم وقتی نگذاشتند عکس شهید حججی را بر سر بگیرم+تصاویر
لیفتینگ آن وزنه را زدم در پرس سینه نیز 110 کیلو را زدم و دو مدال طلا را از آن کشورم کردم و از آنجا که عهد بسته بودم اگر قهرمان شدم عکس شهید حججی را برای دنیا نشان داده و معرفی کنم، زمان تحویل جایزه قصد داشتم با عکس شهید حججی بالای سکوی قهرمانی بروم اما وقتی خواستم عکس را باز کرده و بالای سر ببرم اجازه ندادند و پایین آوردند! به دنبال این برخورد قید همه چیز را در خیال خود زدم و از سکو پایین آمده و دو مدال ...
دوچرخه سوار اسطوره از دنیای دوچرخه سواری خداحافظی کرد
. به نظر بنده افراد حال حاضر در دوچرخه سواری کشور دارای استعداد قابل انتظار نبوده و اگر وضعیت به همین روال پیش برود، دوچرخه سواری ایران دچار مشکل جدی خواهد شد و باید از الآن برنامه ریزی شود وگرنه بعدا کاری از دست کسی برنخواهد آمد. - س: برای بعد از کنار گذاشتن دوچرخه سواری، برنامه ای دارید؟ - ج: بعد از 27 سال دوچرخه سواری که بیش از نیمی از عمر من است، نمی توانم به یک باره دوچرخه ...
نظر آیت الله سیستانی درباره هزینه کرد وجوهات شرعی
ذوات مقدسه آن دیار (صلوات الله علیهم اجمعین) نکرده بودم. تا اینکه در سال 1391 توفیق یافتیم خانوادگی به زیارت برویم. پس از این مدت طولانی وقتی به نجف اشرف مشرف شدم، دیدم تغییرات چندانی صورت نگرفته و دست کم اطراف حرم هنوز برایم کاملا آشناست؛ چرا که سیاست بعثی ها بی رونق شدن نجف اشرف بود! شهر فرورفته در غبار و گردآلود به نظر می رسید، با خانه هایی که بعضا در معرض تخریب قرار داشت، هرچند در دور و اطراف ...
پارک جنگلی سی سنگان نوشهر | تلاقی جنگل و دریا + تصاویر
طبیعت مهیا کرده است. امکانات و تفریحاتی که در پاک جنگلی سی سنگان به ویژه در قسمت ساحلی آن، مانند امکانات اقامتی به شکل ویلا، انواع ورزش های آبی، کارتینگ و ... عرضه می شود، بسیار متنوع و جامع است و هر سلیقه ای را راضی می کند. با سفر به این پارک زیبا می توانید از موهبت های خدادادی در کنار امکانات و تفریحات ساخت دست انسان همزمان لذت برده و خوش بگذرانید. آشنایی با پارک جنگلی سی ...
گفتگو با مدافع حرم BMW سوار/ شهید شدن افتخار است اما من رفتم که بُکشم!
سه سال با این گروه در ایام اربعین رفتم کربلا و شدم جزو گروهی که مسئول حمل زائرین با ویلچر بودند. عکس هم متعلق به همان زمان است . این شکل از خدمت راضی تان می کرد؟ بالاخره کار دلی بود. بعضی وقت ها من فاصله بین عمودها را حساب می کردم می دیدم که در روز 50 کیلومتر فقط ویلچر هل داده ام. این کمک حال بودن ، بله حال خودم را خوب تر می کرد. اتفاقا همان روزها که در کربلا بودم یک بار گفتم حضرت عباس ...
زیباکلام: ناطق نوری می تواند به تدریج نقش هاشمی را ایفا کند
نباشند چه کسی باشد؟ فرد دیگری را نداریم. آقای عارف تنها کسی است که اصولگرایان می گویند ما حاضریم از شما قبول کنیم. می فرمایید که از فیلتر شورای نگهبان در سال 92 یک گزینه اصلاح طلب واقعی به نام آقای محمدرضا عارف عبور کرده است. بعد می گویید من معتقد بودم آقای روحانی توان اجرایی اش بیشتر است. در صورتی که توان اجرایی آقای روحانی را تجربه نکرده بودید چگونه عارف، معاون آقای خاتمی را به نامزدی ...
کاش همانی باشم که امیر قلعه نویی گفت
سربازی برگشتم 20 ساله بودم و تمام مناطق و ناحیه های آموزش و پرورش را به عنوان معلم ورزش می رفتم. از همان زمان مربیگری را پیش گرفتم. من خودم به عنوان بازیکن به تیم ملی دعوت شده بودم ولی بعداز ظهرها می رفتم سرتمرین تیم جوانانی که هدایتشان را بر عهده داشتم. خیلی سعی کردم که در این فضایی که فوتبال دارد، حل نشوم. اگر هم گاهی جریان فوتبال مرا فرا گرفته آن را کتمان نمی کنم و از کوره در رفته ام. ولی می خواهم ...
فرزندخواندگی، هفت خانی که باید طی شود...
پدرم بودم که سپس با مردی آشنا شدم و با درخواست وی موافقت کرده و با هم ازدواج کردیم همسرم از قبل ازدواج نکرده بود و کاملا در جریان زندگی و گذشته من قرار داشت. وی خاطرنشان کرد: کمتر مردی قبول می کند که با زنی ازدواج کند که توان بچه دار شدن را ندارد اما او به همه این مسائل پشت کرده و با من ازدواج کرد، با گذشت پنج سال از زندگی با همسرم دومم خواهان پذیرش سرپرستی کودکی از بهزیستی هستیم و ...
زوال خانه قمرخانم
ملال آور چنان خانه را پشت سر هم پنهان می کردند که جز نوک بعضی از درختان حیاط چیز دیگری دیده نمی شد. این درخت ها از باغچه خانه ها سر بر آورده بودند. مگر مال اشخاص خیلی فقیر و ندار که خانه شان حیاط و باغچه ای نداشت. درهای کوتاه و کلفتی که بندوبست آهنی نداشت، در دل دیوار قرار گرفته بود و مستقیم به حیاط باز می شد. اگر صاحبخانه به زیارت مکه توفیق یافته بود تصویر کعبه و درختان سرو را بالای سردر خانه گچ ...
قدم زدن در شهر ممنوعه با آخرین امپراتور
3 سالگی امپراتور شد و درسال 1912 از قدرت خود کنار رفت و خاتمه سلسله چینگ و نیز تاریخ سلطنتی چین را اعلام کرد. او از آن پس مجاز بود همچنان در شهر ممنوعه زندگی کند اما در سال 1924به دست انقلابی ها، به همراه خانواده اش از شهرممنوعه اخراج شد. خودش می گوید: همیشه آرزو داشتم از این شهر بیرون بروم اما حالا دوست ندارم . هر چه بروی این شهر تمام نمی شود. تعداد توریست هایی که از این شهر دیدن می ...
دین را در حد حضور زنان در ورزشگاه تنزل داده ایم
بعد دوباره به مدرسه جدیدی رفتم. یادم هست وقتی آمده بودیم تهران، من لهجه کرمانی خاصی داشتم، بیشتر از الان و همین باعث می شد که بچه های مدرسه مسخره ام کنند. شاید در ماه های آخر سال سوم دبستان و چهارم و پنجم چندبار این جابه جایی صورت گرفت. البته خوشبختانه در مدرسه راهنمایی دیگر جابه جا نشدیم و فکر می کنم آن دوره راهنمایی به شکل گیری خیلی از روحیات، خصوصیات و رفتارهای بعدی من کمک کرد. با ...
مراقب پردیسان باشیم
بهبود شرایط و غیره به عمل آمد ولی با مقاومت سازمان حفاظت محیط زیست روبه رو شد. حالا شهرداری جدید قرار است کنترل این پارک طبیعت را به دست بگیرد. می گویند پردیسان در اختیار مردم قرار گرفته! مگر تا به حال دست که بوده؟ خب بنده در 6-5 سال گذشته اقلا هفته ای 3 یا 4 روز به پردیسان رفته ام. در این بازدیدهای مداوم گروه های مردم را دیده ام که ورزش می کنند، دوچرخه سواری می کنند، در نقاط مختلف آن به پیک نیک می ...
اعترافات وحشتناک مرد معتاد در کمپ ترک اعتیاد /از سقف آویزانش کردم و با چوب به جانش افتادم
.... او برگشت و گفت کیوان تکان نمی خورد و مرده. بعد از آن چه کردی؟ به شهرهای مختلف رفتم و با جمع کردن ضایعات زندگی ام را می گذراندم. چطور دستگیر شدی؟ دو ماه قبل در طرح جمع آوری معتادان دستگیر و برای ترک به کمپ فشافویه منتقل شدم. چند روز قبل داخل کمپ برای دوستانم تعریف کردم که یک سال قبل جنایتی مرتکب شده ام و هنوز دستگیر نشده ام. نمی دانستم داستان های ...
خاطره گویی قاتل، راز جنایت را برملا کرد
تحقیقات در این پرونده از ساعت 19:45سی ام آبان ماه 95همزمان با اعلام گزارش قتل جوان 30ساله ای شروع شد. محل جنایت کارگاهی متروکه در محدوده اتوبان چمران بعد از پل ملاصدرا بود که قاضی محسن مدیروروستا کشیک جنایی به همراه تیم تجسس در محل حاضر شدند. مقتول در اتاقک نگهبانی با دست و پای بسته افتاده بود. روی صورت و سرش خراشیدگی دیده می شد و آثار خون در همه جای اتاقک وجود داشت. کمی آن طرف تر کنار جسد کلنگی ...
مجید می گفت صدای همت و گریه رزمندگان را در فکه می شنوم
معنای تخریب را نمی دانستم،چون موقع ازدواج سنم کم بود و در واقع تجربه ای از جنگ و تخریب نداشتم. بعد از ازدواج کم کم متوجه شدم، اما درباره جبهه می دانستم چون برادرانم اهل جبهه و جنگ بودند. موقع ازدواج من 17 سال داشتم و آقا مجید 25 ساله بود. سال71 بود که همسرم برای اولین مرتبه من را برای بازدید از مناطق عملیاتی به منطقه فکه برد. تپه های دشت عباس رفتیم، هنوز تانک های سوخته، پلاک ها و مین های خورشیدی ...
لحظاتی با یک کبوتر گلگون کفن /معرفی شهید "محمد دوست محمدی"
...: به به! بچه ها ببینید! چه بشقاب قشنگی! یکی از بچه ها بلافاصله می گوید: خانم! این بشقاب خوشگل را آورده ولی مادر نداره. ظهر که آمد خانه، گریه شد، گفتم: چرا مادر؟ چطوری؟ گفت: من مادر ندارم خیلی ناراحت شدم، گفتم: پس من کیم؟ مگه من مادرت نیستم؟ این چه حرفیه؟ کی گفته تو مادر نداری؟! ماجرا را تعریف کرد و گفت: فلانی به خانم گفته است. خیلی دلداری اش دادم، جوری رفتار کردم که ...
از ماجرای تاسیس موسسه قرآنی تا توسل به شهید
.... اما وی در دوران دفاع مقدس نیز در جبهه حضور داشته و در سن نوجوانی عازم جنگ و جهاد شده است: در سال دوم دبیرستان عازم جبهه شدم، پدرم می گفت: نه می گویم برو نه می گویم بمان، تصمیم با خودت، من هم تصمیم گرفتم عازم جبهه شوم. حجت الاسلام افسربیگی بعد از اتمام جنگ، به مدرسه برگشته و تحصیلات خود را در حوزه علمیه ادامه می دهد: پس از بازگشت از جبهه، با اخذ مدرک دیپلم در سال 1369 ...
روایت خبرنگار 2 دلاری از پایتخت جنگ جهان
نبود هرکس چیزی می گفت به امید چند دوست لبنانی و ایرانی تا لبنان آمدم ابوساجد، عباس و ... از جایی هم انتظار کمک برای سفر نداشتم یا به قولی آری به اتفاق جهان می توان گرفت. *** بعد از ورود به لبنان یک سره به سفارت رفتم. محرم بود و سفارت هیئت داشت. بعد از مراسم از یک مسئول پرس وجو کردم. گفتند سوریه مرز را برای ایرانیان بسته و سفارت برای خروج اتباع ایرانی نمی تواند کاری کند. حرفش ...
تیم والیبال نشسته مبارکه را با عمه ام راه اندازی کردیم/ آرزویم کسب مدال طلای پارالمپیک است
ورزش رفتم. چه شد که والیبال نشسته را انتخاب کردی؟ به رشته والیبال علاقه زیادی داشتم با توجه به معلولیتم والیبال نشسته را انتخاب کردم. عمه من مربی ورزش است و با کمک او تیم والیبال نشسته شهرستان مبارکه را راه اندازی کردیم و از همین جا هم تمریناتم کم کم بیشتر شد. اولین مسابقه ای که در آن شرکت کردی چه مسابقه ای بود؟ تقریباً 14 سال داشتم که در مسابقات لیگ برتری ...
توسعه خدمات پزشکی در جهرم؛ ماهانه 14 هزار نفر در اورژانس پذیرش می شوند
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از خبرگزاری تسنیم از جهرم ، بیمارستان پیمانیه جهرم سطح ارتقای رضایت مندی بیمارانش را افزایش می دهد این هدف و دغدغه ای است که مسئولان علوم پزشکی جهرم دنبال می کنند. نتیجه همیشه تلاش های ما در همه واحدهای دانشگاه باید این باشد که مردم در دریافت خدمات بهداشتی و درمانی از ما راضی باشند . این گفته رئیس دانشگاه علوم پزشکی جهرم است. با تمام این صحبت ها و تلاش ها ...
آزار و اذیت و قتل اهورای دو ساله در رشت
مادر اهور گفت: من در زندگی گذشته ام بخاطر مشکلاتی که داشتم مجبور به جدایی شدم و پس از مدتی مجتبی وارد زندگی من شد. وی ادامه داد: روز حادثه که در بیمارستان پرسنل، موضوع تجاوز و قتل را در میان گذاشتند گفتم همچین چیزی امکان ندارد زیرا رفتار او با این بچه واقعا خوب بود. هر وقت که از در خانه خارج می شد اهورا گریه می کرد و می گفت بابا مجتبی داری میروی؟ روز جنایت مادر اهورا در ...
نشان دادیم با فعالیت های دینی می توان همه تیپ های اجتماعی را جذب کرد
...> تسنیم:شما بیشتر یه چهره رسانه ای بودید چه شد که وارد حوزه مدیریتی آنهم مدیریت فرهنگی شدید دلیل اصلی چه بود دغدغه خاصی داشتید یا خیر؟ بنده سال92 بود که وارد حوزه مدیریت فرهنگی شدم.در دوره کار رسانه ای همیشه دغدغه های مرتبط با این حوزه را داشتم و درحوزه های ادبیات و سینما قلم می زدم. اما بعد از 10 سال تقریبا کار رسانه ای به مرحله ای رسیده بود که احساس می کردم که رسیدن آن خروجی که مطلوبم است در ...
من طلبه، مستندساز و مدافع حرم هستم
درسم را تمام کردم دیدم فضای استودیو برای ما فراهم نیست. به خاطر همین سراغ مستند رفتم. بعد از جدی شدن عکاسی هم یک سفر به عراق و چندسفر به افغانستان رفتم و حدود دوهزار عکس گرفتم که تجربه فوق العاده ای برایم بود. چون در کنارش کار تبلیغ و سخنرانی هم انجام می دادم. در این میان سرکشی های زیادی هم به منطق محروم داشتم و برایشان حرف زدم. یکی از واجباتی که در زندگی برای خودم گذاشتم همین سرزدن به حواشی شهرها ...
از تشکیک در اصالت نامه امام تا رسیدن به مرز خیانت در دفاع مقدس/ صادق خرازی: نهضت آزادی در جنگ ستون پنجم ...
اساس نسبت به اینجانب ایراد نمودید که تعجب برانگیز و خلاف شرع و قانون می باشد... [در شرایط کنونی] صرف وقت و تحریف حقایق چه لزوم و ضرورتی داشت و بازکننده کدام عقده می تواند باشد؟ و بعد از گذشت سیزده سال در شرح آن سفر، چه لزومی به تحریف حقایق بود؟... در مورد تهمت ها و افترائات و برچسب هایی که نثار اینجانب کرده اید، بسیار متأسف شدم...اگر بتوانید آنچه را گفته و تهمت زده اید، ثابت کنید، که نمی توانید ...
روایتی از پنهانکاری و خشونت زن ها علیه زن ها
به حضور شما این که اجرای کوکوی کبوتران حرم برای من چالشی سخت بود. منظورم ابتدای مسیر است، یعنی لحظه ای که فکر روی صحنه بردن این نمایشنامه، پس از تجربه سال 87 و تجربیاتی که کلا با علی رضا نادریِ بزرگ داشتم، به ذهنم رسید. در بروشور هم قید کرده ام و بدون کوچکترین اغراقی می گویم که اجرای متنی از علی رضا نادری برای من مانند انجام مسئولیتی سخت بوده و هست. هر کدام از بازیگران هم که به ما ...
هیچ شکایتی از هاجر چنارانی ندارم
خراسان رضوی تصریح کرد: بنده به عنوان معاون استانداری در یک ماه قبل به نیشابور رفتم و در شورای اداری پارلمان مشورت زنان حضور داشتم. قبل از حضور در نیشابور در منطقه "داورزن" بودم. این منطقه غربی ترین نقطه خراسان است. آن زمان من در سخنرانی سهوا گفتم "خراسان غربی" و به هیچ عنوان از اصطلاح "استان خراسان غربی" استفاده نکردم. در آخر برنامه خبرنگاری به من گفت که در سخنرانی خودم از "استان خراسان غربی ...