سایر منابع:
سایر خبرها
عباس میرزا و آرزویی که محقق نشد
.... خالوی من، سلیمان خان در راه دولت زحمات عمده کشیده است. دختری از خودت به پسر او بده و دختری که از پسر او خواهد شد، اکنون نامزد محمد میرزا کردم و پسری که از محمد میرزا خداوند خواهد داد، از هر دو طرف، نبیره تو خواهد بود، آن وقت همه قوانلو همه قوانلو. اما اجل یا شاید هم سه ملازم نزدیک آقامحمدخان به او فرصت ندادند تا خود رخت دامادی بر تن عباس میرزا بکند و در قلعه شوشی به یک حرکت چرخ نیلوفری نه سر ...
نگذارید شهدای مدافع حرم فراموش شوند
در دو عملیات شرکت کرد. در عملیات آخر، تماس گرفت. با مادرش حرف زد. مادرش گفت مواظب خودت باش، منطقه جنگی است و تو جوانی و تجربه جنگی نداری. به مادرش گفته بود: من اگر می دانستم خدا شاهد است زودتر می آمدم. اینجا بسیار زیبا و قشنگ است. ای کاش زودتر می آمدم. خیلی دیر شد. شب عملیات هم با من تماس گرفت و گفت: 10 روز دیگر مرخصی دارم و بر می گردم، ان شاءالله. برای خواهرها سوغاتی روسری گرفتم. برای شما یک ...
نکاتی مهم که باید درباره قرآن بدانید
آسمانی است بلکه جامع آثار تمامی علوم است. خداوند دو وظیفه اصلی و مهم برای مسلمانان نسبت به کتاب الهی بیان کرده است. خداوند در آیه 63 سوره بقره می فرماید: خُذُوا مَا آتَیْنَاکُمْ بِقُوَّهًٍْ آنچه به شما داده شده را با قوت بگیرید. این گرفتن باید به دو شکل علمی و عملی باشد. یعنی تدبر و فهم دقیق و عمیق و عمل درست و کامل. قرآن، نخستین بار در غار حراء، واقع در کوه ثور به پیامبر اسلام ...
معلولیت خاص و ویژه "شاهینِ " دنا؛ پایی که پس می کشد، دلی که پیش
کند که خدایا تو را شکر می کنم که هنوز با این وضعیت می توانم باز هم تو را شکر بگویم. با شاهین در یک نگاه آشنا شدم، وقتی او را دیدم که با رنج و مشقتی سخت اما با دلی پر امید رهسپار خانه بود و از اتمام درسهایش برای دیدن مادر می رفت شگفت زده شدم. با او هسمفر شدم تا از دردهایش بگویید، چیزی بر لب نیاورد. وقتی از او سئوال کردم که آیا تا به حال به بیماری ات و متمایز بودنت نسبت به ...
اوائل قبول نمی کردم آخوند شوم: بخش هایی از زندگانی آیت الله حائری شیرازی از زبان خودش
، آقا شیخ محمد طاهر به کربلا هجرت کرده بود تا در آنجا مجاور شود. پدرم اسمش عبدالحسین و تک فرزند بود. ایشان در کربلا متولد شد و مادرش از طایفه نمازی های معروفند که همه اهل خیر و مدرسه سازیند. بیمارستان نمازی شیراز هم مربوط به آنهاست. مادر مادر ما ، جدش از نواده های پسر نادر شاه و از سادات صفی الدین اردبیلی است. پدر مرحوم عبدالحسین حائری در کربلا شاگرد مرجع تقلید بزرگوار ، آقا سید ...
راه زهیر را درپیش گرفت که با حسین همنشین شد
که آرزویش را داشت هر جا می نشست از شهدا می گفت؛ پیش مادرش که می رفت از شهدا تعریف می کرد و می گفت کاش همه با حالت شهدا به دیدار خدا برویم؛ می گفت مادر دعا کن من شهید شوم وقتی شهید شوم رویتان پیش حضرت زهرا(س) سفید می شود؛ مادرش می گفت هر شب از شهادت می گویی، اما عبدالمهدی می گفت یک مادر شهید بعد از سال ها انتظار آمدن فرزندش، دلخوشی اش تنها به یک تکه استخوان است؛ وقتی استخوان شهیدش را می آورند چقدر ...
دل های گره خورده به پنجره فولاد، زائر شاه خراسان شده اند
عاشقان دل خسته و محرومانی که سال ها در فراق امام رضا (علیه السلام) دیده، تَر می کردند، را به آرزویشان و وصال یار برسانند. میترا زمانی، زن جوانی است که بعد از 9 سال افتخار حضور در حرم مطهر رضوی نصیبش شده است. با چشمانی اشکبار می گوید: امام رضا (علیه السلام) 9 سال قبل شفایم داد. 9 سال قبل زمانی که میترا فقط 22 سال داشت و مادر دو کودک 6 ساله و هشت ماهه بود، سرطان ریه امانش را برید ...
یک داستان عجیب و آموزنده
...: تو شوهر مسیحی سابقت را بیشتر دوست می داری یا این مردم مسلمان را؟ زن همان جواب را داد و گفت با شوهر مسلمانم وفادار می مانم و اسلام را دین خود می دانم. و هرگز از این هدف دست برنمی دارم . نماینده نصارا بقیه اسرا را مخاطب ساخت و گفت: سخن این زن را بشنوید و به موقع گواهی دهید که او حاضر به مراجعت نگردید. آنگاه به من گفت:دست زنت را بگیر و برو .چند روز بعد مرا خواست و گفت:چون مادر این زن ...
روزگار بدون کاپیتان!
. امروز احساس می کنیم که هادی می دانست نمی ماند. آن زمان متوجه نشدم و بعد از اینکه رفت فهمیدم که می داند و وقتی حرف هایش یادم می آمد و از حال می رفتم. در شب آخر زندگی اش، هادی با هانی بر سر بارسا و مادرید با هم کل کل می کردند، هانی نمی می خواست برخلاف میل پدرش بازیکن مورد علاقه خود را تشویق کند اما هادی به او گفت من اصلا روی علایق تو دخالت نمی کنم و می تونی هر بازیکن و تیمی و رشته ای رو ...
هوم مقدس؛ دارویی برآمده از تاریخ
مادر رفت، دید یک شاخه گل ظریف و تر و تازه از خاک مادر سربرآورده است. وقتی که آن را بو کرد، دید بوی مادرش را می دهد؛ فهمید بعد از مدت ها انتظار، مادرش شاخه گلی شده و همان طور که چند سال پیش به او قول داد از خاک بیرون آمده است. دختر شاخه گل را چید و آورد خانه و از آن روز بود که مردم آبادی فهمیدند گل بومادران چه جور گلی است. سرشاخه های گل دار و برگ بومادران، ویژگی های گوناگون دارویی دارد و در ...
لبیک به معامله ای پرسود
محبتت را از دل من بیرون کند، تا بتوانم تاب بیاورم). آری به لطف خدا و شهید صبری زینبی و آرام بخش نصیب مادر بی تاب می شود و اکنون او شاکر خداوند است که توانسته، امانت الهی را به بهترین شکل به صاحبش تقدیم کند. تکذیب شایعات دریافت هزینه از سوی خانواده شهدای مدافع حرم به گفته مادر شهید سید محمد موسوی ناجی، زمانی که سعادت دیدار مقام معظم رهبری نصیب خانواده شان می شود، پدر شهید بحث ...
هر آنچه که یک زائر در راهپیمایی اربعین بدان نیاز دارد/ رهبر انقلاب: شکر راه پیمایی اربعین ازجمله به این ...
یرید الله بذلک وصلة نبیه حرج من ذنوبه کیوم ولدته امه. حمران می گوید: هنگامی که از سفر زیارت امام حسین علیه السلام برگشتم، امام باقر علیه السلام به دیدارم آمد و فرمود: ای حمران! به تو مژده می دهم که هر کس قبور شهیدان آل محمد (ص) را زیارت کند و مرادش از این کار رضایت خدا و تقرب به پیامبر (ص) باشد، از گناهانش بیرون می آید چون روزی که مادرش او را زاد.امالی شیخ طوسی، ج 2، ص 28، چاپ نجف بحار، ج ...
او راه حسین را فهمیده بود
ماه بود و در خانه بر سر سفره بودیم؛ از رادیو شنیدیم نوجوان سیزده ساله ای به زیر تانک رفته و به شهادت رسیده؛ مادرم گفت این محمد حسین است؛ اما داوود برادرم می گفت نه مادر، او نیست، من فردا می روم و او را پیدا می کنم و می آورم؛ هفتم آبان ماه بود که مأموری به خانه آمد و گفت محمد حسین در بیمارستان اهواز است؛ تا اینکه پیکر سوخته محمدحسین را در بهشت زهرا تحویل گرفتیم . با این حال خواهرش از ...
دلایل اهمیت اربعین حسینی در فرهنگ شیعی
...> در آیه ای دیگر، چهل سالگی مقطع کمال عقلی و رشد معنوی انسان ها معرفی شده است: و احسان به پدر و مادر را به انسان سفارش کردیم، مادرش او را با ناخوشی باردار شد با ناخوشی (سختی) بر زمینش نهاد و دوران بارداری و از شیر گرفتنش، سی ماه است تا آن هنگام که به بالاترین حد از رشد خود و چهل سالگی رسید، گفت: خداوندا! یاریم ده تا نعمتت را سپاس گذارم؛ نعمتی که بر من و پدر و مادرم انعام کردی و عمل صالحی که تو ...