سایر منابع:
سایر خبرها
ایستایی مطلق رنج در قلعه گنج
است با موکت رنگ و روباخته و کولر کوچک آبی از کار افتاده، فلاسک، یک دست رختخواب و چند شاخه گل مصنوعی صورتی که یادگار سال های دور است. کار هر کس در خانه زیاده پیش رویش است. زیاده کله سحر از خواب بیدار می شود و از قلعه گنج به سبزه میدان کهنوج می رود، یعنی 70 کیلومتر آنسوتر. فاطمه و محمد صبحانه سجاد و سودابه را آماده می کنند و بعد روانه مدرسه می شوند. سودابه تمام روز را می نشیند اخبار تلویزیون را می ...
ماجرای جالب 4 ازدواج تاریخی
تامین می کرد-، در نامه آمده بود: حسین عزیزم به بروجرد بیا، من وسایل عروسی تو را فراهم کرده ام. نامه ای به پدر نوشتم که مرا از ازدواج معاف کنید و اجازه بدهید درس بخوانم، پدر در جواب نوشت: فکر نمی کنی اگر به سخن پدر گوش ندهی، این مانع تو باشد؟ خدا در قرآن فرموده است: و بِالوالدین احساناً . بلافاصله به بروجرد رفتم. عروسی که تمام شد، پدرم گفت: حالا می خواهی بروی برو! آیت الله بروجردی بعدها گفتند: بروجردی شدن (یعنی به جایگاه مرجعیت و رسیدن به قله های بلند علمی) مرهون این خانم بود که پدر من برای من گرفت! منبع: فارس ...
عروس بران با ماشین ژیان / پسر 41 روز بعد شهادت پدر آمد / فرماندهی سپاه که مقام نیست
، صورتم را به سمت او برمیگردانم، لبخندی می زنم تا از پیوند مبارکشان بگوید. مدتی بود که همه می گفتند تو و احمد برای هم هستید. بچه سال بودم و از این حرفها چیزی سردرنمی آوردم. کلاسی پنجم ابتدایی که تمام شد، یک شب احمدآقا با یک جعبه شیرینی به خانه ما آمد، به او گفتم شما کجا بودید جرا شیرینی خریده اید؟ گفت این شیرینی گواهینامه رانندگی منه، کمی که گذشت به مامان گفتم چرا نمی رود؟ گفت: احمدآقا زودتر آمده ...
80 درصد بوستان هایی که در سطح شهر کرمان انجام شده اند قرارداد ندارند/ اکثر پروژه های عمرانی در شهر کرمان ...
. اکثر پروژه های عمرانی که در شهر کرمان انجام شده اند خارج از بودجه بوده اند. خیلی از کارهایی که در شهر انجام شده است متأسفانه هنوز هم ما قرارداد نداریم. انگیزه فعالیت های تبلیغاتی در شهرداری تهران قابل درک است اما نمی توانم درک کنم چرا این قدر فعالیت های تبلیغاتی شهرداری کرمان در سال های اخیر پررنگ بوده است؟ من نمی خواهم ورود کنم ولی واقعاً من یک بار در صحن شورا هم گفتم که یک ...
زنی که با فرمانده داعش مصاحبه کرد و زنده ماند/ به رهبران داعش گفتم: من متأهل نیستم. نمی توانم با شما ...
تابستان آن سال دیدم، همانی که به ابویوسف مشهور بود، هدایت شکنجۀ گروگان ها ازجمله غرق مصنوعی را به عهده داشت. تقاضا کرده بودم که با ابویوسف در طول روز و در یک مکان عمومی دیدار کنم، اما امکان پذیر نبود. ملاقات باید شبانه و در مکانی خصوصی انجام می شد. چند ساعت قبل از قرار، رابطم ساعت ملاقات را به 11:30 شب تغییر داد. اتفاق خوشایندی نبود. یک سال قبل، نیروهای واحد پلیس ضدتروریستی آلمان درِ خانه ام ...
بوسیدن زبان مار سمی توسط دختر نوجوان+ عکس
دوست و دشمن نمی شناسد، هر لحظه ممکن است کسی را بزند. به همین جهت مسلما نمی تواند برای خود صاحب داشته باشد. پس تا به حال تو را هم نیش زده. بله؛ انگشت پدرم به خاطر گزش مار قطع شد. مار افعی هم یک بار چشمش را نیش زد. حتی مار کبرا یک بار خودم را در نمایشگاه کوهسنگی مشهد نیش زد. خدا را شکر با تجربه پدر و به همراه داشتن پاتن (پادزهر) جان سالم به در بردم. بدترین زخمی که از ...
سرنوشت تهران در زلزله هولناک در گفت وگو با دو پژوهشگر
بندی کارهای دیگران و آسیب هایی که در زلزله رودبار و منجیل دیده بودیم منحنی آسیب پذیری برای اقسام مختلف ساختمان ها در تهران ساختم. بر این اساس آمدم برای سناریو زلزله شب تهران مطالعه جامعی انجام دادم، آن زمان تهران 20 منطقه بود. 20 منطقه تهران با سناریوی 10 میلیونی را حساب کردم. در این تحقیق به اعداد و ارقام خیلی بدی رسیدم و این من را خیلی نگران کرد و از آن به بعد تمرکز خودم را روی آتش نشانی ها ...
همه چیز از ناپدید شدن یک زن شروع شد/ به نام مسیحیت داعش را روسفید کردند/ به ما دستور دادند تا حد مرگ ...
پیاده راه افتادیم، وقتی به آنجا رسیدیم، ما را تقسیم کردند. من را به مردی دادند. با خودم می گفتم، با این سن اندکم چگونه می توانم با یک مرد به این بزرگی باشم. آخر من خیلی کوچک بودم. چند ماه بعد از اسیر شدنم باردار شدم. کودک اسیر دیگری به من کمک کرد تا در جنگل به تنهایی، فرزندم را به دنیا آورم . پانگیلیما روستایی کوچک در مسیر ورود به منطقه ای است که به مثلث مرگ در اوگاندا معروف شده است. پنج ...
بیمارستانی که فقط رنگ پول را می شناسد
...> بسیاری از مواقع هم من و مادرش را کتک می زد. 26 آبان ماه در حالی که همسرم را به شدت کتک زده بود کنترل خودم را از دست دادم و دست به اسلحه بردم و به طرفش شلیک کردم. پسرم از ناحیه پا، شکم و دست دچار جراحت و به بیمارستان شهدای عشایر خرم آباد منتقل شد. در حالی که خودم در بازداشت بودم او تحت درمان قرار گرفت اما پزشکان او را برای ادامه درمان به بیمارستان حضرت رسول تهران ...
افشاگری هولناک یک زن بهایی در باره سران این فرقه ضالّه
به همه دین های الهی احترام گذاشتن به من نگفتند که بهائیت تمام دین ها را منسوخ می داند. 12 اکتبر 1984 به این تشکیلات که بعد ها فهمیدم فوق العاده سری است وارد شدم. شروع شکنجه های شیطانی پسرم کودکی فوق العاده سالم آرام و قوی بنیه بود تا آن موقع که حدودا دو سال داشت از شیر خودم او را تغذیه می کردم من و پسرم در اتاق محقری که در واقع یک استودیو بود زندگی می کردیم زندگی بسیار مشکلی ...
پسته می شکنم تا خرج سالگرد شهیدم را جورکنم! / هیچ مسئولی حتی به درخانه ما نیامد/ نه حقوق می خواهیم و نه ...
می خواهم همراهش بروم. می خواهم همسنگر حامد باشم. گفتم نه مادر جان تو کوچکی، کاری از دستت بر نمی آید. امسال نه، سال دیگر برو. گفت شاید سال بعد جنگ تمام شود! گفتم خدا را شکر که تمام می شود ان شاء الله با پیروزی اسلام هم تمام شود. دیگر حرفی نزد. همان شب دقیق یادم نیست، ساعت دو یا سه نیمه شب بود. با فریادهای یا زینب یا زینب عوض از خواب بیدار شدم. در خواب می گفت یا زینب من می آیم. فریاد می زد و خانم را ...
مجری تلویزیونی که روزی دستفروش بود
من گفت مدتی من هر کاری می کنم به من برنامه نمی دهند و من گفتم خب نمونه بساز و نشانشان بده او هم گفت خرج دارد و من هم گفتم اگر جسارتش را نداری خب بی خیال شو. بعد از مدتی گفت می خواهم نمونه بسازم اما مجری هایی که سراغ داشتم رقم های بالایی را به من گفتند و من نمی توانم انقدر هزینه کنم. به من پیشنهاد داد که تو میایی برای تولید نمونه؟ و من هم رفتم. فیلم را دیده بودند و خیلی ها از اجرای من خوششان آمد. در ...
من صغیرم، تو شهیر باش
کنکور شرکت کردم و به دلیل اینکه در فکر دانشگاه افسری بودم زودتر از همه شرکت کنندگان از جلسه خارج شدم. بعد از 12 روز نتایج با عنوان اسامی قبول شدگان کنکور سراسری در روزنامه کیهان چاپ شد و من با هدف دیدن اسم همان دوستم که این آزمون را به من معرفی کردم رفتم روزنامه را ببینم که یکدفعه اسم خودم را به عنوان نفر سوم دیدم، اما دوستم قبول نشده بود. بعد از قبولی در کنکور، به دانشگاه افسری رفتم و به سرهنگی ...
ملوانان بوشهری سرگردان در دریا
لنجی سکانش را از دست می دهد و آب وارد آن می شود، دیگر در یک نقطه ثابت نمی ماند. من این موضوع را به مسئولان اداره بندر و سرتیم عملیات گفتم. آنها باید همان روز نخست به صورت هوایی منطقه وسیع تری را جست و جو می کردند ولی متاسفانه سه روز پس از حادثه یک بار از بالگرد استفاده شد، برای بار دوم هم به من گفتند که باید هزینه بلند شدن بالگرد را بپردازم. واقعیت این است که نیروهای امدادی اقدامات به ...
تکه های بدن پسرم هنوز در قتلگاه بود! + عکس
شهیدش پیوست، پیرامون چگونگی شهادت فرزندش که در مستند ثبت تاریخ شفاهی ساخته اصغر عباسی بیان کرده است، می گوید: احمد پس از اولین حضورش در جبهه که مربوط به عملیات طریق القدس (فتح بوستان) بود، چند روزی به ابرکوه آمد و بعد از 45 روز برای دومین بار و با اشتیاق بیشتر راهی جبهه های جنگ شد. او به علت علاقه شدید به شهیدان رجایی، بهشتی و باهنر، همیشه می گفت: آرزو دارم شهید شوم و در کنار این مردان ...
اخبار گوناگون
گفته است: اگر امروز مجددا در جایگاه انتخاب میان روحانی و رقبایش در انتخابات قرار بگیریم، بی شک بار دیگر از روحانی حمایت خواهیم کرد . /نامه نیوز روایت علی مطهری از پیگیری هایش درباره نقش مواد رادیواکتیو در فوت آیت الله هاشمی علی مطهری، نائب رئیس مجلس شورای اسلامی با تأیید وجود مواد رادیواکتیو در بدن مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت: من آن زمان شنیده بودم که در آزمایش ها خونی که ...
اصغر همت: با امام علی معروف شدم
انقلاب در فیلم سرخ پوست ها به کارگردانی دوست و هم دانشگاهی ام، غلام حسین لطفی بازی کردم. در سال های بعد از انقلاب جزو اولین بازیگرانی بودم که در فیلم ما ایستاده ایم شخصیت اصلی یک فیلم جنگی را ایفا کردم و سپس با قدری فاصله، به سراغ شیر سنگی رفتم. وسواسی را که در تئاتر داشتم، به سینما هم منتقل کرده ام و اکنون که به کارنامه ام نگاه می کنم، می بینم که همین فیلم ها در سینما ماندگار شده اند. در زمینه ...
ایجاد فرصت های بهینه ثمره مدیریت مهاجرت
است اما این موضوع در خود دولت امارات هم وجود دارد و تنها مختص ایران نیست. همین که دولت امارات زنان را به عنوان وزیر شادی و رفاه انتخاب می کند، نشان می دهد در آن جا هم انتخاب زن های توانمند در پست های حساس و کلان مدیریتی مهم است. اتفاقا سال گذشته من برای یک دوره مدیریتی به دانشگاه هاروارد رفته بودم و در یکی از کلاس ها به استادم گفتم که در ایران اگر من به عنوان یک زن بخواهم به جایگاهی برسم، مجبورم 5 ...
برجام "مولود "دیپلماسی قجری" بود
به گزارش جهان نیوز به نقل از فردا نیوز، سفیر وقت ایران در شوروی گفت: در دیپلماسی قجری کشور خود را یک کشور ضعیف می دانیم که برای پیشبرد اهداف باید خود را آویزان یک کشور قلدر کنیم و این ماجرا در برجام اتفاق افتاد. مراسم بزرگداشت روز دانشجو عصر امروز(سه شنبه 14 آذر) به همت بسیج دانشجویی دانشگاه شهید رجایی با حضور حجت الاسلام سید محمود نبویان نماینده دوره نهم مجلس شورای اسلامی و ناصر نوبری ...
می گفت همسرم! تو هم با حفظ حجابت مدافع حرم باش
ایران می آورم و دوباره پیش خودم می مانید. ابوالفضل هم به پدرش می گفت بابا اگر در جنگ اتفاقی برایت بیفتد من چه کنم؟ پدرش می گفت بعد از من تو مرد خانه هستی. حواست به مادرت باشد. اجازه نده مادرت تنها بماند و دلش غصه دار باشد. وقتی هم که برگردم هر دوی ما مرد خانه می شویم. قبل از اعزام آخر با هم تماس داشتید؟ بله، قرار شد وقتی از این اعزام برگشت دنبال ما بیاید و ما را به ایران بیاورد ...
90 شب برنامه داشته باشی به پرت و پلا گویی می افتی
ها به شدت افزایش پیدا کرده ولی از لحاظ محتوای مفید تقریبا به صفر رسیده است. به نظر شما چرا آنقدر برنامه ها تکراری، سخیف و سطحی شده اند؟ من دیگر عادت کرده ام که یک برنامه یا تیپ نوشتار یا یک جُنگ بسازم و بعد تا سال های سال، همه بسازند و خودم کنار باشم؛ به این، عادت کرده ام. نوروز 72، برنامه 39 و... را داشتیم. واقعا تلویزیون برنامه این مدلی نداشت؛ نوروز 72، واقعا در کشور غوغا کرد. بعد چه ...
ناسزای تابش به نقوی حسینی در صحن مجلس! + جزییات ختم به خیر شدن ماجرا
گفتم موضوع را آقای ادیانی قبلا گفته است؛ بنابراین شما از این کار صرف نظر کنید اما ایشان ناراحت شد و جمله ای به من گفت، من هم متقابلا ناراحت شدم و جمله ای به ایشان گفتم اما نهایتا از یکدیگر عذرخواهی کردیم و ماجرا ختم به خیر شد. تابش همچنین به روزنامه اصلاح طلب اعتماد نیز گفته است: باتوجه به اینکه آنچه آقای نقوی حسینی قصد بیان آن را داشت، پیش تر از سوی آقای ادیانی راد، نماینده اصولگرای ...
فرزند ایرانم و از این جا نمی روم
دین مسئله شد و به آن فکر کردم. همکلاسی هایم به من که زرتشتی بودم جور عجیبی نگاه می کردند. کلاس پنجم دبستان را در دبستان استقلال و اول و دوم راهنمایی را به مدرسه باهنر در فلکه سوم تهران پارس می رفتم. یک معلم پرورشی داشتیم که مدام با من بحث مذهبی می کرد. من حرف هایی که معلم پرورشی به من می گفت، شب ها در خانه به پدر و مادرم می گفتم و آنها هم جواب این حرف ها را به من می گفتند و روز بعد به معلمم می گفتم ...
ناگفتنی های دختر 16 ساله ای که معتاد به خون بازی است/ ما تنهاییم، حتی یک بار هم نتوانستم با مادرم درد و ...
به گزارش ستاره ها به نقل از فردانیوز؛ پس از انتشار گفت وگوی فردانیوز با عاطفه ابراهیمی، معلم و مشاور مدارس دخترانه که در آن به پدیده خون بازی در دختران دبیرستانی اشاره شده بود. یکی از دختران دبیرستانی که بیش از 10 بار تجربه انجام این کار را دارد با فردانیوز ارتباط گرفت و از دلایلش برای خون بازی و وضعیت دختران دبیرستانی گفت. زیبا که نمی خواهد نام فامیل ...
علم و تقوی دو بال دانشجو برای تعالی است
... رئیس قوه قضاییه افزود: مدتی بعد آقای مرتضوی ( مدیرعامل سابق سازمان تأمین اجتماعی ) از طریق رئیس دفتر اینجانب پیغام داده بود که با بنده حرف مهمی دارد. من گفتم که با ایشان گفتگوی خصوصی ندارم. باز هم پیغام فرستادند که یک مسئله سری و در ادامه یک موضوع فوق سری را باید به اطلاع من برسانند. مجدداً گفتم که من با ایشان هیچ موضوع سری ندارم. اگر بنده اهل معامله، بده بستان و لاپوشانی بودم طبیعتاً باید ...
دو سیمینِ دلبر ادبیات ایران؛ دانشور و بهبهانی
آمدم و با آن ها دیدار می کردم و چند باری هم به خانه شان رفتم و میهمانشان شدم. نامه نگاری های من با جلال از این زمان شروع شد و تا سال درگذشتش در شهریور ماه 1348 ادامه یافت. نامه نگاری های من با خانم دانشور به بعد از برپایی شب های ده گانه شعر کانون نویسندگان و شاعران ایرانی برمی گردد؛ یعنی از مهرماه 1356 آغاز می شود و تا نوروز 1381 هم ادامه پیدا می کند. بعد از این سال، با این ...
وقتی پایم روی پدال بی حرکت شد
اصرار بر رفتنم می کردم، البته دوستانم می گفتند نیت تو خوب نیست، اما آنها نمی دانستند که در رأس نیت های من، رضای خدا وجود دارد و انتقام، هدف بعدی من است؛ اما همیشه می گفتم هنگام رفتن نیتم را خالص می کنم. تا اینکه بیست و هشتم اردیبهشت ماه 95 اعزام شدم؛ سه ماهی بود که همه از تصمیمم با خبر بودند اما این بار رفتنم قطعی بود؛ البته همان موقع که ثبت نام کرده بودم آماده بودم، نه این که به طور ...
من صغیرم، تو شهیر باش
کنکور شرکت کردم و به دلیل اینکه در فکر دانشگاه افسری بودم زودتر از همه شرکت کنندگان از جلسه خارج شدم. بعد از 12 روز نتایج با عنوان اسامی قبول شدگان کنکور سراسری در روزنامه کیهان چاپ شد و من با هدف دیدن اسم همان دوستم که این آزمون را به من معرفی کردم رفتم روزنامه را ببینم که یکدفعه اسم خودم را به عنوان نفر سوم دیدم، اما دوستم قبول نشده بود. بعد از قبولی در کنکور، به دانشگاه افسری رفتم و به سرهنگی ...
پیرمرد نابینایی که به پیاده روی اربعین رفت/ راه دل پیموده شد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، مهدی زمانپور کیاسری کارگردان سینمای مستند در گفتگو با خبرنگار مهر درباره مستند کوتاه راه دل که در یازدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت حضور دارد، گفت: من پیش از این مستندی با نام مشتی اسماعیل ساخته بودم که راه دل را هم می شود در ادامه همان مستند دانست. مشتی اسماعیل روایتگر داستان زندگی پیرمرد نابینای کشاورزی بود که بعد از ساخته شدن آن، بسیاری با مشتی اسماعیل آشنا شدند ...
شهید آبشناسان؛ انسانی خودساخته و فرماندهی موفق
چریک پیر هم لقب گرفته بود، در تاریخ هشتم مهرماه سال 64 طی عملیات قادر که طراحی و فرماندهی آن را نیز خودش برعهده داشت، در منطقه سرسول به شهادت رسید. پشت جلد کتاب به میراث ماندگار شهید آبشناسان اشاره شده و آمده است: این مرد بزرگ پس از شهادتش میراثی نداشت جز چهار هزار جلد کتاب و و انبوهی از یادداشت های عرفانی که از روح زیبای او سخن می گفت. به پسرش افشین گفته بود: پسرم، من برای تو پول، ملک و ...