سایر منابع:
سایر خبرها
روایتی خواندنی از ماجرای آشنایی آیت الله هاشمی با رهبری
برسیم و من ایشان را به منزلمان که نزدیک مدرسه حاج ملا جعفر بود، دعوت کردم. ایشان تشریف آوردند و درمورد فعالیت های مبارزاتی و در صورت لزوم از قیام های مسلحانه صحبت کردیم. این دیدار فکر می کنم در سال 52 یا 53 که من دانشکده الهیات می رفتم انجام شد. در این مورد با ایشان صحبت کردم. هاشمی رفسنجانی پیش از آن فعالیت هایی داشتند که سبب دستگیری و شکنجه شان شده بود. زمانی که من ایشان را به همکاری دعوت کردم ...
چگونه یک ایرانی فرمانده لشکر عراقی ها شد+عکس
پیروزی انقلاب اسلامی اقداماتی علیه رژیم شاهنشاهی انجام داد و در طول این مبارزه چندین بار به زندان افتاد و شکنجه شد. او در سال 1353 در رشته آبیاری دانشکده کشاورزی دانشگاه اهواز قبول شد و پس از دو سال تحصیل در این رشته، دوباره در کنکور شرکت کرد و به دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران که از لحاظ فضای مذهبی، سیاسی و علمی برای او مناسب تر از دیگر مراکز علمی و آموزشی بود، ورود پیدا کرد و در مدت ...
اجرای اکثر پروژه های عمرانی شهر کرمان خارج از بودجه بوده اند / این وضعیت را پیش بینی می کردم
.... وقتی ما یک پروژه بوستان را آغاز می کنیم بدون این که به مناقصه بگذاریم، بدون این که با پیمانکار مذاکره کنیم و بدون این که قرارداد ببندیم، کار را شروع کنیم خب مشخص است که نتیجه اش چه می شود. علی رغم این که قانون روال کار در شهرداری را تعیین کرده است که چه باید کرد، کارها همین جوری بدون این که قرارداد ببندیم، بدون این که در بودجه مان پیش بینی شده باشد، کار انجام می دهیم قطعاً با مشکل ...
هوشنگ بازوند چرا استانداری کرمانشاه را انتخاب کرد؟!
هنوز چند نفری مقابل دفتر ایستاده اند و صدای چند نفری هم از داخل اتاق به گوش می رسد، مدیر دفتر مدام از مقابلمان رد می شود و هربار که داخل اتاق می رود وقت جلسه را متذکر می شود. تردد افراد به اتاق تمامی ندارد و بالاخره مدیردفتر بعد از تردد چند باره افراد مختلف می گوید [...] هنوز چند نفری مقابل دفتر ایستاده اند و صدای چند نفری هم از داخل اتاق به گوش می رسد، مدیر دفتر مدام از مقابلمان رد می شود و هربار که داخل اتاق می رود وقت جلسه را متذکر می شود. تردد افراد به اتاق تمامی ندارد و بالاخره مدیردفتر بعد از تردد چند باره افراد مختلف می گوید که می توانیم داخل اتاق شویم... میز بزرگ انتهای اتاق رانگاه می کنم، اما آنجا نیست. خیلی راحت یک گوشه اتاق پشت میزی که چند صندلی دورش چیده شده نشسته و تلی از برگه ها جلوی دستش است و گوشی به دست برگه ها را مدام بالا و پایین می کند. چند لحظه ای منتظر می مانم تا کارش با برگه ها و این گوشی که لحظه ای از دستش جدا نمی شود تمام شود. گوشی را که قطع می کند، با کشیدن نفسی عمیق سریع می گوید: “خب، من در خدمتم” هنوز صحبت را شروع نکرده مدیر دفتر وارد می شود و وقت جلسه بعد را متذکر می شود که 15 دقیقه بیشتر فرصت نیست و جلسه بعدی شروع می شود. این کوتاهی وقت مجابم می کند بی مقدمه سر اصل مطلب بروم، حالا 100 روزی می شود که به کرمانشاه آمده و برای همین بی مقدمه می پرسم، چرا کرمانشاه آمدید؟ نگاهش که سنگین می شود، می گویم: وزیر کشور گفت که سه استان را به شما پیشنهاد داده اند، چرا از این میان، کرمانشاه را انتخاب کردید؟ با خودش سوال مرا بلند بلند تکرار می کند:” چرا کرمانشاه را انتخاب کردید؟” و با چشمانش دوردست اتاق را نگاه می کند و می گوید: “دیپلم که گرفتم رفتم دانش سرا، مدتی آنجا ماندم که بعدها معلم شوم، اما دیدم با روحیه من نمی خواند. 17 اسفند ماه سال 61 بود که همراه دوستانم راهی کردستان شدم، آن زمان کوموله و دموکرات در کردستان بود و شرایط سخت بود. دوستانم برگشتند اما من ماندم و علی رغم همه سختی ها 48 ماهی را در کردستان سپری کردم. مبارزه با شرایط سخت را همیشه دوست داشتم بعدها این روحیه را در سمت های اجرایی مختلف هم داشتم. زمان شروع دولت یازدهم سه استان مرکزی، همدان و لرستان را به من پیشنهاد دادند که من لرستان را انتخاب کردم. آن زمان لرستان بیشترین نرخ بیکاری را داشت و برای همین فکر می کردم می توانم آنجا قدری از مشکلات را حل کنم و خداروشکر اتفاقات خوبی هم افتاد. شروع دولت دوازدهم هم سه استان مازندران، گلستان و مرکزی پیشنهاد شد و برای من واقعا فرقی نداشت که کدام استان بروم، اما مدتی بعد کرمانشاه هم پیشنهاد شد و وزیر کشور گفت: کرمانشاه می روی. من هم گفتم می روم و با توجه به شناخت حدودی که از مشکلات اینجا به ویژه بیکاری داشتم گفتم که حتما کرمانشاه می روم.” وقتی از اصرارش برای آمدن به کرمانشاه می گوید، برای پرسیدن سوال بعدی دچار تردید می شوم! آرام می پرسم تا شاید تلخی سوالم آزاردهنده نباشد، یادش می آورم مدیری غیرکرمانشاهی است و به اصطلاح خودمان غیربومی و از این می پرسم که با وجود همه مقاومت هایی که برای آمدنش به کرمانشاه وجود داشت، چرا باز کرمانشاه را انتخاب کرد؟ چندثانیه سکوت می کند و بعد هم با لحنی قاطع می گوید: “خداوکیلی دنبال این بودم که قدری از مشکلات بیکاری کرمانشاه را حل کنم. در لرستان تجربه خوبی داشتم و فکر کردم می توانم در کرمانشاه از این تجربه استفاده کنم، البته نمی دانم موفق می شوم یا نه، اما همین الان هم خیلی خیلی امیدوارم که این کار را انجام دهم” صداقت کلامش جسارت پرسیدن سوال بعدی را به من می دهد و از مهمان های لرستانی در روز “معارفه اش” می پرسم که چه کسی از آنها برای حضور در این مراسم دعوت کرده بود؟ “خداوکیلی خودشان آمده بودند و من احدالناسی را دعوت نکردم. در روز معارفه از استانهای همدان و مرکزی هم آمده بودند چون من آنجا هم خدمت کرده بودم و این میهمانان برای بدرقه آمده بودند” از وقتی به کرمانشاه آمده پُرکاریش حسابی زبان زد شده، اینکه اصلا خواب ندارد و شب و نصفه شب جلسه می گذارد و همه مدیران باید حاضر باشند، برگزاری جلسات در ساعت های غیرمتعارف 12 شب و 6 صبح. می پرسم روال همیشگی کارش است یا نه فکر می کند کرمانشاه به کار بیشتری نیاز دارد؟ خیلی سریع و بدون لحظه ای درنگ می گوید:” نه، عادت همیشگی من است، از قبل هم بوده، در لرستان هم اینطور بود و هرجا رفتم همین طور بوده و همین طور خواهد بود” می گویم خیلی ها فکر کردند که اول کارتان برای اینکه نشان دهید پرکار هستید اینگونه کار می کنید و بعدا همه چیز به روال عادی بر می گردد که با قاطعیت می گوید:” سه ماه گذشته و حجم کاری من و مدیران روز به روز بیشتر شده و در روزهای پس از زلزله شدت هم گرفت و اگر عمری باشد و دعا کنید که بیمار نشوم با همین شدت ادامه خواهد داشت” انگار یاد خاطره ای افتاده باشد کمی مکث می کند و بعد لبخندی می زند و می گوید:” اولین جلسه صبح زود بود که دیدم همه مدیران کرمانشاه حاضر شدند، برای خودم تعجب برانگیز بود و مطمئن شدم اینها از مدیران لرستان همه چیز را درباره من پرسیده اند و می دانند روال کار من چگونه است و همه صبح زود در جلسه حاضر شده اند” پرسیدن این سوال تکراری برایم ملال آور است که بالاخره این قطار چه شد؟ به بازدیدش از پروژه راه آهن در 25 مهرماه و در روزهای اول کاری اش اشاره می کنم، اینکه تاکید کرده بود تا رسیدن قطار به کرمانشاه کارهای زیادی مانده و قولی برای افتتاح نمی دهد و با این حرفش آب سردی روی تن ما کرمانشاهیان ریخت... خودش هم انگار مثل ما تلخی این انتظار سخت را چشیده باشد، با کشیدن نفس عمیقی می گوید:” سه پروژه روی ما فشار عجیبی آورده و افکار عمومی به شدت پیگیر آن هستند. یکی پالایشگاه آناهیتا، یکی پتروشیمی اسلام آبادغرب و یکی هم این پروژه قطار کرمانشاه. برخی پروژه های اقتصادی در برخی استان ها هستند که از حالت یک پروژه عادی تبدیل به یک مطالبه اجتماعی می شوند و این سه پروژه چنین وضعیتی دارند” مدتی مکث می کند و خیلی محکم و با همان تکیه کلام همیشگی اش می گوید: “خداوکیلی مشکل راه آهن کرمانشاه ضعف مدیریتی است که اینقدر طولانی شده. مشکلاتی سر راه افتتاح این پروژه وجود دارد که هفته گذشته با وزیر راه جلسه داشتیم و دو معاون وزارت قول دارند که مشکلات را حل و فصل کنند و پیگیری که کردم قول 22 بهمن را برای افتتاح به من دادند” با ناباوری می گویم یعنی واقعا 22 بهمن افتتاح می شود؟ زیر لب آرام و متفکرانه و کمی هم با تردید می گوید:” به نظرم بشود. گیرهایی دارد که اگر رفع کنند می شود 22 بهمن پروژه را افتتاح کرد، اما از طرف من هیچ قولی ندهید” این صحبت را که می کند انگار بخواهد دوباره مطمئن شود وسط مصاحبه شماره یکی از مسئولین وزارت راه را می گیرد و روی بلندگو می گذارد گوشی را که برمی دارد می گوید:” کی این پروژه را آماده می کنید؟” و آن طرف خط قول افتتاح برای 22 بهمن را می دهد، انگار باور نکرده، دوباره می پرسد: “خداوکیلی کی این پروژه آماده می شود” و باز هم همان تاریخ 22 بهمن از آن طرف خط تکرار می شود... گوشی را که قطع می کند، نگاهش را سمت من می گیرد و می گوید: ” این است، می گویند 22 بهمن، اما من قولی نمی دهم” از قطار و آرزوی محال رسیدنش می گذرم و روزهای پرهیجان و پُرکار اربعین را برایش یادآوری می کنم، از این که از راه نرسیده راهی قصرشیرین شد تا “خسروی” را پذیرای هزاران زائر اربعین کند... لحنش مصمم می شود و با جدیت خاصی می گوید “به هر شکل ممکن دنبال این هستم که مرز خسروی را برای عبور و مرور زائران باز کنیم. نیاز به یک سری کارهای دیپلماسی دارد که در جلسه با وزیر امور خارجه قطعا پیگیر آن خواهم بود. من اعتقاد دارم که محور اصلی توسعه کرمانشاه “توریسم گردشگری” است و باید تا می توانیم در این حوزه سرمایه گذاری کنیم و اگر بخواهیم این محور توسعه شکل بگیرد، هنر ما این است که از مرزهای استان استفاده کنیم. الحمدالله در حال حاضر مرز پرویزخان باز شده و مرز سومار هم احتمالا تا یک ماه آینده تبدیل به مرز رسمی شود و باید از این مرزها به عنوان یک فرصت خوب برای توسعه استان استفاده کنیم. ” از قاطعیت روزهای اولش در اعلام خبر بازگشایی مرز “خسروی” برای عبور زائران می پرسم و اینکه چرا دست آخر این اتفاق که کلی مردم کرمانشاه و مرزنشینان برایش ذوق کرده بودند نیفتاد که می گوید:” یک سری کارها و اقدامات دیپلماسی نیاز است که دست ما نیست و از روز اول قرار بود این مرز باز شود و ما قطعا پیگیر بازگشایی آن خواهیم بود” سراغ زخم عمیق و قدیمی کرمانشاه می روم و از بیکاری کرمانشاه می پرسم و برای استانداری که خودش بهتر می داند بیکاری کرمانشاه در چه رتبه و جایگاهی است و چه تعداد بیکار داریم وضعیت حاد و بحرانی “بیکاری” استان را شرح می دهم... یادش می آورم که در شورای اشتغال استان به مدیران تاکید کرده بود عددی برای ایجاد اشتغال در سال جاری بدهند و از آنها تعهد گرفته که عدد اعلام شده را محقق کنند. با لحنی ناباورانه می پرسم این وعده عملی می شود؟ “با مدیران استان میثاق نامه ای امضا کردیم که باید تعداد شغلی که برای امسال پیش بینی شده محقق شود و قطعا در صورت کم کاری هر مدیر باید پاسخگوی ما و مردم باشد. کار سختی نیست تحقق این تعداد شغل و ظرفیت ما واقعا بیشتر از اینهاست و همه مدیران می دانند تحقق 17 هزار شغلی که برای امسال پیش بینی شده کار چندان سختی نیست” نفس عمیقی می کشد و ادامه می دهد: “می دانی، مشکل ما این است که دپوی بیکاری داریم و همین حالا حدود 145 هزار نفر در استان بیکارند و مثل یک سیل سالی 7500 نفر به آنها اضافه می شود. مدیران ما هم باید جلوی سیل را بگیرند و برای آنها اشتغال ایجاد کنند و هم باید فکری به حال این دپوی بیکاری کرده و برای آنها اشتغال ایجاد کنند.” بعد جوری که خودش هم ابراز شگفتی می کند با تاکید می گوید: ” 145 هزار نفر بیکار، شوخی نیست، این یعنی 10 لشگر آدم بیکار” در فکر فرو می رود، برای تغییر موضوع سراغ “بودجه” را می گیرم و از گله مندی اش از بودجه امسال استان و کم کاری مدیران برای گرفتن بودجه بیشتر می پرسم و تاکید می کنم که واقعا کم کاری مدیران کاهش بودجه استان را رقم زده؟ فکرش بیشتر می شود و بعد از مدتی می گوید:” نه، البته یک مقداری کم کاری بوده ولی یک مقدار دیگر هم برمی گردد به درگیری مدیران در بحث زلزله و از طرف دیگر یک مقداری بودجه کشور هم در مجموع کاهش پیدا کرده” اسم مدیران که وسط می آید، سراغ برنامه کلی اش برای تغییر مدیران و فرمانداران استان را می گیرم و اینکه تاحالا فقط یک معاونت استانداری تغییر کرده.... با لبخندی از من و افکار عمومی فرصت می خواهد و می گوید:” شما و افکار عمومی باید به ما فرصت بدهید چون حداقل شش ماه لازم است تا یک مدیر سایر مدیران را شناخته و بخواهد تغییراتی اعمال کند. یکی از تغییرات مهم تغییر معاون سیاسی بود که انجام شد و مشغول ارزیابی های لازم در این مسیر هستیم. از فشار احزاب سیاسی و اعمال دیدگاه سیاسی در انتخاب مدیران جدید می پرسم که با بالابردن سر نفی می کند و می گوید:” ملاک اصلی من برای انتخاب مدیران قدرت ریسک پذیری است و ضمن بهره گیری از نظرها و مشورت های دلسوزانه واقعا برایم فشار چه از ناحیه احزاب سیاسی و چه از نواحی دیگر مطرح نیست. مدیری که ریسک پذیر نباشد با شرایط کرمانشاه نمی تواند کار کند. ما نرخ بالای بیکاری بویژه در میان جوانان داریم و عملا در شرایط بحران هستیم و شرایط بحرانی و خروج از آن، مدیر ریسک پذیر می طلبد که تاوان هزینه ها را بدهد” از اولویت بومی و غیربومی بودن در انتخاب مدیران می پرسم با تردید می گوید:” اولویت با مدیران بومی است، اما اگر این را مدنظر قرار ندهیم ممکن است مدیران قوی تری انتخاب کنیم” از ضرورت تغییر مدیران می پرسم با نگاه عمیق و لحن تامل برانگیزی می گوید:” همین را بدانید در این زلزله تعداد مدیرانی که خوب کار کردند واقعا کم بودند” و به همین حد بسنده می کند. سرش را پایین می اندازد و برگه ها را بالا و پایین می کند...خیلی بی مقدمه می پرسم چطور نقدتان کنیم؟ با لبخند سرش را بالا می آورد. می گویم خودتان روی نقد و نقادی تاکید دارید حالا خودتان بگویید چطور نقدتان کنیم؟ با همان لبخند سریع می گوید:” هرجور دوست دارید نقد منصفانه کنید، واقعا از نقد منصفانه لذت می برم. بعد لبخندش بیشتر می شود و می گوید: ” اما اگر هم از نقد فراتر رفت و به تخریب هم رسید باز هم ایراد ندارد قضاوت را به مردم می سپاریم چون مردم آگاه و هوشیارند. من اصلا نگران نقد نیستم” از دیدش به کرمانشاه در این 100 روز می پرسم، اینکه کرمانشاه را طی این مدت چطور دیده؟ نگاهش را روی برگه ها متمرکز می کند و می گوید: “دارم یک کتاب راجع به خاطرات زلزله می نویسم، فکر کنم کتاب خوبی شود” سکوت می کند و بعد سریع و محکم می گوید: “یک ذره ای هوایش غبارآلود است و شفافیت های بسیاری پشت پرده این غبار وجود دارد، حیف نمی توانیم این غبار را کنار بزنیم و شفافیت ها بیرون بیایند، باید برویم جلو تا این شفافیت ها بیرون بیاید. زمان می خواهد. اگر از من بپرسند کرمانشاه چه سرزمینی است می گویم سرزمینی است که فرصت های بسیاری را سوزانده، کرمانشاه به استانها و منطقه غرب خدمات می دهد و ظرفیت های خوبی دارد که باید از آنها استفاده شود، اما در مجموع می توانم بگویم کرمانشاه آینده خوبی دارد” مدیردفتر حالا بعد از چندباری آمدن و رفتن و پنهانی وقت جلسه را متذکر شدن، این بار روی برگه کاغذ باز زمان جلسه بعدی را یادآوری می کند و جلوی ما بلند می گوید: “دیر می شود.” سوالاتم تقریبا به پایان رسیده، نیم خیز می شود که برود. می پرسم پشیمان نیستید؟ خیلی محکم سمتم نگاه می کند و با لحن جدی می گوید:”اصلا، به هیچ وجه پشیمان نیستم. نه تنها پشیمان نیستم بلکه انگیزه ام در این 100 روز 100 برابر شده” باید برویم و بگذاریم “هوشنگ بازوند” استاندار کرمانشاه به جلسه برسد. برگه ها را برمی دارد و سمت میز می رود و آماده رفتن به جلسه بعدی. ساعت از 7 شب گذشته.... منبع: گفتگو از محبوبه علی آقایی خبرنگار ایسنا درج شده توسط : امین آزادبخت (مدیر سایت ) ...
پوستری که از تئاتر فجر مهمتر می شود
رو نماد امسال خودش انتخاب کنه! مثلا که شاید معنیش نشان دهنده درک خوب اجتماع و تاثیر شبکه های اجتماعی بر زندگی باشه!؟!! وقتی که مدت هاست این تئاتر بیمار، داره تو خودش می پیچه و برای هزارتومن بیشتر هنرمند نون هنرمند دیگه رو آجر می کنه یا مدیر سالن یا... دسته گل چندصد هزاری می فرستن جهت عرض ارادت به خانم بازیگر تمرین نکرده ای که صحنه رو غافلگیر کرده از ناآمادگیش؛ ولی لهجه سینماییش رو تو ...
حل مشکلات تربیتی با نماز
پدر و مادر فقط یک مسئله احساسی نیست. کارمندی که بخش زیادی از درآمدش خرج مدرسه، تفریح، لباس و... فرزندش می شود ولی می شنود که از مامان و بابای دوستم یاد بگیرید که چه کارایی برای بچه شان می کنند! فقط یک جمله نیست بلکه دامنه این آسیب به مرور بر ویژگی های اخلاقی، روحیه احترام گذاری و تلاشگری بچه ها هم اثر می گذارد.. تمرین شکرگذاری از خدا به خاطر همه نعمت هایی که به ما داده سرمشقی است که ...
فرهنگ + شهروندی
. فقط خنده ای کرد و دست هایش را کمی تکان داد. نگران بود که مبادا کسی متوجه شان شود که زنگ به صدا درآمد. نفس راحتی کشید و منتظر ماند تا بچه ها به کلاس هایشان بروند. باز ساعدی را دید که در حالی که به سمت کلاس می رفت، فریاد زد: پس چرا نمیای؟ او هم بلند جواب داد: میرم دستشویی و میام و به سرعت به راه افتاد. بعد خودش را به در پشتی حیاط رساند. همان جا ایستاد و دست هایش را جلو آورد. پلاستیک نازکی در دست داشت ...
11 راه حل برای سفر با کودک خردسال
باشید که همه تدارکات شما تامین شده و آماده رفتن هستید. درباره بهترین زمان برای ترک مقصد سفر فکر و برنامه ریزی کنید. علاوه بر این، به چیزهایی که در راه مقصد آموخته اید فکر کنید و آن ها را در راه برگشت به کار ببرید. آیا چیزی بوده که می خواستید انجام دهید و نتوانستید؟ آیا گفته اید "دلم می خواست که..." اکنون زمان آن فرا رسیده که تنظیماتی را که برای سفر اصلی داشتید در جهت سفری آرام به سمت خانه استفاده ...
همراه با شبنم مقدمی در مورد فیلم کودکانه شکلاتی
دلتان با بچه ها بود؟قطعا و صد در صد دلم با بچه ها بود و هست، من برای تکمیل کارنامه و پرونده ام، کاری را که دوست نداشته باشم، انجام نمی دهم. هنگامی سهیل موفق پیشنهاد داد، می خواستید کارنامه تان را تکمیل کنید یا واقعا دلتان با بچه ها بود؟ بچه ها را دوست دارم و کارکردن برایشان و کنارشان برایم لذت بخش هست. از طرفی هم، نیت گروه سازنده این بود که فیلمی بسازد که بچه ها از دیدن آن لذت ببرند و چیزی ...
عوامل بی توجهی به نماز از سوی نوجونان
تشرف رسانده و خود توان انجام اعمال عبادی را به او داده است اما والدین غافل می شوند و می گویند تو ضعیفی روزه نگیر، برای نماز صبح نمی خواد بلند شوی و... این رفتارها مصداق بارز ظلم کردن به بچه ها ست. گاهی والدینی که فرزند پسر هم دارند دلخوش به این که تا زمان نوجوانی او وقت بسیاری دارند، آموزش و زمینه چینی برای نماز خواندن را تا نوجوانی به تأخیر می اندازند و نوجوان بدون آمادگی هم، سخت تر به ...
در خانه هایشان آرام خواندند که کسی صدایشان را نشنود
سپنتا و دکترمهدی نوریان را به واسطه پدرم زیاد می دیدم. در خانه، نوای موسیقی گل ها مدام شنیده می شد. ساسان سپنتا موسیقی ها را از روی دستگاه بر روی نوار پیاده می کردند و برای پدر من می آوردند و با پدر می شنیدند و من هم نزدیک می شدم صحبت ها را گوش می کردم و پس از اینکه مهمان ها می رفتند شروع می کردم به کنجکاوی و این موسیقی ها را شنیدن و با آنها هم آوایی کردن. یعنی قبل از اینکه اصلا مشخص شود استعداد ...
اثرات لالایی برای نوزاد
جسمانی باعث بهبود رشد و عملکرد سیستم های بدن فرزندمان می شود، بلکه به رشد مهارت های کلامی و عاطفی او نیز کمک می کند. همچنین این بررسی ها نشان می دهد که نوزاد صدای مادر را بهتر از صدای پدر تشخیص می دهد، زیرا مادرها با صدای آرام و آهنگین با فرزندشان صحبت می کنند و آواز می خوانند، اما این به آن معنا نیست که لالایی خواندن تنها از سوی مادر انجام شود، بلکه پدرها نیز می توانند و بهتر است که از همان دوران ...
ترتیب رویش دندان نوزاد، چگونه است؟
دندان درمی آورد، ممکن است سختی های بیشتری تحمل کنند. اگر جزو این دسته از خانواده ها به شمار می روید، برخی آگاهی های نوشته ای که فرارویتان است، می تواند بعضی از مشکلات را از جلوی پایتان بردارد یا به افزایش توان و تحمل خود و کودکتان کمک کند. مرواریدهای اولیه پدید آمدن و جای گرفتن اولین مرواریدهای شیری و صدفی رنگ دندان روی لثه بشر زمان مشخص و دقیقی ندارد. در برخی کودکان از همان دوره ...
تو را عمو لک لک برای ما آورد
نوجوان 15 ساله است، زن و مرد 50 و 60ساله شده اند و در افراد میانسال چالش های سلامتی هم وجود دارد. گاهی کسانی که مراجعه می کنند خودشان را فاش می کنند و معلوم می شود که بیماری سختی دارند. تعداد قابل توجهی از این افراد مثلا با بیماری سرطان برای فرزندپذیری مراجعه می کنند؛ در حالی که این بچه ها یک بار رها شده اند و نسبت به تنها شدن حساس اند و اضطراب جدایی شان در کنار چنین خانواده ای فعال می شود. به ...
از تهیه محصولات حجاب تا مدلینگ اسلامی در گفتگو با یک مروج حجاب
جایی مناسب نیست. مثلا وقتی عادت به پوشیدن کتانی و لباس اسپرت داریم، با آن استایل نمی توانیم به مهمانی یا رستوران برویم. مسلما در آن محیط خوش تیپ به نظر نمی رسیم اما همین لباس برای دانشگاه بسیار مناسب است. مهم این است که از لباس هایمان با توجه به رسمی و نیمه رسمی بودنشان کجا استفاده می کنیم. مورد دیگر هماهنگی بین اجزای لباس ماست. یعنی باید کفش و کیف مان از لحاظ جنس، طرح و استایل هماهنگ باشد. من ...
ظرفیت باتری های موبایل کی افزایش خواهد یافت؟
؛ اگر از زمان آی فون 5 روند تغییرات باتری گوشی های اپل را بررسی کنیم می بینیم گرچه اعداد بالاتر رفته است، این تغییر اعداد درنهایت 10 درصد بهبود کارآیی را برای شما به ارمغان می آورد و در دنیایی که توان پردازشگر و گرافیک گوشی ها سالانه 40 تا 50 درصد افزایش پیدا می کند، پیشرفت 10 درصدی باتری در طول 6 یا هفت سال نه تنها نوآوری نیست، بلکه فاجعه است.البته این فقط یک ادعا از سوی ما نیست و خود شرکت ...
روایت شاهد عینی از بمباران دانشگاه تبریز
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، این اقدام از اوایل دی ماه سال 1365 شروع شده بود و نهایتا در روز 27 دی ماه همان سال در حدود ساعت 10:30 شب با همکاری منافقان مورد هجوم وحشیانه رژیم بعثی قرار گرفت و در نتیجه ی این هجوم وحشیانه، 22 نفر از دانشجویان مشغول در کارگاه شهید و 8 نفر نیز مجروح شدند. پرونده جنگ برای خیلی ها هنوز بسته نشده است. ایثارگرانی که شیمیایی شده اند در هر دم و بازدم رنج ...
حرف هایی که زنان عاشق شنیدن شان هستند
وقتی تمام شد، او شروع به صحبت در مورد شما خواهد کرد. "نمی تونم بگم چقدر دلربا و زیبا هستی" همان طور که مشخص است، این جمله به او این پیغام را می رساند که وی برای شما جذاب بوده و فرد دیگری به چشم تان نمی آید. از طرف دیگر باعث افزایش اعتمادبه نفس در او خواهد شد. قرار دادن او از بین همتاهایش بر سکوی نخست زیبایی، باعث بالا رفتن اعتمادبه نفس وی شده و سبب می گردد تا همسر شما در ...
کارگردان خط قرمز: ضرغامی درکی از رسانه نداشت
با آقای ضرغامی هم از همین جا شروع شد. ابتدا در زمان ساخت سریال از نفس افتاده که مربوط به روزهای انقلاب57 بود با هم به مشکل خوردیم و بعد هم به خاطر عدم پخش تیزرهای فیلم سینمایی دختران نامه ای اعتراضی به ایشان نوشتم که شما با محدود کردن ما و گرفتن امکان رقابت، ما را حذف کردید و طراحی شما باعث شد که خیلی ازفیلمسازان ما بدون هیچ رقابتی عرصه را به رقبای آنورمرزی واگذار کنیم. من آن نامه را به عنوان ...
بازتولیدِ آثار هنرمندان مطرح ایران+تصویر
، هم به نوعی خاطرِ خود را از جهت حفظ این مواریث فرهنگی و هنری آسوده داشته باشد، و هم غنایِ هنری آن ها را در زمان و مکانی جدید، بازتعریف و بازتولید کند. در ادامه، گفتگویی با او داشته ایم. از اینجا شروع کنیم که اصلاً چه شد به سمت چاپ سیلک اسکرین کشیده شدید؟ سال 89 بود که ایده ای در رابطه با پوسترهای پیش از انقلاب (از سال 1333 تا 1357) به ذهنم رسید. پوسترهایی که بعد ...
فرهنگ سازی در حوزه محیط زیست با ارایه راهبردهای اصولی
را می آموزند، حتی تبلت های شخصی پر از برنامه های مخصوص گروه سنی شان است، در اختیارشان قرار می گیرد. شاید بسیاری بگویند این امر، باعث کاهش علاقه بچه ها به کتاب و کاهش بیشتر مطالعه خواهد شد، اما آیا نمی توان این تهدید را به فرصت تبدیل کرد؟ سهم کتاب از این تغییرات تکنولوژیکی چقدر است؟ در ادامه می خوانیم: چرا کمتر اسم پایگاه های مجازی تولید یا پخش کتاب کودک به گوش مان خورده است؟ شاید حتی ...
3 پیشنهاد برای زمانی که حوصله کودکتان سر رفته است
تنهایی انجام داده و چیز هایی که می توانید با هم انجام دهید- و شما می خواهید که او را به بازی تنهایی ترغیب کنید، می توانید بازی های تنهایی را برایش برنامه ریزی کرده و قول دهید که بعدا با او بازی می کنید. این یک زمان عالی برای دعوت کردن از کودک تان برای کمک کردن در کار هایی است که انجام می دهید. مثلا هنگام آشپزی یا لباس تا کردن می توانید از آن ها کمک بگیرید. همچنین او می تواند دفعه بعدی که ...
والدین با کودکان بی ادب خود چه کار کنند؟
، آن حرکت همان رفتار گستاخانه است. قدم دوم، انتخاب پیامد مناسب در مقابل این رفتار است و این کار را به موقع باید انجام داد. مثلاً اجازه ندادن به او برای رفتن به منزل دوستش یا شرکت در کلاس موسیقی یا رفتن به تمرین فوتبال. قدم سوم، اعمال پیامد است. باید به او گفت که نمی تواند به خانه ی دوستش برود. با صدایی آرام بگویید که رفتار او گستاخانه محسوب می شود و این رفتار قابل قبول نیست ...
ساز کوک گروه ها در جشنواره موسیقی فجر
و گو در دفتر کارشان حاضر گردیدم. جواب های شان اغلب آمیخته با مزاح بود. برای بیشتر پرسش ها همفکری می کردند و در سخن هم می دویدند! آخر به توافق می رسیدند، اما تنها برای لحظه ای آرام می گرفتند. همین ترکیب خودمانی و صمیمی سبب شد اظهار کرد و گوی حضوری به ارتباط تلفنی ترجیح پیدا نماید، اما سر انجام این شتاب ساعت ها بود که برنده میدان گردید. گفت و گوی تلفنی با بهزاد عمرانی؛ خواننده گروه بمرانی چند روزی ...
نمی توان در اصفهان بود و عاشق نبود
زور شده و چون برای آموزش کشش ندارم، کار را تعطیل کردم و فقط نقاشی می کشم. در گذشته بیشتر کارهای بزرگ انجام می دادم، اما الان چون می ترسم زمان و عمرم اجازه اتمام آن را ندهد، سعی می کنم کارهایی را شروع کنم که بیشتر از یک هفته زمان لازم نداشته باشد. برای کدام فیلم های سینمایی پوستر طراحی کردید؟ آواز تهران، کانی مانگا، ممل امریکایی، فریاد زیر آب، تاراج، خبرچین، گردباد، شکار ...
دلیل اصلی ضرب و شتم دانش آموزان در مدارس
مراوده می شود و صرفا یک نفر تحت عنوان مربی مسئول نگهداری و مراقبت از کودکان در این مدت است و آموزش خاصی به کودک ارائه نمی شود. تقریبا می توان گفت که دغدغه اصلی والدین نیز در این مدت این است که کودک شان از نظر جسمی سالم بماند و خطری دلبندشان را تهدید نکند. اما پس از گذشت این مرحله، کودک وارد فضای آموزشی اصلی خود می شود، مدرسه. شاید به تعبیری بتوان گفت که والدین این انتظار را از مدرسه دارند ...
روش هایی برای افزایش قد بعد از 18 سالگی
گرفتن در معرض نور خورشید قد شما را بعد از 18 سالگی افزایش می دهد؟! مطمئنا بله! و دلیلش هم ویتامین D است. بدون ویتامین D کافی در بدن، استخوان های تان آن اندازه که باید رشد نمی کنند. زمان را از دست ندهید و از آفتاب، از همان زمانی که پدیدار می شود بهره ببرید. اگر اهل صبح زود بیدار شدن نیستید، بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که اواخر بعد ازظهر آفتاب بگیرید زیرا در این زمان، پرتوهای فرابنفش ...
چگونه چاق تر شوم؟
500 گرم بر وزنشان در هفته افزوده شود. البته افزایش کالری دریافتی نیازمند رعایت 6 نکته اصلی که در این مطلب به آنها اشاره کرده ایم. 6. انجام تمرین های ورزشی تمرین های ورزشی، آن هم در حد متوسط یکی از بهترین روش های تحریک اشتهاست، حتی اگر باعث سوخت و ساز کالری شود. از این رو شنا، والیبال، اسکی و دیگر فعالیت هایی که همه عضلات را درگیر می کند باید به طور منظم انجام گیرد تا تراکم ...
ماساژ سر کودک، چطوری باشه؟
اوایل بچه ها نسبت به ماساژ سر و صورت مقاومت می کنند. به ویژه در طول اولین هفته های زندگی شان و به خصوص اگر وضع حمل طولانی یا دردناک بوده باشد. ماساژ این قسمت را به طور دائم برای سه یا چهار روز متوالی انجام دهید. اگر نوزادتان ناراحت شد یا شروع به گریه کرد این کار را متوقف کنید و قسمت های دیگر بدن او را ماساژ دهید اما پس از چند روز یا چند هفته مجدداً ماساژ سر و صورت را شروع کنید. وقتی ...
روحانی امنیتی ترین رئیس جمهور 40 سال گذشته/ رسانه های دولت در حال عادی سازی مذاکرات موشکی هستند/ درصورت ...
...> امروز حتی اگرسرمایه گذاری از چین، کره یا اروپا وارد ایران شود باید پروژه اش را برای آمریکا توضیح دهد و تا زمانی اجازه فعالیت دارد که آمریکا مجوز می دهد. مثلا همین شرکت توتال را امریکا تا زمانی که تحریم ها را برنگردانده است. به محض بازگشت تحریم ها توتال باید ایران را ترک کند؛ خب سرمایه هوشمند است و جایی نمی رود که زیر پایش باتلاق است. علی رغم سروصدایی که آقای زنگنه به راه انداخت توتال هنوز کارش ...