سایر منابع:
سایر خبرها
لقمه صدای همه مردم است
کلاه قرمزی اوایل سال 89 در دانشگاه هنرهای زیبا جشنی گرفته و همه ورودی های دهه 60 تا 80 را دعوت کرده بودند و از خانم سعادت و آقای طهماسب تا مرضیه محبوبو آزاده پورمختار همه حضور داشتند. در آن جشن از ورودی های هر سال یک نماینده روی صحنه می رفت و صحبت می کرد. من به عنوان عروسکی های سال 82 رفتم! کلی صحبت کردم و خاطره هایی را گفتم، اما در پایان رو به آقای طهماسب کردم و گفتم که من خیلی دوست ...
اعتیاد و بیکاری منشاء آشغال گردی در دومین شهر بزرگ هرمزگان
...> پسر بچه 12 ساله ای که تمام روز را به سطل های زباله داخل شهر سر می زند، از او در مورد خانواده اش می پرسم و در پاسخ می گوید: مجبورم به خاطر مخارج مدرسه ام این کار را انجام دهم، پدرم بیکار هست و مادرم هم برای اینکه مخارج ما را بدهد در خانه های مردم کار می کند. کیسه اش را مملو از بطری نوشابه، آب معدنی و کارتن می کند، روی دوشش می گذارد و به سوی سطل آشغالی که آن سوی خیابان قرار دارد می رود، از ...
پسرم 2 بار شهید شد! + عکس
.... علی پاسدار بود و هفت ماه از ازدواجش می گذشت که به شهادت رسید. علی یک فرزند پسر داشت که معلول بود. بعد از 26 سال که از او نگهداری کردیم از دنیا رفت. گویا دو فرزندتان در یک روز به شهادت رسیده اند؟ شهادت آنها چند وقت بعد از علی آقا بود؟ بعد از گذشت 11 ماه از شهادت علی، مهدی و عسگری در یک روز به شهادت رسیدند و پیکرشان را همزمان به فریدونکنار آوردند. قضیه دو بار شهادت آقا مهدی ...
سازمان جاسوسی بریتانیا پول هنگفتی برای شبکه سازی "تشیع انگلیسی" خرج کرده است
پدر و مرحوم خاتم که داماد ما بودند، کردند. از آقای برقعه ای هم سوال کردند که از یاران امام و شوهر همشیره ما بودند. از فعالیت ها با امام سوال کردند که چه ارتباطی داشتید؟ ما به نماز و درس امام می رفتیم. خانه امام هم می رفتیم. گفتند چرا؟ گفتم مرجع تقلید هستند همه می رفتند و ما هم می رفتیم. این اولین برخوردی بود که اینها با ما داشتند. س: بعد خوانسار به منبر رفتید. آیت الله اراکی ...
اعترافات تکان دهنده دختری خیابانی؛ رابطه هایم قانونی بود!
.... با چند نفر رابطه داشته ای؟ نمی دانم اما همه آن ها قانونی بوده است. چطور؟ آن ها مرا موقت عقد می کردند. پس از اتمام مدت عقد، عده نگه می داشتی؟ نمی دانم عده چیست. می دانی مرتکب چه جرمی شده ای و چه جزایی در انتظارت است؟ بله، حبس و شلاق. می دانی یکی دیگر از احکامی که قانون گذار برای اتهامت در نظر ...
شوخی رزمندگان زیر آتش خمپاره
. من و حاج علی به سمت خط رفتیم. حاجی پس از احوالپرسی، از اوضاع خط سوال کرد. چند دقیقه ای از رسیدنمان نگذشته بود که شهید سوری به من گفت که پشت بی سیم، برادر فلکی شما را کار دارد. برادر فلکی پشت بی سیم گفت: به سرعت حاجی را به عقب برگردان. اگر مانع شد، به زور وی را برگردان. برای اجرای دستور به سمت حاج علی می رفتم که سوت خمپاره ای را شنیدم. همه نیروها خیز رفتند. لحظاتی بعد صدای ...
نگاهی به روزگار مهندس بازرگان در قامت نماینده مجلس
شعار سال: مذاکرات مجلس آیینه تمام نمای روزگار خود است. شاید با مرور آنها بعد از گذشت نزدیک به 40 سال بهتر بتوان آن دوران را قضاوت کرد. اینکه مخالفان بازرگان چه می گفتند و حرف بازرگان چه بود؟ در آن فضای انقلابی، بازرگان همچنان بر مشی مدارا پیش می رفت و دیگران را هم به مدارا فرامی خواند، اما در آن هیاهو اصلا کسی حرف های بازرگان را شنید؟ دفاع از مسلمانی دوره اول مجلس شورای ملی که بعدها نامش مجلس شورای ا ...
علت جدایی سحر قریشی از همسرش
اجرای رضا رشیدپور حضور پیدا بود که با سوال در مورد چگونگی طلاقش روبرو شد. او در این برنامه برای اولین بار در مورد طلاقش به طور کامل صحبت کرد و ادعاهای همسر سابقش را به طور کل رد کرد. سحر قریشی گفت در 17 سالگی در سل 1384 عقد کردیم و اولین درخواست طلاقم قبل از شروع بازیگری و در سال 1385 بود. در آن زمان مادرم در انگلیس بود و پدرم هم در آمریکا زندگی می کرد. بعد از بازیگر شدن و معروف شدنم ...
چگونه عثمانی ها برای اثبات خلافت خود، شرط قریشی بودن را حذف کردند
نعم النّصیر و صلّی الله علی سیّدنا و سَنَدنا محمّد و آله اجمعین. تمام شد رساله امامت به عنایت خدا عزّ و جلّ و توفیق او روز یکشنبه سیزده ماه رمضان مبارک از ماه های سال یک و شصت و نه صد [961] از هجرت نبوی در دست حاج حرمین شریفین لطفی پاشا. خدا آسان گرداند او را در دنیا و آخرت آنچه می خواهد، ای بار خدایا بکن روز او نیکوتر از دی، و ختم کن او را به ایمان وقت بیرون شدن نفس او. آمین یا ارحم ...
هاشمی در فتنه 88 بدعمل کرد/ در ساواک هزار شلاق خوردم و ناخن پایم را کشیدند
. روز بعد با غرور آمد گفت بید شمارا قطع کردیم. گفتم خوب کاری کردید! پشه جمع می شد و اذیت می کرد! انگار توهین کرده باشم، سر ما را تراشیدند و به انفرادی انداختند. می خواست با این کار نقطه ضعف گیر بیاورد ولی اجازه ندادیم. شما از مؤسسان سپاه بودید؟ بله. هسته مرکزی چه کسانی بودید؟ تشکیل سپاه دو مرحله دارد. یکی سپاهی بود که دکتر ابراهیم یزدی درست کرده بود که یک تشکیلات ویژه بود ...
روایت همراه با اشک و آه وزیر کشور هاشمی از فتنه
زندان از رخ آزادگان شرمنده است، بید مجنون از خجالت سر به زیر افکنده است . این بید مجنون را بریدند. روز بعد با غرور آمد گفت بید شما را قطع کردیم. گفتم خوب کاری کردید! پشه جمع می شد و اذیت می کرد! انگار توهین کرده باشم، سر ما را تراشیدند و به انفرادی انداختند. می خواست با این کار نقطه ضعف گیر بیاورد ولی اجازه ندادیم. س: شما از موسسان سپاه بودید؟ بله. س ...
کوتاه ترین داستان پدربزرگ
داستان او بودم. لحظاتی بعد با نگاهی حسرت بار در حالی که آه کشان سر تکان می داد گفت: حاج علی مراد یک مرد بود، اومد و رفت! واین کوتاه ترین روایت پدر بزرگ از پرافتخارترین چهره خاندانش بود. پدر بزرگ پیش از آنکه مارا فراموش کند در زمستانی سرد از پیش ما رفت و من را با حسرت اینکه چرا آن روز تلخ در تهران نبودم باقی گذاشت. ...
روایت خانواده قربانیان حادثه پلاسکو پس از یک سال
سوزان خارج شد. حالا مجید بعد از یک سال خاطرات آن روزی را مرور می کند که آتش و آوار جان یکی از سه برادر آتش نشانش را گرفت. آنها 4 برادر بودند که الان ناصر یک سالی است بینشان نیست: آن روز ناصر همراه یکی دیگر از برادرانم به نام حسن به پلاسکو رفت، اما در لحظات آخر ناصر برای نجات چند نفر دیگر وارد ساختمان شد و دیگر بازنگشت. ناصر ورزشکار بود و خوش اخلاق. با این که مجرد بود اما به خانواده خیلی ...
حوله ای که با آن آیت الله رفسنجانی را به بیمارستان بردند آلوده به رادیواکتیو بود!
بیشتر با حاج آقا ارتباط داشته است که گفتیم اول مادرم بعد پرسیدند که چه کسی رفت و آمد بیشتری داشته که گفتم من! البته من اسم یکی دو نفر دیگر از بچه ها را دادم ولی آن ها را برای آزمایش نبردند. این چیزی است که برای ما بود و جوابی هم به این سوال ندادند، حتی آن روزی که همه خانواده را جمع کردند و گفتند که علاوه بر ادرار، حوله بابا هم آلوده بوده است. این حوله ای است که به تنشان بوده و با آن ایشان را به ...
مرحوم آیت الله صادقی اقدامات مثبت طلاب جوان را تشویق می کرد/ او ضمن اهتمام به برگزاری مجالس روضه، به ...
حوزه علمیه شدم؛ حوزهٔ علمیهٔ اصفهان، مدرسهٔ چهارباغ، در خدمت مرحوم ابوی بودیم و عمده دروس مقدمات را مرحوم پدرمان به ما تعلیم دادند و ما از ایشان استفاده کردیم؛ همان طوری که گفتم [از 10 سالگی از مرحوم پدرمان بهره مند شدیم]. مرحوم ابوی نیز از شاگردان مرحوم آیت الله حاج آقا رحیم ارباب و مرحوم آیت الله ثقه الاسلام [سید عبدالله] و مرحوم آیت الله حاج شیخ مهدی نجفی و چند مدت هم درس مرحوم آیت ...