سایر منابع:
سایر خبرها
زندگی دختر هتلدار ثروتمند مشهدی/ پدرو مادرم معتاد بودند ، مرا هم به یک معتاد شیاد شوهر دادند
روزنامه خراسان اظهارات زن جوان مشهدی را که در کلانتری مطرح کرده است منتشر کرد. وی گفته است: پپدرم یکی از ثروتمندترین افراد مشهد است و درآمد زیادی دارد ولی از زمانی که به خاطر دارم پدر و مادرم مواد مخدر مصرف می کنند. آن زمان که وارد مدرسه ابتدایی شدم آن ها ماده ای سیاه رنگ به نام تریاک مصرف می کردند. ولی پدرم مدام برای سرکشی از مراکز تجاری اش بیرون می رفت و بیشتر اوقات را نیز ...
قلب یک مادر ارمنی برای رهبر انقلاب می تپد
کشورهای خارجی درس بخواند و زندگی کند ولی قبول نکرد و خواست لباس سربازی جمهوری اسلامی ایران را بر تن کند که بعد از سربازی فقط چند روزی تا ترخیص مانده بود که به جنگ اعزام شد. چشمان مادام پر از اشک می شود و ادامه می دهد: در آن زمان امکانات مثل الان نبود که هر لحظه با پسرم در تماس باشم ولی یادم است که در آخرین تماس گفت که مادر تا یکی دو هفته دیگر به خانه خواهم آمد ولی آن یکی دو هفته، هشت سال ...
آلترناتیو روحانی/ پس از روحانی/ ریشه نا آرامی ها در کشور مشخص شد / پاسخ صریح مطهری به شریعتمداری! / دم ...
را گسترش دهند. در غیر این صورت تا سال آینده منحل خواهند شد. حزب اتحاد، کارگزاران، موتلفه اسلامی و چند حزب دیگر به دلیل توسعه یافتگی مشکلی با تطبیق خود با قانون جدید ندارند اما برخی از انجمن هایی که در قالب حزب به فعالیت می پردازند باید فعالیت های خود را گسترش دهند. انجمن مدرسین دانشگاه ها از جمله احزابی است که تلاش دارد خود را با قانون جدید احزاب تطبیق دهد. چندی پیش به بهانه تشکیل کنگره این حزب ...
نوجوان تهرانی والدینش را به طور وحشیانه ای کشت
رفته و خرد شده بود حال خوشی نداشت. به همین خاطر همراه خواهرم از خانه بیرون رفته بودند. وقتی به خانه برگشتند آبمیوه مسموم را به پدرم خوراندم و به دروغ گفتم مادرم به خانه همسایه رفته است. پدرم به خواب رفت و من و مهدی چند ساعت با ماشین در خیابان ها گشتیم. آخر شب بود که به خانه برگشتیم و پدرم را هم خفه کردیم. صبح زود خواهرم را بیدار کردم تا به همراه مهدی به تفریح برویم. وقتی برگشتیم به دروغ گفتم پدر و ...
محاکمه پسر 16 ساله به خاطر قتل پدر و مادرش
مادرم دوستی ام را با مهدی ادامه بدهم. یک روز که به خانه مهدی رفته بودم مادرم با خانه آنها تماس گرفت و به مادر مهدی گفت که اگر مهدی به دوستی اش با من ادامه بدهد علیه آنها شکایت می کند. این موضوع سبب شد تا مهدی کینه مادرم را به دل بگیرد. وقتی در این باره با هم مشورت کردیم او به من پیشنهاد قتل پدر و مادرم را مطرح کرد که قبول کردم. متهم ادامه داد: مطابق نقشه به عطاری رفتم و مقداری قرص برنج تهیه کردم و آن ...
به من گفتند معلم زیاد داریم پرستار بشو / پرستاری فقط عشق می خواهد و بس !
یا باریدن باران اگر دعا کنید حاجت تان روا می شود ، من هم دو دقیقه قبل از سال تحویل خانه مامانم بودم که قران را برداشتم و حاجتم را گفتم ، دیدم زنگ خانه مادرم صدا کرد ، بی اعتنا بودم ولی مادرم گفت بیا ببین کی آمده و رفتم دیدم همسرم آمده که داشتم از خوشحالی بال در می آوردم که حاجتم را خدا روا کرد . سوال : توصیه شما به افرادی که می خواهند پرستار بشوند چیست ؟ خام چاووشی در بعنوان ...
آکتورسینمای ایران در 500 کلمه
یا حتی برفی که برای آمدن و چندی نشستن، سال هاست امروز و فردا می کند. اما کمی آن طرف تر، از چوبین و بل و سباستین و می تی کومان و.. که بگذریم به در خانه و باز مدرسم دیر شد می رسیم؛ به این پا – اون پا کردنای محسنِ بازیگوش، پشت درِ مدرسه یا صدای پدر محسنِ در خانه که تو هیاهوی بازی بچه ها داد می زد بچه ها بابا یه خورده یواش تر بازی کنید ! صدا و صحنه هایی که احتمالا هر یک از ما بیش و کم تجربه اش کرده ایم ...
مشکلی برای مقایسه شدن با نوشاد ندارم
...> نوشاد نفر اول تنیس روی میز ایران و من نفر دوم این رشته هستم و همواره با هم رقابت داشته ایم. طبیعی است که مرا با نوشاد مقایسه کنند، البته او خیلی از من جلوتر بود و پس از چند سال توانستم به او برسم. بالاخره بعضی وقت ها من خوب هستم و بعضی وقت ها هم او در اوج آمادگی است. معمولا در دیدارهای رودرو، پدرتان در نقش مربی به کدامیک راهنمایی بیشتری می کند؟ نوشاد از سن کم با پدرم تمرین کرده و پدرم ...
ماهیان دریای جنوب آب شدند
در بازار نزدیک میدان رئیس علی دلواری ماهی فروشی می کند. سال به سال، دریغ از پارسال. داستان ما هم همین طور شده. آبا و اجداد ما 700 سال صید کردند، اما به آینده هم فکر می کردند. آن سوی اسکله، صیاد قدیمی قایق را با جوهر نمک از جلبک پاک می کند. چند سالی است خودش را بازنشسته کرده. قبلا حرمت داشت دریا. هر چیزی که زیاد استفاده می کنی و ترمیم نداشته باشد، به این جا می رسد. پدرم می گفت قبلا که مردم ...
تماس شبانه ی یک مادر بی قرار فرزندِ سرباز با سید محبوب آذربایجانی ها/ دل خوشی یک پادگان از اقدام پنج سال ...
بودم که مادر با من تماس گرفت و مرا از این موضوع مطلع کرد و ملتمسانه به من می گفت که کاری کنم. من هم یادم آمد که در یک دفترچه قدیمی شماره ای از دفتر سرلشکر صفوی یادداشت کرده بودم که به سراغ آن رفتم و آن شماره را به مادر دادم و گفتم که با ایشان تماس بگیرند و با همان حس مادرانه، وضعیت را توضیح دهند که ظاهراً از طرف دفتر کسی گوشی را جواب داده بود و شماره ای به مادرم داده بودند که با آن تماس بگیرد و ...
زن شاد و امیدوار، باعث موفقیت خانواده می شود
و با بسته بندی خوب رسانه ای به مخاطبان ارائه کنید. این علاقه چطور شکل گرفت؟ بخشی از آن ارثی است یک جور ژن وجود دارد که آدم ها را به رابطه برقرار کردن با بقیه علاقه مند می کند. پدرم معلم بود و من هم از همان بچگی فعالیت در حوزه کارهای فرهنگی را دوست داشتم و علاقه مند بودم به نوعی معلمی پدر را ادامه داده و آموخته هایم را در اختیار مردم قرار بدهم. تلاش کردم با استفاده از تخصصی که دارم در ...
سرانجام خانه نیما چه می شود؟
روزنامه شهروند : سرانجام دستوری رسمی برای رسیدگی به خانه نیما یوشیج صادر شد؛ آن هم دوماه و 17روز پس از خروج نام خانه پدر شعر نو از فهرست آثار ملی کشور. خانه پدر شعر نو در تهران از 16 سال پیش ثبت ملی شده بود اما با شکایت مالک، دیوان عدالت اداری به خروج این اثر از ثبت ملی رأی داد. با این رأی بسیاری از دوستداران تاریخ، آثار ملی و فرهنگ ایران برای نجات خانه و جلوگیری از تخریب شبانه- آنچنان که همیشه ...
تک فرزند ها و والدین تنها!
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از آکا ایران، این روزها بعضی از زوج ها تمایلی به بچه دار شدن ندارند و خانواده دو نفره را ترجیح می دهند. در نهایت اگر خیلی بخواهند به جمعیت جامعه و دل های والدین شان لطف کنند یک بچه آن هم بعد از گذشت ده سال از زندگی می آورند که تنها بگویند می توانیم بچه دار شویم اما خودمان نمی خواهیم. اگر فرهنگ سازی در جامعه به گونه ای باشد که فرد فارغ از خواهر و برادرها ...
نخبه ای که آرزویش مدارای مامور سدمعبر است / محقق بین المللی که غازچرانی می کند
...، ناچار شد دستفروشی کند؛ زیرا پدر ناتوان و از کارافتاده شده است و او باید چرخ زندگی خانواده را بچرخاند. همسرش با هزار امید سال قبل به خانه او آمده است و نباید او را ناامید کند و این ها مثل یک کوه روی دوش او سنگینی می کند و به همین دلیل باید تلاش کند . پویا محمودی نخبه کردستانی می گوید: دانشجوی دانشگاه دولتی بهشهر بودم و بعد از کارشناسی ارشد در مقطع دکترا دراهواز قبول شدم. برای درس ...
داغ داریم نه داغی که بر آن اخم کنیم/ ننگمان باد اگر شکوه ای از زخم کنیم
...> اشاره یکم: نخستین حلقه آشنایی هنوز یکسال از برتری انقلاب اسلامی نگذشته بود که امام(ره) دستور تشکیل بسیج را صادر نمود. همه شهرهای کشور به تکاپو افتادند تا دستور امام(ره) را اجرا کنند. سمنان هم از این قاعده مستثنی نبود و نخستین هسته های بسیج در این شهر هم تشکیل شدند. مادرِ خانه می گوید: آن روزها حاج آقا مسئول بسیج برادرهای بودند و من مسئول بسیج خواهران. و این، نخستین حلقه آشنایی است! البته ...
رسم پروانگی ...
پزشک مراجعه کرد و بیماری او آسم تشخیص داده شد و برای او استفاده از اسپری تجویز شد. اما حال پدر روز به روز بدتر می شد و بهبودی در حال او مشاهده نمی شد. خانواده ما که با مشکلات مالی درگیر بود آن روزها تنها یک دغدغه داشت و آن هم سلامت پدر بود. آرزویی که انگار قرار نبود برآورده شود. کم کم پدرم توان کار کردن را به طور کامل از دست داد و خانه نشین شد. مادرم مجبور شد بار زندگی را به دوش بکشد و برای تامین ...
مصرف تفریحی مواد مخدر باعث اعتیاد پیمانکار 34 ساله شد
یکی از بیماران معتاد با بیان اینکه حدود 9سال است مواد مخدر مصرف می کند، گفت: از اینکه بخواهم با پدر و مادرم ارتباط بگیرم خجالت می کشم، پدرم با توجه به اینکه اطرافیانش کنایه های زیادی برای اعتیادم به او زدند از من ناراضی است. به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از عصرهامون ، بیکاری فراوان، مشکلات خانوادگی، رفیقان ناباب و منطقه آلوده محل زندگی از عواملی هستند که افراد را به دام ...
اعتیاد و بیکاری منشاء زباله گردی در دومین شهر بزرگ هرمزگان
پلاستیکی و بطری های پلاستیکی می شود. پسر بچه 12 ساله ای که تمام روز را به سطل های زباله داخل شهر سر می زند، از او درباره خانواده اش می پرسم و در جواب می گوید: مجبورم به خاطر مخارج مدرسه ام این کار را انجام دهم، پدرم بیکار است و مادرم هم برای اینکه مخارج ما را بدهد در خانه های مردم کار می کند.کیسه اش را پر از بطری نوشابه، آب معدنی و کارتن می کند، روی دوشش می گذارد و به سوی سطل آشغالی که آن ...
شب عملیات شب عروسی من هست + تصویر
نهراسیده هست. او در برتر شمردن نماز به مولای بی کفن مان امام حسین(ع) تأسی جست و عاقبت نیز در سال 1366 خود را به قافله کربلائیان رساند. با معیت رضا رستمی از فعالین رسانه ای کردستان، برگ هایی از خاطرات او را در اظهار کرد وگوی ما با خانواده و همرزمانش پیش رو دارید. عطیه علاءالدینی مادر شهید 4ماه اضافه خدمت در دفاع از مظلوم ابراهیم دومین فرزند خانواده ما بود. پدرش برای نامگذاری او ...
نقش سرنوشت بر دار قالی
3-2 نزد اقوام پدری رفتیم. نمی شد درس بخوانم باید برای انجام کارهای کشاورزی به این طرف و آن طرف می رفتیم. حالا اما همه تحصیلکرده اند و کار و بارشان خوب است. به خصوص خدیجه دختر ته تغاری خانه که شاید خیلی شبیه بعضی ته تغاری ها بزرگ نشده است،می گوید: کلاس سوم راهنمایی بودم که مددجوی کمیته امداد شدم. دنبال این بودم تا کاری یاد بگیرم که بتوانم خرج تحصیلم را هم در بیاورم. به همین خاطر هم بود که به ...
جشن تولد مرگ روی آب
موقع خیلی پیگیرش نشدم؛ ولی بعد پرس و جو کردم و فهمیدم که اسم کشتی سانچی بوده و همه آنهایی که در آن بودند، کشته شدند. همانجا نام ها را به شرکت نفتکش ایمیل کردم و خواستم پیاده ام کنند. پدرم هم که آنجا کار می کند، با موافقت این شرکت، چند روزی به چین رفت و از نزدیک شاهد غرق شدن کشتی بود. آرزوهای بر باد رفته خانه ای که قرار بود تا دو ماه دیگر، صدای ونگونگ آرسن در آن طنین بیندازد، پُر ...
واکنش هواداران به ا عتراف های جنجالی طارمی
در اروپا بازی کنم. نشستم با خودم فکر کردم و گفتم چرا پرسپولیس به این بزرگی را ول کردم و امسال بعد از 10 سال می خواستم قهرمان بشوم. چرا این کار را کردم. هوایی شدم. بعد هم زنگ زدم گفتم با آقای طاهری صحبت کن و ببین راهی برای برگشتن من هست یا نه. طاهری به من زنگ زد و گفت، چرا این کار را کردی؟ گفتم ما توافق کرده بودیم اگر نخواهم در اروپا بازی کنم، در پرسپولیس می مانم. الان هم جریان من این طوری است. می ...
ماجرای حضور مسلحانه رئیس یک صندوق در بانک مرکزی/درخواست از رئیس دولت اصلاحات برای تذکر به دولت/دلار را ...
تحولات در گذر است و خبر هیچ گاه متوقف نخواهد شد؛ خبر هایی رسمی و گاه غیر رسمی؛ خبر هایی که مورد توجه قرار می گیرد یا ممکن است همه به راحتی از کنار آن بگذرند. رسانه های خبری هر یک به فراخور وابستگی جناحی خود، خبر هایی را برجسته می کنند و در مواردی هم از کنار آن می گذرند. اگر خبر به ما هو خبر موضوعیت داشته باشد، وابستگی جناحی نباید در کمرنگ و پر رنگ منتقل کردن آن تأثیری داشته باشد. رصد خانه تابناک ، جایی است ...
آزار دختر جوان در پی دوستی اینستاگرامی
کند من هم که کسی را نداشتم که به خاطرش در شهرستان بمانم، به تهران آمدم؛ با هم قرار گذاشتیم. راستش همان اول وقتی او را دیدم پشیمان شدم چون با عکس هایی که در اینستاگرام داشت خیلی فرق می کرد و من نمی خواستم به این رابطه ادامه دهم تا اینکه یک روز به من گفت می خواهد مرا ببیند. آدرس خانه ام را ندادم اما نمی دانم از کجا پیدا کرد و به خانه ام آمد و من را مورد آزار قرار داد و فرار کرد. بعد از آن چندبار با او ...
صبر زینب(س)، بهترین الگوی پرستاران
. پدر موافق ادامه تحصیل نبود و مدام می گفت دختر تا کلاس ششم درس بخواند کافی است و بقیه اش اضافی، اما من دوری از کتاب را تاب نمی آوردم و از طرف دیگر دوست نداشتم مقابل پدر بایستم و حرف روی حرف اش بزنم. با مادر صحبت کردم و قرار شد او با پدرم حرف بزند و تا زمان راضی شدن پدر، من در خانه خواهرانم به درس خواندن ادامه بدهم و البته همین طور نیز شد. چند ماهی گذشت و با واسطه مادرم به خانه ...
4 بهمن نکاتی برای ایجاد یک رابطه خوب با نوه ها
تحریریه کودک سالم به عنوان پدربزرگ یا مادربزرگ، همه ما دوست داریم اوقات خوشی را با اعضای خانواده از جمله نوه هایمان بگذرانیم. شما می توانید با توجه کردن به علائق نوه هایتان رابطه ای بسیار خوب و صمیمی با آنها داشته باشید. فرقی نمی کند که شما نوه هایتان را زیاد می بینید، یا کیلومترها از آنها فاصله دارید. مهم این است که بتوانید از خودتان خاطره خوشی در ذهن ...
دانشجوی پسر با نیت شومی لباس زنانه پوشید اما!
خیابان و یا در مجالس مهمانی Party به زنان یا دختران چشم دوخته ای تو را با کمربند کبود خواهد کرد. این حرف ها همواره آویزه گوشم بود و از ترس این که مبادا پدرم مرا در کنار دختری ببیند حتی جرات بازی کردن با خواهرم را نداشتم. اگرچه در خانه ما از ویدئو و یا ماهواره خبری نبود اما مادرم اجازه دیدن فیلم های خارجی را نیز به ما نمی داد. وقتی بزرگ تر شدم این شرایط سخت تر هم شد به طوری که همواره تحت نظر بودم و ...
عروسک گردان لقمه کیست؟
های دیگر آمده بودند. حتی در آن زمان یادم هست که یکی از بچه های سال بالایی به ما گفت که از این تعداد فقط 5 نفر موفق می شوند و اگر علاقه دارید واقعا کار کنید! به همین دلیل از همان زمان کارم را شروع کردم و وارد گروه های مختلف شدم و سختی کشیدم، تا جایی که مثلا 6 ماه خانه نرفتم و خوابگاه می ماندم که به تمرین های تئاتر برسم. و ناگهان عروسک وارد زندگی من شد! زمانیکه در قوچان بودم، همیشه ...
بردنِ حس به درونِ واژه ها
پیوند دارد. صحبت درباره کَره باتلاقی برایمان آشنا بود، کَره ای که سال ها زیر تورب، تازه می ماند. [تورپ (peat)، مواد گیاهی نیمه تجزیه شده در اثر آب، که در زمین های باتلاقی یافت می شود و در بستانکاری یا برای سوخت به کار می رود.] بعدها زمانی که به مدرسه می رفتم، اسکلت گوزنی از باتلاق نزدیک بیرون کشیده شده بود و عکس چند تن از همسایگان ما در حال زل زدن به شاخ هایش در روزنامه چاپ شده بود. به این طریق تصور ...
روایت زندگی داستان نویس “بی نگاه” اصفهانی؛ هیچ کس حمایتم نمی کند
سالها سوی چشمهایش را هنوز از دست نداده بود. به سبب نسبت فامیلی پدر و مادر بینایی اش را آهسته آهسته از دست داد. ابتدا چشمهایش کم سو گردید، روزانه که می گذشت این کم سویی زیادتر و زیادتر می شد تا اینکه 10 سال پیش در سن 27 سالگی بینایی اش را کاملأ از دست داد. بعد از نابینا شدن، دنیا مشابه چشمها برایش تیره و تار گردید. روزهای بسیار دشواری را گذراند. تحمل اینکه دیگر هرگز زیبایی های دنیا را ...