سایر منابع:
سایر خبرها
قتل همسر پس از 50 سال زندگی مشترک فقط به خاطر یک کیلو سبزی!
پسر مقتول در اظهاراتش به بازپرس گفت: پدرم صبح سراسیمه به خانه آمد و گفت دو مرد نقابدار با حمله به مادرم و سرقت طلاهای وی، او را به قتل رسانده اند که به سرعت همراه با پدرم به خانه آمدیم و با جسد غرق در خون مادرم در اتاق خواب مواجه شدم. پس از اظهارات پسر مقتول، تحقیقات از شوهر مقتول که 70 سال سن دارد توسط بازپرس امور جنایی تهران انجام شد اما وی در ابتدا منکر هرگونه دخالت در مرگ همسرش بود ...
طیبه سیاوشی: پای حق زنان ایستاده ام
همیشه کار کرده ام و یک فعالیت اجتماعی را داشته ام و بعد حالا هم که وارد این عرصه شدم، گاهی 24ساعته از من وقت می گیرد، ولی مشکلی نداشتم. همسرم هم گاهی ماه ها حضور ندارد و ما همیشه با این مسأله کنار آمده ایم. به خاطر همین من مشکلی در این عرصه نداشتم و ورودم در این عرصه با هیچ مخالفتی مواجه نشده است. دیدگاه سنتی جامعه درباره کار بیرون از منزل زنان تا به حال به شما منتقل شده؟ مثلا از فامیل ...
ماجرای عکس منتشر شده از آیت الله فلسفی
، نصیری مرا به انجامش تهدید نمود! موضوع از این قرار بود: بعد از اینکه ساواک در سال 1344 موفق به ترور جانی من نشد، نقشه پلیدی کشید و به فکر افتاد به جای ترور جانی، مرا ترور شخصیت کند، تا به خیال آنها در افکار عمومی بدنام شوم! این موضوع را برای اولین بار است که می گویم. زیرا در زمان رژیم شاه گفتنش مقتضی نبود و پس از انقلاب هم با آگاهی عمومی مردم از ترفندهای مختلف ساواک، دیگر ضرورت و تناسب نداشت که به ...
داستان نقدپذیری من
العینی خود را به کارگاه رساندم، ماشاالله جمعیت نقدناپذیران مملکت هم چه زیاد است اما من باید حتما در این کارگاه شرکت کنم الکی که نبود هشت سال به هر ترفندی دست زدم تا همسرم به ازدواج با من رضایت دهد، نمی شد به همین راحتی از دستش بدهم پس با ضرب و زور وارد کلاس شدم، اگرچه آخرین صندلی و پَسِ کله نقدناپذیران گرامی نصیبم شد که آن هم جای شکر داشت. از بغل دستی ام پرسیدم: استاد را می شناسی؟ کارش ...
می دونید 6410 روز اسارت یعنی چی؟
ولایت - حسن شکیب زاده می دونید؟ ایکاش من و شما هم حداقل یک روز یا فقط یک ساعت اسیر بودیم، آن هم نه در عراق، بلکه توی چهاردیواری شهرمون، خونمون، ... تا می فهمیدیم، اینکه یه آدمی توی سن جوانی و حدود یک سال بعد از ازدواج با داشتن یه پسر 4 ماهه می ره از وطن و ناموس ما دفاع کنه و 6410 روز اسیر میشه یعنی چی؟ اینکه همسر جوان و 18 ساله ی همین آدم، وقتی همسرش توی خاک عراق زمین گیر شده و 12 سال ...
نیمه ای از جانم در سقز جا ماند ...
می گوید که تنها در بیمارستان خلاصه می شد، لحظاتی که حاضر نبود آن شرایط را رها کند و به فکر آرامش خویش باشد. در کل مدت پنج سالی که من آنجا بودم، شاید شش، هفت بار بیشتر به مرخصی نیامدم، هر شش ماه یک بار هم به زور می آمدم و در واقع تمام زندگی من در آن دوران معطوف به بیمارستان بود. شرطم برای ازدواج، جانباز بودن همسرم بود پس از پنج سال خدمت به اصرار مادر برای ازدواج باید سقز را ترک کند ...
قتل همسر سالخورده برای نخریدن سبزی
نخستین شاخه از تحقیقات به بازپرس جنایی گفت: پدر و مادرم در این آپارتمان تنها زندگی می کردند. لحظاتی قبل پدرم وحشت زده به خانه ام آمد و گفت: دو مرد غریبه نقاب دار همسرم را به قتل رسانده و از محل گریخته اند. به سرعت همراه پدرم به خانه مان آمدیم و با این صحنه هولناک روبه رو شدیم. پس از این تیم جنایی از شوهر مقتول تحقیق کرد . وی در ادعایی گفت: ساعتی قبل همسرم از من خواست از سبزی فروشی محل ...
تصمیم جنون آمیزعروس
روی خودش نمی آورد تا من ناراحت نشوم. با همه سختی ها زندگی مان می گذشت و سعی می کردیم خودمان را خوشبخت نشان دهیم. اما دو سه ماه بعد از عروسی مان، پدر بیتا در تصادفی جان باخت. آن حادثه مانند زلزله ای زندگی مان را ویران کرد. بیتا آنقدر شوک زده بود که بعد از پایان مراسم ختم و خاکسپاری به خاطر افسردگی شدید تحت درمان قرار گرفت. اما در خانه هیچ کس شرایط او را درک نمی کرد. پدر و مادرم در آن شرایط ...
شهین 14 ساله بود که از مدرسه اخراج و 3 سال بعد در ارتباط خیابانی باردار شد!
مدعی بود پسری در پی یک ارتباط خیابانی، آینده و هستی دختر نوجوانش را به نابودی کشانده است در حالی که قصه تلخی در عمق نگاهش موج می زد، به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: درست یک هفته بعد از آن که کارنامه پایان مقطع متوسطه را گرفتم قربان به خواستگاری ام آمد. او مرد زحمت کشی بود و از راه مسافرکشی هزینه های زندگی مان را تامین می کرد. ازدواج ما کاملا سنتی بود و به همین دلیل با عشق و محبت دست به دست ...
بازیگری زیر سایه حبس
...، دو تا از آنها از شوهر اولش است که یک روز بی خبر آنها را رها کرد و رفت و دیگر هیچ خبری از او نشد. بعد ازدواج مجدد کرد و یک پسر هم از شوهر دومش دارد. علی تا دوم راهنمایی بیشتر مدرسه نرفت. همه بدبختی های علی به خاطر این است که علی و ناپدری اش با هم سازش ندارند. یک ساعت با هم نمی توانند یک جا بمانند. از وقتی علی از خانه بیرون انداخته شد، مادرش تا می توانست کمکش کرد ولی باز هم این جلوی او را ...
گفت و گو با علی اشرف درویشیان درباره زندگی و ادبیات
دانشگاه تهران و همزمان در دانشسرای عالی تهران قبول و تا فوق لیسانس ادامه دادم. در سال 1350 که جشن های دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی گرفته شده بود، هنگام گردآوری افسانه ها و متل های کردی در روستاهای کرمانشاه دستگیر و پس از هشت ماه از زندان کرمانشاه آزاد شدم. دو ماه بعد برای دومین بار به خاطر نوشتن مجموعه داستان های از این ولایت و فعالیت های سیاسی، دستگیر و به شش ماه زندان و اخراج از شغل آموزگاری ...
برای سرد نشدن روابط زناشویی چه باید کرد؟
تا با خودشان خلوتی داشته باشند. مریم، 25 ساله، می گوید: حدود 4 سال از ازدواج من و همسرم می گذرد. اوایل زندگی آرام و گرمی داشتیم به طوری که بیشتر اوقاتمان را با هم سپری می کردیم. و از این بابت نیز احساس رضایت داشتیم. تصمیم گرفتم سفر یک روزه ای را با دوستان دوران دانشجویی ام داشته باشم اما با مخالفت همسرم رو به رو شدم. تکلو می گوید: یک زندگی یکنواخت و بدون هدف و جهت و تنوع انسان را از ...
گفتگو با همدست شیطان / 6 پسر بچه تهرانی را به خلوتگاه کشاندم و ..! + عکس
ماموران با بررسی دوربین های مداربسته در نزدیکی کانال آب موفق توانستند تصویر جوان موتور سوار را به دست آورند. کارآگاهان با در دست داشتن این سرنخ ها به سراغ پرونده های مشابه در سالهای قبل رفتند و همین کافی بود تا ایمان که 10 سال قبل به خاطر تجاوز به یک پسربچه دستگیر شده بود شناسایی شود. ردیابی های پلسی ادامه داشت تا اینکه در آخرین روز دی ماه امسال ماموران با شناسایی مخفیگاه ...
مهریه عجیب همسر هنرمند سرشناس لو رفت
کجا آمد، این است که عشق به خوانندگی دارم. در 18 سالگی پدرم من را به کلاس های زنده یاد استاد بابک بیات برد و از زمانی که چشمم به استاد خورد، من خوانندگی و حرفه موسیقی را جدی تر ادامه دادم. راد نیز در پاسخ به سوال مدیری درباره آغاز فعالیتش در رادیو و تلویزیون، بیان کرد: من از 18 سالگی بعد از اینکه درسم تمام شد، خیلی دوست داشتم یک سال پیش دانشگاهی را در جایی کار کنم، به همین دلیل در ...
گفت و گو با مردی که در روز تولد همسرش اورا به خاطر خیانت تکه تکه کرد!
کرد 35 ساله بود، اما وقتی او را کشتم 37 سال داشت. زندگی تان چطور بود؟ دو روز بعد از ازدواج فهمیدم همسرم با دوست صمیمی ام فرشید در ارتباط بوده است. از این ماجرا شوکه شدم و تصمیم گرفتم همسرم را طلاق دهم، اما وقتی التماس های او را دیدم منصرف شدم. چطور با همسرت آشنا شدی؟ دوست صمیمی ام فرشید او را به من معرفی کرد. او می گفت ساغر دختر خوبی است به همین خاطر به ...
سقط مکرر/عوارض آمپولهای سه ماه ضد بارداری/نحوه صحیح فریز زخم رحم
می شوند توصیه می شود بعد از زایمان تحت درمان طبی قرار گیرید من خانمی 35 ساله هستم سال 90 به خاطر تومور تخمدان شیمی درمانی و سپس مجبور به برداشتن رحم و تخمدان شدم آیا اون موقع من میتوانستم تخمک هایم را فریز کنم چون دکترم راجع به این اصلا به من چیزی نگفتند این مساله نیاز به بررسی دقیق تری دارد معمولا پزشکان توصیه به فریز می کنند سلام من ازآمپول های ضدبارداری سه ماهه ...
مردم عادی کمک های غیرعادی
خاطر سرطان مری از دنیا رفته بود، برگزار کردند. روزی که فهمیدیم جین سرطان دارد، همان روزی بود که فهمیدیم دخترش یاسمین (که حالا 13ساله است) را حامله است. روز تلخ و شیرینی بود. ما مدت ها بود که با سرطان زندگی می کردیم، چون بیماری اش مرتب برمی گشت. وقتی سرطان جین دوباره در سال 2010 برگشت، این بار سرطان مری بود. در یک ماراتن دو جاده ای شرکت کردم و توانستم 16هزار پوند پول کمک های مالی جمع کنم ...
زیبایی شهناز و خبیثی زن مطلقه زندگی ام را نابود کرد!
فرزندانم نداشتم. بالاخره کاسه صبرم لبریز شد تا این که 3 سال قبل شهناز را طلاق دادم و حضانت فرزندانم را پذیرفتم. چند ماه بعد از این ماجرا با زنی که مطلقه بود و فرزندی نداشت آشنا شدم و تصمیم به ازدواج مجدد گرفتم اگر چه سعیده در ابتدا قبول کرد از فرزندانم مراقبت کند و آن ها را دوست داشته باشد، اما آرام آرام رابطه او با فرزندانم تیره شد به طوری که عنوان کرد دیگر نمی تواند در کنار فرزندانم زندگی ...
زن شوهردار به ساسان پول می داد تا دوستی کثیف شان قطع نشود و!
زن 24 ساله به نام سمیرا در حالی که شکایت خود از همسرش را روی میز مشاور می گذاشت به کارشناس و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: پدرم به مواد مخدر Drugs صنعتی اعتیاد داشت و بیکار بود.2 برادر بزرگ تر و مادرم کار می کردند تا مخارج زندگی و هزینه های مصرف مواد پدرم را تامین کنند به همین خاطر مدام نزاع و درگیری بین افراد خانواده وجود داشت از سوی دیگر هم همیشه نسبت به همک ...
هنوز عروسی نکرده بودیم که سعید مرا در حمام زندانی کرد و!
روحی قرار می داد و بسیار اذیتم می کرد. بارها مرا مورد ضرب و شتم قرار داد. یک روز که برای احوالپرسی به خانه مادرم رفته بودم، خواهر کوچک ترم متوجه کبودی بدنم شد. با این که جرات نداشتم چیزی به خانواده ام بگویم ولی مجبور شدم کل ماجرا را برای خواهرم تعریف کنم. خواهرم هم خانواده ام را در جریان گذاشت و آنها به سعید اخطار دادند که در صورت تکرار بدرفتاری ها از دستش شکایت خواهند کرد! ولی سعید زرنگ ...
گفت وگو با برادر شهید طلبه ای که 2 مزار دارد
...، وگرنه روز قیامت باید پاسخگو باشی. برای همین آماده شد و رفت پاکستان دیدار مادر. با مادرمان تماس گرفتم و گفتم علی در راه است، تا رسید برایش خواستگاری برو. وقتی مادر برای ازدواج به علی اصرار کرده بود، علی گفته بود من آمده ام دیدن شما، نمی خواهم ازدواج کنم. حالا وقت ازدواج من نیست. بعد به مادر گفته بود این بار که بروم بار آخر است. بعد از بازگشت، حتماً ازدواج می کنم. وقتی علی از پاکستان برگشت چهره ...
نوید دختر جوان را پشت در بسته گاوداری آزار شیطانی داد! / فریاد شیدا در بیابان تاریک گم شد!
خانه های مردم هزینه های مصرف مواد پدرم را می پرداخت و شکم 3 فرزندش را سیر می کرد اگرچه دچار مشکلات حاد خانوادگی بودیم اما من در سنی قرار داشتم که نمی توانستم این شرایط را درک کنم همواره خودم را با دیگر دختران هم سن و سالم مقایسه می کردم و دوست داشتم مانند آن ها زندگی کنم به همین خاطر آن قدر مادرم را تحت فشار گذاشتم تا به ناچار گوشی تلفن هوشمند برایم خرید. از آن روز به بعد وارد شبکه های ...
زوج پزشکی که خدمت در منطقه های محروم را به زندگی در کانادا ترجیح دادند
...> همسرم به ایران برگشت که به مردم بی بضاعت کشورش کمک کند خانم محمدقاسم در مورد ایده خدمت در روستا می گوید: در واقع ایده آغاز این کار از همسرم بود. وی بعد از فارغ التحصیلی قصدشان از عزیمت به ایران، کمک به هم نوعان و خدمت به مردم بی بضاعت بود و وقتی دوره آموزشی من تکمیل گردید و فارغ التحصیل شدم، همسرم پیشنهاد دادند که به جهت طبابت در منطقه های محروم کار کنیم. خانواده من و همسرم با ...
افشاگری بازیگر معروف مرد از زندگی خصوصی اش با خانم بازیگر+ عکس
تاب نمی آورد. کسی که 17 سال عاشقانه دوست داشتم، به ناجوانمردانه ترین روش ها مرا خرد کرد، غیراز حقوق قانونی خود هر راه و بیراهی را بکار گرفت: بازوان ستبر و بی سیم و موتور و ژست های پلیس Police مخفی و مرموز ... تهدید و ارعاب من و خانواده ام.... سکوت کردم. پدر آبروی دختر است و این دشمن قسم خورده من، پدر تو و تنها عشق زندگی من بود. 6 سال از جدایی ما گذشته و من هنوز اینهمه نفرت او را باور نمی ...
مهریه عجیب مجری برنامه به خانه برمی گردیم +عکس
رنج را از آدم می گیرد، چقدر آن لبخند ها موثر است. من تجربه خوبی از دیدار با پرستار ها داشتم، امیدوارم دیگر مریض نشوم و پرستاران همیشه در کارشان موفق و سلامت باشند. رهنما با بیان به اینکه همسرم گوینده است و ترجیح می دهم، او صحبت کند، درباره نحوه آشنایی و ازدواج خود گفت: مادر یم لحظه آشنایی نشدیم، بلکه در سلسله همکاری هایی که در سال های گذشته داشتیم با هم آشنا شدیم. من صبح ها رادیو خیلی ...
دلیل طلاق سحر قریشی از همسرش
مادرم در انگلیس بود و پدرم هم در آمریکا زندگی می کرد. بعد از بازیگر شدن و معروف شدنم خانواده همسر سابقم تلفنم را پاسخ می دادند. خودشان را مدیر برنامه من معرفی می کردند و چند تا پیشنهاد کار راهم رد کردند. بعد از آن چند مصاحبه عجیب و غریب کردند. هیچکس از خوشبختی فرار نمی کند و من واقعا خوشبخت نبودم. زندگی من و همسر سابقم 3 سال طول کشید. به همین دلیل الان با ازدواج در سن کم خیلی مخالف هستم و ...
شوهرم را تعقیب کردم و درخانه خانم حسابدار شرکت در وضعیت بدی مچ اش را گرفتم و!
اگرچه وقتی به سال های گذشته می اندیشم خودم را مقصر اصلی این ماجرا می دانم، اما کاش کسی قبل از ازدواج راه و روش همسرداری را به من می آموخت و یا . . . زن 35 ساله درحالی که عنوان می کرد در دو راهی سخت طلاق و ادامه زندگی با یک هوو قرار گرفته ام به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: 18 ساله بودم که با ایوب ازدواج کردم. ازدواج ما با یکدیگر به طورکاملا سنتی و در فضایی آغشته از مهر و محبت صورت گرفت ...
بلای شیطانی که عماد بر سر فاطمه 17 ساله در کارگاه خلوت قنادی آورد!
گذراندیم و به درآمد اندک پدرم در روستا راضی بودیم، تا این که مدتی بعد و به امید یک زندگی بهتر راهی شهر شدیم و خانه ای را در حاشیه شهر اجاره کردیم، اما متأسفانه کار پدرم فصلی بود و چندین ماه از سال درآمدی نداشت. همین موضوع به مشکلی خاص در زندگی ما تبدیل شد چرا که دیگر درآمدهای مالی پدرم کفاف مخارج زندگی را نمی داد. این گونه بود که به پیشنهاد مادرم ترک تحصیل کردم تا بتوانم با کار کردن، گوشه ای از مخارج ...
برادر ناتنی ام دور از چشم مادرش به من محبت می کرد تا اینکه خانم معلم راز سیاه مرا فهمید و!
تنگ بود و از عهده پرداخت مخارجم بر نمی آمد من را به یک مرکز حمایتی سپرد. چند ماه آن جا تحت حمایت بودم تا این که پدرم به دنبالم آمد و من را پیش خودش برد. دختر نحیف و تازیانه روزگار خورده پا در زندگی با نامادری می گذارد که غیر از سیاهی و ناامیدی چیزی نصیب اش نمی شود. دخترک با چشمانی غم زده و اشک آلود ادامه می دهد: پدرم بعد از طلاق مادرم با یک زن که یک پسر هم سن و سال من داشت ازدواج کرد ...
8 دلیل که یک مرد به همسرش به راحتی خیانت می کند!!
، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردم. زن هایی که قبلا حتی به من نگاه هم نمی کردند مشتاق صحبت با من بودند و این حس خیلی خوبی به من می داد. همسر سابق من از چاقی خود در عذاب بود و به زن های اطراف من حسودی می کرد. یکی از روزهای آخر هفته که او خانه نبود، ما با یکی از این زن ها قرار گذاشتم و با هم بیرون رفتیم. من هرگز این مساله را به همسرم نگفتم اما چند هفته بعد با بهانه های مختلف از او جدا شدم. من تصور ...