سایر منابع:
سایر خبرها
دوست زنم مرا با شهین در سینما دید! / زن صیغه ای برای تاجر فرش دردسرساز شد
دیگری بود و هر دوی ما می دانستیم در حال نقش بازی کردن و فرار Escape از مشکل حل نشده زندگی خود هستیم، چون رابطه من و سمانه روز به روز سردتر از گذشته می شد. پدر و مادرم تا پایان عمرشان در حسرت نوه دار شدن ماندند و در فاصله دو سال هر دوی آنها را از دست دادم، با رفتن آنها تنهاتر از گذشته شدم و دیگر همدم و مونسی نداشتم که با او درد دل کنم، سمانه هم ناخواسته روز به روز فاصله اش از من بیشتر ...
این مرد با قابلمه جوجه کباب دوستش را کشت!
... بعد از مدتی هم به یک شرکت رفتم و در آنجا به عنوان راننده شرکت تابلو سازی استخدام شدم و پاره وقت نیز گاهی در آژانس کار می کردم. رضا با بغضی که از یادآوری آن روزها راه گلویش را گرفته است ادامه می دهد: یک پولی برای ودیعه خانه گذاشته بودیم و از سمتی هم پول دیگری نمی توانستیم جمع کنیم که ودیعه را زیاد کنیم. صاحب خانه ها هم که قربانشان بروم شب می خوابیدند و صبح بیدار می ...
حکمت معنوی وصایای شهدا|مهمترین عامل برای رسیدن به خدا مراقبت از خویشتن است
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا , روزگاری رهبر کبیر انقلاب اسلامی(ره) در مورد وصیت نامه شهدا می فرمود: این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید. 50 سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید. چند سال پیش بود که رهبر معظم انقلاب هم در یکی از دیدارهای رسمی شان به خواندن وصایای شهدا توصیه داشتند. ایشان ...
من همسرم را می خواهم
مادرم آنها تازه فهمیدند که فراری شده ام و در به در دنبالم می گشتند. دو روز گذشت، دلشوره داشتم، به خانه زنگ زدم که حال بچه ام را بپرسم. شوهرم سر صحبت را باز کرد و با لحنی محبت آمیز گفت چرا مرا تنها گذاشته ای و ... . با شنیدن این حرف هایش خام شدم و گفتم کجا هستم، بعد از نیم ساعت به سراغم آمد و شروع به فحاشی و توهین کرد. او با تهمت های ناروا و حرف های رکیک مرا به کلانتری ...
قتل پیرزن تنها با وسوسه سرقت
مرد جوان که حالا در برابر حکم قصاص قرار دارد، می گوید اعتیاد و وسوسه یک شبه پولدار شدن موجب شد دست به چنین کاری بزند. گفت وگوی اختصاصی تپش با این متهم را می خوانید. چقدر درس خوانده ای؟ دیپلم دارم. شغلت چه بود؟ سال ها پیش در یک شرکت خدماتی کار می کردم اما بعد از جدایی از همسرم به دام اعتیاد افتادم وبه همین خاطر اخراج شدم. مدتی بود بیکار بودم. ...
ماجرای اخاذی کثیف مرد شیاد از یک زن لو رفت
نظر مرد بود و از تعجب شاخ درآوردم. او سوار ماشین من شد و به من گفت اگر به من پول ندهی من آبرویت را خواهم برد و تمامی محتوای چت هایمان در لاین را به شوهرت نشان خواهم داد. پس از این او مبلغی از من اخاذی کرد تا اینکه متوجه شدم از من 20 میلیون تومان خرد خرد گرفته است و یک روز که دوباره قرار گذاشته بود تا مرا جایی ببیند به من گفت باید ماشینت را به نام من کنی. هرچه به ...
اعتراف مسافرکش شیطان صفت: از التماس زنان لذت می بردم
دراین باره آغازشد. این درحالی بود که در پی شروع تحقیقات، دو زن دیگر نیز با مراجعه به پلیس از راننده تیبا شکایت کردند. سومین قربانی هم موفق شده بود با پرتاب کردن خود از ارابه شیطانی فرار کند. به دنبال شکایت سه زن جوان، کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت به دستور بازپرس سهرابی، به تحقیق دراین باره ادامه دادند تا اینکه پس از بررسی تصاویر دوربین های مداربسته، موفق به شناسایی متهم شده ...
فرجام تلخ زندگی مرد زن نما پیش از دستگیری
تهدید کرد. کیوان دست بردار نبود، مدام مرا تهدید می کرد که اگر به رابطه ام ادامه ندهم عکس هایی را که قبلاً برایش فرستاده بودم در فضای مجازی منتشر خواهد کرد. خیلی التماس کیوان را کردم که دست از سرم بردارد و از او خواستم به خاطر آبرویم و حفظ زندگی مشترکم با همسرم دست از سرم بردارد. اما تهدیدهای کیوان تمامی نداشت و به جای این که در برابر التماس های من کوتاه بیاید گفت اگر به خواسته اش عمل نکنم به شوهرم ...
د رخواست جدایی از همسر دروغگو
اعتمادی ندارم و از وقتی متوجه این دروغ شده ام، مرتب احساس می کنم خیلی چیزهای دیگر هم دروغ است. برای همین نمی توانم در کنارش زندگی کنم. او مرا برای همیشه نسبت به خودش بی اعتماد کرد. در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی روز اولی که با بهروز آشنا شدم، تصور نمی کردم تصمیم به ازدواج بگیریم. برای همین به دروغ گفتم پزشک هستم. وقتی رابطه مان جدی شد و بهروز پیشنهاد ازدواج داد، در ...
فرجام تلخ زندگی مرد زن نما
. کیوان دست بردار نبود، مدام مرا تهدید می کرد که اگر به رابطه ام ادامه ندهم عکس هایی را که قبلاً برایش فرستاده بودم در فضای مجازی منتشر خواهد کرد. خیلی التماس کیوان را کردم که دست از سرم بردارد و از او خواستم به خاطر آبرویم و حفظ زندگی مشترکم با همسرم دست از سرم بردارد. اما تهدیدهای کیوان تمامی نداشت و به جای این که در برابر التماس های من کوتاه بیاید گفت اگر به خواسته اش عمل نکنم به شوهرم خواهد گفت که ...
اعتراف جوان مسافرکش:از التماس زنانی که به آنها تجاوز می کردم لذت می بردم
باره آغازشد. این درحالی بود که در پی شروع تحقیقات، دو زن دیگر نیز با مراجعه به پلیس از راننده تیبا شکایت کردند. سومین قربانی هم موفق شده بود با پرتاب کردن خود از ارابه شیطانی فرار کند. به دنبال شکایت سه زن جوان، کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت به دستور بازپرس سهرابی، به تحقیق دراین باره ادامه دادند تا اینکه پس از بررسی تصاویر دوربین های مداربسته، موفق به شناسایی متهم شده و او ...
اخاذ زن نما در تصادف کشته شد
یکی از محله های مرکزی شهر تهران رفتم. شاکی ادامه داد: به جای آن زن، یک مرد جوان سر قرار حاضر شد. با دیدن او وحشت کرده بودم و همان جا، متوجه شدم او با جا زدن خود به جای یک خانم در این یک سال فریبم داده است. تهدیدم کرد که باید به حساب وی پول واریز کنم در غیر این صورت بلایی سر من، شوهرم و دو فرزندم می آورد. از ترس این که به خانواده ام آسیبی نرسد طی چند مرحله هشت میلیون تومان به حسابش واریز ...
این 2 زن نقشه کثیفی برای مردان داشتند
یک خودرو که دو مسافر خانم و یک مسافر آقا داشت شدم. وی در مورد سارقان و شیوه شان نیز چنین توضیح داد: خودرو در حال حرکت بود که راننده و مسافر مرد مرا با چاقو تهدید کردند و از من پول و گوشی و اموال با ارزشم را گرفتند. با ثبت این اطلاعات در پرونده تلاش های پلیسی به جریان افتاد و بالاخره چند هفته پیش دو متهم اصلی پرونده که مرد بودند بازداشت شدند اما همچنان طعمه ها متواری بودند که ...
یازهرا گفت و شهید شد
با مادرم تلفنی حرف می زدم که صدای بسته شدن درب خانه را شنیدم و فهمیدم که احمدآقا از خانه خارج شده است. دویدم در را باز کردم و هرچه صدایش کردم برنگشت. رفت و همان روز چند دقیقه بعد از اذان ظهر هواپیمایش در حین انجام یک ماموریت دولتی سقوط کرد و شهید شد. یا زهرا گفت و شهید شد همکارانش می گفتند تنها کلمه یازهرا را از پشت بی سیم شنیده اند و بعد هواپیما به زمین می خورد و همسرم درحالی ...
همسر اسحاق از او شکایت کرد! / امنیت جانی ندارم!
دیگر به راحتی در منزل مشروبات الکلی تهیه می کرد تا مجبور به خرید آن نباشد. کاری از دست من ساخته نبود . برای آخرین بار یک روز تمام مرا در سرویس بهداشتی حبس کرد که من بی هوش شدم. بعد از این حادثه Incident از یک فرصت مناسب استفاده کردم و با در آغوش گرفتن پسرم از چنگ او گریختم و به قانون Law پناه آوردم. اما ای کاش .. رکنا ...
ماجرای شیطانی که در لاین خود را خانم جا می زد
به گزارش شیعه نیوز ، مردی که مدتی طولانی، در پیام رسان لاین با یک زن رابطه داشت و خودش را به جای یک زن جا زده بود، جان باخت. اوایل بهمن سال جاری زن جوانی با حضور در دادسرای امور جنایی تهران اعلام کرد که توسط یک مرد جوان مورد اخاذی قرار گرفته و ربوده شده است. این زن که 34 سال سن دارد، در اظهاراتش به بازپرس امورجنایی تهران گفت: مدتها قبل با یک زن در پیام رسان "لاین" آشنا شدم و ...
پدرم رئیس سازمان صداوسیما بود
حالا چون زن هستم. چون دوست داشتم مخاطب خودم را ببیند. می خواستم بگویم تو طنازی مرا در کلامم ببین. شاید یکی از دلایلی که معمولا با من موافق بودند این است که نخواستم رفتارهای ضد مرد یا فمنیستی داشته باشم. اگر با آقایون شوخی کردم، با خانم ها هم شوخی کردم. اگربا مجری های کودک خانم شوخی می کنم، با مجری های کودک آقا هم شوخی می کنم. دوست نداشتم گروه مخاطبم به من بگوید که این چون خانم است می خواهد آقایان ...
نقشه شوم برای فیلمساز جوان تهرانی / 6 مرد تحت تعقیب قرار گرفتند
فیلمساز جوان که از سوی دو برادر معتادش ربوده و در کمپ ترک اعتیاد حبس شده بود بعد از رهایی ماجرا را شرح داد. چند روز قبل مرد جوانی به اداره پلیس رفت و از دو برادر معتادش و چهار مرد ناشناس دیگر به اتهام آدم ربایی و حبس شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: من تحصیلکرده رشته هنر Art هستم و شغل اصلی ام فیلمسازی است و تا کنون چند فیلم ساخته ام و به نمایش در آمده است. علاوه بر ...
مرگ اخاذ تحت تعقیب در سانحه رانندگی
مردی که با فریب زن جوان اطلاعات خانوادگی او را به دست آورده بود و از او اخاذی می کرد، قبل از آنکه به چنگال قانون بیفتد، در سانحه رانندگی جان خود را از دست داد. به گزارش شرق، زن جوانی اوایل بهمن ماه با مراجعه به یکی از مراکز پلیس، از مردی که با فریب اقدام به کسب اطلاعات خانوادگی او کرده بود شکایت کرد و در تشریح ماجرا گفت: حدود یک سال پیش در یکی از شبکه های اجتماعی با فردی آشنا شدم که ...
ربایندگان آشنا
اما بعد که جواب منفی را دیدند، بازهم مرا رها نکردند. آنها مرا کتک زدند به همین خاطر درحالی که راهی برای فرار نمی دیدم؛ به ناچار دست به اعتصاب غذا زدم. در این مدت هیچ غذایی نخوردم و بشدت حالم بد شد اما به من اجازه خروج نمی دادند. از طرفی وقتی مرا به زور ربودند، مادرم با برادر بزرگم تماس گرفته و موضوع را خبرداده بود. برادر بزرگم نیز از همان روز شروع به جست و جو در کمپ ها کرده و درنهایت مرا ...
مرگ مرد زورگیر پس از فریب یک زن در لاین
النگوی طلای مرا که 5میلیون تومان ارزش داشت به زور از من گرفت و بعد مرا رها کرد. با گریه و التماس از او خواستم که دیگر مزاحم من نشود، چون تمامی پول های پس اندازم و طلاهایم را به او داده بودم، اما او چند روز قبل دوباره جلوی مرا داخل خیابان گرفت و مرا به زور سوار خودرواش کرد و گفت باید خودروام را به نام او بزنم. پس از این شروع به داد و فریاد کردم که یکی از همکارانم متوجه شد و به کمک من آمد. پرویز با دیدن ...
بهانه بچه گانه مرد 56 ساله برای قتل همسرش + جزییات
مخفیگاه قاتل در حالی ادامه داشت که ماموران بالاخره مخفیگاه قاتل را در مشهد شناسایی کردند و با اخذ نیابت قضایی از دادسرای جنایی تهران برای بازداشت وی عازم مشهد شدند و چند روز قبل او را بازداشت کردند. متهم این پرونده صبح امروز در شعبه دوم بازپرسی حضور یافت و در مقابل بازپرس مرادی لب به اعتراف گشود. وی مدعی شد: غروب روز حادثه با همسرم درگیری لفظی پیدا کردم. او شناسنامه اش را گم ...
عالم خواب و رؤیا از منظر قرآن/ کدام خواب ها به واقعیت تبدیل می شوند؟
! برخیز در آن دولاب را باز کن (اشاره به دولابی کرد) و یک صد تومان در آن هست بردار. از خواب بیدار شدم. چیزی نگذشت در خانه را زدند، بعد از ظهر بود، دیدم فرستاده مرحوم میرزای شیرازی مرجع بزرگ تقلید شیعیان است. گفت: میرزا شما را می خواهد. من تعجب کردم در این موقع برای چه آن مرد بزرگ مرا می خواهد؟ رفتم دیدم در اطاق خود نشسته، (من خواب خود را به کلّی فراموش کرده بودم ...
پسرم وقت دلتنگی، قاب عکس پدر را بغل می کند
شدم اما به محض اینکه پایش را از خانه بیرون می گذاشت دلتنگی هایم شروع می شد. دلم می خواست بیشتر در منزل باشد اما چون راهش را دوست داشتم حرفی نمی زدم. ** چطور شد به سوریه رفت؟ شویکلو: پاییز سال 90 آخرین سری به سردشت رفت و نزدیک به 16 روز آنجا بود. همان جا خواب شهادتش را دیدم. خیلی استرس داشتم و نگران شدم. با وجودی که هر موقع دوست داشتیم، نمی توانستیم تماس بگیریم اما بعد از ...
وقتی دلتنگ خانه باشیم
: چاه ها خشک شده اند. اسماعیل می گفت: خلیل گفت چاه ها آب دارند. دادالله ایستاده بود رو دایه و باب که: به من دروغ گفتین. این چاه ها به آب نرسیدند. دایه التماس می کرد: پول ها را خلیل برده. بعد همه شان تفنگ های شان را برداشتد و رو به من گرفتند که: بگیریدش! (علیخانی،1396 :209). بعد از این خواب است که خلیل به خاما می گوید من خلیل نیستم. در واقع یکی از ...
تصویر امید بر تابلوی زندگی
ایران آنلاین /وقتی خودش را شناخت از دو دست و یک پا معلول بود. زبانش هم به سقف چسبیده بود و نمی توانست کلامی حرف بزند. همه اینها در کنار هم می تواند زندگی را برای یک انسان کاملاً بی هدف و بی معنا کند اما برای مسلم جهانبخش این امر سکویی بود که او را به قله های موفقیت پرتاب کرد. پسری که پایان سفر در تونل دنیا برایش نه تاریکی بلکه روشنایی مطلق بود. جوان 23 ساله دهدشتی که با مهارت زیاد نقاشی می کشد، رانندگی می کند، دوچرخه سوار می شود، آشپزی می کند، ...
وجود ولایت فقیه زندگی در ایران را برایم خوشایند کرده است/ توضیحات قرآن درباره هدف خلفت انسان برایم جذاب ...
که اکنون من در این نقطه و در جمع بانوان سرزمینم هستم. وی افزود: در سال 1379 پا به عرصه سینما گذاشتم، تا 18 سالگی چادر بر سر داشتم ولی چون شناخت عمیقی نسبت به این پارچه مقدس نداشتم در سن 21 سالگی چادرم از سرم افتاد و از همان زمان همه چیزم را از دست دادم، زرق و برق های دنیا مرا گرفت و مبتلا به شهرت و ثروت شدم. این بازیگر سینما و تلویزیون ادامه داد: بدترین حالت ابتلا به دنیا ...
ایستاده ایم و سربلند همچون سرو
روزها خبر آمدن همسر را به او می دهند، دلش آرام می گیرد چشمم از راه برداشته شد، همیشه به مزار شهدای گمنام می رفتم، فرقی نمی کرد کجا باشد، همه جا به این فکر می کردم که آیا داخل یکی از این قبرها همسر من است؟ مواقعی که شهید می آوردند به محض اینکه صدای تلفن می آمد یا زنگ خانه را میزدند، دلم از جا کنده می شد و می گفتم همسرم را آوردند، 35 سال دلهره آمدنش را داشتم. اما گویا در این چند هفته همه اهل خانه حس و ...