سایر خبرها
جزئیات درگیری علی دایی و بازیگر سینما در هتل(عکس)
را هم به خاک سیاه می نشانم . من هم گفتم آقای دایی چه می گویی؟ من اصلاً ربطی به فوتبال ندارم . شجاعی عنوان کرد: در ادامه، داداش علی دایی (محمد دایی) آمد و گفت با علی درست صحبت کن . گفتم: درست تر از این حرف بزنم؟ مگر من چه گفتم؟ من فقط گفتم که ربطی به فوتبال ندارم و با من درست حرف بزند . محمد دایی هم گفت که مگر تو کی هستی که درست با تو صحبت کند؟ ، گفتم که من یک شهروند که هستم، او حق ندارد ...
علی دایی پیش از بازی با سپیدرود مرا کتک زد/ کار به کلانتری و شکایت کشیده شد + عکس
کنم و تو را هم به خاک سیاه می نشانم . من هم گفتم آقای دایی، چه می گویی؟ من اصلاً ربطی به فوتبال ندارم . شجاعی عنوان کرد: در ادامه، برادر علی دایی (محمد دایی) آمد و گفت با علی درست صحبت کن . گفتم: درست تر از این حرف بزنم؟ مگر من چه گفتم؟ من فقط گفتم که ربطی به فوتبال ندارم و با من درست حرف بزند . محمد دایی هم گفت که مگر تو کی هستی که درست با تو صحبت کند؟ ، گفتم که من یک شهروند که هستم، او ...
ادعای یک بازیگر سینما: علی دایی پیش از بازی با سپیدرود مرا کتک زد!
فوتبال ندارم و با من درست حرف بزند . محمد دایی هم گفت که مگر تو کی هستی که درست با تو صحبت کند؟ ، گفتم که من یک شهروند که هستم، او حق ندارد با من این طور حرف بزند . بعد از آن هم علی دایی من را هل داد و من روی میز کافی شاپ پَرت شدم. گفت برو فلان فلان شده ؛ همه پرسنل هتل هم شاهد هستند و دوربین های هتل هم فیلم گرفتند. من به علی دایی هم گفتم برایت متأسفم که تو آقای گل جهانی . این بازیگر ...
کتک کاری آقای بازیگر با علی دایی!
تیم فوتبال سایپا دیروز درحالی به مصاف سپیدرود رفت که ادعای عجیبی از سوی یک بازیگر علیه علی دایی مطرح شد. طبق ادعای امیر حسام شجاعی، بازیگر سینما و تلویزیون او دیروز در هتل محل اقامت تیم سایپا از علی دایی کتک خورده است! او که اعلام کرده برای بازی در یک فیلم در رشت حضور داشته، در این باره گفته است: دیروز می خواستم اتاقم را در هتل تحویل بدهم و در کافی شاپ نشسته بودم. علی دایی هم که به بازیکنان سایپا ...
شجاعی : همه پرسنل هتل شاهد هستند که علی دایی دو سیلی در گوش من خواباند!
همزمان با برگزاری دیدار سپیدرود و سایپا در رشت، شایعه عجیبی درباره ادعای امیر حسام شجاعی مبنی بر مضروب شدن از سوی علی دایی ، محمد دایی و بهمن دهقان در هتلی در شهر رشت منتشر شد. امیر حسام شجاعی بازیگر سینما که در هتل محل اقامت تیم سایپا سکونت داشت، مدعی است که با علی دایی دچار درگیری شده و سرمربی سایپا و آقای گل جهان به او سیلی زده و البته بعد از این درگیری، برادر و وکیل دایی به شدت او ...
آقای دایی جلسه فنی تیمت را در لابی هتل برگزار میکنی ؟
امروز می خواستم هتل محل اقامتم را عوض کنم. اصلاً نمی دانستم که تیم سایپا هم اینجاست. زمانی که می خواستم از هتل تسویه حساب کنم و بروم، در لابی نشستم و در کافی شاپ چای خوردم تا کارهای رفتنم درست شود. در کافی شاپ هتل علی دایی و کادر فنی اش در مورد بازی توضیحاتی برای بازیکنان شان روی تخته می دادند. زمانی که جلسه آنها تمام شد و در حال ترک کافی شاپ بودند، من به علی دایی سلام کردم و او هم جواب سلام من را ...
متاگپ | وحید شمسایی: قبلا فوتسالِ دنیا دیکتاتوری بود، الان دموکراسی/ هنوز از فوتسال و تیم ملی خداحافظی ...
...! گفت باهاش موزیک گوش می کنم. یا مثلا می خواستیم با اتوبوس بریم برای بازی, شب قبلش نخوابیده بود ولی فقط سه دقیقه تو اتوبوس می خوابید اما وقتی با همین شرایط تو زمین می رفت، عالی بود. اصلا وقتی بازی می کرد عجیب و غریب بود شاید از عجیب و غریب هم یه چیزی اون ورتر. و شما دو تا اومدین فوتبال چمنی.. اصلا من که از نوجوانان و جوانان فوتبال بودم. من شاید اگر تجربه الان ...
تکذیب درگیری علی دایی در هتل پردیس توسط سرپرست سایپا/ بازتاب این موضوع برایم خیلی عجیب بود
به گزارش گیل خبر، علی حاتم درباره حاشیه های ایجاد شده در هتل محل اقامت تیم فوتبال سایپا در رشت و اینکه یکی از بازیگران سینما مدعی شده مورد ضرب و شتم علی دایی و اطرافیان سرمربی سایپا قرار گرفته است, اظهار داشت: هیچ اتفاقی رخ نداد و بازتاب این موضوع برایم خیلی عجیب بود. در هتل یک نفر جایی نشسته بود که نباید می نشست چون جلسه آنالیز داشتیم. از او سؤال کردیم و آن فرد گفت که مسافر هستم. گفتیم نباید ...
علی دایی : این آقا حالت روحی مناسبی نداشته است
... علی دایی با اشاره به برگزاری جلسه فنی تیمش در هتل گفت: من به این آقا گفتم چرا اینجا نشسته اید گفت دوست دارم اینجا بنشینم آقای دایی هرجا دلم بخواهد می نشینم من هنرپیشه هستم، به او گفتم هرکه هستی باش اما حق نداری در جلسه فنی تیم من حضور داشته باشی وقتی می بینی کسی اینجا ننشسته شما هم نباید اینجا می نشستی اما او گفت به کسی ربطی ندارد. محمد دایی اصلاً در آنجا حضور نداشت بچه های تیم من ...
حال خوب برخی
منتظر اسنپ بودم. فهمیدم اشتباهی رفته یه سمت دیگه دانشگاه. پیداش کردم و همدیگه رو دیدیم. وقتی صندلی عقب ماشین سوار شدم، فهمیدم چند دقیقه ای معطل شده، اونم بخاطر اینکه نگهبانِ درِ ورودیِ دانشگاه، نشانی رو غلط داده. گفت: برسیم دم در، بهش اعتراض می کنم. گفتم: لطفاً چیزی نگین، ما اینجا همکاریم. شاید جلوی من چیزی بهش بگین، سبک بشه. من بیشتر با شما حساب می کنم. نگاهی از تو آیینه کرد و ...
دایی: برخی از اینکه مردم دوستم دارند، ناراحتند
در این هتل اقامت داشته ام بعد می گوید من از حضور این تیم در هتل بی خبر بودم در حالی که مردم برای عکس گرفتن و نامه دادن مدام به این هتل می آمدند این آقا حرف های ضدونقیض می زند و می خواهد خودش را برای کسی لوس کند و خودش را خوب جلوه بدهد. این حرف هایی که ایشان بیان می کند، تمامش تخیلات ذهن این آقا است و باید بیاید و پاسخگوی ادعاهایش باشد. * خواهید دید که او چگونه تاوان رفتارش را خواهد داد ...
ابعاد تازه پرونده امیر حسام شجاعی؛ علی دایی محاکمه می شود؟
...، مدعی شد آقای گل فوتبال ایران و سرمربی سابق تیم ملی ایران و همچنین سرمربی کنونی باشگاه سایپا پیش از دیدار برابر سپید رود رشت و در هتل محل اقامت باشگاه میهمان در رشت، مورد ضرب و شتم علی دایی و برادرش و همچنین وکیل باشگاه قرار گرفته است تا شهریار فوتبال ایران نسبت به این ماجرا واکنش نشان دهد. امیر حسام شجاعی نمی توان اینگونه تصور کرد که تهمتی در کار است، چرا که امیر حسام ...
سفر به مشهد و خاطره ای ماندگار
که می خوایم بریم میتونم از این تورهای مسافرتی بگیرم که دیدم بله دقیقا برای 3 شب و 4 روز میتونم تو اون تاریخی که میخوایم بریم ولی باز گفتم شاید بشه ارزون تر هم پیدا کرد سرچ زدم تور ارزان مشهد و دیدم با اختلاف قیمت کمی میشه رفت. خلاصه اینکه زنگ زدم و تور مشهد رو رزرو کردم و برام بلیط و واچر هتل رو با تلگرام فرستادن. البته بگم من خودم خواستم که با تلگرام بفرستن میشد با فکس هم ارسال بشه یا حتی پست بشه ...
کودکان کار از فقر و آبرو می گویند
.... تو که نباید هرچی اونا می خرن بخری. گفتم: چطور هرچی اونا درس می خونن منم باید بخونم؟ مادرم سکوت کرد. در رو محکم به هم زدم و از خانه خارج شدم. از طرف تیم فوتبال مدرسه به سالن فوتسال رفته بودیم تا با تیم فوتبال یک مدرسه ی دیگر مسابقه بدهیم. زمان مسابقه ی ما که شد وارد رختکن شدیم. همان طور که لباس ها را عوض می کردیم به حرف های معلم ورزش مان گوش می دادیم. بچه ها با وسواسی خاص شلوارهایشان ...
نشست خبری ویسی پیش از دیدار استقلال خوزستان مقابل پرسپولیس
پادرمیانی کند و این مسائل تمام شود. هر روز می گویند ما به ویسی همه چیز داده ایم، حرف من این است که اصلاً من خانه، پول و همه چیز دیگر گرفته ام چرا تیم تمرین نمی کند؟ آقا اصلاً من دزد، قاتل و هر چیزی که شما بگویید، چرا تیم تمرین نمی کند؟ ما اصل موضوع را ول کرده ایم و به حاشیه ها می پردازیم. ویسی در ادامه در مواجهه با پرسش خبرنگاری که پرسید، شما راه حلی ارائه نکرده اید؟ ، تصریح کرد: ...
دایی: این آقا هنرپیشه است و تخیلات خوبی دارد!
می گوید سه روز در این هتل اقامت داشته ام بعد می گوید من از حضور این تیم در هتل بی خبر بودم در حالی که مردم برای عکس گرفتن و نامه دادن مدام به این هتل می آمدند این آقا حرف های ضدونقیض می زند و می خواهد خودش را برای کسی لوس کند و خودش را خوب جلوه بدهد. این حرف هایی که ایشان بیان می کند، تمامش تخیلات ذهن این آقا است و باید بیاید و پاسخگوی ادعاهایش باشد. کاپیتان اسبق تیم ملی فوتبال ایران ...
ویسی: از لحاظ روانی، شرایط سختی داریم
موضوع را ول کرده ایم و به حاشیه ها می پردازیم. ویسی در ادامه در مواجهه با پرسش خبرنگاری که پرسید، شما راه حلی ارائه نکرده ادید؟ ، تصریح کرد: من راه حل نمی دانم. حرف من این است که اصلاً ویسی را اخراج کنند، اما مشکل تیم را حل کنند. مسئولان ببینند چرا تیمی که سه سال پیش قهرمان لیگ شده به این وضعیت افتاده است. من اگر راه حلی بلد بودم، ارائه می کردم. چرا باید تیم ما ساعت 9: ...
گفت وگو با مهراب و ژوله ؛ طناز های فضای مجازی و غیرمجازی
بر متن ها و یکسری تیکه ها و هوشمندی ها بود اما در هر حال من از نظر عامه مردم یک آدم مثل خودشان بودم. بعد از آن من تا اظهارنظر ورزشی و فوتبالی می کردم، با این که من سال ها ورزشی نویس بودم، می گفتند تو چه می فهمی فوتبال چیست و خوب شد رامبد آدمت کرد (خنده) در مورد فیلم و هر چیز دیگر هم همین منوال بود و من مجبور بودم بگویم آقا من فیلمنامه نویس و روزنامه نگار و سردبیر بودم و در ستادهای انتخاباتی ...
فرهاد مهندس پور: سال 83 اعتراض به دولت، به یک حق عمومی تبدیل شده بود
موقع دوستان واکنش نشان دادند؛ چون ایدئالیست بودن چیزی شبیه اتهام بود. به ایشان گفتم با وجود همه این ها، تو اصلاً فکر نکن که من قدمی علیه تو یا مرکز هنرهای نمایشی بردارم. برای این که فکر می کردم که این دوره، دوره ای است که در آن، چیزهایی بهتر خواهد شد. پس آن جا هم به نتیجه فکر کردید؟ سال 83با اصرار بسیار شدید حسین پارسایی که چند بار دنبالم آمد، مطمئن بودم که نمی خواهم بیایم ...
چاپ یک ترجمه دیگر از عزیزنسین/ کدام حزب برنده می شود؟
" نوشتی؟ راستش اصلا به این موضوع فکر نکرده بودم... گفتم: نمی دانم؛ این به ذهنم رسید و همان را نوشتم... عجب... نازک نارنجی... حالا یک نازک نارنجی ای به تو نشان بدهیم که ... پس به ذهنت رسید، هان؟ چرا چیز دیگری به ذهنت نرسید؟ یکی از آن ها نشست پشت دستگاه تایپ و شروع به نوشتن صورت جلسه کرد. ترس برم داشته بود. فکر می کردم نکند عبارت نازک نارنجی که به صورت اتفاقی آن را نوشته ...
باید به مردم بگویم بچه هایشان چطور شهید شدند؟
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ،شهید جاویدالاثر حمید باکری ششمین فرزند خانواده باکری بود. 18 ماه پس از تولد، مادر حمید در سانحه رانندگی از دنیا رفت. وی از دبیرستان فردوسی موفق به اخذ دیپلم ریاضی شد و پس از قبولی در کنکور به پیشنهاد برادرش مهدی به سربازی رفت. پس از این حمید برای ادامه تحصیل ابتدا به ترکیه و سپس عازم آلمان و پیش پسردایی اش رفت. بعد از آن به پاریس، محل اقامت امام مراجعت کرد ...
آمپولی که درد نداره!
.... زود باشین بزنین تموم شه بره پی کارش. به حرف این بچه باشه باید تا صبح علاف بشیم. رو کردم به پدرش گفتم: اولاً من دکتر نیستم. دوماً میشه خواهشاً یه دقیقه من و این دوستم رو تنها بگذارین؟ بعد او را محترمانه به بیرون تزریقات راهنمایی کردم .روبه روی پسر کنار تخت زانو زدم و گفتم: از من که دوستت هستم نمی ترسی که؟ پسربچه گفت: از شما که آمپول نمی زنی نه، ولی از آمپول خیلی می ترسم. گفتم: بگو ببینم چرا نمی ...
همسرداری شهید
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری صدا و سیما ؛ به مناسبت شهادت سردار "حمید باکری" قائم مقام لشکر 31 عاشورا در جزیره مجنون خاطرات از وی را نقل می کنیم . همسرداری شهید : با چند تا از بچه های سپاه توی یه خونه ساکن شده بودیم. یه روز که حمید از منطقه اومد به شوخی گفتم: دلم میخواد یه بار بیای و ببینی اینجا رو زدن و من هم کشته شدم . اون وقت برام بخونی ، فاطمه جان شهادتت مبارک! بعد ...
از ماست به وزن بازیکنان تا تبلیغات میلیاردی!
می کرد و زندگی اش را تا 24 سالگی فقط از راه فوتبال گذرانده بود، ناگهان با قطع مستمری اش از طرف باشگاه، چون هیچ کاری بلد نبود پس به دزدی روی آورد و در شعبه نهم دادگاه جنحه به یک سال حبس جنحه ای محکوم شد. او در دادگاه خاطرنشان کرد که چون هیچ کار دیگری غیر از فوتبال یاد نگرفته بودم ناچار به دزدی مبادرت کردم! برای نسل چنین فوتبالیست هایی اصلا تبلیغات محیطی چه مفهومی می توانست داشته باشد؟ نسلی که ...
کولیبالی: می گویند قهر کرده، اما به خاطر مصدومیت مقابل پرسپولیس نیستم
. بازی با پای مصدوم وضعیت من را بدتر کرد و نتوانستم دیگر تمرین کنم. چند روز در خانه بودم و به خاطر مصدومیت خواستم استراحت کنم اما هر روز باشگاه گفت چرا موسی نیامده سر تمرین و به خاطر پول نیامده است. باشگاه به فدراسیون نامه زد که موسی کولیبالی نمی خواهد سر تمرین بیاید. واقعا این کار را کرده است؟ بله، باشگاه به دنبال یک بهانه است که فقط پول من را ندهد. من مصدوم هستم و اگر بازی با پرسپولیس ...
اقدام ناموفق بارداری، کی نتیجه میده؟
سوال مخاطب نی نی بان: سلام. من سه ساله عروسی کردم و اصلا اقدام به بارداری نداشتم. تا همین 4، 5 ماه پیش که اقدام کردم نشده و چکاپم شدم مشکل ندارم دکترم گفت تا یک سال ادامه بده اگه نشد بررسی کنیم. عطاری رفتم بهش گفتم تو پریودیم جلوتر افتاده دو سه روز همیشه اما نشده دوبار در یک ماه پریود شم که ماه قبل شده بودم. بعد یه دارو برای عفونت داده و یک دارو برای باد واژن و یک دارو هم برای لخته در قاعدگی ...
قتل راننده آژانس با قابلمه جوجه کباب!
بود یعنی بعد از گذشت هفت هشت ساعت به کلانتری رفتم و خودم را معرفی کردم. روز 27 مهر 89 بود. گفتم قاتل هستم که بازپرس کشیک آمد و خانه را بازدید کرد و همه چیز تمام شد. چطور آزاد شدی؟ مامانِ نسرین به دادم رسید و خیلی سعی و تلاش کرد و با خانواده مقتول صحبت کرد. مقتول دو تا بچه داشت و آنها قصاص خواسته بودند. دقیقاً من در شرف کشیده شدن طناب دار بودم که آنها مرا بخشیدند البته این ...
خاطرات اعجاب انگیز حشمت مهاجرانی
میکنم در آن تاریخ هنوز جوان بودم و می توانستم مربیگری را ادامه دهم البته این دومین اشتباه زندگی من است و اولینِ آن کنار گذاشتن فوتبال در سن 27 سالگی بود. هر چقدر به این دو اتفاق فکر میکنم، هیچ جواب قانع کننده ای برای آن ندارم. من تمام فاکتورهای یک مربی خوب را داشتم؛ حضور در جام جهانی بزرگترین اتفاق زندگی یک مربی است. افتخارات زیادی با ایران و تیم های کشورهای حاشیه خلیج فارس به دست آورده بودم اما راستش ...
میناوند: دلم می خواست کریمی، دایی را ببرد
متفاوت است و من مطمئن بودم که این اتفاق می افتد. بعد از بازی در هتل تیم سپیدرود چه اتفاقی افتاد؟ بعد از بازی صدای علی کریمی آنقدر گرفته بود که متوجه حرف زدنش نمی شدم. در حالی که علی کنار من نشسته بود، صدایش به من نمی رسید و بعضی جاها لب خوانی می کردم تا بفهمم که او چه می گوید؟! در این بازی جدا از اینکه دایی و کریمی کنار هم ایستادند، اتفاق های خوب دیگری هم افتاد. علی قبل از ...
موسی کولیبایی:به کشور خودم برگشتم و نمی خواستم به ایران بیایم
بازی کن و پس از بازی پولت را می دهیم اما این اتفاق نمی افتد. آنها اگر به من بگویند کی می توانم پول بگیرم با تمرکز به بازی های خود ادامه می دهم اما اینکه می گویند بعد از بازی پولت را می دهیم این اتفاق نمی افتد و تمرکز من به هم می ریزد.