سایر منابع:
سایر خبرها
جوان آرایشگر با معرفی خود به عنوان دختر، تصاویر خصوصی دختران نوجوان را می گرفت
از آن پسر انتقام بگیرم. او از من خواست عکس های خصوصی ام را برایش ارسال کنم تا مطمئن شود به او اعتماد دارم. غافل از این که او چه نقشه ای در سر دارد، به وی اعتماد کردم و عکس های خصوصی ام را برایش فرستادم. دختر نوجوان ادامه داد: از دو هفته پیش با ارسال پیام تهدیدآمیز از من خواست فیلم و عکس های غیراخلاقی از خودم تهیه کرده و برایش ارسال کنم در غیر این صورت عکس های خصوصی ام را در تلگرام و ...
کاهش چشمگیر تلفات چهارشنبه سوری
چهارشنبه آخرسال گفت: جمع بندی گزارش دستگاه های مختلف اعم از اورژانس و آتش نشانی نشان می دهد که حوادث در پایتخت نسبت به سال های قبل کاهش چشمگیری داشته است. برابر آمارهای ما، 18نفر در پایتخت مصدوم و در بیمارستان ها بستری شده اند که از این تعداد دونفر آتش نشان و یک نفر نیز از مأموران نیروی انتظامی بودند. همچنین دو زن نیز در میان مصدومان بودند. دو خانه به دلیل بی توجهی سازندگان مواد محترقه منفجر ...
حجت الاسلام طباطبایی: آیت الله خامنه ای نبود جوانان را در نهضت از دست می دادیم/مانع از پولشویی بنی صدر ...
که نوشتی؟ گفتم شعر است. گفت وقتی پیش این بزرگان می روی چیزهایی یاد بگیر و یادداشت کن که شاعرها ندارند. من از آنجا رفتم نجف و چند سالی در قم نبودم، بعد آن هم به مشهد رفتم و در رفت و آمد به قم بودم. شوخی امام درباره نجف رفتن طلبه ها؛ "رفتند ما را اذیت کنند" در سال 1334 به واسطه حضور در کارهای شهید نواب صفوی در زندان قزل قلعه بودم. وقتی آزاد شدم، قم به خانه آقای سعیدی شوهر خواهرم ...
حوادث کوتاه از کشور
کشف آبجو در این شهرستان خبر داد. قاضی حسن حیدری اظهار کرد: در رصد اطلاعاتی ناجا به یک کامیون حمل مواد غذایی مشکوک شدیم و به بررسی آن پرداختیم. وی افزود:در بازرسی از این کامیون 10 هزار و 800 قوطی آبجو کشف و راننده کامیون به عنوان حمل کننده این مشروبات دستگیر و بازداشت شد. قطع دست اصفهان- ایرنا: مدیر حوادث و فوریت های پزشکی استان اصفهان از قطع شدن دست یک پسر نوجوان تبعه کشور ...
برای خوشحالی پدرم قاچاق کردم
. متأسفانه مادرم هم گرفتار اعتیاد شده بود و شش ماه قبل نیز به اتهام حمل مواد مخدر بازداشت شد و حالا هم در زندان است. در این مدت من با ناپدری ام زندگی می کردم. او مرد بدی نیست و شغلش کاشیکاری است. یک روز قبل از دستگیری پدرم مقابل در خانه مان آمد و بسته ای مشکوک به من داد. سپس از من خواست تا روز بعد بسته را مقابل در خانه اش ببرم و به او تحویل دهم. پدرم از اینکه من با ناپدری ام زندگی می کردم ناراحت بود ...
پسرم می گفت من جوان می میرم
رفت این داغ برای ما چند برابر می شد، اما حالا که با شهادت رفته، هم سعادت ابدی را برای خودش خریده و هم باعث افتخار ما شده است. شهید زنده است و محمد با شهادتش تولدی دوباره یافت. شهید محمدعلی بایرامی خواهر شهید آرام گریه می کند و مشخص است هنوز در شوک شهادت برادر به سر می برد. بعد از تمام شدن حرف های پدرش می گوید: خانه ما کمی دور است و هربار که اینجا می آمدم، محمد درگیر کار بود و ...
ماجرای معتادی که در برزخ دنبال تریاک می گشت
، می فرماید: این آدم در دنیا نسیه فروش بوده پنج تا شش تا شاگرد داشته، عصرهای پنجشنبه مثلاً به شاگردها می گفت: این آدرس پیشتان، اینها از ما نسیه بردند گفتند شب جمعه پولش را می دهیم، بروید قسط ها را جمع کنید. در هر خانه ای را زدید که مال مرا نسیه برده بودند، صاحبخانه آمد بیرون گفت: امشب قسط ندارم بدهم، فقط بگویید خداحافظ و هیچ چون و چرایی نکنید، بیایید هفته دیگر بروید. اگر هفته دوم هم گفتند آقا پول ...
فضیلت ماه رجب
) رسیدم. چون به من نگریست، فرمود: ای سالم! آیا در این ماه هیچ روزه گرفته ای؟ گفتم: نه، ای پسر رسول خدا! فرمود: چنان پاداشی از دست تو بیرون رفته است که اندازه آن را جز خدای متعال کسی نمی داند. این ماه را خداوند برتری داده و حرمتش را بزرگ فرموده و کرامت خود را برای روزه گیران در آن ارزانی داشته است. گفتم: ای پسر رسول خدا! آیا اگر از باقی مانده این ماه روزه بدارم به بخشی از پاداش روزه گیران در این ماه ...
مجموعه 25 داستان خیلی کوتاه جالب و خواندنی
...، بگو کار شیطان است. وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و غذاها را به داخل خانه کوچکش برد. منشی از او پرسید: نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده؟ زن جواب داد: نه، مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان می برد. مادر پسر هشت ساله ای فوت کرد و پدرش با زن دیگری ازدواج کرد. یک روز پدرش از او پرسید: پسرم به نظرت فرق بین مادر اولی و مادر جدید چیست؟ پسر با ...
ویولن نوازی انیشتین، وقتی که هوش دمی می آساید
...، به وضوح به چشم می خورد. انیشتین در کشمکش های خود با مفاهیم بسیار پیچیده ریاضی که به نظریه عمومی نسبیت در سال 1915 ختم شد، از زیبایی و اصالت موسیقی موتزارت بسیار الهام گرفته است. پسر بزرگ او در این باره می گوید: هر زمانی که پدرم احساس می کرد در کار خود در موقعیت های دشوار قرار گرفته و به ته خط رسیده، به موسیقی پناه می برد که معمولا حلال کلیه مشکلات او بود. در نهایت، انیشتین ...
کتاب هایی برای عیدی دادن به بچه ها
بنام اردلان می خواهد موهایش را کوتاه کند ولی آرایشگاه بسیار شلوغ است و ممکن است نتواند قبل از تحویل سال به خانه برگردد و به همین دلیل نگران است. در داستان سوم نیز داستان دختر و پسر گل فروشی بیان می شود که در پی فروش گل هایشان در خیابان هستند اما کسی گل نمی خرد. ناگهان باران شدیدی شروع می شود و آن ها از فروش گل ناامید می شوند تا این که در کوچه دخترکی را می بینند که با سنگ به در بسته می زند... ...
آیت الله قائنی، عارف گوشه نشین نبود/ دوستی رهبری برای ملاک دوست داشتن دیگران بود
: دو سه روزی است بیمار است و وقتی قم رفتم، به دخترم گفتم: خیلی گریه کرد و حالش منقلب شد، گفت: خدا آقاجان را از ما نگیرد که اینطوری هوادار ما است. هر شب در خانه ایشان جلسه و نماز جماعت بود و تا آخر عمرشان که قادر به خواندن نماز ایستاده نبودند در منزلشان نماز جماعت بود، بعد جلسات عرفانی و سلوکی بود که شاگردان ایشان می آمدند، آقا حتی توجه ویژه ای به خانواده داشتند؛ یعنی حتی زمانی که می خواست ...
بازداشت 13 اخلالگر در تهران/ 1799 مصدوم و 4 فوتی/ سوختگی و مشکلات چشمی رتبه اول و دوم آسیب ها/ تهران، ...
این ساعت یک مورد بوده است. 3 مورد کشف مواد محترقه داشته ایم که نیروهای آتش نشانی با همکاری پلیس اقدام کردند. 22:30/ توضیحات کودک مصدوم 22:10/ نتیجه آتش بازی های چهارشنبه آخر سال: افزایش 46 واحدی آلاینده ها طی یکساعت و رسیدن به شرایط ناسالم (شاخص 127 ) برای گروه های حساس. 22:05/ رئیس پلیس تهران بزرگ: پلیس امشب در تمام نقاط شهر تهران حضور داشته و 24 نفر که ...
شور و حال عید نوروز؛ از نوای “تکم چی” تا آئین “نواوستی” در اردبیل
دنبال کرد: به تعبیری دیگر پسران جوان یا نوجوان شالی برداشته و از سوراخ بالای بام خانه شال خود را پایین می انداختند که در این هنگام مالک خانه نیز به فراخور حال خود و بضاعت درآمد خانوادگی چیزی را در گوشه شال می بست تا پسران آن را بالا بکشند و چنانچه پسر خواهان دختر خانواده بود شال را بالا نمی کشید و اگر خانواده دختر رضایت داشتند نشانه ای از دختر را به شال می بستند. این بانوی 65 ساله در ...
هر ماه یک بحران؛ تلخ ترین حوادث 96
. همسر اسماعیل رنگرز پس از پیدا کردن بشکه ای که جسد در آن قرار داشته و بوی تعفن می داده، برادر قاتل را در جریان قرار می دهد و او نیز جسد را از درون بشکه کشف می کند و به پلیس خبر می دهد. اسماعیل رنگرز در اعترافات خود گفت: دو سه روزی بود که با دیدن آتنا و طلاهایش وسوسه شده بودم. روز حادثه به مغازه ام آمد که آب بخورد و، چون کسی آنجا نبود، به طرفش رفتم. خواستم نقشه ام را اجرا کنم ...
اردبیل| آئین و سنن نوروز باستان در گذر فراموشی
جدید مهیا می سازد تنها تکاندن غبار منازل کافی نبوده و در اصل خانه تکانی برای عید نوروز و آغاز سالی جدید اشتیاق و بهانه ای است برای تکاندن غبار از دلها. در این خصوص صحبت های مدیرکل تبلیغات اسلامی استان اردبیل شنیدنی است. مدیرکل تبلیغات اسلامی استان اردبیل اظهار کرد: نوروز نشانه نو شدن تقویم زندگی آدمی، نشانه ای از نو شدن روز، ماه و سال و نمادی از تحول به سمت تازگی و نو شدن هر آن ...
پدربزرگ همه چیز را گفته بود ؛ محمدمهدی رسولی؛ نیستان گامی در راه تفهیم مرگ
درباره ی مرگ و جهان پس از مرگ گفته بود. در بخشی از کتاب می خوانیم: آب پاش را پدرم وقتی با دوستانش رفته بود به یک شهر دور، خریده بود. پدرم هر وقت آب پاش را می دید، یک آه طولانی می کشید و می گفت: یادش به خیر! همان موقع که مادرم داشت باغچه را آب می داد، سه تا گل، سر از خاک درآورد، یکی سمیه، خواهرم، یکی جلال و یکی هم من... ...
نشئه بازی های دختر 21 ساله میان ترقه گل کرده بود
اصلا امروز چند شنبه است و چه خبر است و اما همچنان چشم امید به نجاتی معجزه آسا بسته اند. دوست دارم پاک زندگی کنم مژگان دختر 21 ساله کارتن خوابی است که به گفته خودش از 13 سالگی از خانه فرار کرده و در حال حاضر 8 سال از کارتن خوابی اش می گذرد. پایپ و یک بسته کوچک شیشه را در میان انگشت های خشک و چوبی اش گرفته بود و به دیوار سیمانی اوراق چی ها تکیه زده بود و با چند زن و مرد دیگر ...
گذر از دروازه غار
. بلوچند و فقط یک سال آموزش رسمی دیده اند، حالا دانش آموزان خانه ایرانی جمعیت هستند، هر دو ساکن شهرری. مرتضی یک خواهر دارد و پنج برادر، در قلعه گبری سبزی کاری می کند: قبلا عضو لیگ پرشین بودم، بازیکن نبودم، برای تشویق می رفتم. مرتضی قبلا کریکت بازی می کرد و حالا دلش می خواهد عضو یکی از تیم های ورزشی باشد، یا دو و میدانی یا فوتبال: دوست داشتم مسابقه بدهم، خودم را نشان بدهم، اول رفتم سمت فوتبال، بعد ...
علت خون بازی در بین دختران نوجوان
بودم از دیدن رده های منظم خون. شنیدم که به دوستش گفت: خوشگل شده نه؟ داخل حمام با کاتر این کار را کردم. دوستش گفت: آستینت را پایین بکش اگر خانم... (معاون انضباطی) تو را ببیند، بدبخت می شوی. پاسخ داد: نه بابا، پدرم آن قدر به این مدرسه رسیدگی می کند، اگر به من گیر بدهند از گلویشان زده می شود. (این جملات نقل قول بود). اما به راستی آن خطوط خونی منظم چه بودند؟ چرا با تیغ به خودش ...
گفت وگو با زن جوانی که همسرش را در آخرین سه شنبه سال از دست داد
. زندگی من و کیان که از بین رفت؛ خانواده همسرم هم از آن روز به بعد حال و روز خوبی ندارند. مجتبی پسر اول خانواده بود. همه او را دوست داشتند. پس با این حساب چهارشنبه سوری هر سال یاد و خاطره تلخ مرگ مجتبی را برای شما زنده می کند؟ شاید باورتان نشود، از آن روز به بعد وقتی به آخر سال نزدیک می شویم، من تپش قلب می گیرم. افسردگی و اضطراب همه وجودم را فرا می گیرد. مادر همسرم هم همین حال را دارد ...
رابطه پد و دختر را جدی بگیرید!
صادقانه به دور از ریا و صحبت درباره کمبودهای خود است. این موجب می شود تا دختر واقع بین باشد و در زندگی مثبت فکر کند. پدر باید تلاش کند تا یک الگوی خوب در زندگی برای دخترش باشد تا زمانی که او نیز با مسائل زندگی روبه رو می شود، بتواند مانند پدرش مثبت رفتار کند. رابطه پدر و دختر از نوزادی امروزه این فرهنگ جا افتاده است که پدر نیز در مراقبت و نگهداری از کودک کمک کند. پدران از روز اول به ...
روایت کمک خواهی یک جوان بعد از ترک اعتیاد
داد و فهمیدم که چه اتفاقی افتاده است. فیلم را دیدیم، خندیدیم و شوخی کردیم. خلاصه از آن روز اعتیاد من به شیشه شروع شد. ما روز تا شب در خیابان ها می چرخیدیم، شب ها به آنجا می رفتیم و مواد می زدیم. آخر سر هم بعد از 6 ماه کار را تحویل دادیم،در حالی که خانه را نصفه و نیمه تمیز کرده بودیم و من اعتیاد شدیدی به شیشه پیدا کرده بودم. البته به جای 80 هزار تومان برای تمیز کردن هر واحد 60 هزارتومان به ما داد ...
متهمان قتل پدر و پسر را بر گردن هم انداختند
عنوان مظنون تحت بازجویی قرار گرفت، اما جرمش را انکار کرد تا اینکه بعد از تناقضات در اظهارات بالاخره لب به اعتراف گشود و گفت پدر و پسر را با همدستی یکی از دوستانش به نام میثم به قتل رسانده است. به این ترتیب میثم 30 ساله که به مصرف شیشه معتاد بود ردیابی و بازداشت شد. رامین در ادامه بازجویی ها میثم را عامل قتل معرفی کرد و گفت او قاتل پدر و پسر است. میثم نیز با قبول جرمش گفت قتل پدر و پسر به دستور رامین ...
اعتراف کثیف و شیطانی در قتل پدر و پسر 13 ساله تهرانی در پردیس
و فردی با نفوذ معرفی کرده بود. او با من رابطه دوستانه داشت و خرج مواد مخدرم را هم می داد. اومرا به عنوان مدیر کارواشی که به تازگی تاسیس کرده بود قرار داد. اما پس از مدتی من از کارواش اخراج شدم. یکسال از رضا اطلاع نداشتم تا اینکه سال 93 بار دیگر به دیدنم آمد. رضا حرف هایی زد و از من خواست تا به او کمک کنم. رضا می گفت یاسر محارب است و باید خونش ریخته شود چون مردی بی بند و باری است. پسر معلول او نیز ...
قاتل همسر و مادرزن، بیمار روانی نیست
.... شب قبل همسرم همراه خانواده اش به عروسی یکی از بستگانش رفت، اما من نرفتم. شب تنها در خانه بودم و همسرم پس از پایان عروسی به خانه مان نیامد و در خانه پدرش خوابید. صبح به خانه پدرزنم رفتم و پس از خوردن صبحانه به خاطر همین موضوع با هم مشاجره کردیم. خیلی عصبانی شدم و همراه با پسر پنج ساله ام به خانه خواهرم رفتم. لحظاتی بعد درحالی که چاقویی همراه داشتم، به خانه پدرزنم آمدم و دوباره با همسر و ...
4 فوتی و مصدومیت 1799/ دستگیری 8 نفر از هنجارشکنان/ سوختگی و مشکلات چشمی رتبه اول و دوم آسیب ها
...:30 تا کنون انفجار مواد محترقه در سال 94 تا این لحظه 3 مورد در سال 95 تا این لحظه 2 مورد و امسال نیز تا این ساعت یک مورد بوده است. 3 مورد کشف مواد محترقه داشته ایم که نیروهای آتش نشانی با همکاری پلیس اقدام کردند. 22:10/ نتیجه آتش بازی های چهارشنبه آخر سال: افزایش 46 واحدی آلاینده ها طی یکساعت و رسیدن به شرایط ناسالم (شاخص 127 ) برای گروه های حساس. 22:05/ رئیس پلیس تهران بزرگ ...
نوروز و نهادینه سازی فرهنگ حفاظت از زیست بوم
.... روزها در خیابان و شب ها زیر پل بودم. شب ها کنار آتش، خودمان را گرم می کردیم. من نمی خواستم به گرمخانه بروم چون آنجا هم آزارمان می دادند. پدرم نزدیک چند ماه است که از زندان آزاد شده، به سختی توانست قرض هایش را بدهد و الان هنوز زیر بار قرض است. او به بهزیستی رفته بود و مادرم را به خانه آورده است. حال مادرم کمی بهتر شده اما برادر کوچکم هنوز در بهزیستی است و برادر وسطی ام در مکانیکی عمویم سخت ...
تقویم ها خجلت زده از گذر روزهای انتظار یک همسر شهید
تا قزوین را می رفت و شب برمی گشت، هنگام به دنیا آمدن دخترم از شدت بارش برف راه ها بسته بود، اما آقا رضا در آن بوران و برف با وجود اینکه موتورش هم در بین راه خراب شده بود آن را رها کرده و با پای پیاده باقی راه را آمده بود تا فرزندش را ببیند. بعد از رسیدن به خانه هم چون باوری وجود داشت که اگر کسی خسته باشد خستگی بر وجود کودک خواهد نشست جلوی در نشست و برای دقایقی در همان سرمای هوا در بیرون از اتاق ...
شهیدی که صورتش بعد از 13 سال سالم بود! +عکس
...، برای اقامه نماز از خانه بیرون می رفت. همیشه خمس و زکاتش را پرداخت می کرد و در خانواده در ماه مبارک رمضان قبل از باز کردن روزه هایش ابتدا نماز می خواند. مطلب دیگری درباره شهید علایی بخوانیم: محل زندگی پدر و مادر شهید در تهران بود، ولی عمو عبدالله هر سال تابستان به خانه عمه ام در کاشان می رفت. آنجا دوست بسیار شفیقی به نام ابوالفضل عرفکش داشت. یک سال هم برای تحقیق با محوریت ...