سایر خبرها
گزارشی خواندنی از درون خانه شهید حدادیان
خاطراتی که داشت، زیر همه نوشته هایش نوشته شده بود: جانم فدای رهبرم، حضرت آقا! اطاعت پذیری اش از مادرش خیلی بالا بود. هر وقت مادرش می خواست مطلبی را جدی به او بگوید، دستش را روی سینه اش می گذاشت و می گفت: چشم حاج خانم! همیشه روی زبانش بود. شب حادثه ساعت 5 می خواست از خانه برود. آمد گفت: بابا شنیدید که پاسداران شلوغ شده، کلانتری را تهدید کردند؟ گفتم بله. رفت داخل اتاق با دوستش ...
معرفی فیلم های تلویزیونی آخر هفته
ماجرا سبب سرخوردگی شدید او میشود. حالا پسرش در دوران نوجوانی خود این امکان را دارد که وارد تیم بیسبال منطقه شود اما تروی نمی خواهد که کوری سرخوردگی های او را تجربه کند و با ورود کوری به تیم بیسبال مخالفت می کند. این موضوع سبب اختلاف و درگیری پدر و پسر می شود. کوری از پدرش می خواهد تا عینک بدبینی را برداشته و متوجه تغییر اوضاع شود اما تروی بر حرف خود پافشاری می کند. کوری خانه را ترک می کند و به ارتش ...
روایت خواندنی زندگی یک پیک موتوری
پیش زمینه ای در نوشتن داشته که حالا به این راحتی می نویسد؟ هر چند در ادامه مشخص شد صرفا با یک انتقال دهنده سر و کار ندارم. با جوانی سر و کار دارم که در دانشگاه تحصیل کرده، شغل دیگری در کنار کار فعلی خود دارد و هر موقعیتی را یک فرصت می بیند. شاید اگر من و شما در شغل او باشیم، شب و روز را فقط به انتقاد و اعتراض و ناله بگذرانیم. اما بهرام ساقی می گوید اگر رفتگر هم بود، قطعا به این فکر می ...
راه های رفع گرفتاری
به ذکر: اللَّهُمَ أَغْنِنِی بِحَلَالِکَ عَنْ حَرَامِکَ وَ بِفَضْلِکَ عَمَّنْ سِوَاکَ متوسّل شدم، به صورتی که هر روز صبح بعد از نماز صبح و گاهی بعد از سایر نمازها این دعا را می خواندم. سپس خداوند متعال از راهی که گمان نداشتم، بدهی و قرض های من را ادا کرد.[3] حکایت دیگری نیز از تأثیر این دعا برای ادای دیون و پرداخت قرض، نقل می کنند که آن هم جالب است. می گویند شخصی بدهکار بوده و همۀ راه ها ...
شهید مدافع حرمی که مثل شهید همت صحبت می کرد
: شهید کمالی همانند شهید همت سخنرانی می کرد، او در زمان خوش بینی کاذب در مسئله هسته ای سخنرانی بابصیرتی انجام داد که بسیار در نوع خود جالب بود. در این مراسم، پدر و مادر شهید کمالی در مورد فرزندشان صحبت کردند، پدرش گفت: سعید از ابتدا که به دنیا آمد خیر و برکت بود، البته من پیش از او دو فرزند دیگری نیز داشتم و سعید سومی بود، در چند دانشگاه سال 88 پذیرفته شد، اما به من گفت می خواهم به سپاه ...
برپایی 120 یادواره بنیاد شهید و امور ایثارگران در فلاورجان
...> جعفرزاده افزود: در مقابل تهدید دفاع مقدس، تاریخ شفاهی 1277 شهید دارای پرونده در بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان فلاورجان را جمع آوری کرده ایم و بیش از 500 وصیت نامه احصاء شده است که در بیشتر آنها سفارش به نماز، تقوا و حمایت از ولایت و ائمه اطهار بوده و 50 مصاحبه و 67 هزار اثر در مخزن این بنیاد نگهداری می شود که همه این اسناد در اختیار کنگره ملی شهدای خط شکن با 1400 شهید قرار داده شده است. وی ...
پانزده داستان کوتاه جالب و خواندنی
...> شنیده بودیم که چند تایی برادرزاده و خواهرزاده دارد که آنها هم وقتی دیده بودند آبی از اجاق عموجان و دایی جان برایشان گرم نمی شود، تنهایش گذاشته بودند. وقتی که مُرد، من و سه چهار تا از بچه های محل که می دانستیم ثروت عظیم و بی کرانش بی صاحب می ماند، بدون اینکه بگذاریم کسی از همسایه ها بفهمد، شب اول با ترس و لرز زیاد وارد خانه اش شدیم و هر چه پول نقد داشت، بلند کردیم. بعد هم با خود کنار آمدیم که ...
همه چیز درباره طلاق، نکات عالی
زندگی اش مهم نبود، اما آخرین درخواستش را قبول کردم برای آن که بی دردسر می توانستم مهریه ام را بگیرم و با کمک آن و نفقه ای که می گیرم زندگی ام را اداره کنم. مادر شوهر سابقم هرچه خواهش کرد دلیل طلاق مان را بگویم من فقط گفتم با هم نساختیم و چیزی درباره خیانت همسر سابقم نگفتم. درنهایت یک سال بعد از جدایی مان با همان زن که او هم مطلقه بود و یک پسر داشت ازدواج کرد و دارند با هم زندگی می کنند، اما من ...
آتش به اختیار در برابر ترویج فرهنگ غربی
زمان در کشور ظهور کرد، حالا آن وقت هم می شود نقد کرد، پیامبر اسلام (ص) هم به مردم اجازه انتقاد می دادند و بالاتر از مقام پیامبر در تاریخ وجود ندارد، وقتی پیغمبر یک صحبتی می کرد، طرف بلند می شد رو به روی پیغمبر می گفت: این حرف از طرف خدا به شما وحی شده است، اگر می گفت از طرف خودم هست ، می گفت من قبول ندارم و نقد می کرد! این حرف های روشنفکری غرب زده است که رئیس جمهور از آنان پند گرفته است ...
چرا این والدین به فرزندانشان افتخار می کنند؟
پدرش گفت برای روز پدر گرفته است. این پسر 13 ساله برای سومین بار مو های خود را به شرکتی اهدا کرد که برای بچه هایی که مو ندارند کلاه گیس درست می کند. او شش سال است این کار را انجام می دهد. دو سال موهایش را بلند می کند و سپس اهدا می کند. پدر به پسر 7 ساله اش 40 دلار داد تا از فروشگاه هرچه دوست دارد بخرد. او اجازه داد پسرش آزادانه هر چه می خواهد انتخاب کند. پسرش 34 دلار آن را خرید ...
حال و هوای خانواده شهدای فاطمیون در روزهای پایانی سال/ دیدار سرزده با 5 مادر بهشتی
قدم زدن در قطعه ای از بهشت. منزل اول؛ دیدار با مادر شهید حمید حسینی، یکی از شهدای بی سر فاطمیون مادری باصفا و خوش بیان، از دل تنگی هایش می گوید و از الطاف شهید. از خواب علی آقا برادر کوچک شهید که حمید به خانه آمده، جویای احوال همه شده، دل همه را به دست آورده و بعد گفته: باید بروم. خیلی کار دارم از اصرارهای آقا رضا، برادر و همرزم شهید برای اعزام های مکرر برایمان می ...
هرجا جهادی کار کردیم موفق شدیم
...، یکی از شب ها که همه خواب بودیم، با صدای پارس گله ای از سگ ها که مسجد محل اسکان ما رو محاصره کرده بودند، با وحشت از خواب بیدار شدیم. سر و صدا به حدی شدید بود که فکر می کردیم وارد مسجد شده اند و کلک مان کنده ا ست! توی واحد مهد کودک، بچه ها خیلی نسبت به خاله هایشان، مشتاق و علاقه مند بودند. می گفتند از ساعت 6 انتظار خاله ها را می کشند و می آمدند دنبالشان. این تعامل با بچه ها، جهادگرها ...
پسرم می گفت چه بهتر که با شهادت از این دنیا بروم
ها وارد عمل شد. حالا خیلی راحت از جنایتش صحبت می کند. از مسئولان می خواهیم که او و همدستانش را به سزای عملش برسانند. هدیه روز مادر یک انگشتر هدیه روز مادر بود که شهید بایرامی از پیش برای مادرش خریده بود. همین طور تلفنی که برای پدرش هدیه می خرد. هرچند محمدعلی فرصت نکرد هدیه روز مادر را در میلاد حضرت زهرا(س) با دستان خودش به مادر هدیه بدهد، اما او با نثار جانش بهترین هدیه را که همان امنیت و آرامش است، برای همه ما به یادگار گذاشت. منبع: روزنامه جوان انتهای پیام/ بازگشت به صفحه رسانه ها ...
پسری با کفش های کتانی
جایش خالی است. مادر هم بی شکایت، و از سر صبر و شکر حرف می زند؛ هر چند که شوق و حسرت جوان رعنایش در کلمات او هم زبانه می کشد. پدر با همه صبوری که از روحیاتش می بارد، می گوید ممکن است روزی کم حوصله تر باشم و کاری را در خانه از امروز به فردا موکول کنم، اما سر کار مطلقا نمی توانم بی تفاوت باشم. پنج صبح از خواب بلند می شوم و نمازم را می خوانم و صبحانه ام را می خورم و می روم سر کار. ساعت ...
گفتگوی خواندنی با فردی که سال ها تجربه حضور در اردوهای جهادی را دارد
نظمی جلو برود. اولین مناسبت ما روز مادر بود اگر اولین مناسبت روز پدر بود شاید ما آن کار را برای پدر انجام می دادیم. یعنی این کار شما مقطعی نیست، ادامه دار است؟ بله، ولی با این تفکر که مادر خانه را می سازد و نقش آن خیلی مهم است کار را از آنجا شروع کردیم. کار فرهنگی به این صورت جواب می دهد. ما کار فرهنگی دیگری شروع کردیم به نام (جشن خوراکی ها) آن را از مناطق محروم شروع کردیم، آمدیم بچه ...
روزگار شوتی ها، چریک های بندر
... تا قبل از تلفن سرتیم، شوتی ها نمی دانند کی و کجا می روند. سرتیم فقط گروهش را خبر می کند که برای صبح، ظهر، عصر، شبِ فردا آماده باشند. مبدا بارگیری و مقصد تخلیه هم یک راز است؛ پنهان، حتی از برادر و مادر و همسر و فرزند. شوتی ها یادشان هست که چند وقت قبل، شبانه 15 ماشین بسیج و اطلاعات و نیروی انتظامی وارد یکی از روستاهای دلوار شدند و خانه به خانه، در جست وجوی محموله ای بودند که هیچ کدام از ...
به کودکان سندرم داون بگویید که آن ها می توانند
...> این آزمایش را هم معمولا وقتی پیشنهاد می دهند که سن مادر بالای 35 سال باشد. در کنار این قضیه به کسانی که در خانواده شان سندرم داون وجود داشته یا به مشکلات کروموزومی دچار بوده اند هم پیشنهاد آزمایش می دهند. اما من نه بالای 35 سال بودم و نه در خانواده مان کسی مشکلات کروموزومی داشت. منتها من همان زمان حس می کردم و به پزشکم می گفتم، اما پزشک می گفت حست اشتباه است و مشکلی وجود ندارد. ضمن این که من یک ...
آیت الله خامنه ای نبود جوانان را در نهضت از دست می دادیم/ مانع از پولشویی بنی صدر شدم
، آقای گلپایگانی، آقای شریعتمداری و آقای خوانساری هم در آن جلسه بودند. من که شلوغ کردم و اشکال گرفتم که امام خمینی گفتند " بنشین بچه، شلوغ نکن "! راست هم می گفت، من خیلی پررو بودم. بعد شب آیت الله بروجردی من را به خانه دعوت کرده بودند و به پول آن روز 5 تومان به من پول داد. من پول را به آقای دامغانی دادم، او به من گفت چرا این پول را به من می دهی؟ گفتم آن آبرویی که تو به من داده ای برای من ...
نبویان طومار شیعه انگلیسی را پیچید/ مکار تاریخ پرگار دین را نشانه گرفت/ مجلس خبرگان به اتاق فکر ارتجاع ...
حضرت زینب (س) چند شهید دادید؟ در کدام جبهه حضور داشتید؟ در عراق وقتی داعش به حرم اهل بیت (ع) نزدیک شد کجا بودید؟ مکار تاریخ،پرگار دین را نشانه گرفت چند روز قبل نیز انگلیس به وسیله شیعه لندنی فتنه دیگری به پا کرد آنها به دنبال بدل سازی در مرجعیت هستند و به قول خودشان و با خیال خام خود می خواهند حوزه های علمیه و مرجعیت را تضعیف کنند که باید به آنان گفت: برو این دام بر مرغی دگر ...
ماجرای معتادی که در برزخ دنبال "تریاک" می گشت!
جوانی یک دفعه با عصبانیت و صدای بلند پیش من آمد. حالا من صدای او را تقلید نمی کنم، چون خودش هم یک نوع عصبانیت است. خدا در قرآن صدای بلند را رد و ممنوع کرده است. خداوند راضی نیست بندگانش داد بکشند، عربده بکشند، با نرمی باید حرف زد. آن جوان خیلی دادش بلند بود گفت: من پیغمبر(ص) و قرآن و امام زمان(عج) را اصلاً قبول ندارم با ناراحتی و داد و بیداد. گفتم: والله، برادرم من نخست وزیر خدا و پیغمبر(ص ...
قصه ماندن و مقاومت/ کربلای 4 به روایت آزاده دفاع مقدس حجت الاسلام علیرضا باطنی
شد همینطوری باند را بچه ها می شستند و دو مرتبه می بستند. یک دفعه یکی از رفقا دو سه برابر پایش ورم کرده بود. همه اش چرک بود. دیگر حالا اینکه چطوری زنده ماند خدا می داند. لطف حضرت حق است. خلاصه این مجروح بعد از نماز صبح شهید شد. یادم است پشت میله های سلول بچه ها جنازه ی ایشان را گذاشتند جلوی در و نماز میت را خواندند. همه ی این ها و همه ی فشارهایی که در دوره ی اسارت به ما آوردند برای این بود که بچه ...
روایتی از دیدارهای رهبر انقلاب با خانواده شهدا
جبهه به نام پسر درآمد و او رفته و شهید شد. بعد از یک سال به خواب پدر آمد و گفت: آن چه را خدا در مورد شهید وعده داده بود به من وفا کرد. پدر وقتی خسران خود را دید خدمت رسول خدا رفت و خواب خود را نقل کرد و ازپیامبر خواست تا برای شهادت او دعا کند. پدر نیز در جنگ احد به شهادت رسید. وی با اشاره به امتیازات خاص شهید گفت: شهیدان امتیازات خاصی نسبت به سایر مردم دارند. اول آنکه شهید از سوال وجواب پس ...
معرفی سوره ای با هزار و یک خاصیت
) فرمودند: براستی برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن سوره یاسین است هر کس آن را قبل از خواب یا در روز، قبل از آنکه شام شود بخواند در آن روز از محفوظین و بهره مندان باشد تا آنکه شام کند و هر کس در شب قبل از خواب آن را تلاوت کند خداوند بر وی 1000 فرشته بگمارد تا او را از شر بدی و هر شیطان رانده شدهو هر آسیب حفظ کنند و هر گاه در همان روز بمیرد خداوند او را وارد بهشت گرداند و 30 هزار فرشته هنگام غسلش گرد آیند و ...
استفان هاوکینگ که بود و چه کرد؟
شعارسال : استیون یا استفان هاوکینگ در 8 ژانویه سال 1942 در شهر آکسفورد انگلستان متولد شد. او از نخستین سال های نوجوانی اشتیاقش به علوم فضایی و نجوم را نشان داد. در سن 21 سالگی هنگامی که دانشجوی فلسفه کیهان شناسی بود، علائم بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک در او بروز کرد. با وجود این بیماری فلج کننده، او اقداماتی پیشرو در علوم فیزیک و کیهان شناسی به ن ...
صابرخراسانی؛ از تولیدی پوشاک تا عنایت امام رضا(ع)
گفت بروید زیارت امام رضا آن روز من گفتم مگر می شود آدم به پدر و مادرش احترام بگذارد و شاعر بشود امروز می گویم که می شود آدم به پدر و مادرش احترام بگذارد و شاعر شود می شود به پدر و مادرش احترام بگذارد بی سواد باشد و خدا به او سواد دهد می شود آدم به پدر و مادرش احترام بگذارد زیارت امام رضا برود و صاحب هیچی نباشد و امام رضا صاحب همه چیزش کند. *پس شما جایگاه امروزتان را مدیون دعای پدر و ...
حکایت سرداری که همواره در دل خطرها حضور داشت
خواهد تا وی را از شفاعت در آن دنیا محروم و فراموش نکنند: شهادت برای من یک فیض بزرگی است. من لیاقت یک شهید را ندارم و امیدوارم که آنها که قبل و بعد از من به درجه شهادت نائل آمده اند؛ من را در آن دنیا شفاعت نمایند. إن شاء الله و از قول من به تمام اقوام و خویشاوندان خصوصاً پدر و مادر و خواهرم و همسرم و برادرانم بگویید بعد از من برای من گریه و زاری نکنند و در عوض به همه دوستان و آشنایان با چهره ای ...
پرونده ای برای نخبه ای استثنایی دکتر مهدی قمشی
و باید به این تیوریسین خوزستانی و رسانه ها و همه "مدافعان منافع محلی در طول منافع ملی" تبریک و خدا قوت گفت. نمی دانم روز تولد دکتر قمیشی چه تاریخی ست تا با افتخار برای وی دسته گلی به دانشکده ببرم و پیشانی اش را ببوسم با این همه اما مقامش را پاس می دارم و تلاش هایش را می ستایم. منبع : روزنامه آوای دز ، شماره 140، سه شنبه 22 اسفند ماه 1396 ...
خدا را بابت شهادت سه فرزندم شاکرم/ دست و پای آنها را خودم حنا گرفتم
اهل مسجد، نماز و بسیار مهربان و دلسوز بودند. ناصرگاهی بدون اینکه به ما بگوید روزه می گرفت و وقتی از وی سؤال می کردم، چرا نگفتی روزه هستی، می گفت: ریا می شود. برخی شب ها در کیسه خواب می خوابید و می گفت: اگر جای خوابم گرم و نرم باشد برای نماز نمی توانم بیدار شوم . خدا را شاکرم که مادر سه شهید هستم و افتخار می کنم این مدال را خدا به من داد. فرزندانی که با قرآن، ولایت، مسجد و بسیج مانوس ...
بازخوانی مناظره جنجالی زیباکلام و علیزاده
زیباکلام و زیباکلام ها دقیقاً روی دیگر سکه امنیتی شدن فضای ایران در 20 سال گذشته هستند. من هم جای دولت و حاکمیت ایران و آقای خامنه ای بودم وقتی صدای امثال دکتر زیباکلام بلند می شد می گفتم اطلاعات سپاه! همه را بگیر، چون چاره ای غیر از این کار نبود. چه اشتباه بود و چه نبود همان ایران را نگه داشت. اگر امثال زیباکلام بودند الان ایران مثل لیبی بود و من و شما نگران بودیم خانواده مان را کدام بازار برده فروشی می فروشند و سپاه و اطلاعات سپاه نگذاشت این اتفاق بیفتد. ...
فضیلت ماه رجب
...، گفته شد: ای رسول خدا! آن کس که به سبب ضعف و بیماری نتواند روزه بگیرد یا زنانی که پاکیزه نیستند و عذر شرعی دارند، چه باید انجام دهند تا به آنچه که وصف فرمودی برسند؟ فرمودند: برای هر روز گرده نانی به مستمندان بدهد و سوگند به کسی که جان من در دست اوست، هر کس، هر روز از رجب، چنین صدقه یی بدهد به آنچه گفتم و به بیش از آن می رسد و اگر همه آفریده شدگان اهل آسمانها و زمین جمع شوند که به اندازه پاداش ...