سایر منابع:
سایر خبرها
10 فضیلت فکری در ساحت اندیشه و گفتگو
مگر او چقدر تلاش کرده بود؟ درحالی که مقدار زیادی از وقتش را در روز صرف اموری غیر از پاسخ به سوالاتش می کرد و تا آنجا که من اطلاع داشتم روزانه چهار ساعت مطالعه می کرد، اصلا بر فرض که روزانه بیست ساعت هم مطالعه می کرد اما مگر چه مدت اینطور عمل می کرد؟ فقط دو یا سه سال (چون از سنی که این سوالات برایش پیش آمده بود تا زمانی که ناامید شد سه سال می گذشت!) اما واقعا در این مدت کم می توان انتظار داشت همه ...
گلچین بهترین اشعار ولادت حضرت علی اکبر(ع)
مشتاق ترین شب به ره عشق سحر شد چشم همه روشن شده..ارباب پدر شد تب کرده از این جلوه گری حضرت مولا هر کس که تو را دیده شده محوِ تماشا این کیست که امشب شده مجنونیِ لیلا؟ حق باشد اگر گفته خدا تبارک الله آئینه ترین کَس به پیمبر علی اکبر غوغا نه قیامت نه که محشر علی اکبر در پیچ و خم زلف شما باد اسیر است هر کس که خودش را به ...
جوانان کافه نشین، جوانان دهه 60 و 70/ از خانه فرار می کنند! هم فرهیخته ها، هم عشاق جوان؛ پای حرف جوان ...
خانواده حرف زدم و گفتم سهم ارثم رو الان بدین، اولش ناراحت شدن، بعد دیدن منطقی حرف می زنم. الان کار داشته باشم و کنارشون باشم بهتره یا این همه سال ازشون دلخور باشم و دستم هم تو جیب بابام باشه؟ خواهر و برادرم وضع مالی شون خوبه، اونا هم موافقت کردن، گفتن بهش پولشو بدین بره کار کنه حداقل به کار خلاف کشیده نشه. اومدم این کافه رو راه انداختم. قبلش تجربه داشتم. تو کافه کار کرده بودم. اما خب اینطوری که مال خودم ...
بازیگر خط قرمز : خیابان ها را خلوت می کردیم
بودم و قرار بود در کارهای مختلف با هم همکاری کنیم اما میسر نمی شد تا این که به خاطر یک برنامه دیگر با ایشان تماس گرفتم و به من گفتند: می آیی برویم شمال؟ گفتم: چرا؟ در جواب گفتند می خواهند یک سریال بسازند. بعد از آن با ایشان و خانم شعله شریعتی نویسنده مجموعه صحبت کردم و قصه از اینجا شروع شد. از همان ابتدا قرار بود نقش امیر را بازی کنید؟ پیشنهاد اولیه آقای جعفری این بود که نقش ...
ادعای ضرب و شتم یک شهروند توسط شهردار/ شهردار ابهر: تکذیب می کنم
پیگیری ماجرا به حراست شهرداری نیز مراجعه کردم که به من گفتند شهردار وکیل دارد و کاری نمی توانی بکنی و محکوم می شوی سپس به شورای اسلامی مراجعه کردم که چون خواهرزاده شهردار در آنجا حضور داشتند مرا در زمان ملاقات مردمی به حضور نپذیرفتند. *شهردار ابهر:تکذیب می کنم شهردار ابهر نیز در همین باره در گفت وگو با خبرنگار فارس در زنجان اظهار کرد: داستان به این ترتیب است که این شهروند ...
در مرکز خرید کم درآمدها چه خبر است؟
نگاه می کنم. چند نفر مقابل این آینه ایستاده اند و به چشم های خودشان زل زده اند؟ چشم هایی که دیگر نیست احتمالاً. یاد آینه و شمعدان عروس مرده می افتم. تصویرها در ذهنم جان می گیرند و با هم مخلوط می شوند. عروس را می بینم که در آینه قدیمی نگاه می کند و ذره ذره پیر می شود. دور چشم ها چروک می خورند. با صدای مرد تصویر ناگهان محو می شود: از اینها به دستم می رسد باز. از مغازه بیرون می زنم. دو، سه پیرمرد بساط ...
رژیم های لاغری معجزه آسا، اما باور نکردنی
خودش متوجه نشود؟ با خودم گفتم مگر این چند روز تعطیلات نوروزی و دید بازدید هایش چقدر کالری نسوخته به جان من اضافه کرده است که دکمه هایم بسته نمی شود؟ چند نفس عمیق کشیدم و سراغ قوطی نخ و سوزن ها رفتم. بهترین راه همین است؛ جا به جایی دکمه ها! بعد از چند دقیقه که از دوخت و دوز خلاص شدم، دوباره لباس را پوشیدم. این بار دکمه ها به سختی و به قیمت از بین رفتن شکل و ریخت لباس بسته می شد. هنوز هم نمی توانستم ...
با حیوانات هنرمند دنیا آشنا شوید
کردند تا حد ممکن او را خوشحال کنند. رون متوجه شد که مترو دوست دارد سرش را به بالا و پایین حرکت دهد و این ایده به ذهنش رسید که شاید نقاشی کردن با یک قلم مو در دهانش را دوست داشته باشد. مترو عاشق نقاشی شد. او پرفروش ترین هنرمند در گالری 30 در گتیسبرگ، پنسیلوانیا شد و پول کافی برای درمان بیماری زانوهایش را به دست آورد. درمان موثر واقع شد و مترو اکنون می تواند زندگی طولانی و خوشحالی را پشت ...
ناگفته هایی از مظلومیت کشاورزان غرب اصفهان/ بیمارستان هایی که داستان شد
بیمارستان در دولت یازدهم گفتند که تجهیز آن 10 سال به طول خواهد انجامید که باز با پیگیری های شبانه روزی ظرف کمتر از یک سال بعد از اتمام رسیدن پروژه، توانستیم در تجهیز بیمارستان قدم های مؤثری برداریم و بیش از دو سال است که مردم شهرستان از این بیمارستان استفاده می کنند و از دغدغه درمان و سلامت آنان کمی کاسته شده است. فارس: از جزئیات شایعات دو بیمارستان شهرستان فلاورجان مفصل تر بگویید؟ ...
مسخره ترین دلیل برای طلاق این زن و شوهر!
زیادی که به دوستانشان دارند، تصمیم گرفتند از هم جدا شوند و مدعی شدند توان کنار گذاشتن دوستانشان را ندارند. زن جوان که موضوع طلاق توافقی را مطرح کرده بود، وقتی در برابر قاضی رسیدگی کننده به این درخواست حاضر شد، گفت: من و شوهرم پنج سال قبل عاشقانه با هم ازدواج کردیم و من شوهرم را خیلی دوست دارم، اما در این پنج سال هر دو از صبح سر کار هستیم و بعد از کار هم به جای آمدن به خانه و وقت گذراندن با ...
یادگاری صدام به یک رزمنده ایرانی
رفته بودم. صبح روز بعد متوجه پچ پچ هایی در خانه شدم. دامادم آمد و گفت: سیدعباس در بیمارستان بستری شده و باید به بیمارستان برویم. اما گفتم: نه سیدعباس در معراج الشهدا و پارک شهر است. شب قبل خودش خبرش را به من داد. گریه ها در منزلمان بالا گرفت. می خواستیم به معراج الشهدا برویم اما کوچه بسیار شلوغ شد و انبوه جمعیت مانع رفتن مان شدند تا اینکه انتهای شب به معراج رفتیم. من اجازه حضور خواهرش را ...
روی خط آفتاب
قیمت مرغ افزایش یافت. مگر ما چند بار حقوقمان افزایش می یابد که این همه باید هزینه افزایش قیمت ها را بپردازیم. چرا دولت قدرت کنترل قیمت ها را ندارد؟ (3/2) 0942- تعاونی مسکن مخابرات بعد از سال ها که از ما پول گرفته هنوز خانه ای به ما تحویل نداده و کسی هم پاسخگو نیست با اینکه بارها پیام دادیم. (3/2) 1134- قابل توجه مسئولان. مدیر مسئول روزنامه کیهان و برخی آقایان دیگر، باعث تشویش ...
او حتی از پسر 8 ساله ام نیز شرم نمی کرد و به کارهای زشتش ادامه می داد
با هیجان خاصی باز کردم او هر روز از کنار پنجره منزلمان که رو به خیابان باز می شد، می گذشت. شهروز به بهانه های مختلفی کنار خودروهای پارک شده یا پشت درختان حاشیه خیابان می ایستاد و پنهانی چشم به پنجره می دوخت. من هم که عاشق قیافه جذاب او شده بودم گاهی از کنار پنجره عبور می کردم و نیم نگاهی به او می انداختم تا این که روزی در خانه تنها بودم و او نامه ای سراسر از عشق و عاطفه را کنار پنجره قرار داد و رفت ...
راز حضور یک زن در مخفیگاه سعید مرتضوی لو رفت
شعارسال : یک شاهد عینی که همسایه ویلای اجاره ای مرتضوی بود ، در بخشی از مشاهدات خود گفت : صدای یک خانمی را شنیدم که گفت: آقا توروخدا نبریدش . این خانم این چند روز را در خانه بود، اما صدایش درنمی آمد. این خانم چند روز توی خانه بود، چون کسی از صبح نرفت توی خانه. گفت: توروخدا نبریدش که دیگه دست وپایش را گرفتند و بردنش. فکر کنم دستش را زنجیر ( دستبند) کردند و بردنش . اکنون این سئوال مطرح ...
کمالوند: مشکل داوری نبود، الان سوم و چهارم جدول بودیم
الان یکی از بهترین زمین ها را در آبادان داریم. الان هم می گویم کنار همین زمین تمرین می توانیم استخر، جکوزی، سالن وزنه و خیلی چیزهای دیگر داشته باشیم. تأکید می کنم که اینها واقعاً نیاز شهر است چون واقعا این همه استعداد در اینجا وجود دارد. باز هم می گویم، اولویت اولم نفت آبادان است به طور کلی می گویم ما در 25 روز اخیر هیچ صحبتی نکردیم و هیچ قراردادی با هیچ باشگاه دیگری امضا ...
آناهید آباد؛ سینما چالش دائمی زندگی من است
، چه کار کنیم؟ چیز زیادی نمی خواهد؛ یک دوربین و چند حلقه نگاتیو که بیشتر نمی خواهد. آقای ضرغامی گفت: شما دیوانه شده اید؟ وقتی در این مملکت درباره آیت الله کاشانی فیلم ساخته نشده، می خواهید درباره یک بازیگر زن ارمنی فیلم بسازید؟ این مصلحت است؟ . ساعت 12 شب بود و از فارابی خارج شدم و تا خانه ام گریه کنان دویدم. چند روز بعد آنیک شفرازیان فوت کرد. وقتی ایشان را دفن کردیم. چند قطعه لباس نو ...
تحلیل اقتصاددان برجسته از اتفاقات بازار ارز
.... چند هفته بعد موقعی که صحبت از چیدمان کابینه جدید بود با چند نفر از همکاران و دوستان اهل قلم یکی از مقامات و نزدیکان اقتصادی دولت را دیدیم و همین ایده را به ایشان منتقل کردیم که جهش شدید نرخ ارز دودمان اندیشه مدارا و اصلاح و میانه روی را بباد خوهد داد(البته برای نحله های رقیب هم خیری نخواهد داشت بهتر است از طریق اتخاذ سیاست های پولی و مالی و مدیریتی مناسب بفکر باشند چون اطلاعات و ارقام، وقوع ...
بیانات مقام معظم رهبری در خصوص کالای ایرانی –بخش دوم
گرفتن صنعت داخلی است. این درست نیست که ما به دلائل گوناگونی که غالباً هم دلائل واهی است، دروازه را به روی واردات باز کنیم. من بارها به مسئولین گفتم: اگر فلسفه ی شما، منطق شما برای افزایش واردات و تسهیل وارداتِ ساخته های صنعتی این است که می گویید کیفیت مصنوعات داخلی باید بالا برود، خب فشار را روی این بخش بگذارید. سیاست هایی وجود دارد که می شود وادار کرد، مجبور کرد تولیدکننده ی داخلی را به اینکه ...
خوزستان| کمالوند: اگر مشکل داوری نبود الان ما رتبه سوم یا چهارم جدول بودیم/ اولویتم نفت آبادان است
اینها واقعاً نیاز شهر است چون واقعا این همه استعداد در اینجا وجود دارد. سرمربی تیم صنعت نفت درباره مذاکراتش با باشگاه نفت آبادان خاطرنشان کرد: به طور کلی می گویم ما در 25 روز اخیر هیچ صحبتی نکردیم و هیچ قراردادی با هیچ باشگاه دیگری امضا نکردم و اخباری که در این مورد می شنوید کذب محض است. فردا لیگ تمام می شود و من یک هفته تا ده روز صبر می کنم و اولویت اولم نفت آبادان است و علاقه مند به ...
شازده کوچولو هم اقتباس است و هم ادای دین
شدم که موضوعشان را دوست داشتم. با فیلم های کوتاهم در جشنواره های مختلف شرکت کردم و توانستم جوایزی به دست بیاورم. این جوایز ادامه ی راه را برایم آسان تر کرد، چون اعتباری برای فیلم سازی ام شد. پس از همه ی این ها بود که زمینه ی هم کاری با استودیوی دریم ورکز فراهم آمد. پس تجربه ی ساختن فیلم کوتاه شما را قدم به قدم به پشت در استودیوی دریم ورکز کشاند. بله، دقیقاً! اولین هم کاری من با ...
واقعه طبس ابهت نظامی آمریکا را فروپاشید
کودتاست در آمریکای لاتین یک ضرب المثل است که چرا در کشورهای آمریکای لاتین فساد صورت می گیرد، ولی در خود ایالات متحده آمریکا صورت نمی گیرد؟ بعد خودشان جواب می دهند که چون آمریکا در کشور خودش سفارت خانه ندارد. چرا که اگر سفارت خانه داشت و چون ماهیت این سفارت خانه ها برنامه ریزی برای کودتا است ما شاهد کودتایی در آمریکا خواهیم بود. آقای دکتر بفرمایید که پیروزی انقلاب اسلامی چگونه ...
سونامی طلاق در ایران/ یک سوم ازدواج ها منجر به طلاق می شود
. بنابراین فرد باید با چنین مواردی مواجه شده باشد تا این مقداری قبح طلاق را توجیه کند. نباید برای بررسی طلاق بیش از سه دهه به عقب برویم، چون پدیده رایجی نبود اما از یک طرف هم در بین یک قشر تنوع طلب که مثلاً کمتر به هنجارهای سنتی وابسته بودند این پدیده هم اتفاق می افتاد البته بیشتر یک جنبه تنوع طلبی داشت. برای مثال ازدواج می کردند چند سالی زندگی می کردند بعد هم فکر می کردند که به خاطر یک رابطه ی جدید ...
پول ضامن خوشبختی نیست!
توانم ادامه تحصیل بدهم و سرکار بروم ولی الان هر روز با بهانه ای مانع من می شود. او با این بهانه که نیاز مالی نداریم، مانع من می شود اما من دلیلش را می دانم. او می خواهد من زیر بلیت او باشم و من به هیچ وجه زیر بار این حرف زور نمی روم. آرزو درباره شرایط مالی شان و این که برای چقدر حقوق سر کار می رفته است، می گوید: قیمت خانه مان که نصفش به نام من بود چون پدرم در خریدش کمک مان کرد، بیش از پنج میلیارد ...
وقتی بازار کفش تبریز غافلگیر شد
.... روحانی دست کارگر جانباز را گرفت و صبورانه با لبخندی که بر صورت داشت به حرف هایش گوش داد. بعد مجددا به حاضران گفت: دولت تمام تلاش خود را برای رونق بخشیدن به تولید ملی و تولید ایرانی و علی الخصوص رونق صنعت کفش تبریز بعمل می آورد. او سپس بعد از بازدید از چند مغازه و کارگاه دیگر، بازار را برای شرکت در نشست خبری با رسانه های استانی ترک کرد. رئیس جمهور به همه قوت قلب ...
زیباترین اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)
احمد آمد تا دیده گشود علی اکبر به جهان گفتند همه به حق محمد آمد ✦✦✦ هستم همه شب یاد تو ای شه زاده محتاج به امداد تو ای شه زاده ای کاش که امر فرج امضا بشود از برکت میلاد تو ای شه زاده ✦✦✦ برجلوه و اجلال محّمد صلوات بر چهره و تمثال محّمد صلوات دیدند چو رخسار علی اکبر را گفتند که بر آل محّمد ...
کاری جز نوشتن بلد نیستم
نگفته اند نتوانستند از راه نوشتن زندگی کنند. او سپس بیان کرد: من 30 سال کارمند بودم، 17 سال در سازمان بازنشستگی و 12 سال در وزارت علوم، هر روز از 7 صبح تا 3-4 بعدازظهر سرکار بودم و بعد از برگشتن تا 2-3 شب کار می کردم. نزدیک 18 سال روزی چهار ساعت خوابیدم و فتح خیبری نکردم، تا دهه 80 حدود 15 کتاب منتشر کردم. محمدعلی با بیان این که برخی از نویسنده های جوان در شرایط زیستی مناسبی قرار ...
شهیدی که قبل از شهادتش به صورت نور در خواب مادر ظاهر می شود
و صبح به جبهه رفت و تلفنی گفت که برمیگردم و قران را یادت می دهم بعد از رفتن دچار شوک بزرگی شدم و بدنم به لرزه افتاد همیشه با مهربانی در خواب هایم ظاهر شده است خواب دیدم نوری از خانه محمد خارج شد و دو پسرم و من دنبالشان راه افتادیم اما به ان نرسیدیم و گفتند که مادر جان نور به دریا افتاد ،از خواب که بلند شدم دخترم بالای سرم بودو یکی یکی همه فرزندانم با گریه بالای سرم امدند و ...
آرزوهای واقعی، آرزوهای الکی!
بهاره رهنما | می دانم دوسالی است که ازدواج کرده و در خانه کوچکی که مال خودشان نیست زندگی می کند، صبور و خجالتی است. از او می پرسم: مهم ترین آرزوی عمرت چیست؟ می خندد و می گوید: آرزو های الکی یا واقعی؟ می پرسم: مگر آرزوی الکی هم داریم؟ باز می خندد و می گوید: آره دیگه مثلا اینکه ما خونه بخریم آرزوی الکیه خب، با حقوقی که من و شوهرم می گیریم، 30 سال دیگه هم پولمون به خرید خونه نمی رسه! می گویم: خب پس ...
■ نماز و عبادت حضرت امام خمینی قدس سره
معنوی ص 14 به نقل از محمود بروجردی) - تذکر برای نخواندن نماز اول وقت یک شب ساعت هفت بود که رفتم منزل امام، وقتی خلاصه اخبار را شنیدم، بعد با عجله گفتم: بلند شوم نمازم را بخوانم. وقتی نمازم را خواندم و برگشتم خدمت امام، آقا گفتند: من احساس می کنم مسئولم اگر به تو نگویم، من مطلبی را می خواهم به تو بگویم گفتند: اگر نگویم می ترسم مسئول باشم. شما چرا این قدر اهمال می کنی به ...
یادآوری تاریخی؛ نامه رحیمی به احمدی نژاد: رفیق قدیمی! مرا سکه یک پول کردید
نصاب می افتد و نیازمند رأی مجدد اعتماد مجلس می شود. ماجرای معاون اولی پیش آمد. بعد از ناکامی گزینة اول، به بنده پیشنهاد دادید. و همان موقع گفتم که با وجود کینه های سیاسی و برخی زخم های کهنه، از من بگذرید، زیرا عاقبت کار را می دانستم که برخی مخالفان سیاسی با عنادورزی به دنبال هتک حیثیت و بر باد دادن آبرویم خواهند بود؛ اما باز هم مخالفت با تصمیم شما سخت بود. آقای دکتر احمدی نژاد؛ دوست ...