سایر منابع:
سایر خبرها
چرا کرۀ جنوبی پایتخت جراحی پلاستیک دنیاست؟
عکس خود را به رزومه شان بچسبانند. اظهار نظر هایی مانند اگر فکت را باریک تر می کردی، خیلی زیباتر می شدی از طرفِ فامیل، بیشتر از جملۀ اگر دکوراسیون آشپزخانه را عوض می کردی، آپارتمانتان خیلی قشنگ تر می شد توهین آمیز تلقی نمی شود. مردم کرۀ جنوبی صرفاً نگران چهره شان نیستند، بلکه در این مورد دست به اقدام عملی می زنند. طبق برخی برآوردها، این کشور بالاترین نرخ سرانۀ جراحی پلاستیک را در دنیا ...
غزلِ غریب بعد از غریبِ غزل
، همان تعریفِ همه پذیر را دارا هستند. حتی جایی که در آخرین بیت میگوید: من خودم را هنوز می بینم/ به خودم گفته ام خیال کند که تو را تا ابد نخواهد دید/ مثل من که تو را نمی بینم این جا اتفاقی در زبان نیافتاده است. نگاه شاعر به زبان، نگاهی دکارتی است که در زبانِ نیما هم وجود دارد. نگاهی که ذهن مخاطب جدی امروز را که نگاه پدیدارشناسانه به مفاهیم و زبان دارد هرگز ارضا نمی کند ...
کار باشد، کولبری نمی کنم
مرا جلب کند و اظهار تعجب کرد که تعزیرات مرا به زندان فرستاده. حرف خودت چیست؟ من نزدیک دو میلیون تومان هزینه درمان کردم و اگر مرزبانی این هزینه را می داد، از شکایتم صرف نظر می کردم. حرف من این است اگر جوان های این شهر کار و کاسبی داشتند که به شغل کولبری با این همه خطر و گرفتاری اش روی نمی آوردند. اگر توی این شهر کاری داشتم که به من روزی 30 هزار تومان حقوق می داد تا اجاره خانه و خرج زن و بچه ام را بدهم، هیچ وقت کولبری نمی کردم. از طرفی مقام معظم رهبری گفته اند که مقصودشان از برخورد با کالای قاچاق، برخورد با کولبرانی که برای تامین هزینه زندگی شان بار جابه جا می کنند، نیست. ...
درآمد 13 میلیاردی مرد زندانی با کلاهبرداری تلفنی
شگرد آنها اینگونه بود که از داخل زندان با افراد مختلف تماس می گرفتند و با این ادعا که شما برنده مسابقه پیامکی همراه اول شده اید یا در مسابقه رادیو جوان برنده جایزه 30میلیون تومانی شده اید ، طعمه هایشان را پای دستگاه عابربانک می کشاندند و با همان ترفند نخ نما حسابشان را خالی می کردند. طعمه های این باند از هر قشری بودند؛ از خلبان و پزشک گرفته تا قاضی و رئیس بانک. اعضای این باند مدتی قبل ...
اشک های قاتل، دل مادر داغدار را به رحم آورد
برای هومن تقاضای قصاص کرد. سپس هومن رو به روی قضات دادگاه ایستاد و گفت: مدتی بود با دختری به نام رومینا آشنا شده بودم و قصد ازدواج داشتم. من حتی به خواستگاری رومینا رفته بودم و خانواده او از ارتباط ما مطلع بودند تا این که بهنام با من تماس گرفت. من اصلا او را نمی شناختم. بهنام مدعی شد؛ از سال ها پیش به رومینا علاقه مند بوده و قصد ازدواج با او را داشته اما از وقتی رومینا با من آشنا شده ...
گفتگو با یک امدادگر کرمانشاهی: سالی چندبار مرگ را مقابل چشمانم می بینم/ سال گذشته 30 پیکر را کشف کردم/ ...
می گوید 33 بار تا یک قدمی مرگ رفته و برگشته، اما هنوز عاشق کاری است که انجام می دهد، درست مانند همان روزی که در سال 79 تصمیم به ترک شغلش گرفت و امدادگر شد. ایسنا نوشت: بهمن پرورش، امدادگری کمتر شناخته شده است که سال گذشته از سوی مدیریت بحران به عنوان بحران یار نیز معرفی شد، مردی 50 ساله که اصالتا کرمانشاهی است و گرچه همچنان با خانواده اش در کرمانشاه زندگی می کند اما بیشتر از شهر خودش، در ...
مستخدمی که جاسوس انگلیس بود!
دار افتخار می کردند که پرون نزد آنها برود و پرون از همه این اماکن اخبار را جمع می کرد و به سفارت انگلیس می داد. رفت وآمدهای پرون همه با هزار فامیل بود، مانند فرمانفرماییان ها، قوام الملک شیرازی و... او گاه به من می گفت دیشب منزل فلانی بودم، مشکلاتی داشت و دستور دادم مقداری از گرفتاری هایش حل شود! مقامات مملکتی به موقعیت پرون پی برده بودند و حتی اگر برای یک وزیر مشکلی پیش می آمد به پرون مراجعه می ...
نشان جشن های چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی رونمایی شد/ ماجرای جنجالی ساخت سریال عزت مطهری(شاهی) از ...
ایشان به دست حکومت یزید است. اگر پس از قیام کربلا افشاگریهای حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) نبود امروز این دین با این کیفیت به دست ما نمی رسید که می بینیم موفق ترین دین جهان است و این مسئله مورد تایید دوست و دشمن قرار دارد. مطهری(شاهی) ادامه داد: بنابراین اگر بخواهیم این انقلاب 40 ساله نیز با کیفیت ادامه پیدا کند نسل های قبل باید حقایق را برای نسل جوان بیان کنند و به روشنگری بپردازند. اگر ...
اعتراض 20 روزه کسبه بانه به بسته بودن مرز/ تهدید نمایندگان کردستان: استیضاح روحانی یا استعفای ما
های رسمی کشور، از طریق گمرک یا مناطق آزاد تجاری صورت می گیرد. محمودزاده ادامه داد: صحبت ما این بود که دولت و نیروی انتظامی نباید به خاطر چند کیلو لباس دسته دوم یا یک بار سنگینی که بر کولِ یک جوان بیکار است، آن ها را مورد تیراندازی قرار دهند و بکشند، بلکه باید این افراد را دستگیر و به مراجع قضایی معرفی کنند . استیضاح رییس جمهور به خاطر کولبران اما این تنها صحبت محمود زاده ...
کلاهبرداری میلیاردی مرد جوان از بیوه ثروتمند
تنها گذاشت. ما پیش از آن زندگی خوبی داشتیم، همسرم مهندس بود و بعد ازمرگش بیش از 15 ملک، زمین و ویلا برایمان به ارث گذاشت. همان روزها خواستگاران زیادی داشتم، اما تصمیم گرفتم دخترم را بزرگ کنم تا فرد موفقی در زندگی اش شود تا اینکه بعد از 10 سال برای تحصیل به خارج رفت و من تنها شدم. در این مدت با ورزش، مسافرت و شرکت در کارهای خیریه سرم را گرم می کردم تا اینکه در یک میهمانی با متین آشنا شدم. او مرا به یک ...
عکس برگردان روزهای انهدام روح احمدرضا احمدی/ تمام نقاشی ها به فروش رفت
هنر هم همین است چرا که غیر این باشد با یک اثر سفارشی روبرو خواهیم بود. وی در ادامه افزود: وقتی در قرارهایی که با احمدرضا احمدی داشتم یک بار متوجه این نقاشی ها شدم در حالی که از آنها بی خبر بودم و حتی یکی دو نفر آنها را دیده بودند و گفتند خوب نیست اما من حس کردم این کارها قابلیت ارائه دارد و بدون ادعایی در مورد نقاشی معاصر خلق شدند. اساس کار هم اصلا بر زورآزمایی نبوده و نیست. خود ایشان هم ...
گزارش یک نشست: سه سرزمین، یک زبان
به دست گرفته بودند و گوته در میان این درگیری ها، از نظر ذهنی رویا می ساخت و امیدوار بود که زیبایی را کشف کند. ولی شرایط وقتی من شروع به نوشتن این کتاب کردم، با شرایط زمان گوته بسیار متفاوت بود. در اینجا دیگر لازم نبود برای دیدن انسان به شرق بروم. حالا من می توانستم به اروپا بروم. افراد بسیاری از شرق به آنجا آمده بودند. امروز در آلمان برخورد تمدن ها مطرح است. کلبرگ در مورد تأثیری که از ...
راه و رسم سلبریتی شدن بدون آرایش
گاردین | شارلوت هیگینز، اولین باری که مری بیرد را دیدم، 17 سالم بود. سال 1989 بود و او در یکی از روز های آزادِ1 مشترکِ دانشکده های مطالعات کلاسیک 2 آکسفورد و کمبریج سخنرانی داشت. مطلقاً شباهتی به دیگر سخنران ها نداشت که، آن طور که یادم مانده، استاد هایی آکسبریجی 3 بودند که انگار یک راست از آژانس بازیگری فرستاده شده بودند: فاستونی پوش، عبوس، مذکر. مری به جای اینکه مثل بقیه پشت میز خطابه بایستد، جلف وار روی لبۀ میز نشست. لباس سیاه گلدوز ...
کولبران اندیشه
بیشتر از خستگی کار بر چهره ما نمایان است. رضا ادامه می دهد صبح که شروع می شود با نام خدا، اما بعدش دیگر چند جمله برایم تکرار می شود، آقا بار داری؟ خانم می خواهی بارهات رو جابجا کنم؟، این جملات در ذهنم حک شده و برخی مواقع ناخواسته و بدون اینکه کسی را ببینم این جملات را با افرادی که از آنجا گذر می کنند، تکرار می کنم. این جوان باربر، می گوید زندگی برای ما همین است؛ تکرار یکسری کارها و کار ...
پیشنهاد 15 کتاب برای خرید از نمایشگاه
. خاطرات دختر مسلمانی که در کشور فرانسه، هرچند برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری حضور دارد اما سفیری شده است برای دفاع از حقیقت اسلام. مواجهه او با آدم های مختلف و اتفاقات متفاوت این خاطرات را جذاب تر می کند؛ از قبول نشدنش در بهترین دانشگاه فرانسه تنها به دلیل حجابش و دست ندادن با سرشناس ترین اساتید مرد تا برگزاری دعای عهد در اتاق خوابگاه و خواندن دعای کمیل برای یک سلیم النفس . خاطرات منتشر شده ...
مسافران کوچولوی بهشت
بارداری مادر مشخص نمی شود. مادرش می گوید: همه تست های غربالگری را داده بودم. بچه دوم ام بود و خیلی ذوق داشتم. هنوز مادر نشده ای که بفهمی چه حسی داشتم. دختر بزرگم 6ساله بود. برای بارداری دوم کاملا آماده بودم. پیش بهترین دکتر و متخصص ها می رفتم اما بعد از تولدش گفتند نارسایی قلبی دارد. بطن چپ قلبش تشکیل نشده بود. بچه ام نمی توانست نفس بکشد نمی توانست چیزی بخورد. جلوی چشم هایم پرپر شد . گوشی ...
اسارت یکی از نیروهای پیشمرگه توسط دموکرات ها
ماشین پیاده شدم، چشمم به دختر جوانی افتاد که در شهر کامیاران، چند مرتبه دیده بودمش؛ فهمیدم که لو رفته ام. در شهر کامیاران این دختر جوان را چند بار دیده بودم، ولی به دلیل اینکه چادری بود، فکرش را نمی کردم که جاسوس حزب دموکرات باشد و قصدش از چرخیدن در شهر، تعقیب من باشد. آن مردم گفت: این ساک متعلق به توست؟ آری این ساک من است. نیروهای حزب دموکرات با توهین ...
چالش زنان "ریش دار" در ورزشگاه ها
دست به هر اقدام عجیب و غریبی بزنند. اخیرا برخی از آن ها با گریم های مردانه و با گول زدن و دور زدن سیستم امنیتی ورزشگاه ها موفق شده اند به آرزوی خود برسند. برخی نیز با استفاده از همین شیوه ها ناکام مانده اند و نتوانسته اند وارد ورزشگاه ها شوند. در آخرین مورد موفق از این دست اتفاقات حضور 5 دختر طرفدار پرسپولیس با گریم مردانه در جشن قهرمانی این تیم در ورزشگاه آزادی بود. برخی رسانه ها این ...
اینستاگرام، یک دختر را به مادر واقعی اش رساند
دیدار و صحبت با او خیلی اشتیاق و هیجان داشتم. مرتب دوست داشتم او را ببینم یا با او صحبت کنم. خیلی استرس داشتم. اما وقتی با او تلفنی صحبت کردم، ناگهان سرد شدم. دیگر هیچ اشتیاقی در من وجود نداشت. حتی نخواستم او را ببینم. چرا؟ نمی دانم. شاید دلیلش ازدواج مادرم بود. مادرم الان یک دختر و پسر دارد. شاید به خاطر این که متوجه شدم مادرم در این مدت حتی یک بار هم سراغ مرا نگرفته و پیگیر ...
مونولوگ: خاطره عزت الله انتظامی از بازی در فیلم شب
یکی از روزهای تصویربرداری در حرم، پس از چند ساعت کار، مشغول استراحت بودم که صدای محزونی توجهم را جلب کرد. برگشتم، پشت سرم را نگاه کردم. جوانی حدوداً 30 ساله بود که با تلفن همراهش به بیماری امید شفای امام رضا(ع) می داد.مدام تکرار می کرد: من گوشی رو گرفتم مقابل ایوان طلا. با آقا حرف بزن. درد دل کن. مطمئن باش که صدای تو رو از پشت تلفن می شنوه و جواب می ده . آن جوان به مخاطب پشت تلفن می گفت: گوشی رو ...
ماجرای همکاری تصویربردار صدا و سیما با باند مخوف سارقان!
در زندان مانده ای؟ من هربار به یک روشی از زندان بیرون می آمدم. بعد از آن دوباره دست به خلاف می زدم و باز هم به زندان می افتادم. برای همین سال های محکومیتم طولانی شده است. معمولا به چه جرم هایی زندانی شدی؟ سرقت و آدم ربایی و یک بار هم به اتهام قتل مرا دستگیر کردند، ولی بعد تبرئه شدم. طرف اصلا نمرده بود، اما، چون من شلیک کرده بودم، مرا به اتهام قتل دستگیر کردند. چطور ...
مراسم بدرقه ناصر چشم آذر: او را به تلویزیون راه ندادند/ بابا حقت را می گیرم/ ناصر چشم آذر را ما کشتیم ...
را از دست داده بودم و ناصر چشم آذر آخرین قهرمان من بود و بعد از او دیگر قهرمانی ندارم. حامی سپس لحظاتی برای حاضر قطعه ای را خواند. فرهی: باورم نمی شود سپس از بیتا فرهی بازیگر نقش مهشید در فیلم هامون که ساخت موسیقی آن بر عهده ناصر چشم آذر بود دعوت شد تا درباره او سخن بگوید. فرهی که با گریه سخن می گفت، بیان کرد: من نمی دانم چه بگویم. این مرگ بسیار ناگهانی بود ...
رابطه شوم زن شوهردار و مرد غریبه | لیلا شوهر داشت ولی من عاشقش بودم؛ او را کشتم!
زندگی پدر و مادر او در شهرستان بروم و با آنها صحبت کنم. من هم به مینودشت رفتم اما پدر او مرا نصیحت کرد تا دست از سر دخترش بردارم. آخرین بار لیلا تماس گرفت و گفت بهتر است رابطه مان را تمام کنیم. او گریه می کرد و می گفت شوهرش راضی به طلاق نمی شود. او از من خواست دفترچه خاطرات مشترکمان را به او بدهم. من هم برای پس دادن دفترچه خاطرات مقابل در شرکت رفتم. اما همراه خودم اسلحه برداشته بودم. من به محض روبه ...
کار کثیفی که مرد جوان با زن شوهردار و دختر 11 ساله کرد | شوهرم دوجنسه است!
به گزارش آفتاب و به نقل از رکنا، زن 35 ساله که زندگی مشترک 13 ساله اش را در آستانه نابودی می دید با بیان این که در این سال ها جز حقارت و آبروریزی خیری از زندگی ام ندیدم به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد افزود: 13 سال قبل زندگی مشترکم را با مردی آغاز کردم که 20 سال قبل از جنوب کشور به مشهد مهاجرت کرده بود. او کارگر ساده ای بود که تحصیلات چندانی نیز نداشت من هم که در مقطع ابتدایی ترک تحصیل کرده بودم شرایط ازدواج ...
دختر ارشد علامه طباطبائی: درباره رابطه امام و علامه طباطبایی خیلی سمپاشی کرده اند
که کسی نبیند، اما بعد از اینکه امام به قم آمد، من دیدم منزل آقای شریعتمداری نیز شلوغ شده و وقتی پرس وجو کردم دیدم ایشان نیز مانند امام طلبه ها را دعوت کرده و ادای امام را در دست تکان دادن درآورده است . اگر کسی مقصودش خدا باشد آیا این کار عاقلانه است، انسان باید از کسی تقلید کند که کامل باشد، شما نمی دانید آقای شریعتمداری چه بریز و بپاشی داشت، پسرش در کودتای نوژه بود. پسر شریعتمداری همه ...
ازدواج شوم دختر پرورشگاهی با پدرخوانده اش !
.... ماهها طول کشید تا توانستم بار دیگر اندکی روحیّه ام را به دست آوردم. همه می گفتند"گذشته ها رو بریز دور!" گفتنش برای آنها آسان بود. آخر مگرمی شد بخشی از قلب را کند و دور انداخت؟! هر چه به عقب برمی گشتم، می دیدم که هیچ گناهی مرتکب نشده ام که مستحق چنین عقوبتی باشم. هیچ کاری از دستم برنمی آمد و خودخوری هم چاره کار نبود. روشنک-همسربرادرم- تلاش می کرد مرا از آن حال و هوا در ...
جایی که اسلام در خطر است جان چه ارزشی دارد
خواهر غمدیده نداری خبر از من کز گردش ایام چه آمد به سر من من تازه جوان بودم اندر چمن خود نشکفته فرو ریخت، همه بال و پر من خواهرم حجاب تو کوبنده تر از خون سرخ من است و خواهرم از شهادتم هیچ گونه ناراحتی از خود نشان ندهید، چون دشمنان اسلام از ناراحتی شما خوشحال می شوند، پس صبور باشید که خدا صابران را دوست دارد و با استقامت خود مشت محکمی بر دهان دشمنان ...
دام شیطانی مرد متاهل برای دختر 18 ساله / وقتی نخواستم پیش او بروم او تهدیدم کرد!
هیجانات خاص دوره نوجوانی و به طور پنهانی با شماره تلفن او تماس گرفتم این گونه بود که رابطه بین من و علیرضا آغاز شد. آن قدر تحت تاثیر چرب زبانی و تعریف و تمجیدهای او قرار گرفته بودم که احساس می کردم اگر با او ازدواج کنم به خوشبختی خواهم رسید او هم هر بار با وعده های فریبنده ازدواج بیشتر من را شیفته خودش می کرد روابط ما به جایی رسید که من به تقاضای او تصاویر زننده ای از خودم تهیه کردم و از ...
زندگی ناآرام آرمیدگان دو قبر؛ شاه پهلوی و شازده قجری/ آنچه رضاشاه با خانواده فرمانفرما کرد
اتومبیل ولیعهد سبقت گرفته است. شماره اتومبیلتان را برداشته اند... منوچهر ادامه می دهد که: مات و مبهوت به او نگاه کردم. وسط روز من در خانه منتظر بودم که عزیز با ماشین برگردد تا من بتوانم به رضوانیه بروم. ناگهان خنده ام گرفت. اشتباه شده بود! خدا را شکر کردم که مرا به جای برادرم برای چنین جرم احمقانه ای بازداشت کرده اند. با این حال بی معنا بودن جرم تکان دهنده بود. هرقدر هم که آدم به خشونت ها و سختگیری ...
مجید عفت و شرافتم را زیر پا گذاشت و آبرویم را لگد مال کرد
دانست چقدر بدبخت و تنها هستم.این دختر پس از به هوش آمدن به افسر تحقیق گفت: به او گفته بودم از پنج سالگی یتیم شده ام. گفتم ناپدری ام چقدر با من بدرفتاری کرده است. پنج سال خانه برادرم بودم. عروسمان هر روز دعوا راه می انداخت. مرا تحویل بهزیستی دادند. مدتی آنجا بودم. مادرم دنبالم آمد. به خانه مادر بزرگ برگشتم. وی ادامه داد: پرستار مادر بزرگ 65 ساله ام شدم. دلم داشت از غم تنهایی می ترکید که ...