سایر منابع:
سایر خبرها
آزار و اذیت جنسی شش پسر نوجوان در کانال آب
خیابان سراج مراجعه کرده و این محل را تحت مراقبت پلیسی قرار داده و او را بازداشت کردند. این مرد وقتی با مدارک موجود در پرونده روبرو شد لب به اعتراف گشود و در زمینه جرایم ارتکابی خود عنوان داشت: من جوانی مجرد هستم و بعد از اینکه شیشه مصرف می کردم افکار شیطانی به ذهنم می رسید که به همین دلیل با بهانه کمک حدود 11 پسر بچه تهرانی را به کانال های آب اطراف تهران می بردم و در آنجا آنها را مورد آزار و ...
اگر روزی از پرسپولیس رفتم می خواهم پول ترانسفرم به باشگاه برسد بیرانوند: کی روش در دفاع از تیم ملی ...
عملکردم ناراحت بودم و با همان ناراحتی که داشتم یکی از هواداران به من توهین کرد و من هم عصبانی شدم و آن حرکت را انجام دادم. شما ببینید ما روز و شب زحمت می کشیم تا این هواداران را خوشحال کنیم و در این بین یک نفر می آید و همه چیز را خراب می کند. همیشه دوست داشتم با هواداران رابطه خوبی داشته باشم چرا که موفقیت خود را مدیون آن ها می دانم اما این هواداران باید بدانند که نباید کاری کنند که بازیکنان از ...
انزال زودرس در مردان، چه دلایلی دارد؟
...: من یک دختری هستم 18 ساله قصد ازدواج با پسری 26 ساله رو دارم و به تازگی متوجه شدم که این پسر بیماری انزال بی مورد دارد و تو زندگی مشترک نمی تونه نیازهای خانمشو برطرف کنه چند بار دکتر رفته ولی قرص ها هیچ فایده ای نداشته است آیا امکان بهبود برای اون وجود داره اگه ازدواج کنیم امکانش هست که خوب بشه من واقعا دوستش دارم و نمی تونم بدون اون زندگی کنم خواهش می کنم هرچه زودتر کمک کنید اگه خوب نشه ...
اثر باید از خود نویسنده جوان تر باشد
نمایش نامه فرشته ای با کفش های اسکیت را سال ها پیش نوشته و جوایز مختلفی را نیز برده بودم. اخیرا بچه های دانشگاه علوم پزشکی در کارگاه بازیگری من شرکت کردند و گفتند که ما می خواهیم اثری از خودت را کار کنیم. اما آن اثر زبان سال 73 را داشت و باید زبان جدیدی را وارد آن می کردم و طبعا نام آن را نیز عوض کردم قبلا نامی شبیه صداهای نزدیک از صفدر به صفورا، سینما، دوچرخه بود وقتی دوباره به آن وارد شدم دیدم که ...
ماجرای پسری که به اشتباه گروگان گرفته شد
آرمان - به گزارش آرمان به نقل از ایلنا، پسر جوان 29 ساله ای که در نجاری فعالیت می کند، دو شب گذشته توسط چند نفر در شهرک گلستان محدوده بهارستان توسط چند نفر گروگان گرفته می شود، اما بعد از گذشت ساعتی توسط پلیس آزاد می شود. محمد در گفت وگو با خبرنگار ایلنا درباره این ماجرا گفت: شب گذشته حوالی ساعت 20:40 به منزل دوستم رفتم و هنگام بازگشت از منزل او در شهرک گلستان محدوده بهارستان در انتهای ...
صدقیانی: آرزوی ما این است پدر و مادرمان بازی ما را ببینند
شد تا با نسیمه غلامی کاپیتان تیم ملی و آرزو صدقیانی بازیکن ارزشمند کشورمان به گفت وگو بنشینیم. متن این گفت وگو را در زیر می خوانید: از حال و هوای خانواده و دوستان و البته محله تان بعد از موفقیت و قهرمانی بگویید. واکنش ها چطور بود؟ غلامی: پدر و مادرم از خوشحالی گریه می کردند. مادرم می گفت دوستان 15 سال پیش او تماس گرفته و تبریک گفته اند. این برای من ارزش داشت اینکه ...
انتقام عجیب پسر معتاد از دختر مورد علاقه اش
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از جام جم؛ اوایل اردیبهشت امسال مردی با حضور در پلیس آگاهی تهران از مردی به اتهام سرقت گوشی تلفن همراهش شکایت کرد. شاکی به افسرتحقیق گفت: من درجنوب تهران در حرکت بودم که مرد موتور سوار راهم را سد کرد. او در حالی که چاقویی به دست داشت به من حمله ور شد و با قاپیدن گوشی ام فرار کرد. با این شکایت ماموران در جست وجوی سارق فراری بودند تا این که افراد ...
گونه های مختلف شاخ دانشجویی را بشناسید/ فصل مشترک احمدی نژادیسم و اصلاح طلبی!
گوشی بیدار شدم و دیدم طبق معمول، بابا پشت خط هستند. گوشی را جواب دادم که بعد از خوش و بش گفتند: بیا پایین! کدوم پایین؟ دم در خوابگاه. تعجب کردم! دوباره پرسیدم؛ گفتند: بیا پایین من منتظرم . رفتم و بابا را دم در خوابگاه دیدم؟! بعد از احوال پرسی، بابا در صندوق عقب را بالا زد و مقدار زیادی مواد خوراکی، که البته همه سیاهی لشکر بودند برای رساندن سیب زمینی و پیاز ها به دست من، را دیدم؟! از تعجب ...
پیرلو : همیشه می دانستم فوتبال، سرنوشت من خواهد بود
العاده ای داشتم. با ماتزونه پستم را عوض کردم و از پست ترکوارتیستا به پست بازیساز در جلوی مدافعین رفتم. بعد با کارلو آنچلوتی کار کردم، یک برادر. با این حال، بالاتر از همه آنتونیو کونته بود. خیلی خوش شانس بودم که با او در زمان درستی و مناسبی کارکردم؛ یعنی بعد از خداحافظی در میلان در سال 2011٫ کونته چیزهای زیادی به من آموخت. هر کدام از مربیانم، چیزهایی به من یاد دادند. مرد انگلیسی، روی هاجسون در اینتر مرا پیرلا (در زبان ایتالیایی به معنی احمق) صدا می کرد. به خاطر مشکلات زبانش این را می گفت چون زیاد ایتالیایی بلد نبود. ...
دروازه بانی که از طرف پرسپولیسی ها تهدید شد
می داشتم.این اصل قضیه است از اول تا الان.من دو سال است که دارم می گویم اگر اتفاقی برای باشگاه پرسپولیس افتاد از چشم من نبینید. من به این باشگاه علاقه داشتم که از جیب شخصی ام به پیکان چک دادم تا به پرسپولیس بیایم.فقط هم می گویند که ما به هواداران می گوییم. هواداران هم شما را می شناسند هم من را. خجالت بکشید و سعی نکنید که سر من را کلاه بگذارید.من تا الان بخاطر آقای گرشاسبی که آدم با شخصیتی است به باشگاه پرسپولیس رفتم اما بقیه آدم هایی که آنجا هستند حساب شان فرق می کند.تا الان هم فقط به خاطر آقای تاج و گرشاسبی راه آمده ام اما از این به بعد کسی از من انتظاری نداشته باشد. ...
ماجرای یک آدم ربایی مرموز در تهران !
پسر جوانی را دیدند که مدعی بود توسط سه مرد جوان ربوده و به آن خانه منتقل شده است. بدین ترتیب پسر جوان آزاد شد و پرونده ای در این خصوص در دادسرا تشکیل شد.پسر جوان ایران گفت: ساعت 8:45 دقیقه شب در حال صحبت با تلفن همراهم در شهرک بهارستان بودم که ناگهان مردی ناشناس اسلحه کلتی را پشت سرم گذاشت. یکی هم با شوکر به پایم زد. مرد ناشناس که اسلحه به دست داشت با همدستی دو نفر دیگر مرا با زور سوار بر پرایدی ...
شکارچی ترسناک توریست های خارجی در ایران + عکس
بیمارستان رفت، اطلاع داری؟ نه، چون وقتی کیف را قاپیدم دیگر به عقب نگاه نکردم و نمی دانم چه اتفاقی برای او افتاد تا این که دستگیر شدم. خانواده ات از سرقت ها خبر داشتند؟ نه، ولی می دانستند آخرین بار به خاطر سرقت به زندان رفتم. آخرین بار کی از زندان آزاد شدی؟ یک سال است که از زندان آزاد شدم. فکر نمی کردی سرقت ها باعث بدنامی ایران شود؟ آن موقع به هیچی فکر نمی کردم اما پس از دستگیری تازه فهمیدم چه اشتباهی کردم. از لطف شما سپاسگزاریم! اتصال ناموفق! لطفا بعدا سعی کنید. این نشانی ایمیل قبلا ثبت شده! ...
فرار دختر جوان مشهدی قبل از عقد + جزییات
خیابانی اطلاعی داشته باشم به دلیل نیازهای روحی دوران جوانی با همه وجودم دلباخته سروش شدم و به این ارتباط ادامه دادم آن قدر در قهقرای عشق های خیالی فرو رفته بودم که خوشبختی ام را فقط در دستان سروش می دیدم. همزمان با پایان تحصیلاتم خانواده سروش به خواستگاری ام آمدند اما پدرم از چند سال قبل قول ازدواج مرا به برادرزاده اش داده بود. به همین دلیل خانواده ام با ازدواج من و سروش مخالفت کردند. این درحالی ...
حمله به دختر 22 ساله توسط عاشق سینه چاکش !
خواستگاری ارشیا پاسخ منفی می دهد. با افشای این ماجرا ارشیا که بعد از حمله خونین گریخته بود، بازداشت شد. پسر عاشق پیشه به زخمی کردن دختر مورد علاقه اش اعتراف کرد. بعد از چند روز و در حالی که سحر بهبود نسبی یافته بود از ارشیا شکایت کرد. به این ترتیب این پسر در شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و با توجه به میزان جراحت ها به زندان و پرداخت نصف دیه محکوم شد. اما این حکم ...
عصیانگری که بخت یارش بود
اینکه تنها به روایت واقع گرای خود فکر کند، به سوی نوعی فاصله گذاری از نوع برتولت برشتی آن رفته است. با تماشاگرها به طور مستقیم سخن می گوید. قصد ندارد چیزی را به صورت پنهان به خورد تماشاگر بدهد، بلکه تلاش دارد رو بازی کند. در جای دیگری از نمایش گفت وگویی بین ژنرال فلیکس باریوز و هنری شولتس درباره فرد بازداشت شده انقلابی در می گیرد که گویا قدیس است: فلیکس: این مرد انقلابی است و مسئولیت دارد ...
تصمیم برای بارداری، حتما باید بچه دار شم؟
که اکنون مادر دو پسر کوچک است می گوید "من در دبیرستان برای فرار از نگهداری کودک، غذا سرو می کردم. اما متوجه شدم که واقعاً مادر شدن را دوست دارم." اغلب مردم و به ویژه زنان طوری بزرگ شده اند که انتظار داشته باشند روزی پدر یا مادر شوند. دختران و زنان از عروسکهای نوزاد گرفته تا مادران بچه به بغل با تصاویر و انتظاراتی احاطه شده اند که والدین، همسالان، مذهب، تبلیغات و رسانه ها برای آنها ...
دلتنگی عاشقانه های پدر و مادر شهید برای علیرضا
...، علیرضا دومین فرزند خانواده بود. زمان جنگ روستای قلعه سید از توابع دزفول زندگی می کردیم. پیش از آنکه علیرضا متولد بشود یک دخترسقط کرده بودم، نذر کردم اگر خدا فرزندی به من عطا کند اسم او را علیرضا بگذارم و به مشهد ببرم. بعد از پایان دوران دبیرستان وارد حوزه علمیه شد. علاقه بسیاری به طلبگی داشت در وصیت نامه خودش ذکر کرده، برادرم اگر امکان بود یکی از فرزندانت را به حوزه علمیه بفرست. در ...
مقتول پس از 27 سال به خوابم آمد و گفت همه چیز را لو بده + جزییات
کنارش قرارداشت کتک می زد. آن جوان فریاد می زد مرا ربوده اند، کمکم کنید. وی افزود: او بشدت کتک خورده بود. همان موقع مرد آدم ربا سر او را به زیر صندلی برد و فریاد زد آرام باش وگرنه تو را می کشم. با نوه عمه ام حرف زدم و تصمیم گرفتیم خودرو را تعقیب کنیم اما حوالی میدان جمهوری خودروی آدم رباها را گم کردیم. صبح به کلانتری نواب رفتم و ماجرای آن شب را گزارش دادم. حوالی محل کارم در بازار صفویه که ...
ماجرای وحشتناک قتل همسر با تبر
پرونده شان بود. پس از میانجیگری چند نفراز اقوام، شوهرش قول داد دیگر او را اذیت نکند و هزینه زندگی و خرجی هم به او بدهد. بنابراین زن نیز قول داد اگر شوهرش به تعهداتش عمل کند از شکایت خود صرف نظر می کند اما انگار این مرد همه گفته هایش دروغ بود. او همسرش را به خانه بازگرداند و به قتل رساند. این در حالی بود که مرد زخمی هنگام انتقال به بیمارستان اعلام کرده بود که با تبر همسرش را کشته و بعد دست به خودکشی زده است. قرار است متهم پس از بهبود حالش برای تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل شود. باشگاه خبرنگاران ...
گرفتاری شوم خانم روانشناس وقتی به خانه مجردی پسر روانی رفت
منزلش رفتم و با او صحبت کردم و دلداری اش دادم. او ادامه داد: بعد از چند روز او مجددا از من خواست تا به عیادتش بروم. من هم به منزل وی رفتم و او تعدادی عکس از من تهیه کرد و الان من را تهدید کرده چنانچه تن به خواسته های شیطانی اش ندهم تصاویرم را در فضای مجازی منتشر خواهد کرد. بنابه این گزارش، با توجه به حساسیت موضوع و دستور مقام قضائی، متهم در منزلش دستگیر و در تحقیقات انجام شده توسط کارآگاهان پلیس فتا به جرم خود اعتراف و روانه دادسرا شد. انتهای پیام ...
دل به دریا می سپرند
هیجان رو می خوری. گول آرامش و سکوتش رو. اینجا پسر به دنیا میای، چاره نیست جز که راهی دریا بشی. اینجا درس بخونی که چی بشی؟ دریا برای همه اینجا نون داره؟ مثلا 20 سال رو دریا بمونی مایه اش چربه؟ خیلی رفتی بالا. کسی به 20 سال نمی رسه رو دریا. از 100 نفر شاید 10 نفر 20 سال رو دریا مونده باشن. میرن کار دیگه. میرن نگهبانی. خانواده من، همه رو دریا بودن. بابام که دریا رو ول کرد، باقی ...
آدم ربا، قمارباز بازنده را گروگان گرفت تا خانواده اش را تلکه کند
وجو کردند و متوجه شدند اصلا چنین فردی بازداشت نشده است بنابراین ظن پلیس نسبت به اینکه احتمالا آشپز حرفه ای در دام یک مأمور قلابی باشد، برانگیخته شد. تا اینکه چند روز بعد زن جوان به مأموران خبر داد فردی با او تماس گرفته و درخواست کرده 50 میلیون تومان پول بدهد تا شوهرش آزاد شود. هرچند مأموران اوضاع را تحت کنترل داشتند، اما آدم ربایان مرتب دریافت پول را به تعویق می انداختند و سعی می کردند هیچ ردی از ...
چاقوکشی خواستگار سمج: با جواب رد دختر مورد علاقه ام، دیوانه شدم
خواهد با من رابطه داشته باشد. متهم گفت: چندبار مقابل دانشگاه رفتم تا او را ببینم، اما هربار با بی محلی از من می خواست که بروم. آن قدر عصبی و ناراحت شدم که کنترل خودم را از دست دادم و روز حادثه او را با چاقو زدم، اما حالا از کارم پشیمان هستم. با توجه به اینکه دختر جوان از مرگ نجات پیدا کرده بود، پرونده به خاطر ضرب وجرح عمدی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم بعد از ...
بخشش عامل قتل در چهارشنبه سوری
به چاقویی که روی زمین افتاده بود خورد. من چاقو را برداشتم و یک ضربه به سینه پسر افغان زدم. وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود ادامه داد: باور کنید من علی را نمی شناختم. فقط وقتی صدای فریادهای کمک خواهی دوستم را شنیدم دستپاچه شدم و برای کمک به او رفتم. من قصد قتل نداشتم و فقط می خواستم مرد افغان را بترسانم. این متهم در حالی که بشدت اشک می ریخت به پای پدر و مادر مقتول افتاد و التماس ...
ماجرای مشاهده صحنه قتل در 27 سال پیش
پراید شده و راهی منزل من در خیابان جمالزاده شدیم، من و پسر دخترعمه ام داخل خودرو مواد مخدر نیز مصرف کردیم که در خیابان گلشن متوجه شدم سرنشینان یک خودروی پیکان در حال کتک زدن یک پسر جوان هستند؛ ما پیکان را تعقیب کرده اما در نهایت آن را گم کردیم . وی افزود: بعد از این اتفاق، من پلیس را در جریان قرار دادم و فردای آن روز وقتی به محل کار خود در بازار صفویه (روبه روی پارک ملت) رفتم، دیدم سه زن ...
بررسی 2 پرونده مرگ مشکوک
اعضای خانواده زن فوت شده گفت: ما از پرسنل کلینیک درمانی بخاطر تزریق مرگبار به مادرم شکایت داریم. با طرح این شکایت پرونده به دستور بازپرس دادسرای امور جنایی تهران برای بررسی به دادسرای جرائم پزشکی فرستاده شد. تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد. در حادثه دیگری ساعت 23و40دقیقه شامگاه سه شنبه مأموران کلانتری 106 نامجو خبر سقوط مرگبار مرد جوانی را به بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران اطلاع دادند ...
این مرد خطرناک طعمه هایش را با آبمیوه مسوم می کرد
منزل او را نیز تا میدان آرژانتین برسانم ؛ در میانه ی مسیر بودیم که مهدی با خوراندن چای مرا بیهوش کرد ؛ زمانیکه به هوش آمدم در بیمارستان بستری بودم و آنجا بود که متوجه شدم مهدی پس از بیهوش کردنم اقدام به سرقت خودرو شخصی پراید و همچنین سرقت عابربانک و برداشت مبلغ یک میلیون و 500 هزار تومان از داخل حساب کرده است " .مالباخته پس از حضور در پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان عنوان ...
آخرین وضعیت درمانی قربانی اسیدپاشی تبریز +تصاویر
مریم درباره این حادثه تلخ می گوید: یازده سال با همسرم زندگی کردم و حاصل این زندگی یک پسر 6 ساله است. اما همیشه اختلاف و دعوا و درگیری در زندگی ما جریان داشت. چندین بار تصمیم گرفتم طلاق بگیرم، اما باز وساطت خانواده و امیدی که می دادند مانع این کار شد و برگشتم سر خانه اول. من اهل زندگی بودم، نمی خواستم زندگی ام خراب شود و تمام سعی ام را کردم که خانواده ام را حفظ کنم، اما او اصلاً اهمیت ...
تجربیات ده ساله یک ناشر جوان/کار ناشر مدام به مو بند است
...> * در خیابان انقلاب بود؟ بله؛ کتابفروشی شیوا بود. پس از آن هم در چند کتابفروشی دیگر کار کردم. حدود 7 سال که گذشت، تجربیاتی جمع کردم و سختی هایی هم کشیدم. سپس وارد کار توزیع کتاب شدم. * یعنی خودتان پخشی راه اندازی کردید؟ بله. چند سالی فعالیت کردم که ورشکست شدم و دوباره از نو شروع کردم. پس از ورشکستگی ام وارد بازار دیگری شدم. البته ورشکستگی ام رقم چندان بزرگی نبود ...
از نای جان...
دست آورد. حاج مهدی با آوازخوانی پسر موافق نبود تا اینکه بعد از دیدار با استاد احمد عبادی نوازنده نامی سه تار، دلش قرص شد که پسر بی راهه نرفته و به این کار او رضایت داد اما از او خواست که بخشی از تلاوت هایش را منتشر کند. حاج مهدی شجریان در سال 75 درگذشت و پسر در مراسم ختم پدر بار دیگر قرآن خواند و دو سال بعد از آن آلبوم به یاد پدر را منتشر کرد، کاری که پدر از او خواسته بود. شجریان می گوید: پدر ...