سایر منابع:
سایر خبرها
به شب حادثه و می گوید: نفسیه از اینکه پس از مدت ها فرصتی پیدا شده تا در کنار فامیل باشیم در پوست خود نمی گنجید و آن شب خیلی به او خوش گذشت. حدود ساعت 12 شب به منزل برگشتیم و نفیسه رفت تا مسواک بزند و بخوابد که متوجه شدم حالت تهوع دارد و کمک می خواهد. داخل سرویس بهداشتی شدم و از من خواست تا کمک کنم بنشیند و کمی او را ماساژ دادم تا شاید حالش بهتر شود اما هوشیاری خود را از دست ...
قلب به حالت طبیعی خود بازگردد. مرتضی از روزهایی گفت که تصمیم داشت زندگی جدیدی را آغاز کند و همسرش با همه شرایط بیماری اش بازهم او را برای زندگی مشترک انتخاب کرد. قبل از این بیماری به خواستگاری دختر مورد علاقه ام رفته بودم و این بار با دانستن اینکه به بیماری سختی مبتلا شده ام به خانه آنها رفتم و موضوع را به او و خانواده اش گفتم. همسرم از من خواست تا به او برای فکر کردن فرصت بدهم و چند روز ...
، شب رضا اتاق بالایی می خوابید، پدرم عادت داشت شب ها در و پنجره ها را قفل کند. انگار همیشه از یک دزد خیالی می ترسید بی خبر از آنکه دزد اصلی را در اتاق امن خانه اش جای داده است. آن شب هم وقتی پدربزرگ و مادربزرگم از خانه ما رفتند، پدر در و پنجره ها را قفل کرد و مطمئن شد که کسی وارد خانه نمی شود. همه خوابیدیم. وقتی مادر از آن قرص هایی که برایش خواب راحت می آورد به ما می داد، می فهمیدم که ...
معروف دربار خسرو پرویز ریشه: فارسی بامداد معنی: مدت زمانی از هنگام روشن شدن هوا تا طلوع آفتاب و یک یا دو ساعت بعد از آن، صبح، صبا؛ اسم پدر مزدک ریشه: فارسی باهر معنی: درخشان، تابان ریشه: عربی بهدین معنی: پیرو آیین زرتشتی ریشه: فارسی بهشاد معنی: نیکوی شاد؛ مرکب از به (بهتر یا خوب) + شاد ریشه: فارسی ...