سایر منابع:
سایر خبرها
سه جنایت به خاطر سوء ظن به همسر
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، رسیدگی به این پرونده از ظهر بیست وهفتم تیر سال 90 به دنبال تماس تلفنی با کلانتری 24 کمالشهر دردستور کار مأموران پلیس قرار گرفت. مأموران با حضور در محل جنایت با اجساد دو زن و یک مرد رو به رو شدند که با اصابت ضربه های چاقو کشته شده بودند. بلافاصله یوسف رضایی بازپرس کشیک قتل وسرگرد صفایی رئیس دایره جنایی پلیس آگاهی به محل جنایت آمدند. این در حالی بود که ردپای ...
چگونه توجه امام زمان(عج) را به خود جلب کنیم
را روز بگذارد. بعد می گویم: چند شبی، می گویند: شب نبود، الآن روز است. لذا باید بگویم: چند جلسه ای که هم شامل روز باشد و هم شامل شب باشد. امشب به دلیل اینکه بالاخره شب جمعه برای دعا خط ویژه می روند. توسل، عین توحید است ماه رمضان برای دعا خط ویژه می روند، می خواهیم در مورد امام زمان و دعا صحبت کنیم. در مفاتیح و کتاب های دیگر یک سری دعاها مخصوص امام زمان است مثل دعای ندبه، دعای عهد ...
به نجمه داروی خواب آور دادم، نجمه خوابید و من....
، نامادری برای مخفی ماندن رازش، دختر 20 ساله را با آمپول هوا به قتل رساند و جسدش را داخل خانه خرابه ای دفن کرد. پیام هایی که او پس از این جنایت برای خواهر مقتول می فرستاد راز قتل را برملا کرد. سکانس اول: فرار چهارشنبه 12 اردیبهشت امسال، مرد میانسالی هراسان به کلانتری ای در بافق رفت و از فرار شبانه دخترش خبر داد. پدر نجمه در تحقیقات به افسر پرونده گفت: نجمه دختر آرامی است اما گاهی اوقات ...
این مرد مسافران زن را در قلهک و قیطریه سوار می کرد و... + عکس
ماجرای جرایم سیاه این متهم اوایل دی سال گذشته همزمان با شکایت دختر جوانی در پلیس آگاهی تهران فاش شد. وی به افسر تحقیق گفت: امروز در محله قلهک تهران سوارخودروی پژو405 شدم تا به محل کارم بروم که راننده ای مرا ربود و داخل خودرو اش مورد آزار و اذیت قرار داد. او پول و طلاهایم را دزدید و بعد رهایم کرد. هنگام فرار متهم توانستم شماره پلاک خودرو را به خاطر بسپارم. ماموران مالک خودرو ...
مرد متاهل ساعت 3 بامداد، دختر 14 ساله همسایه را به خانه اش برد
دیدنش بروم که دستگیر شدم. کارآگاهان وقتی ادعای دختر جوان را شنیدند و مشخص شد که مرد جوان قصد داشته با این داستانسرایی ایدزی فریبا را برده خودش کند. در ادامه کارآگاهان برای دستگیری امیر وارد عمل شده و روز 18 مرداد ماه این مرد شیطان صفت در عملیات غافلگیرانه پلیس در خانه اش دستگیر شد. امیر ابتدا منکر این اقدام شیطانی بود اما وقتی در تناقض گویی هایش گرفتار شد لب به سخن باز کرد و گفت: چون نمی خواستم فریبا از دستم شکایت کند و از این ماجرا به همسرم حرفی بزند این داستان ویروس ایدز را مطرح کردم. انتهای پیام ...
چند روایت ناگفته درباره امام جمعه فقید ارومیه
شده بودم و می دانستم اگر بخوابم برای نماز شب بلند نخواهم شد. در گوشه ای دراز کشیدم و همان لحظه خواب چشمانم را گرفت. صبح وقتی بیدار شدم، هوا روشن شده بود. حدود نیم ساعت به طلوع آفتاب مانده بود که فوری نماز صبح را به جا آوردم. بعد متوجه شدم آن دو زندانی کرد که دیشب آورده بودند، نیستند و از زندان فرار کرده اند. با این که دو نفر نگهبان هم آن جا بودند و در طویله را هم بسته بودند. هنگامی که نگهبانان ...
شیخ شریف تا لحظه جداشدن سرش ذکر می گفت
که این ماجرا را دیده و برای تاریخ تعریف کرده، عبدالرضا آلبوغبیش است که همراه شیخ اسیر می شود، 13 گلوله می خورد و به طرز معجزه آسایی زنده می ماند تا امروز روایتگر حماسه آفرینی یک روحانی انقلابی باشد. در سالروز آزادسازی خرمشهر، گفت وگوی جوان با جانباز عبدالرضا آلبوغبیش را پیش رو دارید. چند سال پیش کتابی از زندگینامه شما منتشر شده است به اسم جای امن گلوله ها . این گلوله ها کجا هستند که ...
فیلم های تلویزیون در تعطیلات آخر هفته
در اندیمشک کلید خورد و تیرماه 1395 فیلمبرداری اش پایان یافت. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: ویلایی ها قصه خانواده های فرماندهان سپاه و ارتش در سال 1365 است. عزیز زن 50 ساله ای است که همراه نوه هایش وارد مجموعه ویلایی ها می شود. الیاس نزد راننده بسیجی است که هر وقت وارد مجموعه می شود همه نگران این می شوند که شاید خبر شهادت یکی از فرماندهان را بدهد. پس از مدتی سیما که عروس عزیز است از تهران می آید تا بچه های خود را به خارج از کشور ببرد. طناز طباطبایی، پریناز ایزدیار، آناهیتا افشار، ثریا قاسمی و صابر ابر بازیگران این فیلم هستند. ...
زن و دختر تهرانی قربانی مسافرکش قلابی
مشخصات متهم تحت تعقیب گفتند او آنها را مورد آزار و اذیت قرار داده است. یکی از آنها دختر جوانی بود که به خاطر حادثه ای که برایش اتفاق افتاده بود دچار تب و لرز و مشکلات روحی شده بود. او گفت: به عنوان مسافر سوار خودروی متهم شدم اما چند لحظه بعد او برایم چاقو کشید و با تهدید مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. آن روز من روزه بودم و به او التماس کردم که رهایم کند اما فایده ای نداشت و او بی توجه به ...
دستگیری مدیر شرکت در مقابل عشوه گری منشی
. خانمی را دیدم که می خواست کسی به درد دلش گوش فرا دهد. بسیار پریشان و آشفته بود، با دیدن من به مانند برق به سویم آمد. خانم ببخشید باید با شما صحبت کنم. خواهش می کنم به درد دل من گوش کنید، التماس می کنم. به داخل اتاق دعوتش کردم، نشست، چند لحظه ای سکوت فضای اتاق را فرا گرفت. سرش را پایین انداخته بود. اندامش به لرزه افتاده بود. گریه سکوت را شکست به مانند ابربهاری گریه می کرد.گویی آرامش با او ...
محموله مشروبات الکلی بی صاحب
.... گاهی لوازم صوتی و تصویری و گاهی میز تلویزیون و برخی اوقات مواد خوراکی. به صورت قاچاق؟ خیر، من در این 25سال به غیر از این یک مورد تاکنون دست به قاچاق نزده ام. اما در پرونده ات یک مورد سابقه کیفری برایت ثبت شده است، توضیحی داری؟ چهار سال پیش طبق درخواست یکی از دوستانم یک بار سیگار از ترکمنستان به ایران آوردم که مأموران من را دستگیر کردند و متوجه شدم بار قاچاق است ...
مادر معصومه ابتکار: از خدا خواسته ام با لبخند بمیرم
نشانی از یک خیریه ندارد، نه تابلویی، نه نامی و نه تبلیغی. پلاک 5، در میانه کوچه است؛ کوچه ای با ساختمان هایی که نفس شان از پیری، درحال بندآمدن است. خانه قدیمی است، با حیاطی پر از گل که در دو طرف پله های پهن وسط حیاط خودنمایی و شما را به در چوبی زیبا و قدیمی ای راهنمایی می کنند تا پای صحبت های فاطمه برزگر بنشینید. او می خواهد قصه بنیاد خیریه زینب کبری(س) را روایت کند؛ بنیادی که از سال 57 با هدف ...
مرد متجاوز با شلوار زنانه!
به گزارش شیعه نیوز ، مرد هوسرانی که پس از آزادی از زندان دست به آدم ربایی و آزار و اذیت زنان و دختران جوان در پوشش مسافربری می کرد با شلیک گلوله پلیس دستگیر شد. به گزارش خبرنگار ما، اوایل دی سال گذشته بود که زنی وحشت زده به اداره پلیس رفت و از مرد جوانی به اتهام آدم ربایی و آزار و اذیت شکایت کرد. زن جوان در حالی که از شدت ترس دست و پایش می لرزید، گفت: ساعتی قبل از خانه ام بیرون ...
300 میلیون تا رهایی از اعدام
به گزارش ذ اکرنیوز، 6 سال پیش بود که به جرم قتل پا به زندان گذاشت. درست زمانی که 18 سالش تمام شده بود. در یک درگیری خیابانی مُهر قاتل به پیشانی اش خورد. در راه برگشت به خانه شان بود که درگیری مادرش با یک مرد و زن، او را به یک قاتل تبدیل کرد. برای دفاع از مادرش وارد دعوا شد و در آن مهلکه دعوا و درگیری دست به چاقو شد. چاقویی که برای یک دستفروش بود. می گوید هدفش تنها ترساندن طرف مقابل ...
شیخ همیشه مسلح ، به روایت رسول جعفریان
دیگر از دست او خسته شده نیمه شب به خانه او می آید و به او می گوید برویم پاسگاه قدری با هم صحبت کنیم. آقای حسنی که احساس می کند کلکی در کار است به بهانه وضو به اتاق دیگر رفته سلاحش را برداشته از خانه می گریزد. رئیس پاسگاه نیم ساعتی معطل می ماند و بعد با پرخاش به خانواده ایشان از آنجا می رود (ص 95). بدین ترتیب او مدتها در کوه های ماه داغی می ماند. بعد مخفیانه به روستا آمده اما شبها جای دیگری می خوابید ...
خونین شهر، چشم انتظار خرمشهر
ماجرا درد داشت؟ صدام با مردم دشمنی داشت، نه فقط با حکومت ایران؛ به همین خاطر هرجا را که دستش می رسید می زد. وقتی جنگ تمام شد و برگشتیم، یک خانه سالم در شهر نمانده بود. یک سال از درسم عقب افتاده بودم. 24سالم بود که به خرمشهر برگشتیم. پدرم دیگر بازنشسته شده بود. شهر پر از مین بود. هنوز هم گاهی خبری از انفجار مین در شلمچه می رسد. 30سال از جنگ می گذرد. دوست دارم شکل و شمایل شهر به سال های پیش از جنگ ...
رابطه نامشروع زن مطلقه با مرد غریبه | مادرم را با مرد غریبه دیدم در حالی که ....
به نقل از رکنا، دختر 17 ساله که در جست و جوی راهی برای آزادی مادرش بود در حالی که عنوان می کرد اکنون نمی دانم به حال خودم بگریم یا برای پدر و مادرم افسوس بخورم به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: پدرم مرد معتادی بود که همه پول هایش را پای منقل دود می کرد و همین موضوع ریشه تمام اختلافات بین او و مادرم بود. مشاجره و نزاع های آن ها پایانی نداشت به طوری که هیچ کدام از خواسته خود کوتاه نمی آمدند این ...
سوء استفاده از خلاء عاطفی دختر نوجوان
ناراحت شده بود و من بعد از گفته های عمه ام متوجه شدم مرد میان سال قصد سوءاستفاده از من را دارد و شکایت دارم. این مرد پدرم را هم می شناخت و می دانست که پدرم چندسالی باید در زندان باشد به همین خاطر هم به من پیشنهاد دوستی داد. در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد؛ او گفت: لیدا دختر کوچکی بود که به خاطر شرایط بد زندگی اش دلم برای او می سوخت و برای اینکه تا بیرون آمدن پدرش از زندان از او مراقبت ...
همه کارهای سعید رنگ خدایی داشت/ آرزویش این بود که نحوه شهادت حضرت زهرا (س) را درک کند
روانشناسی دانشگاه قزوین بودم و آقا سعید دانشجوی سال دوم رشته حسابداری دانشگاه دلیجان بود. پدر آقا سعید از مادرم درباره فرزندانش می پرسد و به نحوی موضوع بنده را مطرح می کند که آنجا از مادرم اجازه خواستگاری می گیرند و پس از مشورت با من به خانه ما می آیند. همسر شهیدم بسیجی فعال و هیاتی بود. همیشه از خاطرات بسیجی بودنش برای من تعریف می کرد که شب ها برای گشت به محله می رفتند. از آموزش های ...
تجاوز به عروس جوان توسط دو مرد در رستوان جاده جاجرود
مانند برادرهایم می دانستم. به همین خاطر به آنها اعتماد داشتم اما وقتی به طبقه بالای رستوران رفتم از دیدن آنها شوکه شدم. آنها بدون توجه به التماس های من مرا آزار دادند. آنها حتی می خواستند مرا خفه کنند که از ترس سکوت کردم. این زن ادامه داد: مدتی پیش خواهرشوهرم ماشین امیر را قرض گرفته و به او پس نمی داد به همین خاطر امیر و احمد و خانواده شوهرم با هم اختلاف داشتند و پرونده ای نیز در این ...
مهرداد ناخواسته مرگ دختر بچه را رقم زد
صبح ساحل ، حوادث - اعظم رام هنوز در شوک روز حادثه است و برایش باور پذیر نیست که باعث مرگ دختر بچه ای شده باشد ،دختری که بر اثر استنشاق سم ناشی از سمپاشی طبقه بالا ساختمان، جانش را از دست داده است... مهرداد 51 ساله که دارای شرکت سمپاشی بود هنوز مبهوت حادثه پیش آمده در 5 سال گذشته است، انگار پس از گذشت این سالها ، هنوز در کابوس وعمق تاریکی به سر می برد و به خود می گوید چرا در یک لحظه ...
نگاهی به رمان مردی به نام اوه کتابی پرفروش در ایران
...: مردی به نام اُوِه ؛ و بعد من ادامه می دهم: من و همسرم یک بچه کوچک در خانه داشتیم و من شب ها و آخر هفته ها، مقاله می نوشتم. در کنار آن همچنان به عنوان یک روزنامه نگار کار می کردم. همسرم شاخص اندازه گیری نوشته هایم است. وقتی او هنگام خواندن نوشته هایم می خندد، آنگاه می دانم که آن اثر موفق است. در اینجا شما می گویید: همه قهرمانان کتاب شما تقریبا عجیب و غریب هستند. همه آنها موشکاف ...
واکاوی پرونده قتل زن توسط مرد عصبانی
پزشک قانونی ببرد تا مطمئن شود آدم سالمی هستم. یک روز که از خانه خارج شد، من هم علی را برداشتم و پیش مادرم رفتیم. جمشید و احمد را می شناسی؟ جمشید را نه اما احمد خواستگارم بود. من او را ندیده ام و اسمش را پدرم به زبان می آورد. من را از او خواستگاری کرده بود. پدرت چرا مادرت را کشت؟ پدرم به همه کس و همه چیز شک داشت. زن اولش را هم به خاطر همین شک طلاق داد ...
خرمشهر با سوگ و هلهله آزاد شد
احمد محمدتبریزی سوم خرداد برای خرمشهری ها یک روز ویژه و فراموش نشدنی است. روزی پر از احساسات خاص و ناب که در آن اشک شادی مردم با غرور و هیجان پیروزی و حسرت روزهای گذشته و بازگشت به خانه و کاشانه همراه شد و تجربه ای تکرارنشدنی را برایشان به همراه آورد. متن پیش رو برشی از کتاب جدید و در دست انتشار بهناز ضرابی زاده، به مناسبت سوم خردادماه روز آزاد سازی خرمشهر است که به صورت اختصاصی در اختیار ...
قاتل ندا بیمار بود، محاکمه برگزار نشد
دستگیری این مرد راز جنایت فاش شد. میوه فروش معتاد که مردی 41ساله به نام علی اصغر است در اعترافاتش گفت: آن شب همسر و فرزندانم در خانه نبودند که با دیدن ندا، درحالی که زنبیل قرمز رنگی در دست داشت و به خانه شان برمی گشت، وسوسه شدم. قبلا هم او را دیده بودم و خانواده اش را می شناختم. وقتی ندا نزدیک شد به بهانه دادن غذا او را به خانه ام کشاندم و مورد آزار و اذیت قرار دادم. ندا گریه کنان گفت که ...
یادکردی از سردار رشید اسلام محمد بروجردی/بیم آن می رود که زحمات شهدا به هدر رود
سرویس فرهنگی شهدای ایران :محمد بروجردی در سال 1333 در روستای دره گرگ از توابع شهرستان بروجرد، در خانه ای محقر اما مصفا به عشق و نور الهی و ولایت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به دنیا آمد. وی در 6 سالگی پدرش را از دست داد و مادرش با همه مشکلات و سختی هایی که وجود داشت، تمامی هم و غم خود را برای تربیت وی به کار بست. ناجی کردستان / 3 داستان درباره یک شهید محمد در 7 سالگی ...
سوءاستفاده مرد میانسال از دختر 13 ساله
زندان افتاد و مادرم از او جدا شد، بعضی شب ها در خانه مادرم و بعضی شب ها در خانه دوستانم و گاهی اوقات هم در خانه عمه ام می ماندم. تا اینکه مدتی پیش به پیشنهاد یکی از دوستانم با یک مرد 40 ساله آشنا شدم . احمد وقتی شرایط سخت زندگی ام را فهمید به من قول داد کمکم کند . من حتی درباره احمد با مادرم هم صحبت کرده بودم . وی ادامه داد: من بیشتر وقت ها به خانه مرد میانسال می رفتم . او به من مواد مخدر ...
نیمه پنهان قمار فوتبال در ایران
پا را فراتر هم گذاشته اند و مدعی هستند بخشی از پول ها خرج سایت و امور خیریه! می شود تا بر فساد مالی که انجام می دهند پوشش بگذارند.این سایت کاربران مختلف دارد. سن و سال نمی شناسد از کودک هفت ساله تا پیرمرد هفتاد ساله را در این قمار خانه مجازی می توان یافت. یکی از دلایل استقبال افراد، خیال پردازی های مالی است. افراد شرکت کننده می خواهند یک شبه ره صد ساله را طی کنند و پولدار شوند اما سوی ...
روایت تولد یک ناشر/ جلوگیری از عرضه کتاب تقلبی وظیفه ارشاد است
. ماجرا فقط ادبی نیست. بلکه تاریخ و روایت جریان های سیاسی اجتماعی هم در کتاب های این مجموعه درج شده است. * در میزگردی که سال 95 داشتیم، شما گفتید تیراژ کتاب وضع اسف باری دارد و گفتید که داریم به سمت صنعتی شدن می رویم. همچنین گفتید که آینده نشر ایران لاجرم حرفه ای است. حالا ارزیابی تان در این بازه دو ساله چیست؟ به نظرم به سمت بهتر حرفه ای تر شدن رفته و باز هم می رود. یک مثال برای ...
با حجاب احساس غرور می کنیم
باید بازی کنی. در خانه هم مشکلی برای فوتبال دیدن ندارم. آخرین فوتبالی که دیدی و لذت بردی کدام بازی بوده است؟ غلامی: پرسپولیس و الجزیره. مظفر: من هم استقلال و ذوب آهن. صدقیانی زاده: پیگیر که هستیم، اما بیشتر بازی های خارجی شب پخش می شود و ما در اردو خواب هستیم. یادم نمی آید نزدیک ترین بازی کی بوده است. خدا را شکر پدر و مادرم من را حمایت کرده اند. من در خانواده ای ورزشی ...