سایر منابع:
سایر خبرها
. وی در حالی که با یاد آوری شب شوم اشک هایش سرازیر می شود، ادامه داد: آن شب طبق معمول دوستان حمید برای او مواد آورده و حال او نیز کمی بهترشده بود. حمید رفقایش را برای شام، شب نگه داشت و از من خواست تا برای پذیرایی آنان غذا تهیه کنم. پس از صرف شام، شوهرم به اتاق خودش رفت و من سرگرم جمع کردن ظرف ها بودم که یکی ازدوستان بی شرم همسرم دست در بازویم انداخته و سعی کرد که مرا به سوی خودش بکشد. ولی من به ...
آماده کنیم. عابدینی اظهار کرد: بعد از صرف شام بود که شهید نظرپور به همراه تعداد دیگری از همرزمان به گردان ما پیوستند و شبانه با اتوبوس ها به سمت شلمچه حرکت کردیم. وی بیان کرد: به منطقه عملیات رسیدیم و در حال آماده کردن نیروها و دستور حمله فرمانده بودیم که ناگهان متوجه شدیم نیروهای بعثی از حضور ما آگاه شده اند و عملیات لو رفته است. این رزمنده ادامه داد: حملات دشمن به ...