سایر منابع:
سایر خبرها
متن اشعار مطیعی در نماز عید فطر/ای نشسته صف اول! به عدالت برخیز
به قدرت موشکی اوّل منطقه تبدیل بشوند. دشمن می داند که اگر یکی بزند، ده تا می خورَد. پس موشک، مایۀ امنیّت و نقطۀ قوّت است. ببینید؛ دشمن روی مسئلۀ موشکی متمرکز می شود. عدّه ای هم متأسّفانه در داخل با دشمن هم صدا می شوند که آقا چه فایده ای دارد؟ بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیست و نهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه الله) در تاریخ 13/3/1397 [11]. می گویند ما به سمت ایران دست دراز کردیم ...
قتل هم اتاقی، یک شب پس از آشنایی
همین مدت کوتاه درباره نحوه کار در بنگاه صحبت کردیم و شب همانجا خوابیدم. حدودا ساعت 6:30 صبح بود که ناگهان مقتول بالای سرم آمد و مرا بیدار کرد. متهم در توضیح بیشتر گفت: مقتول بی هیچ دلیلی مرا مجبور کرد که وسایل خود را جمع کرده تا مرا از خانه بیرون کند. حتی تهدید کرد که به پلیس زنگ می زند و من که تعجب کرده بودم، علت این رفتار را جویا شدم و نهایتا خواهش کردم که او مبلغ یک میلیون و 500 هزار ...
یادداشت | نگاهی به سکانس تجاوز در سریال "رهایم نکن"
حتی تصورش هم برام غیرممکن بود. من باید انعکاس لحظه های فاجعه بار و دردناک قشری آسیب پذیر و شکننده می بودم. من باید فریادی می بودم که زده نشد. من باید سیلی ای می بودم که اون ها نزدن. باید لمس درد مشترک می بودم. هر چه تلاش کردم و انرژی گذاشتم برای این بود که فرنازهایی که این شب ها دارن قصه شون رو از تلویزیون می بینن، احساس کنن من فریاد درد مشترکشون هستم. با دست های خودمون فرنازها رو خفه نکنیم... ...
اهورا ایمان: دلم گرفت روی پیغام گیر بابک بیات شکل گرفت!
نویسی بلدم و... فردا به منزل شان رفتم و گفت یک ترانه می خواهم که با دلم گرفت شروع شود. بیشترِ آن کار را در دو روز نوشتم؛ اما بریجِ ترانه در نمی آمد و آقای بیات هرچه می نوشتم را نمی پسندید و خیلی مرا اذیت کرد. یک روز از خوابگاه رفتم به سمت تلفن عمومی که بگویم دیگر نمی خواهم در موسیقی حضور داشته باشم. اگر قرار است آخرش بابک بیات شدن باشد که این قدر جدی و عصبانی و سخت گیر، من نمی خواهم! همان لحظه ...
پلیس به دنبال قاتل اصلی خیابان شیان/ شهروندان این قاتل را شناسایی کنند+ تصویر
...: مشغول نماز خواندن در منزل بودم که با کمک خواهی همسایه مجاور که با صدای بلند فریاد می زد، همسرم در منزل را باز کرد؛ در همین زمان دو مرد جوان هراسان از منزل مقتول خارج شدند و مقتول نیز در حالیکه غرق در خون بود تقاضای کمک کرد؛ من به سرعت به کمک مقتول رفته و مشاهده کردم که وی از ناحیه گردن مورد اصابت چاقو قرار گرفته است. بلافاصله با پلیس و اورژانس تماس گرفته و موضوع را به آنها اطلاع دادیم؛ در این ...
امین تارخ و چهره ای کلیشه ای در سریال ها
پوشیدند و به دلیل اینکه صدای خش خش می دهد برای شروع ضبط باید بی حرکت بایستند. دو دست مبلمان توسی و آبی در دو طرف سالن پذیرایی قرار دارد و آشپزخانه و اتاق ها هم در سمت چپ هستند. فریبا متخصص و محمدمهدی عسگدپور روی مبل های توسی که وسط آنها میز مربعی آیینه ای شکل قرار دارد، نشسته و مشغول تمرین دیالوگ ها هستند. کمی که می گذرد بابک بهشاد و محمدرضا هدایتی هم به جمعشان اضافه می شوند. علی دهبان که پیشتر در ...
یادداشت عادل فردوسی پور برای جام جهانی
قهرمانی دارند و همین تقابل قوا، جام جهانی 2018 را جذاب و خواستنی می کند. من همیشه تیم ملی انگلیس را دوست داشته ام. حتی در جام هایی که هیچ ادعایی نداشت. حسی خاص نسبت به این تیم دارم که اجازه نمی دهد نسبت به آن مایوس شوم. هر بار که این تیم پا به رقابتها گذاشته در مورد اخبار آن حساس بودم و در این جام هم همین گونه هستم. البته کارشناسان هیچ بختی برای این تیم قائل نیستند و آن را در میان 4 تیم نیمه ...
کار زشتی که هم اتاقیم با من کرد باعث شد تا....
ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد . سرهنگ حمید مکرم ، با اشاره به اعتراف صریح متهم دستگیر شده به ارتکاب جنایت عنوان داشت : متهم پس از دستگیری صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و در اظهاراتش به کارآگاهان عنوان داشت : "به دنبال کار و خانه بودم ؛ پس از مراجعه به املاک [ مقتول ] ، این شخص از من شماره تماس گرفت و گفت خبرت می کنم . پس از چند ساعت مقتول با من تماس گرفت و عنوان داشت که به ...
دیروز بدترین روز زندگی ام، پس از مرگ مادرم بود
قرارداد بسته بود، رئال نبود. هنوز برای ما مبهم است که چرا لوپتگی نباید فردا روی نیمکت تیم ملی اسپانیا بنشیند! به عقیده من، اقدام روبیالس(رئیس فدراسیون) بیهوده و غیرمنطقی بود. سپس لوپتگی شروع به صحبت کرد: ممنون از رئال مادرید به خاطر اعتمادی که به من داشت. می دانم که سرمربی چه تیمی شده ام. 18 ساله بودم که به تیم دوم رئال پیوستم و سپس تجربه بازی در تیم اول را پیدا کردم. رئال به من ...
مداحی میثم مطیعی در عید فطر 97 + فیلم و متن شعر
صورت دُروغش (او را ناراستی) نیز خوانده اند. 10. امروز جوانان ما توانسته اند به قدرت موشکی اوّل منطقه تبدیل بشوند. دشمن می داند که اگر یکی بزند، ده تا می خورَد. پس موشک، مایۀ امنیّت و نقطۀ قوّت است. ببینید؛ دشمن روی مسئلۀ موشکی متمرکز می شود. عدّه ای هم متأسّفانه در داخل با دشمن هم صدا می شوند که آقا چه فایده ای دارد؟ (بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیست و نهمین سالگرد رحلت امام خمینی ...
گفت و گو با دو خانواده ای که قاتل عزیزانشان را بخشیدند +عکس
این تصمیم من استقبال کردند. شوهرم مثل یک فرشته در کنارم ماند و از این تصمیم خوشحال شد. من راحت شدم، ولی نبود عبدالله، پسرم، آزارم می دهد. من دو تا داغ دیدم. دو سال پیش از کشته شدن عبدالله، پسر 10ساله ام به نام امیرحسین تصادف کرد و مرد. اتفاقا آن زمان هم قاتل پشت موتوری که به پسرم زده بود، نشسته بود؛ راننده نبود، ترک موتور نشسته بود. من در سوگ پسر کوچکم بودم که قاتل پسر بزرگم را هم از من گرفت. با ...
شهیدی که همانند حضرت زهرا (س) آرزوی گمنامی داشت و در دفاع از حرم به آرزوی خود رسید
انجام چنین کارهایی وی را راضی می کرد. به بهشت زهرا (س) زیاد می رفت و فعالیت در این عرصه برای وی آرامش خاطر و رضایت درونی را در پی داشت. وی در مورد ویژگی خصوصیات رفتاری فرزند خود اظهار کرد: محمدرضا یکی از ویژگی های اخلاقی که داشت این بود که خیلی کارها را انجام می داد و به روی خود نمی آورد. فرزندم برخی کارهایی را که انجام می داد حتی من که پدرش بودم نمی دانستم چند بار به کشور عراق رفته بود و ...
مرگ غریبانه!
زندگی می کردیم و من، همسرم را تا لحظه جاری شدن خطبه عقد ندیده بودم اگرچه سلیم نیز اهل همان منطقه بود و تفاوت فرهنگی نداشتیم اما نمی دانم چرا از همان آغاز زندگی مشترک، همسرم سر ناسازگاری گذاشت. او خیلی وقت ها سر کار نمی رفت و ما دچار مشکلات مالی می شدیم به طوری که پدرم مجبور بود هزینه های زندگی ما را تقبل کند. این وضعیت به حدی رسید که روزی سلیم به بهانه پیدا کردن شغل مناسب از من خواست به ...
ترانه 17 ساله در خانه خلوت شاهین تسلیم خواسته هایش شد!
کرده بودم پذیرفتم. من که تحت تأثیر هیجانات دوران نوجوانی بودم کورکورانه همه حرف هایش را قبول کردم، او هم از همین موضوع و اشتباهات مکرر من سوء استفاده کرد و در آن خانه تسلیم خواسته هایش شدم و تنم را در اختیارش قرار دادم اما بعد از آن که قربانی هواهای نفسانی شاهین شدم او چهره واقعی خودش را نشان داد و تازه فهمیدم که او مردی متاهل است که 2 فرزند نیز دارد. با این ادعاها شاهین دستگیر شد و با اقرار به فریب ترانه رابطه را نپذیرفت و با قرار قانونی روانه زندان شد. انتهای پیام ...
خداحافظی امام سجاد(ع) با ماه رمضان/ چگونه توجه خدا به انسان جلب می شود
.... برای این در هم راهنما قرار دادی که مردم گمراه نشوند. گفتی، چند تا آیه می گوید. تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً (تحریم/8) به سمت خدا توبه کنید. دعوت کردی، در قرآنت و فرمودی: عَسَی رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَ یُدْخِلَکُمْ جَنَاتٍ اگر توبه کنید گناهان شما را می بخشم. قول دادی اگر ما توبه کنیم گناهان ما را ببخشی. در آن روزی که یَوْمَ لَا یُخْزِی اللَّهُ ...
برو به خمینی بگو که دیگر پایش را به عراق نگذارد!
همان تاریکی هوا، امام و همراهانش، با دو خودرو نجف را به سمت مرز کویت ترک کردند. خودروهای دیگری که آنها را همراهی می کردند و در هر شهر جابه جا می شدند از آن سازمان امنیت عراق بود. آیت الله با چه مجوز و مدرکی به کویت وارد می شد؟ سه روز پیش، سید احمد مهری، پسر حاج سید عباس مهری، نماینده آیت الله در کویت، از اداره جوازات آن کشور دعوت نامه ای به اسم روح الله مصطفوی گرفته بود که به منزله روادید ...
هنر باید شگفتی بیافریند و واقعیت را بسازد
گذر زمان نشدم. فقط زمانی که پگی مرا ترک کرد، احساس بدبختی کردم. و به شدت بی قرار بودم. شما صحنه مرگ پگی را در فیلم تماشا کرده اید؟ که ژان بالیبار را به شدت منقلب می کند. قسم می خورم که این اوج بدبختی برای این شخصیت بود. و سی سال قبل از آن، واقعا احساس خوشبختی می کردم. ادبیات خودتان را در سلام بر غم چگونه ارزیابی می کنید؟ ببینید، موریاک جمله ای را در روزنامه فیگارو گفته که ویژگی ...
عبادتِ بدون عبودیت بی فایده است
روز را فرصت بگیرید تا امشب را عبادت کنیم، چون من به نماز عشق می ورزم. در طول عمرم اینقدر به سرعت نماز نخوانده بودم! ظهر عاشورا و وسط تیر باران، 31 تیر به سمت ایشان آمد، اما امام به نماز جماعت و اول وقت ایستادند. وقتی حضرت علی اکبر (ع) به شهادت رسیدند، حضرت پشت خیمه ها دو رکعت نماز خواندند. این ها کمک گرفتن از نماز است. از حجر بن عدی قبل از شهادت پرسیدند که چه درخواستی داری؟ گفت: اجازه ...
مادرم را شبیه گراز دیدم/ صدای پاره شدن رگ گردنش به من لذت می داد
در حال خفه شدن بود و قادر به صحبت کردن نبود. وقتی متوجه شدم دست و پا می زند تا از دستم رهایی پیدا کند، چاقو را به سمت گردنش بردم و آرام آرام در گردنش فرو بردم به طوری که صدای پاره شدن رگ گردنش را شنیدم. وی ادامه داد: خیلی آرام چاقو را در بدنش فرو می کردم از این که آهسته زجرکش می شد لذت می بردم، وقتی به خودم آمدم که 26 ضربه به گردن و شکم مادرم زده بودم. کمرون ادامه ...
می خواهم همه، شما را بشناسند!
.... چقدر شما را دیر شناختم؛ شناختی که روحِ مرا بزرگ و بی قرار کرد... با ناله ها، شکنجه ها و دردهایتان، شکنجه شدم، درد کشیدم و خودِ درد شدم... با نیایش های عارفانه تان اُنس گرفتم، بارها با خواندنشان گریستم و آرام شدم... شریکِ غم هایتان شدم، با اشک هایتان اشک ریختم و با فریادهایتان فریاد شدم... آنچنان غرق در وسعتِ روحِ بی قرارتان شدم که "می خواهم قطره ای از دریایِ وجودِ شما باشم ...
سه پرسش
طول کشید تا حوادث شب قبل را به خاطر بیاورد. مرد ریش دار که با چشمانی درخشان به پادشاه خیره شده بود، گفت: مرا ببخش. - من تو را نمی شناسم، چیزی نشده که تو را ببخشم! - تو مرا نمی شناسی، ولی من تو را می شناسم. من دشمن تو بودم و می خواستم به تلافی کشتن برادرم و تصرف اموالم از تو انتقام بگیرم. من فهمیدم که از قصر خارج شده ای؛ برای همین منتظرت بودم، اما در راه سربازهایت را دیدم و آن ...
زوج جهانگرد نابینا راوی زیبایی ها، تمدن و امنیت ایران خواهند بود
بیماری که بینایی ام را کم کم از من گرفت و در 11 سالگی با شدت گرفتن این بیماری بینایی ام را برای همیشه از دست دادم. در مادرید پایتخت اسپانیا متولد شدم و سال هاست که در مادرید زندگی می کنم. از همان کودکی به مدرسه نابینایان مادرید می رفتم و درس می خواندم . از کودکی یاد گرفتم که همه زیبایی زندگی را فقط نباید با چشم دید بلکه می توان آن را با دیگر اعضای بدن حس یا لمس کرد یا با گوش شنید. علاقه زیادی به ...
باز هم دیر آمدی، لیلی
نگه می دارد. طبق آنچه در خانه مرسوم بود. من هم پدر را آقا حسن صدا می زدم. البته با آن لهجه خاص کودکی که می فهمیدم او غرق در سرور می شود. چه زود می گذرد روزهای کودکی و با گذشت آن روزها، من هر چه بیشتر، به آقا حسن دلبسته می شدم. زمانی که برای سفرهای چند روزه عازم تهران یا شیراز بود، غمی سنگین به دلم می نشست و لحظه ها را برای دوباره دیدنش می شمردم. از کودکستان یا مدرسه که باز می گشتم، جای ...
چگونه با دیگران زیبا سخن بگوییم؟
زیبا و پرجاذبه این است که در زندگی روزمره و امور عادی زندگی از زبان امری و نهی کمتر استفاده گردد. وقتی در خواستی دارید که همسر می بایست آن را عملی کند بسیار نیکوست از کلمات و جملاتی از این قبیل استفاه کنید: لطفا، بی زحمت، ببخشید، خواهش می کنم، اگر زحمتی نیست، ممنون می شم اگر... حتی گاهی بهتر است با خیره کردن چشم یا اشاره دست، مقصود خود را بفهمانید، مثلا با نگاه ممتد به نمکدان که آن طرف سفره قرار دارد ...
تحلیلی بر قتل ها و جرم های ناشی از مستی
به ویراژ دادن و حرکات مارپیچ در بزرگراه شیخ فضل الله می کرد نیز پس از تصادف Crash با دو خودرو هنگامی که از سوی پلیس Police دستگیر و تست الکلش مثبت اعلام شد، گفت: من مشروب را ساعت 5 بعد از ظهر در خانه مصرف کردم. بعد هم به خیابان آمدم و تصادف کردم. در زمان دستگیری هیچ اثری از الکل در بدنم نبود و حتی میزان الکل در آزمایش اعلام نشده است. دستگاه تست الکل تکنولوژی است و من اگر فردا هم تست می دادم، جواب ...
مالباخته ای که صاحب بنز و بی ام و شد + عکس
سوار فرار Escape کرد و مرد شیک پوش یا همان خریدار قلابی به سرعت پشت فرمان ماشینم نشست و او هم فرار کرد. من شوکه شده بودم و آنقدر همه چیز به سرعت اتفاق افتاد که حتی نتوانستم شماره پلاک موتور را به خاطر بسپارم. سرقت های سریالی با اعلام این شکایت، پرونده بادستوردادیار دادسرای ویژه سرقت در اختیار مأموران پایگاه هفتم پلیس Police آگاهی تهران قرار گرفت. مالباخته در اداره آگاهی حاضر شد تا ...
توصیه امام جواد(ع) به نحوه خوردن غذا در منزل و صحرا
پذیرفتم و به یقین کامل رسیدم ؛ خداوند متعال آنچه از شکّ و تردید در قلبم بود، همه را نابود ساخت و از جهت ایمان و عقیده تقویت شدم . چون فردای آن روز فرا رسید، صبح زود به سمت منزل حضرت حرکت کردم و تنها آرزویم این بود که بتوانم دومرتبه به حضور آن بزرگوار شرفیاب شوم ؛ پس مدّتی جلوی منزل حضرت منتظر ماندم تا جائی که گرسنه شدم . ناگهان متوجّه شدم که شخصی چند نوع غذا آورد و به همراه او ...
اهمیت نماز و ویژگی های نماز مطلوب
تَغَیَّرَ وَجْهُهُ مِنْ خیفَةِ اللهِ تَعالَی وَ کانَ الْحَسَنُ إذا فَرَغَ مِنْ وُضُوئِهِ تَغَیَّرَ لَوْنُهُ؛ [17] وقتی علی7 شروع به وضو می کرد، صورتش از خوف خدا تغییر می کرد. وقتی امام حسن وضویش را تمام می کرد، رنگش تغییر می کرد. اصحاب حضرت رسول9 و ائمه: نیز چنین بودند: سعید بن جبیر می گوید: چهل سال نماز خواندم؛ اما کسی را که طرف راست یا چپ من می ایستاد نشناختم؛ زیرا شنیده بودم خشوع در نماز ...
تعهد به کار و تلاش برای مطالبات مردمی
لازم و ملزوم هم اند و رضایت خدا در رضایت خلق خداست. یکی از اولیای دانش آموزان برایمان می گوید: برای انجام کاری پیش رئیس منطقه رفته بودم و در حالی که وقت برای دریافت پاسخم داشتم، با رفتار بی ادبانه ای مرا از اتاقش بیرون کرد و کار مرا انجام نداد. آمرانه گفت که وقت ناهار است. وی در ادامه می گوید: همان موقع با اینکه وقت ناهار بود، به قسمت دیگری که کارم به آن مربوط می شد، مراجعه کردم و مسئول ...
بررسی مشکلات جانبازان در گفت و گوی کیمیای وطن با سردار حاج عباس شمس، جانباز قطع نخاع: بنیاد شهید جوابگو ...
لشکر نجف اشرف تیپ قمر بنی هاشم در کردستان- سنندج و به مریوان و از مریوان بر روی کوه های پنجوین عراق مستقر شدیم تا عملیات والفجر 4 را شروع کنیم که در این عملیات در دره شیلر طی جنگ تن به تن از ناحیه کمر توسط شلیک مستقیم دشمن قطع نخاع شدم. بنده در آبادان مسئول مخابرات و تجهیزات بیسیم و در کردستان مسئول عملیات تیپ بودم. قبل از انقلاب نیز به جرم پخش اعلامیه حضرت امام در ذوب آهن، توسط ساواک دستگیر شدم و ...