سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای قتل عام خانوادگی در خیابان دماوند
با هم درگیر شدیم و پدرم مرا کتک زد. بعد از آن به سمت طبقه سوم رفت. من پشت سر پدرم وارد خانه شدم و آن جا دوباره با هم درگیر شدیم. در همان زمان دست به قتل زدم. فقط به دلیل همین مسأله پدر و مادرت را کشتی؟ من در پارکینگ خانه مان یک پاتوق برای خودم درست کرده بودم و در آن جا مواد می کشیدم. آن روز هم شیره کشیدم. یکی از دوستانم قرص قرمزرنگی به من داده بود. پیش از کشیدن تریاک آن قرص را خورده بودم ...
جونم به این کت شلوار و مدل مو، جونم به این تیم با آبرو
رویداد24 -احساس کردم دچار زوال عقل شده ام؛ یک شب که خوابیده بودم صدای خنده شنیدم و فکر کردم کسی کنارم می خندد، بعد فهمیدم که خودم هستم. کاوه معین فر - دوستی دارم که چند سال پیش در ژاپن بود، تعریف می کرد که پدرم مریض بود و من نمی توانستم به ایران برگردم چون ویزایم تمدید نمی شد، پدرم فوت کرد و من بسیار ناراحت شدم، عذاب وجدان ندیدن پدر برای آخرین بار، سردی زندگی در غربت و فشار کار، زندانی برایم ...
قهرمان دوومیدانی سارق منزل شد
ساعت می گشت. او ساعت های سرقتی را نگه داشته و کلکسیونی از ساعت های مختلف دارد. به چند خانه دستبرد زدید؟ بیش از 10خانه. چه شد که قهرمان دوومیدانی تبدیل شد به یک سارق حرفه ای؟ شیشه نابودم کرد. من برای خودم کسی بودم اما از وقتی معتاد شدم زندگی ام روبه تباهی رفت. مجبور بودم دستفروشی کنم که یک روز مأموران بساطم را جمع کردند. با آنها درگیر شدم و کتکشان زدم. به همین ...
دستگیری 138 سارق با کلکسیونی از جرایم
کیلو مواد مخدر 6 سال زندان بوده و بعد از آزادی به همراه همدستانش از پیرزن ها سرقت می کردند. در پرونده قبلی ات چطور بازداشت شدی؟/می خواستم از فرودگاه شیراز 885 کیلو مواد را به صورت جاساز به مالزی ببرم که گیر افتادم و 6 سال حبس کشیدم. چه شد که نقشه سرقت از پیرزن ها را کشیدی؟/2 روز مانده به عید از زندان آزاد شدم و چون وضع مالی خوبی نداشتم یک روز که در قهوه خانه با دوستانم نشسته بودیم نقشه ...
قتل مرموز بستنی فروش در خواب
دانشجو است به خانه شان رفت و من تا نزدیکی ساعت 24 شب همراه حسام در مغازه مشغول به کار بودم. پس از پایان کار از حسام خواستم در مغازه را از داخل قفل کند تا دزد به مغازه ام دستبرد نزند و حسام هم در مغازه را بست و من هم به خانه ام رفتم. صبح ساعت 10 صبح بود که به مغازه آمدم. ابراهیم مشغول به کار بود، اما خبری از حسام نبود. ابتدا فکر کردم حسام برای انجام کاری بیرون رفته است، اما وقتی از او خبری نشد از ...
3 سال زندگی توی کال
93 که از کمپ بیرون آمدم، سی میلیون تومان به دستم رسید. اول فکر کردم یک ماشین بخرم و با آن کار کنم، اما دوباره رفتم سراغ مصرف مواد. هنوز مزه مصرف مواد زیر دندانم بود و راه برگشت را یاد نگرفته بودم. کارم به جایی رسید که همه چیز را از دست دادم و از طرف خانواده و اقوام هم رانده شدم. ■ و همسرتان کی از شما دست شست؟ سال 93 بود که از من قطع امید کرد، آن هم بعد از 16 سال زندگی مشترک ...
شوهرکشی با اسید
او هنوز خواب بود. بیدارش کردم که از جا پرید و یک دفعه اسید را رویش ریختم. خیلی ترسیده بودم و در همان حال پشیمان شدم. به کنارش رفتم و او را بغل کردم و از او معذرت خواستم. تشنه اش بود؛ یک لیوان آب نیز برایش بردم و او آب را خورد. گفتم اشتباه کردم حالا که این طور شد خودم را با اسید خواهم سوزاند و خواهم کشت اما دیگر سودی نداشت و به همین دلیل سریعا با پلیس و اورژانس تماس گرفتم. من بلافاصله بعد از این ...
نخستین اقامتگاه نوجوانان رهایی یافته از اعتیاد
فیزیک (یکی از نخستین مراحل درمان اعتیاد) بودم. یعنی فقط یک هفته بود که آمده بودم. محمد کارت ، که مستند و فیلم کوتاه درست می کنه، بهم گفت دوست داری فیلم بازی کنی؟ گفتم آره. گفت باشه، می برمت. با خودم گفتم مگه میشه؟ باور نکردم. 6 ماه بعد زنگ زدن که علی رو بفرستید بیاد رفتم تست دادم و قبول شدم و فیلم را بازی کردم. اسمش بچه خور بود. علیرضا شبیه لوطی های بامرامِ فیلم هاست؛ حرف زدنش و دست ...
بیرانوند: انگار خواب بودم/ شرمنده مردم نشدیم
اولین بازی تا آخرین بازی به شکلی خوب حفظ کنم. قبلاً هم گفته بودم که می خواهم در جام جهانی بدرخشم و در رسانه های ایران صحبت کردم اما صحبت های من برای مردم به شکل طنز شده بود.ولی خدا را شکر می کنم که با صحبت های من مردم روحیه گرفتند. وی تأکید کرد: خیلی خوشحالم که مقابل قهرمان اروپا بازی خوبی انجام دادم و توانستیم آنها را متوقف کنیم. به نظرم پرتغال شب سختی را مقابل ایران سپری کرد. ...
روایت جالب بیرانوند از مهار ضربه پنالتی رونالدو/ انگار خواب بودم!
به گزارش قدس آنلاین ، تیم ملی فوتبال ایران بعد از اتمام کارش در جام جهانی 2018 روسیه، بامداد امروز چهارشنبه از طریق فرودگاه امام خمینی (ره) وارد تهران شد. علیرضا بیرانوند دروازه بان تیم ملی در جمع خبرنگاران گفت: وقتی گفته بودم می خواهم در جام جهانی بدرخشم، صحبتهام دست مایه طنز شده بود ولی خوشحالم که با آن حرفها، مردم هم روحی گرفتند. وی تاکید کرد: پرتغال مقابل ماشب سختی داشت ...
پایان عملیات در دنا
عملیات جست وجوی پیکر مسافران هواپیمای تهران- یاسوج در ارتفاعات دنا پس از 127 روز تلاش شبانه روز پایان یافت. مرتضی سلیمی، رئیس سازمان امدادونجات جمعیت هلال احمر با اشاره به پایان عملیات جست وجوی پیکر مسافران حادثه سقوط هواپیمای تهران-یاسوج در ارتفاعات کوه دنا اظهار کرد: روز دوشنبه این عملیات به پایان رسید و امدادگران ما در سخت ترین شرایط ایثارگرانه کار کردند. در طول این مدت تمام تلاشمان این ...
اعتیاد؛ خاستگاه خرده فرهنگ های ناهنجار
شفقنا- مجید 30 ساله، 12 سال است که اعتیاد دارد. در پارکی در مرکز تهران نشسته و منتظر ساقی مواد است. دلیل اعتیاد خود را خودنمایی در میان دوستان عنوان می کند و می گوید: سنی نداشتم، بچه محسوب می شدم و چون آدم خجالتی و کم حرفی بودم، در جمع جایگاهی نداشتم. یک بار در یک جمع دوستانه، حشیش کشیدم و از آن روز تا حالا انواع مواد را مصرف کرده ام. حالا چند سالی است کلافه ام و نمی دانم چه کار باید بکنم. همه ...
سرقت از سوپر مارکت ها به سبک فیلم های هالیوودی
حرفم گوش می دادند و همه دخل را در اختیارم می گذاشتند. چگونه دستگیر شدی؟ دیشب خانه بودم که مامورها به سراغم آمدند. مادرم فکر می کرد اشتباهی شده، چون من بچه ساکتی ام و زیاد هم از خانه بیرون نمی روم با مامورها جر و بحث کرد، اما فیلم فرارم از مغازه ها را نشان دادند و به جرم سرقت مسلحانه دستگیر شدم. اسلحه را هم کشف کردند؟ بله داخل اتاقم بود که کشف شد. پشیمان نیستی؟ اصلا هنگ کردم نمی دانم چه اتفاقی قرار است بیافتد الان ترسیدم می دانم که خانواده ام برایم وکیل می گیرند. میزان ...
عطر قیمه در خانه بدون دود
حرفم شد، از آنجا فرار کردم . اولین شب یکی از بچه هایی را که قبل از من از بهزیستی فرار کرده بود توانستم پیدا کنم، او که خلافکار و کارتن خواب بود به من شیشه داد. آن شب تا صبح نتوانستم بخوابم . بعد هم کم کم برای اینکه خرج خودم را در بیاورم فروشنده مواد شدم چون هم خرج خودم را در می آوردم و هم موادم تامین می شد . 13 ساله بودم که مصرف کننده حرفه ای گل شدم؛ به جای اینکه ...
پیرمردی که همسرش را به قتل رساند ؛ از چادرنشینی در پشت بام تا قتل همسر
زنده نمی مانم. ظرف امروز یا فردا می میرم. از روز حادثه بگو؟ آن روز همسرم ساعت 12از خواب بیدار شد. معمولا شب ها دیر می خوابد و تا ظهر خواب است. من از پشت بام به داخل خانه آمدم. هیچ کس نبود. شنیده بودم همسرم و بچه ها، سند خانه را گرو گذاشته و وام گرفته اند. حدس می زدم قصد دارند جان مرا بگیرند تا خانه 450میلیونی مرا به نام خودشان بزنند. همین شد که سراغ همسرم در اتاق خواب رفتم و ...
زن افغان و ماجرای شوهر کشی اش با اسید!
رفتم و ظرف 4 لیتری حاوی اسید را برداشتم. من با ظرف اسید بالای سر همسرم حاضر شدم. می خواستم او را تهدید کنم تا دست از بد رفتاری بردارد ولی همسرم با دیدن من بالای سرش از خواب پرید و ناخواسته ظرف اسید روی بدنش ریخت.من که شوکه شده بودم بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم ولی کار از کار گذشته بود. به دنبال اعتراف های این زن وی در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در آن ...
پایان 125 روز جست وجو در دنا
به گزارش همشهری، این حادثه تلخ روز 29بهمن ماه سال گذشته اتفاق افتاد و از همان روز عملیات جست وجو برای یافتن سرنشینان هواپیما آغاز شد. هواپیما در ارتفاع 4هزار متری و در فاصله 14مایلی فرودگاه یاسوج با کوه برخورد کرده بود. به این ترتیب گروه های جست وجوگر به محل حادثه اعزام شدند. حسین درخشان، مدیر مرکز کنترل و هماهنگی عملیات سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر در این باره به همشهری می گوید ...
بیرانوند: بعد از مهار پنالتی رونالدو فکر کردم خواب هستم!/ حرفم مدت ها سوژه طنز شد
رویداد24 -یک لحظه فکر کردم در خواب هستم و قتی بلند شدم نمی دانستم کجا هستم! دروازه بان تیم ملی گفت: خوشحالم از اینکه مردم به حرف من که آن را سوژه طنز خود کرده بودند، رسیدند. علیرضا بیرانوند بعد از بازگشت کاروان تیم ملی به ایران در جمع خبرنگاران گفت: فکر کنم ایران در جام جهانی آنقدر خوب کار کرد که حالا همه تیم ها آرزو می کنند در دوره بعدی این رقابت ها با ایران همگروه نباشند. امیدوارم در ...
کور شدن خانم مدل توسط یک مرد در حمام +عکس
من را در حمام مورد ضرب و شتم شدید قرار داد طوری که به خاطر برخورد بدن و سرم با سرامیک حمام دچار سرگیجه شده بودم اما سعی کردم با توان بیشتری داد و فریاد و از خودم دفاع کنم ولی او تمام درهای خانه را قفل کرده بود تا فرار نکنم و من هیچ راهی برای نجاتم نداشتم اما خیلی ناگهانی تصمیم گرفتم که از پنجره و تراس فرار کنم ولی تا نزدیک پنجره رفتم مایکل مرا از پشت هُل داد و دیگر چیزی نفهمیدم. بعد ها ...
62 سال حبس برای ربودن پدرزن
داشتم و حاضر به این کار نبودم چند بار تلاش کردم همسرم را برگردانم، اما موفق نشدم برای همین با اسلحه کلاشینکف سراغ پدرزنم رفتم. من فقط یک گلوله شلیک کردم و قصدم جلوگیری از طلاق بود. نمی دانستم اگر پدرزنم را به بیابان ببرم، جرم آدم ربایی مرتکب شده ام. متهم باتوجه به آدم ربایی، ایراد ضرب و شتم، نگهداری اسلحه و استفاده از آن به 62 سال ونیم حبس و 74 ضربه شلاق محکوم شد. این حکم صبح دیروز با مهر تأیید قضات شعبه هشتم روبه رو شد. منبع: روزنامه ایران ...
می خواستم با یک مشت او را بُکشم اما یک باره دلم برایش سوخت
نزدیک شده باشم. چهره اش انقدر مظلومانه بود که دلم برایش سوخت. او سربازی بود که به زور به جنگ ما آورده بودند. به جای زدن، او را در آغوش گرفتم. بدنش مثل بید می لرزید. دستش را گرفتم و با خود به عقب آوردم. بعد او را تحویل یکی از رفقا دادم تا به عقب منتقل شود و خودم برای ادامه عملیات به جلو رفتم.. انتهای پیام/ ...
اعضای کومله اول همسرم را شکنجه دادند و بعد به شهادت رساندند
رضا تاجیک را می خوانید: با هم نسبت فامیلی داشتیم. پسرعمه و دختردایی بودیم. رضا خوش اخلاق و خانواده دوست بود و همین باعث شد وقتی به خواستگاری آمدند جواب مثبت بدهم. در سال 1361 ازدواج کردیم. آن زمان رضا 20 ساله بود و من 14 ساله بودم. پدرم به ما دو اتاق داد و زندگی مشترکمان را شروع کردیم. بیست روز از ازدواجمان گذشته بود که رضا داوطلبانه عازم جبهه کردستان شد. بعد از سه ماه به مرخصی آمد و این ...
آرزویی که شهید مدافع حرم برآورده کرد
جمالی پاقلعه مدافع حرم می گوید: خواب چشمان خسته ام را گرفته بود، روز و شب ها بعد از شهادت همسرم خواب راحتی نداشتم، سرم را که روی بالش گذاشتم به خواب رفتم، حالا حدود 2 ماه از نبودن و شهادت می گذشت. در خواب همسرم را دیدم، بسیار خوشحال شدم، در عالم رویا می دانستم او شهید شده با همان مهربانی خاصش از من سئوال کرد؟ چه کاری دوست داری برایت انجام دهم؟ و من در پاسخش گفتم مگر شما می توانی کاری انجام دهی ...
برادران پاک نژاد در شهادت هم برادری کردند
و همین عقاید مشترک منجر به ازدواجمان شد. من خودم از نوادگان حاج ملاعلی کنی هستم. اصالتاً بچه محله چهارراه سرچشمه تهرانم. قنات سرچشمه از زیرزمین خانه پدربزرگم رد می شد. سال 1341 با دکتر ازدواج کردم. قبل از ازدواج معلم بودم. همه جا هم کار نمی کردم. در منطقه پایین شهر تهران دبستان دخترانه جوادیه درس می دادم و در دبیرستان امامیه زیر نظر جامعه تعلیمات اسلامی دبیری می کردم. بعد از ازدواج که در یزد ساکن ...
گلایه های مربی سابق تیم ملی از اهالی تکواندو
تکواندو افزود: یک هفته در بیمارستان بستری بودم و به جز ذوالقدری و چند نفر دیگر در این مدت هیچ یک از اهالی تکواندو سراغی از من نگرفت و حالا به تجویز پزشک استراحت می کنم. این مربی رده های سنی تکواندو گفت: 16 سال است که در رده های مختلف سنی مربیگری می کنم و شاگردان زیادی را تربیت کرده ام که ملی پوش شدند و خودم هم بار ها در بین مربیان برتر قرار گرفتم. تیم هایم در رده های سنی مختلف قهرمان کشور و لیگ های تکواندو شده اند، چون دلسوزانه در خدمت تکواندو بودم، اما حالا کسی سراغم را هم نمی گیرد. ...
اعترافات زن جوانی که شوهر افغان اش را با اسید کشت/ او مرا وادار به تن فروشی کرد
از شب قبل هم دعوا و درگیری مان شدت گرفته بود. تا صبح دعوا کردیم تا اینکه شوهرم خوابش برد. من به خودش گفته بودم که او را در خواب با اسید خواهم سوزاند ولی به حرفم توجهی نکرد.شب حادثه به انباری رفتم و از آنجا ظرفی پلاستیکی را پر از اسید کردم. وقتی بالا آمدم هنوز خواب بود بیدارش کردم. وقتی از جا پرید یکدفعه اسید را رویش ریختم. با دیدن شوهرم در آن وضعیت ناگهان پشیمان شدم او را بغل و معذرت خواهی کردم.بعد هم با پلیس و اورژانس تماس گرفتم ولی افسوس که شوهرم در بیمارستان فوت کرد. ...
قتل فجیع پسر 11 ساله تهرانی با با 89 ضربه چاقو / قاتل: گفتم بیا کبوترانم را ببین!
: گفتم بیا کبوترانم را ببین! + عکس و جزئیات زخم های تازه روی دست این مظنون شک پلیس را دو چندان کرد و وی چهار روز بعد از دستگیری لب به اعتراف گشود. علی گفت: چون سالها پیش وقتی هم سن و سال ابوالفضل بودم در پارک رازی مورد آزار قرار گرفتم و زندگی ام تباه شد، تصمیم گرفتم ابوالفضل را بکشم تا سرنوشت تلخی مانند من نداشته باشد. در حالی که سلامت روانی این متهم از سوی کمیسیون ...
اتفاقات ناخوانده کنکور چیست؟
سراسری که تمام شد باید خودم را برای امتحان آزاد آماده می کردم؛ اما انقدر خوش خیال بودم که تاریخ کنکور آزاد را با اختلاف یک هفته اشتباه گرفتم وقتی فهمیدم که از آزمون جا ماندم برای اینکه طبیعی جلوه کنم (باخنده) یک هفته خودم را در اتاقم حبس کردم و به خانواده می گفتم که درس می خوانم؛ ولی درس خواندنی در کار نبود. من تمام وقت خودم را با فیلم و تلویزیون سرگرم می کردم. شکر خدا شانس آوردم و همان سال کنکور ...
با مدیر یا مشتری عصبانی چطور برخورد کنیم؟
عصر بانک ؛مشاور عزیز، حدود چهار سال در یک کسب وکار کوچک کار می کردم. به نظرم طی آن مدت، شرکت هیچ رشدی نکرده بود. محیط کارم واقعا کسل کننده و خواب آور بود، به همین علت استعفا دادم. تنها کاری که بلد بودم، همان کاری بود که چهار سال در آن شرکت انجام داده بودم. در ماه اکتبر، یک کار جدید پیدا کردم.این شرکت با شرکت قبلی از زمین تا آسمان فرق دارد. به سرعت در حال رشد است. من کارمند شماره 105 بودم و از ...
وفاداری والاتر (قسمت 26)/ مرد بقالی که بهترین رئیس من بود
ایران آنلاین / علاوه بر این من معلم های فوق العاده ای هم داشتم که با آنها صمیمی بودم، بخصوص اندی دان معلم درس انگلیسی که همچنین مشاور نشریه مدرسه بود و من هم رؤیای روزنامه نگاری در سر داشتم. هر چند که دوستان خوبی داشتم، اما در مقطع دبیرستان گاهی رابطه ام با معلمان بهتر از دانش آموزان بود. و مردی بود که نامش هری هاول بود. در سال های اول و آخر دبیرستان برای هری در یک ...