سایر منابع:
سایر خبرها
خاطره یک کارگردان از عصبانیت عزت الله انتظامی
می آمدند متوجه می شدند که ایشان حالشان بد است. او افزود: من به آقای انتظامی گفتم این صحنه را طور دیگری بگیریم بهتر است و گفتم شما بنشینید و زیر آواز بزنید و حالت شیدایی پیدا کنید و بعد هم میز را بشکنید و تنگ آب که روی میز است را روی خودتان بریزید. اینطور همسرتان که در فیلم خانم خردمند هستند هم متوجه می شوند که حالتان بد است. وقتی این را گفتم آقای انتظامی قبول نکردند و گفتند ...
عمر جهان بر من گذشته است
؟ نه، رشته ای نبود. مدرسه صنعتی رشته برق داشت، مکانیک، نجاری، مهندسی داشت. من رفتم رشته برق. بعد هم همان سال اولش من به کار هنری علاقه داشتم. در ضمن در مدرسه صنعتی کار می کردم و شب ها به بازی در تئاتر مشغول بودم. شما چرا رشته برق خواندید، چرا هنرستان رفتید؟ برای اینکه پول نمی گرفتند، ما پول نداشتیم برویم، صنعتی هم بود، ما نمی توانستیم دارالفنون برویم. ...
فقر و فلاکت در گوشه تهران (+عکس)
که 6 - 7 ماه است من و دخترم که لال است را به خانه مادرم آورده است و حتی خرجی برای بچه مریض من نداده است، خبری ازش ندارم و فکر کنم کلا ما را فراموش کرده است. من و بچه ام هم اتاقی در جوار مادرم کرایه کرده ایم و فعلا اینجا زندگی می کنیم، هیچ منبع درآمدی هم ندارم و فعلا پدرم با کارگری خرج ما را هم می دهد. فاطمه ادامه می دهد: شوهرم کارگر است یک روز کار هست و ده روز کار نیست، ماهی 300 هزار ...
شکنجه اسرای ایرانی با کابل و سیم/پذیرایی بعثی ها در مراسم سوگواری اباعبدالله الحسین(ع)
ادامه گفت: محرم سال بعد از این اتفاق نیز در حال تدارک مراسم عزاداری حسینی بودیم که عالی تر از سال قبل برگزار شود 10 روز قبل از شروع محرم اطلاع دادند بیماری واگیردار به نام تیفوس و گال شیوع پیدا کرده است و باید واکسن زده شود در حالی که این شگرد دشمن بود و به تمام اسرای اردوگاه تزریق کردند اثر آن در دهه اول محرم شروع شد و همه اسرا سه، چهار روز بر روی زمین افتاده بودند و ناله می کردند و یا حسین یا ...
تئاتر، روشنگری و مشروطیت
پسندد و کم کم گروه های ایرانی می آیند که به سمت اقتباس و آداپتاسیون رفتند. کمدی های مولیر خیلی در این دوره مورد توجه قرار می گیرد. اما بیشتر به طرف تقلیدهای ایرانی می روند و به عنوان مثال اسماعیل بزاز را اجرا می کنند. یا گروه مقلدی حسن دروازه بان را به دارالفنون می برند تا کارهای تقلید انجام دهند. به هر حال مطربان و اصحاب تقلید هم به دارالفنون دعوت می شوند. البته می توانیم بگوییم که تماشاخانه ...
کودتای28مرداد به روایت نویسنده آلمانی و یادداشتهای مامور آمریکایی
سفر اخیر، به اتفاق یکی از دوستان، با یک اتومبیل آمریکایی و با اسم مستعار لاگریج از طریق بغداد به ایران مراجعت کردم. در تهران به خانه ای واقع در ناحیه کوهستانی شهر (احتمالا شمیران) ورود کردم و در آنجا سرگرم رتق و فتق امور در ارتباط با کودتا شدم. من با خود یک میلیون دلار آورده بودم. کمتر از 75000 دلار آن را برای راه انداختن تظاهرات خرج کردیم و باقی مانده را به سفارت آمریکا سپردیم. چندی بعد ...
گفتم آقا اسدالله برای شما خوابی دیده ام
بدهید خاطره دیگری برایتان بگویم؛ حدود 15 سال قبل در آخرین سفری که به همراه پسرم به حج مشرف شده بودیم، هنگام برگشت به تهران، یک جوان در هواپیما مرا دید و سلام کرد. جلو آمد و تلاش کرد دست مرا ببوسد که من دستم را کشیدم. گفت: مرا می شناسید؟ نگاهش کردم و گفتم: چهره ات آشناست، حافظه من هم بد نیست ولی نمی توانم بگویم شما را کجا دیده ام. مکث کوتاهی کرد و گفت: آقا اسدالله!.. اوین!.. فکر کردم شاید جزو ...
اخاذی دوست تلگرامی از زن شوهردار / عکس عروسی م را فرستادم، شروع به تهدید کرد
فرناز 28 ساله در حالی که اشک شوق از چشمانش جاری شده بود با بغضی شکسته به بازپرس گفت: وقتی برخی دوستانم از ارتباطات و دوست یابی های خودشان در شبکه های اجتماعی تلفن همراه سخن می گفتند من احساس حقارت می کردم. این گونه بود که پدرام، شوهرم را مجبور کردم تا برایم گوشی هوشمند بخرد نداشتن سرگرمی و تنهایی در منزل بهانه ام برای خرید گوشی بود، مدتی بعد همسرم که نمی خواست هیچ وقت چهره غمگین مرا ببیند با آن ...
استانداران دخالت نمایندگان را افشا کنند
ما پاسخگویی را ملاک و معیار قرار دهیم. حتی برخی مخالفت و از دادن آمار انتخابات گذشته امتناع می کردند. اما بنده به آنها گفتم که اینها حق مردم است و در آن زمان همه آمارهای دوره های مختلف انتخابات را برای اولین بار به مردم ارائه کردیم که واجدین شرایط انتخابات اینها هستند. یعنی از ارائه آمار مربوط به شهرستان ها در مورد اینکه چه کسانی کاندیدا بودند و چه تعداد آرائی به دست آوردند، اجتناب می کردند و آن ...
از دوهزار کشته روز 22 بهمن، تا پیشنهاد شهرداری تهران به رجوی
امر عارضی تلقی شود. در واقع امر پایدار نیست. من به عنوان قربانی حوادث سال 88 به شما عرض می کنم، با تمام نقدی که به برخورد با خودمان داریم، من این گونه به شما عرض می کنم که اگر ما در یک محیط دیگری غیر از ایران بودیم، اصلاً مهم نبود چه کسی حق است و چه کسی باطل، چه کسی درست است و چه کسی اشتباه می کند، چوبه های اعدام برپا می شد. می گفتند این ها را فعلاً به عنوان سرمنشأ فتنه و توطئه بزنید تا بعد ...
خیابانی: من محبوب نیستم عادل محبوب است
جیحون در خیابان هاشمی تهران بودم. در آن سال ها و در ابتدای حضورم در دبستان، با توجه به اینکه قد و قامت بلندی داشتم و از همان روزها کتاب و مجله و شعر و داستان هم می خواندم، برای کلاس چهارم و پنجمی ها مراسم مدرسه را اجرا می کردم. مراسم ساده ای بود؛ هر روز صبح، اهتزاز پرچم ایران و سرود ملی و ورزش صبحگاهی با موسیقی ای که از رادیو به صورت هم زمان پخش می شد. از همان سال ها عاشق فوتبال هم بودم. یادم است ...
سفر حضرت ابراهیم به کربلا چگونه بود؟/ تفاوت امتحان حضرت ابراهیم (ع) و امام حسین (ع)
نفر به نام ذبیح یاد شده است؛ از جمله اسماعیل (ع) فرزند ابراهیم علیه السلام، عبدالله فرزند عبدالمطلب (ع) و اباعبدالله الحسین (ع) . گرچه اسماعیل (ع) و عبدالله تا مرز قربانی شدن پیش رفتند، ولیکن مشیت پروردگار چنان تعلق گرفت که پیش از ذبح شدن، قربانی عوض شود و رضایت خدا در چیز دیگری قرار گرفت. بدین ترتیب که قوچی بهشتی به جای اسماعیل (ع) و صد شتر به جای عبدالله ذبح شدند. این موضوع درباره ...
افرادی که در ترور هاشمی دست داشتند حکم اعدام گرفتند/ ماجرای مناظره بازرگان و محمد منتظری
آن ها که در عملیات ترور به طور مستقیم شرکت داشتند، حکم اعدام گرفتند. . چند سال بعد زمانی که نماینده مجلس بودم، به زندان اوین رفتم. در ساختمان محل کار شهید لاجوردی یک خانمی بود که در آن جا کار می کرد و خیلی هم فعال بود. آقای لاجوردی از من پرسید: این خانم را می شناسید؟ گفتم: خیر گفت: ایشان همسر سعید مرات هستند. من این خانم و همسرش را محاکمه کرده بودم. گفت: این خانم الان جزو کارمندان زندان ...
گزارش دروغ چپ ها علیه لاجوردی/ آقااسدالله جزوه سرّی از هشت شهریورداشت
کرده که یکی از معاونین آیت الله یزدی به آقای لاجوردی گفت، نظر آیت الله یزدی این است که شما مکتوب استعفای تان را بنویسید اما بعداً کسانی آمدند نزد آیت الله یزدی و ایشان گفت من چنین چیزی نگفته بودم؛ شما اطلاعی از این قضیه دارید؟ من در جریان این ها نیستم؛ هر شناختی قبل و بعد از انقلاب از آقای لاجوردی داشتم را گفتم. سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری مهر ، تاریخ انتشار 27مرداد 97، کدمطلب: 4371604، www.mehrnews. ...
مردی که خودش را دزدید!
شعبه دهم دادسرای جنایی تهران، ردیابی ها برای یافتن پدرام آغاز شد. در تحقیقات صورت گرفته سرنخی به دست آمد که نشان می داد آخرین بار مرد 30 ساله به یک نمایشگاه خودرو رفته است. کارآگاهان بلافاصله به سراغ صاحب نمایشگاه رفتند اما مرد جوان منکر اطلاع از سرنوشت پدرام بود. در حالی که همه مدارک این موضوع را تأیید می کرد درنهایت صاحب نمایشگاه به نام امیر لب به اعتراف گشود و ادعای عجیبی را مطرح ...
پیام های تسلیت مسئولان و هنرمندان در پی درگذشت آقای بازیگر
تصحیح کردید... بعد برای گرفتن عکس به نقطه دوری اشاره کردید و گفتید: هر دو اونجا رو نگاه کنیم، فکر کن داری بازی می کنیم دوباره فقط راه نمی ریم و من سعی کردم همه حس سکانس رو تو صورتم جمع کنم تا تایید شما رو بگیرم و ثابت کنم بازیگر خوبی ام و این شد شوخی همه سال های بعد. بالاخره کار خودت و کردی بازیگر شدی پدرسوخته؟ این عکس باافتخار به دیوار هال دفتره و من هربار از دیدنش از غرور پر می کشم، صحنه های ...
از دزدیده شدن ساتو خیلی غمگین شد
نیره خادمی| دری نبود که با دست های او باز نشود. خیلی ها می گفتند عزت الله انتظامی مشکل گشاست و برای حل مشکلاتشان با او حرف می زدند. جوک را آنقدر خوب تعریف می کرد که همه خوششان می آمد. وقتی ناراحت می شد، خیلی زود طرف را می بخشید اما از دزدیده شدن خرس بزرگ سیاه رنگش دلگیر شد. رنگ آبی آسمان را خیلی دوست داشت و البته به همین دلیل مستندی که از زندگی او ساخته شد، آسمان آبی نام گرفت. مستند را سال 89 در ...
زنی که از دغدغه خوردن یک وعده نان به دامداری 5 هزار متری رسید!
. فاطمه اکبرزاده اظهار می دارد: اصالتاً اهل شیروان هستم اما یکساله بودم که به ورامین آمدیم.برادرم زمانی که سال 63 سرباز بود، به شهادت رسید و پدرم به مغنی گری مشغول بود. ابتدا به روستای در بالا آمدیم. سال 62 ازدواج کردم و سه پسر و یک دختر دارم. سال 84 همسرم به دلیل ایست قلبی و بیماری دیابت Diabetes در سن 43 سالگی فوت کرد.آن زمان من 36 ساله بودم. بعد از فوت همسرم پسر ...
پدر شهید محمدحسین رحیمی درگذشت/ شهیدی که اخلاص را در عمل معنا کرد + عکس
پرید وقتی این حالم را دید گفت: کسی رو اونجا داشتی گفتم همسرم در جبهه شلمچه بوده، و همین طور فقط اشک می ریختم . آن بنده ی خدا گفت: شاید همسر شما جانباز و یا اسیر شده باشه، می خواست از نگرانی درم بیاره اما .. بعد از چند روز شهید ابراهیمی و فرجی دو تن از شهدای روستای ما رو آوردند و من همچنان منتظر محمد حسین بودم و کسی از او خبر نداشت ،پدر همسرم برای شناسایی جنازه شهید راهی ...
روز های اسارت از زبان همسر محمد مترجم / از 11 ماه بی خبری تا رسیدن نگران خبر
امضا داشت. به این نامه نگران خبر می گفتند. این نامه برگه آبی رنگی بود که به سرعت به دست خانواده ها می رسید تا از نگرانی درآیند. در اوایل اسارات همسرم به فرزندم که تنها 20 ماهه بود، گفته بودم که پدرت به کربلا رفته اما کم کم متوجه شد که پدرش اسیر شده است. در آن دوران مسئولیت همه چیز برعهده خودم بود. برای اینکه سرگرم باشم و بتوانم آن روزها را تحمل کنم، در کلاس های حوزه شرکت کردم. 4 سال درس حوزه خواندم و سرگرم به تحصیل بودم. ادامه دارد... انتهای پیام ...
بانوی ژاپنی تازه مسلمان از زندگی اش می گوید
که اگر علی را برای فاطمه نیافریده بودم از آدم ابوالبشر تا روز قیامت، شوهر و همسری هم تراز فاطمه پیدا نمیشد.پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز پیام جبرئیل را ابلاغ کرد و فرمود : ای مردم! جبرئیل بر من نازل شد و مرا آگاهی داد که خداوند جلیل، علی و فاطمه را در آسمانها به نکاح هم درآورده است و از فرشتگان گواه گرفت و فرمان داد تا من نیز در روی زمین، فاطمه را به نکاح علی درآورم و شما را گواه بگیرم. پس ...
آیت الله هاشمی روز وفات از پله ها می دوید/ هاشمی دهه شصت معتقد بود که رهبری مدت دار بشود/ توجیه آیت الله ...
.... گویا برای آنژیو که رفته بودند با اینکه نمی خواستند، فاطمه خانم گفته است بنویسند. یک سری صفحه از این صفحه های بزرگ نوشته بودند که من دیده ام. با خودکار آبی هم نوشته بودند، یکی دو جا هم خط خوردگی داشت؛ شش هفت ماده هم داشت که به طور مثال راجع به وصی خودشان محسن است و اینکه اموالشان چه می شود؛بعد از آن من دیگر نشنیدم که چیزی نوشته باشند، گفته اند چیزی در حد چند ده صفحه نوشته شده، آن را هم شاید نشود اطلاق وصیت نامه کرد ولی آخرین حرف ها را در مورد این قضیه باید خود محسن بزند. ...
افشاگری ناطق نوری بعد از 40 سال
بند هم بودید؟ خیر؛ با ایشان هم بند نبودم من در سال 46 با دوستان موتلفه اسلامی در بند چهار زندان قصر بودیم. از جمله افرادی که در آن مقطع با ما هم بند بودند، برخی از اعضای نهضت آزادی و سران حزب توده بودند ولی آقای لاجوردی را می شناختم و از همین روی بعد انقلاب توانستیم از توانایی های ایشان استفاده کرده و در ارتباط با پرونده فرقان موفق شویم. شما در آن زمان چه مسئولیتی داشتید؟ ...
سرداری که سرش در سوریه جا ماند
مقتل خوانی داشت، دفعه آخری که من روی منبر مقتل می خواندم حاج جاسم پایین منبر نشسته بود، منقلب شده بود و به شدت گریه می کرد. بعد از مراسم حاج جاسم از من خواست که او را برسانم در راه گفت احتمال دارد به سوریه برود.گفتم تو با این سن و سال می خواهی بروی سوریه چه کار کنی؟چند ماه از این قضیه گذشت. یک روز همسرش به من زنگ زد و گفت حاج جاسم رفت. بعد از آن من نتوانستم با جاسم تماس بگیرم، 45 روز بعد برگشت. به ...
موانع استجابت دعا/ در چه زمان و مکانی دعایمان مستجاب می شود؟
.... خداوند اراده کرده که بعضی روزها و مکان ها حرمت داشته باشند؛ وقتی که برادران یوسف آمدند نزد یعقوب و گفتند که پدر برای ما دعا کن و استغفرلنا ، حضرت فرمود: بروید و روز دیگری بیایید. رفتند و چند روز بعد آمدند و یعقوب برای آنها از درگاه خداوند طلب بخشش کرد. اطرافیان پرسیدند چرا همان روز دعا نکردی؟ یعقوب گفت: در انتظار شب جمعه بودم؛ چون دعا در شب جمعه به اجابت نزدیک تر است. پس ...
وقتی جنازه پسرم را دیدم، از کمر دو نیم شده بود
را رها کرد و عازم جبهه جنوب شد. بعد از بمباران اهواز به خانه آمد و چند دست از لباس های پدر و برادرهایش را برداشت. گفت: برای مردم اهواز می برم. یکبار از ناحیه پای راست زخمی شد. هنوز زخمش بهبود نیافته بود که دوباره عزم جبهه کرد. مدتی بعد به دلیل علاقه ای که به کار های چریکی داشت، وارد ارتش شد و بعد از مدتی به کردستان رفت. یک روز به همراه همرزمانش برای گشت زنی به داخل شهر رفتند. به خانه ای ...
هیچ چیز جز شهادت نمی توانست ما را از هم جدا کند
دلیل قابلیت های بالای جسمانی که شهید داشتند احتمال می دادند که فقط مجروح شده باشند و احتمال برگشتنشان را می دادند به همین دلیل تا دو سه روز به ما اعلام نکردند تا اینکه در نهایت مأیوس شده بودند و بعد تروریست ها فیلم و تصویرشان را روی سایت هایشان گذاشتند که همرزمانشان مطمئن شدند که به شهادت رسیدند. خبر شهادت ایشان را چه کسی به شما داد؟ همرزمان همسرم به برادر شهید گفته بودند و ...