زن جوان: به ناچار همسر موقت مرد همسایه شدم
سایر منابع:
سایر خبرها
روایت شهادت ادواردو آنیلی ؛ شاهزاده میلیاردر ایتالیا + عکس و فیلم
یک بازه زمانی کوتاه در سال 1986 بود. هدف اصلی یهودیان در وصلت با خانواده آنیلی تلاش برای تصاحب اموال میلیاردی این خانواده بود به همین دلیل بعدها خواهر ادواردو نیز به عقد یک خبرنگار یهودی به نام الکان در می آید، که این ازدواج با وجود چهار فرزند به طلاق می انجامد سپس خواهر ادواردو با یک مسیحی ازدواج می کند و از این جا به بعد، یک نوع رقابت بین یهودیت و مسیحیت در مورد فرزندان خواهر ادواردو ...
سخنرانان رعد تاک تحسین حاضران را برانگیختند
کارمند بانک بود ما هر سال در سفر بودیم و هر سال تحصیلی را در یک مدرسه و شهر را تجربه می کردم و این برای من ترسی داشت که امسال با چه کسی همکلاس می شوم یا معلم های امسال چه کسانی هستند؟ اما بعد از مدت کوتاهی با همه دوست می شدم، شاید سخت ترین سال تحصیلم سال آماده شدن برای کنکور بود که پدرم از مناطق جنگ زده گیلانغرب و کرمانشاه به تبریز منتقل شد و من که اصلاً با زبان ترکی آشنایی نداشتم خیلی آن سال سخت گذشت ...
دیدن خرگوش، بهانه تجاوز به دو پسر بچه
دو بار قربانی تعرض شدم. یکبار زمانی که 7 سال بیشتر نداشتم مرد ناشناسی مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و دفعه دوم 14 سالم بود که دو مرد مرا آزار دادند. یکی از دلیل هایی که این دو کودک را به خانه بردم به نوعی انتقام جویی بود. اما اصل ماجرا این بود که من همجنس گرا هستم و از طرفی بیماری دو قطبی - روحی - دارم. به خانواده ات در مورد اتفاقی که در کودکی برایت رخ داد حرفی زدی؟ مثل بیشتر ...
به یاد استاد محمد تقی جعفری
آدم رقیق القلبی بود. شغلش نانوایی بود و بدون وضو دست به خمیر و نان نمی زد. یک بار با پدرم خدمت آقا میرزا هادی حائری که از هم دوره های مرحوم عصار بود، رفتیم . ایشان به من گفت : راهی را که ما با مشقت آن هم هفتاد سال علم و حکمت طی کردیم ، پدر تو در خونش دارد. پدرم به کار خیلی علاقه مند بود و می گفت: کار جوهر زندگی من است و بیکاری را برای خود مرگ تلقی می کرد. مادرم برخلاف پدرم با سواد بود و ...
جدایی های غیر منتظره و روابط پایدار سلبریتی ها
اریک نتوانست کشتی زندگی خانوادگی خودش را درست هدایت کند و مدتی پیش پس از 14 سال اعلام کرد که از ربکا گیهارت جدا شده است. این زوج موفق دو دختر 7 و 6 ساله دارند و بدون شک این جدایی روی زندگی آن ها تأثیر مستقیمی خواهد داشت. ربکا گیهارت در این زمینه در اینستاگرام خود نوشت صحبت کردن در خصوص جدایی کار ساده ای نیست اما به خاطر فرزندانش هم که شده باید به مشکلات پس از طلاق فایق بیاید و برای ...
آسیب های ازدواج زودهنگام در سنین کودکی
روان درمانی نیاز دارم ولی به اجبار بچه هام و به خاطر اونا اومدم اینجا. اونا فکر می کنن من دیوونه شدم. آخه تصمیم گرفتم طلاق بگیرم. بعد از 64 سال زندگی! از گوشه چشمانش با نگاهی غبارآلود به چشمان من خیره شد و گفت: شمام فکر می کنین من دیوونه شدم؟ سرش رو به صندلی تکیه داد و ادامه داد: هشت سالم بود که شوهرم دادن. اصلا نمی فهمیدم عروسی کردن یعنی چی. شوهرم اون موقع نوزده سالش بود. الان ...
از امانت تا خیانت همراه با آیه، روایت و داستان
همه انتظاری که داشت، جز مقداری شن و ماسه و قلوه سنگ چیزی در آن نمی بیند. دیری نگذشت که زن عمویم با کنیزانش آمدند و مرا به دشنام گرفتند، سپس هر چه در خانه ما بود از اندک تا بسیار همه را جمع کردند و بردند. من و زنم ماندیم و زمین خالی. ازآن روز فوق العاده بر من سخت گذشت چون خیلی از این پیش آمد دلتنگ و شرمنده بودم، دیشب پناه به مسجد آوردم تا لحظه ای در آن جا بیاسایم و گذشته دردناک را فراموش ...
تفهیم اتهام محاربه به اعضای باند چاقوکش در مشهد
مجروح کردن رهگذر به سمت یک خودروی 206 دویدند، سرنشینان خودرو که دو زن جوان بودند و داخل خودرو قرار داشتند، به محض مشاهده آنها ماشین را روشن کردند تا فرار کنند اما اولین ضربه زنجیر بر خودرو فرود آمد، راننده خودرو که ترس تمام وجودش را فرا گرفته بود به هر طریقی که بود پا روی گاز گذاشت و از میان اوباش راهی باز کرد و از محل دور شد. در حالی که عاملان نا امنی همچنان در حال عربده کشی بودند، متوجه ...
برادران شیردل با محافظ می آیند
ماه ساعت 23:30 از شبکه دو سیما پخش می شود. در این فیلم می بینیم: مسعود و پروانه زن و شوهری هستند که پس از چند سال زندگی مشترک و داشتن یک پسر بچه، به علت تصمیم مسعود بر ترک ایران و عدم رضایت پروانه مبنی بر همراهی با او، تصمیم به جدایی گرفته اند. در راه رفتن به شمال، اتومبیلی در مقابل مسعود و پروانه واژگون شده و مسعود راننده را که زخمی شده نجات می دهد... در فیلم سینمایی پاییزان ...
دعوای زن و شوهری کتایون ریاحی و امین تارخ در فیلمی قدیمی
شهر می برده و در آنجا به عنوان کارگر می فروختند بسپارد و در لحظات آخر کاسپار عکس خود و همسرش را به پدر نشان می دهد ... - فیلم تلویزیونی دویدن در مه به کارگردانی سیدمحسن میرحسینی، جمعه 25 آبان ساعت 17:30 از شبکه دو سیما پخش خواهد شد. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: لعیا زن جوانی است که پس از درگذشت همسرش با پسر کوچکش پوریا زندگی می کند. پس از گذشت چندین سال، او با یکی از همکارانش در ...
عاملان قتل شبانه محاکمه شدند
: نیمه های شب همسرم مرا بیدار کرد و گفت: پسرم حالش خوب نیست و پریشان است. وقتی سراغ پسرم رفتم و از او سؤال کردم، متوجه شدم مقتول قصد اذیت و آزار پسرم را داشته است. از اینکه او حرمت خانه ام را نگه نداشته بود عصبانی شدم و از برادرزنم خواستم مرا کمک کند تا مقتول را خفه کنم. آنجا بود که برادرزنم مرا کمک کرد و او را به قتل رساندیم. اظهارات متهمان در دادگاه با ثبت اظهارات متهم، برادر ...
فرارزن خیانتکار نزد مرد غریبه
. خیلی روزهای سختی بود؛ بدتر از همه اینکه پدر و مادر خودم هم به مشکلات من بی توجه بودند و می گفتند: هر طوری هست با امین بساز و حرف طلاق را نزن، تنها نسخه مادرم برای من بعد از گفتن حرف طلاق را نزن این بود که بچه اوضاع را درست می کند. بچه دار شوید. روزها گذشت تا اینکه در اینستاگرام با پسری به اسم سعید آشنا شدم. مشکلاتم را با او در میان گذاشتم، گفتم می خواهم مستقل شوم. قرار شد به استان محل ...
پدری که درخواست اعدام فرزندش را کرد
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خراسان، در پی وقوع این حادثه تلخ، بلافاصله تحقیقات قضایی از سوی قاضی کاظم میرزایی (قاضی ویژه قتل عمد) آغاز و مشخص شد که متهم جوان 34 ساله ای به نام مجتبی است که همسرش به دلیل اختلافات خانوادگی و خلافکاری های وی حدود یک سال قبل از او طلاق گرفته و به خانه پدرش بازگشته است. ادامه بررسی ها حاکی از آن بود که روز حادثه مجتبی پس از یک ماه تعقیب برادرزنش، درحالی که خود را ...
قتل زن داداش و دخترش به خاطر شک!
...، کم کم به زن برادرم شک کردم و تصمیم گرفتم مدتی او را زیرنظر بگیرم. به گزارش شفا آنلاین :در شب حادثه، برادرم در بازار میوه مانده بود، من خودروی دوست خانوادگی برادرم را جلوی درب منزلش دیدم و ساعت 4 صبح با کلید و قمه ای که از قبل تهیه کرده بودم به داخل منزل برادرم رفتم. تصمیم داشتم از همسر برادرم اعتراف بگیرم و صدایش را ضبط کنم تا سند و مدرکی تهیه کرده باشم که به دلیل بحث و ...
ربودن 2 دانش آموز به بهانه نشان دادن خرگوش
بودیم در بیمارستانی بستری شدم. پس از آن همیشه تحت درمان بودم و هر زمانی که داروهایم را مصرف نمی کردم بیماری ام تشدید می شد و دست به کار های عجیب و غریب می زدم. یک ماه قبل به خاطر کار پدرم خانه مان را از مشهد به تهران آوردیم. در این مدت دوباره بیماری ام اوج گرفت و چند باری هم برای درمان به بیمارستان روزبه رفتیم. چند روزی بود که قرص هایم را مصرف نمی کردم تا اینکه امروز مادرم برای انجام کاری به بازار ...
استراتژی منطقه ای و جهانی در جشنواره فیلم مقاومت
...، رشادت های شهید آبشناسان در دوران دفاع مقدس، ماجرای هولناک واردات انبوه مواد غذایی حرام و نجس به کشور، وقایع دی ماه 96، روایت تاثیر جنگ بر اکو سیستم یمن، روایت آوارگی و کشتار زنان و کودکان روهینگیایی، شهادت ویتوریو آریگونی نویسنده ایتالیایی راوی جنگ 22 روزه به دست صهیونیست ها، اتفاقات روز عاشورای سال 88 در تهران، حادثه تروریستی توسط گروه داعش در مجلس شورای اسلامی، روایت اتفاقات وحشتناک و ...
قتل کارمند کمپ برای فرار از ترک اعتیاد
از رفتن خود به کمپ ترک اعتیاد شوم و به مادرم گفتم که آن ها را از خانه بیرون کند. مادرم درب خانه را باز کرد تا [خدمتگزاران کمپ] از خانه بیرون شوند که در این زمان متوجه شدم یکی از آن ها در پشت در مخفی شده تا مرا بگیرد؛ من نیز در این زمان با چاقو ضربه ای به سمت او پرتاب کردم که ناگهان روی زمین افتاد و من نیز از ترس به سرعت از خانه متواری شدم. سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی، معاون مبارزه ...
زن مطلقه: شوهرم مرا وادار به رابطه نامشروع می کرد!
در حالی این جملات را اشک ریزان بر زبان جاری می کرد که حتی از یادآوری روزهای تلخ زندگی اش وحشت داشت او با بیان این که فرزندانش را با مشقت و بدبختی بزرگ کرده است به کارشناس اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: 18 ساله بودم که پدرم را از دست دادم و مجبور به ترک تحصیل شدم. مادرم نمی توانست هزینه های زندگی ما را تامین کند به همین خاطر به اصرار مادرم به خواستگاری پسر همسایه که راننده کامیون بود و تحصیلات ...
گفتگو با معروف ترین جن گیر آفریقا
سعید مشهورترین جن گیر در تمام آفریقاست. او که قبل از این که به عنوان شکارچی جن مشهور شود یک عطار معمولی بود. حالا کارش این است که با یک کوله پشتی پر از روغن و ورد مخصوص شکار جن، دنبال مردم ساده لوح بگردد. جاستین فورنال ، خبرنگار نشنال جئوگرافیک مدتی با او همراه شده تا از زندگی و شیوه کار او گزارش تهیه کند. ظرف روغن را روی سر راننده تاکسی خالی می کند. با خودم می گویم الان است که روغن از سر و گردنش پایین برو ...
این مرد جوان را می شناسید؟ پدرش فقط با قصاص او آرام می شود !
در سفر زیارتی عراق بودم. با تلفن ها به سختی تماس برقرار می شد تا این که بعد از چندین بار تلاش، بالاخره برادرم با من تماس گرفت و از حادثه ای خبر داد که قلبم لرزید! او گفت: مجتبی(پسرم) برادرزنش را با چاقو به قتل رسانده است و اکنون مراسم سومین روز خاک سپاری برگزار می شود! شما چه کردید؟ چه می توانستم بکنم! چگونه می توانستم به آن سید عزیز (پدر مقتول) حتی تسلیت بگویم! من و او سال ها همکار ...
روزهای تلخ زن جوان؛ شوهرم کارگرش را برای تجاوز به من داخل اتاقم فرستاد!
پدرم مرد متمول و سرمایه داری بود برای همین افراد زیادی برای او کار می کردند و خواسته هایش را بی چون و چرا انجام می دادند. معرف شوهرم یکی از کارگران پدرم بود. زن جوان به گفته خودش تازه دست به قلم شده بود و داستان و رمان های عاشقانه اش را در دفتر خاطراتش ثبت می کرد اما پدرش معتقد بود زن باید در آشپزخانه باشد نه این که به کتاب و داستان نویسی مشغول شود. او ادامه می دهد: بعد از ازدواج ترک تحصیل کردم و ...
داغ بر داغ زلزله
خیلی از اعضای خانواده و فامیلش را در زلزله بم از دست داده بود. با این حال همه زندگی پیرزن، کابوس زلزله نبود و نارین جوان از او چیزهای زیادی یاد گرفته بود؛ حتی آشپزی و خانه داری. آن شب مهتاب کلی درددل کرد و نارین از ترس هایش گفت. قبل ترها بارها به خواهرش گفته بود که از زلزله می ترسد. اما این بار یک چیز دیگر هم گفت. برای نخستین بار از وحشت بزرگ تری حرف زد: مهتاب هیچ می دانستی که بعد از زلزله بم ...
قاتل کینه جو به زودی محاکمه می شود
است ناپدید شده است. بدین ترتیب مأموران اردشیر را به عنوان مظنون بازداشت کردند. متهم ابتدا مدعی شد که از سرنوشت نوید بی خبر است، اما وقتی مورد بازجویی فنی قرار گرفت به جنایتی آتشین اقرار کرد. وی گفت: من لباس فروشی دارم و نوید هم از دوستان دوران مدرسه ام بود. آن زمان او خیلی مرا اذیت می کرد و همیشه به من زور می گفت. از او کینه به دل داشتم، اما دوستی ام را ادامه دادم تا اینکه به خاطر همین ...
مختصری از زندگینامه حضرت سکینه(س)
...، فراموش نکرد. زمانی عده ای از مردم کوفه نزد آن حضرت آمدند تا بر او سلام نمایند. او در کمال نارضایتی و حزن و اندوه به آن ها چنین فرمود: خدا می داند که من از شما خشمگینم. شما جدم علی علیه السلام را به قتل رساندید؛ عمویم حسن و پدرم حسین و برادرم علی و همسرم مُصعب را کشتید. شما مرا در کودکی یتیم کردید و در بزرگسالی بیوه نمودید . ازدواج و فرزندان حضرت سکینه حضرت سکینه ...