شهید بهشتی هم تازه از آلمان آمده بود و یک سر داشت و هزار سودا؛ رجایی هم که چند جا تدریس می کرد. هر کار کردیم به توافق نرسیدیم. من گفتم جمعه، فقط یکی دو جا دیدم شهید بهشتی عصبانی شد، یکی هم اینجا بود. ما که جمعه و شنبه سرمان نمی شد، جمعه هم تا آخر شب دنبال همین نوع کارها بودیم ... ... ادامه خبر