سایر منابع:
سایر خبرها
استخر به خانه آمدم در اتاق خواب در حال استراحت بودم که وارد شد. او از من خواست که همراه او غذا بخوریم که گفتم میل به غذا ندارم. عصبانی شد و شروع به کتک زدن من کرد. من توجه نکردم و می خواستم از اتاق خارج شدم که دوباره با مشت و لگد من را کتک زد. من هم برای دفاع از خودم به آشپزخانه رفتم و چاقو برداشتم تا بترسد و حمله نکند، اما توجه نکرد و زمانی که قصد زدن داشت ضربه ای زدم که به پایش برخورد کرد و جان باخت ...
در صفحه گمشده ها شبیه من است. خانم عبدی آن عکس را در مقابل چشمانم گرفت تا عکس العمل مرا ببیند. چهره خودم را شناختم، اما قدرت تکلم نداشتم. باز هم خدا خودش دست به کار شد و اشک به چشمانم آورد. همین کافی بود که خانم عبدی مطمئن شود حدسش درست بوده. تلفن خانه مان را گرفت و با اینکه سخت توانست اعتماد پدرم را جلب کند، اما آنقدر با خانه مان تماس گرفت تا بالأخره برادرم راضی شد همراه دوستش به ...
است به مأموران گفت: یک هفته بود که ساقی محله مان مواد مخدر جدیدی به من می داد که پس از مصرف مواد مخدر جدید حالم بد می شد. من حال طبیعی نداشتم و منگ بودم و متوجه رفتار خودم نبودم. من چیزی از آزار زن همسایه به خاطر ندارم. فقط یادم هست که از روی دیوار خانه به پایین پریدم و وارد خانه همسایه شدم اما نمی دانم چطور زن همسایه را آزار داده ام. در حالی که تحقیقات پلیس در این زمینه ادامه داشت ...