سایر منابع:
سایر خبرها
خاطرات سردار از سردار / نمره 20 سردار همدانی به سردار سلگی
د سرنوشت گردانش چه می شود. او پس از تماس با من به نیروهایش گفته بود تا همدانی اجازه ندهد به عقب نمی روم. نمازخوان ساده را نمازشب خوان می کرد لذت بخش ترین صحنه جهاد، دیدن اشک های بچه ها در خلوت نماز شب ها بود. معروف بود که یک نمازخوان ساده که خیلی اهل نوافل و مستحبات نیست اگر پایش به گردان حضرت ابالفضل (ع) برسد نمازشب خوان می شود. سلگی در طول روز با نیروهایش کار آموزشی می کرد، گا ...
نگاهی گذرا به کتاب آب هرگز نمی میرد به همراه متن تقریظ امام خامنه ای
مشک و سقا را از پدرم شنیدم، تا زمانی که دستم به داس و خوشه های گندم گره خورد، رد این بوی خوش را گرفتم تا به زیر علم عباس (ع) رسیدم. اتفاقی نبود. در دفتر تقدیر الهی همه چیز حساب و کتاب داشت که با شروع جنگ تحمیلی و تأسیس یگان رزمی استان همدان (انصارالحسن ع) به نوکری گردان حضرت ابوالفضل (ع) منصوب شدم و تشنه ی آب، آب حیاتی که هنوز از مشک ابوالفضل (ع) می ریخت و به تاریخ آبرو می داد. و بعد هم ...
گفت وگوی صمیمانه با نویسنده ای که کرونا را شکست داد/ از کوفته تبریزی تا دعا در آفریقا برای یک ایرانی
...، آنجا تمام بدن و بازوهایم به دلیل تزریق ها کبود بود، حالم مساعد نبود که مطالعه کنم. تزریق های فراوان داشتم و اذیت کننده بود، امام باقر(ع) می فرماید: یک شب بیماری با یک سال عبادت برابری می کند بی دلیل نیست. چون فشار اندوه و ترس همراه بیمار هست. * برنامه کنونی شما و خانواده چیست؟ این روزها شبکه های مجازی به کمک خانواده ها آمده است، اما مجله سرزمین من را آورده ام تا ویژه ...
شهیدی که همرزمانش لقب باز شکاری بر او گذاشتند/ انگشتر حضرت آقا هدیه حاج قاسم به شهید مدافع حرم
همین سال، لباس سبز سپاه را بر تن کرد و به عضویت این نهاد درآمد و سپس چهار ماه تمام، آموزش سخت چریکی، اصول و تاکتیک جنگ های نامنظم و آموزش جنگ های شهری را در پادگان غدیر اصفهان گذراند که در بین 300 الی 400 فراگیرِ حاضر در دوره موفق شد، جزو هشت نفری باشد که به سلامت از آن آزمون دشوار و نفس گیر بیرون بیاید و مجوز حضور را اخذ کند. بعد از پایان دوره آموزشی، وارد قرارگاه رمضان – مستقر در ...
اجازه دهید خانه خدا در اختیار مردمانش باشد
در این روزهای ترسناک و نفس گیر، گفته و توصیه اکید می شود که امن ترین مکان خانه است اما تکلیف بی خانمان ها و زباله گردها چیست؟ آنها چه کار باید بکنند؟ درحالیکه هیچ شهر بزرگ و کوچکی نیست که انباشته از افراد فاقد سرپناه نباشد، چگونه می شود به این افراد کمک کرد؟ آیا در حال حاضر گرمخانه ها فعال هستند؟ آیا این دسته از زنان و مردان به امکانات حداقلی چون آب و صابون دسترسی دارند؟ کافی است به ...
آرامش حقیقی کجاست
عمو را ببینی، در را می زنی می گویند: نیست. اه، اه ندارد. شما ثواب صله رحم را داری. می روی نماز بخوانی می بینی در مسجد بسته است. شما ثواب جماعت داری ولو در مسجد بسته باشد، نماز فرادی بخوان ثواب جماعت دارد. دست می کنی به فقیر کمک کنی، بعد می بینی پول در جیبت نیست، برو ثواب صدقه را داری. ما خیلی از عبادت ها را می توانیم با نیت انجام بدهیم، چون علم و قدرت ما محدود است اما نیت ما محدود نیست. لذا با نیت ...
فرمانده ای که به جای پوتین پا می پوشید
به سمت هم شیرجه می روند و آن روز اولین روز تهاجم سراسری عراق به ایران بود. با شروع جنگ سربازان منقضی سال 56 فرامی خوانند و حاج میرزا هم جزو آن دسته بود که او اول به پایگاه هوایی شهید نوژه همدان رفت و بعد به دزفول. کم کم شوق پیوستن به سپاه در او قوت می گیرد. وقتی به نهاوند برمی گردد در سپاه نهاوند که شهید سعید قهاری فرمانده آن بوده، ثبت نام می کند و پذیرفته می شود و برای آموزش به پادگان ابوذر ...
روای کتاب آب هرگز نمی میرد از آب حیات سیراب شد+ فیلم
چه فعالیتی هستید؟ گفت: در اوایل جنگ که به جبهه رفتم بعد از آموزش های مقدماتی به استخدام رسمی سپاه درآمدم و توانستم با جدیت و تلاش، بعنوان فرمانده گروهان و بعد گردان و سپس، مسئول محور عملیاتی لشگر انصارالحسین در آیم و آخرین مسئولیتم در جبهه، رئیس لشکر انصار الحسین بودم. مدیر داخلی سپاه قبل از جنگ، فرمانده گردان سپاه انصارالحسین تا سال 65 و بعد از جانبازی مسئول محور لشگر انصارالحسین و مسئول ستاد ...
سرداری که با چشم خون آلود ذکر می گفت
داشی مشتی، بچه هایی شجاع، مخلص، و ناب می ساخت. بعد از یک مدت، آقای خزایی از تیپ رفت و برادر علی فضلی آن زمان و سردار فضلی فعلی را به جای ایشان معرفی کردند. ایشان آمد و فرمانده لشکر 10 سیدالشهدا شد و من هم مدتی بعنوان فرماندهی گردان قمربنی هاشم (ع) ماندم. بعد از مدتی که من در خدمت ایشان بودم دوران مأموریتم تمام شد و به تهران برگشتم و لشکر هم روبروی پادگان دوکوهه مستقر شد. ...
آب هرگز نمی میرد؛ روایتی از فرمانده ای که نقشش در عملیات مرصاد مغفول ماند
از ابتدای سال 62 فرمانده گردان 152 حضرت ابوالفضل (ع) لشکر 32 انصارالحسین (ع) بود که در این گردان تا بعد از عملیات کربلای 5 در سال 65 حضور داشت و به تعبیر سردار حسین همدانی نقش او در عملیات مرصاد مغفول ماند. با توجه به اهمیت تاریخ شفاهی دفاع مقدس و لزوم جمع آوری خاطرات دفاع مقدس و تأکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه این جنگ (جنگ هشت ساله ) حقیقتاً یک گنجِ تمام نشدنی است و باید آن را ...
شیرزنی که مردانه می جنگد/ از بدرقه فرزند در جبهه مقاومت، تا مقابله با کرونا + فیلم و تصاویر
مقاومت این کار را به این صورت ترتیب می دهد که به یاد روزهای جنگ با عراق در پشت جبهه های نبرد و حضور زنان افتاده و به خودش یادآور می شود که امروز هم جنگ تمام نشده و دلاورردانی همچون شهید رادمهر نیازمند حمایت شیرزنان این سرزمین هستند، این اقدام برای مادری که پسر جوانش را در راه اسلام داده بسیار گواراست... در هر شهر از استان مازندران یک گردان تشکیل داده شد، در نهایت 24 گردان با نام ...
خرازی بر قلب نیروهایش فرماندهی می کرد
فرمانده گردان ها و فرمانده گروهان ها هم همین طور بودند. وقتی می دیدیم فرمانده مان با اعتماد به نفس می گوید من هم کنارتان هستم برایمان قوت قلب ایجاد می کرد. بعد شانه به شانه ما حرکت می کرد و در بدترین شرایط والفجر 8 کنارمان بود. وقتی به گارد ریاست جمهوری زدیم و در سخت ترین شرایط جنگ دیدیم شهید خرازی با موتور می آید همه ماتشان برده بود و نگران بودند که فرمانده شان را نزنند. بعضی از نیرو ها از سنگرهایشان ...
لذت های پنهان کرونا
این که حتی نمی تواند برای خانه اش کارگر بیاورد. ▫ تا دیروز بهم می گفتند وسواسی و حالا نمی گویند. ▫ تعطیلی عیددیدنی های رسمی و بی مزه و زورکی خاله و دایی و ندیدن دخترخاله های نچسب و سفر احتمالی. ▫ لااقل برای مدتی مجبور نیستم ریخت بعضی ها را ببینم. ▫ تو قرنطینه، نه به افزایش قیمت دلار فکر می کنم و نه این که علم الهدی چه خواب جدیدی برای برهم زدن اعصاب عمومی دیده. ▫ وقت بیش تری برای خودم صرف می کنم. ...
روحانیون گلستانی، همدرد داغدیدگان کرونا +عکس
... * پوشیدن لباس رزم روحانیت برای خدمت به ملت این روحانی جهادگر بر این باور اعتقاد دارد و تاکید می کند اگر امام خامنه ای بگوید جان بدهید، جانمان را می دهیم و در این اعتقاد تعارف نداریم، در راه خدمت به این مردم و نظام اسلامی جان فدا می شویم، روحانیت همیشه ثابت کرده در کنار مردم است و حالا در زمان شیوع کرونا این ویروس منحوس، به گونه دیگری لباس رزم پوشیده و خادم مردم است. گاهی ...
ساخت خودرو تاکتیکی نظامی در پایگاه علمی بسیج لامرد
بود که به دلیل ساخت ماکت تعمیرگاه های زمان جنگ و ماکت انواع خودرو ها در پایگاه، حالا با رفتن به هنرستان در محیط واقعی که همان کارگاه مکانیک باشد، در سال 1399 که از طرف مقام معظم رهبری به سال جهش تولید نامگذاری شد و از آنجایی که این سال مواجه شد با شیوع ویروس کرونا، بعد از گذشت هفت سال از فعالیت های آن قرارگاه فرهنگی، دانش آموز ماکت ساز آن روز ها، حالا تبدیل شده به هم فارغ التحصیل مکانیک آن هم با این ...
درخواست یک زندانی: به خاطر پسرم آزادم کنید!
خوردم و نه خوابیدم. در فاز نظافت و کار بودم و همه جا را برق انداختم. او 17 سال سابقه صحافی دارد و از دوران کارش می گوید: از دوازده، سیزده سالگی در بازار تهران، کوچه آهنگران همان جا که صنف صحافی است، مشغول به کار شدم. اول کارگر بودم و بعد از گذشت چند سال سرکارگر شدم و با عشق کارم را ادامه دادم. اما یک روز شست دستم زیر گیوتین رفت. با این حال کارم را رها نکردم و باز هم در همین حرفه ادامه ...
توصیه ای که در دیدار با صدام انگیزه انتقام را در من شعله ور کرد
نقشه ای طراحی می کردیم. هنگام رفتن صدام به پشت صندلی، به بقیه بچه ها این نقشه را گفتم. من دقیقاً پشت سر صدام ایستاده و نزدیک تر از بقیه بچه ها به او بودم. دستانم کمی لرزید. هر چند ثانیه نگاهی به بچه هایی که کنار و پشت سرم بودند، می انداختم و منتظر بودم که موافقت همه بچه ها اعلام شود و کار را شروع کنم. چندین بار نقشه را در ذهنم مرور کردم هر از گاهی هم دست چپم را به شانه صدام نزدیک می کردم ...
804/ شهید امرالله وکیلی تنها: جوانان! مساجد را خالی نگذارید
نداشتم بلکه امانتی بودم از جانب خداوند نزد شما که خداوند در راه خودش امانتش را گرفت. برادران عزیزم تمنا می کنم پس از شهادتم راه تمام شهیدان را ادامه دهید. امام عزیز را تنها نگذارید. مساجد را خالی نگذارید در دعاهای کمیل و توسل و نماز جمعه شرکت کنید از کمک به جبهه های نبرد غفلت نکنید، اگر توانستید به جبهه هم بیایید و اگر هم در جبهه نبودید در پشت جبهه هم کارهایی هست که می توانید با انجام آن ...
بگذارید برای کرونا بخوانیم الفاتحه مع الصلوات
شهر قم ظاهر شد و همراستا با آن به سرعت در جای جای جهان پخش و به سرعت بسیاری را آلوده و درگیر نمود یادداشت ها، تحلیل ها، گفت وگوها، مصاحبه ها، نقل قول ها، توصیه ها و بیان فضل های زیادی منتشر شده است. باهم گوشه ای از آنچه اتفاق افتاد را مرور می کنیم: کرونا نخست داستان تکراری انکار، توجیه و قبول بود. از ورود ویروس در هر کشوری تا بیان پشت و پرده های ظهور آن تا کشته های ...
سعی کنید در قصّه گویی و کار هنری، اوّلین چیزی را که در کودک ایجاد می کنید، ایمان باشد
! من فارسی زبان بودم و آن آقا لغت عربی خودش را بلد نبود و از راه لغت معنی فرانسوی - عربی، از وزیر خارجه اش پرسید! من در دلم گفتم بیخود نیست شما این قدر بدبختید که زبان خودتان را هم بلد نیستید؛ در حالی که شما رئیس کشورتان هستید! عزیزان من! این وضع، قبل از انقلاب در ایران هم وجود داشت. خیلی تعجّب نکنید؛ زبان خودشان را بلد نبودند! تو در اوج فلک چه دانی چیست که ندانی که در سرایت کیست ...
افزایش خشونت علیه زنان و کودکان در قرنطینه
، به ویژه در بخش زباله گردی. پدر و مادرهای تعدادی از این کودکان آنها را مجبور به کار می کنند و وقتی آنها این روزها دست خالی به خانه برمیگردند، کتک میخورند و فحش می شنوند. پدری که عادت کرده که مثلا به علت اعتیاد یا به هر علت دیگری خانه باشد و بچه هایش کار بکنند حالا که اصلا برای بچه ها کاری پیدا نمی شود، چون دیگر کسی از آنها خرید نمی کند غیرممکن است که نسبت به بچه اش خشونت نشان ندهد؛ چون ...
خواب وخوراک مناسب در روزهای کرونایی
خواب با اپلیکیشن اسلیپیو همکاری می کند، می گوید: بی خوابی اینطور تعریف می شود" تلاش برای به خواب رفتن یا خواب ماندن در شب، بیش از سه شب در هفته و به مدت سه ماه به طوری که بر توانایی های شما در طول روز اثر بگذارد".اگر در این دسته از افراد قرار می گیرید، اولین روش رفتار درمانی شناختی بی خوابی یا سی بی تی آی است. این درمان مبتنی بر روش های رفتاری مختلفی است، یکی از آنها کنترل محرک هاست که در جهت ...
نبرد سخت/ قسمت سوم: کاش دکترش کمی گوش می کرد...
مامانم . دیگه وقت دلداری دادن نبود، اتفاقا فرصت خوبی بود که افسانه خودشو برای واقعیت آماده کنه، هر چی گفت، سکوت کردم. تصمیم گرفتم تایید یا رد نکنم تا الکی امیدوارش نکنم. بلند شدم وضو گرفتم، نماز خواندم و دعا کردم. بعد نماز با یکی از اقوام که در دانشگاه علوم پزشکی یکی از استان هاست تماس گرفتم و گفتم الان باید چه کار کنیم؟ قرار شد با چند متخصص مشورت کند و خبر دهد . نیم ...
ویروس جدید کرونا، عادت های غیر بهداشتی چیست؟
می دهید ریخت و پاش ها انباشته شوند وقتی تمام مدت خانه هستید، ریخت وپاش نبودن خانه اهمیت بیشتری پیدا می کند. چون حالا خانه ی شما محل کارتان، زندگی تان، ورزشتان، تغذیه تان و ... است و آشفتگی و بی نظمی می تواند تأثیرات بسیار بدی بر روانتان بگذارد. هر شب ده دقیقه قبل از خواب برای جمع وجور کردن خانه وقت بگذارید. با کفش وارد خانه می شوید شما با کفش هایتان همه جا می روید ...
نسخه ای جدید و ناب از صله رحم مخصوص روز های کرونایی
.... وقتی سخن از صله رحم به میان می آید، عموماً ذهن ها به دید و بازدیدهای عید نوروز و میهمانی رفتن ها و میهمانی دادن ها متبادر می شود. تمام تعاملات و رفت و آمدها و احوال پرسی های ما محدود شده به عید نوروز، مخصوصاً هفته اول آن. امشب همگی میهمانِ خاله بزرگ هستیم و فردا شب همگی میهمان خاله کوچک. الباقی سال که همه گرفتاریم و مشکلات خودمان را داریم. یعنی اصلاً باقیمانده سال، نه ما به مشکلات ...
مهران غفوریان: شب آخر اعجوبه ها اشک ریختم/ فریب بازی های مجازی با کرونا رانخوریم
من همان زمان به آن ها می گفتم ای کاش بچه من بزرگ شد مثل شما شود. مثلا دختری بود که خواب هایش را نقاشی می کرد و بعد از روی آن قصه می گفت. جالب است که همه ابتدا قصه را طراحی می کنند بعد از روی آن نقاشی می کشند ولی این دختر نقاشی می کشید و بعد قصه می گفت و من آنقدر تحت تاثیر قرار گرفتم که به او گفتم من از خدا می خواهم دخترم وقتی بزرگ شد مثل تو شود. درباره نتیجه برنامه می توان به نظرسنجی ها ...
سرداری که ماسک شیمیایی اش را به یک بسیجی داد
. شما در لشکر 25 کربلا بودید، اما در خصوص شهید املاکی آمده است که در سمت جانشین لشکر قدس گیلان به شهادت رسیده است. بعد از اینکه تیپ قدس گیلان تشکیل شد، از بچه های باتجربه لشکر کربلا خواستند به این تیپ بروند و کادرش را تقویت کنند. حسین هم دو ماه قبل از عملیات والفجر 8 به این تیپ رفت و مسئول اطلاعات- عملیات شد. بعد که تیپ تبدیل به لشکر شد، حسین همچنان در سمت مسئول اطلاعات- عملیات بود ...
رزمنده ای که با سلام بر سیدالشهدا (ع) عروج کرد
دست یابد. او هیچ گاه اشک ها و التماس های خود و هم سن و سال هایش برای اعزام به جبهه را فراموش نمی کند. به خصوص آن روزی که با امید، به همراه کپی شناسنامه های دست کاری شده به پایگاه مالک اشتر رفتند و مسوول آن جا از فریب شان مطلع شد و با چشمانی بارانی به منزل بازگشتند اما این نوجوان 16 ساله آرام نگرفت. آن قدر تلاش کرد تا یک سال بعد بالاخره موفق شد. البته نباید از نقش بسزای مادر او چشم پوشی کرد. ...