سایر خبرها
تیمم با خاک پوتین سرباز خمینی/خدایا مرا ببخش.من از انجام وظیفه ام در جمهوری اسلامی عاجزم!
بود و حسابی اذیت می شد.در محل استقرارمان،من و ایشان در یک سوئیت اسکان داشتیم.پاسی از شب گذشته وضو گرفتیم و دو رکعت نماز خواندیم و من اجازه گرفتم و سر گذاشتم برای خواب. اما ایشان ایستاد برای نماز خواندن.بعد از یک ساعتی که بیدار شدم، دیدم هنوز مشغول نماز است. ساعت حدود یک بعد نیمه شب بود.دوباره یک چرتی زدم و بیدار شدم.دیدم عبادتش ادامه دارد.مطمئن بودم نماز شب نمی خواند چون جناب صیاد ...
پوریا پورسرخ از همسرش رونمایی کرد + عکس همسرش
یک آدم بی تجربه که وارد حرفه بازیگری شده بودم، پیش خودم فکر می کردم الان دوتا مصاحبه انجام می دهم و نهایتا چهارجا چاپ می شود ولی می دیدم که هر مصاحبه من بیست جا چاپ می شد و این خودش یکی از تجربیاتی بود که در آن دوران کسب کردم چون زمانی که مردم یک مصاحبه را می خوانند، راجع به شخصیت آن آدم قضاوت می کنند و بر اساس صحبت های آن فرد می گویند چقدر این آدم توخالی است یا برعکس چقدر آدم درستی است و بعضی از ...
قتل وحشتناک پدرتوسط 2 دختر تهرانی با اره برقی!
را بعد از قتل مثله کردیم فقط به خاطر این بود که قصد خارج کردن جسد از خانه را داشتیم و نمی دانستیم چطور باید بدون این که همسایه هایمان متوجه شوند این کار را انجام بدهیم. در تمام لحظاتی که با اره مشغول مثله کردن جسد پدرم بودم، تنها چیزی که به من قدرت می داد نفرت بود و مرور لحظاتی که پدرم بیرحمانه با کمربند مرا می زد و توجهی به اشک ها و التماس هایم نمی کرد. در نهایت قبل از آن که موفق شویم ...
گزیده ای از کرامات امام زمان (عج)/ از دیدار حضرت مهدی (عج) با مرد قفل ساز تا شفا گرفتن پسر فلج در جمکران
.... ابتدا همه او را مسخره می کنند ولی بالاخره معجزه به وقوع می پیوندد من نیز بعد از این معجزه برای قدردانی به مسجد جمکران مشرف شدم. کتاب کرامات امام زمان (عج) از انتشارات مسجد مقدس جمکران حکایت طی الارض زائر خانه خدا امیراسحاق استرآبادی ازمردان شریف و صالحی که چهل بار با پای پیاده به حج مشرف شده و در میان مردم مشهور بود که طیّ الارض داشته است یک سال به ...
مردی که برای نجات برادرش سارق حرفه ای شد
هستیم و وضع مالی خوبی نداریم. به هر کسی رو انداختیم تا کمکمان کند و پول دیه را فراهم کنیم اما نشد . حتما به فکر سرقت افتادید؟ قصدم سرقت نبود. چون شرایط کاری در شهرستان ما خوب نیست، تصمیم گرفتم برای کار به تهران بیایم. با خودم گفتم شاید بتوانم در تهران کار خوبی پیدا کنم . از طرفی شنیده بودم که تهران افراد نیکوکار زیادی دارد که به نیازمندان کمک می کنند. با این تصورات راهی تهران شدم اما قبل ...
داستان تلخ زندگی دختر 10 ساله
تماس بگیرد. گوشی را گرفتم و وقتی صدای مادرم را شنیدم خیلی خوشحال شدم. از او خواستم فردا به دنبالم بیاید تا با هم به مدرسه برویم و او هم قبول کرد. از خوشحالی دیدار مادرم شب خوابم نبرد، اما صبح روز بعد هرچه منتظر شدم مادرم نیامد. با پدربزرگ و مادربزرگم به مدرسه رفتم و آن روز فهمیدم که مادرم دیگر مرا دوست ندارد؟! کلاس دوم ابتدایی بودم. مشق هایم را که نوشتم مادربزرگم برایم میوه پوست کند و در حالی که ...
2 دختر تهرانی پدرشان را با اره برقی تیکه تیکه کردند + جزییات
و یا اینکه بعد از طلاق پدرم برای انتقام جویی صدمه ای به ما بزند وبه همین دلیل فقط از ما می خواست تحمل کنیم! اگر جسد پدرم را بعد از قتل مثله کردیم فقط به خاطر این بود که قصد خارج کردن جسد از خانه را داشتیم و نمی دانستیم چطور باید بدون اینکه همسایه هایمان متوجه شوند این کار را انجام بدهیم. در تمام لحظاتی که با اره مشغول مثله کردن جسد بودم، تنها چیزی که به من قدرت می داد نفرت بود و مرور لحظاتی که ...
آزار و اذیت دختر جوان تهرانی با آگهی وام در سایت دیوار
اعتماد کردم به همین دلیل برای انجام کار چند بار در تلگرام برایش پیغام فرستادم تا اینکه او پیشنهاد داد برای گرفتن این مبلغ باید به خانه اش بروم. قبول کردم و به خانه متهم در غرب تهران رفتم. بعد از وارد شدن به خانه، متوجه رفتارهای مشکوک وی شدم و خواستم خانه را ترک کنم که.... شاکی در حالیکه اشک می ریخت، گفت: متهم بعد از اذیت و آزار از من فیلم و عکس تهیه کرد، سپس مرا تهدید کرد اگر شکایت کنم آن ها ...
ناگفته هایی از "حاج میرزا سلگی " به روایت همسرش / رزمنده ای که با پاهای قطع شده هم باز به جبهه رفت
روزهای پس از پایان دوران دفاع مقدس نیز تصریح کرد: من در این مدت همچنان به فعالیت های خودم ادامه می دادم و تا چهار سال قبل از اینکه به همدان بیایم هنوز عضو فعال بسیج بودم. حتی الان هم اصرار می کنند که عهده دار برخی کارها شوم ولی خودم دیگر قبول نمی کنم. همسر روای کتاب تحسین شده "آب هرگز نمی میرد" با تاکید براینکه سختی های دوران دفاع مقدس و پس از آن نتوانسته ذره ای محبت بین او و همسرش را کم کند، بیان کرد: بیشتر از 30 سال است که با ایشان زندگی می کنم و اگر باز هم به گذشته بازگردم با ایشان ازدواج می کنم من ایشان را عاشقانه دوست دارم. انتهای پیام/742/ ...
عاشقانه های شهاب حسینی و همسرش جنجالی شد + عکس
امتحانات ثلث سوم سال سوم دبیرستان بود که به شدت دچار بیماری یرقان شدم. حالم به قدری خراب بود که نمی توانستم از خانه خارج شوم. معده ام حتی آب خوردن را هم پس می زد. به خاطر بیماری نتوانستم در امتحانات شرکت کنم. به همین خاطر سال سوم را دوبار خواندم و سرانجام دیپلم را با معدل تقریبا خوبی گرفتم. یک روانشناس در راه کانادا آنقدر به خودم اطمینان داشتم که فقط در کنکور سراسری ...
نوازی: برای استقلال زندان رفتم
کردم و البته به راحتی توانایی بازی با هر دو پا را داشتم. زمانی که به استقلال آمدم دفاع چپ بودم اما زمانی که سکوموروخوف هدایت این تیم را برعهده گرفت، علی رضا واحدی نیکبخت را از ابومسلم به استقلال آورد و مرا به سمت راست منتقل کرد. به تصمیم سکوموروخوف اعتراض نکردی؟ نه، علی رضا واحدی نیکبخت یکی از بهترین چپ پاهای فوتبال ایران بود و توانست به خوبی توانایی های فنی اش را به نمایش ...
دهنوی: زیر تابوت نوروزی را گرفتند ولی فحش می دادند
و هنوز هم که هنوز است بعد از سال ها برایش اقدام نکردم. رویانیان پول خوب می داد که به صورت چک بود ولی بعداً یادش می رفت چک داده و باید آن را پاس کند. یادم است آن موقع جواد کاظمیان نیم فصل از پرسپولیس به تراکتور آمده بود و با سعید شیرینی تماس گرفت و هرچه از دهانش در آمد به او گفت. آن مسائل را دیدم ولی دوزاری ام نیافتاد که پرسپولیس مشکل دارد و نباید آنجا بروم. الان دو چک از پرسپولیس دارم ...
به کاری که روی صحنه عصر جدید انجام دادم باور داشتم
درباره روش هنرنمایی خود و استفاده از چسب و زغال برای نشان دادن توانمندی هنری خود عنوان می کند: شیوه اصلی کار من روش سیاه قلم است که زمان زیادی برای به نتیجه رسیدن آن نیاز است لذا از آنجا که نمی شد از این روش در عصر جدید به دلیل محدودیت زمان استفاده کرد به فکر استفاده از روش جدیدی به نام نقاشی سرعتی با استفاده از چسب و زغال افتادم و از یک سال پیش آن را شروع و بعد از تمرینات بسیار بر آن مسلط شدم ...
تیپ جنجالی الناز شاکردوست در مهمانی دوستانه + عکس و بیوگرافی
به سمت من آمد و از بازی ام در فیلم تشکر کرد. از فردای آن روز شایعات شروع شد و در چند هفته ، روزنامه ها مرا شوهر دادند درحالی که ازدواج نکرده ام . شاکردوست در این باره که چرا همان زمان به این خبر عکس العمل نشان نداده است ، گفت: من آن موقع مسافرت بودم . برای همین از این خبر مطلع نشدم. برای همین هم بود که آن زمان به این خبر واکنش نشان ندادم. اگرچه در همه یک ماه گذشته هم این ستاره سینمای ...
صیادمنش: رؤیای من بازی زیر نظر پپ است
شویم و زندگی به شرایط عادی برگردد. سال 98 برای تو چطور بود؟ در مجموع سال بدی نبود. من بعد از یک فصل بازی در لیگ برتر ایران توانستم لژیونر شوم. در کنار آن برای اولین بار به تیم ملی بزرگسالان دعوت شدم و در اولین بازی توانستم نخستین گلم را بزنم که فوق العاده بود. البته در کنار این ها نتوانستیم به همراه تیم امید راهی المپیک شویم که اتفاق بسیار تلخی بود. امیدوارم در سال جدید اتفاقات ...
میری: آرزو دارم در سالن وزنه برداری دفن شوم
فوتبال خوب بازی می کردم و کشتی هم رفته بودم. در سنین نوجوانی وقتی خانه مان را می ساختیم مصالح ساختمانی را با سن کمی که داشتم، به راحتی جابجا می کردم. هر کسی مرا در این شرایط می دید تشویق می کرد تا به وزنه برداری بروم. من زیاد جدی نمی گرفتم ولی بعد از مدتی به باشگاه رفتم و استعدادیابی شدم. آن روزهای اول که وزنه برداری را شروع کردم خیلی سخت بود اما به مرور رکوردهایم بالا رفت و عاشق این رشته شدم تا ...
لیگ ترکیه خوب است اما دوست دارم در اروپا بازی کنم
لیگ ترکیه گفت: در نیم فصل اول از نظر رنکینگ عنوان چهارم را به دست آوردیم و خیلی امیدوار بودیم که به پلی آف صعود کنیم اما متاسفانه با شروع نیم فصل دوم آسیب های بسیار بد و غیرمنتظره ای داشتیم و دو بازیکن مان را از دست دادیم؛ باشگاه هم شرایط مالی مناسبی نداشت که بازیکن جایگزین جذب کند بنابراین تیم ناقص شد و نتوانستیم عملکرد خوب نیم فصل اول را ادامه دهیم اما از عملکرد انفرادی خودم خیلی راضی بودم. ...
بررسی سلامت روانی مرد سالخورده که همسرش را کشت/ او دوباره محاکمه می شود
متهم که ایوب نام دارد دی سال 95 به اتهام قتل همسرش مریم در خانه اش در شهر ری دستگیر شد. با اعلام این خبر تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی تهران در محل حادثه حاضر شدند و با جسد زن سالخورده که آثار سوختگی روی بدنش نمایان بودن مواجه شدند. با انتقال جسد به پزشکی قانونی شوهر آن زن مورد تحقیق قرار گرفت. او به مأموران گفت: همسرم به تازگی عمل پیوند کلیه انجام داده بود و مدتی قبل نیز به خاطر تصادف پایش ...
روایتی از پرواز آخر شهید مدافع حرم حسین مشتاقی
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا ، مدافع حرم حسین مشتاقی از نیروهای گردان صابرین بود که سال 95 برای آخرین به سوریه اعزام شد و در 16 اردیبهشت همین سال در منطقه خان طومان همراه تعدادی دیگر از رزمندگان لشکر 25 کربلا مازندران حین مبارزه با تروریست های تکفیری به شهادت رسید. حسین دو فرزند دو قلو داشت و پیکرش چند ماه بعد از شهادت در شهر مادری او نکا به خاک سپرده شد. آنچه خواهید خواند ...
شرط شیطانی شهین زن ثروتمند برای رضایت دادن به مرد موتورسوار
بودم و وسوسه پول و ثروت چشمانم را به روی واقعیت ها کور کرده بود. متاسفانه این زن که چوب خورده خیانت های همسر قبلی اش است مرا در مدت کوتاهی از همسر و دختر کوچولویم جدا کرد و زندگی ام را به همین راحتی از دست دادم. مرد پشیمان اشک هایش را پاک کرد و گفت: پس از گذشت 2 سال شهین که به عقد موقتم درآمده بود تمام املاک و مستغلات خودش را فروخت و برای همیشه همراه دختر و دامادش از اینجا رفت و من که تازه فهمیده ...
بلایی که سر زن بدون لباس داخل وان آب آمد
نماینده دادستان به جرم قتل عمدی برایش اشد مجازات خواست. سپس متهم به دفاع پرداخت و گفت: من و جمیله 29 سال با هم زندگی کردیم. من قبل از او همسری داشتم که بعد از جدایی از همسر اولم با جمیله ازدواج کردم. ما زندگی خوبی داشتیم اما صاحب فرزند نشدیم. تا اینکه با نذر و نیاز و کمک پزشکان صاحب پسری شدیم که حالا 12 سال دارد. رضا همه زندگی من و همسرم بود. من بازنشسته بودم و حقوق بازنشستگی کفاف ...
سیروس قایقران، عزای ابدی انزلی و فوتبال ایران
هاشم رسیدیم، سیروس دست کرد توی جیبش، پول درآورد و به راستین داد و گفت: پسرم، آب که خوردی این پول را هم توی آن صندوق بینداز. سیروس اول نمی خواست پیاده شود. من هم خیلی کسل بودم و اصلاً حال نداشتم. انگار غم دنیا توی دلم بود، ولی بعد همگی پیاده شدیم و دست و رویمان را شستیم، آنجا یک شیر آب بود. وقتی سوار ماشین شدیم، راستین گفت: بابا چقدر خنک شدم... همسر مرحوم قایقران در ادامه گفت: قبل از ...
چاقوکشی نوجوان ها در سطح شهر
...، این جوان ها جلو آمدند و متوجه شدیم سن و سال کمی دارند، شاید 18 سالشان هم نبود، من به شخصه چنین صحنه ای را تا به حال ندیده بودم، هشت یا نه نفر از چهار موتور پیاده شدند و به سمت ما آمدند و گفتند بلند شویم، همین الان از اینجا بروید، ما خشکمان زده بود و نمی دانستیم چه اتفاق افتاده که یک دفعه از داخل لباسش یک چاقو بزرگ بیرون آورد، در چند ثانیه دیدیم همه ی آنها از جیب یا لباسشان چاقو بیرون آوردند ...
قاتل سلطان هروئین دستگیر شد
...> من همیشه اسلحه همراهم است. یک قاچاقچی باید همیشه اسلحه همراهش باشد. کری خوانی هایتان بر سر چه بود؟ چند وقت قبل پلیس دستگیرم کرد و چون مواد همراهم بود به زندان افتادم. چند ماهی در حبس بودم و بعد از آزادی متوجه شدم که مقتول پاتوق مرا تصاحب کرده است؛ پاتوقی که سال ها به نام من بود و این را همه خرده فروش های دره فرحزاد می دانستند. آنجا جایی بود که همه مشتریانم می آمدند و از من مواد ...
از خانه تا مغازه/ کرونایی که سلامت و معیشت مردم را به بازی گرفته است
زیر و بالای نوارها خودشان را عبور می دهند و بساط پهن می کنند.... پیش خودم گفتم خب وقتی پس انداز و درآمد ثابتی نداشته باشند باید از کجا بیاورند که خرج زندگی را بدهند. مغازه دار که تمام لیست مرا تکمیل کرده بود مشغول ماشین حساب زدن بود که یک نفر دیگر وارد مغازه شد و بدون اینکه به مغازه دار توجه کند شروع کرد به باز کردن این یخچال و آن یخچال و یکی یکی بیسکویت ها را زیرو رو کرد و ...
استعداد گمشده اردبیلی: قراردادم با پرسپولیس نمایشی بود
کامل از دست دادم. رویاپردازی های زیادی کرده بودم که همه آنها از بین رفت. بعد از گذشت چند ماه اضافه وزن پیدا کردم و از فوتبال دور شدم اما 2 سال که گذشت به آکادمی کیا رفتم. چه شد که از آکادمی کیا سر در آوردی؟ آکادمی کیا در رامسر اردو برگزار کرده بود و من به آنجا رفتم تا دوباره به فوتبال برگردم. هادی مهدوی کیا من را می شناخت و در اولین تمرینم مرا به اسم کوچک صدا می زد. آن زمان ...
ناگفته های دختر دهه70ازغسل دادن اجسادکرونایی
وقایع اطراف خود زندگی تازه شروع شده اش را ادامه دهد.خواستم بیشتر درباره کاری که انجام می دهد بدانم به او سریعا پیام دادم و از او خواستم برایم بیشتر توضیح دهد او هم پذیرفت. به دلیل شرایط این روزها و توصیه هایی مانند؛ "در خانه بمانید" نمی توانستم به دیدار حضوری با او بروم هرچند او هم بعد از خروجش از بیمارستان و تمام شدن شیفت کاری اش بدون ارتباط با کسی خود را قرنطینه می کرد. با او تماس کردم و ...
مردم بهداشت فردی و قرنطینه را جدی بگیرند تقدیر از کادر درمانی
این بیمارستان آمدم که در مدت یک روز خیلی بهتر شدم؛ از مردم می خواهم به فکر یکدیگر باشند و کمتر از خانه بیرون بیایند؛ من فقط دو بار برای خرید به فروشگاه رفتم که مبتلا شدم؛ وی همین را گفت و دیگر نفس کم آورد و نتوانست ادامه دهد. خانم 65 ساله مبتلا به کرونا هم در مورد علائم این بیماری می گوید: تب و لرز داشتم و بدنم به حدی سرد می شد که گاهی سه پتو روی خودم می انداختم و حالت تهوع و دل پیچه ...
خاطرات غریق نجاتی که غسال قربانیان کرونا شد
این روزها فقط طلبه ها نیستند که غسال اموات کرونایی شدند تا جسم های بی جان قربانیان این ویروس را با عزت بدرقه آن دنیا کنند. جوانانی پای کار آمده اند که نه طلبه و بچه حزب اللهی اند، نه آباء و اجدادشان غسال بوده و نه در تمام عمر، پایشان به غسالخانه باز شده است.اما نشسته اند زیرپای همه ترس هایشان، چراغ خاموش آمده اند به میدان و برای رضای خدا شده اند غسال اموات کرونایی. مصطفی دامچی ؛ جوان دهه هفتادی مازندرانی یکی از هما ...
توصیه های جالب یک زندانی حبس ابد، برای کنار آمدن با قرنطینه
خواهد کرد. من روز های اول، مدام به کسانی فکر می کردم که مرا زندانی کرده اند. از آن ها متنفر بودم. اما یک روز با خودم گفتم آن ها الان کجا هستند و آیا می دانند که من الان از این آدم ها متنفرم؟ دیدم که حتی روح شان هم خبر ندارد و دارند زندگی شان را می کنند. در نتیجه متوجه شدم فقط دارم خودم را رنج می دهم. تصمیم گرفتم دیگر از کسی متنفر نباشم و همه را ببخشم. خیلی آرام تر شدم. دیگر به خودم صدمه ...