سایر منابع:
سایر خبرها
رزمنده ای که در 11 سالگی به جبهه رفت و در 14 سالگی جانباز شد
...، 11 سال بیشتر نداشت. نرگه ای با مشقت زیادی خودش را به جبهه می رساند و در جریان عملیات غرورآفرین والفجر 8 جانباز می شود. این رزمنده دوران دفاع مقدس از نحوه اعزام تا حضور در کردستان و رفتن به لشکر 8 نجف اشرف خاطرات زیادی دارد. او در گفتگو با جوان بخشی از این خاطرات را بازگو می کند که در ادامه خواهید خواند. برای اولین بار در چه مقطعی از دفاع مقدس وارد جبهه شدید؟ ...
هیچ یک از فرماندهان در طول جنگ، تنبیهی از امام خمینی(ره) ندید
دشمن شکسته شد، محاصره اش نیز شکسته شد. در واقع دو دستی که می خواستند از جنوب اهواز و شمال اهواز به یکدیگر بپیوندند و خرمشهر، آبادان، بستان و سوسنگرد را از خوزستان جدا کنند، به هم نرسیدند. دلیل این پیشامد فرمان حضرت امام بود. بسیاری بر این امر وقوف نداشتند. حتی کارشناسان بزرگ نظامی هم نمی فهمیدند که اصرار امام برای چیست، اما بعد ثابت شد حضرت امام دید استراتژیک نظامی داشتند و درایت ایشان هم باعث شد ...
ماجرای مصاحبه جنجالی امیر دریادار حبیب الله سیاری درباره نقش ارتش که حذف شد
فلاحی در فیلم چ ساخته ابراهیم حاتمی کیا ارائه می شود نیز به شدت انتقاد کرد و گفت: آن شهید فلاحی که شما نشان دادی، شهید فلاحی ما نبود. شهید فلاحی فرمانده من بود. در سال 56 من دانشجو بودم در مرکز پیاده شیراز. یک ابرمردی بود برای خودش. دوره جنگ رفته بودند برای شناسایی سوسنگرد، می گویند شهید فلاحی خم نمی شد، راست راست راه می رفت. می گفتند آقا خم شو! می گفته که آدم در کشور خودش خم نمی شود. دشمن باید خم شود ...
سیری در زندگانی و مبارزات مرحوم حجت الاسلام ابوترابی
بشویم و به درس و بحث های حوزوی اشتغال پیدا کنیم . در این رابطه ، حاج آقا والد معظم بنده ، سهم بسیار زیادی دارند ؛ چون ابتدا خودم تمایلی نداشتم و مرحوم دایی [ حجت الاسلام سید علی علوی ] هم اصرار داشتند که بنده را به آلمان اعزام بکنند تا در آنجا ادامه تحصیل بدهم . به هر حال ، علاقه زیادی پیدا کرده بودیم که وارد حوزه بشویم . دیدیم در قم ، مرحوم دایی ما پافشاری زیادی می کنند ، با اجازه پدر ...
فتح خرمشهر برگ زرینی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران است
یاد دارم عملیات مرحله اول ما ظاهرا لو رفته بود و ما مواجه شده بودیم با رگبار مسقیم گلوله های دشمن بعثی و نمی دانسیم که از کدام سو در حال حمله به ما هستند، که من لحظه ای فکر کردم دارد باران می آید اما باران نبود گلوله بود که به سمت ما شلیک می شد،ما دائما در حال جابجایی بودیم یکی از دوستانم که با من آرپیجی زن بود،مورد اصابت راکد قرارگرفت و جلوی چشمانم به شهادت رسید. یاد شهیدان آزادسازی خرمشهر ...
آموزگار شهادت
اتفاقی بیفتد. برادر بزرگتر همه امید خانواده بود. قبلاً دو نوبت دیگر هم جبهه رفته بود و باورمان نمی شد که باید برای بار چهارم هم برود. آن روزها دیگر خودم بودم که برای رفتن به آب و آتش می زدم و هر بار هم که داوطلب می شدم، توی پایگاه مقاومت سن کم و قد کوچکم را بهانه می کردند و دست از پا دراز تر بر می گشتم. رابطه شما با شهید چگونه بود؟ رابطه مان بسیار دوستانه و صمیمی بود. چند باری هم از دستش ...
حکایت شهیدی که برای نجات رزمندگان خود را به روی مین انداخت!
اده فرزند رمضان بر اساس رسالت و مسئولیتی که حس نموده بودم در راه الله و پاسداری او حراست از انقلاب کبیر اسلامی که خون به جای 160 هزار کشته و مجروح است که به جبهه آمدم و به جنگ علیه ضد خدا پرداختم. من گام نهادن در این سپهر خدایی را یک فریضه می دانم و در این راه اگر دشمن را شکست دهیم پیروزیم و اگر به ظاهر شکست بخوریم کشته شویم پیروزیم. به هرحال این مایه شکر پروردگار و افتخار برای من و شماست که ...
نگاهی به کتاب سیره ابوترابی ؛ از تولد تا عروج
ی در حضور امام در مدرسه فیضیه مداحی شد، برای اولین بار شاهد گریه امام در مدرسه ای بودم که هنوز بر در و دیوار آن آثار خون طلاب دیده می شد. تحصیل در نجف در تابستان سال 1344 که امام خمینی(ره) از تبعید ترکیه به نجف رفت، سیدعلی اکبر تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل خود به صورت قاچاق از آبادان و خرمشهر به بصره و سپس به نجف عزیمت کند. شیخ سلمان خاقانی از علمای خرمشهر، او را در این کار، مسا ...
سال های سیاه اسارت؛ از تونل وحشت تا بازگشت به وطن
بود آن را تخریب کنیم، ما را محاصره کرده بودند. پراکنده شده بودیم. من و دو نفر از هم رزمانم پشت یک تپه بودیم. نیرو های عراقی که آمدند، دست ها را بالا بردیم. در یک لحظه، هم صورت دوستی که سمت راستم ایستاده بود و هم سینه هم رزم کناری ام را به رگبار بستند و هر دو شهید شدند، اما من اسیر شدم. اگر روایتش را ندانیم و از کسی بشنویم، بیشتر شبیه سکانسی از یک فیلم جنگی است، اما روایتی عینی و واقعی ...
سردار فلاح زاده: حاج قاسم در مذاکره هم حریف نداشت
عقب زد. بچه های ایشان، بعثی ها را از جاده اهواز- خرمشهر تا مرزهای بین المللی عقب زد. حاج قاسم در جنگ فقط 28 عملیات آفندی داشت. رفاقت دوستی مان مستحکم شد، اما بعد از جنگ تحمیلی هر کدام در یک بخش از سپاه خدمت می کردیم و در کنار هم نبودیم، البته رفت و آمدم با ایشان در کرمان و تهران ادامه داشت چون ایشان را صاحب نفس دیده بودم، مثلاً من دو بار کل شورای فرماندهی یگان ها را بردم کرمان خدمت حاج قاسم که ...
اولین جشنواره خاطره نویسی دفاع مقدس از سوی دانشگاه تهران برگزار می شود / مهلت ارسال آثار تا 30 تیرماه
، جانباز و آزاده) مجاز به شرکت در این جشنواره هستند. مضامین خاطرات باید مرتبط با هشت سال دفاع مقدس از قبیل: خاطرات حماسه عملیات های بزرگ فتح خرمشهر، والفجر 8، کربلای 1و...، اسارت و آزادگی، لحظه های ایثار و شهادت، زندگی در جبهه، شب های عملیات، تبلیغات، حفاظت اطلاعات، امداد و نجات، ستاد پشتیبانی جبهه ها و کمک های مردمی، بمباران شهرها، آموزش، بدرقه و اعزام، پشتیبانی، مخابرات، مهندسی، جهاد ...
دیدار با خانواده شهدا گامی در جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت است
پس از تعلیمات اولیه نظامی وارد تیپ هوانیرو شیراز گردید و از آنجا به جبهه های حق علیه باطل اعزام گردید و سرانجام در 16 اردیبهشت ماه 1361 در جبهه خرمشهر در عملیات بیت المقدس به علت جراحات فراوان و اصابت گلوله جام شیرین شهادت را نوشید. انتهای خبر/ تنظیم: مهدیه معظمی
میرشکاک شاعر تیر و ترکش و فانسقه و سربند
...؛ اما این ادبیات پا به پای رزمندگان در جبهه ها حضور داشت و گاه اشعار سروده شده مبنی بر تهییج مردم برای دفاع از میهن و گاه در خصوص عملیات و اعزام رزمنده ها به جبهه بود. سعیدی راد تشویق به مقاومت را از دیگر ویژگی های ادبیات دفاع مقدس برشمرد و گفت: این شعر پا به پای دفاع مقدس رشد پیدا کرد و مضامین مختلفی برگرفته از اسامی رمز عملیات ها، واژگان شهید و جانباز وارد ادبیات معاصر شد. ...
سکوت در مقابل نابودی اسلام شایسته امت مسلمان نیست
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از ساری، شهید فیض الله بابایی فرزند فتح الله در سال 1340 در روستای بالادزا ی ساری متولد شد. خردسالی اش در طبیعت زیبای روستا خاطره شد. پدرش فتح الله، کشاورز بود و از این پیشه، به امرار معاش می پرداخت. فیض الله وقتی به هفت سالگی رسید، وارد دبستان زادگاهش شد و بعد از اتمام دوره راهنمائی، مقطع متوسطه را در دبیرستان 29 آبان ساری ادامه داد. رخساره در بیان ...
رزمنده ای که چمدان پر از دلار و زندگی در خارج را قبول نکرد
، نترس خدا کمکت می کند! برای درگیر شدن با هواپیمای دشمن، باید بمب هایم را جایی رها می کردم، اما روی شهر بودم. سروان بربری مدام داد می زد: مراقب باش...به طرفت تیراندازی می کنند...سمت چپت هستند...سمت راست...! تنها راهی که داشتم، کشیدن آنها به خارج از شهر بود. همین کار را کردم. چیزی نگذشته بود که روی منطقه خاصابان در نزدیکی دریاچه ارومیه بودم. یکی از هواپیمای دشمن در سمت چپم بود؛ یک سوخو 7 ...
شهری از دیار نصف جهان که کربلای ایران نام گرفت؛ 11 خرداد روز حماسه و ایثار و شهادت مردم زواره
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان ، خرمشهر دست دشمن بعثی بود و جبهه ها به نیرو نیاز داشت. اوایل اردیبهشت ماه سال 1361 در ادامه اعزام رزمندگان زواره ای به جبهه ها 62 رزمنده زواره ای با بدرقه پدران و مادران خود و مردم شهیدپرور زواره از مقابل پایگاه بسیج شهر عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل می شوند. با انتقال رزمندگان زواره ای به شهر اصفهان، آنان با هواپیما از پایگاه هشتم شکاری اصفهان به ...
شهید شمع تاریخ است
... در سال های اوج گیری انقلاب اسلامی، ایشان با انقلاب و امام آشنا شد و به ایشان عشق می ورزید. حرف های امام را هدف خود قرار داد و همواره سعی می کرد تا رهرو صدیق امام باشد. با حمله ی عراق به ایران علی مروت همواره به فکر اعزام به جبهه بود. تا اینکه در همان سال نخست جنگ به جمع مدافعان نظام اسلامی پیوست. وی در سال 1361 در خرمشهر از ناحیه ی دست مجروح و یک انگشت خود را از دست داد ...
ناگفته هایی از پاکسازی بوکمال سوریه توسط گردان فاتحین/ مدافعان حرمی که سن وسال نمی شناختند + فیلم
، اما دوست داشت در کنار دیگر رزمندگان در جبه ها حضور یابد وبعد از جزیان عملیات آزاد سازی خرمشهر وارد جبهه ها می شود، نامش غلامعلی است او از سرزمین کویری خراسان جنوبی توانسته بود در کنار دیگر رزمندگان در جبهه ها باشد اما این همه ماجرا نبود، چرا که بعد از پایان جنگ هم همه ذهنش به سمت امنیت کشور بود. در قائله های مختلف کردستان، درگیری با اشرار در سیستان وجنوب شرق کشور حضور داشت، دیگر 20 سال از ...
رد پای یک خانواده از خرمشهر تا سوریه + عکس
. اولین شهید خانواده کدام برادر بود؟ علی اصغر متولد اول تیرماه سال 1333 بود. مادرم درباره ماجرای تولد علی اصغر می گفت پیش از ظهر خمیر کردم و نان پختم. بعد از ظهر هم پا به پای شوهرم سیب زمینی کاشتیم. نماز مغرب و عشا را که خواندم، درد زایمانم شروع شد. هیچ کس نبود، حتی مامای ده. تا 12 شب درد کشیدم و بالاخره با ذکر خدا، بدون حضور ماما، پسرم به دنیا آمد. تنها یکی از دختران همسایه ...
درخواست اعزام فوری نیرو به سنندج!
...، امروز هم ادامه یافت، نیروهای خودی نسبت به طرف مقابل موفق به کسب برتری چشمگیر و رو به افزایش شدند، اما این برتری در حدی نبود که حاکمیت کامل دولت را در شهر برقرار کند. تیمسار فلاحی فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، بامداد امروز، در یک گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار کیهان اعلام کرد: در سنندج آرامش نسبی برقرار است و ارتش همه نقاط حساس را در دست دارد. اما گزارش دیگری ...
در اورژانس هوایی کشور چه می گذرد؟
.... آیا برای حمایت از خانواده های این نیروها اقدامی از سوی سازمان اورژانس انجام شده است؟ چرا می گوبند پروازهای اورژانس های هوایی بعد از پروازهای تاکتیکی جنگی در زمره خطرناک ترین پروازهای جهان هستند. اگر از یک خلبان که تخصصش پرواز است بپرسید به شما این را خواهد گفت که پس از پروازهای جنگی که خلبان اعزام می شود و قرار است که تانک یا خط دشمن را با موشک بزند، هیچ پروازی خطرناک تر از پرواز ...