سایر منابع:
سایر خبرها
اعتراف هولناک متهم: بعد از قتل دوستم با همسرش ازدواج کردم
می گویم خودم او را زده ام. آن موقع بچه های مقتول در خانه نبودند ما جسد را همانجا رها کردیم و روز بعد با کمک فاطمه جسد را در باغچه حیاط دفن کردیم. قاضی در ادامه پرسید: تو که خودت در زندگی مشترکت مشکل داشتی با چه صلاحیتی در زندگی این زوج دخالت کردی و مرتکب قتل شدی؟ متهم گفت: من به درخواست خواهرم به آنجا رفتم و قصدم کمک بود. در ادامه فاطمه پای میز محاکمه ایستاد و در تشریح ماجرا ...
سردار سلیمانی چاپ چه کتابی را سفارش کرد؟
فاطمه بهبودی نویسنده کتاب پاییز پنجاه سالگی در خصوص محتوای جدیدترین کتاب چاپ شده خود گفت: روایت این کتاب، خطی نیست و داستان آن از ماجرای خواستگاری شهید جمالی دوست و هم رزم سردار سلیمانی شروع می شود. راوی اثر را همسر شهید انتخاب کردم و به صورت اول شخص روایت شده است. او افزود: سوژه کتاب پاییز پنجاه سالگی به سفارشِ سردار قاسم سلیمانی به کنگره شعر سرداران شهید کرمان سپرده شد. آقای مرتضی ...
هفت تپه، ساعت 22 سه شنبه، لایو اینستاگرام انصاف
برای خودم) است، لازم می بینم مدیرمسول محترم انصاف نیوز به منظور شفافیت هرچه بیشتر اعلام کنند که آیا برای گزارش مذکور به عنوان رپرتاژآگهی وجهی دریافت کرده اند یا نه چون این موضوع تنها دغدغه ی شخصی نیست. به طور فرضی استدلال من این است که جناب شفیعیان گرامی این حد از طلب شفایت را از سوی خوانندگان، روزنامه نگاران مستقل، جامعه کارگری.... امری لازم می دانند؛ هر چند ممکن است این سؤال پیش بیاید که ...
سنت دیرینه سورپرایز
آرزو درزی طنزنویس همه چیز در آن صبح لعنتی اتفاق افتاد. وقتی مثل همیشه وارد شرکت شدم، به سمت میزم رفتم؛ کیف و وسایلم را گذاشتم و وقتی خواستم بنشینم، متوجه شدم خانم قنبری -همکار باسابقه ام- سعی دارد با اشاره چیزی به من بگوید. با دستش چیز گردی را نشان می داد، بعد لب هایش را غنچه می کرد و بعد هم با هیجان به آقای شاکری، همکار دیگرمان، اشاره می کرد. هر چه تلاش کردم، متوجه منظورش نشدم و در ...
عروسی مجلل؛ انگیزه داماد برای سرقت از خانه مادرزن
با وجود اختلافات طبقاتی که داشتید به خواستگاری رفتی؟ عاشق بودم. چند ماه قبل با ستاره در فضای مجازی آشنا شدم. عضو یک گروه دوستی بودیم که با هم چت کردیم. بعد از چند روز قرار گذاشتیم و دلباخته یکدیگر شدیم. او ساکن شمال تهران بود و من جنوب. وضع مالی شان خیلی خوب بود اما من در حد متوسط هم نبودم. با این حال اصلا اهمیتی ندادیم و تصمیم به ازدواج گرفتیم. به خواستگاری اش رفتم و بعد از مدتی با یکدیگر ...
نگاهی به ادامه اما و اگرهای اجرای قانون اعطای تابعیت به فرزندان زنان ایرانی
. فرهاد می گوید که حالا در اداره اتباع قم بسته است و کارمندی بیرون از اداره به خواسته های مراجعان پاسخ می گوید، پاسخ او به پیگیری اجرای این قانون لازم الاجرا چیزی جز کار شما هنوز به ما مربوط نیست ، دو هفته دیگر سر بزنید نیست. مراجعه به ثبت احوال نیز نتیجه خوشی ندارد، ثبت احوال قم به متقاضیان و صف طولانی سردرگم ها گفته که این قانون هنوز به استانداری ها ابلاغ نشده است، بعد از ابلاغ و روزنامه شدن این ...
سرگذشت تلخ یک دختر پولدار
را در حضور آنان آتش می زدم و از نظر مالی نیز کمبودی نداشتم تا این که روزی هنگام رفتن به کلاس آموزش زبان خارجی با پسری به نام آرتین آشنا شدم. من که شیفته جذابیت ظاهری و تیپ و قیافه او شده بودم، بلافاصله شماره تلفنم را در اختیارش گذاشتم و این گونه روابط پنهانی ما آغاز شد و چند روز بعد هم به دیدارهای مخفیانه در مکان های خلوت کشید. در یکی از همین ملاقات های پنهانی، آرتین مشروبات الکلی به من تعارف کرد و ...
این پرستارمی خواهد گمنام بماند/ماجرای پرستار گمنام؛ ایثار یا خودکشی
فارغ التحصیلی ام را یادت هست؟ شما آن روز کنار من بودی. یادت هست دستم را روی قرآن گذاشتم و قسم نامه را خواندم؟ یادت هست که گفتی پای این قسم تا روزی که خدمت می کنی باید بمانی. امروز روز شکستن قسم نیست. شب هایی که نوبت تزریق داروهایم بود،هر چقدر دردها بعد از تزریق شدیدتر می شد من بیشتر دور و بر بیماران بدحال می چرخیدم.برای آرام شدن دردهای خودم و شفای مریض هایی که در آن لحظه ها هیچ پشت و ...
یادداشت| تأملی در سبک شعر و شاعری امام خمینی(ره)
تو را دیدم و بیمار شُدم فارغ از خود شدم و کوسِ اناالحق بزدم همچو منصور خریدار سر دار شُدم غم دلدار، فکنده است به جانم شرری که به جان آمدم و شُهره ی بازار شُدم دَر میخانه گُشایید به رویم شب و روز که من از مسجد و از مدرسه بیزار شُدم جامه ی زُهد و ریا کَندم و بر تن کردم خرقه ی پیر خراباتی و هُشیار شُدم واعظ شهر، که از پند خود ...
علیرضا خمسه | در کنار همسر دوم و جوانش + عکس
. علیرضا خمسه از هنرجویان مدرسه هنر و ادبیات صدا و سیما بود بهترین کسی که در بین اطرافیان خود می شناسید؟ حضرت آدم! شما اصالتا کجایی هستید؟ تهرانی. فکر می کنید خصوصیات تهرانی ها چیست؟ بگویم نمی توانید چاپ کنید (می خندد). شما در دوران شروع کارتان تبدیل شده بودید به یک ستاره. ستاره شدن با خود چه چیز به همراه دارد؟ ...
رزمنده ای که در 11 سالگی به جبهه رفت و در 14 سالگی جانباز شد
...> من متولد سال 1350 هستم و در سال 1361، در سن 11 سالگی برخلاف میل خانواده ام وارد جبهه شدم. جزو جوان ترین رزمندگانی هستم که به جبهه رفتم. آن زمان جز چند رزمنده، نیروی دیگری با 11 سال سن در جبهه حضور نداشت. ابتدا شناسنامه ام را دستکاری کردم و بعد با مخالفت های سفت و سخت خانواده ام روبه رو شدم. خانواده تان چه برخوردی با جبهه رفتن شما داشتند؟ خانواده ام مخالف شدید جبهه رفتن من ...
تینا آخوندتبار روی رینگ ورزش خونین!
یک دختر بازیگر را کاملاتغییر بدهد:" همه چیز تغییر کرد، لباس پوشیدنم و حرف زدنم کاملا عوض شد. چند روز پیش به یک دفتر سینمایی رفتم و یک تهیه کننده را بعد از 5 سال دیدم و می گفت باورم نمی شود که تورا قبلا می شناختم. برای من نقشی در نظر داشت اما همانجا نقش را عوض کرد." او افزود:" با اینحال تا زمانی که خودم لذت ببرم مبارزه می کنم. مشت می خورم اما به مشت فکر نمی کنم. من مسابقات تا حالا ناک ...
دختر 22 ساله: شوهر مادرم می خواست به من تجاوز کند
دست کتک های پدرم، بعد از 20سال به خانه مادرم گریختم اما شوهر مادرم مرا بیرون کرد و از آنجا بود که آواره جاده ، تهران و شوش و سیاهی ها شدم ...” این را وقتی روبه روی ما نشست تا از روزهای زندگیش بگویید ، گفت. دختری 22 ساله که وقتی آمد خط چروک بر صورت نداشت و حال صورتش تکیده شده است. با آرزو رهایی از غم و فشارهای روحی خانه پدری و منزل ناپدری سوار بر اتوبوس شد تا به پایتخت آمده و ...
اخلاق مداری در صنعت نشر یک ضرورت است
فهرست پرفروش های غرفه امیرکبیر هم وارد شده بود. وی افزود: بعد از سه سال متوجه شدم که این انتشارات کتابم را در تیراژ 100 نسخه بازنشر کرده و این شمارگان نیز در نمایشگاه پارسال به اتمام رسیده است. این اتفاق در شرایطی رخ داد که از سوی انتشارات هیچ اطلاعی به من داده نشد. قابل درک است که با شرایط اقتصادی موجود، نمی توان چندان انتظار انتشار گسترده یک اثر را داشت اما بدیهی ترین حق یک مولف و ...
جان مولا حرف حق را گوش کن!/شمع بیت المال را خاموش کن!
...> این طور هم شروع می شد : یاعلی درویش و صوفی نیستم فاش می گویم که کوفی نیستم لیک می دانم که جز دندان تو هیچ دندان لب نزد بر نان جو یاعلی لعل عقیقی جز تو نیست هیچ درویشی حقیق جز تو نیست شعر طوری بود که به همه نیش تر می زد و اول هم با دراویش شروع کرده بود و بعد می رفت سراغ باند بازی ها : شد زمین لبریز مسکین و یتیم ما گرفتار کدامین هیأتیم بعد می امد ...
ترک سیگار آسان ترین کار دنیاست
در کشور ما چند سالی است روز جهانی بدون دخانیات، تبدیل به هفته شده و وزارت بهداشت برای هر روز این هفته شعاری انتخاب کرده تا شرایط اطلاع رسانی و تشویق برای ترک دخانیات را بیشتر کند. به مناسبت این روز با سپند امیرسلیمانی هم صحبت شدم تا از چگونگی روشن کردن اولین نخ سیگار تا وقتی تصمیم گرفت آن را ترک کند، برایمان بگوید. اولین بار که سیگار روشن کردید، کی بود؟ 20 سالم بود و ...
درد و دل ریحانه پارسا از روزهای بعد از سریال پدر
قابل پیشبینی تر است،دیگر حدس و قضاوت در حوالی اش جایی ندارد #درددل A post shared by ریحانه پارسا (@reyhaneparsaj) on May 30, 2020 at 8:15am PDT View this post on Instagram از روز چاپ این روزنامه که دو هفته بعد از شروع کار من بود، من مواجه شدم با شما ؛ من از این لحظه به بعد در اتاق شیشه ایی زندگی کردم که دیوار هایش صدا هم ضبط میکند (سخته ولی میتونی؛آسون مثل قصه هاست ...
دوئل عشقی مرگبار در پل مدیریت
هراسان بعد از یک تماس تلفنی که به نظرم با پدرام بود، خانه را ترک کرد. نگرانش شدم و چندین بار با تلفن همراهش تماس گرفتم اما پاسخ نداد. ساعت حدود دو بامداد بود که از پسرم خبری نشد و من نگران و دلواپس به خیابان رفتم تا شاید خبری از او بگیرم. یکدفعه در کنار باغ متروکه ای در زیر پل مدیریت متوجه جمعیتی شدم. خودم را به آنجا رساندم و با بدن نیمه جان پسر 17 ساله ام روبه رو شدم. دستگیری متهم ...
نورافکن: در تمرین سپاهان به کرونا مبتلا شدم
شروع نشده بود، تست من منفی بود. بعد از حضور در تمرین سپاهان و روز شنبه بود که تست دادم و متأسفانه تستم مثبت بود. یعنی من در 4، 5 روزی که در تمرینات تیم سپاهان شرکت کردم، دچار بیماری کرونا شدم. چند نفر در تمرین کرونا گرفتیم که سریعاً به قرنطینه رفتیم. بعد از انتشار خبر ابتلای تو، در یکسری کانال هواداری و پاپاراتزی تصاویری از سفر اخیر تو به ماسال یا تمرینات مشترکی که با بازیکنان دیگر داشتی ...
بهترین کارتریج ایرانی برای چاپگر چه کارتریجی میباشد
سلام حمید عبدی هستم کارشناس آیتی: داستان از اونجایی شروع شد که بعد از اینکه توسط تدارکات شرکت تعدادی کارتریج خریداری شده بود و کارتریج ها در واحدهای شرکت پخش شده بود و در حال استفاده بود و تعداد زیادی هم در انبار شرکت نگهداری میشد ،بعد از گذشت یک هفته از خرید کارتریج تقریبا تعداد تماس ها مبنی بر مشکل کارتریج پرینتر بالا رفته به طوری که همه واحدها نسبت به مشکل کارتریج ها شکایت داشتند و کار به جلسه ...
قهرمانان زن؛ نیاز سینما و تلویزیون
وارش همزادپنداری کرده بودند. جالب بود که خیلی از گیلانی ها و شمالی به من پیغام می دادند و وقتی از سریال رفتم هم هنوز پیام هایی برای من ارسال می شد که بسیار مثبت بود. خود شما باشخصیت وارش تا چه حد همزادپنداری کردید؛ مواجه این شخصیت با مشکلاتش و شیوه رویارویی با چالش هایش تا چه حد به شخصیت شما شباهت دارد؟ من از روزی که شخصیت وارش را خواندم به شدت به آن علاقه مند شدم و عاشقانه ...
خاطرات عجیب هافبک ذوب آهن از سرمربی رئال مادرید
شرایطی بودم که یک سری مشکلات داشتم و این خیلی برایم سخت شد. البته گذشت و رفت اما خب این دو سال من را خیلی عقب انداخت و از چیزی که در ذهنم بود دور شدم. * مربی ات گفته بود که احسان بعد از پدر شدن فکرش خیلی به فوتبال نیست. به نظرم ایشان مربی و بزرگتر من بودند اما اصلا و ابدا درست نبود. یک سری مسائل باعث شد که ایشان چنین حرفی بزنند و من نمی خواهم خودم را وارد جزئیات کنم چون من ...
عباس قانع می خواهد فینال جام جهانی را گزارش کند!
توپ می شدم با خودم حرف می زدم. دوستانم می دیدند و تشویق می کردند که به سمت گزارشگری بروم. شروع به تحقیق کردم تا ببینم از چه طریقی می توانم وارد این حرفه بشوم. گزارشگری به عشق فوتبال حس جاه طلبی در من بود و این حس باعث می شد دلم بخواهد فوتبالیست بشوم تا همه با انگشت نشانم بدهند. اما وقتی فوتبالیست نشدم این جاه طلبی من را سمتی کشاند که کار خاصی کنم تا مورد اقبال قرار بگیرم ...
داستان مبارزه رییس مرکز بهداشت “کره بند” با کرونا
.... وی درباره اینکه کی و چطور متوجه ابتلای خود شده است، اظهار کرد: دو سه شب بود که دچار تنگی نفس می شدم، بعد متوجه شدیم که در روستا مورد مثبت کرونا هست و من هم گفتم بروم تست بدهم و ممکن است تنگی نفسم به همین خاطر باشد. دیگر رفتم تست دادم و فردای آن روز پاسخ تست آمد که مثبت است، من چون خودم هم آسم داشتم تنگی نفسم را به آن ربط می دادم و متوجه بیماری نبودم. بعد کم کم بیماری عود کرد و دو روز ...
روایتی از آزادسازی خرمشهر
یک وسیله ای پیدا کن. این جانباز دفاع مقدس خاطرنشان می کند: کوله آرپی جی از پارچه برزنت ساده و به راحتی قابل دوخت بود ولی کشور ما همین کوله را در زمان جنگ نداشت تا رزمنده ها داخل آن گلوله های آرپی جی بریزند و به خط مقدم ببرند. وی ادامه می دهد: با ندادن کوله توسط مسئول تدارکات، به ناچار مجبور شدم خودم وسیله ای پیدا کنم که با آن بتوانم گلوله های آرپی جی را حمل کنم، سرانجام یک گونی پیدا ...
رد پای سلاطین زمین و مسکن در بازار فیض آباد
می گفت تا الان 35 سال از خدا عمر گرفتم و پنج سالی می شود که زن گرفتم و چند وقتی است برای خودم کسب و کاری دست و پا کردم، با اینکه مدرک دانشگاهی خوبی دارم اما ناامید از داشتن شغلی اداری مجبور شدم دست روی زانوی خودم بگذارم و به امید کسی نباشم تا بلکه بعد از پنج سال دست زنم را بگیرم و با هم به زیر یک سقف برویم، سقفی اما نبود باید برای این هم فکری می کردم. گزینه اول خرید منزلی نقلی بود، نصف پولش را ...
ناگفته های یک زن از روند نابودی زندگی اش
به او اعتماد داشتم که هر مدرک و سندی را چشم و گوش بسته امضا می کردم و اثر انگشت می زدم و به هیچ چیزی جز رضایت خاطر ارسلان نمی اندیشیدم تا اینکه کم کم وضعیت مالی ارسلان بهتر شد و به خرید و فروش گسترده تلفن همراه روی آورد. مدتی بعد تازه متوجه شدم که ارسلان علاوه بر من، با دختران و زنان زیادی ارتباط دارد و از همه آنها به خاطر این دوستی خیابانی پول قرض می کند! پول هایی که هیچ وقت آنها را ...